⚪️ هیچ زبانی به #فطرتِ انسان، نزدیکتر از #زبان_قرآن نیست، امّا برداشتِ ما از قرآن، برداشت فطری نیست! به خاطر اینکه #نفوسِ زیادی بر ما تأثیر گذاشته است! یکی از برکاتی که در مورد #رسول_خدا صلّی الله علیه و آله است، «اُمّی» بودن آن حضرت است. یکی از معانی «اُمّی» این است که، هیچ نفسی، بر نفسِ طیّب و طاهر ایشان تأثیر نگذاشته است! این یک امتیاز و از بزرگترین افتخارات است که آن حضرت برای #تعلیم، تحت الشّعاع هیچ نفسی قرار نگرفته است!
@tafakkorgorani
💌 #زبان_قرآن
💌 #اصیلترین_زبان
مسلّم است هر اندازه بهتر متوجهی جایگاه و خاستگاه زبان قرآن باشیم، به همان اندازه رویکرد ما به قرآن بهتر خواهد بود و متوجهی نحوهی «بودنی» میشویم که آیات الهی به آن اشاره دارد و آن را در مقابل ما میگشاید. اهمیت این امر بنده را بر آن داشت تا عزیزان قبل از ورود به بحث قرآنی به موارد زیر توجه فرمایند تا اولاً: آمادهی حضور میشوند که قرآن بنا است در ما ایجاد کند. ثانیاً: از همان ابتدا بدانیم گمشدهی ما در نسبت با قرآن چیست و قرآن به عنوان کلام الهی چه انتظاری از ما دارد در نوع برخوردی که باید با آن داشته باشیم. عرایض خود را در نکات زیر تقدیم میکنم.
1- زبان قرآن، زبانی است که انسان میتواند به کمک آن زبان با حضور خدا در عالم نسبت برقرار کند و این، وقتی صورت میگیرد که با تدبّر در قرآن، به لایههای زیرینِ زبان قرآن نزدیک شویم که آن نزدیکی به بنیاد روحی است که این زبان از آن برآمدهاست و از آن گزارش میدهد.
2- زبان قرآن از آن جهت که زبان فطرت است، جایگاه وجود ما است و میتوانیم بودنِ خود را در آن جستجو کنیم و در رجوع به قرآن به کمتر از آن قانع نباشیم و بتوانیم همواره بین خود و آنچه قرآن در مقابل ما میگشاید، در رفت و آمد باشیم که این نحوهای از انس و نزدیکی با خود و با حقیقت است، از آن جهت که زبان قرآن موجب بسط وجودِ انسان میگردد تا خود را نسبت به همه چیز گشوده نگه دارد و این چیزی است که امکان تحقق آن با اُنس با قرآن فراهم میشود و در آن صورت نحوهی زیست ما را شکل میدهد.
3- زبان قرآن، زبان قوامدهنده به «بودنی» است که هرکس برای اُنسِ با حقیقت باید در آن ورود کند تا وجودش بسط یابد و درکرانهی «وجود» حاضر شود و بتواند همه چیز را به هم پیوند دهد.
خداوند پیامبر خود را برانگیزاند تا محلّ ظهور زبان قرآن شود و تفکر، همان احساس حضور میباشد که انسان در وجودِ گسترده و گشودهی خود مییابد. این همان پیداشدنِ نسبت انسان با «وجود» است. پیداشدنِ نسبت با وجودِ خود و وجود دیگر موجودات و دیگر انسانها. در این راستا است که عالَمِ انسان گسترده میشود.
آری! زبانِ قرآن عالَمساز است و بدبخت انسانی که عالَم ندارد تا در پیام «وجود»، سکنا گزیند و در تاریخِ خود که آینهی ظهور ارادهی خاص الهی است، حاضر شود.
4- زبان قرآن، از آن جهت که زبان آشکارکردن «حقیقت» و «وجود» است و جایگاه عالَم را منعکس میکند، به ما امکان رابطه برقرارکردن با عالَم و آدم را میدهد، به شرطی که با همان روحیهی آهنگین و لطیفانه و به صورتی هارمونیکِ قرآنی با همهچیز رابطه برقرار کنیم و در زبان قرآن سُکنی گزینیم.
5- زبان قرآن، زبانِ به ظهورآوردنِ عالَمی است که ما را فرا گرفته و با آن زبان میتوان در همهی عالم حاضر شد، بدون احساسِ دوگانگی بین خود و عالَم. درست به همان اندازه که آن زبان، آشکار میکند، رازگونه و ناآشکار است. تابلویی است که حقیقت در آن آشکار میشود، در حالیکه حقیقت هیچوقت آشکار نیست. از سنن عالم سخن میگوید، سنتهایی که ظاهری دارند و باطنی و به کمک آن زبان میتوان نحوهی زندگیکردنِ اصیل را که زندگیکردن در سنن الهی است، بهدست آورد.
6- اگر زبان اصیل، گزارشگر حقیقت است و دورانِ ما دوران تکنیک و به حجاب رفتن حقیقت میباشد، در این زمانه بهترین راهی که ما در مقابل خود داریم، زبان قرآن است و هوشیاری و تفکر، اقتضا میکند که مواظب باشیم زبانِ قرآن را گم نکنیم؛ زیرا گر زبانی اصیل نباشد، گزارشگر آن حقیقتی که راه نجات را نشان دهد، نخواهد بود.
7- وظیفهی ما با آگاهی از جایگاه زبانِ قرآن، نسبت به روح زبان قرآن، پاسبانی و نگهبانی ازآن است تاکلام الهی نسبت به رسالتی که داردمحفوظ بماندوگرفتار زبان روزمرّهی ما نگردد.
8- قرآن، آینهی گشودهای است که با هنرنماییِ تمام تلاش میکند نگاه ما را به عالم تسهیل کند، تا بتوانیم رابطهای بین آنچه در روبهروی خود داریم، با عالم مثال برقرار کنیم و این، با نگاهی درست به عالم و آدم انجام میگیرد و اینکه بدون واسطهی محفوظات ذهنی با عالَم زندگی کنیم و نه با آن نوع آگاهیها که درآن، انسان با مفهومی از واقعیتِ عالم بهسر میبرد.
9- در آیات قرآن حقیقت به صورت کلماتی آهنگین و لطیفانه و به صورتی هارمونیک به ظهور آمده است تا روح انسان را در بر بگیرد و انسانها نسبت به آنچه آن کلمات متذکر آن هستند، احساس دوگانگیِ سوبژه و اُبژه نکنند و بیعالم شوند.
10- آیات قرآن آنچنان است که عالَمی را در مقابل انسان میگشاید تا انسان نسبتِ خود را با خدا و اسماء حسنای او به صورت یگانه احساس کند و از این جهت قرآن، آینهی رخداد حقیقت است، حقیقتی که در همهی موجودات بهخصوص در تاریخ، قابل احساس است و انسانها را در برگرفته.
تفکّر قرآنی _ زبان قرآن
▫️#جلسه چهارم ☑️سلسه جلسات ✔️ #تفکّر_قرآنی 🔈 استاد #نجات_بخش 🕜 25 آذر 99 💌 @tafakkorgorani
✅ #متن_مورد_گفتگو در این جلسه:
⬅️ 5- #زبان_قرآن، زبانِ به ظهورآوردنِ عالَمی است که ما را فرا گرفته و با آن زبان میتوان در همهی عالم حاضر شد، بدون احساسِ دوگانگی بین خود و عالَم.
درست به همان اندازه که آن زبان، آشکار میکند، رازگونه و ناآشکار است! تابلویی است که حقیقت در آن آشکار میشود، در حالیکه حقیقت هیچوقت آشکار نیست!
از سنن عالم سخن میگوید، سنّتهایی که ظاهری دارند و باطنی و به کمک آن زبان میتوان نحوهی زندگیکردنِ #اصیل را که زندگیکردن در سنن الهی است، بهدست آورد.
▫️ #زبان_قرآن
▫️ #اصیلترین_زبان
💌 @tafakkorgorani
سخنی که در #قرآن وجود دارد، غیر از آن سخنی است که ما به عنوان مثال، در یک متنِ پژوهشی از فلان روانشناس بهدست میآوریم. #قرآن لحن و آهنگی خاصّ برای خود دارد و با روحیه و هدفی خاص بیان شده است تا ما را از آن خطری که در معرض آن هستیم به بیرون پرتاب کند و در مسیری قرار دهد تا با آن روحیه، در عالَم دیگر وارد شویم. #زبان_قرآن برایِ خود عالَمی متفاوت دارد و یک زبانِ سرد و بیروح نیست؛ باید مواظب باشیم #قرآن را در حدّ یک متنِ پژوهشی تقلیل ندهیم!
@tafakkor_qurani
امروزه ما در دنیایی زندگی میکنیم که یک نوع دوگانگی بینِ حقیقت و نحوهی زندگی ما وجود دارد! در فضاهای دینیِ ما مناسباتی وجود دارد که با مناسباتِ حاکم بر زندگیِ ما متفاوت است!
برای عبور از این مساله، این #زبان_قرآن است که میتواند این دوگانگی بینِ ما و جهانِ موجود را از بین ببرد. اگر ما در طلبِ عالَمی هستیم که در آن یک نوع یگانگی وجود داشته باشد، یا بهتعبیری کارِ ما، تجارتِ ما، زندگیِ خانوادگیِ ما، عینِ عبادتِ ما باشد، این زبان #قرآن است که این مساله را برای ما پیش میآورد.
ما چه نسبتی با زندگیِ بیرونِ خود داریم؟ پای خود را از هیات یا مسجد که بیرون میگذاریم، انگار که دیگر با معنویت غریبه ایم و دیگر نسبتی با آن نداریم! اگر این مسأله برایمان جدّی باشد، آنوقت یک طلبی در ما پیش میآید...
تنها چیزی که میتواند برای ما یک عالَمی را به ظهور برساند، تا در آن عالَم احساسِ یگانگی بین امورِ مختلف داشته باشیم، زبان #قرآن است. با زبان قرآن یا بهتعبیری، زبان اصیلِ دین، میتوانیم به جهانی نظر بیندازیم که در آن دیگر همه چیز یگانه است.
@tafakkor_qurani
وقتی به شهید حاج قاسم سلیمانی نگاه میکنیم، شاید این سوال برایِ ما پیش میآید که، ایشان چطور توانسته، آن پیچیدهترین صحنههای زندگی مثلِ جنگیدن را، با حیاتِ دینیِ خود جمع کند؟!
قاعدتاً مناسبات جنگیدن این است که در جنگ، ما یک عدّه را میکُشیم و یک عدّه هم میخواهند ما را بکُشند! امّا حاج قاسم در چه عالَمی وارد شده بود که این دشمنیها، او را از حیات دینیاش خارج نکرد؟
در زندگیِ روزمرّه مثلاً اگر کسی بخواهد کسبوتجارتی به هم بزند، وقتی وارد بازار میشود، میبیند مثلاً اگر فلان دروغ را نگوید یا فلان حرف را نزند کاسب نمیشود! شاید گاهی باید بهضرورت دروغی هم بگوید!
امّا یک صحنهی خیلی پیچیدهتر از این در جنگ وجود دارد. شاید در تجارت آدمهای صاف و صادقی را پیدا میکنیم، ولی وقتی به جنگ با دشمن میرویم، طرفِ مقابلِ ما، قطعاً ایستاده تا ما را بکُشد!
امّا سوال این است که ما چهطور میتوانیم به یک نوع حیاتِ دینی فکرکنیم که غلبهی بر دشمن، ما را از آن حیاتِ دینیِمان خارج نکند؟! اینجاست که میبینیم انگار با زبانِ #قرآن است که شهدا و حاج قاسمها، راه برایشان آشکار میشود.
شهدا "ماورایِ این پیروزیها و شکستها" توانسته اند در صحنههای جنگ حاضر شوند و همه چیز را در یَدقدرتِ خدا ببینند.
آن چیزی که انسانها را از این مناسبات روزمرّهی زندگی جدا میکند و باعث میشود تا بتوانیم همه چیز را در یَدِقدرت خدا ببینیم، همین #زبانِ_قرآن است.
@tafakkor_qurani
#قرآن سخن خداست، تا ما از نگاهِ خدا به جهان بنگریم. نوعِ نگاهِ خداوند در #قرآن آشکار شده است. سخنِ خدا، نوعِ نگاهِ خداوند به این عالَم است.
ما در اُنس با #زبانِ_قرآن، گویی از چشمِ خدا به جهان مینگریم؛ وقتی از چشم خدا به جهان نگاه کردیم، دیگر دسیسه و مکرِ کسی برای انسان بزرگ جلوه داده نمیشود و انسان را از حیات دینی خارج نمیکند. #قرآن یک زاویه و نوع نگاهی دیگر برای نگاه انسان به جهان است.
در اُنس با #قرآن، انسان وسعت نظر پیدا میکند. مثلاً اگر یک نفر توهینی هم به ما کرد، با دید قرآنی، این حرف را به شکل دیگری میبیند، مثلاً میگوییم: حالا این شخص یک حرفی ام زد! #زبان_قرآن، زبانِ به ظهور در آوردنِ این عالَم است.
اُنس با #قرآن است که، وسعت نظری در مواجهه با عالَم به انسان میدهد تا در مشکلاتِ روزمرّه، دیگر حالتِ انفعالی به خود نگیرد!
امروزه زمانهای است که ما وقتی واردِ جهان و مناسبات بیرون میشویم، متاسّفانه ناخواسته منفعل از شرایط بیرون میشویم و در انفعال از شرایط پیش آمدهی بیرونی تصمیم میگیریم!
ما تلاش میکنیم بتوانیم از این انفعال در بیاییم، باید طالبِ آن حیاتِ دینی اصیل باشیم. باید از نگاهی دیگر با سخن الهی روبرو شد و تنها در اُنس با #قرآن است که انسان میتواند واجد نگاهی از این دست شود.
@tafakkor_qurani
آیات #قرآن، قلبِ ما را تحت تأثیر خودش قرار میدهد. قرآن قلبِ انسان را استوار میکند. با آیات قرآن است که میتوانیم درست به پیرامون خود نگاه کنیم و در آن موضعِ انفعالی از زمانهی خود قرار نگیریم.
#زبان_قرآن ما را وارد عالَمی میکند که در آن عالَم، دیگر خیلی از چیزها نمیتواند بر انسان اثرِ سوء بگذارد و انسان منفعل از محیطِ پیرامونِ خودش نمیشود.
این واژهی عالَم را اگر بخواهیم توضیح دهیم، این است که، مثلاً به شخصی میگوییم: تو انگار در دنیایِ خودت هستی؟! انگار حواسَت نیست؟! ما در زمانه و دنیایی زندگی میکنیم که دیگر حواسمان به خیلی از شیطنتها نیست!
عالَمِ #زبانِ_قرآن، یک عالَم حقیقی است، عالَمی وهمی نیست و ما در اُنس با #زبانِ_قرآن، گرفتارِ توهّم نمیشویم.
حاج قاسم را ببینیم؛ ایشان بهشکلی وارد صحنهی جنگ میشدند که همیشه فتوحات نصیبشان میشد، یعنی اینطور نیست که بیخیالی به سرش زده باشد، متوهّم باشد و با توهّم پیش برود و بعد هم شکست بخورد! حاج قاسم گاهی حتّی متوجّه است که مستقیماً دارد به سمت قتلگاه میرود و غافلگیرِ شرایط موجود نمیشود!
سالها میخواستند حاج قاسم را ترور کنند و نمیتوانستند، ولی یک جایی هست که حاج قاسم خودش دارد به سمت قتلگاه میرود، یعنی اینقدر در موضعش فعّال است و منفعل نیست، میداند دارد چهکار میکند!
حاج قاسم این دانستن را از کجا بهدست آورده است؟ عالَمِ او عالَمی وهمی و خیالی نیست، یک عالَم حقیقی است. در جواب باید گفت: در نظر به #قرآن است که جهان برایِ حاج قاسم آشکار میشود و این جهان برای او جهانی با مناسبات حقیقی است.
خودِ ترامپ هم یک وقت میرسد که احساس میکند، عجب غلطی کرده است! چطور من نقشهی او را نفهمیدم! چطور من نفهمیدم که سلیمانی اتفاقاً میخواهد بیاید و منطقه را آزاد کند؟ سلیمانی این دفعه با کشتهشدنِ خود توسّط من منطقه را آزاد خواهد کرد، این دفعه نقشهی قاسم عوض شده است! وقتی خودِ حاج قاسم میگوید: آقای ترامپ! من برای شما کافی هستم… من [ترامپ] چرا متوجّه نشدم او دارد چه میگوید؟
@tafakkor_qurani