eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
112 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
3.77M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸هرچه خیر است به دست توانای توست خدای خوبم... 💎محبوبا! حبّ و دوستي دل ربايت را در عمق جانم متبلور فرما؛ تا ذرّه ذرّه ي وجودم به سوي مهر آسماني ات پرواز كند و بر كعبه ي عشق جاودانه ات تا ابديت، پايبندِ محبت تو شود كه اسير كمند گرم تو، آزادتر از هر آزاده اي است و محتاج تو، غني تر از هر غنيِ بي نيازي.. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅بهترین زمان برای درمان چاقی، جوش صورت و کبد چرب، قبل از صبحانه است 👈درمان کبد چرب : آب هویج🥕 👈درمان چاقی : آب کرفس🌿 👈درمان جوش : آب سیب🍎 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
274.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹سلام عزاداری هاتون قبول درگاه حق الهی به حرمت هفتم محرم به حق ششماهه کربلا بهترین احوال بهترین روزی بهترین عاقبت بهترین عزاداری و بهترین زندگی نصیبتون بشه حاجت روا باشید ان شاءالله 🌹سه شنبه تون پربرکت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان می‌گفتند . او شیرین‌عقل بود و گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت . روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! » مرحوم پدرم نقل می‌کرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم . ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت . باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . » ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ » گفتم : « نزدیک ده . » گفت : « ببر نیازی نیست . » خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟ پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ » گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم . الان تازه صبحانه خورده‌ام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم . من بارها خودم را آزموده‌ام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد . » واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم . پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ » گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . » 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمی‌ترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد ؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم از آنچه که داری ، فقط آنچه که می‌خوری مال توست ، سرنوشتِ بقیه‌ی اموالِ تو ، معلوم نیست http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🕊یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند. هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت. 🕊برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است. او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت. مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت. 🕊بر یکی از بالهايش نوشتند: «یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.» روی بال ديگرش نوشتند: «هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.» 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
19.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴روضه حضرت علی اصغر (علیه السلام)🏴 🎤 با مداحی حاج مهدی رسولی التماس دعا 😔🤲 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📖 درویش یک دست درویشی در کوهساری، دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش، مدتی به پیمان خود وفادار بود تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد و بالأخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی، او را به بلای سختی گرفتار کرد. قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان مأموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزء دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، محکمه تشکیل شد و طبق حکم یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید، ابتدا دست او را قطع کردند و همین که خواستند پایش را ببرند، یکی از مأموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مأمور اجرای حکم فریاد زد و گفت ای سگ صفت، این مرد از درویشان حق است، چرا دستش را بریدی؟ خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست، اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت این سزای پیمان شکنی من بود، من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد. از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
1.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪صلی‌الله علیک یا اباعبدالله اصغر كه به چهره ز عطش رنگ نداشت ياراي سخن  با من دلتنگ نداشت  يا رب! تو گواه باش، شش‌ماهه‌ي من..  شد كشته‌ي ظلم و با كسي جنگ نداشت‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ السَّلامُ عَلى عَبدِ اللّهِ بنِ الحُسَین الطِّفلِ الرَّضیعِ، المَرمِیِّ الصَّریعِ ، المُتَشَحِّطِ دَما،المُصَعَّدِ دَمُهُ فِی السَّماءِ ▪سلام بر عبداللّه بن الحسین، ▪کودک شیرخواره تیر خورده ▪ضربت خورده به خون تیپده که ▪خونش به آسمان، پرتاب شد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
760K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🥀 💔پرپر، بریده حَلق بہ خون غوطہ‌ور، شهید 🖤تقصیرعشق بوداگراینچنین شدے 💔اے ڪهنہ ڪارعاشق تا ابد 🖤برحلقہ‌هاے اهل مُحرَم نگین شدے چشم به هم زدیم و شش مـــــاه گــــــــذشت... عمر تو به قد یک آه گذشت السلام علیک یا باب الحوائج یا شاهزاده علی اصغر @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
1.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
السَّلامُ الطِّفلِ الرَّضیعِ الحُسَین ِ طولِ سه شعبه چوبِ تیرِ کافر  از قامت علی بُوَد بلندتر تیری که افکنده زِ پا اباالفضل دیگر چه کرده با گلوی اصغر؟ ▪آجرک الله  یا صاحب الزمان ▪ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
7.43M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 شهادت علی اصغر (ع) از زبان حرمله وقتی حرمله هم دلش برای امام حسین (ع) سوخت 🔴🇯‌🇴‌🇮‌🇳 ↯↯↯ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام سجّاد عليه السلام: 😜زبانت را نگه دار تا برادرانت را نگه دارى احفَظْ علَيكَ لسانَكَ تَمْلِكْ بهِ إخوانَكَ 📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه 71 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔴 : 💠 صله رحم اعمال را کرده، اموال را زیاد می‌کند، را دفع نموده، حساب را مى‌كند و مرگ را به تأخير مى‌اندازد. 📙 الکافی،ج۲،ص۱۵۰ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام صادق عليه السلام: ✅هر كه به خانواده اش نيكى كند، خداوند بر عمرش بيفزايد مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأهلِهِ زادَ اللّهُ في عُمُرِهِ 📚ميزان الحكمه ج1 ص101 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh