eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍉🍉🍉 این را حـــتما ببینیم 🍉تمام ثانیه های زندگی را دریابیم 🍉شادی رابه هم هدیه کنیم 🍉با احساسی زیباتربه پیشواز یلدا بریم 🍉بیاییم باهم به فکرهم باشیم 🍉ازثانيه های زندگی به سادگی نگذریم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💢امام صادق عليه السلام: ما مِنْ عَمَلٍ حَسَنٍ يَعْمَلُهُ الْعَبْدُ اِلاّوَلَهُ ثَوابٌ فِى الْقُرْآنِ اِلاّ صَلاةُ اللَّيْلِ فَاِنَّ اللّهَ لَمْ يُبَيِّنْ ثَوابَها لِعَظيمِ خَطَرِهِ عِنْدَهُ فَقالَ: «تَتَجا فى جُنُوبُهُمْ عَنِ الْمَضاجِعِ يَدْعُونَ رَبَّهُمْ خَوْفا وَطَمَعَا وَمِمّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ فَلا تَعْلَمُ نَفْسٌ ما اُخْفِىَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِّ اَعْيُنٍ جَزاءً بِما كانُوا يَعْملُونَ» هيچ كار خوبى نيست كه انسان انجام دهد جز اينكه براى آن در قرآن پاداشى بيان شده است مگر نماز شب، كه خداوند پاداش آنرا مشخص نكرده بخاطر بزرگى و عظمت آن پيش خودش بلكه فرموده است: پهلو از بستر از خواب حركت مى دهند (در دل شب) با بيم و اميد خداى خود را مى خوانند و از آنچه روزى آنها كرديم انفاق مى كنند، هيچ كس نمى داند كه پاداش نيكوكاريش چه نعمت و لذتهاى بى نهايت كه روشنى بخش ديده است در عالم غيب براى او ذخيره شده است. 👈وسائل الشيعه، ج 5، ص 281 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
513.2K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 خـدایـا ❣ 🍁 در این آخـریـن 🍂 شبهـای پاییـز 🍁 مهربانی به دلهـا 🍂 برکت تو خونـه ها 🍁 برطرف شدن غمهـا 🍂 برطرف شدن مشکلات 🍁 و مستجاب شدن دعاهـا 🍂 را نصیب همه عزيزانم بگردان ✨ 🤲 🍂آخرین شبهای پاییز 🍁چند قدم آن طرف تر 🍂رو به سوی زمستان 🍁اندوهت را به برگها بسپار 🍂که صدای آمدن یلدا 🍁آرام آرام به گوش می رسد ... ❄️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
212.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌸خدایا! 💫بخشندگی از توست.. 🌸عشق در وجود توست.. 🌸مهـربانا! 💫عشق و بخشندگی را به ما 🌸بیاموز تا همیشه مهربان 💫باشیم و مهربان بمانیم 🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم 💫الــهـــی بــه امــیــد تـــو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
205.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💗ای نور خداوند مبین در ظلمات 🌸وی آن که توئی آل علی را جلوات 💗گفتم به دلم چه هدیه داری امروز 🌸گفتا به گُل چهرۀ مهدی صلوات 🌸🍃اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ 💗🍃وَالُ مٌحُمٌدِ 🌸🍃وعجل فرجهم 💗در پناه 🌸روز و روزگارتون پر برکت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
خواص تخم مرغ آب پز در صبحانه : 1⃣کاهش چربی خون 🔹کاهش وزن 2⃣عضله سازی 🔹کم شدن خطر بیماری ها 3⃣بهبود وضعیت پوست و مو 🔹دریافت کافی امگا 3 4⃣کاهش استرس 🔹کاهش بیماری های قلبی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱حکایت بهلول واستاد روزی بهلول در حالی که داشت از کوچه ای می گذشت شنید که استادی به شاگردانش می گوید : من امام صادق (ع) را قبول دارم اما در سه مورد با او کاملا مخالفم ! یک اینکه می گوید : خداوند دیده نمی شود پس اگر دیده نمی شود وجود هم ندارد دوم می گوید : خدا شیطان را در آتش جهنم می سوزاند در حالی که شیطان خود از جنس آتش است و آتش تاثیری در او ندارد سوم هم می گوید : انسان کارهایش را از روی اختیار انجام می دهد در حالی که چنین نیست و از روی اجبار انجام می دهد بهلول تا این سخنان را از استاد شنید فورا کلوخ بزرگی به دست گرفت و به طرف او پرتاب کرد اتفاقا کلوخ به وسط پیشانی استاد خورد و آنرا شکافت ! استاد و شاگردان در پی او افتادند و او را به نزد خلیفه آوردند خلیفه گفت : ماجرا چیست؟ استاد گفت : داشتم به دانش آموزان درس می دادم که بهلول با کلوخ به سرم زد و آنرا شکست ! بهلول پرسید : آیا تو درد را می بینی؟ گفت : نه بهلول گفت : پس دردی وجود ندارد ثانیا مگر تو از جنس خاک نیستی و این کلوخ هم از جنس خاک پس در تو تاثیری ندارد. ثالثا : مگر نمی گویی انسانها از خود اختیار ندارند ؟ پس من مجبور بودم و سزاوار مجازات نیستم. استاد دلایل بهلول دیوانه را شنید و خجل شد و از جای برخاست و رفت !!! http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌱حکایت روزی حاکم نیشابور برای گردش به بیرون از شهر رفته بود که مرد میانسالی را در حال کار بر روی زمین کشاورزی دید . حاکم پس از دیدن آن مرد بی مقدمه به کاخ برگشت و دستور داد کشاورز را به کاخ بیاورند . روستایی بی نوا با ترس و لرز در مقابل تخت حاکم ایستاد. به دستور حاکم لباس گران بهایی بر او پوشاندند. حاکم گفت یک قاطر راهوار به همراه افسار و پالان خوب هم به او بدهید... حاکم که از تخت پایین آمده بود و آرام قدم میزد به مرد کشاورز گفت میتوانی بر سر کارت برگردی. ولی همین که دهقان بینوا خواست حرکت کند، حاکم کشیده ای محکم پس گردن او نواخت! همه حیران از آن عطا و حکمت این جفا، منتظر توضیح حاکم بودند... حاکم از کشاورز پرسید : مرا می شناسی؟ کشاورز بیچاره گفت : شما تاج سر رعایا و حاکم شهر هستید. حاکم گفت: آیا بیش از این مرا میشناسی؟ سکوت مرد حاکی از استیصال و درماندگی او بود. حاکم گفت: بخاطر داری بیست سال قبل که من و تو با هم دوست بودیم، در یک شب بارانی که درِ رحمت خدا باز بود، من رو با آسمان کردم و گفتم خدایا به حقّ این باران و رحمتت، مرا حاکم نیشابور کن! و تو محکم بر گردن من زدی و گفتی که ای ساده دل! من سالهاست از خدا یک قاطر با پالان برای کار کشاورزیم می خواهم، هنوز اجابت نشده، آن وقت تو حکومت نیشابور را می خواهی؟! یک باره خاطرات گذشته در ذهن دهقان مرور شد... حاکم گفت: این هم قاطر و پالانی که می خواستی، این کشیده هم تلافی همان کشیده ای که به من زدی... فقط می خواستم بدانی که برای خدا، حکومت نیشابور یا قاطر و پالان فرق ندارد... فقط ایمان و اعتقاد من و توست که فرق دارد... از خدا بخواه، و زیاد هم بخواه... خدا بی نهایت بخشنده و مهربان است و در بخشیدن بی انتهاست، ولی به خواسته ات ایمان داشته باش... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 💢 🔹 حارث همدانی نقل می‌کند: زندگى برایم سخت شده بود؛ براى رفع حاجت، خدمت امام على علیه‏‌السلام رفتم. 🌸 امیرالمومنین پس از سلام فرمودند: آیا خواسته‏‌اى دارى؟ 🔹گفتم: آرى. 🌸 امام علی بلند شدند و چراغ را خاموش کردند و فرمودند: چراغ را خاموش کردم تا در برابر خواسته‏‌ات دچار خجالت نشوى؛ زیرا از حضرت محمد صلى‏‌الله‏‌علیه‏‌و‏آله‏ شنیدم که فرمود: 🔹خواسته‏‌هاى مردم در دلهاى بندگان، امانت است، هرکس آن را پنهان کند، برایش عبادت است و کسى که خواسته‏‌اش را آشکار کند، شنوندگان باید او را یارى کنند. 📚 بحارالانوار، جلد ۴۱، صفحه ۳۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
648.8K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❄️دو قدم مانده به رقصيدن برف 🌨يك نفس مانده به سرما و به يخ ❄️چشم در چشم زمستاني دگر 🌨تحفه اي يافت نكردم كه دهم ❄️هديه به شما  يك سبد عاطفه دارم 🌹 🌨همه تقديم شما..... ⛄️پيشاپيش زمستان مبارک⛄️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
همسر فرعون " تصميم گرفت که عوض شود و شُد یکی از زنان والای بهشتی.... پسر نوح تصميمي براي عوض شدن نداشت... غرق شد و شُد درس عبرتی برای آیندگان... اولي همسر يک طغيانگر بود و دومي پسر يک پيامبر...!!! براي عوض شدن هيچ بهانه ای قابل قبول نيست.... اين خودت هستي که تصميم مي گيري تا عوض شوی... 🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh