هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #یکشنبه 5 خرداد ماه 1398
🌞اذان صبح: 04:11
☀️طلوع آفتاب: 05:52
🌝اذان ظهر: 13:01
🌑غروب آفتاب: 20:10
🌖اذان مغرب: 20:31
🌓نیمه شب شرعی: 00:11
🌓 #رمضان 20
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
686.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
°◆•ღ•◆•ღ•◆•ღ•◆•ღ•◆°
2⃣0⃣
◾️ دعای روز بیستم ماه مبارک رمضان ◾️
🌙بسم الله الرحمن الرحیم🌙
اللهمّ افْتَحْ لی فیهِ أبوابَ الجِنانِ
واغْلِقْ عَنّی فیهِ أبوابَ النّیرانِ
وَوَفّقْنی فیهِ لِتِلاوَةِ القرآنِ
یا مُنَزّلِ السّكینةِ فی قُلوبِ المؤمِنین.
🌙بنام خداوند بخشنده مهربان🌙
خدایا بگشا برایم در آن درهاى بهشت
و ببند برایم درهاى آتش دوزخ را
و توفیقم ده در آن براى تلاوت قرآن
اى نازلكننده آرامش در دلهاى مؤمنان...
#التماس_دعا
#ویژه_ماه_مبارک_رمضان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
👇صوت ومتن روزبیستم رمضان👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
133.3K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خدایا در این
ایام زیبا و نورانی
از ماه مبارک رمضان
تو را به بزرگی ات قسم
دوستان و عزیزانم را
در بهترین و زیباترین
و پر آرامشترین مسیر
زندگی شان قرار ده
مسیری که خوشبختی
و آرامش و خوشحالی
قلبی را در لحظه لحظه
زندگی شان بچشند 🌸🍃
اولین یکشنبہ خرداد ماهتون
در پناه بی همتاے مهربان ...♥️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :7⃣1⃣2⃣
#فصل_شانزدهم
شام بچه ها را که دادم، طفلی ها خوابیدند. اما نمی دانم چرا خوابم نمی برد. رفتم خانه همسایه مان، خانم دارابی، خیلی با هم عیاق بودیم، چون شوهر او هم در جبهه بود، راحت تر با هم رفت و آمد می کردیم. اغلب شب ها یا او خانه ما بود یا من به خانه آن ها می رفتم. اتفاقاً آن شب مهمان داشت و خواهرشوهرش پیشش بود. یک دفعه خانم دارابی گفت: «فکر کنم امشب بچه ات به دنیا می آید. حالت خوب است؟!»
گفتم: «خوبم. خبری نیست.»
گفت: «می خواهی با هم برویم بیمارستان؟!»
به خنده گفتم: «نه... این دفعه تا صمد نیاید، بچه دنیا نمی آید.»
ساعت دوازده بود که برگشتم خانه خودمان. با خودم گفتم: «نکند خانم دارابی راست بگوید و بچه امشب دنیا بیاید.»
به همین خاطر همان نصف شبی خانه را تمیز کردم. لباس و وسایل بچه را آماده گذاشتم. بعد رفتم، بخوابم. اما مگر خوابم می برد. کمی توی جا غلت زدم که صدای در بلند شد. خوشحال شدم. گفتم حتماً صمد است. اما صمد کلید داشت. رفتم و در را باز کردم. خانم دارابی بود. گفت: «صدای آژیر آمبولانس شنیدم، فکر کردم دردت گرفته، دنبالت آمده اند.»
گفتم: «نه، فعلاً که خبری نیست.»
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃
✫⇠ #دختر_شینا
✫⇠قسمت :8⃣1⃣2⃣
#فصل_شانزدهم
خانم دارابی گفت: «دلم شور می زند. امشب پیشت می مانم.»
هنوز نیم ساعتی نگذشته بود که حس کردم واقعاً درد دارد سراغم می آید. یک ساعت بعد حالم بدتر شد. طوری که خانم دارابی رفت خواهرشوهرش را از خواب بیدار کرد، آورد پیش بچه ها گذاشت. ماشینی خبر کرد و مرا برد بیمارستان. همین که معاینه ام کردند، مرا فرستادند اتاق زایمان و یکی دو ساعت بعد بچه به دنیا آمد.
فردا صبح همسایه ها آمدند بیمارستان و آوردندم خانه. یکی اتاق را تمیز می کرد، یکی به بچه ها می رسید، یکی غذا می پخت و چند نفری هم مراقب خودم بودند. خانم دارابی کسی را فرستاد سراغ شینا و حاج آقایم. عصر بود که حاج آقا تنهایی آمد. مرا که توی رختخواب دید، ناراحت شد. به ترکی گفت: «دختر عزیز و گرامی بابا! چرا این طور به غریبی افتادی. عزیزکرده بابا! تو که بی کس و کار نبودی.»
بعد آمد و کنارم نشست و پیشانی سردم را بوسید و گفت: «چرا نگفتی بچه ات به دنیا آمده. گفتند مریضی! شینا هم حالش خوش نبود نتوانست بیاید.»
همان شب حاج آقایم رفت دنبال برادرشوهرم، آقا شمس الله که با خانمش همدان زندگی می کردند. خانم او را آورد پیشم. بعد کسی را فرستاد دنبال شینا و خودش هم کارهای خرید بیرون را انجام داد.
ادامه دارد...✒️
🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💝 #حدیث_روز
💚امام علی علیه السّلام:
💛دنیا تو را گول نزده است،
❤️بلکه تو گول آن را خورده ای
💙غررالحکم، ح9655
➿〰➿〰➿〰➿
💚امام علی عليه السلام :
💛لا حُمقَ أعظَمُ مِن الفَخرِ .
❤️حماقتى بزرگتر از فخرفروشى نيست .
💜غرر الحكم :ح 10655 .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی
⁉️ #سوال:
آیا دروغ 😱😶 روزه را باطل می کند؟
✅ #پاسخ:
👥 همه مراجع
(1): دروغ بستن به خدا، پیغمبر اسلام یا جانشینان او (12 امام) روزه را باطل می کند.
✍🏻 آیات عظام: خامنه ای، سبحانی،سیستانی و مکارم: بنابر احتیاط واجب.
✍🏻 آیت الله بهجت: فتوا این است که روزه اش باطل می شود.
✍🏻 آیت الله سیستانی: کسی که به حضرت زهرا (س) و سایر پیامبران نسبت دروغ بدهد، بنابر احتیاط مستحب روزه را بعدا قضا کند.
✍🏻 آیت الله صافی: فتوا این است که دروغ بستن به سایر پیامبران نیز روزه را باطل می کند، اما دروغ بستن به حضرت زهرا (س) بنابر احتیاط واجب چنین است.
👥 همه مراجع(2):
دروغ بستن به حضرت زهرا (س) و سایر پیامبران، بنابر احتیاط واجب روزه را باطل می کند.
🖋 منبع: توضیح المسائل ده مرجع، م 1596؛ خامنه ای، استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 1515.
#احکام_روزه
#احکام_مبطلات
#احکام_دروغ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#تدبر
✨بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
✨به نام خداوند رحمتگر مهربان
✨إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ ﴿۱﴾
✨ما قرآن را در شب قدر نازل كرديم (۱)
✨وَمَا أَدْرَاكَ مَا لَيْلَةُ الْقَدْرِ ﴿۲﴾
✨و از شب قدر چه آگاهت كرد (۲)
✨لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿۳﴾
✨شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است (۳)
✨تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ
✨رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ ﴿۴﴾
✨در آن شب فرشتگان با روح به فرمان
✨پروردگارشان براى هر كارى
✨كه مقرر شده است فرود آيند (۴)
✨سَلَامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿۵﴾
✨آن شب تا دم صبح صلح و سلام است (۵)
📚 سوره مبارکه القدر
✍آیات ۱ تا ۵
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌱حکایت
شخصی نزد طبیب رفت و گفت موی ریشم درد می کند!
پرسید که چه خورده ای؟
گفت نان و یخ!
طبیب گفت برو بمیر که نه دردت به آدمی ماند و نه خوراکت!😂
👤 عبید زاکانی
🖋☕️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌺 همه چیز دنیا فانی است،
🍃 هر قدر هم بگردی تکیه گاهی همیشگی و محکم تر
🌺 از خدا نخواهی یافت❗️
🍃 کلید خانه ی دلت را به دست او بده و دلت
🌺 را به حضورش قُرص کن تا هیچ کمبودی
🍃تو را از هم نپاشد.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌱حکایت لقمان و میوه ها
روزگاری، لقمان حکیم در خدمت خواجه ای بود. خواجه، غلام های بسیار داشت. لقمان بسیار دانا همواره مورد توجّه خواجه بود. غلامان دیگر بر او حسد می ورزیدند و همواره پی بهانه ای می گشتند برای بدنام کردن لقمان پیش خواجه.
روزی از روزها، خواجه به لقمان و چند تن از غلامانش دستور داد تا برای چیدن میوه به باغ بروند. غلام ها و لقمان، میوه ها را چیدند و به سوی خانه حرکت کردند. در بین راه غلام ها میوه ها را یک به یک خوردند و تا به خانه برسند، همه میوه ها تمام شد و سبد خالی به خانه رسید. خواجه وقتی درباره میوه ها پرسید، غلام ها که میانه خوشی با لقمان نداشتند.
گفتند: میوه ها را لقمان خورده است.
خواجه از دست لقمان عصبانی شد.
خواجه پرسید: «ای لقمان، چرا میوه ها را خوردی؟ مگر نمی دانستی که من امشب، مهمان دارم؟ اصلاً به من بگو ببینم، چگونه توانستی آن همه میوه را به تنهایی بخوری؟!»
لقمان گفت: من لب به میوه ها نزده ام. این کار، خیانت به خواجه است!»
خواجه گفت: «چگونه می توانی ثابت کنی که تو میوه ها را نخورده ای؟ در حالی که همه غلام ها شهادت می دهند که تو میوه ها را خورده ای!»
لقمان گفت: «ای خواجه، ما را آزمایش کن، تا بفهمی که میوه ها را چه کسی خورده است!»
خواجه برآشفت: «ای لقمان، مرا دست می اندازی؟ چگونه بفهمم که میوه ها را چه کسی خورده است؟ هر کسی که میوه ها را خورده است، میوه ها در شکمش است. برای این کار باید شکم همه شما را پاره کنم تا بفهمم میوه ها در شکم کیست.»
لقمان لبخندی زد و گفت: «کاملاً درست است. میوه ها در شکم کسی است که آن ها را خورده است. اما برای اینکه بفهمید چه کسی میوه ها را خورده است، لازم نیست که شکم همه ما را پاره کنید!
لقمان گفت: دستور بده تا همه آب گرم بخورند و خودت با اسب و ما پیاده به دنبالت بدویم.
خواجه پرسید: «بسیار خوب، اما این کار چه نتیجه ای دارد؟»
لقمان گفت: «نتیجه اش در پایان کار آشکار می گردد!»
خواجه نیز فرمان داد تا آب گرمی آوردند و همه از آن خوردند و خود با اسب در صحرا می رفت و غلامان به دنبال او می دویدند.
پس از ساعتی، لقمان و همه غلام ها به استفراغ افتادند. آب گرمی که خورده بودند، هر چه را که در معده شان بود، بیرون ریخت.
خواجه متوجه شد که همه غلام ها از آن میوه ها خورده اند، جز لقمان. خواجه غلام ها را به خاطر خوردن میوه ها و تهمت ناروا زدن به لقمان، توبیخ کرد و لقمان را مورد لطف قرار داد.
آری، وقتی یک بنده ضعیف مثل لقمان، چنین حکمت هایی دارد، پس آفریننده او که خداوند جهان است، چه حکمت ها دارد. و حکمت ها همه در پیش خداوند است.
🖋☕️
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆