هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
صدهانسخه گیاهی وزیبایی درطــღــب گیاهی شفا
eitaa.com/joinchat/1066860566C7019303c3b
#عضونشیضررکردی🏃♀🏃♀👆👆👆
عجایب باورنکردنی ودانستنیهای علمی جهان
eitaa.com/joinchat/3579904022Ca7da734213
#عضوشدتاپاکشنکردم🏃♂🏃♂👆👆👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
چهارشنبه ای پربرکت با ذکر صلوات
🌸اللّهُمَّ
✨🌸صَلِّ
✨✨🌸عَلَی
✨✨✨🌸مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨🌸وَ آلِ
✨✨✨✨✨🌸 مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨🌸وَ عَجِّلْ
✨✨✨🌸فَرَجَهُمْ
✨✨🌸وَ اَهْلِکْ
✨🌸اعْدَائَهُمْ
🌸اجْمَعِین
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❣️ #سلام_امام_زمانم ❣️
#قاصدک گفــــتا. برایم این خبر
گرکنی #صبروتحمّل مختصر
می شود#ماهی دل آرا،جلوه گر
#حضرت_مهدی_امامَ_المُنتظَر
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
️#یک_جرعه_معرفت_ازکلام_وحی
🔹مردی نزد يحيى بن معاذ این آیه را قرائت نمود :
🌸 فَقولا لَهُ قَولًا لَيِّنًا
سپس به نرمی با او ( فرعون ) سخن بگوئید.
📖 سوره مبارکه طه / 44
🔹 یحیی گریست ، و گفت :
خداوندا ، این نرمی توست نسبت به فرعون، کسی که می گوید :
🌸 أَنا رَبُّكُمُ الأَعلى
من والاترین معبود شما هستم
📖 سوره مبارکه النازعات / 24
🔹 پس نرمی ات نسبت به کسی که می گوید :
🌸 سبحان ربی الأعلى
پاک و منزه است پروردگار بلند مرتبه
چگونه باید باشد ؟!
🌸 نبِّیءعَبادِی اَنّی أنَا الغَفورُ الرَحیمِ
به بندگانم خبر ده که من ، آمرزنده و مهربانم ....
📖 سوره مبارکه حجر / 49
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
#چاقوی_خونین
جوانی با چاقو وارد مسجد شد و گفت: بین شما کسی هست که مسلمان باشد؟همه با ترس و تعجب به هم نگاه کردند و سکوت در مسجد حکم فرما شد، بالاخره پیرمردی با ریش سفید از جا برخواست و گفت:
آری من مسلمانم. جوان به پیرمرد نگاهی کرد و گفت با من بیا...
پیرمرد بدنبال جوان براه افتاد و با هم چند قدمی از مسجد دور شدند!
جوان با اشاره... به گله گوسفندان به پیرمرد گفت که میخواهد تمام آنها را قربانی کند و بین فقرا پخش کند و به کمک احتیاج دارد... پیرمرد و جوان مشغول قربانی کردن گوسفندان شدند! پس از مدتی پیرمرد خسته شد و به جوان گفت که به مسجد بازگردد و شخص دیگری را برای کمک با خود بیاورد.
جوان با چاقوی خون آلود به مسجد بازگشت و باز پرسید:
آیا مسلمان دیگری در بین شما هست؟ افراد حاضر در مسجد که گمان کردند جوان پیرمرد را بقتل رسانده نگاهشان را به پیش نماز مسجد دوختند، پیش نماز رو به جمعیت کرد و گفت:
چرا نگاه میکنید، به عیسی مسیح قسم که با چند رکعت نماز خواندن کسی مسلمان نمیشود...!
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍃⇨﷽
🌷 حکایت بهلول
❄️⇦ روزي بهلول از راهی می گذشت. مردي را دید که غریب وار و سر به گریبان ناله می کند. بهلول به نزد او رفت سلام نمود و سپس گفت : آیا به تو ظلمی شده که چنین دلگیر و نالان هستی. آن مرد گفت : من مردي غریب و سیاحت پیشه ام و چون به این شهر رسیدم، قصد حمام و چند روزي استراحت نمودم و چون مقداري پول و جواهرات داشتم از بیم سارقین آنها را به دکان عطاري به امانت سپردم و پس از چند روز که مطالبه آن امانت را از شخص عطار نمودم به من ناسزا گفت و مرا فردي دیوانه خطاب نمود.
❄️⇦ بهلول گفت: غم مخور . من امانت تو را به آسانی از آن مرد عطار پس خواهم گرفت. آنگاه نشانی آن عطار را سوال نمود و چون او را شناخت به آن مرد غریب گفت من فردا فلان ساعت نزد آن عطار هستم تو در همان ساعت که معین می کنم به دکان آن مرد بیا و با من ابداً تکلم نکن. اما به عطار بگو امانت مرا بده. آن مرد قبول نمود و برفت.
❄️⇦ بهلول فوري نزد آن عطار شتافت و به او گفت: من خیال مسافرت به شهر هاي خراسان را دارم و چون مقداري جواهرات که قیمت آنها معادل 30 هزار دینار طلا می شود دارم، می خواهم نزد تو به امانت بگذارم تا چنانچه به سلامت بازگردم آن جواهرات را بفروشم و از قیمت آنها مسجدي بسازم. عطار از سخن او خوشحال شد و گفت : به دیده منت . چه وقت امانت را می آوري ؟ بهلول گفت: فردا فلان ساعت و بعد به خرابه رفت و کیسه اي چرمی بساخت و مقداري خورده آهنی و شیشه در آن جاي داد و سر آن را محکم بدوخت و در همان ساعت معین به دکان عطار برد.
❄️⇦ مرد عطـار از دیدن کیسه که تصور می نمود در آن جواهرات است بسیار خوشحال شد و در همان وقت آن مردغریب آمد و مطالبه امانت خود را نمود. آن مرد عطار فوراً شاگرد خود را صدا بزد و گفت : کیسه امانت این شخص در انبار است. فوري بیاور و به این مرد بده . شاگرد فوري امانت را آورد و به آن مرد داد و آن شخص امانت خود را گرفت و برفت و دعاي خیر براي بهلول نمود.
💟← « بہ ما بپیونید » →💟
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌼 "ﻣﺮﺩ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻋﻘﻠﺶ" ﺑﻨﮕﺮ ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺛﺮﻭﺗﺶ" !!
🌺 "ﺯﻥ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻭﻓﺎﯾﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺟﻤﺎﻟﺶ" !!
🌼 "ﺩﻭﺳﺖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﻣﺤﺒﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﮐﻼﻣﺶ" !!
🌺 "ﻋﺎﺷﻖ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺻﺒﺮﺵ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺍﺩﻋﺎﯾﺶ" !!
🌼 "ﻣﺎﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺑﺮﮐﺘﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﻣﻘﺪﺍﺭﺵ" !!
🌺 "ﺧﺎﻧﻪ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﺁﺭﺍﻣﺸﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺑﺰﺭﮔﻴﺶ" !!
🌼 "ﺩﻝ" ﺭﺍ ﺑﻪ "ﭘﺎﮐﯿﺶ" بنگر ؛ ﻧﻪ ﺑﻪ "ﺻﺎﺣﺒﺶ" !!
🌺 "فرزند" را به "ایمانش" بنگر ؛ نه به "وفاداریش" !!
🌼 "پدر" و "مادر" را فقط ؛ بنگر !! هر چه بیشتر ؛ بهتر !!
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
➖➖➖➖➖➖
🌹حضرت علی(ع) می فرماید:
خدا از همه مرفهین سوال خواهد کرد درمورد گرسنگان چرا گرسنه خوابیدند؟!
👤 استاد رحیم پور ازغدی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
➖➖➖➖➖➖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
✅وقتی قبل از صبحانه دندونهاتونو مسواک بزنید دیگه عفونت های ناشی از باکتری هایی که شب در دهانتون رشد کرده رو با غذا نمیخورید !
✅کسانیکه این عادت رو دارن پوست بسیار بهتری دارند !
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
┄┅═✼❤✼═┅┄
🖋 چهاردهم تیر ، #روزقلمبراهالیقلمگرامیباد!
چون قلم اندر نوشتن میشتافت
چون به عشق آمد قلم بر خود شکافت...
#مولانا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
┄┅═✼❤️✼═┅┄
دست غیبی، ما را نجات داد
✍🏻کارگری که اهالی یکی از روستاهای قزوین بود، به تهران رفته تا با فعالیت و دست رنج خود پولی تهیه کند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود برای امرار معاش از آن پول استفاده نماید.
پس از مدتی کار کردن، پول خوبی به دستش آمد و عازم ده خود گردید.یک مرد تبهکاری از جریان این کارگر ساده مطلع می شود و تصمیم می گیرد که دنبال او رفته و به هر قیمتی که هست پول او را بدزدد و تصاحب نماید.کارگر سوار اتومبیل شده و با خوشحالی عازم ده شد، غافل از اینکه مردی بد طینت در کمین اوست.
🍃🌸بعد از آنکه به ده رسید و به خانه خود نزد زن و بچه اش رفت، آن دزد خائن، شبانه به پشت بام می رود و از سوراخی که پشت بام گنبدی شکل خانه های آن ده معمولاً داشته و اطاق آنها نیز دارای چنین سوراخی بود کاملا متوجه آن کارگر می شود.در این میان می بیند که وی پول را زیر گلیم می گذارد.با خود می گوید وقتی که آنها خوابیدند، بچه شیرخوار آنها را به حیاط برده و بیدار می کنم و به گریه اش می اندازم.از صدای گریه او، پدر و مادرش بیرون می آیند.در همان موقع با شتاب خود را به پول می رسانم و حتما به نتیجه می رسم.
🍃🌸پدر و مادر می خوابند.نیمه های شب، دزد آرام آرام وارد اطاق شده و بچه شیرخوار را به انتهای حیاطی که وسیع بود آورده و به گریه می اندازد.در همان جا بچه را می گذارد و خودش را پنهان می نماید.از گریه بچه، پدر و مادرش بیدار می شوند و از این پیشامد عجیب، وحشت زده و ناراحت با شتاب به سوی بچه می دوند.در همین وقت، دزد خود را به پول می رساند.همین که دستش به پول می رسد، زلزله مهیب و سرسام آوری قزوین را می لرزاند.همان اطاق به روی سر آن دزد خراب می شود و او در میان خروارها خاک و آوار، در حالی که پول را بدست گرفته می میرد.
🍃🌸اهل خانه نجات پیدا می کنند، ولی از این جریان اطلاع ندارند و با خود می گویند دست غیبی ما را نجات داد.پس از چند روزی که خاک ها را به این طرف و آن طرف ریختند تا اثاثیه خانه و پول را به دست بیاورند، ناگاه چشمشان به جسد آن دزد که پول ها را به دست گرفته می افتد و از راز مطلب واقف می گردند.
📚داستان هایی از خدا.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#داستان_آموزنده
⭕️ مغازهام سوخت
بازرگان موفقی از مسافرت بازگشت و متوجه شد خانه و مغازه اش در غیاب او آتش گرفته و کالاهای گرانبهایش همه سوخته و خاکستر شده اند و خسارت هنگفتی به او وارد آمده است. فکر می کنید آن مرد چه کرد؟ خدا را مقصر شمرد و ملامت کرد؟ یا...؟ او با لبخندی بر لبان و نوری بر دیدگان سر به سوی آسمان بلند کرد و گفت: خدایا می خواهی که اکنون چه کنم؟ مرد تاجر پس از نابودی کسب پر رونق خود، تابلویی بر ویرانه های خانه و مغازه اش آویخت که روی آن نوشته بود: مغازه ام سوخت، اما ایمانم نسوخته است. فردا باز هم شروع به کار خواهم کرد.
✅ اتفاقات منفی نباید امید و ایمان شما رو در رسیدن به هدفتون ضعیف کند.
••••●❥JOiN👇🏾
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️چقدر شیرین بودند قندهای کودکی
شیرینتر از تمام قندهای اینروزها...
🍀نمیدانم شاید حرفهای مادرم آنقدر شیرینشان میکرد
اینروزها قندهای حبهای فقط چای را شیرین میکنند
راحت بهدست میآیند و زود هم آب میشوند
اما نمیشود با آنها خاطرهی شیرین ساخت...
❤️اگه هنوز مزه قندهای کودکی و حرفهای مادرانه کامتان را شیرین میکند، قدر اون رو بدونید😊
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💗روزتان نورانی
🌸و رنگين تر از رنگين کمان
💗روزتان فرخنده
🌸و ازمهربانی جاودان
💗قلبتان سرشار از
🌸آرامشی زيبا شود
💗خنده باشد هديه ی
🌸امروز بر رخسارتان
💗سلام صبح چهارشنبه تون بخیر🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سَرت را برگردان
و نگاه بهمشکلاتِ پشت سرت کن!
تمام آنها که از سَر گذراندهای،
هیچکدام تو را "نکشته است"
اما تک تک آنها باعث شده امروز یک آدم قــــوی باشی...
به خدا توکل کن
و از مسیر زندگی ات خارج نشو
وقتی احساس میکنی که داری غرق میشی، خدا همیشه اونجاست تا تو رو بکشه بالااااا.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌺#فرشته_و_شیطان🔥🧚♂
حاکمی ماهرترین نقاش مملکت خود را مامور کرد که در مقابل مبلغی بسیار ، از فرشته و شیطان تصویری بکشد که به عنوان آثار هنری زمانش باقی بماند.
نقاش به جستجوپرداخت که چه بکشد که نماد فرشته باشد؟ چون فرشته ای برایش قابل رویت نبود کودکی خوش چهره و معصوم را پیدا نمود و روزهای بسیاری آن کودک را کنارش می نشاند و تصویر او را می کشید تا اینکه تصویری بسیار زیبا آماده شد که حاکم و مردم به زیبایی آن اعتراف نمودند.
حال نوبت به کشیدن تصویر شیطان رسید،نقاش به جاهای بسیاری می رفت تا کسی را پیدا کند که نماد چهره ی شیطان باشد و به هر زندان و مجرمی مراجعه نمود ،اما تصویر مورد نظرش را نمی یافت چون همه بندگان خدا بودند هرچند اشتباهی نمودہ بودند...
سالہا گذشت اما نقاش نتوانست تصویر مورد نظر را بیابد.
پس از چهل سال که حاکم احساس نمود دیگر عمرش به پایان نزدیک شده است به نقاش گفت به هر طور که شده است این طرح را تکمیل کن تا در حیاتم این کار تمام شود.نقاش هم بار دیگر به جستجو پرداخت تا مجرمی زشت چهره و مست با موهایی درهم ریخته را در گوشه ای از خرابات شہر یافت.از او خواست در مقابل مبلغی بسیار اجازہ دهد نقاشیش را به عنوان شیطان رسم کند. او هم قبول نمود.
چند روز مشغول رسم نقاشی شد تا اینکه روزی متوجه شد که اشک از چشمان این مجرم می چکد.
از او علت آن را پرسید؟ گفت : شما قبلا هم از چهره ی من نقاشی کشیده اید،من همان بچه ی معصومی هستم که تصویر فرشته را از من کشیدی.امروز اعمالم مرا به شیطان تبدیل نموده
داستانی بسیار تامل بر انگیز است،خداوند همه ما را همانند فرشته ای معصوم آفرید،این ماییم که با اعمال ناشایست قدر خود را نمی دانیم و خود را به شیطان مبدل می کنیم...
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 #کلیپ
#ویژه_عید_غدیر 🔴
شماره 1⃣
#حدیث_غدیر 🌸🍃
✨امام رضا علیه السلام فرمودند:
تبلیغ غدیر واجب است. کسی که عیدغدیر را گرامی بدارد، خداوند خطاهای کوچک و بزرگ او را می بخشد و اگر از دنیا برود ، در زمرهی شهدا خواهد بود.✨
#فقط_حیدر_امیرالمؤمنین_است
#عید_غدیر #خطبه_غدیر
#فضیلت_حضرت_علی_(ع)
#مبلغغدیرباشیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 #موج_احکام / #احکام_شرعی
👈شرایط امر به معروف و نهی از منکر را در این ویدیو #ببینید .
🔈 #گزیده_مراسم_حرم : حجت الاسلام فلاح زاده
📱تلفن پاسخگویی به سؤالات شرعی و اعتقادی حرم مطهر رضوی 👈 ۰۵۱۳۲۰۲۰
🤔 #بی_تفاوت_نباشیم
🆔@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️🎥صبر کنید ...
🎙#استادمسعودعـــالے
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا يَحِلُّ لَكُمْ أَنْ تَرِثُوا النِّسَاءَ كَرْهًا ۖ وَلَا تَعْضُلُوهُنَّ لِتَذْهَبُوا بِبَعْضِ مَا آتَيْتُمُوهُنَّ إِلَّا أَنْ يَأْتِينَ بِفَاحِشَةٍ مُبَيِّنَةٍ ۚ وَعَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ ۚ فَإِنْ كَرِهْتُمُوهُنَّ فَعَسَىٰ أَنْ تَكْرَهُوا شَيْئًا وَيَجْعَلَ اللَّهُ فِيهِ خَيْرًا كَثِيرًا
ای اهل ایمان، برای شما حلال نیست که زنان را به اکراه و جبر به میراث گیرید (مانند جاهلیّت)، و بر آنان سختگیری و بهانهجویی مکنید که قسمتی از آنچه مهر آنها کردهاید به جور بگیرید، مگر آنکه عمل زشتی از آنها آشکار شود. و در زندگانی به آنها به انصاف رفتار نمایید، و چنانچه دلپسند شما نباشند (اظهار کراهت مکنید) چه بسا چیزها ناپسند شماست و حال آنکه خدا در آن خیر بسیار مقدّر فرماید.
📙سوره نساء آیه ۱۹
✍@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تلنگر #بمناسبتروزقلم
ﻗﻠﻤﯽ ﺍﺯ ﻗﻠﻤﺪﺍﻥ ﻗﺎﺿﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩ
ﺷﺨﺼﯽ ﮐﻪ ﺁﻧﺠﺎ ﺣﻀﻮﺭ ﺩﺍﺷﺖ ﮔﻔﺖ :
ﺟﻨﺎﺏ ﻗﺎﺿﯽ ﮐﻠﻨﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺭﯾﺪ
ﻗﺎﺿﯽ ﺧﺸﻤﮕﯿﻦ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ :
ﻣﺮﺩﮎ ﺍﯾﻦ ﻗﻠﻢ ﺍﺳﺖ ﻧﻪ ﮐﻠﻨﮓ
ﺗﻮ ﻫﻨﻮﺯ ﮐﻠﻨﮓ ﻭ ﻗﻠﻢ ﺭﺍ
ﺍﺯ ﻫﻢ ﺑﺎﺯ ﻧﺸﻨﺎﺳﯽ ؟
ﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ :
ﻫﺮ ﭼﻪ ﻫﺴﺖ ﺑﺎﺷﺪ ، ﺗﻮ ﺧﺎﻧﻪ ی ﻣﺮﺍ
ﺑﺎ ﺁﻥ ﻭﯾﺮﺍﻥ ﮐﺮﺩﯼ...
مراقب قضاوتهاي خود باشيم🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✍#حکایت : #روزقلمگرامیباد
نویسندهاے مشهور، در اتاقش نشسته بود تڪ و تنها. دلش مالامال از اندوه قلم در دست گرفت و چنین نوشت:
"سال گذشته، تحت عمل قرار گرفتم و کیسۀ صفرایم را در آوردند.
مدّتے دراز در اثر این عمل اسیر بستر بودم و فاقد حرکت.
در همین سال به سنّ شصت رسیدم و شغل مورد علاقهم از دستم رفت.
سے سال از عمرم را در این مؤسّسۀ انتشاراتے سپرے کرده بودم.
در همین سال درگذشت پدرم غم به جانم ریخت و دلم را از اندوه انباشت. در همین سال بود که پسرم تصادف کرد و در نتیجه از امتحان پزشکیاش محروم شد.
مجبور شد چندین روز گچ گرفته در بیمارستان ملازم بستر شود. از دست رفتن اتومبیل هم ضرر دیگرے بود که وارد شد." و در پایان نوشت، "خدایا، چه سال بدے بود پارسال!"
در این هنگام همسر نویسنده، بدون آن که او متوجّه شود، وارد اطاق شد و همسرش را غرق افکار و چهرهاش را اندوهزده یافت. از پشت سر به او نزدیڪ شد و آنچه را که بر صفحه کاغذ نقش بسته بود خواند.
بے آن که واکنشے نشان دهد که همسرش از وجود او آگاه شود، اطاق را ترڪ کرد. اندکے گذشت که دیگربار وارد شد و کاغذے را روے میز همسرش در کنار کاغذ او نهاد.
نویسنده نگاهے به آن کاغذ انداخت و نام خودش را روے آن دید؛ روے کاغذ نوشته شده بود:
"سال گذشته از شرّ کیسۀ صفرا، که سالها مرا قرین درد و رنج ساخته بود، رهایے یافتم.
سال گذشته در سلامت کامل به سن شصت رسیدم و از شغلم بازنشسته شدم.
حالا میتوانم اوقاتم را بهتر از قبل با تمرکز بیشتر و آرامش افزونتر صرف نوشتن کنم. در همین سال بود که پدرم، در نود و پنج سالگی، بدون آن که زمینگیر شود یا متّکے به کسے گردد، بے آن که در شرایط نامطلوبے قرار گیرد، به دیدار خالقش شتافت.
در همین سال بود که خداوند به پسرم زندگے دوباره بخشید.
اتومبیلم از بین رفت امّا پسرم بے آن که معلول شود زنده ماند.
" و در پایان نوشته بود، "سال گذشته از مواهب گستردۀ خداوند برخوردار بودیم و چقدر به خوبے و خوشے به پایان رسید!"
نویسنده از خواندن این تعبیر و تفسیر زیبا و دلگرم کننده از رویدادهاے زندگے در سال گذشته بسیار شادمان و خرسند و در عین حال متحیّر شد.
✨در زندگے روزمرّه باید بدانیم که شادمانے نیست که ما را شاکر و سپاسگزار میکند بلکه شاکر بودن است که ما را مسرور میسازد.،
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه هایی برای اینکه به وبا مبتلا نشوید
#پیام_سلامتی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺پیامبر صلی الله علیه وآله می فرمایند:
📄عَلِيٌّ عَمُودُ الدِّينِ ... الْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ أَيْنَمَا مَالَ
📜علی علیهالسلام ستون دین است
... و علی علیهالسلام هر طرف برود حق با اوست.
📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج۱، ص۲۹۴.
💎#حدیث_گرافی #مبلغ_غـدیـر_باشیـم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽 کلیپ
#ویژه_عید_غدیر 🔴
شماره 2⃣
✨خدا داند که حیدر کل دین است
میان خلق، او حَقُّالیقین است
تمام عالم امکان بداند
فقط حیدر امیرالمؤمنین است✨
#خطبه_غدیر 🌸🍃
#فضیلت_حضرت_علی_(ع)
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
دست غیبی، ما را نجات داد
✍🏻کارگری که اهالی یکی از روستاهای قزوین بود، به تهران رفته تا با فعالیت و دست رنج خود پولی تهیه کند و به ده خود برگشته و با زن و بچه خود برای امرار معاش از آن پول استفاده نماید.
پس از مدتی کار کردن، پول خوبی به دستش آمد و عازم ده خود گردید.یک مرد تبهکاری از جریان این کارگر ساده مطلع می شود و تصمیم می گیرد که دنبال او رفته و به هر قیمتی که هست پول او را بدزدد و تصاحب نماید.کارگر سوار اتومبیل شده و با خوشحالی عازم ده شد، غافل از اینکه مردی بد طینت در کمین اوست.
🍃🌸بعد از آنکه به ده رسید و به خانه خود نزد زن و بچه اش رفت، آن دزد خائن، شبانه به پشت بام می رود و از سوراخی که پشت بام گنبدی شکل خانه های آن ده معمولاً داشته و اطاق آنها نیز دارای چنین سوراخی بود کاملا متوجه آن کارگر می شود.در این میان می بیند که وی پول را زیر گلیم می گذارد.با خود می گوید وقتی که آنها خوابیدند، بچه شیرخوار آنها را به حیاط برده و بیدار می کنم و به گریه اش می اندازم.از صدای گریه او، پدر و مادرش بیرون می آیند.در همان موقع با شتاب خود را به پول می رسانم و حتما به نتیجه می رسم.
🍃🌸پدر و مادر می خوابند.نیمه های شب، دزد آرام آرام وارد اطاق شده و بچه شیرخوار را به انتهای حیاطی که وسیع بود آورده و به گریه می اندازد.در همان جا بچه را می گذارد و خودش را پنهان می نماید.از گریه بچه، پدر و مادرش بیدار می شوند و از این پیشامد عجیب، وحشت زده و ناراحت با شتاب به سوی بچه می دوند.در همین وقت، دزد خود را به پول می رساند.همین که دستش به پول می رسد، زلزله مهیب و سرسام آوری قزوین را می لرزاند.همان اطاق به روی سر آن دزد خراب می شود و او در میان خروارها خاک و آوار، در حالی که پول را بدست گرفته می میرد.
🍃🌸اهل خانه نجات پیدا می کنند، ولی از این جریان اطلاع ندارند و با خود می گویند دست غیبی ما را نجات داد.پس از چند روزی که خاک ها را به این طرف و آن طرف ریختند تا اثاثیه خانه و پول را به دست بیاورند، ناگاه چشمشان به جسد آن دزد که پول ها را به دست گرفته می افتد و از راز مطلب واقف می گردند.
📚داستان هایی از خدا.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆