✨﷽✨
💠✨ یڪ_داستان
🌹 ↫در یک مهمانیِ افطاری نشسته بودیم. یکی از مؤمنین قبل از افطار چشمانش پر از اشک شد؛ سوال کردم که علت ناراحتی او چیست؟
🌹 ↫گفت: ما روزه گرفتیم و مطمئن بودیم که بهترین غذای گرم ساعتی بعد منتظر ماست، این همه سختی کشیدیم و شوق افطار داشتیم، کسانی هم هستند که روزه گرفتند و افطار نان خالی٬ و سیب زمینی شامشان هست. در فکر بودم خدایا آنان به چه انتظاری روزه میگیرند؟
🌹 ↫گفت: هرچند اشک من برای آنها غذا نمیشود چون نمیتوانم به همه فقرا کمک کنم؛ ولی کمترین چیزی است که میتوانم به عنوان یک انسان داشته باشم.
🌹 ↫اگر کمکی از دستمان بر نمیآید لااقل میتوانیم در حسرت کمک به فقرا غمگین شویم و اجر خود را ببریم.
🌹 ↫در احادیث آمده: اگر جایی دیدی ظالمی بر مظلومی ظلم میکند و ترسیدی به مظلوم کمک کنی! لااقل، از ظلمی که بر مظلوم میرود میتوانی غمگین شوی، و باید هم بشوی که اگر نشوی در آن ظلم سهیم هستی.
🌹 ↫از امام رضا (علیه السلام) روایت شده: در روز قیامت، به انسان، نامهی عملی نشان میدهند که در آن هیچ عمل خیری ننوشته؛ ولی ثواب نوشته شده است. در پاسخ میگویند: ای انسان اینها آرزوهای کارهای نیکی بود که در حسرتشان ماندی و موفق به انجام آن نشدی ولی ما ثواب آن را بر تو نوشتیم.
💖🍃❤🍃🌼🍃💖🍃❤
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🍃🍂داستـــــان هاے
پنــــــد آمـ👌ـوز🍂🍃
🌸✨فردی چندین سال شاگرد نقاش بزرگی بود و تمامی فنون و هنر نقاشی را آموخت.
استاد به او گفت که دیگر استاد شده ای و من چیزی ندارم که به تو بیاموزم.
شاگرد فکری به سرش رسید، یک نقاشی فوق العاده کشید و آنرا در میدان شهر قرار داد ، مقداری رنگ و قلم نیز در کنار آن گذاشت و از رهگذران خواهش کرد اگر جایی ایرادی میبینند یک علامت × بزنند.
غروب که برگشت دید که تمامی تابلو علامت خورده است و بسیار ناراحت و افسرده به استاد خود مراجعه کرد .
استاد به او گفت: آیا میتوانی عین همان نقاشی را برایم بکشی؟ شاگرد نیز چنان کرد و استاد آن نقاشی را در همان میدان شهر قرار داد ولی این بار رنگ و قلم نیز گذاشت و متنی در کنار تابلو؛ که در آن نوشته بود: ""اگر جایی از نقاشی ایراد دارد با این رنگ و قلم اصلاح بفرمایید""
غروب به میدان شهر بازگشتند و دیدند تابلو دست نخورده مانده!!!
استاد به شاگرد گفت:
"همه انسانها قدرت انتقاد دارند ولی جرات اصلاح نه"✨
#حکایت_عبرت
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💜
من امروز را بهتر از هر روز آغاز میکنم.بیشتر عشق میورزم و امیدوار میمانم و میدانم تمام چیزهای خوب دنیا از آن من میگردد.
خدایا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
--💠---💠---🌸🌸---💠---💠--
#داستانک 📕
بز و گوسفند
بز و گوسفندی باهم می رفتند.
به جویی رسیدند،گوسفند از روی جوی جستی زد.
دنبه او بالا رفت،بز خندید وفریاد کشید
:"آ... تورا برهنه دیدم"
گوسفند غمگین شد .روی بر گرداند وگفت: ای بی انصاف من سالهاست تورابرهنه می بینم ونمی خندم وطعنه ای به تو نمی زنم .
تو پس ازعمری که یک بار مرا چنین دیده ای ، لب به سرزنش وتمسخر من می گشایی؟
چون لئیمی با هزاران عیب وعار
روز وشب بر خلق عالم آشکار
بیند اندک عیبی از صاحب کرم
بر نیارد جزبه طعن ولعن دم
#بهارستان_جامی
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🖤امام حسين عليه السلام:
بدانيد كه نيازهاى مردم به شما از نعمت هاى خدا بر شماست....
از آنها ملول نشويد كه گرفتار مى شويد....
📚کشف الغمه ج2ص241
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎امام حسین(علیه السلام):
✍از آنچه موجب عذرخواهى مىشود بپرهيز، زيرا مؤمن بد نمىكند، عذرخواهى هم نمىكند
ولى منافق هر روز كار بد مىكند و بعد عذرخواهى مى كند.
📚تحف العقول، ص۱۷۷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
👆🌙🥁🛎ادامه حرکت دسته های عزاداری در شب های محرم تا نصف شب همراه با استفاده از طبل و نی چیست؟
#احکام_شرعی
#احکام_عزاداری
➖➖➖➖➖➖
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا
✨بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا
✨وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ
✨فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ
✨هُمُ الصَّادِقُونَ ﴿۱۵﴾
✨در حقيقت مؤمنان كسانى اند
✨كه به خدا و پيامبر او گرويده
✨و ديگر شك نياورده و با
✨مال و جانشان در راه خدا
✨جهاد كرده اند اينانند
✨كه راست كردارند (۱۵)
📚سوره مبارکه الحجرات
✍آیه ۱۵
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بسته_سلامتے
#خواص_انار_برای_کودکان
✨امام علی ؏؛
به کودکانتان اناربخورانیدچراکه
قدرت تکلم آنها راسرعت
میبخشد
📚طب الائمه
#حدیث_سلامتی
ڪلیڪ ڪنید↩️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❖═▩ஜ••🌸🍃••ஜ▩═❖
#داستان_آموزنده_واقعی
💠درسی از مکتب حضرت اباالفضل العباس(ع)
⭐️ ماجرای داش علی مست و روضه حضرت عباس(ع) ....
یکى از جاهلهاى محل ما «داش على» بود که چند سال پیش فوت شد، در زمان حیاتش یک روز من از توى بازار رد مىشدم، دیدم داش على بازار را قُرقُ کرده و چاقویش را هم دستش گرفته و یک نفس کش جرأت نطق نداشت، آن روزها هنوز ماشین و اتومبیل نبود، من با قاطر به مجالس سوگواری حضرت سیدالشهدا(ع ) مىرفتم، از سرگذر که رد شدم متوجه شدم که مرا دید و تا چشمش به من افتاد، گفت: از قاطر پیاده شو، پیاده شدم، گفت: کجا مىروى؟
دیدم مست مست است و باید با او راه رفت، گفتم: به مجلس روضه مىروم! گفت: یک روضه ابوالفضل همین جا برایم بخوان، چون چارهاى نداشتم، یک روضه اباالفضل(ع ) برایش خواندم، داش على بنا کرد گریه کردن، اشکها روى گونهاش مىغلتید و روى زمین مىریخت، چاقویش را غلاف کرد و قرق تمام شد، بعد فهمیدم همان روضه کارش را درست کرده و باعث توبهاش شده بود.
چند سال بعد داش على مرد، چند شب بعد از فوتش او را در خواب دیدم، حال او را پرسیدم ،کانال ذکرهای گره گشا مثل اینکه مىدانست مىخواهم وضع شب اول قبرش را بپرسم،
گفت: راستش این است که تا آمدند از من سؤالهایی بکنند، سقائى آمد، مقصودش حضرت ابوالفضل(ع) بود و فرمود: داش على غلام ما است، کارى به کارش نداشته باشد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
❖═▩ஜ••🍃🌸••ஜ▩═❖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پندانه
مانند کسی کار کن که می داند
بخاطر بدکاریش کیفر
و برای نیکو کاریش پاداش خواهد یافت...
✨ #امام_حسين (ع)✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
ای ساربان آهسته ران
کارام جانم میرود
وآن دل که باخود داشتم
بادل ستانم میرود
اومیرود دامن کشان
من زهر تنهایی چشان
دیگر مپرس از من نشان
کز دل نشانم میرود
امان از دل زینب😭
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕯✨امشب شام غریـبـان✨🕯
🕯✨برای عاقبت به خیری✨🕯
🕯✨هم دعــا کنـیـم✨🕯
🕯✨شبتون معنوی و آرام✨🕯
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
دعایی قوی برای خرید خانه 🏡
به استناد ایه های قرآن
شما هم امتحان کنید .ان شا الله صاحبخونه بشید🙏
من که امتحان کردم جواب گرفتم😘☺️
🌸❖جهت خواندن ذکر روے
لینک
ڪلیڪ کنید👇👇همه ذکرها اینجاست بعد ورود سرچ کنید😍
http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017
#ذڪرهاےگرـღـگشا⬆️⬆️⬆️
#آیه_های_تجربه_شده_برای_خونه_دار #شدن
#آیه_های_مهر_و_محبت😍
#رزق_و_روزی 💸
هدایت شده از داستان وپند
دلتنگ حرم هستی
میخوای مداحی گوش بدی
بیا کانال ☆دلتنگ کربلا ☆که کلی مداحی خوب عکس نوشته های مذهبی داره
میخای حرم آن لاین ببینی
#روزانه_۴۰ثانیه_فیلم_ازحرم
👇👇👇👇
http://eitaa.com/joinchat/1068105750Cf2670e35cc
ڪـانـال تخصصے دلتنگ ڪــღــربــلا👆
هدایت شده از داستان وپند
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💚
🍃الهی به امیدتو🍃
باسم رب المهدی(عج)
ﺧﺪﺍﯼ خوب ﻣﻦ سلام
تو را سپاس میگویم
برای روز دیگری از زندگی
در این روز زیبای تابستان
به همه ﺳﻼﻣﺘﯽ، ﺁﺭﺍﻣﺶ
ﻭ سعادت و خوشبختی را
عطابفرما.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برجلوه ی
روی ماه مهدی صلوات
برجذبه ی
هرنگاه مهدی صلوات
ما را نبود
چو هدیه یی درخور او
بفرست به
پیشگاه مهدی، صلوات
"اللهم صل علی محمد
و آل محمد و عجل فرجهم"
و اینک مردی کنار #قتلگاه، سالهاست صبح و شب خون گریه میکند
و در انتظار ٣١٣ علمدار که عباس وار یاریَش کنند تا ندا دهد:
الا یا اهل العالم، إنَّ جدّی الحسین قَتلوه عطشانا😭😭
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
●➼┅═❧═┅┅───┄
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_اربابم #صبحم_بنامتان
🔘✨یكباره دلم گفت
🕊✨كه بنویس كلامی
🔘✨دروصف بلندمرتبه
🕊✨وشاه مقامی
🔘✨دستی به روی سینه نهادم
🕊✨ونوشتم✍️
🔘✨ازمن به
🕊✨حسین بن علی(ع)
🔘✨عرض سلامی
🖤✨السلام علیک یاثارالله✨🖤
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#مراقبت_ازحجاب👆
🌺 #ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه
🌼اى زنده ، اى پاينده
🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم
🌼این ذکر موجب عزت دائمی
میشود
#نماز_روز۴شنبہ
✍هرڪس این نماز راروز4شنبه بخواندخداوندتوبه
اورا ازهرگناهےباشد مےپذیرد4رکعتست
درهر رکعت بعدازحمد1توحیدو1قدر
📚مفاتیح الجنان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🍋سعی کنید هر روز صبح کمی لیمو ترش در آب بخورید
✅بهبود گوارش
✅افزایش انرژی
✅کمک به کاهش وزن
✅ضد سرطان
✅افزایش قدرت مغز
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چهارشنبہ زیبای
تابستونی تون پر
از مهربانی خـــ♡ـــدا
مثل گل زیــبا
مثل باران زلال
مثل سبزه با طراوت
مثل دریا با برکــت
مثل آسمان یڪرنگ
مثل خـــدا بخشنده و
مثل هر روز پر از زندگی
🌸چهارشنبه تون پر از برکت🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌺°☆°🌺°☆°🌺°☆°🌺°☆°🌺
📚داستان زیبا ازسرنوشت واقعی
#نسل_سوختــه
#قسمت_صدوچهل_وچهارم:
( این آیات کتاب حکیم است)
🌷تلفن رو که قطع کرد ... بیشتر از قبل، بین زمین و آسمون گیر افتاده بودم ... بیخیال کارم شدم و یه راست رفتم حرم ...
🌷نشستم توی صحن ... گیج و مبهوت ...
- آقا جون ... چه کار کنم؟ ... من اهل چنین محافلی نیستم... تمام راه رو دختر و پسر قاطی هم زدن رقصیدن ... اونم که از ...
🌷گریه ام گرفت ...
ـ به خدا ... نه اینکه خودم رو خوب ببینم و بقیه رو ...
🌷دلم گرفته بود ... فشار زندگی و وضعیت سعید از یه طرف ... نگرانی مادرم و الهام از طرف دیگه ... و معلق موندن بین زمین و آسمون ...
🌷می ترسیدم رضای خدا و امر خدا به رفتنم باشه ... اما من از روی جهل، چشمم رو روش ببندم ... یا اینکه تمام اینها حرف هاش شیطان برای سست کردنم باشه ...
🌷سر در گریبان فرو برده ... با خدا و امام رضا درد می کردم ... سرم رو که آوردم بالا ... روحانی سیدی با ریش و موی سفید... با فاصله از من روی یه صندلی تاشو نشسته بود ... دعا می خوند ...
🌷آرامش عجیبی توی صورتش بود ... حتی نگاه کردن به چهره اش هم بهم آرامش می داد ... بلند شدم رفتم سمتش ...
🌷ـ حاج آقا ... برام استخاره می گیری؟ ...
سرش رو آورد بالا و نگاهی به چهره آشفته من کرد ...
🌷ـ چرا که نه پسرم ... برو برام قرآن بیار ...
🌷قرآن رو بوسید ... با اون دست های لرزان ... آروم آورد بالا و چند لحظه گذاشت روی صورتش ... آیات سوره لقمان بود ...
🌷ـ بسم الله الرحمن الرحیم ... الم ... این آیات کتاب حکیم است ... مایه هدایت و رحمت نیکوکاران ... همانان که نماز را بر پا می دارند و زکات می پردازند و به آخرت یقین دارند ...
🌷 آنان بر طریق هدایت پروردگارشان هستند و آنان رستگاران هستند ...
🌷از حرم که خارج شدم ... قلبم آرام آرام بود ... می ترسیدم انتخاب و این کار بر مسیر و طریقی غیر از خواست خدا باشه...
می ترسیدم سقوط کنم ...
🌷 از آخرتم می ترسیدم ... اما بیش از اون ... برای از دست دادن خدا می ترسیدم ... و این آیات ... پاسخ آرامش بخش تمام اون ترس ها بود ...
🌷ـ حسبنا الله ... نعم الوکیل ... نعم المولی و نعم النصیر ... و لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم ...
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺
📖داستان زیبا از سرنوشت واقعی
📝 #نسل_سوختــه
#قسمت_صدوچهل_وپنجم((تو خدا باش))
🌷بالای کوه، از اون منظره زیبا و سرسبز به اطراف نگاه می کردم. دونه های تسبیح،بالا و پایین می شد و #سبحان_الله می گفتم، که یهو کامران با هیجان اومد سمتم
🌷– آقا مهران، پاشو بیا، یار کم داریم.نگاهی به اطراف انداختم.
– این همه آدم، من اهل پاسور نیستم. به یکی دیگه بگو داداش
– نه پاسور نیست؟ #مافیاست، خدا می خوایم. بچه ها میگن: تو خدا باش.
🌷دونه #تسبیح توی دستم موند، از حالت نگاهم، عمق تعجبم فریاد می زد.
– من بلد نیستم، یکی رو انتخاب کنید که بلد باشه.
اومد سمتم و مچم رو محکم گرفت.
🌷– فقط که حرف من نیست، تو بهترین گزینه واسه خدا شدنی.
هر بار که این جمله رو می گفت، تمام بدنم می لرزید. شاید فقط یه نقش، توی بازی بود اما خدا، برای من، فقط یک کلمه ساده نبود.
🌷عشق بود، هدف بود، انگیزه بود،
بنده خدا بودن، برای خدا بودن
صداش رو بلند کرد سمت گروه که دور آتیش #حلقه زده بودن.
– سینا، بچه ها، این نمیاد.
🌷ریختن سرم و چند دقیقه بعد، منم دور آتش نشسته بودم. کامران با همون هیجان داشت شیوه بازی رو برام توضیح می داد.
🌷برای چند لحظه به چهره جمع نگاه کردم و کامرانی که چند وقت پیش، اونطور از من ترسیده بود، حالا کنار من نشسته بود و توی این چند برنامه آخر هم، به جای همراهی با سعید، بارها با من، همراه و هم پا شده بود.
🌷– هستی یا نه؟ بری خیلی نامردیه دوباره نگاهم چرخید روی کامران، تسبیحم رو دور مچم بستم.
– بسم الله
🌷تمام بعد از ظهر تا نزدیک #اذان مغرب رو مشغول بازی بودیم. بازی ای که گاهی عجیب، من رو یاد دنیا و آدم هاش می انداخت.
🌷به آسمون که نگاه کردم، حال و هوای پیش از اذان مغرب بود. وقت #نماز بود و تجدید وضو
بچه ها هنوز وسط#بازیه
✍ادامه دارد......
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
°❀°🌺°❀°🌺°❀°🌺°❀°
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
💎امام حسين عليه السلام:
✅قويترين فرد در ايجاد ارتباط كسى است كه با كسى كه از او بريده رابطه برقرار كند
إنّ أوْصَلَ النّاسِ مَن وَصَلَ مَن قَطَعَهُ
📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه 79
IMAM HOSEIN:
Death on two legs is much higher than Life on knees.
💎امام حسین(ع):
✅مرگ با عزت بهتر از زندگی با ذلت است.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh