eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 امیرالمومنین علیه السلام 💛 هر كه شكيبايى ورزد، به آرزوها دست مى يابد 🌿 مَن صَبَرَ نالَ المُنى 📚 غررالحكم ،حدیث 7722
"سه شنبه"﷽" "۱۰۰مرتبه" ✨ ✨ ✨ای مهربان ترین مهربانان✨ 🌙دیگرگناه نمی کنم 🌙 🌻 ✅هرکس نمــازسه‌شنبه را بخواندبرایش هزاران شهرازطلا دربهشت بسازند↯ دورکعت؛ درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره تین توحید فلق ناس
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 🔸روزی ، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد ، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد! 🔸روز بعد ، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد ، گوساله راهنمای گله ، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند! 🔸مدتی بعد ، انسان ها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند ،به راست و چپ می پیچیدند ، بالا می رفتند و پایین می آمدند ، شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند ، اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند! 🔸مدتی بعد آن کوره راه ، خیابانی شد! حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین ، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که می توانستند در سی دقیقه طی کنند ، سه ساعته بروند ، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود ... 🔸سال ها گذشت و آن خیابان ، جاده ی اصلی یک روستا شد ، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند ، مسیر بسیار بدی بود! 🔸در همین حال ، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسان ها دوست دارند مانند کوران ، راهی را که قبلا باز شده ، طی کنند و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه؟ 👤 پائولو کوئلیو 📙 قصه هایی برای پدران ، فرزندان ، نوه ها 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
👈اگر ناخن‌هایی شکننده یا ریزش مو دارید یا در روز کسل ‌هستید،کمبود آهن دارید !! ✍️به جای مصرف خودسرانه قرص آهن ازمنابعی مثل اسفناج، عدس، لوبیای‌ سفید، نخود، جگر استفاده کنید!💪 💪
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام 🌸روزتون پر طراوت و زیبا امروز تون زیبا و بینظیر لحظاتتون سرشار از آرامش دلتون از محبت لبریز تنتون از سلامتی سرشار زندگیتون از برکت جاری و خدا همیشه پشت پناهتون 🌸درپناه صاحب الامر ان شاالله 🌸سه شنبه خوبی داشته باشید
🍒 و آموزنده ای تحت عنوان 👈 🍒 👈 - «نقشین»... نقشین... با توام نقشین... چشمانم را به زور باز کردم. انگار از پلک هایم وزنه های ده تنی آویزان کرده بودند و نمی توانستم آنها را باز نگه دارم. دو، سه بار به سختی پلک زدم تا تصویر مبهم «روزبه» را در مقابل چشمانم دیدم. گلویم به شدت درد می کرد و دهانم خشک شده بود. آب دهانم را به هر بدبختی بود قورت دادم و خواستم چیزی بگویم امانتوانستم. انگار لال شده بودم و قدرت حرف زدن نداشتم. روزبه با نگرانی خیره شده بود به من و می پرسید: « چی شده نقشین؟ چرا اینجا افتادی؟» چشمانم پر از اشک شد. چیزی روی قلبم سنگینی می کرد و قدرت تکلم را از من گرفته بود. روزبه که تازه متوجه زخم روی گونه سمت چپم شده بود، لبش را به دندان گرفت و گفت: « وای، صورتت چی شده؟ دِ... یه چیزی بگو دیگه، دارم نصفه عمر می شم، دزد اومده بود خونه؟» روزبه به دهان من زل زده بود و منتظر جواب بود که بگویم چه به روزم آمده اما من نمی توانستم حتی کلمه ای بر زبان بیاورم، با یادآوری آنچه بین من و «ساینا» اتفاق افتاده بود، قلبم برای هزارمین بار تکه تکه می شد. ساعتی گذشت تا توانستم به حالت عادی بازگردم و با روزبه حرف بزنم. - ساینا با یکی از دوستاش اومده بود خونه. یکی، دو ساعتی تو اتاق بودن و صداشون در نمی اومد. رفتم پشت در و آروم بازش کردم. ساینا و دوستش داشتن با هم...... ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ 👇
🍒 و آموزنده ای تحت عنوان 👈 🍒 👈 - ساینا با یکی از دوستاش اومده بود خونه. یکی، دو ساعتی تو اتاق بودن و صداشون در نمی اومد. رفتم پشت در و آروم بازش کردم. ساینا و دوستش داشتن با هم شیشه می کشیدن. کنترل مو از دست دادم و داد و فریاد راه انداختم و کشیده محکمی زدم تو گوش ساینا. رفیقش هم وایستاده بود و بر و بر ما رو نگاه می کرد، ساینا تو حال خودش نبود، وحشی وحشی شده بود. یه دفعه حمله کرد طرفم و من که از این رفتارش شوکه شده بودم نتونستم از خودم دفاع کنم، دستش رو آورد جلو تا گردنبندم رو از گردنم بکشه که ناخن هاش گیر کرد به صورتم، من نتونستم مقاومت کنم، ساینا گردنبند رو پاره کرد و خنده کنان با دوستش رفتن بیرون... دیگه نمی دونم چیکار کنم روزبه، دیگه نمی دونم با این دختر سرکش چیکار کنم؟ آبرومو جلوی همه برده، تو هم که اصلا عین خیالت نیست. انگار نه انگار که ساینا دختر تو هم هست. روزبه لیوان آب قند را داد دستم و گفت: « مگه از من حرف شنوی داره؟ آخه چیکار می تونم بکنم؟ یادت رفته بهش گفتم دیگه حق نداری با این دوستای ناباب رفت و آمد داشته باشی چیکار کرد؟ رگ دوتا دستش رو با تیغ زد تا دیگه جرات نکنیم بهش حرفی بزنیم! ما باید از همون اول از جلوش در می اومدیم و بهش میدون نمی دادیم که حالا اینطوری سوارمون بشه، شب که برگشت خونه می دونم باهاش چیکار کنم. اونقدر کتکش می زنم که حساب کار بیاد دستش و بدونه یه من ماست چقدر کره داره! دیگه هر کاری هم بکنه برام مهم نیست، حتی اگه جلوی چشمام خودشو بکشه!» ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ 👇 🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
☝️ 🔷حکم عکس گرفتن بدون پوشش🔷 ➖〰➖〰➖〰➖〰➖ ‼️پوشش خانم ها در مقابل محارم 🔷س 3170: پوشش خانم‌ها در مقابل محارم غیر از همسر چگونه باید باشد؟ ✅ج: قسمت‌های خاص بدن باید پوشیده باشد و نگاه به غیر آن قسمت‌ها اشکال ندارد. ولی گاهی همان‌جا هم حکم ثانوی بار می‌شود؛ زمانی که خانمی در معرض نگاه بد محرم خود قرار بگیرد یا احتمال دهد که محرمش نگاه بد دارد یا برای او تحریک‌آمیز باشد یا از نظر تربیتی مشکلی وجود داشته باشد باید آن مواضع را هم بپوشاند. 📕منبع: khamenei.ir
حضـــــرت امام سجاد(ع): ✨دعاى مؤمن از سه حال خارج نيست: ✨يا برايش ذخيره می گردد ✨يا در دنيا برآورده می شود ✨يا بلايى را كه می خواهد ✨به او برسـد دفع می کند 📒بحار، ج ۷۵ ، ص ۱۳۸ 〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 🔅 : 🔸 في حِكمَةِ آلِ داود : يَنبَغي لِلمُسلِمِ أن يَكونَ مالِكا لِنَفسِهِ ، مُقبِلاً عَلى شَأنِهِ ، عارِفا بِأَهلِ زَمانِهِ . 🔹«در حكمت آل داوود عليه السلام آمده است : «مسلمان، بايد مالك نفس خويش باشد و به كار خويشتن بپردازد و مردم روزگارش را بشناسد» . 📚 الكافي : ج ٢ ص ٢٢٤ ح ١٠📖
اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ ✨الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿۱۴﴾ ✨کتابت را بخوان كافى است كه امروز ✨خود حسابگر خویش باشى (۱۴) 📚 سوره مبارکه الإسراء ✍آیه ۱۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼ کارگری که وزیر امور خارجه شد ☝️ 👌 تا آخر  ببینید . 🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺 🌹 سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید 🌸 وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید. 🌸 اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید. استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید و بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد. 👌 تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.
🌹 🔰 داستان کوتاه پندآموز 💠 یکی از دوستان ڪه وسایل خانگی می‌فروشد نقل می‌ڪرد: روزی در مغازه نشسته بودم ڪه مردی به مغازه من آمده و چیز بی‌سابقه‌ای از من خواست. گفت: برای یڪ هفته چند ڪارتن نوی خالی لوازم خانگی اجاره می‌خواهم. پرسیدم: برای چه؟ چشمانش پر شد و گفت: قول می‌دهید محرم اسرار من باشید؟ گفتم: حتما. گفت: دخترم این هفته عروسی می‌ڪنه. جهاز درست حسابی نتونستم بخرم. از صبح گریه می‌ڪند. مجبور شدم این نقشه را طرح ڪنم. ڪارتن خالی ببریم و توش آجر بزاریم تا دیگران نگویند جهاز نداشت. چون می‌گویند: دختر بی‌جهاز مانند روزه بی‌نماز است. اشڪ در چشمانم جمع شد و........... 💢 در دین اسلام بدعت گذاشتن امری حرام است. یڪی از این بدعت‌های غلط بازدید جهاز دختر است. ڪه باعث رو شدن فقرِ فقرا ‌می‌شود. ڪسی ڪه بتواند این بدعت‌ها را به نوبه خود بشڪند و در عروسی خود ڪسی را به دیدن جهاز خود دعوت نڪند، یقین به عنوان مبارز با بدعت، یڪ جهادگر است و طبق احادیث جایگاه معنوی بزرگی دارد. ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨ 🌼امیر نگاهت باش تا اسیر گناهت نشوی ✍در بنی‌اسرائیل زنی زناکار بود، که هرکس با دیدن جمال او، به آلوده می‌شد! درب خانه‌اش به روی همه باز بود، در اطاقی نزدیک در، مشرف به بیرون نشسته بود و از این طریق مردان و جوانان را به می‌کشید، هرکس به نزد او می‌آمد، باید ده دینار برای انجام حاجتش به او می‌داد! عابدی از آنجا می‌گذشت، ناگهان چشمش به جمال خیره کننده زن افتاد، پول نداشت، پارچه‌ای نزدش بود فروخت، پولش را برای زن آورد و در کنار او نشست، وقتی چشم به او دوخت، آه از نهادش برآمد که‌ای وای بر من که مولایم ناظر به وضع من است، من و عمل حرام، من و مخالفت با حق! با این عمل تمام خوبی‌هایم از بین خواهد رفت! رنگ از صورت عابد پرید، زن پرسید این چه وضعی است. گفت: از خداوند می‌ترسم، زن گفت: وای بر تو! بسیاری از مردم آرزو دارند به اینجایی که تو آمدی بیایند. گفت: ای زن! من از خدا می‌ترسم، مال را به تو حلال کردم مرا رها کن بروم، از نزد زن خارج شد در حالی که بر خویش تأسف و حسرت می‌خورد و سخت می‌گریست! زن را در دل ترسی شدید عارض شد و گفت: این مرد اولین گناهی بود که می‌خواست مرتکب شود، این گونه به وحشت افتاد؛ من سال‌هاست غرق در گناهم، همان خدایی که از عذابش او ترسید، خدای من هم هست، باید من خیلی شدیدتر از او باشد؛ در همان حال کرد و در را بست و جامه کهنه‌ای پوشید و روی به عبادت آورد و پیش خود گفت: خدا اگر این مرد را پیدا کنم، به او پیشنهاد ازدواج می‌دهم، شاید با من کند! و من از این طریق با معالم دین و معارف حق آشنا شوم و برای عبادتم کمک باشد. بار و بنه خویش را برداشت و به قریه عابد رسید، از حال او پرسید، محلّش را نشان دادند؛ نزد عابد آمد و داستان ملاقات آن روز خود را با آن مرد الهی گفت، عابد فریادی زد و از دنیا رفت، زن شدیداً ناراحت شد. پرسید از نزدیکان او کسی هست که نیاز به ازدواج داشته باشد؟ گفتند: برادری دارد که مرد خداست ولی از شدت تنگدستی قادر به ازدواج نیست، زن حاضر شد با او ازدواج کند و خداوند بزرگ به آن مرد شایسته و زن بازگشته به حق پنج فرزند عطا کرد که همه از تبلیغ کنندگان دین شدند!! 📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی، ج 13، نوشته استاد حسین انصاریان ↶به ما بپیوندید @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨ 👌پرتقال ارزان ✍در پاریس، برای خرید به بازار رفتم و دیدم که آن روز پرتقال از همیشه ارزان‌تر است. تصمیم گرفتم برای چند روز پرتقال ارزان تهیه کنم، هنگامی که فهرست را خدمت امام خمینی (ره) دادم، پرسیدند: این همه پرتقال را برای چه خریده‌اید؟ عرض کردم: ارزان بود. خواستم برای چند روزی داشته باشیم. فرمودند: می‌روید و اضافه را پس می‌دهید، ما این قدر پرتقال نیاز نداریم. شما با این کار دو گناه کردید، یکی اینکه چیزی را که نیاز نداشتیم خریدید، دیگر اینکه عده‌ای را از خریدن پرتقال ارزان محروم کردید.عرض کردم: اینجا کارها با کامپیوتر انجام می‌شود و پس گرفتن جنس خیلی دشوار است... 🌸فرمودند: پس پرتقال‌ها را پوست می‌گیرید و پرپر می‌کنید و شب موقعی که مردم برای نماز می‌آیند، تعارف می‌کنید تا همه بخورند. شاید به این نحو خدا از سر تقصیرات شما بگذرد! ↶" به ما بپیوندید " @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
! 🦋کسی آمد محضر آیت الله میلانی در مشهد. در اطراف امام رضا علیه السلام مغازه داشت. عرض کرد: مغازه دارم در اطراف حرم، در ایامی که شهر شلوغ است و زیاد، قیمت اجناس را مقداری بالا میبرم و بیشتر از متعارف میفروشم. 🦋حکم این کار من چیست؟ الله میلانی فرمود: این کار "بی انصافی" است. مغازه دار خوشحال از این پاسخ و اینکه آقا نفرمود حرام است، کفشهایش را زیر بغل گذاشت و دست بر سینه عقب عقب خارج میشد. آقای میلانی با دست اشاره کرد به او که برگرد! برگشت! آقا دهانش را گذاشت کنار گوش مغازه دار و گفت: 🦋داستان کربلا را شنیده ای؟ گفت:بله! گفت: میدانی علیه السلام تشنه بود و تقاضای آب کرد و سعد آب را از او دریغ کرد؟ گفت: بله آقا، شنیده ام. آقای میلانی فرمود: آن کار عمر سعد هم "بی " بود! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
نقل است ازلقمان حكيم كه فرمود: سال هاست که با داروهای گوناگون🌸 آدميان را مداوا می کنم ودر این مدت هیچ دارویی را موثرترو كار سازتر از محبت نيافتم🌸 ♡◇♡◇♡◇♡◇♡◇ 💔 : 🔹 همچنان که اخلاق خوب، موجب جلب رحمت و محبت خداوند، محبوبیت بین مردم؛ افزایش رزق و روزی و برکت در زندگی خواهد شد، اخلاق بد و شکستن دل نیز برعکس موجب ناخشنودی خداوند، ناخرسندی ، کاهش رزق و روزی و بی برکتی در زندگی می شود. 🔹 به گواهی امام علی (ع): روزی انسانی که دل انسان دیگر را بواسطه زبانش میشکند تنگ می شود. 🔹 و بنابر روایت دیگری: بداخلاقی نسبت به دیگران موجب بی برکتی، واگذار شدن او به خودش (و محرومیت از الطاف خاص خداوند) و آسیب دیدن زندگی او خواهد شد. 📚 غرر الحکم، کلینی، یعقوب، کافی، ج2، ص 326
✅تکنیکی معجزه بخش برای رفع درد زانو 👌 🥕خوردن هویج برای تسکین زانو درد در حقیقت یکی از روش های درمانی طب سنتی چینی به شمار می رود. 🥕هویج های نارنجی سرشار از بتاکاروتن و ویتامین A، دو ماده ی ضد التهاب قوی هستند، ویژگی ای که این ماده ی غذایی را برای تسکین درد زانو کارساز کرده. برای اینکه بتوانید بیشترین بهره را از فواید هویج ببرید باید آن را به صورت پخته میل کنید، اما اگر از خوردن هویج پخته خوش تان نمی آید، خوردن خام آن ها هم ایرادی ندارد. برای کاهش زانو درد سعی کنید روزانه ۲ وعده هویج مصرف کنید. 👇👇🏿👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ 🌺ﺍﮔﺮ ﮐﻠﯿﺪ ﻗﻠﺒﯽ ﺭﺍ ﻧﺪﺍﺭﯼ ،ﻗﻔﻠﺶ ﻧﮑﻦ ﺍﮔﺮﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﯽ،ﺭﻫﺎﯾﺶ ﻧﮑﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﺑﺎﺵ ﻭﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻦ ﺭﺍﺩﻭﺳﺖ ﺑﺪﺍﺭ ﺍﺯﺗﻨﻔﺮ،ﻣﺘﻨﻔﺮ ﺑﺎﺵ ﺑﻪ ﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽ،ﻣﻬﺮ ﺑﻮﺭﺯ🌸✨🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بیـایید 🕊⭐️ دعا كـنيم در ايـن جهان 🕊⭐️ دلـی نـاشـاد و غـمگين نباشـد 🕊⭐️ اشكی برگونه ای از نااميدی جـاری نگردد🕊⭐️ و دنيايی سراسر صلح و دوستـی و قـلب هـايی🕊⭐️ بهم نـزديک داشتـه باشیم 🕊⭐️ شبتون خـوش و سراسر آرامـش🕊⭐️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃بِسـمِ اللهِ الرَّحمـن الرَّحیـم🍃 پـروردگارا بی نگاه لطـف تـو هیچ کاری بہ سامان نمی‌رسد نگاهت را از ما دریـغ نکن و با دستان قدرتمند و توانايت چرخ روزگارمان را بچرخان 🌸 الهـی بـه امیـد تـو 🌸 صبحتـون معطـر بہ ذڪر الله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖خواهی که در پناه کرامات سرمدی ایمن شوی ز فتنه و ایمن زِ هر بدی لبریز کن زِ عطر گل نور سینه را  با ذکر یک صلوات بر نبی وآل نبی💖 💖✨اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 💖✨مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 💖✨وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم
یک دانه نه صد دانه ی تسبیح دعایت هر روز فرج زمزمه کردیم برایت شرمنده ی چشمان پر از اشک تو هستیم جان همه ی عالم و آدم به فدایت 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حسیـــن جان...💚 ☀️هر روز،صبح زود، زیارٺ ڪنم تو را 🕌تا روبروے گنبدتان مےدهم سلام ❤️هرجاڪه صحبٺ ازتو شدوذڪرخیرتو 💚دستم بہ سینہ،عرض ادب ڪردم،احترام ❤️السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَيْنِ 💚وَ عَلَى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ❤️وَ عَلَى أَوْلاَدِ الْحُسَيْنِ 💚وَ عَلَى أَصْحَابِ الْحُسَيْن ‎‌‌‌‌‌‌‌
ادامه درس 👆 🌼☘🌼☘🌼 ☘🌼☘🌼 🌼☘🌼 ☘🌼 🌼 👇👇👇 🌼برای جمع آوری و نوشتن مطالب و ها وقت گذاشته می شود درس ایات اِفک /۱۱_۱۲_۱۳ 🌼"روزهای متوالی (حدود چهل روز) گذشت تا این که نازل شد و تدریجاً اوضاع روشن گردید. 🌼خدا می‌داند [در این مدت‏[ بر اکرم و نزدیکان آن حضرت چه گذشت! 🌼این را به دلیل قرآن می‌گوید خیر است: 👇 1⃣ وخیراول یک دلیل این که این گروهِ شناخته شدند. در هر ‏ای یکی از بزرگترین این است که صفوفْ مشخص نباشد ، مؤمن و افراد همه در یک صف باشند . تا وقتی که اوضاع آرام است خطری ندارد؛ یک که به اجتماع بخورد، اجتماع از منافقینِ خودش بزرگترین صدمه ‏ها را می‌بیند. 🌼لهذا مطلقِ که برای جامعه رخ می‌دهد که در نتیجه آزمایش پیش می‌آید و آشکار می‌شود، 🌼مؤمنها در صف مؤمنین قرار می‌گیرند و پرده نفاقشان دریده می‌شود و در صفی که شایسته آن هستند قرار می‌گیرند ،که یک خیر بزرگ برای جامعه است. 🌼آن منافقینی که این را جعل کرده بودند، آنچه برایشان- به تعبیر قرآن- ماند «اثم» بود (اثم یعنی گناه). داغ گناه روی اینها ماند و تا زنده بودند، دیگر اعتبار پیدا نکردند👌 🌼 [و همه می‌گفتند: [ شما همان منافقهایی هستید که آن داستان را کردید. این یک فایده 2⃣فایده و دوم: 🌼گفتیم که سازندگان داستان، این داستان را جعل کردند نه ناآگاهانه، ولی مسلمین ناآگاهانه ابزار این «عُصبه» قرار گرفتند. 🌼عصبه یعنی ( گروهی که با هم متحد وهم فکر باشند ) 🌼اکثریت با این که مسلمان بودند، ایمان و مخلص بودند و و مرضی نداشتند، بلندگوی این «عصبه» قرار گرفتند 🌼 ولی از روی آگاهی و عدم توجه، که خود مطلب را خوب تشریح می‌کند 🌼این یک خطر بزرگ است👌 برای یک اجتماع که افرادش باشند. دشمن اگر باشد خودِ اینها را ابزار علیه خودشان قرار" می دهد ( این درس ادامه دارد 👆) ╰═⊰🍃❣❣🍃⊱━╯
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز 24 دی ماه 1399 🌞اذان صبح: 05:45 ☀️طلوع آفتاب: 07:14 🌝اذان ظهر: 12:13 🌑غروب آفتاب: 17:13 🌖اذان مغرب: 17:32 🌓نیمه شب شرعی: 23:29