حکایت کنند مرد عیالواری به خاطر نداری سه شب گرسنه سر بر بالین گذاشت.
همسرش او را تحریک کرد به دریا برود،
شاید خداوند چیزی نصیبش گرداند.
مرد تور ماهیگری را برداشت و به دریا زد تا نزدیکی غروب تور را به دریا می انداخت و جمع میکرد ولی چیزی به تورش نیفتاد.
قبل از بازگشت به خانه برای آخرین بار تورش را جمع کرد و یک ماهی خیلی بزرگ به تورش افتاد.
او خیلی خوشحال شد و تمام رنجهای آن روز را از یاد برد.
او زن وفرزندش را تصور میکرد که چگونه از دیدن این ماهی بزرگ غافلگیر می شوند؟
همانطور که در سبزه زارهای خیالش گشت و گزاری میکرد،
پادشاهی نیز در همان حوالی مشغول گردش بود.
پادشاه رشته ی خیالش را پاره کرد و پرسید در دستت چیست؟
او به پادشاه گفت که خداوند این ماهی را به تورم انداخته است،
پادشاه آن ماهی را به زور از او گرفت و در مقابل هیچ چیز به او نداد و حتی از او تشکر هم نکرد.
او سرافکنده به خانه بازگشت چشمانش پر از اشک و زبانش بند آمده بود.
پادشاه با غرور تمام به کاخ بازگشت و جلو ملکه خود میبالید که چنین صیدی نموده است.
همانطور که ماهی را به ملکه نشان میداد، خاری به انگشتش فرو رفت،درد شدیدی در دستش احساس کرد سپس دستش ورم کرد و از شدت درد نمیتوانست بخوابد...
پزشکان کاخ جمع شدند و قطع انگشت پادشاه پیشنهاد نمودند، پادشاه موافقت نکرد و درد تمام دست تا مچ و سپس تا بازو را فرا گرفت و چند روز به همین منوال سپری گشت.
پزشکان قطع دست از بازو را پیشنهاد کردند و پادشاه بعداز ازدیاد درد موافقت کرد.
وقتی دستش را بریدند از نظر جسمی احساس آرامش کرد ولی بیماری دیگری به جانش افتاد...
پادشاه مبتلا به بیماری روانی شده بود و مستشارانش گفتند که او به کسی ظلمی نموده است که این چنین گرفتار شده است.
پادشاه بلافاصله به یاد مرد ماهیگیر افتاد و دستور داد هر چه زودتر نزدش بیاورند.
بعد از جستجو در شهر ماهیگیر فقیر را پیدا کردند و او با لباس کهنه و قیافه ی شکسته بر پادشاه وارد شد.
پادشاه به او گفت:
-آیا مرا میشناسی...!؟
-آری تو همان کسی هستی که آن ماهی بزرگ از من گرفتی.
-میخواهم مرا حلال کنی.
-تو را حلال کردم.
-می خواهم بدانم بدون هیچ واهمه ای به من بگویی که وقتی ماهی را از تو گرفتم، چه گفتی ؟
گفت به آسمان نگاه کردم و گفتم :
پروردگارا!
او قدرتش را به من نشان داد،
تو هم قدرتت را به او نشان بده!
این داستان تاریخی یکی از زیباترین سلاحهای روی زمین را به ما معرفی میکند، این سلاح سلاح دعا است!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
آنجا که کنیز رقاصه ، عابد ساجد می شود❗️
امام موسی بن جعفر(ع ) را هارون رشید با طرز بدی از مدینه به بغداد آورد و زندانی کرد و هر کاری کرد که امام تابع او شود ، امام (ع ) قبول نکرد . سرانجام برای این که قوه شهوانی امام را برانگیزد و بعدا امام را (نعوذ بالله ) رسوا کند ، یکی از کنیزهای رقاصه و زیباروی خود را به عنوان خدمتگزار به زندان فرستاد و از طرفی یکی از خادمان خود را ماءمور کرد تا گزارش بر خورد آن کنیز زیباروی را با امام (ع ) برایش شرح دهد .
کنیز اول که رفت با حالات زنانه و عشوه گری مخصوص خود همانطور که ماءمور بود خواست دل امام را برباید اما . . . روزی ماءمور خلیفه به زندان آمد و دید کنیز به سجده افتاده و با حال خاصی می گوید : قدوس سبحانک سبحانک ای خدا تو از هر عیبی پاک و منزهی و سر از سجده بر نمی دارد . ماءمور این جریان را به هارون گزارش داد . هارون دستور داد کنیز را نزدش آوردند .
در حالی که به آسمان می نگریست و بدنش به لرزه در آمده بود ، هارون گفت : چگونه هستی ؟ حالت چطور است ؟
کنیز گفت : من در زندان کنار امام ایستاده بودم . او شب و روز به نماز و عبادت مشغول بود و تسبیح خدا می گفت و به من اعتنایی نمی کرد و . . . مقام والای او مرا تحت تاءثیر قرار داد ، به سجده افتادم و تسبیح خدا می گفتم که این ماءمور آمد و مرا به اینجا آورد . هارون او را تهدید کرد که جریان را به کسی نگوید ، اما او در هر فرصتی از عبادت بنده صالح خدا امام هفتم سخن می گفت و آنچنان منقلب شده بود که همواره در یاد خدا بود تا چند روز قبل از شهادت امام هفتم (ع ) از دنیا رفت.
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#داستان_کوتاه_آموزنده
🔴این متن عالیه با اوضاع الانمون کاملا همخوانی داره!!😂👌
در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند. یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند! برای همین سکه ای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد. پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قوی ترین سمی که داشت را خرید و به همسایه اش داد تا بخورد.
همسایه دوم سم را سرکشید و به خانه اش رفت. قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم آماده بگذارند کنار حوض. او همینکه به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هر چه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معده اش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید.
صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایه اش رفت و گفت: من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت که از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
همسایه اول هرروز میشنید که مرد همسایه که در تدارک تهیه سم است!!! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد. با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد. کم کم نگرانی و ترس همه ی وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند. شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه ی همسایه میشنید دلهره اش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت. هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربه ای بود که در نظرش سم را مهلک تر میکرد.
روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود!!
🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. کرونا یا هر بیماری دیگری مادامیکه روحیه ی ما شاداب و سرزنده باشد قوی نیست. خیلی ها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.لطفا خبرهای بد را نشر ندهیم و تلاشمان فقط آگاهی دادن در مورد پیشگیری و درمان باشد.
یک عزم همگانی برای عبور از این بحران لازم است. بیایید خودمان به فکر باشیم و فقط اخبار و اطلاعات درست را نشر دهیم.
برای شروع همین متن را برای دیگرانی که دوستشان داریم بفرستیم🌹🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🕎گل گاو زبان معجزه دارويي !👌🏻
▫️دارا بودن مقادير زياد كلسيم و پتاسيم
▫️آرامش بخش
▫️خواص ضد سرطان به دليل داشتن آلكوالوئيد
▫️ضد حساسيت، ضد رماتيسم و ضد التهاب
▫️تصفیه كننده خون
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
❣دقایقی را که به عیب جویی،
دیگران می گذرانیم،
اگر صرف،
اندیشیدن به عیبهای خود کنیم،
فایده های زیادی می بریم،
که کوچکترین آن خودشناسی است❣
️ ❅•| |•❅
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
19.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یا دافع البلاء ، دفع بلا کن🤲
دردهامون رو خودت بازم دوا کن😔
#شب_جمعہ✨
#شب_زیارتےارباب_بےڪفݧ 💚
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله 💚
#اللهم_ارزقنا_کربلا 🤲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#یا_ابا_عبدالله
ﺑﻨﺪﻩ ﺭﺍ ﻧﯿﺴﺖ ﺳَﺮِ ﭼﻮﻥ ﻭ ﭼﺮﺍ ﺑﺎ ﺍﺭﺑﺎب
ﺟﺎﻡ ﺯﻫﺮﻡ ﺑﺪﻫﯽ ﺟﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﻮﺳﻢ
#حتما_حتما_ببینید
#شبتونحسینی✨
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یک دعای ساده اما بزرگ
🌷خدا را در تمام لحظه هاتون
🌸برای تمام غم ها
🌷و شادی هاتون آرزومندم
🌸که ناراحتی تون تمام بشه
🌷و شادیها تون بی پایان باشد
🌸بسم الله الرحمن الرحیم
🌷الهی به امیدتو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام
🌹 #روز_زیباتون_بخیر
جمعه تون پربرکت با صلوات
بر حضرت محمد ص و آل محمد
🌹اللهمَّ صَلِّ علُى مٌحُمٌدِِ
🌹وَالُ مٌحُمٌدِ وعجل فرجهم
در پناه #امام_زمان_عج
روز و روزگارتون پر از نعمت
و خیر و برکت و سعادت
🌹 #آدینهتونمزینبهظهورمولا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❣ #سلام_امام_زمانم❣
🌼کاش این جمعه
✨دل عرش چراغان بشود
🌼یوسفِ آل علی راهی کنعان بشود
🌼بانگِ جاء الحقِ
✨جبریل بپیچد به فلک
🌼آسمان قاریِ این آیۀ قرآن بشود
🌼تشنه ی بارش
✨یک لحظه نگاهش هستیم
🌼دیده بایدکه پُراز حضرت باران
بشود
❤️الّلهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَج❤️
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تدبردرقرآن
💌 خدا به هر کسی اندازه توانش تکلیف میکنه! یعنی چی؟ یعنی اینکه الان هر مشکلی که داری رو میتونی حل کنی! 💪
💎وَلَا نُكَلِّفُ نَفْسًا إِلَّا وُسْعَهَا وَلَدَيْنَا كِتَابٌ يَنطِقُ بِالْحَقِّ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ
🌺🌿ﻭ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺭﺍ ﺟﺰ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮔﻨﺠﺎﻳﺶ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺗﻜﻠﻴﻒ ﻧﻤﻰ ﻛﻨﻴﻢ ، ﻭ ﻧﺰﺩ ﻣﺎ ﻛﺘﺎﺑﻲ [ ﭼﻮﻥ ﻟﻮﺡ ﻣﺤﻔﻮﻅ ] ﺍﺳﺖ ﻛﻪ [ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻓﺮﻳﻨﺶ ﻭ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ]ﺑﻪ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﻭ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﺳﺨﻦ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ ، ﻭ ﺁﻧﺎﻥ [ ﺩﺭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﻭ ﻛﻴﻔﺮ ] ﻣﻮﺭﺩ ﺳﺘﻢ ﻗﺮﺍﺭ ﻧﻤﻰ ﮔﻴﺮﻧﺪ .(٦٢)
📖 مومنون آیه (۶۲)
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز☝️ #شادیخداوندازتوبه۰۰۰
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #جمعه 6 اسفند ماه 1400
🌞اذان صبح: 05:15
☀️طلوع آفتاب: 06:38
🌝اذان ظهر: 12:17
🌑غروب آفتاب: 17:56
🌖اذان مغرب: 18:14
🌓نیمه شب شرعی: 23:35
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh