eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
هر روز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را تا روبروے گنبدتان مےدهم سلام هرجا ڪه صحبٺ از تو شد و ذڪر خیر تو دستم بہ سینہ، عرض ادب ڪردم، احترام سلام از راه دور✋🏻 بہ اربابم حسین ع❤️ «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
1_410264729336944215.mp3
4.03M
👆 به روش تحدیر باصدای"استادمُعتز آقایی" (تندخوانی حدود نیم ساعت) 🌙اللهم صل على محمدوآل محمد وعجل فرجهم🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 🌙⭐️ 🌼بسم الله الرحمن الرحیم🌼 🌺اللهمّ اغسِلْنی فیهِ من الذُّنوبِ وطَهِّرْنی فیهِ من العُیوبِ وامْتَحِنْ قَلْبی فیهِ بِتَقْوَى القُلوبِ یا مُقیلَ عَثَراتِ المُذْنِبین🌺 🌸خدایا بشوى مرا در این ماه از گناه و پاكم نما در آن از عیب‌ها وآزمایش كن دلم را در آن به پرهیزكارى دل‌ها اى چشم پوش لغزش‌هاى گناهكاران.🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 8 خرداد ماه 1398 🌞اذان صبح: 04:08 ☀️طلوع آفتاب: 05:51 🌝اذان ظهر: 13:02 🌑غروب آفتاب: 20:13 🌖اذان مغرب: 20:33 🌓نیمه شب شرعی: 00:10 🌓 23 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺 چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌼اى زنده ، اى پاينده 🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم 🌼این ذکر موجب عزت دائمی میشود ۴شنبہ ✍هرڪس این نماز راروز4شنبه بخواندخداوندتوبه اورا ازهرگناهےباشد مے‌پذیرد4رکعتست درهر رکعت بعدازحمد1توحیدو1قدر 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅نوشیدنی‌های مفید زمان افطار و خواص آنها :🍹 ▫️شربت آبلیمو: ترشح بزاق و رفع تشنــگی ▫️شربت خاکشیر: ضد عطش وخنک‌کننده ▫️شربت سکنجبین: کاهـش تشنـگی ▫️شربت تمبر هندی: رفـع یبـوست ▫️شربت زردآلو: بازیابی انرژی 👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ŸŸ ضرر نداره به خدا لینک لمس کنید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸به ۲۳رمضان 🍃🌸خوش‌آمدید 🌸🍃🌸خدایا 🍃🌸🍃🌸سرنوشت زیبا 🌸🍃🌸🍃🌸خوشبختی 🍃🌸🍃🌸🍃🌸دل‌ِ 🌸🍃🌸🍃🌸خوش 🍃🌸🍃🌸سلامتی 🌸🍃🌸نصیب 🍃🌸دوستانم 🌸بفرما @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣2⃣2⃣ برادرهایم مثل برادرهای صمد درگیر جنگ شده بودند. اغلب وقت ها صبح که از خواب بیدار می شدم، تا ساعت ده یازده شب سر پا بودم. به همین خاطر کم حوصله، کم طاقت و همیشه خسته بودم. دی ماه آن سال عملیات کربلای 4 شروع شد. از برادرهایم شنیده بودم صمد در این عملیات شرکت دارد و فرماندهی می کند. برای هیچ عملیاتی این قدر بی تاب نبودم و دل شوره نداشتم. از صبح که از خواب بیدار می شدم، بی هدف از این اتاق به آن اتاق می رفتم. گاهی ساعت ها تسبیح به دست روی سجاده به دعا می نشستم. رادیو هم از صبح تا شب روی طاقچه اتاق روشن بود و اخبار عملیات را گزارش می کرد. چند روزی بود مادرشوهرم آمده بود پیش ما. او هم مثل من بی تاب و نگران بود. بنده خدا از صبح تا شب نُقل زبانش یا صمد و یا ستار بود. یک روز عصر همان طور که دو نفری ناراحت و بی حوصله توی اتاق نشسته بودیم، شنیدیم کسی در می زند. بچه ها دویدند و در را باز کردند. آقا شمس الله بود. از جبهه آمده بود؛ اما ناراحت و پکر. فکر کردم حتماً صمد چیزی شده. مادرشوهرم ناله و التماس می کرد: «اگر چیزی شده، به ما هم بگو.» آقا شمس الله دور از چشم مادرشوهرم به من اشاره کرد بروم آشپزخانه. به بهانه درست کردن چای رفتم و او هم دنبالم آمد. ادامه دارد...✒️ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣2⃣2⃣ طوری که مادرشوهرم نفهمد، آرام و ریزریز گفت: «قدم خانم! ببین چی می گویم. نه جیغ و داد کن و نه سر و صدا. مواظب باش مامان نفهمد.» دست و پایم یخ کرده بود. تمام تنم می لرزید. تکیه ام را به یخچال دادم و زیر لب نالیدم: «یا حضرت عباس! صمد طوری شده؟!» آقا شمس الله بغض کرده بود. سرخ شد. آرام و شکسته گفت: «ستار شهید شده.» آشپزخانه دور سرم چرخید. دستم را روی سرم گذاشتم. نمی دانستم باید چه بگویم. لب گزیدم. فقط توانستم بپرسم: «کِی؟!» آقا شمس الله اشک چشم هایش را پاک کرد و گفت: «تو را به خدا کاری نکن مامان بفهمد.» بعد گفت: «چند روزی می شود. باید هر طور شده مامان را ببریم قایش.» بعد از آشپزخانه بیرون رفت. نمی دانستم چه کار کنم. به بهانه چای دم کردن تا توانستم توی آشپزخانه ماندم و گریه کردم. هر کاری می کردم، نمی توانستم جلوی گریه ام را بگیرم. آقا شمس الله از توی هال صدایم زد. زیر شیر ظرف شویی صورتم را شستم و با چادر آن را خشک کردم. چند تا چای ریختم و آمدم توی هال. آقا شمس الله کنار مادرشوهرم نشسته و به تلویزیون خیره شده بود، تا مرا دید، گفت: «می خواهم بروم قایش، سری به دوست و آشنا بزنم. شما نمی آیید؟!» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
👆 💎 (ع): مَنْ لَمْ يَسْتَطِعْ أَنْ يَصِلَنا فَلْيَصِلْ فُقَرآءَ شيعَتِنا؛ كسى كه قدرت ندارد به ما صله نمايد، به شيعيان نيازمند ما رسيدگى نمايد. 📚بحارالانوار، ج 74، ص 316 ➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 💎 : نَحنُ نورٌ لِمَن تَبِعَنا ، وهُدىً لِمَنِ اهتَدى بِنا . ▫️«ما براى كسى كه از ما پيروى كند ، روشنايى هستيم ، و براى كسى كه به وسيله ما راه بجويد ، مايه راه نمايى .» 📚 تفسير القمّي : ج 2 ص 104 ➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎 (ع): اعتمادِ به خداوند متعال، بهاى هر چيز گرانى است و نردبان رسيدن به هر بلندايى الثِّقَةُ باللّهِ تعالى ثَمَنٌ لِكُلِّ غالٍ،و سُلَّمٌ إلى كُلِّ عالٍ 📚ميزان الحكمه ج 13ص 459 ➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 🔅 : اَلشاكِرُ أسعَدُ بِالشُّكرِ مِنهُ بِالنِّعمَةِ الَّتي أوجَبَتِ الشُّكرَ لِأنَّ النِّعَمَ مَتاعٌ وَالشُّكرَ نِعَمٌ و عُقبى . 🔹 « شكرگزار را، به جهت شكرگزارى، سعادتى است بزرگ تر از نعمتى كه شكرگزارى را بر او واجب كرده است؛ زيرا نعمت، كالايى است و شكر، نعمتى همراه با آخرت .» 📚 گزیده تحف العقول ص 66 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌱حکایت زن ملا به او گفت: سبب این که در خواب اینقدر خروپف میکنی چیست؟ ملا گفت: چرا دروغ میگوئی مخصوصا دفعه پیش که به من گفتی دو شب تا صبح خواب را برخودم حرام کرده که ببینم راستی خروپف میکنم یا نه. ابدا صدائی نشنیدم و یقین دارم که تو اشتباه کرده ای و خودت خروپف میکنی خیال کرده ای که من هستم.😂 🖋☕️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱حکایت «ناصرخسرو قبادیانی وارد نیشابور شد، ناشناس. به دکّان پینه‌دوزی رفت تا وصله‌ای به پای‌افزارش زند. ناگهان سروصدایی از گوشه‌ای از بازار برخاست. پینه‌دوز کارش را رهاکرد و ناصرخسرو را به انتظار گذاشت و به تماشای غوغا رفت. ساعتی بعد که برگشت، لختی گوشت خونین بر سر درفش پینه‌دوزیش بود. ناصرخسرو سؤال کرد: چه خبر بود؟ گفت: در مدرسهٔ انتهای بازار، ملحدی پیدا شده و به شعری از ناصرخسرو فلان‌فلان‌شده استناد کرده بود که علما فتوای قتلش را دادند و خلایق تکه‌تکه‌اش کردند. هر کس به نیّت ثواب، زخمی زد و پاره‌‌ای از بدنش را جدا کرد، دریغا که نصیب من همین‌قدر شد. ناصرخسرو چون این شنید کفشش را از دست پینه‌دوز قاپید و گفت: برادر کفشم را بده. من حاضر نیستم در شهری که نام ناصرخسرو ملعون برده می‌شود، لحظه‌ای درنگ کنم... این بگفت و به راه افتاد... ». 🖋☕️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
◀️ تخم مرغ ▶️ زنی مشغول درست کردن تخم مرغ برای صبحانه بود. ناگهان شوهرش سراسیمه وارد آشپزخانه شد و داد زد : مواظب باش ، مواظب باش ، یه کم بیشتر کره توش بریز…. وای خدای من ، خیلی زیاد درست کردی … حالا برش گردون … زود باش باید بیشتر کره بریزی … وای خدای من از کجا باید کره بیشتر بیاریم ؟؟ دارن می‌سوزن مواظب باش ، گفتم مواظب باش ! هیچ وقت موقع غذا پختن به حرفهای من گوش نمی‌کنی … هیچ وقت!! برشون گردون ! زود باش ! دیوونه شدی ؟؟؟؟ عقلتو از دست دادی ؟؟؟ یادت رفته بهشون نمک بزنی … نمک بزن … نمک … زن به او زل زده و ناگهان گفت : خدای بزرگ چه اتفاقی برات افتاده ؟! فکر می‌کنی من بلد نیستم یه تخم مرغ ساده درست کنم؟ شوهر به آرامی گفت : فقط می‌خواستم بدونی وقتی دارم رانندگی می‌کنم، چه بلائی سر من میاری -------------------- @tafakornab @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃 داستان آموزنده کشاورزي يک مزرعه ی بزرگ گندم داشت. زمين حاصلخيزی که گندم آن زبانزد خاص و عام بود. هنگام برداشت محصول بود. شبی از شبها روباهی وارد گندمزار شد و بخش کوچکی از مزرعه را لگدمال کرد و به پيرمرد کمی ضرر زد. پيرمرد کينه ی روباه را به دل گرفت. بعد از چند روز روباه را به دام انداخت و تصميم گرفت از حيوان انتقام بگيرد. مقداری پوشال را به روغن آغشته کرده، به دم روباه بست و آتش زد. روباه شعله ور در مزرعه به اينطرف و آن طرف می دويد و کشاورز بخت برگشته هم به دنبالش. در اين تعقيب و گريز، گندمزار به خاکستر تبديل شد... وقتي کينه به دل گرفته و در پی انتقام هستيم، بايد بدانيم آتش اين انتقام، دامن خودمان را هم خواهد گرفت! بهتر است ببخشيم و بگذريم... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆 🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀🍀
زندگی مثل یک ترن هوایی میمونه بالا و پایین داره، اما این انتخاب خودته که جیغ و فریاد بزنی یا از سواری لذت ببری... 🖋☕️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
کسی باش که واقعا آرزو داری مهربان و با گذشت، ساده و شفاف، پاک و خالص، با محبت و عاشق، رنج و نگرانی را کنار بگذار، به لحظات زندگی چنان ارزش بده که آرزو داری سلام‌ وقت بخیر🌹 @tafakornab داستان ومثل👆
💕چه خوبه که کلید باشیم نه قفل نوازش باشیم نه سیلی با هم بخندیم نه به هم راه باشیم نه سد درک کنیم نه ترک نمک لحظه ها باشیم نه نمک زخمها..... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
همیشه فکر میکردم که بدترین چیز توی زندگی اینه که تنها باشی ولی نه حالا فهمیدم که بدترین چیز توی زندگی بودن با آدمهایست که باعث میشوند احساس تنهایی کنی... 👤رابین ویلیامز 🖋☕️ @tafakornab سخن بزرگان👆
‍ 🌿🌸🌿🌸🌿🌸 (منتخبی از کتاب داستان راستان اثر استاد شهید مرتضی مطهری) ⬅️🔴 خواب وحشتناك 🔴➡️ خوابي كه ديده بود او را سخت به وحشت انداخته بود. هر لحظه تعبيرهاي وحشتناكي به نظرش مي رسيد. هراسان آمد به حضور امام صادق و گفت: خوابي ديده ام؛ خواب ديدم مثل اينكه يك شبح چوبين يا يك آدم چوبين، بر يك اسب چوبين سوار است و شمشيري در دست دارد و آن شمشير را در فضا حركت مي دهد. من از مشاهده آن بي نهايت به وحشت افتادم و اكنون مي خواهم شما تعبير اين خواب مرا بگوييد. امام: (حتما يك شخص معيني است كه مالي دارد و تو در اين فكري كه به هر وسيله شده مال او را از چنگش بربايي. از خدايي كه تو را آفريده و تو را مي ميراند، بترس و از تصميم خويش منصرف شو). حقا كه عالم حقيقي تو هستي و و علم را از معدن آن به دست آورده اي. اعتراف مي كنم كه همچو فكري در سر من بود؛ يكي از همسايگانم مزرعه اي دارد و چون احتياج به پول پيدا كرده مي خواهد بفروشد و فعلا غير از من مشتري ديگري ندارد. من اين روزها همه اش در اين فكرم كه از احتياج او استفاده كنم و با پول اندكي آن مزرعه را از چنگش بيرون بياورم. 📚 📚 قصه‌های زیبای معنوی ارسال↪ @tafakornab @shamimrezvan
✅مصرف 1 قاشق روغن زیتون به همراه سحری میتواند خالی شدن معده را به تاخیر انداخته و « بوی بد دهــــان » را در طی روز کاهش دهد بعلاوه روغن زیتون از ایجاد یبوست در طول روز نیز جلوگیری میکند ! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🍃انسان گاهی با اشاره غیبت میکند، 🍃گاهی به کنایه و گاهی هم صریح پشت سر کسی صحبت میکند، 🍃گاهی گفتن یک الحمدلله به کنایه، آدمی را جهنمی میکند... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من امشب براے تو براے رفع غمهایت براے قلب زیبایت براے آرزوهایت بـہ درگاهش دعاڪردم و میدانم خدااز آرزوهایت خبر دارد 💙🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بسم الله الرحمن الرحیم 🍃الهی به امیدتو 🌹ازآسمان عشق وعظمتش 🍃ازخورشید مهربانی اش 🌹ازدنیا تمام خوبی هایش 🍃و ازخدا لطف بی کرانش 🌹نصیب لحظه هایتان باشد 🍃لحظه هایتان پرازشادمانی 🌹🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh