eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃 💦🍃ترکیب عرقیات ↯ ✨کاسنی ✨شاطره ✍🏻قبل از خواب، قبل از صبحانه به مدت یک ماه اثر عجیبی در درمان کبد چرب دارد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ کلماتی که از دهانِ شمابیرون می آید ویترینِ فروشگاهِ شعورِ شماست پس وای بر جمعی که لب را بی تامل وا کنند چرا که کم داشتن و زیاد گفتن مثلِ نداشتن و زیادخرج کردن است! پس نگذارید زبانِ شما از افکارتان جلو بزند!!! 👤پروفسور سمیعی ‎♡• •♡ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❁﷽ اسٺ سلام همۂ نوڪرها بہ شہِ ڪرب وبلا پادشہِ بے سـرها و بگویید بہ ڪه مهمان دارد بہ فداے قدم مادرتو مادرها السلام‌علیڪ یابڹ‌فاطمه‌الزهرا❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
براۍخوشبختی باید توکل به خداداشٺ🌹 به وسعت عالم تفکر مثبت داشٺ به تعداد هر فکر تدبیرمناسب داشٺ به تعدادهراقدام صبروتحمل داشٺ💖 درکل مسیرزندگی 🌹 بانام خدای مهربونم 🌹 ❤️جمعه رو آغاز میکنم ❤️ 🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
779.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷در این آدینه مبارک 🍃نفستون رو خوشبو کنید 🌷به ذکر شریف 🍃صلوات بر حضرت محمد(ص) 🌷و خاندان پاک و مطهرش 🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🍃 وآلِ مُحَمَّدٍ 🌷وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
133.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❤️ 💚 💝 ♥️خداوندا ظهورش دیرگردید ❤️بســی عاشــــق ♥️دراین ره پیــرگردید ❤️بحق مادرش زهرای اطهر ♥️بحق فرق اکبر، حلق اصغر ❤️مهیاکن تو اسباب ظهورش ♥️منورکن تو گیتی را زنورش جمعه ها را ندبه خوانی می کنیم 😔 اشک جاری می شود از دیده مان 😢 دست ها مان رو به سوی آسمان 🙌 الهی الهی الهی عجل لولبک الفرج🤲 🌹تعجیل درفرج صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
۱۰۰مرتبه 🌻خدایا درود بفرست بر محمد و آل محمد 🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ 🌻وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌼این ذکر موجب عزیز شدن می‌شود... منتظرند ناقوس آمدنت به صدا درآید تا پخش شود نوای ظهورت درون دلها... مهدی جان بیا و صدای آمدنت را به گوش ما برسان! 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 5 اردیبهشت ماه 1399 🌞اذان صبح: 04:49 ☀️طلوع آفتاب: 06:20 🌝اذان ظهر: 13:02 🌑غروب آفتاب: 19:45 🌖اذان مغرب: 20:04 🌓نیمه شب شرعی: 00:17 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ 💪 ✴️•⇦ امروزه، تبلیغات باعث شده فکر کنیم تنها لبنیات ↫ منبع کلسیم می باشد. 🔶↫ در صورتی که منابع خوب دیگری مانند: 🔸پودر سنجد (استفاده به صورت سویق سنجد تاثیر بیشتری دارد.) 🔸بادام درختی 🔸تخم شربتی 🔸انجیر 🔸و .... درصد کلسیم بسیار بیشتری نسبت به لبنیات دارند . 🔅↫تذکر: پوکی استخوان از سنین پایین شکل می گیرد و در سنین بالاتر خودش را نشان می دهد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
766.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❣رمضان یعنی مهمان خدا بودن ❣رمضان بهانه ی بخشش ❣رمضان پاک و نورانی شدن ❣رمضان یتیمان را سر زدن ❣رمضان یاری رساندن ❣رمضان خدا رو بندگی کردن پیشاپیش ماه مبارک رمضان مبارک💐 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
981.4K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹آدینه تون شاد شاد 🍃امروزتون پراز عشق و امید 🌹و سرشار از اتفاقهای عالی 🍃امیدوارم 🌹زندگی به کامتون 🍃و خوشبختی 🌹سرنوشت تون 🍃و سایه عشق مهمان 🌹همیشگی دلتون باشه 🍃تقدیم به شما 🌹آدینه مبارک @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡ از نویسنده گیلانی زهرا اسعد دوست ✍رمان فنجانی چای با خدا  ۵۵: ❤️آن چند روز به مراقبتِ لحظه به لحظه ی حسام از من گذشت. تمام وقتش را پشت در اتاق میگذراند و وقتی درد مچاله ام میکرد با صدایِ قرآنش، آرامش رابه من هدیه میداد. گاهی نگرانیش انقدر زیاد میشد که نمازش را در گوشه ایی از اتاقم میخواند و من تماشایش میکردم، با حسی پر از خنکی…خدای مسلمانان نمازش هم تله بود برایِ عادت کردن به خدایی اش .. دیگر نه امیدی به زندگی داشتم، نه زنده ماندن… نیمه های شب یک پرستار وارد اتاق شد.حسام بیرون از اتاقِ رویِ صندلی کنارِ در خوابش برده بود. پرستار بعد از تزریق چند دارو در سِرُم، با احتیاط جعبه ایی کوچک را به طرف من گرفت و با صدایی آرام گفت که مالِ من است،سپس با عجله اتاق را ترک کرد. جعبه را باز کردم یک گوشی کوچک در آن بود.ترسیدم. این راچه کسی فرستاده بود؟ خواستم از تخت پایین بیایم و جریان را به حسام بگویم که چراغِ گوشی،روشن شد. جواب دادم. صدایی آشنایی سلام گفت:( سارا.. منم، صوفی!سعی کن حرف نزنی.. ممکنه اون سگ نگهبانت بیدار شه..) حسام را میگفت؟؟ او مگر ما را میدید: (من ایرانم.. پیداش کردم.. دانیالو پیدا کردم.. اون ایرانه.. ) درباره ی برادر من حرف میزد؟ مجالِ فکر کردن نداد: (سارا.. همه چی با اون چیزی که من دیدم وتو شنیدی فرق داره.. جریانش مفصله ..الان فرصت واسه توضیح دادن نیست!) ادامه دار ادامه دارد.... سلام دوستان اگر گاها اشتباهی در پخش قسمتهای داستان پیش میاد از نویسنده است که قسمتی رو تکراری چیده ازتون پوزش میطلبم🙏 @tafakornab @shamimrezvan ♡☕️♡☕️♡☕️♡☕️♡