eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
تزریق انرژی مثبت➕ تکرار کنیم من سر و پا شور و نشاط هستم وخداوند همواره با من است و هرآنچه نیاز دارم را در اختیارم قرار میدهد و مرا در اوج نگه میدارد خداوندا سپاسگزارم❣ 💎 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
5.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهریوری جان تولدت مبارک💐 🌷آخرین سمفونی تابستان نواخته میشود 🌸شهریوری که ماه مهر و مهربانی را 🌷هدیه به قلبها می آوری... 🌸دامن سبز تو رنگ زردی دل نیست، 🌷تو  شهریور قلبهایی هستی 🌸که غزلِ باران عشق را 🌷به دلهای عاشق می اوری... 🌸شهریور تو همان آفتاب تیر و مرداد بودی 🌷که در آخرین روزهایت آفتاب را بدرقه میکنی 🌸تا به شکوفه هایی به رنگ زرد و نارنجی 🌷پاییز تقدیم کنی... 🌸تو خود از جنس پاییزی که 🌷در کوله اش هم نسیم خنک دارد 🌸هم گرمای افتاب...  🌷شهریور ته تغاری آفتاب و نسیم عاشقانه 🌸دلتنگ...غزلت لبریز از نور عشق امید. 🌷شهریوری جان تولدت مبارک @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
11.34M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 توصیه می کنم حتماً ببینید. ♦️پسر بچه ای از روستایی کوچک و دور افتاده در ایران که به دنبال آرزوی مادر خود رفت و تبدیل به مدیر کل شرکت جنرال الکتریک آمریکا شد! 🔹شرکتی که خیلی از نوابغ فقط آرزوی دیدنش را دارند! 🔸قصه زندگی او به قدری زیباست که حتی آمریکایی ها را مجذوب و شیفته خود کرد! ▪️داستان رشد و پیشرفت محمد احتشامی را از زبان خود او بشنوید. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌀 عدم توانایی مالی درانجام نذر 🌀 ❓سوال: 💠 اگر شخصی نذری 🙌🏻 کرده باشد به صورت شرعی ، مثلا محرم 🏴 هر سال یک گوسفند 🐑 قربانی کند ولی بعد از چند سال توانایی خرید نداشته باشد 🙁 ،آیا باید قرض 💰 یا وام 💵 بگیرد یا تکلیفی ندارد؟ 👇🏼 پاسخ: 👤 آیت الله خامنه ای: اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رساله‌هاى عمليه ذكر شده است ـ نخوانده‌ايد، عمل به آن لازم نيست. 👤 آیت الله مکارم : اگر توانايى ندارند، ساقط مى شود و اگر بتوانند وام یاقرض را به راحتى ادا كنند، وام یا قرض بگيرند. 👤 آیت الله فاضل: اگر در بعضی از سال ها قدرت مالی برانجام نذر نداشته باشد واجب بودن نذر در آن سال ساقط می شود و ادا کردن نذر واجب نیست و لازم نیست برای انجام نذر قرض یا وام بگیرد. 👤 آیت الله سیستانی: لازم نیست و اگر قدرت نداشته باشد نذر منحل می شود. 👤 آیت الله وحید:‌ هر سالی که قدرت و تمکن مالی ندارد در آن سال چیزی به عهده او نیست. ⌨ استفتا از سایت مراجع عظام @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام حسین علیه السلام: کسی که بخواهد از راه گناه به مقصدی برسد ، دیرتر به آرزویش می رسد و زودتر به آنچه می ترسد گرفتار می شود مَن حاوَلَ اَمراً بِمَعصِیَةِ اللهِ کانَ اَفوَتُ لِما یَرجو و اَسرَعُ لِما یَحذَرُ 📚تحف العقول، صفحه248 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
4.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
قُلْ لَوْ كُنْتُمْ فِي بُيُوتِكُمْ لَبَرَزَ الَّذِينَ كُتِبَ ✨عَلَيْهِمُ الْقَتْلُ إِلَى مَضَاجِعِهِمْ وَلِيَبْتَلِيَ اللَّهُ ✨مَا فِي صُدُورِكُمْ وَلِيُمَحِّصَ مَا فِي قُلُوبِكُمْ ✨وَاللَّهُ عَلِيمٌ بِذَاتِ الصُّدُورِ ﴿۱۵۴﴾ ✨بگو سررشته كارها شكست‏ يا پيروزى يكسر ✨به دست ‏خداست آنان چيزى را در دلهايشان ✨پوشيده مى‏ داشتند كه براى تو آشكار نمیکردند ✨مى گفتند اگر ما را در اين كار اختيارى بود ✨[و وعده پيامبر واقعيت داشت] در اينجا ✨كشته نمى ‏شديم بگو اگر شما در خانه ‏هاى ✨خود هم بوديد كسانى كه كشته شدن بر آنان ✨نوشته شده قطعا با پاى خود به سوى ✨قتلگاههاى خويش مى ‏رفتند و اينها براى ✨اين است كه خداوند آنچه را در ✨دلهاى شماست در عمل بيازمايد و آنچه ✨را در قلبهاى شماست پاك گرداند و ✨خدا به راز سينه‏ ها آگاه است (۱۵۴) 📚سوره مبارکه آل عمران ✍بخشی از آیه ۱۵۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
947K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
عصرتـون گـل آذین 🌸🍃 و لبتون پراز لبخنـد🥰 و دلتون 💖 همیشه سر زنده و شاد 🌸🍃 عصر زیبای دوشنبه تون بخیر☕️😊🌸 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃⇨﷽ 🌷⇐حکایت آموزنده ✨مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود. استادی از آنجا می‌گذشت. او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست. مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت: «عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است. به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم این آرامش را کجا پیدا کنم؟"» ✨استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت: «به این برگ نگاه کن. وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد و با آن می‌رود.» ✨سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت و داخل نهر انداخت. سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت. استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی. به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند و در عمق نهر قرار گیرد. حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی یا آرامش برگ را؟» ✨مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت: «اما برگ که آرام نیست. او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود و الان معلوم نیست کجاست؟! لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد. من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!» ✨استاد لبخندی زد و گفت: «پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟ اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.» ✨استاد این را گفت و بلند شد تا برود. مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد. چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، مرد جوان از استاد پرسید: «شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید یا آرامش برگ را؟» ✨استاد لبخندی زد و گفت: «من در تمام زندگی‌ام، با اطمینان به خالق رودخانه هستی، خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم در آغوش رودخانه‌ای هستم که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم. من آرامش برگ را می‌پسندم.» 💟← بہ ما بپیونید →💟 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 🔴 عالم بزرگ از همسرش 💠مرحوم شیخ جعفر کاشف الغطاء از بزرگترین فقیهان عالَم تشیّع بود. اصحاب خاصّش فهمیدند که این مرد بزرگ الهى، گاهى که به داخل خانه می‌رود، همسرش حسابى او را می‌زند. یک روز چهار پنج نفر جمع شدند و خدمتش آمدند گفتند: آقا آیا همسر شما گاهى شما را می‌زند؟! فرمود: بله، عرب است، قدرتمند هم هست، گاهى که می‌شود، حسابى مرا می‌زند. من هم زورم به او نمی‌رسد. گفتند: او را بدهید. گفت: نمی‌دهم.گفتند: اجازه بدهید ما زنهایمان را بفرستیم، کنند. گفت: این کار را هم اجازه نمی‌دهم.گفتند: چرا؟ فرمود: این زن در این خانه براى من از اعظم خداست، چون وقتى بیرون می‌آیم و در صحن امیرالمومنین علیه‌السلام می‌ایستم و تمام صحن، پشت سر من نماز می‌خوانند، مردم در برابر من می‌کنند، گاهى در برابر این مقاماتى که خدا به من داده، یک ذرّه مرا برمی‌دارد، (کمی مغرور می‌شوم) همان وقت می‌آیم در خانه، کتک می‌خورم، هوایم بیرون می‌رود. این الهى است، این باید باشد.   📕 کتاب‌نفس؛شیخ حسین انصاریان،ص ۳۲۸ ➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖ ➖➖ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🍃🍃🍃🍃🍃💠﷽💠🍃🍃🍃🍃🍃 🔴 حتما این را بخوانید! 💠 اَصمَعی (وزیر مامون) می‌گوید: روزی برای شکار به سوی بیابان روانه شدیم. من از جمع دور شدم و در بیابان گم شدم، در حالی که تشنه و گرسنه بودم. چشمم به خیمه‌ای افتاد. به سوی خیمه رفتم، دیدم زنی و باحجاب در خیمه نشسته. به او سلام کردم او جواب سلامم را داد و تعارف کرد و گفت بفرمایید. بالای خیمه نشستم و آن زن هم در گوشه دیگر خیمه نشست. من خیلی تشنه بودم، به او گفتم: یک مقدار آب به من بده: دیدم رنگش تغییر کرد، رنگش زرد شد. گفت: ای مرد، من از شوهرم اجاره ندارم که به شما آب دهم (یکی از حقوقی که مرد بر زن دارد این است که بدون اجازه‌اش در مال تصرف نکند) اما مقداری دارم. این شیر برای نهار خودم است و این شیر را به شما می‌دهم. شما بخورید، من نهار نمی‌خورم. شیر را آورد و من خوردم. یکی دو ساعت نشستم دیدم یک سیاهی از دور پیدا شد. زن، آب را برداشت و رفت خارج از خیمه. پیرمردی سوار بر شتر آمد. پاها و دست و صورتش را شست و او را برداشت و آورد در بالای خیمه نشانید. پیرمرد، بداخلاقی می‌کرد و نق می‌زد، ولی زن می‌خندید و تبسم می‌کرد و با او حرف می‌زد. این مرد از بس به این زن بداخلاقی کرد من دیگر نتوانستم در خیمه بمانم و آفتاب داغ را ترجیح دادم. بلند شدم و خداحافظی کردم. مرد خیلی اعتنا نکرد، با روی ترشی جواب خداحافظی را داد، اما زن به مشایعت من آمد. وقتی آمد مرا کند، مرا شناخت که اصمعی وزیر مامون هستم. من به او گفتم: خانم، حیف تو نیست که جمال و زیبایی و خود را به پای این پیرمرد سیاه فنا کردی؟ آخر به چه چیز او دل خوش کردی، به جمال و جوانیش؟! ثروتش؟! تا این جملات را از من شنید، دیدم رنگش تغییر کرد. این زنی که این همه با اخلاق بود با عصبانیت به من گفت: حیف تو نیست می‌خواهی بین من و اختلاف بیندازی. "هُنَّ لِباس لَکم وَ اَنتُم لباس لَهُنَّ» چون زن دید من خیلی جا خوردم و ناراحت شدم، خواست مرا دلداری دهد گفت: اصمعی! دنیا می‌گذرد، خواه وسط بیابان باشم، خواه در قصر. اصمعی! امروز گذشت. من که دربیابان بودم گذشت و اگر وسط قصر هم می‌بودم باز می‌گذشت. اصمعی! یک چیز نمی‌گذرد و آن است. من یک روایت از پیامبر اکرم شنیدم و می‌خواهم به آن عمل کنم. آن حضرت فرمود: نیمی از ایمان، و نیم دیگرش است. اصمعی! من در بیابان به بداخلاقی و تند خویی و شوهرم صبر می‌کنم و به جمال و جوانی و سلامتی که خدا به من عنایت فرمود، به این مرد می‌کنم که ایمانم شود. 📕کتاب ازدواج‌ و پند‌های زندگی 🍃❤️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ 📚 📚 ⚡️ ⚡️ 💠وقتى که حاتم طایى از دنیا رفت، برادرش خواست جاى او رابگیرد. 💠حاتم مکانى ساخته بود که هفتاد در داشت. هر کس از هر درى که مى خواست وارد مى شد و از او چیزى طلب مى کرد و حاتم به اوعطا مى کرد. 💠برادرش خواست در آن مکان بنشیند و حاتم بخشى کند! مادرش گفت: تو نمى توانى جاى برادرت را بگیرى، بیهوده خود رابه زحمت مینداز. 💠برادر حاتم توجه نکرد. مادرش براى اثبات حرفش، لباس کهنه اى پوشید و به طور ناشناس نزد پسرش آمد و چیزى خواست. وقتى گرفت از در دیگری رجوع کرد و باز چیزى خواست. برادر حاتم با اکراه به او چیزى داد. 💠مادرش این بار از در سوم بازآمد و چیزى طلب کرد، برادر حاتم با عصبانیت و فریاد گفت: تودوبار گرفتى و بازهم مى خواهى؟ عجب گداى پررویى هستى! 💠مادرش چهره خود را آشکار کرد و گفت: نگفتم تو لایق این کارنیستى؟ من یک روز هفتاد بار از برادرت به همین شکل چیزى خواستم و اوهیچ بار مرا رد نکرد. 💠 قانون زندگی٬ قانون باورهاست 💠 بزرگان زاده نمی‌شوند٬ ساخته می‌شوند... 👇 ☀️ امام صادق (علیه السلام): 💠 سخاوت آن است كه بى درخواست انجام گيرد، اما سخاوتى كه درمقابل درخواست باشد ناشی ازشرمندگی وبرای فرار از سرزنش است.. 📚 منبع: بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 68 ، ص357، ح 21 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📸خواص هندوانه🍉 🔸زرد : تصفیه خون، تنظیم فشار،تنظیم عملکردقلب،مفیدبرای کبد و کلیه،ضد سنگ کلیه و سرطان،کاهش سکته 🔸قرمز : کاهش وزن وسکته ، ضدعفونی کننده ، بهبودگردش خون و گوارش ، ضد سرطان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh