eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
248.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼امروز پنجشنبه ✨19خردادماه هست 🌼بایک سینی خرما ✨شاخه گلی یاس و گلاب 🌼به استقبال عزیزان میرویم ✨چیزی زیادی ازما نمیخواهند 🌼فقط هرپنجشنبه به آنها سربزنیم ✨برای شادی روحشان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔸🔸🔸🔸🔸🔸﷽🔸🔸🔸 🔸🔸 ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی یکی از کشاورزان منطقه ای، همیشه در مسابقه‌ها جایزه بهترین غله را به ‌دست می‌آورد و به ‌عنوان کشاورز نمونه شناخته شده بود. رقبا و همکارانش، علاقه‌مند شدند راز موفقیتش را بدانند. به همین دلیل، او را زیر نظر گرفتند و مراقب کارهایش بودند. پس از مدتی جستجو، سرانجام با نکته‌ عجیب و جالبی روبرو شدند. این کشاورز پس از هر نوبت کِشت، بهترین بذرهایش را به همسایگانش می‌داد و آنان را از این نظر تأمین می‌کرد. بنابراین، همسایگان او می‌بایست برنده‌ مسابقه‌ها می‌شدند نه خود او. کنجکاویشان بیش‌تر شد و کوشش علاقه‌مندان به کشف این موضوع که با تعجب و تحیر نیز آمیخته شده بود، به جایی نرسید. سرانجام، تصمیم گرفتند ماجرا را از خود او بپرسند و پرده از این راز عجیب بردارند. کشاورز هوشیار و دانا، در پاسخ به پرسش همکارانش گفت: چون جریان باد، ذرات بارورکننده غلات را از یک مزرعه به مزرعه‌ دیگر می‌برد، من بهترین بذرهایم را به همسایگان می‌دادم تا باد، ذرات بارورکننده نامرغوب را از مزرعه‌های آنان به زمین من نیاورد و کیفیت محصول‌های مرا خراب نکند! هرچه كنى به خود كنى گر همه نيك و بد كنى ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💎رستم، پهلوان نامدار ایرانی در یک باغ خوش آب و هوا توقف کرد تا هم خستگی نبرد سنگینش با افراسیاب را از تن به در کند . هم اسب با وفایش رخش ، نفسی تازه کند . پس از خوردن نهار ، پلک هایش سنگین شد و کنار آتش خوابش برد . رخش هم بدون این که افسارش به جایی بسته باشد، تنها ماند! افراسیاب با خودش فکر کرد که موفقیت رستم تنها به خاطر قدرت خودش نیست بلکه اسب او در این پیروزی خیلی نقش داشته پس سربازانش را برای دزدیدن رخش فرستاد. آن ها که از قدرت رخش خبر داشتند برای به دام انداختنش یک طناب بسیار بلند و محکم آورده بودند ، وقتی رخش حسابی از رستم دور شد، طناب بلند رابه سمتش پرتاب کردند. رخش که بسیار باهوش و قوی بود با حرکتی جانانه خودش را نجات داد و فرار کرد. رستم بیدار شد. جای خالی رخش را دید. زین او را در دست گرفت و از روی رد پاهایی که به جا مانده بود توانست او را پیدا کند. بعد با صدای بلند به رخش گفت: « می دانی در حالی که زین تو را به دوش داشته ام چه قدر راه آمده ام؟ » بعد برای دلداری خودش دوباره گفت: « عیبی ندارد. رسم زمانه این است. گاهی من باید سوار زین بشوم و گاهی زین سوار من. » از زمانی که فردوسی این داستان را روایت کرد و این بیت را سرود، رسم شد هر وقت کسی به سختی و مشکل دچار شود به او چنین بگویند: چنین است رسم سرای درشت گهی پشت بر زین، گهی زین به پشت ─═हई @tafakornab ईह═─
: ✅بادام هندی کلسترول ندارد ✅برای حفظ سلامت لثه ودندان مفید است ✅بادام هندی انرژی زاست ✅حاوی چربی اشباع شده است که ✅برای سلامت قلبی عروقی مفید است ✅اگرمیخواهید استخوانهای سالمی داشته باشید ✅بادام هندی بخورید بهترین زمان مصرف ✅میان وعده صبح میباشد تعداد در زمان رژیم5عدد ✅تعداد در زمان حجم15عدد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
وقتی انشایم را خواندم، همه به افتخارم کف زدند؛ آموزگارم پیشانی‌ام را بوسید و برایم نمره‌ی بیست را وارد کرد، آنقدر خوشحال شدم که دوست داشتم تمام کره‌ی زمین را در آغوشم بکشم و بر تمامش بوسه‌های آتشین بزنم. با خونی‌که در رگ داشتم، دوست داشتم بنویسم:«عاشقِ هدفامم.» توی کلاس، سیر برقصم؛ هرچند که رقصیدن را بلد نبودم، سوت بزنم و کف بزنم، سیر بخندم و هدف‌هایم را فریاد بزنم. ولی هنگامی که در همین حس و حال بودم، آموزگارم با خون سردی گفت:«تو هیچی نمی‌شی عزیزم!» با شنیدن این حرف انگار تمام بدنم یخ زد و قلبم را از سینه‌ام بیرون کشیدند و تکه تکه‌اش کردند. گویا پرنده‌ای بی‌پر و بال در میان بیابانی بی‌نام و نشان بودم که راه را گم کرده و عطش یک قطره آب را در سینه دارم. تمام وجودم داشت می‌سوخت، نمی‌دانم شاید رنگ از صورتم پرید و نتوانستم پلک بزنم؛ امّا هرچه توان داشتم زدم و به سختی زبانم را در دهانم چرخاندم و گفتم:«چرا این حرف رو می‌زنین!؟» ولی او سکوت کرد و سرش را بر روی میز گذاشت. زنگ آخر زده شد و به زور خودم را به خانه رساندم و تا چندین سال نتوانستم به اهدافم فکر کنم. انگار هدف‌هایم در همان لحظه بیمار شدند. شک ندارم اگر آن روز آموزگارم مرا با چوب کتک یا برهنه در زیر برف و بوران شلاقم می‌زد، آن‌گونه اهدافم بیمار نمی‌شدند؛ حق داشتم، چون بیماریِ هدف‌ها، درد بسیار بزرگیست و خیلی رنج‌آورتر از ناخوشی تن است. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مردی شبی را در خانه ای روستایی می‌گذراند... پنجره های اتاق باز نمی شد. نیمه شب احساس خفگی کرد و در تاریکی به سوی پنجره رفت اما نمی توانست آن را باز کند. با مشت به شیشه پنجره کوبید، هجوم هوای تازه را احساس کرد و سراسر شب را راحت خوابید.ه صبح روز بعد فهمید که شیشه کمد کتابخانه را شکسته است و همه شب، پنجره بسته بوده است...! " او تنها با فکر اکسیژن، اکسیژن لازم را به خود رسانده بود...!! " افکار از جنس انرژی اند و انرژی، کار انجام می دهد... 👤 فلورانس اسکاویل شین @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚 مردی به دهی سفر کرد زنی که مجذوب سخنان او شده بود از مرد خواست تا مهمان وی باشد. شخص پذیرفت و مهیای رفتن به خانه‌ی زن شد. کدخدای دهکده هراسان خود را به آن شخص رسانید و گفت : این زن، هرزه است به خانه‌ی او نروید ! مرد به کدخدا گفت : یکی از دستانت را به من بده ! کدخدا تعجب کرد و یکی از دستانش را در دستان بودا گذاشت. آنگاه مرد گفت : حالا کف بزن ! کدخدا بیشتر تعجب کرد و گفت: هیچ کس نمی‌تواند با یک دست کف بزند ؟ مرد لبخندی زد و پاسخ داد : هیچ زنی نیز نمی تواند به تنهایی بد و هرزه باشد، مگر این که مردان دهکده نیز هرزه باشند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
327.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💕امروزتون سرشار از آرامش 🌸مهر و محبت 💕نشان لبخند خدا 🌸در زندگی است... 💕ان شا الله نگاه خدا 🌸توجه و لبخند عنایتش 💕همیشه شامل حالتون بشه 🌸پنج شنبه تون به عافیت و نیکی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
2.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸معجزه حركت ماست اراده و تلاش و پشتكار ماست روحيه شكست ناپذيرى ماست 🌸معجزه افكار مُثبت و رو به رُشد ماست ما موجیم 🌸زنده به آنیم که آرام نگیریم آسودگی ما، عدم ماست @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
5.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲 برای اینکه زندگی را بهتر بفهمیم باید به سه مکان برویم: ① بیمارستان ② زندان ③ قبرستان در بیمارستان می‌فهمید که هیچ چیز زیباتر از تندرستی نیست در زندان می‌بینید که آزادی گران بهاترین دارایی شماست در قبرستان درمی‌یابید که زندگی هیچ ارزشی ندارد زمینی که امروز روی آن قدم میزنیم فردا سقف‌ مان خواهد بود پس بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
: ✨إنَّ ... لِلاِقتِصادِ مِقدارا فَإِن زادَ عَلَيهِ فَهُوَ بُخلٌ . ✨براى ميانه روى، اندازه اى است كه اگر از آن فزون تر شود، آن ، بخل است. 📚میزان الحکمه.ج١٣ص٣١٦ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♨️ : 🔰فردي قطعه طلاپيدا کرد آيا ميتواند همانجايي که برداشته دوباره برود و قرار دهد؟ ✅ : ✍ کسي که طلا را پيدا کرده و برداشته است اگر نشانه اي دارد بايد اعلام کند و اعلام نکردن آن اگر قيمت آن بيش از تومان باشد حرام است و درصورتيکه اميد دارد صاحبش پيدا شود بايد تا يکسال در اطراف همان محل اعلام کند (مثلا هفته اول، هر روز و بعد از آن تا يکسال هفته اي يک بار) مثلا بگويد يا بنويسد و در محل ديد مردم قرار دهد و چنانچه صاحبش پيدا نشد آنرا با اجازه حاکم شرع از طرف صاحبش به فقير صدقه دهد. لطفا حداقل به یک نفر بفرستین👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh