eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.5هزار دنبال‌کننده
24.1هزار عکس
16.8هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
367.5K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 🔹 مثل باران بودن 🔹 مردی به امام حسین(ع) گفت: نیکی کردن به آدم نا اهل، ندارد! 🌹 امام حسین(ع) فرمودند: نه! چنین نیست ؛ نیکی کردن، مانند بارانی تُند است که به و می‌رسد. 📚 بحارالانوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۱۱۷ 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌹 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
2.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 صلی‌الله علیک یا اباعبدالله الحسین(ع) 🔹 💎 مردی به امام حسین(ع) گفت: نیکی کردن به آدم نا اهل، ندارد! 🌹 امام حسین(ع) فرمودند: نه! چنین نیست ؛ نیکی کردن، مانند بارانی تُند است که به و می‌رسد. 📚 بحارالانوار ، جلد ۷۵ ، صفحه ۱۱۷ 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌹 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💖میلاد پر نور و سرور امام حسین علیه السلام را به محضر حضرت ولیعصر ارواحنا فداه و دوستان ومحبان آن حضرت تبریک می گوییم. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃 به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» شیطان لبخند زد. پرسیدم: «چرا می‌خندی؟» پاسخ داد: «از حماقت تو خنده‌ام می‌گیرد.» پرسیدم: «مگر چه کرده‌ام؟» گفت: «مرا لعنت می‌کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده‌ام.» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می‌خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده‌ای. نفس تو هنوز وحشی است. او تو را زمین می‌زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره‌ای؟!» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز.» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
شبی آقا محمد خان قاجار نتوانست از زوزه شغالان بخوابد. صبح که از خواب برخاست، مشاورانش را فراخواند و از آن ها کیفری بایسته برای شغالان طلب کرد. هر یک کیفری سخت را برای شغالان پیشنهاد کردند، اما او هیچ یک را نپسندید و مجازاتی سخت‌تر را برای شغالان جست وجو می کرد. دستور داد تمامی شغالانی را که در آن حوالی یافت می شد بیابند و زنده به حضورش آورند. وقتی شغالان را به حضورش آوردند، بر گردن تمامی آن ها زنگوله‌ای آویخت و آن ها را دوباره در صحرا رها کرد. طعمه‌ها از صدای زنگوله شغالان می‌گریختند و هیچ یک نمی توانستند طعمه‌ای شکار کنند. چند روزی بدین نحو سپری شد تا همگی از گرسنگی مُردند. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱حکایت روزی شخصی پیش بهلول بی‌ادبی نمود. بهلول او را ملامت کرد که چرا شرط ادب به جا نیاوری؟ او گفت: چه کنم آب و گل مرا چنین سرشته‌اند. بهلول گفت: آب و گل تو را نیکو سرشته‌اند، اما لگد کم خورده است ! 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
دیگران را مسخره نکن... ✨اگر دیدی فرزند کسی منحرف شده است پیش داوری نکن و خانواده‌اش را مسخره و متهم به بدتربيت کردن فرزندشان نکن، چرا که نوح با مشکل فرزند و همسرش مواجه بود در حالی‌که صفیّ خداست! ✨کسی را که قومش اخراج و راندند و ناسزا گفتند مسخره مکن و نگو بی‌ارزش و بی‌جایگاه است، چرا که حضرت ابراهیم را راندند در حالی‌که خلیل خداست. ✨زندان رفته و زندانی را مسخره مکن و متهم صرف به بدهکاری و مجرميت چرا که : حضرت يوسف سال‌ها زندان بود در حالی‌که در نزد خدا صديق هست. ✨سرمایه‌دار ورشکسته را مسخره نکن و نگو که نادان بود شکست خورد چرا که حضرت ايوب بعد از غنا مفلس گرديد در حالی‌که نبی خداست . ✨غافل را مسخره و متهم به گنهکار و مقصر مدان چرا که یونس پیامبر یک چشم بهم زدن غفلت کرد، فقط و در نزد خدا رسول است . ✨شغل و حرفه دیگران را تمسخر نکن چرا که، لقمان نجار، خیاط، و «چوپان» بوده است و در نزد خدا حکيم هست . ✨کسی را که همه به بدی و ناسزاگوئی ياد می‌کنند به مسخره مگير و مگو وضعيت شبهه برانگیزی دارد چرا که به حضرت محمد ساحر، مجنون، می‌گفتند و در نزد خدا حبيب هست. ✨پس مسخره مکن و دیگران را پیش داوری نکن بلکه حسن ظن به دیگران داشته باش . خلق خدا را به خالقشان واگذار کن... ❣ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌱حکایت بهلول روزی «بهلول» نزد «هارون» می‌رود و درخواست مقداری پیه می‌کند تا با آن « پیه پیاز»، که نوعی غذای ارزان قیمت برای مردم فقیر بوده، فراهم سازد. «هارون» به خدمتکارش می گوید که مقداری شلغم پوست کنده، نزد او بیاورند تا شاهد عکس‌العمل او باشند و بیازمایند که آیا او می‌تواند میان پیه و شلغم پوست‌کنده تمایزی قائل شود. «بهلول» نگاهی به شلغم‌ها می‌اندازد، آن‌ها را به زبانش نزدیک می‌سازد، بو می‌کند و بعد می‌گوید: «نمی‌دانم چرا از وقتی که تو حاکم مسلمانان شده‌ای، چربی هم از دنبه رفته‌است!» 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱داستان کوتاه مصاحبه کننده : در هواپيمائي 500 عدد آجر داريم، 1 عدد آنها را از هواپيما به بيرون پرتاب ميکنيم. الان چند عدد آجر داريم ؟ متقاضي : 499 عدد ! مصاحبه کننده : سه مرحله قرار دادن يک فيل داخل يخچال را شرح دهيد. متقاضي : مرحله اول: در يخچالو باز ميکنيم - مرحله دوم: فيلو ميذاريم تو يخچال - مرحله سوم: در يخچالو ميبنديم !! مصاحبه کننده : حالا چهار مرحله قرار دادن يک گوزن در يخچال را توضيح دهيد ! متقاضي : مرحله اول: در يخچالو باز ميکنيم - مرحله دوم: فيلو از تو يخچال در مياريم - مرحله سوم: گوزنو ميذاريم تو يخچال - مرحله چهارم: در يخچالو ميبنديم !! مصاحبه کننده : شير واسه تولدش مهموني گرفته، همه حيوونا هستن جز يکي. اون کيه ؟ متقاضي : گوزنه که تو يخچاله !! مصاحبه کننده : چگونه يک پيرزن از يک برکه پر از سوسمار رد ميشود ؟ متقاضي : خيلي راحت، چون سوسمارا همشون رفتن تولد شير !! مصاحبه کننده : سوال آخر. اون پيرزن کشته شد، چرا ؟ متقاضي : امممممممم، نميدونم، غرق شد ؟ مصاحبه کننده : نه، اون يه دونه آجري که از هواپيما انداختي پائين خورد تو سرش مرد !!! شما مردود شدين، نفر بعدي لطفا !! 🖋☕️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
مردی در بصره، سال‌ها در بستر بیماری بود؛ به‌طوری که زخم بستر گرفته بود؛ و اموال زیادی را فروخته بود تا هزینه درمان خود کند؛ همیشه دست به دعا داشت. روزی عالمی نزد او آمد و گفت: می‌دانی که شفا نخواهی یافت! آیا برای مرگ حاضری؟ گفت: بخدا قسم حاضرم. داستان مرد بیمار به این طریق بود که، در بصره آمد؛ و طبیبان گفتند: دوای این بیماری آ‌ب لیمو است. این مرد، تنها آب لیمو فروش شهر بود. که آب‌لیمو را نصفه با آب قاطی می‌کرد و می‌فروخت. چون مشتری زیاد شد، کل بطری را آب ریخته و چند قطره‌ای آب‌لیمو می‌ریخت تا بوی لیمو دهد. مردی چنین دید و گفت: من مجبور بودم بخرم تا نمیرم، ولی دعا می‌کنم زندگی تو بر باد برود چنانچه زندگی مردم را بر باد می‌دهی و خونشان را در شیشه می‌کنی. عالم گفت: از پول حرام مردم، نصف بصره را خریدی! و حالا ده سال است برای درمان و علاج خود آن‌ها را می‌فروشی. می‌دانی از آن همه مال حرام چه مانده است؟ دو کاسه! آن دو را هم تا نفروشی و از دست ندهی، نخواهی مرد! و زجر کش خواهی شد. پس مالت را بده که بفروشند تا مرگت فرا رسد. پیرمرد به پسرش گفت: ببر بفروش، چون مال حرام ماندنی نیست. چون پسر کاسه‌ها را فروخت، پدرجان داد. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‎
جوانی به حکیمی گفت : وقتی همسرم را انتخاب کردم ، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است ! وقتی نامزد شدیم ، بسیاری را دیدم که مثل او بودند . وقتی ازدواج کردیم ، خیلی‌ها را از او زیباتر یافتم چند سالی را که با هم زندگی کردیم ، دریافتم که همه زن‌ها از همسرم بهترند ! حکیم گفت : آیا دوست داری بدانی از همه این‌ها تلخ‌تر و ناگوارتر چیست ؟ جوان گفت : آری . حکیم گفت : اگر با تمام زن‌های دنیا ازدواج کنی ، احساس خواهی کرد که سگ‌های ولگرد محله شما از آن‌ها زیباترند...!! جوان با تعجب پرسید : چرا چنین سخنی می‌گویی ؟حکیم گفت : چون مشکل در همسر تو نیست . مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمع‌کار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد ، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند . آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد ؟ جوان گفت: آری حکیم گفت : مراقب چشمانت باش.... 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
تاریخ صفویان از آنچه که برای ما در مدرسه تعریف کرده اند زمین تا آسمان متفاوت است! شاه عباس صفوی در دربار خود جلادانی به نام چگیـن داشت. کار آنها این بود که به امر شـاه بر سر محکـوم ریخته و با دندان تکه‌ای از بدن او را زنده زنده زنده میخوردند. آن فرقه آلت سیاست و غضب حکومت بودند که افراد به اصطلاح مجرم را ربوده، بینی و گوش ایشان را به دندان قطع نموده و میخوردند! 📚 به نقل از کتاب روضه الصفویه تالیف میرزابیگ 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
👈 🌴احمد پسر داود می گوید: همسایه ای داشتم، به نام علی پسر محمد، نقل کرد: ماهی یک مرتبه از کوفه به زیارت قبر امام حسین علیه السلام می رفتم، چون پیر شدم و جسمم ناتوان شد، نتوانستم به زیارت امام بروم. یک بار پای پیاده به راه افتادم، پس از چند روز به زیارت قبر مطهر امام مشرف شدم و سلام کردم و دو رکعت نماز زیارت خواندم و خوابیدم. 🌴در عالم رؤیا دیدم امام حسین علیه السلام از قبر بیرون آمد و فرمود: ای علی! چرا در حق من جفا کردی؟ در صورتی که تو به من مهربان بودی؟ عرض کردم: سرورم! جسمم ضعیف شده و پاهایم توان راه رفتن ندارد و احساس می کنم عمرم به پایان رسیده است و اکنون که آمده ام چند روز در راه بودم و با سختی بسیار به زیارتت مشرف شدم، دوست دارم روایتی را که نقل کرده اند از خود شما بشنوم. 🌴حضرت فرمود: بگو کدام است؟ عرض کردم: روایت کرده اند؛ که فرموده اید: هر کس در حال حیاتش مرا زیارت کند، من او را پس از وفاتش زیارت خواهم کرد؟ 🌴امام علیه السلام فرمود: بلی من گفته ام. (افزون بر این) هرگاه ببینم زوار من گرفتار آتش جهنم است، او را از آتش جهنم بیرون می آورم. 📚 بحار ج 46، ص 68 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh