اگر نماز شب بخوانیم ولی صبحش گناه کنیم ، به آسمان نمی رسیم. خوشبخت کسی است که ریشه های گناه را از زندگی خود بِبُرد .
- حاج آقا جاودان
زندان ِمطامیر :
زندانی پلکانی با سقف بسیار کوتاه،
٣٠ متراز سطح زمین پایینتر،
و۴۰ متر از دهانهٔ ورودی دورتر،
زندانیان حبس خود را برروی پله های کمعرض آن میگذراندند که نه قادر به ایستادن بودند و نه قادر به نشستن،
ماهها و سالها فقط میتوانستند به حالت ِ
خمیده بایستند .
پ.ن حالا شما مولای ما، امام ِکاظم ع رو
در همچین جای مفتضحی تصور کنید :))
بمیرم برای دلت یا بابالحوائج . .
[ تائب ]
_ گفتم : من بندهی کوچیک و ضعیفتم . اصلا چطور دلت میاد ؟ گفت : خدا نسبت به همهی مردم مهربان است (بق
_
گفتم : خیلی چاکریم !
ولی اینبار انگار گفت : حواست را خوب
جمع کن ! یادت باشد که بعضی از مردم
خدا را فقط به زبان عبادت میکنند .
اگر خیری به آنها برسد، آرامش پیدا میکنند
و اگر با بلایی امتحان شوند، روی گردان
خواهند شد . بدان که آنها، هم در دنیا و
هم در آخرت متضرر خواهند بود (حج۱۱)
اینطور به نظر میرسد،
که ما در تمام افعالمان
متضرر خواهیم شد؛
مگر آنان که فعلشان
ریشه در عبودیت دارد.
هرچی هم که میشه ، با گذشتن از همهی اتفاقات ، بازم دنبال یه کورسویِ امید میگردم ؛ دنبالِ یه اتفاقِ خوب . دنبالِ جزئیترین و قشنگترین رفتارها از اطرافیانم هستم . دنبال یه حالِ خوب و کوچیک . دنبال یه لبخند که از اعماق وجودم باشه . دنبال خریدنِ گلِ نرگس و دلخوش کردن به بویِ خوبُ زیباییِ خیره کنندش . دنبال کتاب هایی که منُ لا به لایِ صفحاتِ خودشون غرق کنن . دنبال یه چایی زیرِ بارون . دنبال آش خوردن تو هوای سرد . دنبال کشف کردن یه چیز خاص. دنبال یه حال متفاوت .
آدمیزاد با همین دلخوشی هایِ کوچیکش زندست .
به قولِ شهید آوینی ، اینجا سیارهی رنجه ، اینجا اسمش زندگیه ، باید دلخوش کرد به همین جزئیات کوچیک و قشنگ . دلخوشیِ بزرگ که اینا نیست،
[ خوشیِ بزرگ یعنی ظهور ، یعنی دیدنِ امام زمان ، یعنی شهادت . ]
جوری نشه اون دنیا موقع ِحسابرسی نصف ِزندگیمون بدون ِذکر و داشتن ِ
وقتای ارزشمندی که هدر دادیم،
نشون داده بشه .
پیامبرِ خدا بود ؛
اما در بازار که راه میرفت
سخت میشد تشخیص داد
که با کسی فرق کند !
نمیگذاشت کسی دستش را ببوسد ،
میگفت این رسم پادشاهان است ..
میفرمود :
من هم یکی از خودتان هستم .
مثل همه بود و مثل هیچکس نبود
اغلب یک روز در میان روزه میگرفت
و زندگی سادهای داشت
آری ؛ ما پیرو چنین پیامبری هستیم .
سرشت ِمارا با یاعباس نوشتند ؛
فخر به غلامی ِاین خانه،
از قبل ِتولد همراه ِما بود ..
ما به این نوکری تا به بعد ِممات، دلبستیم .
[ تائب ]
-
قرآن و اذکار خدا
مطلقا ً آرامش است و
هر آنکس که از قرآن دور است ،
در دوران ِجاهلی به سر میبرد .