•
راهکار شهادت... اشک است...
چرا؟؟!!..
پاسخ را در جملات زیبای
شهید روایتگر راه آسمان، بنگریم.
شهید آقاسیدمرتضی آوینی:
«گریه»، تجلی آن اشتیاق بیانتهایی
است که روح را به دیار جاودانگی
و لقای خداوند پیوند میدهد،
و «اشک»، آب رحمتی است که
همه تیرگیها را از سینه میشوید
و دل را به عین صفا، که فطرت
توحیدی عالم باشد، اتصال
میبخشد.
منبع: کتاب «گنجینه آسمانی»
[راویراهآسمان،
شهیدسیدمرتضیآوینی🌹🕊
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
آقا سعید به من میگفت که از حضرت معصومه (سلاماللهعلیها) خواستم برایم خواهری کند و یک دختر خوب پیش رویم بگزارد تا اینکه شما به من معرفی شدید.
یک روز دیدم سعید خیلی حالش گرفته بود و روزنامه در دستش را به زمین کوبید و گفت، خودت روزنامه را بردار و ببین که دیدم عکس دختربچه سه یا چهارساله سوری بود که تکفیریها او را به میلههای فلزی پنجرهای با زنجیر بسته بودند، شهید رو به من گفت: بگوییم کوریم و اینها را نمیبینیم؟ آیا امروز مثل عاشورا نیست؟
شهید_سعید_مسافر🕊
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
روزی از یک سفر طولانی و خسته کننده به منزل برگشت و پس از استراحت مختصر، شب فرا رسید.
ابراهیم آن شب را با همه ی خستگی هایش تا پاسی از شب ، به نماز و نیایش ایستاد و وقتی مادرش به او گفت: کمی استراحت کن، گفت: مادر! حال عجیبی داشتم. ای کاش به سراغم نمی آمدی و آن حالت زیبای روحانی را از من نمی گرفتی.✨
شهیدابراهیمهمت
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
🔅ورزش شبانه!!
«دانشجو بابایی، ساعت دو بعد از نیمه شب می دود تا شیطان
را از خودش دور کند!»
این جمله یکی از داغترین خبرهایی بود که بولتن خبری پایگاه "ریس" آمریکا چاپ کرده بود.
عباس گفت: «چند شب پیش، کلنل "باکستر" فرمانده پایگاه و همسرش که از یه مهمونی شبونه بر میگشتند، من رو در حال دویدن توی میدون چمن پایگاه دیدند و برای دویدن در اون موقع شب توضیح خواستند»
گفتم: «خوابم نمی اومد؛ خواستم ورزش کنم تا خسته بشم»
هر دو با تعجب نگاهم کردند. فهمیدم جوابم قانع کننده نبوده.
ادامه دادم:
«مسائلی که اطرافم می گذره باعث میشه شیطان با وسوسه هاش من رو به گناه بکشه. در دین ما سفارش شده این وقت ها بدویم یا دوش آب سرد بگیریم»
حرفم که تموم شد، تا چند دقیقه بهم میخندیدند. طبیعی هم بود. با ذهنیتی که اون ها در مورد مسائل جنسی داشتند، نمی تونستند رفتار من رو درک کنند.
شهیدعباس_بابایی
📚 پرواز تا بی نهایت، ص۳۶
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
محمد در خانواده ای مذهبی و اهل هیئت در سوم ماه صفر در شهرستان جهرم متولد شد.
در همان روز تولد زمانی که پدر برای اولین بار او را به آغوش کشید برایش آرزوی شهادت کرد. زندگی محمد با این آرزوی معنوی ، شکل زیباتری به خود گرفت . و مسیر زندگی او را از همان ابتدا با عشق قلبی به اهل بیت (ع) هاشور زد.او در شیراز بزرگ شد و قد کشید.
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●
شهدا
محمد در خانواده ای مذهبی و اهل هیئت در سوم ماه صفر در شهرستان جهرم متولد شد. در همان روز تولد زمانی
شهيد محمد اسلامى "
إلشهيدى كه از بحكى به حضرت رقيه (س اارادت داشت و
خواب شهادتش رو ميبينه
شهيدى كه قبل رفتنش وصيتنامه مينويسه و وقتى داداششر
بيداش ميكنه
كسى كه خواب شهادتش رو ديد و خواب ديد حضرت رقيه اى
كه همه عمر نوكرش بود به امام حسين ميكه":ايشون نوكر ما بوده
هواشو داشته باش"ف
موقع شهادتش امام حسين و حضرت رقيه س به بالينش ميان
در خانواده اش ميكن بعد شهادتش خيلى معجزه سا،مقدمات
سفركربلاشون جور شد
شهيد ميتونه زندگى خيليا رو عوض كنه
●◉ شهـ @tafahos5 ـבا ◉●