eitaa logo
تدریس یار پایه اول
10.1هزار دنبال‌کننده
27.8هزار عکس
17هزار ویدیو
16.7هزار فایل
اینجا همونجایی هست که بهت کمک میکنه تا با خیال راحت از معلمی لذت ببری. تمام مطالب کانال رایگان می باشد .تنها یک صلوات برای اموات بفرستید . برای #تبلیغات هم پیام دهید @teacherschool
مشاهده در ایتا
دانلود
1_255624908585839272.pdf
319.8K
آزمون ریاضی وعلوم اسفند ماه ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
آزمون_فارسی_اُ_استثنا_و_هـ_ـهـ_ـه_ه.pdf
154K
📚آزمون_استثنا اول ابتدایی ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
4_753173522385207915.pdf
1.01M
پیک هفته دوم اسفند ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
karbarg 10-90.zip
2.99M
۱۰تا۹۹ ✅جهت سفارش تبلیغات در مجموعه کانالهای ۱۵ گانه تدریس یار ؛ @teacherschool ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @tadriis_yar1
📝✍📝✍📝✍ 🎉فلش کارت‌های نشانه‌ی ژ #ژ 🌸🦋🌸🦋🌸🦋🌸
فلش کارت نشانه ژ
تدریس ژاله و منیژه💥🌿 ابتدا بچه ها دربای گل و شرایط نگهداری اون باهم گفتگو کنند. میتونن از یک گل شاداب و یک گل پژمرده نقاشی کنند و همین جا مفهوم مخالف رو باهم تمرین کنند. روز تموم بشه چی میشه!؟ ,یک چیزی داغ که باشه بگذره چی میشه!؟ کسی مهربون نباشه چه جوری میتونه باشه!؟ گل روی شاخه شادابه اونو بچینیم چی میشه!؟ و..... تا مخالف رو خوب متوجه بشوند. بعد صدای ژ رو در کلمات پیدا کنند و تفاوت اونو با ر ز بگویند. از همین اول انهارا متوجه تفاوت بکنید تا بیشتر در نوشتن دقت کنند. بعد میتونید یک داستان ساده هم برای ژ بسازید تا بهتر گوش کنند. خاله ژ از راه دور اومده بود دیدن ر و ز ,یادتونه گفتیم ز رو زنبور نیش زد خورد زمین و سرش یک علامت واسه همیشه موند!خاله اونا هم یک پیرزن مهربون بود که از راه دور اومده بود به شهرک تا بهشون سر بزنه, همیشه بقچه نونش با یک بقچه لباس و یک بقچه کلوچه های خوشمزه همراهش بود. وقتی رسید به شهرک ر ز خوشحال اومدن دیدن خاله , گفتن خاله زودتر بریم خونه خستگی در کنید. ژ مهربون یک ژاکت زیبا واسه ر و یک ماژیک واسه ز هدیه اورده بود ,اونارو بهشون داد و با اونا رفت سمت خونه, توی راه آ رو دیدن گفت خوش اومدید خاله , بزارین ماشین بیاد خسته نشین, سوار ماشین ای شدند و رفتند خونه. ژ با ا ژ با ی بله ژ رسید خونه ولی جلوی پله نمیتونست از پله بالا بره زود بچه ها یک عصا واسه خاله اوردند, ژ با او !؟ بله بچه ها خیلی بچه ها خوش بودن و دوست نداشتن خاله از پیش اونا بره, تصمیم گرفتن چند نفر از گروه نجات که بزرگهای شهرک بودند دعوت کنند تا خاله رو هم نگه دارند, خاله ژ که صمیمیت مردم شهرک رو دید قبول کرد پیش انها بماند.