eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الْجِبَالِ ✨فَقُلْ يَنْسِفُهَا رَبِّي نَسْفًا ﴿۱۰۵﴾ ✨و از تو در باره كوهها مى ‏پرسند ✨بگو پروردگارم آنها را در قيامت ✨ريز ريز خواهد ساخت (۱۰۵) 📚سوره مبارکه طه ✍آیه ۱۰۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
در روزگاران قدیم هر گاه مشتری به ظاهر پولداری وارد بعضی از دکان‌های زرگری می‌شد و از کم و کیف و عیار و بهای جواهر پرسشی می‌کرد، زرگر فوراً بهای جواهر مورد پرسش را چند برابر بهای واقعی آن اعلام می‌کرد و به شکلی (مانند علامت یا چشمک و فرستادن شاگردش)، زرگر مغازه همسایه را خبر می‌کرد تا وارد معرکه شود. زرگر دوم که به بهانه‌ای خود را نزدیک می‌کرد به مشتری می‌گفت که همان جواهر را در مغازه‌اش دارد و با بهای کمتری آن را می‌فروشد. بهای پیشنهادی زرگر همسایه کمتر از بهای زرگر اولی اما هنوز بسیار بالاتر از بهای اصلی جواهر بود. در این حال زرگر اولی جنگ و جدلی با زرگر دومی آغاز می‌کرد و به او دشنام می‌داد که: «داری مشتری مرا از چنگم در می‌آوری» و از این گونه ادعاها. زرگر دوم هم به او تهمت می‌زد که: «می‌خواهی چیزی را که این قدر می‌ارزد به چند برابر بفروشی و سر مشتری محترم کلاه بگذاری.» خلاصه چنان قشقرقی به راه می‌افتاد و جنگی درمی‌گرفت که مشتری ساده‌لوح که این صحنه را حقیقی تلقی می‌کرد بی‌اعتنا به سر و صدای زرگر اول، به مغازه زرگر دوم می‌ رفت و جواهر موردنظر را بدون کمترین پرسش و چانه‌ای از او می‌خرید و نتیجه آن بود که مشتری ضرر می‌کرد و دو زرگر، سود به دست آمده را میان خود تقسیم می‌کردند. این جنگ که یکی از حیله‌های برخی زرگران برای فریفتن مشتری و فروختن زیورآلات به او بوده است، رفته رفته از بازار طلافروشان فراتر رفته و در ادبیات فارسی به صورت اصطلاح درآمده است. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مرد فقیرى بود که همسرش از ماست کره مى گرفت و او آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت، آن زن کره ها را به صورت توپ های یک کیلویى در می آورد. مرد آنرا به یکى از بقالى های شهر مى فروخت و در مقابل مایحتاج خانه را مى خرید. روزى مرد بقال به اندازه کره ها شک کرد و تصمیم گرفت آنها را وزن کند. هنگامى که آنها را وزن کرد، اندازه هر کره ۹۰۰ گرم بود. او از مرد فقیر عصبانى شد و روز بعد به مرد فقیر گفت: دیگر از تو کره نمى خرم، تو کره را به عنوان یک کیلو به من مى فروختى در حالى که وزن آن ۹۰۰ گرم است. مرد فقیر ناراحت شد و سرش را پایین انداخت و گفت: ما ترازویی نداریم، بنابراین یک کیلو شکر از شما خریدیم و آن یک کیلو شکر شما را به عنوان وزنه قرار دادیم. مرد بقال از شرمندگی نمیدانست چه بگوید. یقین داشته باش که: به اندازه خودت برای تو اندازه گرفته می شود. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ناصرالدین شاه در بازدید از اصفهان با کالسکه سلطنتی از میدان کهنه عبور می‌کرد که چشمش به ذغال‌فروشی افتاد. مرد ذغال‌فروش فقط یک شلوارک به پا داشت و مشغول جدا کردن ذغال از خاکه ذغال‌ها بود و در نتیجه گرد ذغال با بدن عرق کرده و عریان او منظره وحشتناکی را بوجود آورده بود. ناصرالدین‌شاه سرش را از کالسکه بیرون آورده و ذغال‌فروش را صدا کرد. ذغال فروش بدو آمد جلو و گفت: «بله قربان.» ناصرالدین شاه با نگاهی به سر تا پای او گفت: «جنهم بوده‌ای؟» ذغال فروش زرنگ گفت: «بله قربان!» شاه از برخورد ذغال‌فروش خوشش آمده و گفت: «چه کسی را در جهنم دیدی؟» ذغال‌فروش حاضرجواب گفت: «اینهائیکه در رکاب اعلاحضرت هستند همه را در جهنم دیدم.» شاه به فکر فرورفته و بعد از مکث کوتاهی گفت: «مرا آنجا ندیدی؟» ذغال‌فروش فکر کرد اگر بگوید شاه را در جهنم دیده که ممکن است دستور قتلش صادر شود، اگر هم بگوید که ندیدم که حق مطلب را اداء نکرده است. پس گفت: «اعلاحضرتا، حقیقش این است که من تا ته جهنم نرفتم!» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
همنشینی با نادان ! خواجه نظام الملک وزیر ملکشاه سلجوقی به عللی به زندان افتاد. بعد از مدتی نظام حکومت دچار آشفتگی شد و مجددا از او خواستند به شغل سابق خود برگردد. خواجه فرمان را قبول نکرد و زندان و گوشه گیری را به وزارت ترجیح داد. دربار ملکشاه دنبال چاره ای بودند تا خواجه را راضی به قبول شغل سابقش کنند. در این بین شخصی گفت خواجه دانشمند است و هیچ چیز برای او بدتر از همنشینی با انسان نادان نیست. پس فکری کردند و چوپانی که گله ای را به سبب سهل انگاری و نادانی به باد داده بود و در زندان به سر میبرد به نزد خواجه فرستادند. خواجه مشغول خواندن قرآن بود. چوپان وارد شد وجلو خواجه نشست. ساعتی به او نگریست و بعد حالش منقلب شد و شروع به گریه کرد. خواجه گمان کرد تازه وارد عارفی است آشنا به معارف قران. رو به چوپان کرد و پرسید: چرا گریه میکنی؟ چوپان آهی کشید و گفت: داغ مرا تازه کردی. خواجه گفت: چرا؟ چوپان گفت: من بزی داشتم که پیشاهنگ گله من بود و ریشش هم رنگ و اندازه ریش شما بود و هروقت علف میخورد مثل ریش شما که موقع خواندن تکان میخورد، تکان تکان میخورد. برای همین یاد بزم افتادم و دلم سوخت. خواجه با شنیدن این سخن حساب کار دستش آمد واز شدت ناراحتی کاغذ و قلم طلبید و به حاکم نوشت: صد سال به کُند و بند زندان بودن در روم و فرنگ با اسیران بودن صد قافله قاف را به پا فرسودن بهتر که دمی همدم نادان بودن و مجددا قبول وزارت کرد و به سر شغل سابق برگشت. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گویند روزی پادشاهی این سوال برایش پیش می آید و می خواهد بداند که نجس ترین چیزها در دنیای خاکی چیست. برای همین کار وزیرش را مامور میکند که برود و این نجس ترین نجس ترینها را پیدا کند و درصورتی که آنرا پیدا کند و یا هر کسی که بداند تمام تخت و تاجش را به او بدهد.  وزیر هم عازم سفر می شود و پس از یکسال جستجو و پرس و جو از افراد مختلف به این نتیجه رسید که با توجه به حرفها و صحبتهای مردم باید پاسخ همین مدفوع آدمیزاد اشرف باشد.  عازم دیار خود می شود در نزدیکی های شهر چوپانی را می بیند و به خود می گوید بگذار ازاو هم سؤال کنم شاید جواب تازه ای داشت بعد از صحبت با چوپان، او به وزیر می گوید من جواب را می دانم اما یک شرط دارد و وزیر نشنیده شرط را می پذیرد چوپان هم می گوید تو باید مدفوع خودت را بخوری وزیر آنچنان عصبانی می شود که می خواهد چوپان را بکشد ولی چوپان به او می گوید تو می توانی من را بکشی اما مطمئن باش پاسخی که پیدا کرده ای غلط است تو این کار را بکن اگر جواب قانع کننده ای نشنیدی من را بکش.  خلاصه وزیر به خاطر رسیدن به تاج و تخت هم که شده قبول می کند و آن کار را انجام می دهد سپس چوپان به او می گوید: " کثیف ترین و نجس ترین چیزها طمع است که تو به خاطرش حاضر شدی آنچه را فکر می کردی نجس ترین است بخوری" !!!! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
خر ما از کُرّگی دم نداشت مردی خری را دید که در گِل مانده بود . رفت تا صاحب خر را یاری کند . کمک کرد و زور زد . نمی‌دانست کجای خر را بگیرد و زور بزند . یک بار سرش و یک بار دمش و بار دگر پای خر را می‌کشید . از بخت بد وقتی دم خر را کشید ؛ دم کنده شد . صاحب خر تاوان خواست. مرد یاری رسان که دید گرفتار شده به کوچه‌ای گریخت که بن بست بود. خود را به خانه‌ایی انداخت. زن بارداری آنجا بود با دیدن مرد گریزان ترسید و بار بینداخت ( سقط جنین کرد.) شوهر زن باردار نیز با او هم آواز شد و در پی مرد نهاد.مردِ گریزان بر بام خانه‌ای دوید. راهی نیافت، از بام به کوچه‌ایی جهید که در آن پزشکی خانه داشت.جوانی پدر بیمارش را به انتظار نوبت در سایه دیوار خوابانده بود؛ مرد بر آن پیر بیمار فرود آمد، چنان که بیمار در جای بمُرد. پدر مُرده نیز به آن دو نفر پیوست . مَرد، هم چنان گریزان، در پیچ کوچه با مردی یهودی سینه به سینه شد و بر زمینش افکند.پاره چوبی در چشم یهودی رفت و او را کور کرد. او نیز نالان و خونریزان به گروه دنبال کنندگان پیوست .مردگریزان، به ستوه از این همه، خود را به خانه قاضی افکند و گفت : ” پناه به تو می‌برم. “. قاضی در آن ساعت با زنی شاکیه خلوت کرده بود. چون رازش فاش دید، چاره رسوایی را در جانبداری از او یافت و دنبال کنندگان را به درون فراخواند .نخست از رهگذر کور شده پرسید . گفت : این مرد یک چشم مرا نابینا کرده است. قصاص می‌خواهم . قاضی گفت : دیه مسلمان بر یهودی نیم است. باید آن چشم دیگرت را نیز نابینا کند تا بتوان از او یک چشم برکند ! و چون یهودی سود خود را در انصراف از شکایت دید، به پنجاه دینار جریمه محکومش کرد .جوانِ پدر مرده را پیش خواند .گفت : این مرد از بام بلند روی پدر بیمار من افتاد و او را درجا کشت . برای قصاص آمده‌ام.قاضی گفت : پدرت بیمار بوده است، و ارزش زندگی بیمار نیمی از ارزش فرد سالم است.حکم این است که پدر او را زیر همان دیوار بگذاریم و تو بر او فرود آیی، چنان که نیمه‌ای جانش را بستانی . و جوان پدر مُرده را نیز که مصلحت در گذشت دیده بود، به پرداخت سی دینار جریمه شکایت بی مورد محکوم کرد . وقتی نوبت به شوهر آن زن رسید که از ترس بار افکنده بود، گفت: قصاص شرعاً هنگامی روا است که راهِ جبران از دست رفته بسته باشد. می‌توان آن زن را به حلال در عقد ازدواج این مرد کرد تا کودکِ از دست رفته را جبران کند. باید زنت را طلاق دهی.مرد بینوا فریاد برآورد و با قاضی ستیزه می‌کرد، که ناگاه صاحب خر برخاست و به جانب در دوید . قاضی با صدای بلند گفت : هان ! بایست که اینک نوبت تو رسید .صاحب خر با ترس و لرز گفت : شکایتی ندارم . می‌خواهم بروم چند شاهد بیاورم که خر من از کُرگی دم نداشته است . @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
روزی دُم یک روباه در حادثه‌ای قطع شد. روباه‌های گروه پرسیدند دم‌ات چه شد؟ چون روباه‌ها از نسلی مکار می‌باشند، گفت خودم قطع‌اش کردم گفتند چرا؟ این که بسیار بد است و معلوم می‌شود. روباه گفت: خیر! حالا آزادم و سبک. احساس راحتی می‌کنم! وقتی راه می‌روم فکر می‌کنم که دارم پرواز می‌کنم. یک روباه دیگر که بسیار ساده بود، رفت و دُم خود را قطع کرد. چون درد شدیدی داشت و نمی‌توانست تحمل کند، نزد روباه اولی رفت و گفت: برادر تو که گفته بودی سبک شده‌ام و احساس راحتی می‌کنم ، من‌ که بسیار درد دارم! روباه اولی گفت: صدایش را درنیاور اگر نه تمام روز روباه‌های دیگر به ما می‌خندند! هر لحظه ابراز خشنودی کن و افتخار کن تا تعداد ما زیاد شود؛ وگر نه تمام عمر مورد تمسخر دیگران قرار خواهیم گرفت همان بود که تعداد دم‌بریده‌ها آن‌قدر زیاد شد که بعداً به روباه‌های دم‌دار می‌خندیدند. ✍وقتی در یک جامعه افراد مفسد، دزدها اختلاس‌گرها و خلافکارها زیاد می‌شوند آنگاه به افراد باشرف و باعزت می‌خندند. گاهی هم آن‌ها را دیوانه می‌دانند!! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
دکتر ویکتور فرانکل از معدود کسانی بود که موفق شد از زندان آشويتس در لهستان، معروف به قتلگاه آدم‌سوزی زنده بیرون آید. او در نامه‌ا‌‌ی‌ خطاب به معلمان سراسر جهان برای تمام تاریخ این گونه می‌نویسد: چشمان من چیزهایی دیده است که چشم هیچ انسانی نباید ببیند؛ من اتاق‌های گازی را ديدم كه توسط بهترين مهندسين طراحی می‌شدند؛ من پزشكان ماهری را ديدم كه کودکانی معصوم و بی‌‌گناه را براحتی مسموم می‌كردند؛ من پرستارانی کاربلد را دیدم ‌که انسان‌ها را با تزریق یک آمپول به قتل می‌رسانند؛ من فارغ‌‌التحصیلان دانشگاهی را دیدم که می‌توانستند انسان دیگری را در آتش بسوزانند. و مجموع این دلایل مرا به آموزش مشکوک کرد! از شما تقاضا می‌کنم که تلاش کنید قبل از تربیتِ دانش‌آموزان‌تان، به عنوان یک دکتر یا یک مهندس، از آن‌ها یک انسان بسازید تا روزی تبدیل به جانوران روانی دانشمند نشوند! پزشک یا مهندس شدن کار چندان دشواری نيست و هرکسی می‌تواند با چند سال تلاش به آن برسد اما به دانش‌آموزان خود بیاموزید که بهترین و بزرگترين ثروت هرکدام از آن‌ها "انسانیت" است كه با هيچ مدرک تحصیلی در جهان قابل مقايسه نيست... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
پودرسنجدباهسته برای پوکی استخوان وتقویت استخوانها مفیداست وبخاطرغنی بودن املاح کلسیم ومنیزیم میباشد 1قاشق پودر سنجد1قاشق عسل1لیوان شیر بعد از شام میل شود... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ⛱شش آیین زندگی: قبلِ دعا ایمان داشته باش قبلِ صحبت کردن گوش کن قبلِ خرج کردن به‌دست بیار قبلِ نوشتن فکر کن قبلِ از تسلیم شدن تلاش کن و قبلِ مُردن زندگی کن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
چشمی که دریا میشود شبهای جمعه ⚜مهمان زهرا(س)میشود شبهای جمعه ⚜گرچه گنه کارم ولی با دست زهرا ⚜این نامه امضاء میشود شبهای جمعه @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🥀🍂 فاطمه امشب به سامرّا عزا برپا کند دیده را یاد امام عسکری دریا کند ای خوش آن چشمی که امشب با امام عصر خود خون دل جاری به رخ در مرگ آن مولا کند (ع) 🏴 🥀🍃@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
قبل از خواب همه را ببخش ... و به خــــــدا بسپار بعد بخواب... برای شروع یک روز نو باید آرام و سبک باشی... بار سنگین اشتباهات اطرافیان را بر دوش نگیر... ✨💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🥀الهی به امیدتو اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن خدایا، ولىّ‏ ات حضرت حجّة بن الحسن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ كه درودهاى تو بر او و بر پدرانش باد فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ در این لحظه و در تمام لحظات وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً سرپرست و نگاهدار و راهبر و یارى‌گر وَ دَلِیلًا وَ عَیْناًحَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً و راهنما و دیدبان باش، تا او را به صورتى كه خوشایند اوست ساكن زمین گردانیده، وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلاً و مدّت زمان طولانى در آن بهره مند سازى 🤲 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برعسکری آن نور ولایت صلوات   بر آن گلِ گلزار  رسالت صلوات خواهی که خدا گناہ تو عفو کند بفرست بر آن روح کرامت صلوات  اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ▪فرارسیدن سالروز شهادت امام حسن عسکری علیه السلام بر صاحت مقدس امام زمان (عج) و شیعیان آن حضرت تسلیت باد.▪️ ‎‌‌‌‌‌ ‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 السلام علیک یا بقیه الله سلام آقا دوباره جمعه و این جمعه آقا سوگواری ز داغ هجر بابا بی قراری گرفتی سر به زانوی غم و قطره قطره اشک چشمت می شماری 🥀 آجرک الله یا صاحب الزمـان 💙اللهم عجل لولیک الفرج🤲 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋🌸 🌹خوش بادنسیمے ڪه زایوانِ توباشد 🌻شاداسٺ هرآن کس ڪه پریشانِ تو باشد 🌹ای ڪاش ڪه صدبار زعشقِ توبمیرم 🌻هربارسرم بر روے دامانِ تو باشد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ الْحَمْدُ للّهِ رَبِّ الْعَالَمِينَ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ ،مَالِكِ يَوْمِ الدِّينِ إِيَّاكَ نَعْبُدُ وإِيَّاكَ نَسْتَعِين اهدِنَا الصِّرَاطَ المُستَقِيم صِرَاطَ الَّذِينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم غَيرِ المَغضُوبِ عَلَيهِمْ وَلاَ الضَّالِّينَ 🎙تلاوت سوره «حمد» توسط قاری ممتاز قرآن کریم «محمدجواد هاشمی» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ٢٣ مهر ماه ١۴۰۰ 🌞اذان صبح: ٠۴.۴۸ ☀️طلوع آفتاب: ٦.١۱ 🌝اذان ظهر: ١١.۴۹ 🌑غروب آفتاب: ١٧.۲۷ 🌖اذان مغرب: ١٧.۴۵ 🌓نیمه شب شرعی: ٢٣.٠۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
۰۰۰۰☝️ اللهم صل علی محمدوال محمد... ذکر روز جمعــه... صـد مرتبـه... 🍃 : ،،پس ازنمازظهرجمعه 🌺دورکعت نماز گذارد و درهر رکعت بعد از حمد ۷ توحید بخواند 🍃 ،100مرتبه 🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ این ذکر بهترین داروی ،معنوی است 📚 مفاتیح الجنان أَلَا بِذِڪْرِ اللَّهِ تَطْمَئِـنُّ الْقُلُــوبُ 🏴شهادت امام حسن عسکری ع تسلیت باد🏴 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️ ❇️متن زیارت امام حسن عسکری(ع) السَّلامُ عَلَيْكَ يَا مَوْلايَ يَا أَبَا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْهَادِيَ الْمُهْتَدِيَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَوْلِيَائِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ اللَّهِ وَ ابْنَ حُجَجِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا صَفِيَّ اللَّهِ وَ ابْنَ أَصْفِيَائِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَلِيفَةَ اللَّهِ وَ ابْنَ خُلَفَائِهِ وَ أَبَا خَلِيفَتِهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَئِمَّةِ الْهَادِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْأَوْصِيَاءِ الرَّاشِدِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عِصْمَةَ الْمُتَّقِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا إِمَامَ الْفَائِزِينَ السلامُ عَلَيْكَ يَا رُكْنَ الْمُؤْمِنِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا فَرَجَ الْمَلْهُوفِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَارِثَ الْأَنْبِيَاءِ الْمُنْتَجَبِينَ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا خَازِنَ عِلْمِ وَصِيِّ رَسُولِ اللَّهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا الدَّاعِي بِحُكْمِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّاطِقُ بِكِتَابِ اللَّهِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا حُجَّةَ الْحُجَجِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا هَادِيَ الْأُمَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا وَلِيَّ النِّعَمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا عَيْبَةَ الْعِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا سَفِينَةَ الْحِلْمِ السَّلامُ عَلَيْكَ يَا أَبَا الْإِمَامِ الْمُنْتَظَرِ الظَّاهِرَةِ لِلْعَاقِلِ حُجَّتُهُ وَ الثَّابِتَةِ فِي الْيَقِينِ مَعْرِفَتُهُ الْمُحْتَجَبِ عَنْ أَعْيُنِ الظَّالِمِينَ وَ الْمُغَيَّبِ عَنْ دَوْلَةِ الْفَاسِقِينَ وَ الْمُعِيدِ رَبُّنَا بِهِ الْإِسْلامَ جَدِيداً بَعْدَ الانْطِمَاسِ ، وَ الْقُرْآنَ غَضّاً بَعْدَ الانْدِرَاسِ أَشْهَدُ يَا مَوْلايَ أَنَّكَ أَقَمْتَ الصَّلاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ دَعَوْتَ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ أَسْأَلُ اللَّهَ بِالشَّأْنِ الَّذِي لَكُمْ عِنْدَهُ أَنْ يَتَقَبَّلَ زِيَارَتِي لَكُمْ وَ يَشْكُرَ سَعْيِي إِلَيْكُمْ وَ يَسْتَجِيبَ دُعَائِي بِكُمْ وَ يَجْعَلَنِي مِنْ أَنْصَارِ الْحَقِّ وَ أَتْبَاعِهِ وَ أَشْيَاعِهِ وَ مَوَالِيهِ وَ مُحِبِّيهِ وَ السَّلامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ. اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى سَيِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ وَ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيٍّ الْهَادِي إِلَى دِينِكَ وَ الدَّاعِي إِلَى سَبِيلِكَ عَلَمِ الْهُدَى وَ مَنَارِ التُّقَى وَ مَعْدِنِ الْحِجَى وَ مَأْوَى النُّهَى وَ غَيْثِ الْوَرَى وَ سَحَابِ الْحِكْمَةِ وَ بَحْرِ الْمَوْعِظَةِ وَ وَارِثِ الْأَئِمَّةِ وَ الشَّهِيدِ عَلَى الْأُمَّةِ الْمَعْصُومِ الْمُهَذَّبِ وَ الْفَاضِلِ الْمُقَرَّبِ وَ الْمُطَهَّرِ مِنَ الرِّجْسِ الَّذِي وَرَّثْتَهُ عِلْمَ الْكِتَابِ وَ أَلْهَمْتَهُ فَصْلَ الْخِطَابِ وَ نَصَبْتَهُ عَلَماً لِأَهْلِ قِبْلَتِكَ وَ قَرَنْتَ طَاعَتَهُ بِطَاعَتِكَ وَ فَرَضْتَ مَوَدَّتَهُ عَلَى جَمِيعِ خَلِيقَتِكَ اللَّهُمَّ فَكَمَا أَنَابَ بِحُسْنِ الْإِخْلاصِ فِي تَوْحِيدِكَ وَ أَرْدَى مَنْ خَاضَ فِي تَشْبِيهِكَ وَ حَامَى عَنْ أَهْلِ الْإِيمَانِ بِكَ فَصَلِّ يَا رَبِّ عَلَيْهِ صَلاةً يَلْحَقُ بِهَا مَحَلَّ الْخَاشِعِينَ وَ يَعْلُو فِي الْجَنَّةِ بِدَرَجَةِ جَدِّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ بَلِّغْهُ مِنَّا تَحِيَّةً وَ سَلاماً وَ آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ فِي مُوَالاتِهِ فَضْلا وَ إِحْسَانا وَ مَغْفِرَةً وَ رِضْوَاناً إِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظِيمٍ وَ مَنٍّ جَسِيمٍ. ✳ متن صلوات خاصه بر امام حسن عسکری (ع ) اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدٍ الْبَرِّ التَّقِيِّ الصَّادِقِ الْوَفِيِّ النُّورِ الْمُضِي‏ءِ خَازِنِ عِلْمِكَ وَ الْمُذَكِّرِ بِتَوْحِيدِكَ وَ وَلِيِّ أَمْرِكَ وَ خَلَفِ أَئِمَّةِ الدِّينِ الْهُدَاةِ الرَّاشِدِينَ وَ الْحُجَّةِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا فَصَلِّ عَلَيْهِ يَا رَبِّ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَصْفِيَائِكَ وَ حُجَجِكَ وَ أَوْلادِ رُسُلِكَ يَا إِلَهَ الْعَالَمِينَ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳▪️🔳
💚 امام حسن عسکری(ع): با دوست و دشمن خوش گفتار وخوش برخورد باشید. با دوستان بعنوان یک وظیفه و با مخالفین برای مدارا و جذب ایشان به اسلام. 🔅 🔸 شيعَةُ عَلِيٍّ عليه السلام هُمُ الَّذينَ يُؤثِرونَ إخوانَهُم عَلى أنفُسِهِم ولَو كانَ بِهِم خَصاصَةٌ . 🔹شيعيان على عليه السلام، آن كسانى‌اند كه برادرانشان را بر خودشان مقدّم مى‌دارند، هرچند خودشان نيازمند باشند . 📚التفسير المنسوب إلى الإمام العسكري عليه السلام : ص ٣١٩ ح ١٦١ 🍃◼️🍃◼🍃 💚 امام حسن عسکری (ع): بهترین برادران توکسی است که گناه (و کوتاهی) تو را نسبت به خودش فراموش کند. 📚 بحارالانوار،ج ۷۵،ص۳۷۷ ▪اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا ▪ اَبَا الاِْمامِ الْمُنْتَظَرِ ▪یا امام الحسن العسکری 💚 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ ▪ شهادت امام حسن عسکری تسلیت باد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲 ویژه شهادت امام حسن عسکری (ع) سامرا باز عزا گرفته بوی کرب و بلا گرفته عرش خدا شده سیاه‌پوش دل فرشته‌ها گرفته... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
⚫️ماجرای آن ماهی‌ که از اعماق زمین به دست یار امام حسن عسکری(ع) رسید ابوجعفر طبری نقل کرد: روزی در محضر پر فیض امام حسن عسکری(ع) نشسته بودم، از حضرت تقاضا کردم و عرضه داشتم : یا بن رسول‌اللّه! چنانچه ممکن باشد یک معجزه خصوصی برای من ظاهر سازید؟ تا آن را برای دیگر برادران و دوستان هم مطرح کنم، امام(ع) فرمود: ممکن است طاقت نداشته باشی و از عقیده خود دست برداری، به همین جهت سه بار سوگند یاد کردم بر اینکه من ثابت و استوار خواهم ماند. پس از آن ناگهان متوجّه شدم که حضرت زیر سجّاده خود پنهان شد و دیگر او را ندیدم، چون لحظه‌ای از این حادثه گذشت، حضرت ظاهر شد و یک ماهی بزرگی را که در دست خود گرفته بود به من فرمود: این ماهی را از عمق دریا آورده‌ام و من آن ماهی را از حضرت گرفتم و رفتم با عده‌ای از دوستان طبخ کرده و همگی از آن ماهی خوردیم که بسیار لذیذ بود 📚چهل داستان و چهل حدیث از امام حسن عسکری(ع)، عبدالله صالحی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ─┅═ೋ❅♡◇ ♡❅ೋ═┅─