eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✅ داستان کوتاه ✍مردی برای اصلاح سر و صورتش به آرایشگاه رفت. در بین کار گفت و گوی جالبی بین آنها در گرفت. آنها در مورد مطالب مختلفی صحبت کردند. وقتی به موضوع خدا رسید آرایشگر گفت: «من باور نمی کنم که خدا وجود دارد.» مشتری پرسید: «چرا باور نمی کنی؟» آرایشگر جواب داد: «کافیست به خیابان بروی تا ببینی چرا خدا وجود ندارد؟ شما به من بگو اگر خدا وجود داشت این همه مریض می شدند؟ بچه های بی سرپرست پیدا می شد؟ اگر خدا وجود داشت درد و رنجی وجود داشت؟ نمی توانم خدای مهربانی را تصور کنم که اجازه دهد این همه درد و رنج و جود داشته باشد.» مشتری لحظه ای فکر کرد اما جوابی نداد چون نمی خواست جر و بحث کند. آرایشگر کارش را تمام کرد و مشتری از مغازه بیرون رفت. به محض اینکه از مغازه بیرون آمد مردی را دید با موهای بلند و کثیف و به هم تابیده و ریش اصلاح نکرده و ظاهرش هم کثیف و به هم ریخته بود. مشتری برگشت و دوباره وارد آرایشگاه شد و به آرایشگر گفت: «میدونی چیه؟ به نظر من آرایشگرها هم وجود ندارند!» آرایشگر گفت: «چرا چنین حرفی میزنی؟ من اینجا هستم. من آرایشگرم. همین الان موهای تو را کوتاه کردم.» مشتری با اعتراض گفت: «نه آرایشگرها وجود ندارند چون اگر وجود داشتند هیچکس مثل مردی که بیرون است با موهای بلند و کثیف و ریش اصلاح نکرده پیدا نمی شد.» آرایشگر گفت: «نه بابا! آرایشگرها وجود دارند موضوع این است که مردم به ما مراجعه نمی کنند.» مشتری تاکید کرد: «دقیقا نکته همین است. خدا وجود دارد. فقط مردم به او مراجعه نمی کنند و دنبالش نمی گردند. برای همین است که این همه درد و رنج در دنیا وجود دارد.» ‌‌↶به مابپـــ💕ــــیوندید↷ @zendegiasheghaneh
اگر آن زن شما را بخشيد من هم شما را بيامرزم 👈 قاضى نزد زن برادر برگشت و گفت: من حكم سنگسار تو را گرفته ام، اگر قبول كنى و كام من برآرى، آن را اجرا نخواهم كرد و گرنه سنگسارت خواهم نمود. زن گفت: من به اين كار ناشايست دست نمى زنم و تو هر آنچه مى خواهى بكن. قاضى وقتى ديد زن برادرش تسليم نمى شود، مردم را باخبر كرد و آن زن را به صحرا برد و چاله اى كند و زن را در آن قرار داد و مردم شروع كردند به طرف او سنگ پرتاب كردن، تا زمانى كه گمان كردند كارش تمام شده و به اتفاق قاضى به خانه هايشان برگشتند. اما زن كه هنوز رمقى داشت و نيم جان بود، چون شب شد از گودال بيرون آمد. ناى راه رفتن نداشت به روى زمين افتاد و به حالت سينه سر خود را مى كشيد تا به خانه اى در وسط بيابان رسيد. بر در آن خانه خوابيد تا صبح شد، مرد صاحبخانه در را باز كرد آن زن را ديد، از جريان آمدنش به آنجا سؤ ال كرد، زن سر گذشت خود را براى او تعريف كرد، مرد صاحب خانه بر او رحم كرد و او را به خانه خود برد. آن مرد پسر كوچكى داشت كه غير از آن ، فرزند ديگرى نداشت. او زن را مداوا كرد تا زخم و جراحتهاى بدن او بهبود يافت و تربيت فرزند كوچكش ‍ را به او سپرد. مرد مال و ثروت زيادى داشت و غلامى كه او را خدمت مى كرد، آن غلام عاشق آن زن شد و دلى صد دل گرفتار او و به او در آويخت. گفت: اگر با من مباشرت نكنى تو را مى كشم، زن گفت: هر كارى مى خواهى بكن كه ممكن نيست اين كار بد از من صادر شود. آن غلام وقتى از زن مايوس شد آمد و فرزند كوچك مرد را كشت و پيش او رفت و گفت: اين زن زنا كار را كه آوردى و فرزند خود را به او سپردى ، فرزندت را كشت. مرد پيش زن آمد و به او گفت: چرا چنين كردى؟ آيا فراموش كردى كه من در حق تو چه خوبيها كردم؟ زن جريان را براى او تعريف كرد و بيگناهى خود را اثبات نمود. ولى مرد صاحب خانه گفت: من ديگر دلم راضى نمى شود كه تو در اين خانه بمانى، اين بيست درهم را بگير و از اينجا برو، اينها را توشه خود كن و خدا را كارساز خود بدان و او را در شب هنگام از خانه اش بيرون كرد. ✍ ادامه دارد.... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‌📚 داستان روزی مردی ، عقربی را دید که درون آب دست و پا می زند . او تصمیم گرفت عقرب را نجات دهد ، اما عقرب انگشت او را نیش زد . مرد باز هم سعی کرد تا عقرب را از آب بیرون بیاورد ، اما عقرب بار دیگر او را نیش زد . رهگذری او را دید و پرسید : " برای چه عقربی را که نیش می زند ، نجات می دهی ؟ " مرد پاسخ داد : " این طبیعت عقرب است که نیش بزید ولی طبیعت من این است که عشق بورزم . " چرا باید مانع عشق ورزیدن شوم فقط به این دلیل که عقرب طبیعتا نیش می زند ؟ عشق ورزی را متوقف نساز . لطف و مهربانی خود را دریغ نکن حتی اگر دیگران تو را بیازارند .... برای دیدن بهترین ضرب المثل وداستانهابه ما بپیوندید👇👇👇 @tafakornab @shamimrezvan
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🕊یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند. هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت. 🕊برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است. او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت. مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت. 🕊بر یکی از بالهايش نوشتند: «یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.» روی بال ديگرش نوشتند: «هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.» 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
8.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اینجا ایران است! به وقت روز دهم محرم بوکن! بوی اشک و دعا بوی فریاد یاحسین(ع) با هم ناله بزنیم ▪اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ▪وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْن ▪ِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْن ▪ِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن ▪آجرک الله یا صاحب الزمان، شهادت غریبانه و مظلومانه ابا عبدالله حضرت ثارالله و ۷۲ یار باوفایش تسلیت باد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📸 امام صادق (ع): روز شهادت امام حسين عليه ‏السلام سوگناک‌ترين روزها است. 🌑شهادت جانسوز امام حسین علیه السلام و یاران باوفایش را خدمت امام عصر عجل الله فرجه و محبان ان حضرت تسلیت عرض می نماییم🥀 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔶 👈شرائط نذر چیست ؟ ▪▪▪▪▪▪▪▪ ⚠با شرائطی عمل به نذر واجب می شود: 1⃣ نذر كننده بالغ باشد، عاقل و با قصد و اختیار باشد. 2⃣انجام دادن آن ممكن باشد. 3⃣ انجام دادن نذر مطلوب شرع باشد. یعنی انجام دادنش بهتر باشد.(مانند نماز، روزه، قربانى كردن، كمك به دیگران، عیادت مریض و...). 4⃣ترك آنها مطلوب شرع باشد. (ترك حرام یا مكروه). 5⃣نذر کننده باید صیغه نذر را بخواند و در صیغه، نیت خود را بر زبان جارى کند و تصریح نماید که این عمل را براى رضاى خدا انجام مى دهم. ✔صیغه نذر شرعی آن است که به عربی یا فارسی بگوید: «برای خدا بر من است که … یا «للهِ علَیَّ أن …» اما با گفتن «نذر می کنم که اگر حاجتم برآورده شود یک روز روزه بگیرم» صیغه نذر خوانده نشده است و چیزی بر او واجب نیست. 📕احکام نذر توضیح المسائل مراجع 🍃🍂سایت اسک احکام  @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا ✨بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا ✨وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ ✨فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ ✨هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿۱۵﴾ ✨در حقيقت مؤمنان كسانى‏ اند ✨كه به خدا و پيامبر او گرويده ✨و ديگر شك نياورده و با ✨مال و جانشان در راه خدا ✨جهاد كرده‏ اند اينانند ✨كه راست كردارند (۱۵) 📚سوره مبارکه الحجرات ✍آیه ۱۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌴 🌴 نجم الدين جعفر بن زهدرى مى گويد: به بيمارى فلج مبتلا شدم، پس از مرگ پدرم، مادر بزرگ پدريم کمر همّت به علاج من بست، او با تمام توان به معالجه من پرداخت، ولى اثرى نبخشيد. به او گفتند: از پزشکان بغداد کمک بگير. او از پزشکان بغداد دعوت به عمل آورد، وآنها مدّتى طولانى در حلّه مرا تحت معالجه قرار دادند اما سودى نبخشيد. تا اين که به او گفتند: او را به قبّه شريف منسوب به امام زمان (عليه السلام) در حلّه ببر تا شفا يابد. شبى همراه مادر بزرگم به زير گنبد شريف حضرت (عليه السلام) مشرف شده ودر آنجا بيتوته کرده بودم، ناگاه به ديدار حضرت موفّق شدم.🌹 حضرت رو به من کرد وفرمود: برخيز! عرض کردم: آقا جان! يک سال است که نمى توانم از جا برخيزم. فرمود: برخيز! به اذن خدا.🌹 ومرا برى برخاستن يارى نمودند. هنگامى که مردم از شفى من مطّلع شدند چنان برى ملاقاتم هجوم آوردند که چيزى نمانده بود که کشته شوم. آنها تمام لباس هايم را به عنوان تبرّک تکه پاره کردند، وبر من لباس ديگرى پوشانيدند، آنگاه به خانه باز گشتم، ولباس خود را عوض کرده ولباس آن ها را برايشان فرستادم.🌻 🕊✨اللهم عجل لولیک الفرج✨🕊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍀هر سبزی یک خاصیت شگفت انگیز : 👈ترخون : جانشین نمک 👈گشنیز : کاهنده قندخون 👈تره : کاهنده کلسترول 👈تربچه : ضدسرطان 👈ریحان : آرامبخش،خواب آور 👈شاهی : فعالیت کلیه ها 👈جعفری : خون ساز 💜 👈بیآاینجا👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ۹ ماه در شکمش، ۲ سال در دامنش، و یک عمر در زندگیش، چیز دیگری ندارد برای اثبات محبتش، بهشت که هیچ، همه‌ی آن چه که هست را باید زیر قدمهایش بدانی❤️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh