#سفرنوشت۱۷ شام یه غذای ساده دادن و دوباره کوکاکولا🤦‍♂ سرسفره با دو سه نفر به اعتراض صحبت کردم که این غلطه. جالبه که بعضیا ارتباط شرکت ایرانی با شرکت اصلی رو باور نداشتن و استناد میکردن به تکذیب خود شرکت! رفتم به مسئول اجرایی اردو اعتراض کردم و همین موقع هم یکی از فعالین فرهنگی که بحث سرسفره رو شنیده بود سرچ کرده بود راجع به ارتباط شرکت خوشگوار و با شرکت اصلی کوکاکولا. البته مسئول اجرایی قبول کرد و گفت تکرار نمیشه که امیدوارم. پی نوشت ۱: بعضی چیزا خاصیت نمادین هم دارن. نوشابه کوکاکولا از جمله ی نمادهای سبک زندگی سرمایه دارانه آمریکاییِ(ای مرگ بر این آمریکا!!) پی نوشت ۲: تشابه به کفار که ازش نهی شده به نمادهای سبک زندگی مثل این نوشابه هم اشاره داره بعد نوشت: بعد از این دیگه زمزم دادن. حالا و حوصله ی اعتراض به اصل دادن نوشابه ی گازدار بجای نوشیدنی های سالم رو دیگه نداشتم... تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c

#سفرنوشت۱۸ بعد از شام جلسه اعضای جبهه تعلیم و تربیت بود و من نرفتم. قرار بود آخر جلسه حاج حسین یکتا هم بیاد که نیومد. برخی از اعضای جلسه عبارت بودن از مسئول بنیاد نوجوان، معاون بانوان وزیر کشور، مدیر بانوان سازمان تبلیغات اسلامی، مسئول سازمان فرهنگی شهرداری تهران، اعضای کانون مدارس اسلامی، مسئولین بسیج دانش آموزی کشور، مسئول حوزه هنری کودک و نوجوان و خیلی بزرگواران دیگه. خلاصه کلی آدم که بار تعلیم و تربیت و فرهنگ کشور رو در رده های عالی و میانی به عهده دارن ما هم برای موفقیت همشون دعاگو🤲 پی نوشت ۱: بجای جلسه رفتن مشغول تماس با دوستان در تهران شدم و پیگیری کارهای باقی مونده از سینما انقلاب. خدا رو شکر اردوی در مسیر هم که برای ستاد کانون های مساجد داریم انجام میدیم(به مسئولیت برادر عزیزم حاج حمید درسی) با قوت در جریان بود. پی نوشت ۲: تو این سفر دوتا دعای مهم داشتم. یه دونه جمعی و یه دونه شخصی. میتونم بگم که کل روز تا شب رو مشغول مناجات بودم برای دعاهام. حتی وقتی با کسی صحبت میکردم هم دلم مشغول بود... تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c

#سفرنوشت۱۹ بعد از شام و تماس ها رفتم سراغ صالح(پسر خانم ادیب معاون اندیشکده مرآت) باید ازش اینترنت میگرفتم. داشت برنامه ریزی می کرد که بخوابه😕 لامصب هیچ ظرفیتی رو برای خواب از دست نمیداد! مشغول صحبت شدیم باهم از روتین روزانه مون گفتیم و یه جایی بحثمون به شعر کشید، گفت اهلش هست و دکلمه می خونه بعضی جاها و حتی کلاس شعر هم میرفته و کلی شعر هم از بر بود. و منم که علاقمند به شعر و ادبیات، نشستیم پای بخاری به صحبت و شعر خوندن و... درسته زیاد می خوابه اما حداقل چندتا شعر رو از حفظ خوند که گفتم تکرار کنه. تقریبا تا ساعت ۱۱ شب گپ زدیم. پی نوشت ۱: بحث کشید به جامعه‌شناسی تاریخی ادبیات فارسی، مطالبی گفتم که براش تازگی داشت و البته نکته ای که نگاهش به شعر و شعرا رو به قبل و بعد از این نکته تقسیم کرد😎 پی نوشت ۲: صالح ۲۴ ساله هست و ورزشکار. مورد خوبی بود بگین به مادرش معرفی کنم😅 تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c

#سفرنوشت۲۰ جمعه آخرین روز این سفر کوتاه بود. صبح وسایل رو جمع کردیم و از پادگان شهدای خراسان رفتیم. آسایشگاه ما مزین به نام شهید سید محمدتقی رضوی بود. حرکت کردیم به سمت بندر ماهشهر. بازدید از منطقه سوم نیروی دریایی سپاه یه سردار مخلصی(سرتیپ دوم مهدی هاشمی) با بیان شیرین و جذاب خودش با مهارت خوبی از توان رزمی سپاه در حوزه ی شناورهای سبک می‌گفت. از بیانش توکل و ایمان می‌بارید. بعد از صحبت های ایشون رفتیم سوار بعضی از قایق های تندرو شدیم و بعد نهار و نماز رو روی عرشه ی شناور شهید یحیایی بودیم. تجربه ی غذا خوردن روی دریا هم در نوع خودش جالب بود. پی نوشت ۱: خدایا ما رو با این بندگان استوار خودت که در مقابل دشمنانت سینه سپر کردن محشور بفرما🤲 پی نوشت ۲: یاد همه شهیدان گرامی خصوصا شهید نادر مهدوی دلاور آب های خلیج فارس🇮🇷 تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c

#سفرنوشت۲۱ وقتی از عرشه کشتی پیاده شدیم و شروع به حرکت کردیم چنان بارونی اومد که همه خیس خالی شدن🥶 بعد همه دویدن و پناه بردن به زیر یکی دوتا سوله ی خالی تا بارون بند بیاد، حالا مگه بند میومد! خدا رو شکر اتوبوس ها اومدن نزدیک و خانواده ها سوار شدن ولی تا چند ساعت بعد که برسیم به شلمچه خیسی لباس ها خشک نمی شد. تو کل مسیر هم از رطوبت اتوبوس دم کرده بود. پی نوشت ۱: زندگی با همین لحظات اذیت کننده و یه هویی جذاب میشه😊 پی نوشت ۲: تقریبا همه تو اتوبوس خوابیدن بجز من که باید این مطالب رو برای شما می‌نوشتم😐 پی نوشت ۳: الکی گفتم منم خوابیدم😉 تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c

#سفرنوشت۲۲ غروب رسیدیم شلمچه❤️ و تو چه میدانی شلمچه چیست... قطعه ای از بهشت، معراجگاه هزاران جوان به سوی خدا پی نوشت ۱: عملیات کربلای ۵ به عنوان بزرگترین عملیات انتهای جنگ با بیش از ۳۰۰۰۰ هزار شهید و جانباز در محیط شلمچه اتفاق افتاد. حتما درباره این عملیات بخونید. پی نوشت ۲: چقدر غروب های شلمچه متفاوته تدبیر || امیرحسین نبی: https://eitaa.com/joinchat/1926037857Ccd41af789c