هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی 🔴 #کبد
♻ خوردن آب و مایعات سرد و یخ مانند انواع نوشابه، دلستر، دوغ وشربت از بزرگترین علل نابودی کبد است و بسیاری از افرادی که در انتظار "پیوند کبد" هستند به نوشیدن آب یخ علاقه داشته اند.
♻دومین موضوع سریع خوردن و خوب نجویدن غذاست (حداقل چهل مرتبه) که متاسفانه غذا بصورت خام وارد مجاری کبدی شده باعث انسداد و نابودی کبد می گردد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
552.6K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷یکشنبه پاییزیتون زیبا و شاد
🌸الهی غرق
🌷خوشبختی بشین
🌸الهی بی دلیل دل
🌷مهربونتون شاد شه
🌸الهی کاراتون
🌷بروفق مراد باشه
🌸الهی تنتون سالم و
🌷عاقبتتون بخیر باشه
🌸روزتون زیبا و در پناه خدا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
210.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تزریق انرژی مثبت➕
تکرار کنیم💜
امروز دستانم را به دست نعمت بخش هستی میسپارم و ایمان دارم مهربان خدایم بهترین نعمتهایش را به زیبایی بر من ارزانی میدارد.
خدایا سپاسگزارم❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
4.49M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥#کلیپ
#باور_توحیدی
با خدا باش...🍃🍂
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
8.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گفتگو با خدا
اگه می خوای «آرامشی از جنس خدا» به دوستت هدیه بدی حتما این کلیپ رو براش فوروارد کن 💙💙👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
💎امام على عليه السلام :
🔹بر اثر معاشرت با نابخردان، اخلاق فاسد مى شود و بر اثر همدمى با خردمندان، اخلاق به درستى مى گرايد
📚ميزان الحكمه ج6 ص191
┅✿♡☆◇❀♡❀◇☆♡✿┅
💎 #امام_علی_علیه_السلام :
🔹«كسى كه كارهاى نيكى از خود بر جاى نهاده كه سرمشق ديگران قرار مىگيرند، هرگز نمرده است [و] كسى كه حكمتى [ يا دانشى ]را نشر دهد، به سبب آن، نامش ماندگار مىشود.».
📚 كنزالفوائد : ج ١ ص ٣٤٩
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #احکام_وضو
🙌🌝💦حکم شستن صورت و دست ها از پایین به بالا در وضو💦🌝🙌
⁉️ #سوال: اگر کسی صورت و دست ها را از پایین به بالا بشوید، وضویش صحیح است؟
#پاسخ:
اگر کسی صورت و دست ها را عمدا از پایین به بالا بشوید، وضوی او باطل است.❌
✅البته در صورتی که این کار را با قصد وضو انجام ندهد و فقط در اثر تماس دست با صورت یا دست دیگر (اشتباهی و ناخواسته)، آب به طرف بالا حرکت کند، اشکالی ندارد و تنها در صورتی موجب باطل شدن وضو می شود که به قصد وضو آب را به طرف بالا حرکت دهد...
☘منبع: توضیح المسائل ده مرجع،با استفاده از م 243؛ بهجت: استفتائات، ج1، س 439، 446 و 504؛ خامنه ای: استفتا؛ سبحانی، توضیح المسائل، م 240؛ صافی، هدایه العباد، ج1، م 91.
>>> برگرفته از کتاب «رساله مصور»، ج1، ص 155.
#احکام_وضو
#شستنصورتودستها_ازپایین_بهبالادروضو
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَإِنِّي لَغَفَّارٌ لِمَنْ تَابَ وَآمَنَ
✨وَعَمِلَ صَالِحًا ثُمَّ اهْتَدَى ﴿۸۲﴾
✨و به يقين من آمرزنده كسى هستم
✨كه توبه كند و ايمان بياورد و كار شايسته نمايد
✨و به راه راست راه سپر شود (۸۲)
📚سوره مبارکه طه✍آیه ۸۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
چرا ولیعهدی پدر را نپذیرفت ؟
هارون الرشید بیست و یک پسر داشت که سه تای آن ها را به ترتیب ولیهد خود کرده بود ؛ یکی محمد امین ، دومی مامون الرشید و سومی مؤ تمن .
در این میان قاسم پسری بود که گوهر پاکش از صلب آن ناپاک ؛ چون مرواریدی از دریای تلخ و شور ، ظاهر گشته و فیض مجالست زهاد و عباد آن عصر را دریافته بود . او از تاءثیر صحبت ایشان روی دل از زخارف دنیا بر تافته و طریقه پدر و آرزوی تاج و تخت را ترک گفته بود . قاسم جامه کهنه و مندرس کرباسین پوشیده و قرص نان جویی روزه خود را افطار می کرد و پیوسته به قبرستان رفته و به نظر عبرت بر مرده ها می نگریست و مانند ابر بهار اشک می ریخت .
روزی پدرش در مکانی نشسته بود ، وزرا و بزرگان و اعیان و اشراف در خدمتش کمر بندگی بسته و هر یک به تناسب مقام خود نشسته بودند که آن پسر با لباس مندرس و کهنه و سر و وضعی ساده و معمولی از آنجا عبور کرد ، گروهی از حضار گفتند :
این پسر سر امیر را در میان پادشاهان زیر ننگ کرده ! امیر باید او را از این وضع ناپسند منع نماید ، این حرفها به گوش هارون الرشید رسید ، او پسر را خواست و از روی مهربانی و شفقت زبان به نصیحت او گشود . آن جوان سعادتمند گفت : ای پدر ! عزت دنیا را دیدم و شیرینی ریاست را چشیدم حالا از تو می خواهم که مرا به حال خود واگذاری تا عبادت خدا بجا آورم و زاد و توشه ای برای آخرتم فراهم سازم ، من از دنیای فانی چیزی نمی خواهم و از درخت دولت پادشاهی تو ثمری نخواستم . هارون قبول نکرد و به وزیر خود گفت : فرمان ایالت مصر و اطراف آن را بنویس .
قاسم گفت : ای پدر ! دست از سر من بردار والا ترک شهر و دیار می کنم و از تو می گریزم .
هارون برای اینکه پسر را از این کار منصرف کند با مهربانی گفت : فرزندم ! من طاقت دوری تو را ندارم ، اگر تو ترک وطن گویی روزگار بی تو چگونه به من خواهد گذشت ؟ !
گفت : تو فرزندان دیگری هم داری که دلت با دیدن آنها شاد شود . سرانجام چون دید پدر دست از او بر نمی دارد ، نیم شبی خدم و حشم را غافل کرد و از دارالخلافه گریخت و تا بصره در هیچ جا توقف نکرد . او به جز قرآنی ، از مال دنیا هیچ با خود بر نداشت . در بصره با کارگری امرار معاش می کرد .
ابو عامر بصری می گوید :
دیوار باغ من خراب شده بود ، از خانه بیرون آمدم تا کارگری بیابم و دیوار باغم را بسازم . جوان زیبارویی را دیدم که آثار بزرگی از او نمایان بود و بیل و زنبیلی در پیش خود نهاده و قرآن تلاوت می کرد .
گفتم : ای جوان ! کار می کنی ؟
گفت : بله برای کار کردن آفریده شده ام ، با من چه کار داری ؟
گفتم : گل کاری ، گفت : به این شرط می آیم که یک درهم و نصف به من مزد دهی و وقت نمازم به من فرصت دهی تا نماز را سر وقت بخوانم . قبول کردم و او را بر سر کار آوردم . چون غروب آمدم ، دیدم یک تنه کار ده نفر را کرده است ! دو درهم به او دادم ، قبول ، نکرد و همان یک درهم و نصف را گرفت و رفت .
روز دیگر به دنبال وی به بازار رفتم ولی او را نیافتم ، سراغش را گرفتم ، گفتند : فقط شنبه ها کار می کند ، کارم را به تعویق انداختم تا روز شنبه رسید ، به بازار رفتم همچنان او را مشغول تلاوت قرآن دیدم ، سلام می کردم گویا از عالم غیب او را کمک می کردند . شب خواستم به او سه درهم بدهم قبول نکرد و همان یک درهم و نصف را گرفت و رفت . شنبه سوم به بازار دنبال او رفتم او را نیافتم ، از او سراغ گرفتم ، گفتند : سه روز است در خرابه ای بیمار افتاده ، به شخصی التماس کردم مرا نزد او ببرد ، او را دیدم که در خرابه ای بی در و پیکر بیهوش افتاده و نیم خشتی زیر سر نهاده است . سلام کردم چون در حالت احتضار بود توجهی نکرد ، دیگر بار که سلام کردم مرا شناخت ، خواستم سر او را به دامن بگیرم نگذاشت و گفت : این سر را بر روی خاک بگذار که جز خاک او را سزاوار نیست و من هم دوباره سر او را بر خاک نهادم .
گفتم : اگر وصیتی داری به من بگو ، گفت : از تو می خواهم وقتی مردم مرا به خاک بسپاری و بگویی پروردگارا ! این بنده خوار و ذلیل تو است که از دنیا و مال و منصب آن گریخت و رو به درگاه تو آورد که شاید او را بپذیری پس به فضل و رحمت خود ، او را قبول کن و از تقصیرات او درگذر . آنگاه پیراهن و زنبیل مرا به قبر کن ده و قرآن و انگشتر مرا به هارون الرشید برسان و به او بگو این امانتی است از جوانی غریب که گفت : مبادا با این غفلتی که داری بمیری ! این را گفت و حرکت کرد که برخیزد نتوانست ، دو مرتبه خواست بلند شود نتوانست ، گفت : عبدالله زیر بغلم را بگیر که آقا و مولایم امیرالمومنین (ع ) آمد . بلندش کردم ، دیدم جان به جان آفرین تسلیم کرد .
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨
#داستانک ✅ #راستگویی
✍پادشاهي تصمیم گرفت پسرش را جای خود بر تخت بنشاند، اما بر اساس قوانین کشور پادشاه می بایست متاهل باشد. پدر دستور داد یکصد دختر زیبا جمع کنند تا برای پسرش همسری انتخاب کند. آنگاه همه دخترها را در سالنی جمع کرد و به هر کدام از آنها بذر کوچکی داد و گفت: طی سه ماه آینده که بهار است، هر کس با این بذر زیباترین گل را پرورش دهد عروس من خواهد شد. دختران از روز بعد دست به کار شدند و در میان آنها دختر فقیری بود که در روستا زندگی می کرد. او با مشورت کشاورزان روستایش بذر را در گلدان کاشت، اما در پایان 90 روز هیچ گلی سبز نشد. خیلی ها گفتند که دیگر به جلسه نهایی نرو، اما او گفت: نمی خواهم که هم ناموفق محسوب شوم و هم ترسو! روز موعود پادشاه دید که 99 دختر هر کدام با گلهایی زیبا آمدند، سپس از دختر روستایی دلیل را پرسید و جواب را عیناً شنید. آنگاه رو به همه گفت عروس من این دختر روستایی است! قصد من این بود که صادق ترین دختر بيابم! تمام بذر گل هایی که به شما داده بودم عقیم و نابارور بود، اما همه شما نیرنگ زدید و گلهایی دیگر آوردید، جز این دختر که حقیقت را آورد.
💥زیباترین منش انسان راستگویی است!
↶【به ما بپیوندید 】↷
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
7.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
«جشن فرشتهها» و زیبایی که قابل توصیف نیست!
🔹لبخند یک کودک در منطقهای محروم؛ چه هدیهای بالاتر از این موهبت الهی وجود دارد؟
🔹چندی است که فیلمهای کوتاهی از «جشن فرشتهها» در فضای مجازی مورد توجه مخاطبان قرار گرفته است. جشنهایی که به مناسبت به تکلیف رسیدن کودکان برگزار میشود این یک اتفاق مردمی درحال گسترش است.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
3.9M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🤲#قویتریندعایدنیا ....!
چکیده ی قرآن این دوتا کلمه ست!
"لاتخف و لاتحزن"
"نترس و غمگین نباش"
❤️
وَقَالُوا لَا تَخَفْ وَلَا تَحْزَنْ إِنَّا مُنَجُّوكَ وَأَهْلَكَ
نترس و غمگین نباش،
ما تو و خانواده ات را نجات خواهیم داد.
این وعده ی خود خداست
✍@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh