eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
1.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹ســــــــلام صبح زیباتون بخیر و شادی روزتون پر از سر زندگی لحظه هاتون پر از آرامش لب هــاتون پـر از لبخند سفره هاتون پـر از بـرکت زندگیتون بر مدار سعادت دعای امروزم برای همه شما عزیزان تن سالم ، دلی شاد آرامشی بی پایان و تعطیلاتی پر از اتفاقات خوب 🌹 تقدیم با بهترین آرزوها 🌹 آخر هفته تون عالی
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 6ماه ازعقدمون💍 گذشت... آرمین هر دفعه همونطور باهام رفتار میکرد وچندبارهم ازش سیلی خوردم 👋چون مثلاگفته بودنبایدفلان جا بری ومن به حرفش گوش نکرده بودم... اخلاقش خیلی تندبود سرهرچیزی سرم داد میزد،منم ازترسم نمیتونستم چیزی بگم آرمین برام تبدیل به یه غول بی شاخ ودم شده بود👹 که حتی بعضی شبا کابوسش رو میدیدم تااینکه یه روزفهمیدم با یک دختر رابطه برقرارکرده وبه پارتی های شبانه میره وکارش همینه که هوس بازی کنه .... همسرسابقش هم به همین دلیل ازش جداشده بود... بهش زنگ زدم وگفتم: چرابایکی دیگه رابطه برقرارکردی😡؟گفت: من همینم میخوای بخواه نمیخوای میتونی بری طلاق بگیری!! باورم نمیشدچقدر پست بود قضیه رو به بابام گفتم .. رفتیم باهمسرسابقش صحبت کردیم اولش راضی نمیشد... اماوقتی گفتیم :که باچه ترفندی باعث ازدواج شده گفت :آرمین یه مرد هوسبازی هستش که مدام پارتی میره دست بزن هم داره 4 سال باهاش زندگی کردم دوستش داشتم اما اون فقط به فکر خودش بود آخرخسته شدم وطلاق گرفتم .. گفت:نازنین اگرمیخوای زندگیت ازاین خرابترنشه قبل ازاینکه باهاش عروسی کنی وزیر یک سقف بری طلاقتوبگیرتوحیفی!!! اون هیچ وقت درست نمیشه!! با پدرم رفتم درخواست طلاق دادم ... آرمین بدون هیچ مخالفتی طلاقم داد.... بعدازطلاق روحیه م رواز دست دادم 😔 یه مدت دانشگاه نمیرفتم وهمش تواتاقم بودم.. مگه من چه گناهی داشتم که آرمین بایدنصیبم میشد؟؟ خیلی داغون شدم... یکسال ازطلاقم گذشت کم کم بااین واقعیت کناراومدم تااینکه امیرعلی👨‍💼 اومدخواستگاریم😍26سالش بود و دوسال پیش نامزدش براثرگازگرفتگی توخونشون فوت کرده بود... من به امیرعلی همه چی رو وگفتم وحتی گفتم که رابطه ام باارمین درچه حدبوده... امیرعلی شرایطم روقبول کردوباهم عقدکردیم💏 خیلی باآرمین فرق داره مهربون وسربه زیره.. اوایل نمیتونستم نزدیکش بشم چون خاطرات بدی ازآرمین توذهنم بودکه من روترسونده بود😢 به خواست امیرعلی رفتم پیش روانشناس وبعدازمدتی درمان شدم خداروشکرالان زندگی خوبی دارم و بعدازماه مبارک رمضان عروسی من وامیرعلی هست 😍 بابام هم تمام بدهی هاش روبه آرمین صاف کردوالان وضعیت خوبی داره!!! هیچ وقت آرمین روبخاطرنامردیش نمیبخشم همسرسابقش هم میگفت: حلالش نمیکنم؛ ثروتی که داره باعث شده هرکاری ک دوس داره انجام بده... هنوز هم دنبال عیاشی وخوشگذرونیه وعین خیالش نیست که چی به سرمن وهمسرسابقش آورده.... امیدوارم روزی تقاص کارهاش روپس بده... ❤️
💎امام حسن عسکری علیه السلام: مجادله مکن که احترامت از بین می رود. 📚تحف العقول، صفحه486 ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖ 💎 امام حسن عسکری (ع): بهترین برادران توکسی است که گناه (و کوتاهی) تو را نسبت به خودش فراموش کند. 📚 بحارالانوار،ج ۷۵،ص۳۷۷
💠 گم شدن كفش💠 اگر كفش كسى را ببرند وكفش ديگرى به جاى آن بگذارند، صاحب كفش با سه شرط مى‌تواند آن را براى خود بردارد: 1⃣بداند كفشى كه مانده، مال كسى است كه كفش او را برده. 2⃣از پيدا كردن صاحبش مأيوس شود يا برايش مشقّت داشته باشد. 3⃣ارزش آن مساوى با كفش خودش يا كمتر از آن باشد، ولى اگر قيمت آن از كفش خودش بيشتر باشد، بايد هر وقت صاحب آن پيدا شد، زيادى قيمت آن را به او بدهد. 📚 منبع: توضيح المسائل مراجع، ج ٢، ص ٦٨٩، م ٢٢.
✨وَلَقَدْ يَسَّرْنَا الْقُرْآنَ لِلذِّكْرِ ✨فَهَلْ مِنْ مُدَّكِرٍ ﴿۱۷﴾ ✨و یقینا قرآن را براى پندگرفتن ✨آسان كرده‏ ايم پس آيا ✨پندگيرنده‏ اى هست (۱۷) 📚سوره مبارکه القمر ✍آیه ۱۷
📚زن بدکاره در زمانهاي قديم زن زانیه ای بود که هروقت بچه ای از طریق نامشروع می زائید به تنوری می انداخت. و آنهارا می سوزاند، تا اینکه اجلش رسید و مُرد. اَقربای و خویشان او، زن را غسل و کفن کردند و نماز برایش خواندند و بخاکش سپردند، ولی یک وقت متوجه شدند زمین جنازه این زن بدکاره را قبول نمی کند و به بیرون انداخته آن عده که در جریان دفن این زن بدکاره شرکت داشتند احساس کردند شاید اشکال از زمین و خاک باشد، جنازه را در جای دیگر دفن کردند، دوباره صحنه قبل تکرار شد، یعنی زمین جسد را نپذیرفت و این عمل تا سه مرتبه تکرار شد. مادرش متعجب شد رفت پيش عالمي بزرگ وگفت ای بنده نيك خدا بفریادم برس... و جریان را برای حضرت بازگو کرد و متمسک و ملتجی به ان گردید، عالم وقتی جریان را از زبان مادرش شنید و متوجه شد کار آن زن زنا و سوزاندن بچه های حرامزاده بوده، فرمود هیچ مخلوقی حق ندارد مخلوق دیگر را بسوزاند، و سوزاندن به آتش فقط بدست خالق است. مادر آن زن بدرکاه به به ان پير دنيا ديده گفت حالا چه کنم، عالم گفت: مقداری از خاك تنوري را كه فرزندانش درون آن. سوزانده همراه جنازه اش در قبر بگذارید مادر، زن زانیه مقداری از خاك تنور را همراه جنازه گذاشت دیگر تکرار نشد. وجنازه را دفن كردن http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
درخت جوانی نزد درخت پیری رفت و گفت: «خبر داری که چیزی آمده که ما را می‌بُرد و از پایمان می‌اندازد؟» درخت پیر گفت: «برو ببین از ما هم چیزی همراه او هست؟» درخت جوان رفت و دید سری از آهن و دسته‌ای از چوب دارد. پس نزد درخت پیر برگشت و گفت: «سرش آهن و تنه‌اش چوب است.» درخت پیر آهی کشید و گفت: از ماست که بر ماست.
🍃⇨﷽ 🌷حکایت ✨⇐ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ: ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ : ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ... ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!! ✨⇐ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل... ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !! ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟ ✨⇐ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ: ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ... ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی، ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!! ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ كنم......... 💟← « بہ ما بپیونید » →💟 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆👆
داستان نفرین مادر بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم در بنی اسرائیل عابدی بود که او را جریح می گفتند در صومعه خود عبادت خدا می کرد. روزی مادرش به نزد او آمد در وقتی که نماز می خواند، او جواب مادر را نگفت. بار دوم مادر آمد و او جواب نگفت. بار سوم مادر آمد و او را خواند جواب نشنید.  مادر گفت از خدای می خواهم ترا یاری نکند! روز دیگر زن زناکاری نزد صومعه او آمد و در آنجا وضع حمل نمود و گفت: این بچه را از جریح بهم رسانیده ام.  مردم گفتند: آن کسی که مردم را به زنا ملامت می کرد خود زنا کرد. پادشاه امر کرد وی را به دار آویزند.  مادر جریح آمد و سیلی بر روی خود می زد. جریح گفت: ساکت باش از نفرین تو به این بلا مبتلا شده ام.  مردم گفتند: ای جریح از کجا بدانیم که راست می گوئی؟ گفت: طفل را بیاورید، چون آوردند دعا کرد و از طفل پرسید پدر تو کیست؟ آن طفل به قدرت الهی به سخن آمد و گفت: از فلان قبیله، فلان چوپان پدرم است.  جریح بعد از این قضیه از مرگ نجات پیدا کرد و سوگند خورد که هیچگاه از مادر خود جدا نشود و او را خدمت کند.... @tafakornab @shamimrezvan
🌿✨شاه چاشنی ها ✨👈یک ضد درد طبیعی است ✨👈خاصیت ضد التهابی داشته و برای کاهش درد قاعدگی بسیار مفید می باشد یک آنتی اکسیدان بسیار قوی است و باعث تاخیر در پیری و جوان ماندن می شود ✨👈به بهبود سلامت مغز کمک کرده و باعث جلوگیری از بیماری های عصبی ، قلبی ، سرطان می شود ✨❗️کسانی که از زردچوبه استفاده می کنند کبد مقاوم تری دارند 🔴 زردچوبه بادشکن ، تصفیه کننده خون ، تب‌بر ، محرک و انرژی‌زا می‌باشد.
167.9K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨ ✨ باکسی نباش که ازبی کسی می خواهد باتوباشد... باکسی باش که بین همه می خواهد باتو باشد! این رو آویزه ی گوشت کن رفیق: "اعتماد المثنی ندارد"
1.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 بر گل لب تشنه و پرپر سلام بر تن صد پاره و بی سر سلام رو به سوی کربلا،سمٺِ دم به دم بر زاده ی حیدر سلام ▪اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ ▪ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ ▪وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ ▪وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْن