هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#سلام_امام_زمانم
السلام علیک یا ابا صالح(عج)
جمالت را کجا باید زیارت
نماییم ای گل زیبای نرگس
که ما در کوچه های ظلمت شب
فقط در انتظار آفتابیم
🌴أللَّھُمَ عـجِـلْ لِوَلیِڪْ ألْفَرَج🌴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حسین_جان 🌹
آورده صبا ازگذرٺ عطرخدا را
تاروزے مانیز ڪند ڪربوبلارا
انگارڪه فهمیده نسیمسحرے باز
صبحاسٺ ودلم لڪ زده ایوانطلا را
#صبحم_بنام_شما🌤
#سلام_اربابم❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏞 #آرامش_با_قــرآن
این تلاوت رو در یک جای ساکت و با حضور قلب و با توجه به معنی آنقدر گوش کنیم تا قلبمان💗 تکان بخورد؛ و شاید اشکی جاری...
پیامبر اکرم(ص): کسی که سوره تکویر را بخواند خداوند او را از رسوایی در آن هنگام که نامههای عمل گشوده میشود حفظ میکند.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
#پیشگیری_ازسرماخوردگی
📌🍃 زرشک به دلیل داشتن
ویتامین B فراوان میتواند
درپیشگیری از سرماخوردگی نقش
بسزایی داشته باشد🍃
مصرف #آب_زرشک علاوه بر کاهش فشار خون،
روند سفید شدن مو را کاهش و مو ها را درخشنده و براق میکند.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
دهقان پیر با ناله میگفت: ارباب…
آخر درد من یکی دوتا نیست، با وجود این همه بدبختی نمیدانم دیگر خدا چرا با من لج کرده و چشم تنها دخترم را چپ آفریده است. دخترم همه چیز را دوتا میبیند...
ارباب پرخاش کرد که : بدبخت، چهل سال است نان مرا زهرمار میکنی، مگر کور هستی نمیبینی که چشم دختر من هم چپ است؟!
دهقان گفت: چرا ارباب میبینم اما چیزی که هست،
دختر شما همهی این خوشبختیها را "دو تا" میبیند،
ولی دختر من، این همه بدبختی را ...!
امثال و حکم
دهخدا
👈 کانال حکایت نامه
🆔 @hekayatnameh
قانون فوتبال دوران کودکی ما
1. اونیکه از همه چاقتر بود، همیشه دروازبان بود.
2. همیشه اونی که مالک توپ بود، میگفت کی بازی میکنه کی نه
3. زیاد قسم میخوردی پنالتی بود، قسم نمیخوردی پنالتی نبود
4. بازی زمانی تموم میشد که همه خسته میشدن
5. مهم نبود که بازی چند چنده. هر کی گلِ آخر بازی رو میزد، برنده بود
6. داور هم که کشک بود
7. اگه یه موقع توپ گیر نمیومد، یه دبه پلاستیکی یه چیزی بالاخره توپ بود.
8. اگه تو یارکِشی آخر انتخاب میشدی، دیگه امیدی واسه زندگی نبود.
9. لحظه ای که توپ میرفت زیر ماشینی که در حال حرکت بود پر استرس ترین لحظه زندگی بود.
10. وقتی مالک توپ عصبانی میشد، بازی تموم میشد.
11. دختر همسایه از کوچه رد میشد، اونوقت همه مارادونا میشدن😆
12. کفشت، پیرهنت پاره میشد، کتکای شب رو نگو.
13. مسابقه با تیم کوچه بغلی، مثل لشکر کشی هیتلر به لهستان بود.
یادش بخیر.... 😁
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
آیا ممکن است زن دو قلب داشته باشد ...؟!
بله ، این را قرآن ثابت کرده
🌱 در جلسهای که عدهٔ زیادی از دانشجویان شرکت داشتند، استاد از فصاحت و بلاغت و دقت قرآن سخن میگفت : که اگر کلمهای در آن جابجا شود، کل معنی عوض میشود و مثلها میزد.
دانشجویی بلند شد و گفت :
من این را قبول ندارم.
در قرآن آیاتی است که سست و بی پایهاند.
به این دلیل، مثلاً این آیه👇🏻
(ﻣَّﺎ ﺟَﻌَﻞَ ﺍﻟﻠَّﻪُ ﻟِﺮَﺟُﻞٍ ﻣِّﻦ ﻗَﻠْﺒَﻴْﻦِ ﻓِﻲ ﺟَﻮْﻓِﻪِ)
خداوند در درون هیچ مردی،
دو تا قلب قرار نداده.
چرا گفته مرد و نگفت درون هیچ بشری...
و تمام مردم، بجز یک قلب ندارند.
چه مرد باشند و چه زن.
در این لحظه سکوتی سنگین در سالن حکمفرما شد، و چشمها متوجه استاد شد و همه منتظر جوابی قانع کننده بودند.
سخن دانشجو تا اینجا درست بنظر میرسید. چه مرد چه زن یک قلب دارند.
❓چرا قرآن فقط اشاره به مرد کرده؟
🌱 پاسخ را بشنوید و به اعجاز و دقت قرآن پی ببرید، که بدون دقت و تفکر عمیق محال است به آن برسید.
استاد گفت : بله مرد از محالات است
دو تا قلب درون سینه داشته باشد.
ولی زن وقتی باردار شد ، براستی
دو قلب درون سینهاش دارد.
قلب خودش و قلب طفلی که
حامله است.
توجه کردید دقت انتخاب کلمات قرآنی را، واقعاً معجزه از این بالاتر، و خداوند واقعاً با حکمت کلمات را انتخاب و در جای مناسب در قرآن قرار داده است.
❓راستی چرا میت در آن دنیا میگوید اگر مرا دوباره بدنیا برگردانی، صدقه میدهم؟
❓چرا صدقه را انتخاب کرد؟
(ﺭﺏ ﻟﻮﻻ ﺃﺧﺮﺗﻨﻲ إلى أﺟﻞ ﻗﺮﻳﺐ ﻓﺄﺻﺪّﻕ)
❓چرا نگفت به حج و عمره میروم، یا نماز میخوانم، یا روزه میگیرم؟
اهل علم میگویند :
برای اینکه بعد از مرگ ، اثر صدقه را
در آن دنیا دیده که فقط به آن
اشاره میکند.
زیرا مؤمن در روز قیامت در سایه صدقهاش قرار دارد.
👌 پس تا میتوانید صدقه بدهید. هم برای خودتان ، هم به نیابت مردگانتان.
باز گشت آنان ممکن نیست، شما بجای آنها صدقه دهید.
👌 نشر این مطلب هم صدقه است.
✍@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
♥️اللَّهُمَّ لَکَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشَّاکِرین
♥️َ لَکَ عَلى مُصابِهِمْ
🌹یادم دادی...
🌹بـر غــم هـایم ...
🌹شـــاکـــر باشم...
🌹 تا صـــابـــر!
♥️الهی...
🌹شکرت....
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸دوشنبهتون زیبا و گلبارون
🌱امروز براتون از خدا🤲
🌸سلامتی میخوام
🌱دل خوش
🌸خونه گرم
🌱لبخند زیاد
🌸ان شاءالله
🌱لحظه لحظه امروز رو
🌸به خوشی سپری کنید
🌱تقدیم به شما
🌸همراهان همیشگی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حسنك_چه_شد؟!
حاكمي به مردمش گفت:
صادقانه مشكلات را بگوييد.
حسنك بلند شد و گفت:
گندم و شير كه گفتی چه شد؟
مسكن چه شد؟
كار چه شد؟
حاكم گفت: ممنونم كه مرا آگاه كردی. همه چيز درست ميشود.
يكسال گذشت و دوباره حاكم گفت: صادقانه مشكلاتتان را بگوييد.
كسی چيزی نگفت؛
كسی نگفت گندم و شير چه شد؛
كار و مسكن چه شد!
از ميان جمع یک نفر زیر لب گفت:
#حسنك_چه_شد؟!
👈 کانال حکایت نامه
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
به آیت الله مدرس گفتند حقوق نمایندگی کم است
گفت: وقتی نماینده شدید می دانستید حقوق چقدر است! ناراحتید استعفادهید و به مردم بگویید با حقوق ۲ برابر حاضر به نمایندگی هستید.
اگر دوباره رای دادند، حقوق را زیاد کنید!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ملانصرالدین از محلى رد میشد دید كه ۳ نفر به دعوا كردن مشغولند. پرسید چی شده؟ گفتند ۷ تا گردو داریم میخواهيم بین هم تقسیم کنیم. و ملا را بین خودشان قاضی کردن
ملا گفت خدایی تقسیم کنم یا انسانی؟
گفتند خوب معلوم است خدایی تقسیم کن!
ملا به اولی ۵ تا گردو داد به دومی ۲ تا و یك پسگردنی هم زد به سومی
گفتند این دیگر چه جور تقسیم کردنی بود؟!
ملا گفت اگر به دقت نگاه کنیند ، خداوند نعمتهايش را اينگونه بین بندگانش تقسیم کرده است...!
عدالت با مساوات يكى نيست.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#رشوه_گوسفند
وﻗﺘﯽ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺣﺎﮐﻢ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﺷﺪ،
ﺣﺴﯿﻦ ﺧﺎﻥ ﺑﻠﻮﭺ که از بزرگان شهر بود را دستگیر ﻭ بهمراه ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﺮﺩﺳﺎﻟﺶ ﺑﻪ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان بلوچ ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
حسین خان ﺑﻪ ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ، وزیر فرمانفرما ﮔﻔﺖ:
ﺑﻪ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﮕﻮ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ می دهم و بجای آن فقط ﭘﺴﺮ خردسالم ﺭﺍ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﺍﻥ ﺁﺯﺍﺩ ﮐﻨﺪ ﺗﺎ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺷﻮﺩ و نمیرد.
ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وقتی پیشنهاد حسین خان را شنید ﮔﻔﺖ:
من که ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ هستم ، نظم و ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ ﻣﻤﻠﮑﺖ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ ﺗﻮﻣﺎﻥ ﺭﺷﻮﻩ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭشم.
ﻓﺮﺯﻧﺪ حسین خان ﺩﺭ ﺯﻧﺪﺍﻥ، جلوی پدر جان داد.
اتفاقا" سال بعد، ﭘﺴﺮ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﻣﺮﺽ ﺩﯾﻔﺘﺮﯼ ﺩﭼﺎﺭ ﺷﺪ.
فرمانفرما ﺑﺮﺍﯼ شفای پسرش ۵۰۰ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻧﺬﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻓﻘﺮﺍ ﺩﺍﺩ ﺗﺎ فرزندش ﺷﻔﺎ ﯾﺎﺑﺪ ﻭﻟﯽ سودی نبخشید ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪ وی ﻫﻢ، جلوی چشمان پدر جان داد.
ﺭﻭﺯﯼ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎ وزیرش، ﺃﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ وﮔﻔﺖ ﻋﺠﺐ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﺍﮔﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﭘﯿﻐﻤﺒﺮﯼ در کار ﻧﯿﺴﺖ، ﻻﺍﻗﻞ ﺑﻪ ﺩﻋﺎﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﻫﺎﯼ ﻓﻘﯿﺮ و گرسنه ای ﮐﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻥ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﺍﻃﻌﺎﻡ ﮐﺮﺩﻡ، ﺑﺎﯾﺪ ﺑﭽﻪ ﺍﻡ ﺧﻮﺏ میﺷﺪ ﻭ زنده ﻣﯽ ﻣﺎﻧﺪ.
ﺍﻓﻀﻞ ﺍﻟﻤﻠﮏ ﮔﻔﺖ، ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﺭﺍ ﻧﺰﻧﯿﺪ ﻗﺮﺑﺎﻥ، ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﻞ ﻋﺎﻟﻢ، ﺍﻧﺘﻈﺎﻡ و نظم ﺟﻬﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ۵۰۰ گوﺳﻔﻨﺪ ﺭﺷﻮﻩ ﻓﺮﻣﺎﻧﻔﺮﻣﺎﯼ ﮐﺮﻣﺎﻥ ﻧﻤﯽ ﻓﺮﻭﺷﺪ.
نشو در حساب جهان، سخت گیر
که هر سخت گیری بود، سخت میر
تو با خلق آسان بگیر، نیک بخت
که فردا نگیرد خدا، بر تو سخت
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گرگ عاشق آهویی شد.
تمام دندان هایش را کشید که او را نخورد آهوی او رفت حالا او مانده و بره هایی که به او میخندند.
این است رسم زندگانی آدمها شبیه حرفهایشان نیستند.
ساده لوح نباش!!
هیچ کس دیگری را برای چیزی که هست دوست ندارد.
علاقه آدمها به هم از نیازهایشان شروع می شود.
نیازهایی که شاید روزی آدم دیگری پاسخ بهتری برایشان داشته باشد.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#سرهنگ_ساندرس
سرهنگ ساندرس یک روز در منزل نشسته بود که در این میان نوه اش آمد و گفت:
بابابزرگ این ماه برایم یک دوچرخه می خری؟
او نوه اش را خیلی دوست می داشت، گفت: حتماً عزیزم. حساب کرد ماهی ۵۰۰ دلار حقوق بازنشستگی میگیرد و حتی در مخارج خانه هم می ماند. شروع کرد به خواندن کتاب های موفقیت. در یکی از بندهای یک کتاب نوشته بود:
قابلیت هایتان را روی کاغذ بنویسید. او شروع کرد به نوشتن تا اینکه دوباره نوه اش آمد و گفت: بابا بزرگ داری چه کار می کنی؟
پدربزرگ گفت: دارم کارهایی که بلدم را مینویسم.
پسرک گفت: بابا بزرگ بنویس مرغ های خوشمزه هم درست می کنی.
درست بود؛ پیرمرد پودرهایی را درست می کرد که وقتی به مرغ ها میزد مزه ی مرغ ها شگفت انگیز می شد. او راهش را پیدا کرد. پودر مرغ را برای فروش نزد اولین رستوران برد اما صاحب آنجا قبول نکرد! دومین رستوران نه! سومین رستوران نه! او به ۶۲۳ رستوران مراجعه کرد و ششصدوبیست و چهارمین رستوران، حاضر شد از پودر مرغ سرهنگ ساندرس استفاده کند.
امروزه کارخانه پودر مرغ کنتاکی (KFC) در ۱۲۴ کشور دنیا نمایندگی دارد. اگر در آمریکا کسی بخواهد تصویر سرهنگ ساندرس و پودر مرغ کنتاکی را بالای درب رستورانش نصب کند باید ۵۰ هزار دلار به این شرکت پرداخت کند.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💎 حضرت فاطمه زهرا عليها السلام
هركه عبادت خالصانه خود را به درگاه خدا فرا برد، خداوند عزّوجلّ بهترين كارى را كه به صلاح اوست برايش فرو فرستد.
📚 تنبيهالخواطر، ج۲، ص۱۰۸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی کن مهربان ،
ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ
ﺭﻭﻧﻖِ ﻋﻤﺮِ ﺟﻬﺎﻥ
ﭼﻨﺪ ﺻﺒﺎﺣﯽ ﮔﺬﺭﺍست
ﺩﻝ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ شکند
ﮔﻞ ﺍﮔﺮ ﻣﯽ ﻣﯿﺮﺩ...
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎﻍ ﺑﻪ ﺧﻮﺩ
ﺭﻧﮓ ﺧﺰﺍﻥ می گیرﺩ...
ﻫﻤﻪ ﻫﺸﺪﺍﺭ ﺑﻪ ﺗﻮﺳﺖ
نازنین ﺳﺨﺖ ﻧﮕﯿﺮ...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆ایران من زیباست
💚 #انگیزشی
#آبشارلاتون_آستارا
از این طبیعت بکر و صدای دلنوازش لذت ببرید😊
#سلامعصربخیرونیکی☕️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
✍ #امام_حسن_مجتبي_عليه_السلامفرمود:
✅مكارم اخلاق ده چيز است:
۱- راستگوئى
۲- نوميدى راستين از غير خدا
۳- بخشش به نيازمندان
۴- خوش خلقى
۵-پاداش در برابر خدمات ديگران
۶- پيوند و رفت و آمد با خويشاوندان
۷- حمايت از همسايه
۸-توجّه به حقوق دوستان
۹-مهمان نوازى
۱۰-و مهمترين اينها شرم و حياء است.
📚تاريخ يعقوبى، ج۲، ص۲۱۵
••✾🌻🍂🌻✾••🌻🍂🌻
🔅 #امام_حسین_علیه_السلام :
🔹 اى فرزندآدم! انديشه كن وبگو: كجايند پادشاهان جهان و صاحبان دنيا كه آن را آباد كردند و نهرها كندند و درختان را كاشتند و شهرها را بنا كردند و بعد با ناخرسندى از آنها جدا شدند.
📚 ارشاد القلوب، ج 1، ص 29
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️📹 کلیپ احکام غسل ترتیبی🚿
#احکام_شرعی #احکام_غسل
#کلیپ_آموزشی
⁉️انواع غسل ؟ نحوه اجرای هرکدام از آنها؟
✏️ 1- غسل ترتیبی؛2- غسل ارتماسی؛
1) غسل ترتیبی به این شکل است که اول سر و گردن غسل شود سپس سمت راست و سپس سمت چپ بدن غسل شود و هنگام غسل سمت راست باید مقداری از سمت چپ و هنگام غسل سمت چپ باید مقداری از سمت راست نیز شسته شود تا یقین شود مقدار واجب شسته شده است.
2) غسل ارتماسی به این نحو است که تمام بدن زیر آب قرار گیرد و به نیت غسل بدن را از آب خارج کند، البته غسل ارتماسی به چند نحو انجام می شود که راحتترین آنها به شما عرض شد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨قُلْ إِنَّمَا أَدْعُو رَبِّي
✨وَلَا أُشْرِكُ بِهِ أَحَدًا ﴿۲۰﴾
✨بگو من تنها پروردگار خود را
✨مى خوانم و كسى را با او
✨شريك نمى گردانم (۲۰)
📚سوره مبارکه الجن✍آیه ۲۰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_کوتاه_آموزنده
✍🏽 #داسـتـانـی_عـبـرتآمـوز!!!
»یک پزشک می گفت:
یک بار وارد اتاق مراقبتهای ویژه شدم، جوانی بیست و پنج ساله توجه من را به خودش جلب نمود، که او مبتلا به ایدز و وضعیتش وخیم بود، با نرمی با او صحبت کردم اما حرفهایی که می زد واضح نبود.
»با خانوادهاش تماس گرفتم!
مادرش به بیمارستان آمد.
»از او دربارهی پسرش پرسیدم؟
گفت: حالش خوب بود
تا آنکه با آن دختر آشنا شد.
گفتم: نماز میخواند؟
گفت: نه، اما نیت کرده بود که در پایان عمرش توبه کند و به حج برود!!
»نزدیک آن جوان بیچاره شدم
در حالی که داشت جان میداد
نزدیک گوشش گفتم:
لا اله الا الله، بگو لا الله الا الله
»متوجه من شد و نگاهم کرد
بیچاره با همهی توانش سعی میکرد و اشک از چشمانش سرازیر بود، چهرهاش داشت تیره میشد و من همچنان تکرار میکردم، بگو:
”لا اله الا الله“
»به زور شروع به حرف زدن کرد
و ناله کنان گفت:
خیلی درد دارم،مُسکن میخواهم.
»نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم، میگفتم، بگو: لا اله الا الله
»لبهایش را به سختی تکان داد، خوشحال شدم، اما گفت:
نمیتوانم...نمیتوانم...
دوست دخترم را می خواهم..
مادرش گریه میکرد و پسرش را نگاه میکرد.ضربان نبض فرزندش ضعیف میشد و داشت می مُرد.
»نتوانستم خودم را کنترل کنم به شدت گریه میکردم، دستش را گرفتم و دوباره سعی کردم، گفتم خواهش میکنم، بگو: لا اله الا الله
»ولی او فقط تکرار میکرد:
نمیتوانم... نمیتوانم...
به سختی نفس نفس میزد و ناگهان، نبضش ایستاد و چهرهاش کبود شد و فوت کرد، مادرش نتوانست طاقت بیاورد و خود را به روی پسرش انداخت و شروع کرد به ناله و شیون اما دیگر شیون و غصهی او چه فایدهای دشت؟
»برادر و خواهر مسلمانم:
آن جوان به سوی پروردگارش رفت
اما نه شهوت به او سودی بخشید و نه لذتها ، زیرافریب جوانیاش را خورد، فریب اتوموبیل و لباسهای زیبایش را خورد، و الان تنها اعمالی که انجام داده بوده در قبر همنشین اوست و آنچه به دست آورده بود،سودی برایش نداشت
”می خواست در پیری توبه کند“
اما به پیری نرسید!!
📔برگرفته شده از کتاب:”داستان زیبای توبه-
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_کوتاه_آموزنده
✍🏽 #داسـتـانـی_عـبـرتآمـوز!!!
»یک پزشک می گفت:
یک بار وارد اتاق مراقبتهای ویژه شدم، جوانی بیست و پنج ساله توجه من را به خودش جلب نمود، که او مبتلا به ایدز و وضعیتش وخیم بود، با نرمی با او صحبت کردم اما حرفهایی که می زد واضح نبود.
»با خانوادهاش تماس گرفتم!
مادرش به بیمارستان آمد.
»از او دربارهی پسرش پرسیدم؟
گفت: حالش خوب بود
تا آنکه با آن دختر آشنا شد.
گفتم: نماز میخواند؟
گفت: نه، اما نیت کرده بود که در پایان عمرش توبه کند و به حج برود!!
»نزدیک آن جوان بیچاره شدم
در حالی که داشت جان میداد
نزدیک گوشش گفتم:
لا اله الا الله، بگو لا الله الا الله
»متوجه من شد و نگاهم کرد
بیچاره با همهی توانش سعی میکرد و اشک از چشمانش سرازیر بود، چهرهاش داشت تیره میشد و من همچنان تکرار میکردم، بگو:
”لا اله الا الله“
»به زور شروع به حرف زدن کرد
و ناله کنان گفت:
خیلی درد دارم،مُسکن میخواهم.
»نمیتوانستم جلوی اشکهایم را بگیرم، میگفتم، بگو: لا اله الا الله
»لبهایش را به سختی تکان داد، خوشحال شدم، اما گفت:
نمیتوانم...نمیتوانم...
دوست دخترم را می خواهم..
مادرش گریه میکرد و پسرش را نگاه میکرد.ضربان نبض فرزندش ضعیف میشد و داشت می مُرد.
»نتوانستم خودم را کنترل کنم به شدت گریه میکردم، دستش را گرفتم و دوباره سعی کردم، گفتم خواهش میکنم، بگو: لا اله الا الله
»ولی او فقط تکرار میکرد:
نمیتوانم... نمیتوانم...
به سختی نفس نفس میزد و ناگهان، نبضش ایستاد و چهرهاش کبود شد و فوت کرد، مادرش نتوانست طاقت بیاورد و خود را به روی پسرش انداخت و شروع کرد به ناله و شیون اما دیگر شیون و غصهی او چه فایدهای دشت؟
»برادر و خواهر مسلمانم:
آن جوان به سوی پروردگارش رفت
اما نه شهوت به او سودی بخشید و نه لذتها ، زیرافریب جوانیاش را خورد، فریب اتوموبیل و لباسهای زیبایش را خورد، و الان تنها اعمالی که انجام داده بوده در قبر همنشین اوست و آنچه به دست آورده بود،سودی برایش نداشت
”می خواست در پیری توبه کند“
اما به پیری نرسید!!
📔برگرفته شده از کتاب:”داستان زیبای توبه-
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
آیا میدانستید...
مصرف هفته ای یک مشت تخم کدو موجب کاهش ریزش مو و پر حجم شدن موها می گردد..
#پیام_سلامتے
✅اگر بی دلیل اضطراب میگیرید ،
دچار دردهای میگرنی میشوید
و از گرفتگی عضلات رنج میبرید،
امکان دارد دچار کمبود منیزیم شده باشید
1/4 فنجان تخمه کدو تنبل بخورید !
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh