eitaa logo
تدریس یار
6.9هزار دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
3.4هزار ویدیو
6.3هزار فایل
اینجا همونجایی هست که بهت کمک میکنه تا با خیال راحت از معلمی لذت ببری. تمام مطالب کانال رایگان می باشد .تنها یک صلوات برای اموات بفرستید . برای #تبلیغات هم پیام دهید @teacherschool
مشاهده در ایتا
دانلود
نکات مهم املایی فارسی هفتم: در املا به نوشتن کلمات هم‌آوا دقت کنید که اشتباه نشود مانند سفر (مسافرت) و صفر (ماه صفر)، قریب (نزدیک) و غریب (بیگانه)، حیات (زندگی) و حیاط (محوطه)، خورد (خوراک / میل کرد) و خُرد (ریز و کوچک). در املا برخی کلمات ما را به اشتباه می‌اندازند. باید به تلفظ کلمات و معنی آن‌ها توجه شود مانند سِلاح (اسلحه) و صَلاح (خوبی)، فراغ (آسودگی) و فراق (جدایی)، مایع (آب) و مایه (باعث) [مثلٍ مایهٔ افتخار: باعث افتخار]. هر گاه کلمه با ه ناخوانا (غیرملفوظ) تمام شود مثل خسته، آهسته، زنده و شکفته، اگر به حرف مصدرساز «ی» بچسبد، آن ه تبدیل به گ می‌شود: خسته + ی= خستگی زنده + ی= زندگی شکفته + ی= شکفتگی آهسته + ی= آهستگی. برخی کلمات دو املا دارند و هر دو شکلشان درست‌اند: اتو / اطو، علایق / علائق، بلوار / بولوار، جرئت / جرأت، مسئله / مسأله، هیئت / هیأت، بلیت / بلیط، توس / طوس، اتاق / اطاق، قورباغه / غورباغه. [معمولاً شکل اول این کلمات مناسب‌ترند]. هنگام نوشتنِ فعل سوم‌شخص جمع ماضی مانند نوشتند، گفتند، داشتند، نیستند، خوردند، آن‌ها را به شکل درست زبان رسمی بنویسیم یعنی با حرف د. اگر د را از این فعل‌ها برداریم دیگر فعل نیستند و نوشتنشان در زبان رسمی بدون د غلط است: آن‌ها در منزل نیستن. غلط. آن‌ها در منزل نیستند. درست. آن‌ها ماشین داشتن. غلط. آن‌ها ماشین داشتند. درست. توضیح: گفتن و نوشتن و داشتن و خوردن و ... مصدرند (یعنی از بن ماضی + ن ساخته شده‌اند) و گفتند و نوشتند و خوردند و داشتند و ... فعل سوم‌شخص جمع ماضی‌اند. کلماتی مانند موسی، عیسی، مصطفی، مرتضی، مجتبی، کبری، صغری باید به همین شکل نوشته شوند. یعنی دراصل با یٰ؛ ولی آ تلفظ می‌شود. تلفظ آن‌ها با شکل نوشتاری‌شان متفاوت است. گزاردن یعنی انجام دادن و ادا کردن با ز است: مانند سپاس‌گزار، نمازگزار، نماز گزاردن، خبرگزاری. گذاشتن یعنی قرار دادن با ذال است: مانند کتاب را سر جایش گذاشت. گذار و گذر با ذال است، یعنی عبور: گشت و گذار، گذر کردن. بهتر است هنگام شنیدنِ نشانه‌های اختصاری در املا، شکل نوشتاری کامل آن‌ها نوشته شود: مانند «ص»: صلوات الله علیه [رجوع کنید به صفحه ۸۴ فارسی هفتم]. برخی از کلمات حروف ناخوانا دارند، باید به رسم‌الخط (شیوهٔ نگارش) آن‌ها توجه کرد: خواهش، بالأخره، خواهر، خوش، خواستن. در کلمات مرکب هم جدانویسی و هم پیوسته‌نویسی درست است: خوش‌حال / خوشحال، کتاب‌‌خانه / کتابخانه، راه‌گشا / راهگشا. تنوین برای کلمات عربی است: مثلاً اصلاً، جِدّاً، مُرتباً. پس گاهاً، خانوادتاً، تلفناً غلط‌اند. برخی کلمات در گفتار دچار تغییر می‌شوند، آن‌ها را باید به شکل درست نوشتاری بنویسیم: مجتبیٰ، اجتماع که مشتبا و اشتما شنیده می‌شوند. نکات مهم املایی فارسی هفتم
✏️✏️ چگونه بدانیم کدام واژه ریشه عربی و کدام ریشه فارسی دارد؟ هرچند برای کسی که به دو زبان چیره نیست کار دشواری است ولی راه های ساده ای هم وجود دارد که دانستن آنها جالب است. از میان 32 حرف الفبای فارسی برخی حروف تنها ویژه واژه های عربی است . حرف (ث) : هر واژه ای که دارای ث است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد . جز (کیومرث: مرد دانا یا گاو مرد) ، ( تـَهمورث : دارنده ی سگ نر قوی ) و واژگان لاتین مانند بلوتوث یا نام هایی مانند ادوارد ثورندایک و ... که بسی آشکار است نام های لاتین هستند نه عربی یا فارسی. حرف (ح): هر واژه ای که دارای حرف ح است بی گمان عربی است و ریشه ی فارسی ندارد.غیر از کلمه ی حوله که درست آن هوله است وبه گمان نزدیک به یقین ریشه ی ترکی دارد و به معنی (پُرزدار ) است . عرب به هوله (حوله) می گوید : مِنشَفة در سعودی / خاولی یا خاولیة و بَشکیر در عراق / بِشکیر یا فوطة در سوریه .واژه حول و حوش هم به گمان بسیار فارسی و درست آن هول و هوش است . کردهای فهلوی یا فَیلی هنوز به خانه می گویند هاوش که با house در انگلیسی همانندی دارد. حرف (ذ) : هرچند در فارسی کهن تلفظ این حرف مانند تلفظ عربی آن وجود داشته اما امروزه دیگر هیچ ایرانی ای ذال را ذال تلفظ نمی کند بلکه زاء تلفظ می نماید .بیش از 95% واژه های دارای ذال ریشه ی عربی دارند مگر واژه هایی مانند گذر ، گذراندن ، گذشتن ، پذیرش ، پذیرفتن ، آذین، گنبذ (امروزه گنبد خوانده می شود.)ذانستن ( که امروزه دانستن تلفظ می شود. اما کردها ، لَکها و برخی دیگر از اقوام ایرانی ذانستن را زانستن تلفظ می کنند. مانند تالشی ها که به (می دانم) می گویند ( زُنُـمzonom) و کردها می گویند ( اَزانِـم یا زانِـم یا مَزانِم یا دَزانِم ) حرف(ص): هر کلمه ای که صاد دارد بی شک عربی است مگر عدد شصت و عدد صد که عمداً غلط نوشته شده اند تا با انگشت شست و سد روی رودخانه اشتباه نشوند. صابون هم در اصل واژه ای فارسی است و درست آن سابون است و این واژه از فارسی به بیشتر زبانهای جهان رفته مثلاً soap در انگلیسی همان سابون است . ما سابون را به صورت معرَّب صابون با صاد می نویسیم.اصفهان نیز معرّب یعنی عربی شده ی اَسپَدانـه یا سپاهان است. حروف( ض/ظ /ع ): بدون استثنا تنها ویژه واژه های دارای ریشه ی عربی است و در فارسی چنین مخارجی از حروف وجود ندارد . حرف(ط) : جنجالی ترین حرف در املای کلمات است . مخرج طاء تنها ویژه واژه های عربی است و در فارسی ط نداریم و واژه هایی که با ط نوشته می شوند یا عربی اند و یا اگر عربی نیستند غلط املایی هستند . مانند طهران ،طالش، اصطهبان ، طوس که خوشبختانه امروزه دیگر کسی تهران ،تالش ، استهبان و توس را دیگر نادرست نمی نویسد. اما بلیت واژه ای فرانسوی است . تایر tire واژه ای انگلیسی است . اتاق مغولی است . تپش فارسی است و دلیلی ندارد که آن ها را نادرست بنویسیم و امروزه دیگر این واژه ها را درست می نویسند مگر کسانی که با ریشه واژه ها آشنا نیستند. حرف( ق ): نیز در مرتبه دوم حروف جنجالی است . در فارسی قاف نداریم غ داریم . قاف ویژه واژه های عربی در 90 درصد موارد است واژه های عربی دارای ریشه ی اغلب سه حرفی و دارای وزن و هم خانواده اند مانند: قاسم ، تقسیم ، مقسِّم ، انقسام ، قَسَم ، قسمت ، اقسام ، مقسوم ، قسّام ، منقسم و تشخیص واژه ی عربی الاصل دارای قاف کار ساده ای است . اما دیگر کلمات قاف دار یا ترکی اند و یا مغولی . مانند قره قروت: کشک سیاه / قره قویونلو : صاحبان گوسفند سیاه/ قره گوزلو: دارنده ی چشم سیاه / قزل آلا : ماهی طلایی کلماتی مانند آقا ،قلدر ، نیز مغولی اند. کلمه قوری نیز روسی است اصلاً قوری ،کتری ، سماور ، استکان همه واژه های روسی اند و اینها زمان قاجاریه و در دوره صدارت اعظمی امیر کبیر وارد ایران شدند . کلماتی مانند قند و قهرمان و قباد معرب کند کهرمان و کَواذ هستند همان گونه که کرماشان یا کرمانشاه را عرب قرماسان یا قَرمسین تلفظ می کرده اما امروزه ما ایرانیان کرمانشاه یا کرماشان را قرماسان یا قرمسین تلفظ نمی کنیم اما کواذ را قباد می گوییم و این تأثیر زبان عربی بر فارسی است. حروف چهارگانه ( گ /چ/ پ / ژ ) : نیز در عربی فصیح یعنی نوشتاری وجود ندارد. و هر کلمه ای که دارای یکی از این چهار حرف است حتماً عربی نیست و به احتمال بسیار ریشه ی فارسی دارد . مانند منیژه ، مژگان ، ژاله ،پروین ، پرنده ، گیو، گودرز ،منوچهر ، پریچهر و ... البته اغلب چنین است و موارد اندکی نیز امکان دارد از دیگر زبانها باشد مانند پینگ پونگ که چینی است . یا چاخان و خپل که مغولی اند . اشتباه نکنید چاخان ترکی نیست . مغولی است زیرا در ترکی به دروغ می گویند یالان .یا پارتی partyکلمه ای انگلیسی است و آپارتمان واژه ای فرانسوی است.
🔶 واژه‌های فرانسوی رایج در فارسی 🔹سالن (salon) 🔹سس (sauce) 🔹سنکوپ (Syncope) 🔹سوژه (sujet) 🔹شارلاتان (charlatan) 🔹شاسی (châssis) 🔹شال (châle) 🔹شانس (chance) 🔹شوفاژ (chauffage) 🔹شوفر (Chauffeur) 🔹شومینه (cheminée) 🔹صابون (savon) 🔹صندل (sandale) 🔹طلق (talc) 🔹فلش (flèche) 🔹فویل (feuille) به معنی ورقه یا برگه. 🔹کاپوت (capot) 🔹کاسکت (Casquette) 🔹کافه (café) 🔹کافه گلاسه (café glacé) 🔹کامیون (camion) 🔹کامیونت (camionnette) 🔹کاناپه (canapé) 🔹کراوات (cravate) 🔹کریدور (corridor) 🔹کمدی (comédie) 🔹کنسرو (conserve) 🔹کنکور (concours) 🔹کودتا (Coup d’État) 🔹کورس (course) 🔹گارسون (garçon) 🔹گیشه (guichet) 🔹لوستر (lustre) 🔹لیسانس (licence) 🔹مانتو (manteau) 🔹مانکن (mannequin) 🔹مایو (maillot) 🔹مبل (meuble) 🔹مرسی (merci) 🔹مزون (maison) به معنی خانه است 🔹مغازه (magasin) خود در اصل از عربی مخزن. 🔹موزه (musée) 🔹موکت (moquette) 🔹نایلون (nylon) 🔹وانیل (vanille) 🔹ویتامین (vitamine) 🔹ویترین (vitrine) 🔹ویراژ (virage) 🔹ویلا (villa )
📚〰📚〰📚〰📚〰📚 🔶نمونه هایی از کلمات هم آوا 🔹خوار = کم ارزش و کوچک خار = تیغ گل یا خاشاک 🔹سد = دیواری برای جمع کردن آب صد = عددی در ریاضی 🔹ثری = خاک و زمین سرا = خانه 🔹خیش = گاو آهن خویش = خود ، فامیل 🔹خاست = بلند شد خواست = میل ، آرزو ، طلب 🔹ثواب = پاداش اخروی صواب = ذرست 🔹غازی = جنگجو قاضی = قضاوت کننده 🔹عَلَم = پرچم اَلَم =درد و رنج 🔹حاسد = حسود حاصد = درو کننده 🔹غریب = بیگانه قریب = نزدیک 🔹نواحی = ناحیه ها نواهی = نهی شده ها 🔹آری = بله عاری = بدون چیز 🔹قوس = کمان غوث =فریاد غوص = فرو رفتن در آب 🔹عرض = پهنا ارض = زمین ارز = پول خارجی 🔹نصر = پیروزی نسر = کرکس نثر = نوشته ای که شعر نیست 🔹غزا = جنگ قضا = تقدیر الهی غذا = خوردنی 🔹سیف = شمشیر صیف= تابستان 🔹عمارت = آبادانی امارت =فرمان روایی 🔹حیات = زندگی حیاط = زمین با حد و حدود ،حصار 🔹اساس = بنیاد و پایه اثاث =لوازم خانه 🔹خان = سرور ، رئیس خوان = سفره 🔹راضی = خشنود ، قانع رازی = نام دانشمند ایرانی ، چیز پنهانی 🔹حال = چگونگی ، کیفیّت حوال = حائل میان دو چیز 🔹خـُرد =  کوچک که در مقابل بزرگ است خورد=  خوراک 🔹باز= دوباره باز= باز کردن (مثلا دفتر) باز=نوعی پرنده
هم آوا (متشابه) : به کلماتی می گویند؛ که در تلفظ یکسان اند امّا در نوشتار و معنی متفاوت. کلمات هم آوا به لحاظ ارزش ادبی نیز مورد توجّه اند به نحوی که در آرایه های بدیعی یکی از انواع جناس محسوب شده و به آن «جناس لفظ» می گویند. این نوع کلمات در سوالات املایی آزمون سراسری نیز اهمیت بالایی دارند. دانستن معنای کلمات هم آوا می تواند ما را در درست نویسی کلمات یاری کند. نظر به اهمیّت کلمات هم آوا در ادامه فهرستی از این واژگان آورده شده است : اناء: کوزه/ عنا: زحمت و رنج اثاث: اسباب و وسایل/ اساس: پایه انتساب: نسبت داشتن/ انتصاب: منصوب کردن آزار: اذیت/ آذار: ماه اول بهار( از ماه های رومی) ازار: شلوار/ عذار: چهره الغا: لغو کردن/ القا: آموختن ارتجاع:بازگشتن/ارتجا:امیدواری برائت: بیزاری/ براعت: برتری بهل: رها کن / بحل: حلال کن اثرات:جمع اثر، نشانه ها/عثرات:جمع عثرة، لغزشها اسیر: گرفتار/ عصیر: شراب/ اثیر: کره ی آتش ذلالت:خواری/ ضلالت:گمراهی ثمر : میوه/ سمر : افسانه بَغل: استر، قاطر / بَقل: سبزی و تره بار تعویذ: بازوبند/ تعویض:عوض کردن حارث: کشاورز/ حارس: نگهبان زکی: پاک/ ذکی :باهوش سوری: گل سرخ/ صوری: ظاهری صفیر: صدای گلوله/ سفیر: فرستاده غالب:چیره، برتر / قالب: شکل صواب:درست / ثواب: پاداش، اجر الم:درد و رنج / عَلَم: پرچم، بیرق غریب: دور از وطن /قریب: نزدیک قاضی: داور / غازی: جنگجو امَل: آرزو / عمل: کار و تلاش امارت: فرماروایی / عمارت: آبادکردن،ساختمان تعلم:آموختن /تالم: درد کشیدن تهدید: ترساندن/ تحدید: تعیین حد و مرز معمور: آبادشده / مامور: فرمان بر خاست: بلند شد / خواست: طلب کرد.
به نام خدا آزمون مهارت های نوشتاری پایه نهم _ نوبت اول دانش آموزان عزیز، یکی از موضوعات زیر را انتخاب نموده و با توجه به سنجه های ارزشیابی ، متنی زیبا بنویسید. (با رعایت طبقه بندی ذهن و نوشته ،مقدمه، بدنه و نتیجه_ رعایت نشانه های نگارشی _ املای درست واژگان _ درست نویسی _ خط خوش _ پاکیزه نویسی _ خوش آغازی _ خوش فرجامی _ پرورش موضوع ، فکر ونگاه نو_ شیوه بیان نوشته و سیر منطقی ) الف ) کتاب در گذر زمان ( عادی و طنز یا. عادی و ادبی) ب)اجاره نشینی ( عادی و طنز ) پ ) از تولد تا مرگ ( عادی و ادبی ) ت) بچه های کلاس ما ( عادی و طنز ) ث) زیبایی های جهان و زندگی ( عادی و ادبی ) ج) سفر به صد سال آینده ( عادی و طنز ) چ) زندگی بدون تکنولوژی ( عادی و طنز ) ح) غرور انگیزترین لحظه زندگی من ( عادی و طنز ) خ) تقلب ( عادی و طنز )
شکل های قدیمی فعل " " ماضی استمراری علاوه بر شکل امروزی در قدیم به صورت ‌های مختلفی به ‌کار می ‌رود: ۱- همی به جای می: (همی رفت.) ۲- ی در آخر به جای می: (یافتی (می ‌یافت) ۳- می ‌در اول ی در آخر: (می ‌گفتی) ۴- همی در اول ی در آخر: (همی کردمی) ۵- ب در اول ی در آخر: (براندی) ۶- می‌ و ب در اول: (می ‌بسوخت) ۷- همی و ب در اول: (همی بگریستم) ۸- می ‌و ب در اول ی در آخر: (می ‌براند می‌) ۹- مانی و تانی در آخر با ب یا بدون ب: (برفتمانی،نکردتانی) ۱۰- همی در آخر: (تو رسیدی همی)
به نام خدا آزمون مهارت های نوشتاری پایه هشتم _ نوبت اول دانش آموزان عزیز، یکی از موضوعات زیر را انتخاب نموده و با توجه به سنجه های ارزشیابی ، متنی زیبا بنویسید. ( استفاده از حواس پنجگانه در نوشته _ با رعایت طبقه بندی ذهن و نوشته ،مقدمه، بدنه و نتیجه_ رعایت نشانه های نگارشی _ املای درست واژگان _ درست نویسی _ خط خوش _ پاکیزه نویسی _ خوش آغازی _ خوش فرجامی _ پرورش موضوع ، فکر ونگاه نو_ شیوه بیان نوشته و سیر منطقی ) الف ) توصیف یکی از صحنه های پاییز یا زمستان ( پنجره ای رو به پاییز ) ب) مردمی که هر روز از کنارشان می گذریم پ ) توصیف کلبه ای که در دشتی سبز قرار گرفته و دچار سیل یا طوفان شده ت) هم سفر با برگ درختان از بهار تا خزان ث) باران در شهر ج) از زبان مزرعه ای در انتظار باران چ ) صدای قارقار کلاغ ح) توصیف یک آدم مریخی خ) توصیف یک آدم برفی د) جاده های سبز شمال ذ) چراغ راهنمایی ر) وزش باد ز) طعم و رنگ و بوی یک غذای دلخواه س) سایه های روی دیوار
به نام خدا آزمون مهارت های نوشتاری پایه هفتم _ نوبت اول دانش آموزان عزیز، یکی از موضوعات زیر را انتخاب نموده و با توجه به سنجه های ارزشیابی ، متنی زیبا بنویسید. ( استفاده از حواس پنجگانه در نوشته _ با رعایت طبقه بندی ذهن و نوشته ،مقدمه، بدنه و نتیجه_ رعایت نشانه های نگارشی _ املای درست واژگان _ درست نویسی _ خط خوش _ پاکیزه نویسی _ خوش آغازی _ خوش فرجامی _ پرورش موضوع ، فکر ونگاه نو_ شیوه بیان نوشته و سیر منطقی ) الف) خاطرات یک درخت کهنسال ب) نگرانی های یک دانش آموز پ ) فرزندان پاییز ( مهر ، آبان ، آذر چه ویژگی هایی دارند ؟ ) ت) نامه مترسکی به آدم برفی ث) عصای پدربزرگ ج) کتاب در گذر زمان چ ) سفر به فضا ح) جهان آفرینش
وارون‌واژه‌های فارسی و استفاده از آنها در متن ها و نوشته ها وارون‌واژه یا وارون‌گویه واژه‌ای است که اگر حروفِ آن را از آخر به اول بخوانید، همان واژه یا واژه‌ی معنی‌دارِ دیگری است؛  مثلاً «دزد» یا «شیر».  در کتاب‌های ادبی این‌گونه واژه‌ها را «مقلوب» و این حالت را «قلب» می‌نامند؛  مثلاً می‌گویند «ریش» مقلوبِ «شیر» است.  بیش‌ترِ وارون‌واژه‌ها سه‌حرفی‌اند.  ممکن است این حالت در دو واژه‌ی پیاپی باشد، یا حتی یک جمله باشد؛  مثلاً ترکیبِ وصفیِ «کُتِ تک» یا فعلِ ماضیِ «درک کرد» از آخر به اول هم همان است!  «مداد دادم» نیز از آخر به اول همان است!  یا کیفم‌و «دزد زد» یا «امیدِ آشنایان شادیِ ما». معادلِ انگلیسیِ وارون‌واژه palindrome است. از وارون‌واژه‌ها در نگارش‌های تفننی می‌توان استفاده کرد، چنان‌که در این جمله‌ها: امیدِ آشنایان شادیِ ما. این همان نامه است. تنِ ما خاکِ بابِ کاخِ امنت. در همین نیمه گل خوردیم. روباه با لکلک کلکل می‌کرد. سر و کله‌ی ادیپ پیدا شد. بابک کباب می‌خورد. آرزوی وزرا همین بود. کاخ را با خاک یکسان کرده‌اند. مار رام شد. فرخ خرف شده‌بود. جنگ بر سرِ گنج. تورم مروت سرش نمی‌شود. محال است نامرد درمان شود. در فیلمِ بی‌پولی بهرام رادان نادار شده‌است! وارون‌واژه‌های دوحرفی:  آب، آت، آج، آز، آل، آن، آه، آی، ان، با، بت، بر، بل، پر، پل، تب، تک، تن، جا، جک، جل، چم، خم، خن، در، دم، ده، رب، رپ، رد، رز، رُس، رک، رگ، رل، رو، ره، زر، سُر، سس، سگ، سم، شش، شل، شم، فک، کت، کج، کر، کف، کک، کل، کی، گر، گس، لب، لپ، لج، لر، لش، لک، لم، له، مچ، مخ، مد، مس، مش، مل، من، مه، نا، نت، نخ، نم، نو، ور، ون، هد، هر، هل، هم، یا، یک وارون‌واژه‌های سه‌حرفی:  آبا، آرا، آقا، آلا، آوا، آیا، ادا، ابر، اسب، الا، اما، امن، انس، باب، بان، برس، بسا، بمب، بیب، بیش، بیع، پاپ، پاک، پرک، پول، پیپ، پیت، پیج، پیچ، پیر، پیک، تاک، تام، تحت، تخت، ترک، تست، تشت، تشر، تفت، توت، توق، تیپ، تیک، جاز، جنس، جنگ، جوز، جوف، جیپ، چاق، چرک، چوق، چون، چیپ، حرف، حلم، حور، حول، خاک، خال، خرس، خرف، خفن، خوش، خوک، خیس، خیش، داد، دار، داش، درد، درز، درس، درک، درو، دزد، دلو، دمن، دنگ، دود، دور، دوک، دید، دیس، راد، راز، راک، رام، ران، راه، رای، ربا، رجز، رشت، رقم، رگم، رمق، روح، رود، روز، روس، روم، رون، رهن، ریپ، ریز، ریش، ریگ، زاج، زار، زاغ، زجر، زرد، زره، زلف، زوج، زور، زیر، زین، ژاژ، ساس، سال، سان، سپس، سرب، سرخ، سرد، سرم، سکس، سگم، سنا، سِنج، سور، سوس، سوق، سیخ، سید، سیل، شاد، شاش، شام، شپش، شرع، شرف، شمش، شوخ، شوش، شوق، شوم، شیب، شیخ، شیر، شیش، شیک، شین، عرش، عرف، عرق، عضو، عیب، غاز، فاق، فال، فرح، فرخ، فرش، فرع، فلز، فوج، فیل، قاچ، قاف، قرع، قرق، قشم، قلق، قمر، قوت، قوچ، قوس، قوش، کاپ، کاخ، کار، کاک، کال، کبک، کپک، کتک، کچل، کرپ، کرت، کرچ، کرد، کرک، کشک، کلک، کلم، کمک، کوخ، کود، کوک، کوه، کیپ، کیت، کیش، کیک، گام، گاه، گرگ، گرم، گنج، گند، گنگ، گیر، لاخ، لاس، لاف، لاک، لال، لام، لچک، لحن، لخم، لعن، لوپ، لوح، لول، لیس، لیف، مات، مار، ماش، ماگ، مال، مام، مخل، مرس، مرگ، مشق، مشی، مقر، مگر، مگس، ملح، ملک، مور، موش، موم، مهم، مین، ناب، نار، ناس، نان، ناو، نحل، نعل، نفخ، نما، نمد، نوچ، نور، نوک، نون، نهر، نیز، نیش، نیم، وان، واو، وتو، وجه، ورد، وضع، ولد، ولو، ویو، هار، هاگ، هبه، هجو، هرز، هِرّه، همه، هوک، یار، یشم، یکی وارون‌واژه‌های چهارحرفی:  آراد، آرزو، آسان، آشنا، آمال، آمین، ادیپ، اکبر، امام، امین، انار، انشا، انیس، بابک، بارش، برقع، بساک، بهار، بیان، بیرق، پولک، پیدا، تارک، تصرف، تورم، جارو، جیوه، دادم، دارا، دارم، دامن، درون، دورو، دیزی، رامش، رانا، راهب، راهن، رایش، ربکا، رتیل، رهام، زمره، سالک، سران، سکان، سینا، شایع، شراب، شمار، شیار، شیشک، طلسم، عقرب، عیاش، فرصت، قریب، کاسب، کباب، کرات، کردم، کروک، کشیش، کلاس، کلام، کلکل، کلوپ، کورک، لاله، لاما، لکلک، لیتر، ماشه، مالک، ماما، ماهر، مداد، مدرک، مراد، مروت، مسلط، من‌من، میله، نارس، ناسا، ناکس، نامه، نایب، نماد، نم‌نم، نورد، نهار، نیما، نیمه، وراج، ورود، وزرا، وسمه، هرمز، هِشام، هلال، هلیم، همان، همسو، همین، هویج، یزید وارون‌واژه‌های پنج‌حرفی:  القاب، ایلات، ایلیا، ایمیل، باقلا، پیریت، تاریخ، تالیا، تباین، ترازو، تلاوت، توالت، تیریپ، تیلیت، خیرات، داراد، داشاد، داماد، درمان، دزدید، دید زد، رادار، رادان، روتور، سگ‌مگس، سیلیس، شاباش، قاچاق، کاواک، کایاک، کم‌نمک، کیشیک، کیلیک، لیمیا، مادام، ماکان، محارم، مراحم، موسوم، موهوم، میلیم، ناجیه، نادار، نادان، ناکام، نالان، نامرد، ندیدن، نورون، نیابت، وزارت، ویدیو، هلهله، همهمه، هیجان وارون‌واژه‌های شش‌حرفی:  بیب‌بیب، شیش ـ شیش
به نام خدا آزمون مهارت های نوشتاری پایه نهم _ نوبت اول دانش آموزان عزیز، یکی از موضوعات زیر را انتخاب نموده و با توجه به سنجه های ارزشیابی ، متنی زیبا بنویسید. (با رعایت طبقه بندی ذهن و نوشته ،مقدمه، بدنه و نتیجه_ رعایت نشانه های نگارشی _ املای درست واژگان _ درست نویسی _ خط خوش _ پاکیزه نویسی _ خوش آغازی _ خوش فرجامی _ پرورش موضوع ، فکر ونگاه نو_ شیوه بیان نوشته و سیر منطقی ) الف ) کتاب در گذر زمان ( عادی و طنز یا. عادی و ادبی) ب)اجاره نشینی ( عادی و طنز ) پ ) از تولد تا مرگ ( عادی و ادبی ) ت) بچه های کلاس ما ( عادی و طنز ) ث) زیبایی های جهان و زندگی ( عادی و ادبی ) ج) سفر به صد سال آینده ( عادی و طنز ) چ) زندگی بدون تکنولوژی ( عادی و طنز ) ح) غرور انگیزترین لحظه زندگی من ( عادی و طنز ) خ) تقلب ( عادی و طنز )
📕نمونه هایی از واژه های هم آوا: 💮 زمین : کره ی خاکی ضمین : عهده دار 💮غالب : چیره ، برتر قالب : شکل 💮پرتغال : نام کشور پرتقال : نام میوه 💮الم : درد عَلَم : پرچم 💮صواب : درست ثواب : پاداش ، اجر 💮بحر : دریا بهر : برای 💮غدیر گودال - آبگیر قدیر : توانا ، قادر 💮حول : اطراف هول : ترس 💮غریب : دور از وطن قریب : نزدیک 💮قاضی : داور غازی : جنگجو 💮آری : بله عاری : بری - پاک 💮ارز : پول و بها عرض : پهنا 💮اساس : پایه و بنیاد اثاث : وسایل و لوازم 💮اسم : نام اثم : گناه 💮امل : آرزو عمل : کارو تلاش 💮امارت : فرمانروایی و حکومت عمارت : بنا 💮تعلّم : آموختن تألم : سختی و درد کشیدن 💮تهدید : ترساندن تحدید : حدو اندازه - معلوم کردن 💮حیات : زندگی حیاط :صحن ، محوطه 💮حرم : اندرون خانه ، اهل خانه هرم : پیری 💮خویش : فامیل ، خود خیش : گاو آهن 💮خار : تیغ خوار : ذلیل و بی مقدار 💮قضا : اتفاق غذا : خوردنی 💮قدر : اندازه و ارزش غدر : مکرو بی وفایی 💮معمور : آباد شده مأمور : فرمانبرو نگهبان 💮نثر : متن - غیر شعر نصر : یاری کردن 💮خاست : بلند شد خواست : طلب کرد 💮حراست : نگهبانی حراثت : برز گری - کشاورزی 💮زهر : سم ظهر : پشت 💮سفر : یک جا نماندن - مسافرت صفر : ماه دوم قمری 💮سد : بستن صد : عدد صد