eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
همین لحظه از خدا میخواهم🌸 غبار خستگی کار روزانه با لبخند مهربان عزیزانتان پاک بشود و صدای خنده ها تون زیر سقف خونه هاتون🌸 دائمی باشد عصر تابستونیتون پُر عشق ☕️ ومعطر به بوی مهربانی🌸 💎 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔸 استفاده از دیگران ⁉️ سؤال: آیا استفاده از اینترنتی که دارای رمز نیست و دائماً روشن است و امکان دارد که آن فرد، از استفاده‌ کردن ما آگاه باشد، محسوب می‌شود؟ اگر محسوب شود چه باید کرد؟ ✅ پاسخ: اگر نسبت به رضایت مالک اطمینان نداشته باشید، استفاده از آن جایز نیست و هزینه‌ی مقداری را که استفاده کرده‌اید، هستید. 🔹منبع: پایگاه اطلا‌ع‌رسانی دفتر رهبر معظم انقلاب @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اسب سواری ، مرد افلیجی را سر راه خود دید که از او کمک می خواست. مردِ سوار دلش به حال او سوخت ، از اسب پیاده شد و او را از جا بلند کرد و روی اسب گذاشت تا او را به مقصد برساند. مرد افلیج وقتی بر اسب سوار شد دهنه ی اسب را کشید و گفت : اسب را بردم و با اسب گریخت! اما پیش از آنکه دور شود صاحب اسب داد زد: تو تنها اسب را نبردی، جوانمردی را هم بردی! اسب مال تو ؛ اما گوش کن ببین چه می گویم مرد افلیج اسب را نگه داشت ، مرد سوار گفت : هرگز به هیچ کس نگو چگونه اسب را به دست آوردی، زیرا می ترسم که دیگر هیچ سواری به پیاده ای رحم نکند... كليله و دمنه ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
انسان باش ... ﭼﻪ ﻓﺮقی ﻣﯽ کند محرمﺑﺎﺷﺪ و ﯾﺎ صفر! تير باشد و يا دی! دسامبر باشد و يا ژوئن؟ ﻫﺮ ﺭﻭزی که ﺩستی ﺭﺍ ﮔﺮفتی ،ﺩلی ﺭﺍ ﺑﺪﺳﺖ ﺁﻭﺭﺩﯼ ،اشکیﺭﺍ ﭘﺎک کردﯼ ﺍﻧﺴﺎنی... @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
امام هشتم (ع) و ماجرای تشییع جنازه موسي بن سيار كه از ياران حضرت رضا عليه السلام است ،‌مي‌گويد : « ‌روزي همراه ايشان بودم همين كه نزديك ديوارهاي طوس رسيديم صداي ناله و گريه‌اي را شنيدم . من به جست و جوي آن رفتم . ناگاه ديدم جنازه‌اي را مي آورند در اين حال حضرت از مركب پياده شده و به طرف جنازه آمدند و آنرا بلند كردند و چنان به آن جنازه چسبيدند، همچون بچه‌اي كه به مادرش مي‌چسبد آنگاه رو به من نموده فرمودند : « هر كس جنازه‌اي از دوستان ما را تشييع كند، مثل روزي كه از مادر متولد شده، گناهانش پاك مي‌شود » وقتي جنازه كنار قبر گذاشته شد، حضرت كنار ميت نشسته و دست مبارك خود را روي سينه‌ي او گذاشتند و فرمودند :« فلاني ! تو را بشارت مي‌دهم كه بعد از اين ديگر ناراحتي نخواهي ديد .» عرض كردم : فدايت شوم، مگر اين مرد را مي‌شناسيد، در حاليكه اينجا سرزميني است كه تا كنون در آن گام ننهاده‌ايد امام عليه السلام فرمود: موسي ! مگر نمي داني كه اعمال شيعيان ما هر صبح و شام بر ما عرضه مي‌شود. اين چنين است كه امامان عليهم السلام از احوال ما آگاهند و لذا هر حاجتمندي كه رو به سوي آنان مي‌كند، مورد توجه قرار مي‌گيرد و حاجتش به نحو شايسته‌اي برآورده مي‌گردد. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
💕بزرگي گفت : وابسته به خدا شويد . پرسيدم : چطوري ؟ گفت : چطوري وابسته به يه نفر ميشي ؟ گفتم : وقتي زياد باهاش حرف مي زنم، زياد ميرم و ميام . گفت : آفرين ، زياد با خدا حرف بزن،زياد با خدا رفت و آمد کن ؛ وقتي يارت خداست، بگذار هر چقدر ميخواهند نارفيق شوند هميشه با خدا بمان چترِ پروردگار، بزرگترين چترِ دنياست.. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
◀️بندگی خدا 💢آیت الله شیخ محمدتقی بهلول میفرمودند:ما با کاروان و کجاوه به«گناباد» می‌رفتیم. وقت نماز شد.مادرم کاروان‌دار را صدا کرد و گفت:کاروان را نگه‌دار می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم.کاروان دار گفت: بی‌بی! دوساعت دیگر به فلان روستا می‌رسیم.آنجا نگه می‌دارم تا نماز بخوانیم.مادرم گفت:نه! می‌خواهم اول وقت نماز بخوانم. کاروان‌دار گفت:نه مادر.الان نگه نمی‌دارم.مادرم گفت:نگه‌دار. او گفت:اگر پیاده شوید، شما را می‌گذارم و می‌روم.مادرم گفت:بگذار و برو. من و مادرم پیاده شدیم.کاروان حرکت کرد.وقتی کاروان دور شد وحشتی به دل من نشست که چه خواهد شد؟ من هستم ومادرم.دیگر کاروانی نیست. شب دارد فرا می‌رسد وممکن است حیوانات حمله کنند.ولی مادرم با خیال راحت با کوزه‌ی آبی که داشت،وضو گرفت و نگاهی به آسمان کرد،رو به قبله ایستاد و نمازش را خواند.لحظه به لحظه رُعب و وحشت در دل منِ شش هفت ساله زیادتر می‌شد.در همین فکر بودم که صدای سُم اسبی را شنیدم.دیدم یک دُرشکه خیلی مجلل پشت سرمان می‌آید. .کنار جاده ایستاد و گفت:بی‌بی کجا می‌روی؟مادرم گفت:گناباد. او گفت:ما هم به گناباد می‌رویم.بیا سوار شو.یک نفس راحتی کشیدم.گفتم خدایا شکر.مادرم نگاهی کرد و دید یک نفر در قسمت مسافر درشکه نشسته و تکیه داده.به سورچی گفت:من پهلوی مرد نامحرم نمی نشینم. سورچی گفت:خانم! فرماندار گناباد است. بیا بالا. ماندن شما اینجا خطر دارد. کسی نیست شما را ببرد.مادرم گفت: من پهلوی مرد نامحرم نمی‌نشینم! در دلم می‌گفتم مادر بلند شو برویم. خدا برایمان درشکه فرستاده است؛ ولی مادرم راحت رو به قبله نشسته بود و تسبیح می‌گفت!آقای فرماندار رفت کنار سورچی نشست. گفت مادر بیا بالا.اینجا دیگر کسی ننشسته است. مادرم کنار درشکه نشست و من هم کنار او نشستم ورفتیم.دربین راه از کاروان سبقت گرفتیم و زودتر به گناباد رسیدیم. ✅اگر انسان بنده‌ٔخدا شد،بيمه مى‌شود و خداوند امور اورا كفايت و كفالت مى‌كند. «أَلَيْسَ اللَّهُ بِكافٍ عَبْدَهُ» 📖سوره مبارکه زمر/آیه ۳۶ ‌‌ ‌ ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
﷽ ✅ از سه کس برحذر باش: ۱- خیانتکار ۲- ستمکار ۳- سخن چین زیرا کسی که به خاطر تو به دیگری خیانت کند، به تو نیز خیانت می کند و کسی که به خاطر تو به دیگری ستم کند به تو نیز ستم می کند و کسی که برای تو سخن چینی کند بر ضد تو نیز سخن چینی خواهد کرد. [ ] 📚 میزان الحکمة ج۶ ص۲۰۰ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📘داستانی_جالب_و_خواندنی 📗داستان تاجری که هرگز ضرر نمیکند 🌹🌹🌹🌹 حکایت چنین است که ... تاجری دمشقی همیشه به دوستانش می گفت که من در زندگی ام هرگز تجارتی نکرده ام که در آن زیان کنم حتی برای یک بار ! دوستانش به او می خندیدند و می گفتند که چنین چیزی ممکن نیست که حتی یکبار هم ضرر نکرده باشی ... تا اینکه یکبار تاجر آنها را به مبارزه طلبید تا به آنها نشان دهد که راست می گوید .. او از دوستانش خواست که چیزی محال و نشدنی از او بخواهند تا او انجام دهد .. دوستانش به او‌ گفتند : اگر راست می گویی به عراق برو و خرما ببر و بفروش و در این امر موفق شو زیرا که آنجا خرما مثل خاک صحرا زیاد است و ‌کسی خرمای تو را نمی خواهد .. تاجر قبول کرد و خرمایی که از عراق آمده بود را خریداری کرد و به طرف بغداد راهی شد .. آورده اند که در آن هنگام خلیفه عراق برای تفریح و استراحت به طرف موصل رفته بود .. زیرا موصل شهری زیبا و بهاریست که در شمال عراق قرار دارد و به خاطر طبیعت زیبایش اسم دوبهاره را رویش گذاشته اند زیرا در سرما و‌گرما همچون بهار است دختر خلیفه گردنبند خود را در راه بازگشت از سفر گم کرده بود ، پس گریه کنان شکایت پیش پدرش برد که طلایش را گم کرده است .. خلیفه دستور به پیدا کردنش داد .. وبه ساکنان بغداد گفت هرکس گردنبند دخترش را بیابد پس پاداش بزرگی نزد خلیفه دارد و دختر خود را به او خواهد داد .. تاجر دمشقی وقتی به نزدیکی بغداد رسید مردم را دید که دیوانه وار همه جا را می گردند ... از آنها سؤال کرد که چه اتفاقی افتاده است ؟! آنها نیز ماجرا را تعریف کردند و بزرگشان گفت : متاسفانه فراموش کردیم برای راه خود توشه و غذایی بیاوریم و اکنون راه بازگشت نداریم تا اینکه گردنبند را پیدا کنیم زیرا مردم از ما سبقت می گیرند و ممکن است گردنبند را زودتر پیدا کنند ..‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پس تاجر دمشقی دستانش را به هم زد و گفت : من به شما خرما می فروشم ... مردم خرماها را با قیمت گرانی از او خریدند ...و او گفت : هاااا ... من برنده شدم در مبارزه با دوستانم ... این سخن به گوش خلیفه رسید که تاجری دمشقی خرماهایش را در عراق فروخته است !! این سخن بسیار عجیب بود زیرا که عراق نیازی به خرمای جاهای دیگر نداشت ! بنابراین خلیفه او را طلبید و ماجرا را از او سؤال کرد ؛ پس تاجر گفت : هنگامی که کودکی بودم، یتیم شدم و مادرم توانایی کاری نداشت ، من از همان کودکی کار می کردم و به مادرم رسیدگی می کردم ، و نان زندگی مان را در می آوردم .. در حالیکه پنج سال داشتم ... و کارم را ادامه دادم و کم کم بزرگ شدم تا به بیست سالگی رسیدم .. و مادرم را اجل دریافت ... او دستانش را بلند کرد و دعا کرد که خداوند مرا موفق گرداند و هرگز روی خسارت و زیان را نبینم در دین و دنیایم .. و ازدواج مرا از خانه حاکمان میسر گرداند و خاک را در دستانم به طلا تبدیل کند ... ‎‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ دراین هنگام که دعاهای مادر را برای خلیفه تعریف می کرد ناخودآگاه دستش را در خاک برد و بالا آورد و مشغول صحبت کردن بود که خلیفه گردنبند دخترش را در دست او دید ! خلیفه تبسمی کرد ، تاجر که آنچه در دستش بود را احساس کرد فهمید چیزی غیر از خاک را برداشته به دستان خود نگاه کرد دانست که این گردنبند دختر خلیفه است پس آن را برگرداند و دانست که از دعای مادرش بوده است ... اینچنین بود که برای اولین بار خرما از دمشق برای فروش وارد عراق شد .. و او نیز داماد خلیفه گشت !! سبحان الله از دعای مستجاب مادر که چنین زندگی فرزند را می سازد ... خداوندا برّ و نیکی به والدین را به ما عطا کن @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ 🌺📘 " " زن دیروقت به خونه رسید آهسته کلید رو انداخت و در را باز کرد و یکسر به اتاق خواب سر زد ناگهان بجای یک جفت پادو جفت پا داخل رختخواب دید !! بلافاصله رفت و چوب گلف شوهرش رو برداشت و تا جایی که میخوردند آن دو را با چوب گلف زد و خونین و مالی کرد. بعد با حرص بطرف اشپزخانه رفت تا آبی بخورد. با کمال تعجب و سرفه کنان شوهرش را دید که درآشپزخانه نشسته است. شوهرش گفت : سلام عزیزم، رسیدن بخیر !! پدر و مادرت سر شب از شهرشون به دیدن ما اومده بودند چون خسته بودند بهشان اجازه دادم تو رختخواب ما استراحت کنند راستی بهشون سلام کردی؟ ✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
🌹حکایتی خواندنی و بسیار زیبا🌹 دو برادر با هم در مزرعه خانوادگی كار می كردند : كه یكی از آنهاازدواج كرده بود و خانواده بزرگی داشت و دیگری مجرد بود . شب كه می شد دو برادر همه چیز از جمله محصول و سود را با هم نصف می كردند . یك روز برادر مجرد با خودش فكر كرد و گفت :‌ (( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من مجرد هستم و خرجی ندارم ولی او خانواده بزرگی را اداره می كند . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . در همین حال برادری كه ازدواج كرده بود با خودش فكر كرد و گفت :‌(( درست نیست كه ما همه چیز را نصف كنیم . من سر و سامان گرفته ام ولی او هنوز ازدواج نكرده و باید آینده اش تأمین شود . )) بنابراین شب كه شد یك كیسه پر از گندم را برداشت و مخفیانه به انبار برادر برد و روی محصول او ریخت . سال ها گذشت و هر دو برادر متحیر بودند كه چرا ذخیره گندمشان همیشه با یكدیگر مساوی است . تا آن كه در یك شب تاریك دو برادر در راه انبارها به یكدیگر برخوردند . آن ها مدتی به هم خیره شدند و سپس بی آن كه سخنی بر لب بیاورند كیسه هایشان را زمین گذاشتند و یكدیگر را در آغوش گرفتند. خوبی هیچوقت دردنیاوآخرت ازبین نمی رود... ✅از "خوب" به "بد"رفتن به فاصله لذته پريدن از يک نهر باريک است اما براي برگشتن بايد از اقيانوس گذشت.
✨﷽✨ ✨ آدمها ﺩﻧﺒﺎﻝ ﺧﻮﺷﺒﺨﺘﯽ هستند؛ ﺑﺎ ﻣﺪﺭﮎ، ﺑﺎ ﭘﻮﻝ با شغل، با مقام، ﺑﺎ ازدواج... اما ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﻫﺎ ﺁﺩﻡ ﺧﻮﺷﺒﺨﺖ ﻧﻤﯽﺷﻮﺩ! خوشبختی یعنی: احساس رضایت از هرچه داریم و هرچه هستیم خوشبخت باشید❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┄┄┅┅┅❅❁🌸❁❅┅┅┅┄┄ ▫️ای صبا گر بگذری برکوی مهر افشان دوست یار مارا گو سلامی دل همیشه یاد اوست 💠بعد از سلام به ارباب بی کفن دعا برای ظهور فرزندشان امام عصر ارواحنا فداه فراموشمان نشود....
🌸✨ چون به رختخواب آید سوره عنکبوت را خالصانه بخواند بزودی در خواب رود و وقت نافله شب و نمازصبح بیدار شود✨ 📚 خواص آیات قرآن ۱۲۵ مطالب مشابہ ↩️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 الهی تکیه بر لطف تو کردم 🌷 بجز لطفت ندارم تکیه گاهی  دل سرگشته ام را راهنما باش   که دل بی رهنما افتد به چاهی 🌷 خدایا.... امروزمان را با نام و یاد تو، و به امید لطف و کرمت، و لحظاتی سرشار از معجزه، و ظهور مولایمان آغاز می‌کنیم ... 🌷 بِسْمِ اللّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحيمِ 🌷 الهی به امید تو... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷در این آدینه مبارک 🍃نفستون رو خوشبو کنید 🌷به ذکر شریف 🍃صلوات بر حضرت محمد(ص) 🌷و خاندان پاک و مطهرش 🌷 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ 🍃 وآلِ مُحَمَّدٍ 🌷وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 السلام علیک یا بقیه الله ❤ مـــهــدی جان(عج) مولا بیا که لحظه لحظه ام انتظار می شود دلم برای دیدنت بیقرار می شود تمام هستی ام شده اسیر عشق پاک تو.. بی تو هر لحظه دلم جریحه دار می شود. ❤️ کاش این جمعه روز ظهور شما باشد مولای ما 🌼 اللهم عجل لولیک الفرج @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 بِرّ: 🔹 بِرّ و ٳحسان هر دو به معنای "نیکوکاری" است. ٳحسان به نیکی گفته می‌شود که از انسانی به انسان دیگر صادر شده که یا در مقابل نیکی اوست، یا متوجه کسی است که از او نیکی ندیده‌ایم، اما بِرّ به نیکی گفته می‌شود که شامل همگان و در جهت رضای خداوند است. 🔹کسی که از ما قطع کرده است بر او نیکی می‌کنیم، کسی که بر ما بدی کرده است بر او نیکی می‌کنیم، کسی که بر ما خشم و حتی ناسزا گفته است برای رضای خدا بر او نیکی می‌کنیم. به همین دلیل جایگاه و مقام أبرار نزد خداوند بالاترین جایگاه در بهشت است. 🌸 كَلَّا إِنَّ كِتَابَ الْأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ چنین نیست (که شما کافران پنداشتید، امروز) نیکوکاران عالم با نامهٔ اعمال‌شان در بهشت علّیّین روند. 📖 سوره مطففین/۱۸ 🔹مقام و مراتب أبرار در بهشت چنان بزرگ است که حضرت حق‌تعالی می‌فرماید: هیچ کس نمی‌تواند آن مقام را درک کند. 🌸 وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ ⚡️و چگونه به حقیقت علّیّین آگاه توانی شد؟ 📖 سوره مطففین/۱۹ 🔹در ادامهٔ آیات در سورۂ مطففین به نعمات خاصی که به أبرار در بهشت داده شده اشاره می‌کند. خداوند در سورۂ ٳنسان هم می‌فرماید: 🌸 إِنَّ الْأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِنْ كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا نیکوکاران عالم (که در این آیه حضرت علی و فاطمه و حسنین علیهم السَّلام و شیعیان‌شان به اجماع خاصّه و اخبار عامّه مقصودند) در بهشت از جام شرابی نوشند که طبعش (در لطف و رنگ و بوی) کافور است. 📖 سوره انسان/۵ ❤ ️خداوند در سورۂ انسان مشخصات أبرار را کسانی می‌داند که از آنچه دوست دارند در راه خدا می‌بخشند. 🌸 وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَىٰ حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا ️و هم بر دوستی او (یعنی خدا) به فقیر و طفل یتیم و اسیر طعام می‌دهند. 📖 سوره انسان/۸ 🔹چنانچه در آیهٔ 92 سوره آل‌عمران هم به این صفت أبرار اشاره صریح شده است. 🌸 لَنْ تَنَالُوا الْبِرَّ حَتَّىٰ تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ ️شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصّان خدا نخواهید رسید مگر از آنچه دوست می‌دارید و محبوب شماست در راه خدا انفاق کنید. 📖 سوره آل‌عمران/۹۲ 🔹 پس مقام أبرار به مراتب از مُحسِنین بالاتر است چون مصداق خدا برای انفاق، أنْفِقُوا مِمَّا رَزَقْنَاکُمْ (انفاق کنید از آنچه روزی شما کرده‌ایم) است. 🔹"مُحْسِن" کسی است که در راه خدا از صد نانی که دارد، نانی ٳحسان به فقیر می‌کند ولی أبرار کسانی هستند که از غذایی که داشته و به آن نیاز دارند آن را به فقیر می‌بخشند و خود می‌دانند گرسنه خواهند ماند. 🔹فردی به کسی که بر او سلام می‌دهد سلام دهد ٳحسان کرده ولی کسی که سلام دهد بر کسی که به او سلام نداده و ناسزا هم گفته از أبرار است. کسی که ببخشد بر کسی که زمان نیازش بر او نبخشیده است أبرار است. 🔹احسان به معنای سلام دادن، درددل‌ کردن با یک دردمند، تبسّم بر روی کسی را هم شامل می‌شود ولی بِرّ معنای گسترده‌تر و خاص‌تر است. از آیه 2 سوره مائده می‌توان فهمید گاهی أبرار با هم باید کار کنند. 🌸 تَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى ️باید دست اتّحاد در راه نیکى‌ها و تقوی به یکدیگر بدهید. 📖 سوره مائده/۲ 👈مثال: در ساخت یک پل یا جاده باید کنار هم جمع شوند، برای همین است حق‌تعالی مرگ در زمرۂ أبرار را یک فضیلت خاصی در کلام خود برای یک مؤمن معرفی می‌کند. 🌸 وَتَوَفَّنَا مَعَ الْأَبْرَارِ ️و ما را با نیکان و در راه و رسم آنان، بمیران! 📖 سوره آل عمران/۱۹۳ ❤ خداوند مؤمن را امر به ٳحسان و نوعی تکلیف کرده است ولی أبرار را امر و تکلیف ننموده است. 🌸 إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَالْإِحْسَانِ ️خداوند به عدل و احسان و بخشش به نزدیکان فرمان مى‌دهد. 📖 سوره نحل/۹۰ 🌸 وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً ️نسبت به پدر و مادر نیکى کنید. 📖 سوره انعام/۱۵۱ 👈 ️این به این معناست که خداوند حدّاقل را از مؤمن تکلیف و خواسته است و اگر امر به برّ می‌فرمود انسان را تکلیفی سنگین بر دوشش می‌نهاد که آن‌گاه انسان اگر این تکلیف به درستی انجام نمی‌داد قطعاً مورد غضب و عذاب الهی قرار می‌گرفت. ❤ ️خداوند انسان‌های عادی را امر به نیکی در حق والدین نموده است یعنی اجازه نداده در برابر آنان حتی اُفْ بگویند و با زبان خویش آنان را برنجانند بلکه باید با آنان به نیکویی سخن بگویند. 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
☝️۰۰۰ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ١١ تیر ماه ١۴۰۰ 🌞اذان صبح: ٠۴.٠۷ ☀️طلوع آفتاب: ٠۵.۵۳ 🌝اذان ظهر: ١٣.٠٨ 🌑غروب آفتاب: ٢٠.٢۴ 🌖اذان مغرب: ٢٠.۴۵ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.١۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰۰☝️ 🍃 : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ 🌼ذکر روز جمعه ۱۰۰ مرتبه 🌻خدایا درود بفرست بر محمد و آل محمد 🌼اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وآلِ مُحَمَّدٍ 🌻وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 🌼این ذکر موجب عزیز شدن می‌شود... منتظرند ناقوس آمدنت به صدا درآید تا پخش شود نوای ظهورت درون دلها... مهدی جان بیا و صدای آمدنت را به گوش ما برسان! 🌻اللهم عجل لولیک الفرج🌻 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☕️ 💠صبحانه بخورید چون : 🔸ازبین برنده زخم های چرکی 🔸تسکین دهنده درد 🔸درمانگر اختلالات کبد و کلیه ای 🔸و گرم کننده بدن در فصل سرماست... 🔸درمان درد مفاصل 🔹رفع کم خونی 🔸مفید برای حافظه @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قوی کسی است که, نه منتظر میماند کسی خوشبختش کند، و نه اجازه میدهد کسی بدبختش کند!! هر گاه زندگی را جهنم دیدی, سعی کن پخته از آن بیرون آیی... سوختن را همه بلدند!! زندگی هیچ نمیگوید, نشانت میدهد!! با زندگی قهر نکن... دنیا منت هیچکس را نمیکشد... با خود عهد بستم که به چشمانم بیاموزم، فقط زیبائی های زندگی ارزش دیدن دارد، و با خود تکرار می کنم که یادم باشد، هر آن ممکن است شبی فرا رسد، و آنچنان آرام گیرم که دیدار صبحی دیگر برایم ممکن نگردد، پس هرگز به امید فردا "محبت هایم را ذخیره نکنم "، و این عهد به من جسارت می دهد که به عزیزترین هایم ساده بگویم : خوشحالم که هستید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ✾࿐༅🍃❤️🍃༅࿐
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸امیدوارم این صبح زیبای 🍃 آدینه هر چی 🌸خوبی و خوشبختیہ 🍃خدای مهربون 🌸براتون رقم بزنہ 🍃و آرامش 🌸مهمون همیشگی 🍃لحظه هاتون باشہ 🌸آدینه ‌تون پُر گُل 🍃تنتون سالم 🌸دلتون شـــاد 🍃در پناه خــدای مهربون باشید @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh