eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.1هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
تنها‌ چیزی که دل انسان را پیر می کند☝️ 👆 ⚜﷽⚜ ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❗️صبحانه نخوردن باعث حمله قلبی می شود ! 🔸نخوردن صبحانه خطر حمله قلبی و مرگ و میر بر اثر بیماری های عروق کرونری را تا 27‌% افزایش می دهد. ▫️اگر عجله دارید حداقل 1 لیوان آبمیوه طبیعی میل کنید ! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اول هفــته‌تون مبارک♥️ برایتان یک دنیاشادی یک دشت آرامش یک دریاخوشبختی یک کــــوه سلامتی یک اسمان آرزوی زیباو یک عمر با عزت از پروردگار خواستــارم♥️ تصمیم بگیر این هفته حالت خوب باشه🥰 و 7 روز فوق العاده داشته باشی👌 دلت شاد💖 خوشبختی ستون اصلی زندگیت😊 آمین❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
○°●•○•°♡◇♡°○°●°○ " "بر اساس داستان واقعی ✍ بخش سوم 🌼🌸مامانم همیشه خرده پول هاشو جمع می کرد یاد اون افتادم و رفتم سراغش ولی هر چی گشتم به جز یک دو زاری و نصف یک اسکناس یک تومنی چیزی پیدا نکردم …. مونده بودم …. یک لحظه فکر کردم وقتی خوابیدن برم سر جیب هادی و ازش پول بر دارم ولی زود پشیمون شدم و از خودم خجالت کشیدم با خودم گفتم با همین دو زار میرم و به عمو زنگ می زنم و ازش پول قرض می کنم راه دیگه ای نداشتم …. 🌸🌼ولی بازم پشیمون شدم نکنه با حرفایی که اینا بهش زدن فکر کنه من آدم لوسی هستم و می خوام ازش سوء استفاده کنم بالاخره با همون بلا تکلیفی و شکم گرسنه خوابیدم ….. صبح هنوز تازه داشت هوا روشن می شد که رفتم تو آشپز خونه و دو تا تیکه نون بر داشتم و یک کم پنیر روش مالیدم و از همون حیاط خلوت رفتم مدرسه از در خونه که رفتم بیرون اول نون و پنیرم رو خوردم نمی دونستم چه جوری اونا رو قورت بدم می ترسیدم از گرسنگی بلایی سرم بیاد ، حالا می دونستم جز خودم کسی به فکر من نیست و برای زنده بودنم باید تلاش کنم …. دستمو بردم روی گردنبندم…… 🌼🌸اونو مامانم برام خریده بود و خیلی دوستش داشتم سال قبل روز تولدم اونو به من داد ….چند بار با دست کشیدم روش ، باید اونو می فروختم تا کمی پول داشته باشم فکر کردم موقع برگشت از مدرسه این کارو می کنم …. ساعت آخر زودتر از همه از کلاس دویدم بیرون تا برم و گردنبند رو بفروشم جوری که تا در مدرسه باز شد من جزو اولین نفرات بودم و تا پامو گذاشتم ، بیرون عمو رو دیدم جلوی مدرسه وایساده…. 🌸🌼با تعجب گفت : حالا داشتم فکر می کردم چطوری پیدات کنم خوب شد زود اومدی بیا من می رسونمت …کارت دارم . باهاش رفتم از اینکه اون به یادم بود قوت قلبی گرفته بودم … وقتی نشستم تو ماشین یک ظرف غذا از روی صندلی عقب بر داشت و داد به من گفت اینو خاله ات فرستاده تا خونه میریم بخور خیلی لاغر و زرد شدی دیگه اصلا شکل رویای سابق نیستی .. بخور عمو جون تا ببینم چیکار باید بکنم …. 🌼🌸گفتم:دستتون درد نکنه چرا زحمت کشیدن ؟ عمو ببخشید من الان خونه نمیرم میشه میدون شهناز پیاده ام کنین ؟ پرسید چرا چیکار داری بگو من برات انجام میدم با سادگی گفتم : می خوام گردنبندمو بفروشم پول لازم دارم …. سری تکون داد و گفت : نمی خواد بفروشی مگه من مُردم بهت میدم …. گفتم نه نمی تونم قبول کنم الانم اگر برم خونه صبح دوباره پول ندارم بیام مدرسه نمی خوام از هادی بگیرم با هر دو تا شون قهر کردم ….. 🌼🌸بادست کوبید رو فرمون و با غیض گفت : من اگر حساب این هادی رو نرسیدم مرد نیستم بدت نیاد خیلی نامرده …. رفته خونه رو فروخته و با همون امضاء تو.. به همه گفته تو بر اثر تصادف فلج شدی هم خونه رو فروخته هم با همین روش پولاتو از بانک گرفته رفتم پی گیری کردم این خونه هم فقط به اسم خودشه اصلا نامی از تو توش نیست ، حالا باید چیکار کنیم نمی دونم من از دیشب دنبال این قضیه بودم حالام فکر می کنم این نقشه ی زنشه که تو رو بیرون کنه … خوب کلا با این وضع تو اونجا رنج می بری باید یک جلسه بزارم و حق تو رو بگیرم….. والله با این جور آدما نمی دونی چیکار کنی از زن سلیته و دیوار شکسته باید ترسید دیدی چه جوری ما رو بیرون کرد و به تو تهمت زد ؟ باید یک فکری بکنم….. دست و پام از حس رفته بود قدرت حرف زدن نداشتم …. 🌸🌼آهسته گفتم اون اگر می خواست حق منو بده یک کم به من پول تو جیبی می داد که می دونه پیاده میرم مدرسه و بر می گردم اصلا از اول این کارو نمی کرد الان می دونن پای شما در میونه خودشونو آماده کردن …… عمو گفت : خیال کرده از حلقش می کشم بیرون و می برمت پیش خودم اگه بخوادد نده ، ازش شکایت می کنیم میندازمش زندان چی فکر کرده ؟ گفتم یعنی من هادی رو بندازم زندان ؟ نه من هیچ وقت این کارو نمی کنم بی چاره میشه …. گفت : اگه می خواد بی چاره نشه حق تو رو بده من که دست از سرش بر نمی دارم …. 🌼🌸برای من تیر آخر بود که هادی به قلبم زد اشک می ریختم و دماغمو می گرفتم ، عمو یک کم جلو تر نیگر داشت و گفت صبر کن من خوب تحقیق کنم و راه چاره ای پیدا کنم میام سراغش …… بعد ده تومن پول در آورد داد به من .. @tafakornab @shamimrezvan ○°●○°•° ♡◇♡°○°●°○
🌹 (ص)🌹 ✅صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوش بختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مےكند. 📚نهج الفصاحه ص۵۴۹، ح۱۷۶۹ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♻️ حکم چت کردن با جنس مخالف چیست ؟ 🔴 پاسخ : ارتباط با نامحرم (حضوری، ارسال پیامک، و چت کردن ) در صورتی که قصد لذت باشد ( حتی عاطفی )، یا ترس و خوف به گناه افتادن باشد ( حتی در آینده نزدیک ) یا مفسده ای داشته باشد حرام است. 💠 ترس به گناه افتادن در چت کردن یعنی اگر بترسید در ادامه به گناه آلوده شوید. ممکن است چت کردن در ابتدا شرایط چت کردنی که گناه محسوب می شود را نداشته باشد؛ ولی مشخص باشد و به صورت معمول افرادی که اقدام به چت کردن می کنند، در ادامه و بعد از مدتی به گناه آلوده می شوند، در این صورت نیز چت کردن حرام است و نباید آن را آغاز نمود . ❗️ """"""""""""""""""""""" سایت اسک احکام 💻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨أَوَلَمْ يَرَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّ ✨السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ كَانَتَا رَتْقًا ✨فَفَتَقْنَاهُمَا وَجَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ ✨كُلَّ شَيْءٍ حَيٍّ أَفَلَا يُؤْمِنُونَ ﴿۳۰﴾ ✨آيا كسانى كه كفر ورزيدند ندانستند ✨كه آسمانها و زمين هر دو به هم ✨پيوسته بودند و ما آن دو را از هم ✨جدا ساختيم و هر چيز زنده‏ اى ✨را از آب پديد آورديم آيا باز هم ✨ايمان نمى ‏آورند (۳۰) ‍ 📚سوره مبارکه الأنبياء ✍آیه ۳۰ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔻درهنگام 🍈از طالبی که سرشار ازویتامینAاست واز عطش می کاهداستفاده کنید. 🔻سایر خواص: 🔹بهبودهضم 🔹سلامت قلب 🔹درمان آرتروز 🔹جلوگیری ازسرطان 🔹تقویت سیستم ایمنی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
ريشه ضرب المثل " ": آورده اند که دامادی برای آن که زهر چشمی از عروس بگیرد و زمینه را برای مردسالاری سال های بعد هموار سازد، در شب عروسی دست به ابتکاری زد و آن این که گربه ای را گرفت و در جایی مخفی کرد. شب عروسی هنگامی که عروس و داماد وارد حجله شدند، داماد طرحی چید که گربه یکباره وارد اتاق شود. داماد که دنبال این فرصت بود، به طرف گربه هجوم آورد و به سرعت برق گربه را گرفت و سر از بدنش جدا کرد. همین نمایش کافی بود تا عروس حساب کار خود را بکند و بفهمد که شریک زندگی آینده اش چه قاطعیتی دارد. چندی که گذشت، داماد گربه کش از دنیا رفت و عروس خانم را با آرزوهایش تنها گذاشت. بعدها مرد دیگری به خواستگاری اش آمد، اما او بر خلاف شوهر قبلی مردی منفعل و دم دمی مزاج بود. زن که نتوانسته بود در زمان شوهر قبلی به بسیاری از خواسته هایش برسد، فرصت را غنیمت شمرد و زن سالاری پیشه کرد. شوهر بیچاره که از دست زن عاصی شده بود، دنبال راهی می گشت تا قاطعیت خود را به رخ بکشاند و به او بفهماند که چند مرده حلاج است. از قضا حکایت شوهر قبلی این زن و کشتن گربه را هم شنیده بود. تصمیم گرفت همان کاری را بکند که شوهر قبلی انجام داده بود. گربه ای را گرفت تا در یک صحنه سازی سر از بدنش جدا کند؛ اما گربه از دستش فرار کرد، وارد کوچه شد. گربه جلو و مرد به دنبال، غوغایی در کوچه پیدا شد. بالاخره مرد، گربه را گرفت و کشت و فاتحانه به خانه نزد همسرش آمد تا اوضاع را ورانداز کند؛ اما بر خلاف تصور، ملاحظه کرد این زن به جای اضطراب و نگرانی و به جای این که آثار ترس و واهمه از شوهر در چهره اش باشد، لبخندی تمسخر آمیز به صورت دارد؛ و به زبان بی زبانی شوهرش را سرزنش می کند. زن دست آخر تاب نیاورد و گفت: «آن که دیدی، گربه را دم حجله کشت، نه توی کوچه...» ┅❅❈❅┅ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan
✨﷽✨ ✨ ۱-با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن حرمتها شکسته میشود ۲-به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن تبدیل به وظیفه میشود ۳-به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز بی ارزش میشوی ❣ 🌼🍃🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙خداوندا 💙چه عاشقانه مراخواندی 💙نه یکبار نه صدبار 💙میدانم... 💙خواستی دلـ❣ـم قرص شود 💙که دوستم داری 💙خدایاممنونم که هستی 🌟 شب بخیر @zendegiasheghaneh @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدای من من که از کوی تو بیرون نرود پای خیالم چه برانی چه بخوانی چه به اوجم برسانی چه به خاکم بکشانی نه من آنم که برنجم نه تو آنی که برانی ‌ ‌‌             @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh