#آموزنده
☑️ هزار بار ارزش خوندن داره
ﭘﺪﺭ ﺯﺣﻤﺘﮑﺶ ﺩﺭ ﺩﻣﺎﯼ 50 ﺩﺭﺟﻪ ﺳﺨﺖ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻮﺩ
ﻭ ﭘﺴﺮ 26 ﺳﺎﻟﻪ ﺍﺵ ﺑﯽ ﺗﻮﺟﻪ ﻏﺮﻕ ﺩﺭ اينستاگرام ﺍﯾﻦ ﭘﺴﺖ ﺭﺍ ﮔﺬﺍﺷﺖ :
" ﺑﺴﻼﻣﺘﯽ ﻫﻤﻪ ﯼ ﭘﺪﺭﻫﺎ "... !
ﻣﺎﺩﺭ ﺍﺯ 5 ﺻﺒﺢ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﺎﻧﻪ .
ﻭﻟﯽ ﺩﺧﺘﺮﺵ لنگ ﻇﻬﺮ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻋﺖ ﺑﻌﺪ ﺩﺭ ﻓﯿﺲ ﺑﻮﮎ ﭘﺴﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ : ﻫﻤﻪ ﯼ ﻫﺴﺘﯽ ﺍﻡ ﻣﺎﺩﺭ ...!
ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﻟﺤﻈﻪ ﻣﺎﺩﺭ ﻭﺍﺭﺩ ﺍﺗﺎﻕ ﺩﺧﺘﺮ ﺷﺪ، ﺩﺧﺘﺮك ﺩﺍﺩ ﺯﺩ : ﻫﺰﺍﺭ ﺑﺎﺭ ﺑﻬﺖ ﮔﻔﺘﻢ ﺑﯽ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻧﯿﺎ ﺗﻮ ﺍﺗﺎﻗﻢ، ﻧﻤﯽ ﻓﻬﻤﯽ؟؟
ﺭﺍﺳﺘﯽ، ﭘﺴﺖ ﺩﺧﺘﺮ ﮐﻠﯽ ﻻﯾﮏ ﺧﻮﺭﺩ ...
ﻣﺮﺩ ﺗﺎﺑﻠﻮﯼ ﺧﺎﺗﻢ ﮐﺎﺭﯼ ﺷﺪﻩ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﺮﯾﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺭﻭﯼ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﻧﺼﺐ ﮐﺮﺩ ...
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﮔﻔﺖ : ﺣﺎﻝ ﺑﺮﺍﺩﺭﺕ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﺍﺳﺖ، ﭘﺮﺳﯿﺪﻩ ﺍﯼ ..؟
ﺑﺎ ﻋﺼﺒﺎﻧﯿﺖ ﮔﻔﺖ : ﺍﻻﻥ ﺣﻮﺻﻠﻪ ﻧﺪﺍﺭﻡ..
اما ! ﺭﻭﯼ ﺗﺎﺑﻠﻮ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩ :
«ﺑﯿﺎ ﺗﺎ ﻗﺪﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺑﺪﺍﻧﯿﻢ»!
آيا تا بحال !
ﻫﯿﭻ ﻓﮑﺮ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﯾﻢ ﮐﻪ ﺷﻌﺎﺭ ﻫﺎﯾﻤﺎﻥ ﺩﺭ ﺩﻧﯿﺎﯼ ﻣﺠﺎﺯﯼ، ﭼﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﺭﻓﺘﺎﺭﻣﺎﻥ ﺩﺭ ﻓﻀﺎﯼ ﺣﻘﯿﻘﯽ ﺷﺒﺎﻫﺖ ﺩﺍﺭﻧﺪ ؟؟
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
🍃⇨﷽
🌷حکایت
✨⇐ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ(ع) ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﺍی ﭘﺮﺳﻴﺪ:
ﺩﺭ ﻣﺪﺕ یک ﺳﺎﻝ ﭼﻘﺪﺭ ﻣﻴﺨﻮﺭی؟
ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ :
ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ
ﭘﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﺍی ﻛﺮﺩ...
ﻭ ﺳﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺑﻪ ﻫﻤﺮﺍﻫﺶ ﻧﻬﺎد!!!
✨⇐ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺖ یک ﺳﺎل...
ﺣﻀﺮﺕ ﺳﻠﻴﻤﺎﻥ ﺟﻌﺒﻪ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ
ﻛﻪ ﻓﻘﻂ یک ﻭ ﻧﻴﻢ ﺩﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺧﻮﺭﺩﻩ !!
ﭘﺲ ﺑﺎ ﺗﻌﺠﺐ ﺍﺯ ﻣﻮﺭﭼﻪ ﭘﺮﺳﻴﺪ ﭼﺮﺍ؟
✨⇐ﻣﻮﺭﭼﻪ ﮔﻔﺖ:
ﭼﻮﻥ وقتیکه ﻣﻦ ﺁﺯﺍﺩ ﺑﻮﺩﻡ ﺍﻃﻤﻴﻨﺎﻥ داشتم ﺧﺪﻭﺍﻧﺪ
ﺭﻭﺯی ﻣﺭﺍ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ ﻧﻤﻴﻜﻨﺪ...
ﻭلی وقتی ﺗﻮ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺟﻌﺒﻪ ﻧﻬﺎﺩی،
ﺑﻴﻢ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﻛﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﺮﺍ ﻓﺮﺍﻣﻮﺵ کنی!!
ﭘﺲ ﺩﺭ ﺧﻮﺭﺩﻧﻢ ﺍﺣﺘﻴﺎﻁ ﻛﺮﺩﻡ ﺗﺎ ﺑﺘﻮﺍﻧﻢ ﻳﻜﺴﺎﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻐﺬﻳﻪ كنم.........
💟← « بہ ما بپیونید » →
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
📚داستان کوتاه
مردی در کنار جاده دکه ای درست کرد و در آن ساندویچ می فروخت. چون گوشش سنگین بود، رادیو نداشت، چشمش هم ضعیف بود، بنابراین روزنامه هم نمی خواند. او تابلویی بالای سر خود گذاشته بود و محاسن ساندویچ های خود را شرح داده بود. خودش هم کنار دکه اش می ایستاد و مردم را به خریدن ساندویچ تشویق می کرد و مردم هم می خریدند. کارش بالا گرفت لذا او ابزار کارش را زیادتر کرد. وقتی پسرش از مدرسه نزد او آمد به کمک او پرداخت. سپس کم کم وضع عوض شد. پسرش گفت: پدر جان، مگر به اخبار رادیو گوش نداده ای؟ اگر وضع پولی کشور به همین منوال ادامه پیدا کند کار همه خراب خواهد شد و شاید یک کسادی عمومی به وجود می آید. باید خودت را برای این کسادی آماده کنی. پدر با خود فکر کرد هر چه باشد پسرش به مدرسه رفته به اخبار رادیو گوش می دهد و روزنامه هم می خواند پس حتماً آنچه می گوید صحیح است. بنابراین کمتر از گذشته نان و گوشت سفارش داده و تابلوی خود را هم پایین آورد و دیگر در کنار دکه خود نمی ایستاد و مردم را به خرید ساندویچ دعوت نمی کرد. فروش او ناگهان شدیداً کاهش یافت. او سپس رو به فرزند خود کرد و گفت: پسرجان حق با توست، کسادی عمومی شروع شده است. آنتونی رابینز یک حرف بسیار خوب در این باره زده که جالبه بدونید: اندیشه های خود را شکل ببخشید در غیر اینصورت دیگران اندیشه های شما را شکل می دهند. خواسته های خود را عملی سازید وگرنه دیگران برای شما برنامه ریزی می کنند.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
2.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
برای دقیقه های سرد چای دم کن ☕️
در فنجان ثانیه های تلخ شکـر بریـز🌸
شاید لحظه های دلخوشی آنقدر نباشد🍃
که فرصت حتی یک تبسم را🌸
به نگاهمان وصله بزنند 🌸🍃
اوقاتتون بخیر و شادی ☕️🌸😊
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌺 یک داستان ،یک پند
عالمی می گفت :
🔸 در ویلاباغ یکی از دوستان نشستهایم. روی بسیاری از درختهای گیلاس هنوز میوههایش مانده است و به رنگ سیاهی میروند. از پسر صاحب باغ میپرسم: چرا این گیلاسها، نعمتهای خدا را که رسیده است جمع نمیکنید؟
🔸میگوید: حوصله نداریم. میگویم: اجازه بده من چند نیازمند را بیاورم برای خودشان جمع کنند، سکوت میکند و تمایلی نشان نمیدهد.
❓ تعجب میکنم، میگویم: چرا رغبتی برای پیشنهاد من نداری؟!
🔸میگوید: در باغ ما دوستان باکلاس و سطح بالای زیادی از پدرم میآیند اگر همهٔ محصولات را جمع کنیم نوعی بیکلاسی است. تعجب میکنم، میپرسم: چرا؟! میگوید: چون آنان گمان میکنند ما به پول میوہهای باغ نیاز داشتهایم که همه را فروختهایم.... الله أکبر کبیراً کبیراً!
🔸سکوت میکنم چون کلامی برای گفتن در برابر این همه ظلمت شیطان در خود نمیبینم. به یاد این آیه میافتم:
🌸إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ ۖ وَكَانَ الشَّيْطَانُ لِرَبِّهِ كَفُورًا /همانا مبذّران و مسرفان برادران شیاطین هستند، و شیطان است که سخت کفران (نعمت) پروردگار خود کرد.
📖 سوره اسراء،۲۷
🔸 ️ولی گیج هستم چون کار اینها از اسراف و تبذیر هم فراتر رفته است و اسمی برای این کار نمیتوانم پیدا کنم. میگویم: خدایا! شیطان با ما چه میکند، قوم لوط باغهای خود را بر روی دیگران بستند و خودشان خوردند، انگار ما از قوم لوط هم فراتر رفتهایم که میوه روی درخت را حتی خودمان هم نمیخوریم....
❓پسرم میگوید: پدر! خدا ببین باغ را به چه بندگانی میدهد؟
🔸 میگویم: پسرم! این باغ را خدا به بندگانش نداده است، اگر خدا میداد در راه او میتوانستند و میبخشیدند، این باغ را شیطان به آنان بخشیده است و بزودی است با آن در هر دو دنیا آنان را گرفتار آتش کند. پسرم! بین ثروتی که از دنیا خدا به انسان میدهد با ثروتی که شیطان از راه حرام به انسان میرساند تا زندهای فرق بگذار!!!
🌹 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
#داستانهای_آموزنده
•✾📚 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
میان این همه سنگ دنیــا
آنکه گوهر میشود، دو خصلت دارد
اول آنکه شفــاف است کینــه نمی گیرد.
دوم آنکه تراشه ی زندگی را تاب می آورد...
دلت را به خدا بسپار...💖
#داستانهای_آموزنده
•✾@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨ #تشرفات
💠درمسیر کربلا بودم که ...
✍علامه حِلّی(ره) می گوید: شب جمعه ای به قصد زیارت امام حسین علیه السلام به سوی کربلا می رفتم، در حالی که تنها و سوار بر الاغ بودم و تازیانه ی کوچکی برای راندن مَرکب در دست داشتم. در بین راه عربی پیاده آمد و با من همراه و هم کلام شد. کم کم فهمیدم شخص دانشمندی است؛ وارد مسائل علمی شدیم، برخی از مشکلات علمی که داشتم از او پرسیدم، عجیب اینکه همه را پاسخ مناسب و دقیقی فرمود! متحیر شدم که او کیست؟ که این همه آمادگی علمی دارد؟!
در این حال به فکرم رسید از او بپرسم آیا این امکان وجود دارد که انسان حضرت صاحب الزمان (عجل الله فرجه) را ببیند؟ ناگهان بدنم را لرزشی گرفت و تازیانه از دستم افتاد. آن بزرگوار خم شد و تازیانه را در دستم گذاشت و فرمود: «چگونه صاحب الزمان را نمی توانی ببینی در حالی که اکنون دستِ او در دستِ توست»
💥پس از شنیدن این جمله، بی اختیار خود را از روی چهارپا بر زمین انداختم تا پای امام را ببوسم اما از شدّتِ شوق، بی هوش بر زمین افتادم... پس از اینکه به هوش آمدم کسی را ندیدم.
📚 عبقری الحسان، ج۲، ص۶۱
📚 منتخب الأثر، ج۲، ص۵۵۴
↶【به ما بپیوندید 】↷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
#ریحان🍃
گیاهی نشاط آور است. دم کرده 50 گرم ریحان که شیرین شده باشد
پس از هر غذا برای معالجه سردردهای میگرن و سردردهای عصبی مفید است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
1.1M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
⚠️ 13 اشتباه زندگی:
۱) خوشبختی به قیمت بدبختی دیگران
۲) نگرانی از مسائلی که خارج از کنترل شماست
۳) عدم حذف غیرممکن در زندگی
۴) ترس از ریسک کردن برای پیروزی
۵) محدود دیدن
۶) اهداف شما قربانی افکار دیگران
۷) فکر کردن به محدودیتها قبل از اقدام به عمل
۸) باز کردن ذهن به روی هر نوع فکر
۹) باور به شانس بد
۱۰) ندیدن عواقب و پیامدها
۱۱) در اندیشه گذشته ماندن
۱۲) سطحی نگری
۱۳) عبرت نگرفتن از شکست
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
3.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
هفت درس طلایی از مولانا :
.لطفا نظرتون را کامنت کنید
ممنون
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
1.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌼 #السلام علیک یا ابا صالح المهدی
ای نگاهت دوای هـــر دردی
آرزو می كنم كه بــــــرگردی
كاش من باخبر شـــوم روزی
لحظه ای بر دلم گـــذر كردی
زنده ام من به عشـق دیدارت
بسته جانم به روی زیبـــایت
منتــــظر مانده چشم گریانم
پس كجایی؟ دلم به قربــانت
🌼 این جمعه هم بی تو گذشت
🌼 ای یار غائب از نظر مولای من!
🌼 اللهم عجل لولیک الفرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
103K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
پروردگارا🤲
امشب از تو روحی وسیع
میخواهم
آنقدر که فراموش نکنیم
این تو هستی
که دلیل تمام لبخندها
شادیها خوشی ها و
اتفاقات زیبای زندگی ما
هستی
شبتون خدایی🌙💫✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh