﷽
🔅 امیرالمومنین #امام_علی علیه السلام:
✍️ إن جَعَلتَ دينَكَ تَبَعاً لدُنياكَ، أهلَكْتَ دِينَكَ و دُنياكَ، و كنتَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الخاسرينَ، إن جَعَلتَ دنياك تَبَعاً لِدِينِكَ أحرَزْتَ دينَكَ و دنياك و كُنتَ في الآخِرَةِ مِن الفائزينَ.
💠 اگر دينت را تابع دنيايت كنى، دين و دنيايت، هر دو را از بين بردهاى و در آخرت از زيانكاران خواهى بود، اما اگر دنياى خود را تابع دينت كنى دين و دنيايت، هر دو را به دست آوردهاى و در آخرت از رستگاران خواهى بود.
📚 غرر الحكم: ۳۷۵۰ ـ ۳۷۵۱
#حدیث_روز
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
﷽
🔅 #پندانه
✍ پاداش صبر اجری بیحساب است
🔹پارسایی از بازار میگذشت که دو نفر در حال مشاجره دید و مشتری در حال ناسزا به صاحب مغازه.
🔸پس پا پیش گذاشت. مشتری از سمت صاحب مغازه بهسمت پارسا برگشت و ناسزاها نثار او کرد.
🔹اهل بازار را بر این جسارت مشتری بر پارسا سنگینی آمد و قصد حمله به آن مرد بداخلاق کردند.
🔸پارسا گفت:
هرگز کسی جلو نرود. وقتی او ناسزایی به من میگوید هم حال او خوش میشود، و هم حال من!
🔹حال او خوش میشود که بر عادت آزاردهنده نفس خویش پیش میرود و نفس درون را طعام میدهد، و حال من خوش میشود که عنایت خدا و صبرش در حق خویش میبینم و مزدی که از این صبرم بر من خواهد بخشید. من هم نفس خود با سکوت و صبرم طعام میدهم.
🔸پس در وسط بازار، من هم که مالی برای خرید متاعی یا کالایی برای فروش و کسب مالی نداشتم خدا را شاکرم که مرا با خودش تجارتی سودمند بخشید و تجارتی سودمندتر از همه که خود فرموده است: «پاداش صبر را اجری بیحساب میبخشد.»
🔹پس شرط انصاف نیست کسی مرا از این تجارت عظیم بازدارد. تجارتی که هم فروشنده و هم خریدار هر دو بهرهمند از این تجارت میشوند.
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
🎬 #کلیپ «نظرسنجی اعتقاد به منجی»
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 جاهایی که مردم بیشتر تحتفشار هستن اعتقاد به منجی بالاتره...
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
5.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
🎬 #کلیپ «نسل حرومخور»
👤 استاد #رائفی_پور
🔺 امام حسین کد داده برای کسانی که مقابل امام زمان میایستند و حق رو نمیفهمند...
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
﷽
سربازان شورش زن زندگی آزادی
Vs
سربازان جمهوری اسلامی
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
30.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
📲 قمه و کلتت رو کجا گذاشته بودی مرد؟
عکس العمل خودش در برخورد با پلیس😂
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
17.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
📲 نبردی از حرم نصیبی
بالا سر تو نیست حبیبی
تو شهر جدتم غریبی
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
33.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
﷽
پیوست جهاد تبیین به منابر
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
تفاوت دفاعشخصی توی فضای مجازی با واقعیت 😂
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽
سرقت مسلحانه از یک طلافروشی در استان مرکزی/ یکی از سارقان دستگیر و دیگری کشته شد
🔹ساعتی پیش دو سارق مسلح، اقدام به سرقت از یک طلافروشی در شهرستان زرندیه کردند. در جریان سرقت و با تیراندازی سارقان، مالک طلافروشی هدف گلوله قرار گرفته و کشته شده است.
🔸سارق که در یک ساختمان مسکونی پنهان شده بود، پس از مقاومت و تیراندازی، با شلیک عوامل انتظامی کشته شد و همدستش که یک زن بود دستگیر شد.
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
﷽
🔅 #امام_صادق علیه السلام:
✍️ مَن لَم يَملِكْ غَضَبَهُ لَم يَملِكْ عَقلَهُ
💠 هر كه مالک خشم خويش نباشد، مالک خِرد خويش نخواهد بود.
📚 الكافی: ۲/۳۰۵/۱۳.
#حدیث_روز
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----
﷽
🔆 #پندانه
جوانی در بازار به رسم تصادف روزگار سرمایهای بههم زد و با تاجران تراز اول بازار قصد مجالست نمود.
تاجران را که ماهران تجارت و شاخصان مهارت بودند روزی میل سیاحت نمودند و تاجر جوان با خدمتکار جوان با آنان همراه شد.
به صحرایی رسیدند و قصد شکار با تیروکمان کردند. تاجر جوان که مهارتی در شکار نداشت از درد تکبر، گفتن حقیقت و تواضع سنگین آمد و تیری بر کمان نهاد تا او هم آهویی به تیر خود نشان کند. چون تیر در کمان نهاد زمان پرتاب خطا کرد و انتهای کمان به زیر چشم خورد و رخسار کبود کرد.
مسافتی گذشت و تاجران را اسبهایی تازان آوردند تا بر اسب سوار شده و بر آرزو و مراد خویش بتازند. تاجر جوان که اسبی سوار نشده بود برای کمنیاوردن از صحابه تجّار، او نیز سوار شد و چون بید لرزان بر اسب تازان کمی تاخت و زمان فرود چون هنری او را نبود، بر زمین خورد و پایش درد گرفت و باب مزاحی بر تاجران گشود.
تاجران به ساحل دریا رسیدند و قصد رفتن در آب در غروب نمودند. خدمتکار ارباب دید که باز قصد همپروازی با تاجران دارد و التماس نمود که این بار را بگو شنایی تو را نیست چون دریا را رحمی بر کسی که علمش نباشد، نیست.
هرچه کرد تاجر متکبر وَقعی بر کلام خدمتکار عاقل خود ننهاد و لباس از تن درآورد و برای مبارزه با دریای خروشان وارد معرکه شد.
پای چون در دریا نهاد و قدمی از قدم برداشت، آبهای خروشان او را با خود بردند و صدای استغاثه تاجر به آسمان برخاست.
خدمتکار هیچ تکانی نخورد و غرقشدن ارباب نگریست.
تاجران گفتند:
چه غلام بیصفت و پستی که ارباب نجات نداد و نظارهگر غرق و مرگ ارباب شد.
خدمتکار گفت:
من بارها او را خواستم نجات دهم ولی تکبرش را رها نکرد که نجاتی بر خود بیند. زمانی که خواستم نجاتش دهم اندیشه کردم چگونه نجات دهم کسی را که تکبرش دیر یا زود او را خواهد کشت؟
پس دیدم نجات مرا بر او سودی نیست و تکبرش او را بعد از این نجات، در مهلکه دیگری بیتردید خواهد کشت.
-----•••🕊•••-----
✌️ @tafakor_at 💬
-----•••🕊•••-----