هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 5⃣
صدای زنگ در بلندشد من باچادر جلوی در وایستادم
چون بقول مامان میزبان اصلی این مهمونی منم
اولین گروه مهمونامون داداشم آقاسیدعلی با دامادش و عروسش بود
بعدش آقاسیدمجتبی باخانوادش دوهفته بود برادرزاده ام سیدهادی عقد کرده بود
سیدهادی چهارسالی از منو و نرجس سادات بزرگتر بود
پسر خیلی مذهبی بود
عمه فدای قد وقامتش بره
خانمشم همسن ما بود یه دختر خیلی مومن و محجبه
سیدهادی: سلام عمه خانم
چقدر چادربهت میاد
عمه کوچلوی من
بعد رو به دختری که کنارش بود اشاره کرد
عمه جان ایشان مائده سادات خانمم
بعدرو به من کرد و گفت مائده جان ایشان هم عمه دانشمندم که زمان عقدمون مشغول درس خوندن بود
من: خوشبختم عزیزم
ان شاالله به پای هم پیر بشید
مائده باگونه های سرخ شده ☺️☺️ ممنونم عمه جون
موفقیتون بهتون تبریک میگم
ان شاالله پله های ترقی پشت سرهم طی کنید
- ممنون مچکرم عزیزم
بفرمایید داخل
مهمونامون تا ساعت ۲۰ کامل شد
آقاجون : بچه ها امشب بخاطر موفقیت خواهرتون نرگس سادات دورهم جمع شدیم
منو و مادرتون خیلی بهش افتخار میکنیم
یه هدیه کوچکم براش خریدیم بعد سوئیچ یه ماشین گرفت سمتم
- ممنونم آقاجون
چرا زحمت کشیدید
آقاجون: مبارکت باشه باباجان
داداش سیدعلی: نرگس جان خواهرم ماهم موفقیتت بهت تبریک میگیم
این کارت هدیه قابلت نداره
هرکس برام هدیه خریده بود
سفره غذا پهن شد
داداش سیدمحمد: نرگس جان انتخاب رشته تون کی هست ؟
- ۴۸ ساعت دیگه شروع میشه
داداش محمد: خب حالا میخای
چه رشته های انتخاب
کنی؟
- داداش اول که فیزیک کوانتوم
بعدش رشته های دیگه
بعد رفتن مهمونا
من با یه سری وسایل که برام آورده بودند
رفتم به اتاقمون
نرجس سادات : اووووم چقدر کادو نرگس کادوی ما کو ؟
گلا تو پذیرایی
سبدگل شماهم تو پذیرایی هستش
دست همتون درد نکنه
خیلی به زحمت افتادید
سبدگل شماهم خیلی خوشگل بود
ازطرف منم از آقامحسن تشکر کن
نرجس سادات : قابلت نداره عزیزم
ان شاالله کادوی عروسیت
- ممنون آجی
این دو روز همه ذهنم درگیر انتخاب رشته بود
ساعت ۸ صبح انتخاب رشته از همین لحظه شروع میشه
۱. فیزیک کوانتوم - دانشگاه بین الملل امام خمینی- قزوین
۲.مهندسی هوا و فضا - دانشگاه بین الملل امام خمینی - قزوین
۳. مهندسی صنایع فنی امام حسین - دانشگاه امام حسین - تهران
همین سه تا رشته انتخاب کردم
⏪⏮ ادامه دارد
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
. بسم الله الرحمن الرحیم
ﻣﺮﺩﯼ ﺩﺭ ﺳﻦ ٧٠ ﺳﺎﻟﮕﯽ ﺩﭼﺎﺭ ﺑﯿﻤﺎﺭﯼ ﺩﺭ ﭼﺸﻤﺎﻧﺶ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺪﺕ ﭼﻨﺪ ﺭﻭﺯ ﻗﺎﺩﺭ ﺑﻪ ﺩﯾﺪﻥ ﻧﺒﻮﺩ .
ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﻣﺮﺍﺟﻌﻪ ﺑﻪ ﺩﮐﺘﺮ ﻭ ﻣﺼﺮﻑ ﺩارو ، ﺩﮐﺘﺮ ﺑﻪ
ﺍﻭ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﻋﻤﻞ ﺟﺮﺍﺣﯽ ﺩﺍﺩ و ﻣﺮﺩ ﻣﻮﺍﻓﻘﺖ ﮐﺮﺩ ...
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﺮﺧﺺ ﺷﺪﻥ ﺍﺯ بیمارستان ، برگ تسویه حساب ﺭﺍ به پیرمرد ﺩﺍﺩن تا هزینه ی جراحی را بپردازد .
پیرﻣﺮﺩ همینکه برگه را گرفت ؛ ﺷﺮﻭﻉ ﮐﺮﺩ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻥ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔتن ﻣﺎ ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺗﺨﻔﯿﻒ ﺑﺪﻫﯿﻢ ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯿﮑﺮﺩ .
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔتن ﻣﯿﺘﻮﺍﻧﯿﻢ ﻣﺨﺎﺭﺝ ﺭﺍ ﻗﺴﻄﯽ بگیریم
ﻭﻟﯽ ﻣﺮﺩ ﮔﺮﯾﻪ ﺍﺵ ﺷﺪﯾﺪﺗﺮ ﺷﺪ
ﻣﺘﻌﺠﺐ ﺷﺪنﮔﻔﺖ ﭘﺪﺭﺟﺎﻥ ﭼﻪ ﭼﯿﺰﯼ تو را ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ
نمیتوانی هزینه را ﺑﭙﺮﺩﺍﺯﯼ
ﭘﯿﺮﻣﺮﺩ ﮔﻔﺖ : ﻧﻪ ﺍﯾﻦ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺑﻪ ﮔﺮﯾﻪ ﻣﯽ ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﺑﻠﮑﻪ
ﺍﯾﻨﺴﺖ ﮐﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ٧٠ ﺳﺎﻝ به من ﻧﻌﻤﺖ ﺑﯿﻨﺎﯾﯽ ﺭﺍ ﻋﻄﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﻫﯿﭻ برگه تسویه حسابی ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﺑﺮﺍﯾﻢ ﻧﻔﺮﺳﺘﺎﺩ .
ﭼﻘﺪﺭ ﮐﺮﯾﻢ ﺍﺳﺖ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﻡ ﮐﻪ ﺑﻬﺘﺮﯾﻦ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ به ﻣﺎ ﺍﺭﺯﺍﻧﯽ داده ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻠﺶ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﯼ ﻧﻤﯿﺨﻮﺍﻫﺪ جز اینکه با او باشیم ...
ﻭﻟﯽ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﻣﺎ ﻗﺪﺭ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺎﺕ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﺪﺍﻧﯿﻢ ﻭ ﺷﮑﺮﺵ ﺭﺍ به جا
نمی آوریم ﺗﺎ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺁﻥ ﻧﻌﻤﺖ ﺭﺍ از دست بدهیم ...
شراب شوق می نوشم به گرد
یار می گردم
سخن مستانه می گویم ولی
هشیارمی گردم
گهی خندم،
گهی گریم،
گهی افتم
گهی خیزم
مسیحا در دلم پیدا و من بیمار
می گردم...!!
مولانا
فاعتبروا یا اولی الابصار
🌴الاحقر حسن زاده فومنی
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼برایت دعا می کنم
🌺هر آنجا که در زندگی ات
🌼تیرگی است نور قرار گیرد
🌺هر آنجا که غم است
🌼شادی قرار گیرد
🌺هر آنجا که اضطراب است
🌼آرامش قرار گیرد
🌺هرآنجا که درداست
🌼شفا قرار گیرد
عصرتون بخیر☕️
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 6⃣
میخاستم ok بزنم که یاد حرف آقاجون افتادم
: نرگس جان بابا طوری انتخاب واحد کن که تو همین شهر خودمون بمونی
دور از فرزند اونم ۴ سال خیلی سخته که تو طاقت منو مادرت نیست
- چشم آقاجون
نمیخام درس خوندن و پیشرفتم موجب آشفتگی پدر و مادرم بشه
برای همین ۵۰ تا رشته دیگه انتخاب کردم
همه رشته های بعداز شماره ۲ تا ۵۰ مهندسی های بود شاید با رابطه ۱۰۰۰ تو دولتی صددرصد بری
با اطمینان سایت سنجش بستم
کارم شده بود گریه 😭😭😭
همش میترسیدم دوتا اولی قبول نشم
خیلی آشفته و پریشان بود
دوهفته الی سه هفته طول میکشه
نتیجه انتخاب رشته بیاید
خیلی ناراحت بودم
آقاجون وقتی علت نگرانی و پریشانی منو فهمید
گفت : باباجان توکل به خدا
مطمئنم هرچی خیر باشه همون میشه
با صدای لرزانی گفتم بله درسته
آقاجون : خانم
زینب سادات
مامان : بله حاجی
آقاجون : زنگ بزن به محمد آقا بگو برای ما ۵ تا بلیط هواپیما ✈️ برای شیراز بگیره
مادر: ۵ تا ؟
آقاجون: بله ما چهارنفر با سیدمحسن
مامان : چشم همین الان
یه ساعت بعد نرجس از حوزه علمیه اومد
آقاجون: نرجس بابا
نرجس : بله آقاجون
آقاجون: به سیدمحسن بگو حاضر باشه
فردا پنج نفری میریم مسافرت
تا خواهرت یه ذره آروم بشه
نرجس: آقاجون ما نمیتونیم بیایم
آقاجون : چرا بابا
نرجس : منو آقاسید از فردا امتحانای میان ترم حوزه مون شروع میشه
آثاجون : باشه پس برو پایین بمون خونه محمدداداش
رفت و آمدتم یا به رقیه سادات یا به خود بردارت میگی
نرجس : چشم آقاجون
من و نرجس رفتیم تو اتاقمون
یه چمدون 🎒 از بالای کمدمون برداشتم
همه لباسام با نظم چیدم توش
تارسید به چادر
از داخل کمدم یه چادر لبنانی برداشتم
میخاستم بذارمش داخل چمدون که یه لحظه پیشمان شدم
نشستم کنار چمدون روی تخت
چادر آوردم بالا بهش گفتم
- من خیلی دوست دارم
اما چرا عاشقت نمیشم
تا عاشقانه سرت کنم
از نظرمن تو با همه چیز متفاوفتی
پس باید عاشقت شد
بعداز استفاده کرد
دوست دارم اونقدر عاشقت بشم که تو سخترین شرایط هم کنارت نذارم
چادرم تا کردم و گذاشتم داخل چمدون
بعد زیپش بستم با کمک نرجس دونفری چمدون 🎒 بلند کردیم گذاشتیم گوشه ای از اتاق
⏪⏮ ادامه دارد
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
🔻مسیر سخت موفقیت
🔻مرد میلیاردر قبل از سخنرانیش خطاب به حضار گفت:
از میون شما خانوم ها و آقایون، کسی هست که دوست داشته باشه جای من باشه، یه آدم پولدار و موفق؟
🔹 همه دست بلند کردند!
💢مرد میلیاردر لبخندی زد و حرفاشو شروع کرد: با سه تا از رفیق های دوره تحصیل، یه شرکت پشتیبانی راه انداختیم و افتادیم توی کار. اما هنوز یه سال نشده، طعم ورشکستگی پنجاه میلیونی رو چشیدیم!
💢رفیق اولم از تیم جدا شد و رفت دنبال درسش!
💢 ولی من با اون دو تا رفیق، به راهم ادامه دادم. اینبار یه ایده رو به مرحله تولید رسوندیم، اما بازار تقاضا جواب نداد و ورشکست شدیم! این دفعه دویست میلیون! رفیق دوم هم از ما جدا شدو رفت پی کارش!
💢من موندم و رفیق سوم. بعد از مدتی با همین رفیق سوم، شرکت جدید حمل و نقل راه انداختیم، اما چیزی نگذشت که شکست خوردیم. این بار حجم ضررهای ما به نیم میلیارد رسید! رفیق سوم مستاصل شد و رفت پی شغل کارمندیش!
💢 توی این گیرودار، با همسرم تجارت جدیدی رو راه انداختیم و کارمون تا صادرات کالا هم رشد کرد. اوضاع خوب بود و ما به سوددهی رسیدیم اما یهو توی یه تصادف لعنتی، همسرمو از دست دادم!
💢 همه چی بهم ریخت و تعادل مالیمو از دست دادم! شرکت افتاد توی چاله ورشکستگی با دو میلیارد بدهی! شکست پشت شکست!
💢مدتی بعد پسر کوچیکم بخاطر تومور مغزی فوت کرد.
💢 چند سال بعد، ازدواج دوم داشتم که به طلاق فوری منجر شد!
💢بالاخره در مرز پنجاه و هفت سالگی، با پسر بزرگم شرکت جدیدی زدیم با محصول جدید اولش تقاضا خوب بود اما با واردات بی رویه نمونه جنس ما، محصولمون افت فروش پیدا کرد و باز ورشکست شدیم. هفت سال حبس رو بخاطر درگیری با طلبکارهای دولتی و خصوصی گذروندم! و اموالمون همش مصادره شد! شکست ها باهام بودند و منم هنوز بودم!
💢به محض رهایی از حبس، باز کار جدیدی رو استارت زدیم و این بار موفق شدیم. شرکتمون افتاد توی درآمد و وضعمون خوب شد. من به سرعت و با یه رشد عالی، از چاله بدهی ها دراومدم. الان شرکت من ده شرکت وابسته داره و شده یه هلدینگ بزرگ، اونم با ده هزار پرسنل.
💎مرد میلیاردر بعد از رسیدن به این قسمت از حرف هاش، از حضار پرسید: همونطور که شنیدید، من برای رسیدن به این مرحله از زندگی، تاوان دادم. عذاب کشیدم. آیا کسی حاضر هست بازم مسیر منو طی کنه؟
💎هیچ کس دستشو بلند نکرد! مرد میلیاردر خنده بلندی کرد و سپس با گفتن یه جمله از پشت تریبون اومد پائین : خیلی هاتون دوست دارید الان جای من باشید اما حاضر به طی کردن مسیر سختی نیستید که من طی کردم ’
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#شب_زیارتی💔
✦مادرى در ڪربلا مهمان شاہ بےسر است
✦همچنان ابر بهارى هردو چشم او تَر است
✦دست بر #پهلو گرفتہ زير لب گويد حسین
✦نالہ هايش درحرم جلوہ گر يك محشراست
#ازدورسلام🌹
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
خداوندا...❣🍃
🍁🍂در آخرین شب های پاییـز
👁چشمے عطا ڪن تا بهترینها را ببینیم
💖قلبے عنایت ڪن تا خطاها را ببخشیم
😇ذهنے بما ارزانے دار تابدیها را فراموش ڪنیم
👻و روحے ڪـہ هیچگاہ خودخواہ نشود
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با نام خدا
میتوان
بهترین روز را
برای خود رقم زد...
پس باعشق
وایمان قلبی بگوییم
❣بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ❣
خدایا به امیدتو
نه به امیدخلق تو❣
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در آخرین جمعه آذر ماه
برای شفای جسمهای بیمار
عافیت ِ دلهای دردمند
پُرشدن ِ دستهای خالی
وماندگاریِ مهربانی ها
🌺صلوات🌺
🌺الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍوَآلِ مُحَمَّدٍ
وَعَجِّلْ فَرَجَهم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز👆
🌹رسول اکرم ص(اطاعت همسرونیکی به پدرومادر زیادشدن خیرخانه)
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #جمعه 30 آذر ماه 1397
🌞اذان صبح: 05:40
☀️طلوع آفتاب: 07:10
🌝اذان ظهر: 12:02
🌑غروب آفتاب: 16:55
🌖اذان مغرب: 17:15
🌓نیمه شب شرعی: 23:17
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸یلدا را این گونه تعریف کنیم:
🌹ی: یاصاحب الزمان
🌹ل: لوایت راعلم کن
🌹د: دیگرجدایی بس است
🌹ا: اللهـم عجل لولیکــــ الفـرج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️السلام علیک یا بقیه الله
حیف از این آقا ڪہ بی یاور میان ما رهاست
بردلش هردم هجوم غصہ هاواشڪهاست
خوش بہ حال آنڪہ با اخلاص گرددنوڪرش
برلبش گوید دمادم حضرت مهدی ڪجاست.
❣اللهم عجل لولیک الفرج❣
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام💐جمعه مبارک
ان شاء الله ❣
امروزدرکنار خانواده و دوستان
بهترین لحظه هارو سپری کنید
و
یلدا براتون
سلامتی شادی
خوشحالی
برکت و ایمان 🎁🎉🌹
و صمیمیت به ارمغان بیاره
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
#داستان_کوتاه_آموزنده
👌« #شایعه »
💞✨زنی در مورد همسایه اش شایعات زیادی ساخت و شروع به پراکندن آن کرد. بعد از مدت کمی همه اطرافیان آن همسایه از آن شایعات باخبر شدند. شخصی که برایش شایعه ساخته بود به شدت از این کار صدمه دید و دچار مشکلات زیادی شد. بعدها وقتی که آن زن متوجه شد که آن شایعاتی که ساخته همه دروغ بوده و وضعیت همسایه اش را دید از کار خود پشیمان شد و سراغ مرد حکیمی رفت تا از او کمک بگیرد تا شاید بتواند این کار خود را جبران کند.
💞✨حکیم به او گفت: «به بازار برو و یک مرغ بخر آن را بکش و پرهایش را در مسیر جاده ای نزدیک محل زندگی خود دانه به دانه پخش کن.» آن زن از این راه حل متعجب شد ولی این کار را کرد.
💞✨فردای آن روز حکیم به او گفت حالا برو و آن پرها را برای من بیاور آن زن رفت ولی چهار تا پر بیشتر پیدا نکرد. مرد حکیم در جواب تعجب زن گفت انداختن آن پرها ساده بود ولی جمع کردن آنها به همین سادگی نیست همانند آن شایعه هایی که ساختی که به سادگی انجام شد ولی جبران کامل آن غیر ممکن است.
مواظب باشیم آبی که ریختیم دیگر جمع نمی شود 🔵
🔸پيامبر اکرم صلّي الله عليه و آله فرمودند:
✨در شب معراج، مردمى را دیدم که چهره هاى خود را با ناخنهایشان مى خراشند. پرسیدم: اى جبرئیل، اینها کیستند؟
گفت: اینها کسانى هستند که از مردم غیبت مىکنند و آبرویشان را مىبرند.
📚«تنبيه الخواطر: ۱ ، ۱۱۵»
#غیبت
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💕🌈💕
#بسته_سلامتے
✅خواص میوه های زمستانی
🔹نارنگی👈سرشار از کلاژن
🔷زالزالک 👈ضد استرس
🔹خرمالو 👈کاهش وزن
🔷زغال اخته👈منبع ویتامین C
🔹ازگیل 👈ضد سرماخوردگی
🔷کیوی👈بمب ویتامین C
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام🌹روزمان راشروع می کنیم باصلوات برمحمد وآل محمد
"صلوات"تحفهای از بهشت است
"صلوات"روح را جلا میدهد
"صلوات"عطری است
که دهان انسان را خوشبو میکند ...
💓اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
👆 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم
#صفحه_128_سوره_انعام
جزء7
اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن
اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
👇صوت صفحه128
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
1_510170247077036710.MP3
1.01M
💠 #تلاوت_روزانه_قرآن_کریم👆
🔹 #صفحه_128_سوره_انعام
#جزء7
/ با نوای استاد پرهیزگار
🔅هدیه به پیشگاه حضرت مخمد(ص)
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 8⃣
انقدر خسته بودم که بدون شام رفتم اتاقمون خوابیدم
حتی دنبال اینکه نرجس کجاست هم نگرفتم
🕢ساعت رو هفت و نیم گذاشتم .
برای نماز صبح که صددرصد نرجس بیدارم میکرد
بعداز نماز بازم خوابیدم
با صدای زنگ ساعت موبایل از خواب بیدارشدم
رفتم پذیرایی لب تاب روشن کردم
آقاجون : نرگس بابا تویی!؟
- سلام صبح بخیر آقاجون
بله بیدارشدم نتایج انتخاب رشته ببینم
آقاجون: ان شاالله خیره بابا
منم یه دوساعت دیگه زنگ میزنم نتیجه ازت میپرسم
- باشه خیلی ممنونم
آقاجون: فعلا بابا
- خداحافظ
سرعت اینترنت برابر بود باسرعت لاک پشت
یه ۴۵ دقیقه ای طول کشید تا سایت سنجش باز بشه
همه مشخصات وارد کردم
منتظر بودم یکی از چرت ترین رشته ها زیر اسمم نمایان بشه
اما یهو
فیزیک کوانتوم - دانشگاه بین الملل قزوین نمایان شد
از شادی و هیجان جیغ ماورای بنفش کشیدم
نرجس: توچرا بلد نیستی مثل آدم هیجانت خالی کنی ؟ 🙄🙄
- حالا یه جیغ کوچلو کشیدما
نرجس: آره خیلی کوچلو بود
علاوه بر داداش اینا
همسایه هم صداتو شنیدن 😠😠
- خب حالا دعوام نکن گناه دارم
نرجس: حالا چی قبول شدی؟
- وای نرجس
وای
فیزیک کوانتوم خود قزوین
نرجس جیغی کشید که من مجبور شدم
دستمو بذارم رو گوشم
بعد دستام گرفت
باهام میپردیم پایین و بالا
با دو پله ها رفتم پایین
دستم گذاشتم رو 🔔 زنگ در
رقیه سادات در باز کرد
- زن داداش
زن داداش
جانم عزیزم
- فیزیک کوانتوم قزوین قبول شدم
خب خداشکر
رفتم بالا انقدر ذوق داشتم صبر نکردم
آقاجون زنگ بزنه
خودم ☎️ تلفن برداشتم زنگ زدم حجره
بله بفرمایید
- الو سلام
ببخشید گوشی بدید به آقاجونم
بله چند لحظه
حاج آقا دخترخانمتون باشما کار دارن
آقاجون : بله بفرمایید
- الو سلام آقاجون
: سلام نرگس بابا
چی شد نتیجه
- وای آقاجون همونی میخاستم شد : خوب خداشکر
فرداشب برات مهمونی میگریم
عزیزجون زنگ زدن تک تک فامیل برای فرداشب دعوت کردن خونمون
از پنج شنبه همین هفته ابتدا ثبت نام اینترنتی شروع میشه یک هفته طول میکشه
بعداز یک هفته بافاصله ۹ روز ثبت نام حضوری
من یک کت وشلوار سرمه ای با یه روسری سفید و چادری که گلای آبی داشت
نرجس سادات برعکس یه کت شلوار سفید با روسری آبی خیلی خوشرنگ با چادری مادرشوهرش از مکه 🕋 براش خریده بود سر کرده بود
زن عمو و پسرعمو جز آخرین مهمونا بودن که اومدن
تا زن عمو دید سبدگلی که دست سیدمهدی ( پسرعموم) بود گرفت سمتم و گفت : مال عروس گلم
سید مهدی هم زیرچشمی باخجالت نگاهم میکرد
دلم میخاست سبدگل بگیرم بزنم توسر سیدمهدی
پسری پرو
پارسال بهش گفتم برای مثل داداشم هستید
تا اومد باخشم زیاد و پیش از حد جواب زن عمو بدم
زن داداش بزرگم ( لیلاسادات) گفت سلام زن عمو خوش اومدید
سلام پسرم سیدمهدی خوبی ؟
سیدمهدی: سلام ممنونم
بعدروبه زن عمو گفت: زن عمو نرگس سادات حالا تازه دانشگاه قبول شده
ان شاالله یکی دوسال دیگه به ازدواج فکر میکنه
تااون موقعه هم ان شاالله آقاسیدمهدی یه خانم خوب گرفته
آخیش فدات بشم زن داداش
اینقدری که من به اینا گفتم نه
دیگه والا خودم از اسم ازدواج خجالت میکشم
زن عمو و سیدمهدی دیگه هیچی نگفتن
بعداز رفتن اونا بین مهمونا من رو به زن داداشم گفتم
وای زن داداش خیلی ممنونم
نجاتم دادی
من چیکارکنم از دست این زن عمو آخه
زن داداش : دختر خوب همین دیگه حالا ان شاالله یکی میاد که به دل توام بشینه
- ☺️☺️ان شاالله
اون شب تو مهمونی من یه عالمه هدیه گرفتم
جالب ترین قسمت مهمونی جایی بود که زن عمو تو جمع از رضیه سادات دخترخالم برای سید مهدی خواستگاری کرد
یعنی چشمای همه چهارتا شده بود
امامن خیلی خوشحال بودم ازدستش راحت شدما
⏪⏮ ادامه دارد
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
❄️زمستان، بهار مؤمن🌴
🌹حضرت امام صادق "علیهالسلام" فرمودند :
❄️زمستان بهار مؤمن است🌹
از شبهاى طولانىاش براى شب زندهدارى
و عبادت، و از روزهاى کوتاهش
براى روزهدارى بهره مىگیرد...
📚وسائل الشیعه: ج۷، ص۳۰۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عکس_نوشته👆
⁉️ تکلیف ازدواج بدون اتمام مدت صیغه موقت
✅ پاسخ در تصویر بالا ⬆️⬆️
#احکام_شرعی
⭕️ #عده_عقدموقت_ازدواج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ضرب_المثل
#ایراد_بنی_اسرائیلی
هر ایرادی که مبتنی بر دلایلی غیر موجه باشد آن را ایراد بنی اسرائیلی می گویند: اصولا ایراد بنی اسرائیلی احتیاج به دلیل و مدرک ندارد زیرا اصل بر ایراد است - خواه مستند و خواه غیر مستند - برای ایراد گیرنده فرقی نمی کند. ایراد بنی اسرائیلی به اصطلاح دیگر همان بهانه گیری و بهانه جویی است، النهایه گاهی از حدود متعارف تجاوز کرده و به صورت توقع نابجا در می آید.
پس از آنکه حضرت موسی به پیغمبری مبعوث گردید و قوم بنی اسرائیل را به قبول دین و آئین جدید دعوت کرد ، آنهابه عناوین مختلفه موسی را مورد سخریه و تخطئه قرار می دادند و هر روز به شکلی از او معجزه و کرامت می خواستند .
حضرت موسی هم هر آنچه مطالبه می کردند به قدرت خداوندی انجام می داد ولی هنوز مدت کوتاهی از اجابت مسئول آنها نمی گذشت که مجددا ایراد دیگری بر دین جدید وارد می کرند و معجزه دیگری از او می خواستند .
قوم بنی اسراییل سالهای متمادی در اطاعت و انقیاد فرعون مصر بودند و از طرف عمال فرعون همه گونه عذاب و شکنجه و قتل و غارت و ظلم و بیدادگری نسبت به آنها می شد. حضرت موسی با شکافتن شط نیل آنها را از قهر و سخط آل فرعون نجات بخشید.
ولی این قوم ایرادگیر بهانه جو به محض اینکه از آن مهلکه بیرون جستند مجددا در مقام انکار و تکذیب بر آمدند و گفتند" ای موسی، ما به تو ایمان نمی آوریم مگر آنکه قدرت خداوندی را در این بیابان سوزان و بی آب و علف به شکل و صورت دیگری بر ما نشان دهی." پس فرمان الهی بر ابر نازل شد که بر آن قوم سایبانی کند: و تمام مدتی را که در آن بیابان به سر می بردند برای آنها غذای مأکولی فرستاد.
پس از چندی از موسی آب خواستند . حضرت موسی عصای خود را به فرمان الهی به سنگـــــی زد و از آن دوازده چشمه خارج شد که اقوام و قبایل دوازده گانه بنی اسرائیل از آن نوشیدند و سیراب شدند.
آنچه گفته شد شمه ای از ایرادات عجیب وغریب قوم بنی اسرائیل بر حقیقت و حقانیت حضرت موسی کلیم الله بود که گمان می کنم برای روشن شدن ریشه تاریخی ضرب المثل ایراد بنی اسراییلی کفایت نماید...
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 9⃣
ثبت نام اینترنتی انجام دادم
پانزده روز بعد باید برم ثبت نام حضوری
امروز بانرجس سادات و سیدمحسن رفتم یه همایش درمورد مدافعین حرم بود
من به احترام شهدا بازهم چادر سر کردم
وسطای همایش بود
که گوشیم رفت رو ویبره
اسم مخاطب که نگاه کردم رضیه سادات بود
باخودم گفتم حتما زنگ زده درموردسیدمهدی حرف بزنه
- الو سلام خواهر خوشگل خودم
رضیه : سلام نرگس سادات خوبی ؟
- ممنون تو خوبی؟
رضیه : ممنون
نرگس خونه ای ؟
بیام باهت حرف بزنم
- رضیه من نرجس و آقاسید
اومدم یه همایش
بذار ببینم تا کی با اینام
- آجی نرجس کی میریم خونه
سیدمحسن : آجی خانم امشب شام مهمون مایید
- ممنون مزاحمتون نمیشم
سیدمحسن : نه خواهر مزاحم نیستید
- رضیه سادات من شب میام خونتون باهم حرف بزنیم
رضیه : باشه منتظرتم
شب بعداز شام از شوهرخواهرم خواستم
منو برسونه خونه خاله ام اینا
زنگ در زدم خاله ام پاسخ داد:
بله
- سلام خاله جان
خاله: تنهایی؟
- بله
رفتم داخل رضیه تنها نشسته بود
- رضیه کجایی؟
رضیه: إه کی اومدی؟
- خسته نباشی خانم
معلوم بود خیلی نگران بود
رو به خالم گفتم خاله جان میشه رختخواب ما تو بهارخواب بندازید
خاله: آره عزیزم
- فقط خاله یه چادر بدید ما ببنیدیم که داخل مشخص نشه
آره عزیزم بیا
رضیه دخترخالم تک فرزند بودخیلی دخترمومن و محجبه ای بود
و شوهرخالم هم پاسداربود رفته بود ماموریت
تو تشک که دراز کشیدم رو به رضیه گفتم
رضیه منو ببین
رضیه من یه هزارثانیه هم توی این دوسال به سیدمهدی به چشم یه همسر نگاه کردم
اونم همینطور
همیشه بهم خواهر- برادر میگفتیم
تا دوهفته پیش سیدمهدی اومد خونه ما
باهم رفتیم مزارشهدا
باهم برنامه ریزی کردیم
شب مهمونی زن عمو از تو خواستگاری کنه
چون تمام این دوسال فکر و ذهن سیدمهدی پیش تو بود
فقط مسخره چون از پس مادرش برنیومد
نمیگفت
رضیه : واقعا راست میگی؟
- نه دارم دورغ میگم
تو خوشت بیاد
رضیه : ممنونم
- خواهش میکنم
فقط رضیه از اول بگو خونه مستقل
رضیه : چرا
- چون زن عمو تو امور زندگیت دخالت میکند
رضیه : مرسی
صبح رفتم خونمون
رضیه سادات و سیدمهدی عقد کردن
امروز دیگه من باید برم ثبت نام حضوری
از آقاجون خواستم بامن حتما بیان برای ثبت نام حضوری
آقاجون هم قبول کرد
بعداز ثبت نام اومدیم خونه
عصری با نرجس و عزیزجون رفتیم خرید دانشگاه
یه مانتوسرمه ای و شلوار لی سرمه ای روشن
با مقنعه لبنانی مشکی
کیف و کتانی سیاه که دوتا خط سفیدهم توش بود
سه روز دیگه جشن ورودی دانشگاه هست
من از آقاجون و عزیزجون خواستم همراهم بیان
⏪⏮ ادامه دارد....
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 0⃣1⃣
امروز جشن ورودی دانشگاه است
من به همراه آقاجون و عزیزجون به سمت دانشگاه حرکت کردیم
ردیف سوم نشسته ایم
یه ربع بعد مجری که یه پسر جون بود اومد رو سن
باصدای شادی شروع کرد به صحبت
مجری
سلاممممممم
-
آقایون خانمها زشته ها هشت تا دانشجو اینجاست از مامان و باباهاتون خجالت بکشید
دوباره سلام
بچه ها هم بلند گفتن سلام
مجری ادامه داد
من شروع بدبخت تون از طرف خودم تبریک میگم
دنبال استاد دویدن ها
التماس کردن سر نیم نمره ها
بچه ها خوش اومدید به دانشگاه
تک نفر اومدید
ان شاالله با اهل و عیال
دونفره ،سه نفره ،الی ده نفر خارج بشید
- خیلی پسر شادی بود
تائتر و سرود اجراشد
رئیس دانشگاه اومد یه نیم ساعتی حرف زد
بعد دوباره مجری میکروفون گرفت خوب نوبتی هم باشه نوبت آشنایی و معرفی نخبه های وارد دانشگاه شدند
سکوت قابل وصفی کل سالن برداشته بود
اولین نخبی ما از بانوان محترمه هستن
سرکارخانم
نرگس سادات موسوی
تشویقشون کنید
اولین کسی که تشویقم کردن آقاجون و عزیزجون بود
بلندشدم و به سمت جایگاه حرکت کردم
ایشان بارتبه ۹۸ وارد رشته فیزیک کوانتوم شدند
نخبه بعدی هم باز از بانوان هستن لطفا تشویقشون کنید
سرکار خانم
زهرا
کرمی
ایشان هم با رتبه ۱۰۱ وارد رشته فیزیک کوانتوم شدن
اسم چندنفر دیگه خونده شد بعدگفت
خب حالا نوبتی هم باشه نوبت نخبه های آقاست
گل پسرا اساسی تشویق کنیدا
آقای
سید علی صبوری
با رتبه ۱۸۳
ورودی رشته فیزیک کوانتوم
خب اما ما یه مهمان ویژه داریم کسی که پارسال وارد رشته فیزیک کونتوام شد و در این دو ترم متوالی نمره A کسب کردند
بردار مومن و همیشه در صحنه حاضرمون
آقاااااااای
مرتضی کرمی
بزن دست نهههههه
صلوات قشنگ رو به افتخارش
بعد رئیس دانشگاه نفری یه دونه بهمون سکه بهار آزادی با یه لوح تقدیر داد
و گفتن یه هفته دیگه
یه اردوی ده روز برای ورودی هاست
که شمال + مشهده
درراه برگشت
آقاجون بهم گفت
نرگس بابا
امروز جزو بهترین
روزای زندگی من بود
ان شاالله ازهم موفقتر بشه
- ممنونم آقاجون
آقاجون : منو مادرت بهت افتخار میکنیم
- 😍😍😍😍من هرچی دارم از شما دارم
⏪⏮ ادامه دارد•
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا