#داستان_زیبا
مسلماني رفت خانه يك مسيحي، برايش انگور آوردند خورد، برايش شراب آوردند گفت حرام است!
مسيحي گفت: عجیب است شما مسلمانان انگور ميخوريد اما ميگوييد شراب حرام است، در حالیکه اين از آن بدست آمده...
مسلمان گفت: ببين اين زن شماست و اين هم دختر شماست درسته؟ گفت بله!!!
گفت: ببين خدا اين را به شما حلال كرده و آن را حرام... در حالي كه آن از اين به دست آمده است...
مسيحي همانجا مسلمان شد❤️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
فرواردیادتون نره❣
این روزها
طرح روی جلد آدمهاست
که
پرفروششان میکند
نه متنشان . . .
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از خانواده بهشتی
💠🌀⭕️✨🔷🔹
🌀
⭕️
✨
🔷
🔹
🔶 #جملات_ناب 🔶
نگذارید گوشهایتان گواه چیزی باشد که چشمهایتان ندیده، نگذارید زبانتان چیزی را بگوید که قلبتان باور نکرده...
"صادقانه زندگی کنید"
ما موجودات خاکی نیستیم که به بهشت میرویم. ما موجودات بهشتی هستیم که از خاک سر برآورده ایم...
✨"استادالهی قمشه ای"✨
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
🔰برای تحول در زندگیتان باماهمراه شوید🔰
🆔 @zendegiasheghaneh 💎
🔹
🔷
✨
⭕️
🌀
💠🌀⭕️✨🔷🔹
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⚪️يك فنجانِ چاىِ شادى بخش
✨مهمانِ من باش دراين عصر زیبا
⚪️بهترينها را ازدرگاه ایزد منان برايتان
✨صميمانہ طلب ميكنم😍
عصرتون بخیر🍩☕️🍰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💙🍃
🍃🍁
#یڪ_داستان_یڪ_پند
💠 ✨شیخ شهریار ڪازرونی 120 سال به سلامت عمر ڪرد و در تمام طول عمر خود مریض نشد.
❣✨ روزی بر بسترِ بیماری٬ برای دعا حاضر شد ڪه بیمار، پسر دوست او بود.
مریض گفت: ای شیخ این انصاف است ڪه تو چهل سال از من بزرگتری ولی من از تو پیرتر و در شرف مرگم؟ عدالت خدا ڪجاست؟
💠✨ شیخ گفت: عدالت خدا را زیر سوال بردی مرا خشمگین ڪردی و باید پاسخ تو را بدهم تا از دوست خود دفاع ڪرده باشم.
❣✨120 سالی ڪه خداوند به من عمر عنایت ڪرده، بیش از 90 سالش را در راه او و عبادت و یادگیری علم و تربیت مردان دین و ڪمڪ به نیازمندان صرف ڪردهام ولی تو در این 60 سال فقط برای خودت خوردی و خوابیدی و مال جمع ڪردی و لذت دنیا بردی. خدا ایام عمری را ڪه در طاعت او برای او تلاش ڪنی بر عمر تو میافزاید. تو برای خود زندگی ڪردی ولی من برای او! میخواهی بین من و تو فرقی نباشد ڪه بگویی آنگاه خدا عادل است؟؟
💠✨فرض ڪنیم یڪ شرڪت بزرگ در تهران، در شهرستان نمایندگی دارد ڪه اجارهی آن نمایندگی و هزینههای آن را میدهد، اگر این شرکت سودی نداشته باشد و فقط فڪر درآوردن خرج خودش باشد و به شرڪت اصلیاش بهرهای نرساند، طبیعی است ڪه به زودی بسته میشود.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
💙🍃
🍃🍁
#یک_داستان_یک_پند
💌✨چوپان جوانی با مادرش در کوهستان زندگی میکرد. مزرعه سرسبز و دامداری بزرگی داشت. روزی گرگی در آنجا پیدا شده و چند تا از گوسفندانش را کشت.
💌◄✨چوپان شب و روز در فکر و کینه انتقام از گرگ بود. طوری که مزرعه و تمام کار خود را رها کرده و به دنبال ساخت تلهای برای صید گرگ بود.
تلهای در بیرون طویله گذاشت و شبی دم گرگ در تله گرفتار شد.
💌◄✨صبح که چوپان گرگ را در حال زوزه کشیدن در تله دید، بسیار خوشحال شد. روغنی آورد، بدن گرگ را به روغن آغشته کرد. مادر پیر و کار کشتهاش پرسید: چه میکنی پسرم؟
💌◄✨گفت: میخواهم گرگ را آتش بزنم، سپس تله را باز میکنم تا فرار کند. باد که به آتش بخورد یقین دارم خواهد سوخت و دوست دارم با بدنی سوخته مدتی زجر بکشد و بمیرد.
مادرش گفت: فرزندم اگر بسیار از او دل ناخوشی داری او را بکش ولی چنین انتقام نگیر که کار انسانی نیست.
💌◄✨گرگ بر اساس فطرتش که شکار است گوسفند تو را چنین کرده است ولی تو حتی اگر او را بکشی باز کار درستی نکردهای، بهتر است به جای کشتن او فکر محکم کردن طویلهات باشی؛ چون این گرگ برود گرگ دیگری میآید.
💌◄✨جوان که چشمش را آتش انتقام پر کرده بود، کبریت بر بدن گرگ کشید و تله را گشود، گرگ با بدنی آتش گرفته فرار کرد. چوپان فکر انتقام را کرده بود ولی فکر این را نکرده بود که گندمهایش رسیده و مزرعهاش پر از خوشههای گندم خشک است.
💌◄✨گرگ سمت گندمزار خشک دوید و آتش جانش به مزرعه افتاد و تمام محصولاش در آتش سوخت. زانوی غم بغل کرد و آنگاه به ذهنش رسیده که مادرش چه پند حکیمانهای به او داده بود.
💌◄✨گاهی مادری فرزند خود را نفرین میکند و به دنبال خنک کردن آتش دل خود است. ولی نمیداند همین فرزند بر اثر نفرین این مادر بیمار میشود و این مادر خودش میسوزد و داستان انتقام از گرگ دوباره تکرار میشود.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_کوتاه_آموزنده
#داستان_واقعی
♦️ #بلعم_باعورا ♦️
بلعم باعورا از علمای بنیاسرائیل بود، و کارش به قدری بالا گرفت که اسم اعظم میدانست و دعایش به استجابت میرسید. روایت شده: موسی با جمعیتی از بنیاسرائیل به فرماندهی یوشع بن نون وکالب بن یوفنا از بیابان تیه بیرون آمده و به سوی شهر (بیتالمقدس و شام) حرکت کردند، تا آن را فتح کنند و از زیر یوغ حاکمان ستمگر عمالقه خارج سازند. وقتی که به نزدیک شهر رسیدند، حاکمان ظالم نزد بلعم باعورا (عالم معروف بنیاسرائیل) رفته و گفتند از موقعیت خود استفاده کن و چون اسم اعظم الهی را میدانی، در مورد موسی و بنیاسرائیل نفرین کن. بَلْعَم باعورا گفت: «من چگونه در مورد مؤمنانی که پیامبر خداو فرشتگان، همراهشان هستند، نفرین کنم؟ چنین کاری نخواهم کرد.»
آنها بار دیگر نزد بَلْعم باعورا آمدند و تقاضا کردند نفرین کند، او نپذیرفت، سرانجام همسر بلعم باعورا را واسطه قرار دادند، همسر او با نیرنگ و ترفند آنقدر شوهرش را وسوسه کرد، که سرانجام بَلْعم حاضر شد بالای کوهی که مشرف بر بنیاسرائیل است برود و آنها را نفرین کند. بَلْعم سوار بر الاغ خود شد تا بالای کوه رود. الاغ پس از اندکی حرکت سینهاش را بر زمین مینهاد و برنمیخاست و حرکت نمیکرد، بَلْعم پیاده میشد و آنقدر به الاغ میزد تا اندکی حرکت مینمود. بار سوم همان الاغ به اذن الهی به سخن آمد و به بَلْعم گفت: «وای بر تو ای بَلْعم کجا میروی؟ آیا نمیدانی فرشتگان از حرکت من جلوگیری میکنند.» بَلْعم در عین حال از تصمیم خود منصرف نشد، الاغ را رها کرد و پیاده به بالای کوه رفت، و در آنجا همین که خواست اسم اعظم را به زبان بیاورد و بنیاسرائیل را نفرین کند اسم اعظم را فراموش کرد و زبانش وارونه میشد به طوری که قوم خود را نفرین میکرد و برای بنیاسرائیل دعا مینمود.
به او گفتند: چرا چنین میکنی؟ گفت: «خداوند بر اراده من غالب شده است و زبانم را زیر و رو میکند.» در این هنگام بَلْعم باعورا به حاکمان ظالم گفت: اکنون دنیا و آخرت من از من گرفته شد، و جز حیله و نیرنگ باقی نمانده است. آنگاه چنین دستور داد: «زنان را آراسته و آرایش کنید و کالاهای مختلف به دست آنها بدهید تا به میان بنیاسرائیل برای خرید و فروش ببرند، و به زنان سفارش کنید که اگر افراد لشکر موسی خواستند از آنها کامجویی کنند و عمل منافی عفّت انجام دهند، خود را در اختیار آنها بگذارند، اگر یک نفر از لشکر موسی زنا کند، ما بر آنها پیروز خواهیم شد.» آنها دستور بلعم باعورا را اجرا نمودند، زنان آرایش کرده به عنوان خرید و فروش وارد لشکر بنیاسرائیل شدند، کار به جایی رسید که «زمری بن شلوم» رئیس قبیله شمعون دست یکی از آن زنان را گرفت و نزد موسی آورد و گفت: «گمان میکنم که میگویی این زن بر من حرام است، سوگند به خدا از دستور تو اطاعت نمیکنم.»
آنگاه آن زن را به خیمه خود برد و با او زنا کرد، و این چنین بود که بیماری واگیر طاعونبه سراغ بنیاسرائیل آمد و همه آنها در خطر مرگ قرار گرفتند. در این هنگام «فنحاص بن عیزار» نوه برادر موسی که رادمردی قویپنجه از امرای لشکر موسی بود از سفر سررسید، به میان قوم آمد و از ماجرای طاعون و علّت آن باخبر شد، به سراغ زمری بن شلوم رفت. هنگامی که او را با زن ناپاک دید، به آنها حمله نموده هر دو را کشت، در این هنگام بیماری طاعون برطرف گردید. در عین حال همین بیماری طاعون بیست هزار نفر از لشکر موسی را کشت. موسی بقیه لشکر را به فرماندهی یوشع بازسازی کرد و به جبهه فرستاد و سرانجام شهرها را یکی پس از دیگری فتح کردند.
داستان بلعم باعور در قرآن نقل نشده است بلکه در کتب بنی اسرائیل او از اولیا الهیست که خداوند به او حکمت داد تا به بنی اسرائیل بفهماند که بلعم مقامی شایسته برای رهبری آنان دارد اما آنان از او پیروی نکردند و او را لعنت کردند و دچار عذاب الهی شدند.
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#بسته_سلامتے
💥بـدون دارو بیماریتون رو درمان کنید.
🔹اگر عصبی هستید موز بخورید
🔹اگر سنگ کلیه دارید زردآلو بخورید
🔹اگر فشارخونتان بالاست کشمش بخورید
🔹اگر مشکل معده دارید ماست بخورید.
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درسنامه
💜به سه چیز هرگز نمیرسید
1-بستن دهان مردم
2-جبران همه ےشکستها
3-رسیدن به همه آرزوها
💜سه چیزحتما به تومیرسد:
1-مرگ
2-نتیجه عملت
3-رزق و روزی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❄️پــروردگــارا
⭐️در این شب دل انگیز
❄️آنچه را که بیصدا
⭐️از قلب عزیزانم گذر کرده
❄️در تقدیرشان قرار ده
⭐️تا لذتی دو چندان را
❄️برایشان به ارمغان بیاورد
⭐️شبتون بخیر و شادی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خـــــدایا...
با نام تو آغاز می کنم
شروع هر لحظه را
ای که زیباترین
علت هر آغاز تویی !
امـروزم را
با تلاش و مهربانی
به تو می سپارم
یار و یاورم باش ای بزرگترین
بسم الله الرحمن الرحیم
الهی به امیدتو
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷روزتون معطر به عطر صلوات🌷
🌷اللّهُمَّصَلِّعَلي
🌷 مُحَمَّدوَآلِمُحَمَّد
🌷 وَعَجِّلفَرَجَهُــم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #پنجشنبه 6 دی ماه 1397
🌞اذان صبح: 05:43
☀️طلوع آفتاب: 07:13
🌝اذان ظهر: 12:05
🌑غروب آفتاب: 16:58
🌖اذان مغرب: 17:18
🌓نیمه شب شرعی: 23:21
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروز👆
🌸ذكر روز پنجشنبه🌸
لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين
💥معبودي جز خدا نيست💥
💥پادشاه برحق آشكار💥
➖➖➖➖➖➖
#سوره_درمانے
💎روز۵شنبه۲رڪعت نمازبـہ
نیت ڪسب مال وثروت بخواندوسپس《سوره یاسین》بخواندواین
عمل راتا۳روزانجام دهدبهتراست
📚گوهر شب چراغ۱۵۷/ ۲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ســـ😊ــلام✋
صبح آخر هفته تون بخیر و شادی ☕ 😊 ❄
به پنجشنبه خوش آمدید❄
الهےدنیاتون سرریز
مهر و لبخندباشه☺️
به هرچیزےکه تو
زندگیتون میخواهید برسید
وهمون جایےباشید
که دلتون میخواد😉
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه
برای شادی روح
درگذشتگان هدیه با ارزش
فاتحه وصلوات را
بدرقه راهشان کنیم
خدایا درگذشتگان ما را مورد
رحمتت قرار ده
روحشان شاد
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام💐
🌺اولین پنجشنبه
🌸دی ماهتون پرازآرامش
🌼براتون روزی پراز
🌺نشاط،شادی وعشق
🌸آرزومیکنم
🌼امیدوارم لحظات رابه شادی
🌺وآرامش درکنارخانواده
🌸ودوستانتان سپری کنید
🌼پنجشنبه تون بی نظیر
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟 #علمدار_عشق 💟
🔮داستان مدافعان حرم 🔮
قسمت 3⃣1⃣
تا رسیدن ما به مشهد ۱۶ ساعتی طول کشید
برنامه مشهدمون کلا متفاوفت بود
خانما یه هتل بودن
آقایون یه هتل دیگه
هرکس هم هرتایم و هرجا میخاست میتونست بره
منو زهرام باهم میرفتیم حرم ،بازار فقط تنها جایی که من و زهرا و آقای کرمی و آقای صبوری چهارتایی باهم رفتیم
پارک ملت مشهد بود
واگرنه حتی باغ وحش هم منو زهرا تنهایی رفتیم
من که انقدر خرید کرده بودم
با یه چمدون اومده بودم با چهارتا چمدون داشتم میرفتم
چمدون ها هم سنگین
-وای نرگس اینا رو چطوری ببریم
+نمیدونم زهرا
- آهان فهمیدم
زهرا گوشی مبایلش گرفت دستش
- الوسلام داداش
توهتل مایی؟
* الو سلام بله
چطور مگه؟
- میشه بیایی اتاق ما
* بله حتما
+زهرا این چه کاری بود کردی؟
من خرید کردم داداش بنده خدای تو زحمتش بکشه ؟
- ن بابا چه زحمتی
منو زهرا و آقای کرمی با چمدون ها وارد آسانسور شدیم
مرتضی: خانم موسوی ببخشید یه سوال
+ بله بفرمایید
مرتضی: اسم پدر بزرگوارتون سیدحسن هست؟
+ بله چطور؟
مرتضی؛ پدرتون فرمانده پدرماهستن
+ اسم شریف پدرتون چیه ؟
مرتضی : کمیل کرمی
+ وای خدای من
پدرمن سالهاست دنبال جانشینش تو عملیات کربلای ۵ میگرده
سوار ماشین شدیم و به سمت قزوین راه افتادیم
یه ساعت اومده برسیم قزوین
که گوشیم زنگ خورد
عکس و شماره سیدهادی رو گوشی نمایان شد
+ سلام عزیزدل عمه
•• سلام عمه خانم کجایی ؟
+ نزدیکیم چطور؟
•• بابا بیا که کاروان خاندان موسوی انتظارت میکشنن
+ کیا اومدید
•• همه
مگه حاج بابا میذاره کسی نیاد استقبال سوگلیش
+ به آقاجون بگو براش یه سوپرایز دارم
•• باشه کارنداری عمه خانم
+ نه عزیزم
تلفن که قطع کردم
رو به زهرا گفتم : زهرا میخام نشون بابا بدمتون به داداشتم بگوبی زحمت
- باشه
بعداز یه ساعت رسدیم
چمدونا رو داداش محمد و سیدهادی تحویل گرفتن
منو زهرا و آقای کرمی رفتیم به سمت آقاجون بعد سلام و احوال پرسی و مقدمه چینی
+ آقاجون یادتونہ گفتید چهره آقای کرمی براتون آشناست
°° آره بابا
پسرم اسم پدرت چیه ؟
••کمیل حاج آقا
جانشین شما تو عملیات کربلای ۵ه۷
آقاجون مرتضی سفت مرتضی در آغوش گرفت
بعدمدتی که آروم شد
شماره منزل و آدرسشون گرفت
به سمت خونه راهی شدیم
⏪⏮ ادامه دارد.....
@tafakornab
@shamimrezvan
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1
حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
❁﷽
#شب_جمعہ اسٺ سلام همۂ نوڪرها
بہ شہِ ڪرب وبلا پادشہِ بے سـرها
و بگویید بہ #ارباب ڪه مهمان دارد
بہ فداے قدم مادرتو مادرها
السلامعلیڪ یابڹفاطمهالزهرا❣
#شب_زیارتے_ارباب_بےڪفن❣
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃❤️🍃
امیدوار باش به آیندهای که
خدا زودتر از تو آنجاست
ایمان داشته باش🍃
به خدایی که رحمتش
بیپایان است
و اعتماد داشته باش
به بخت نیکی که پس از
صبرت سرخواهد زد
شبتون بخیر ✨
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸يسبح لله ما في السماوات والارض.
┊ ┊ ┊ ┊ ┊❣سبحان الله
┊ ┊ ┊ ┊❣ الحمدلله
┊ ┊ ┊ ❣ لا اله الا الله
┊ ┊ ❣ الله اڪبر
┊ ❣ سبحان الله وبحمده
❣ استغفرالله
شروع روز با ❁﷽❁الهی به امیدتو
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکر_درمانے
🌹امام صادق (علیه السلام) فرمودند::
صلوات از مستحبات است
وخداوند به کسی که
درروز جمعه بر محمد
(صل الله علیه وآله)
و آل محمد صلوات بفرستد
هزار برابر و درغیر جمعه
صد برابر ثواب میدهـد
📚طب الصادق ص100
🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مهدی جان
تمام پنجره ها رو بہ آسمان باز اسٺ
ببار حضرٺ باران ڪہ فصل اعجاز اسٺ
ڪجا قدم زده اے تا ببوسم آنجا را
ڪہ بوسہ براثر پایٺ عین پروازاسٺ.
🌸اللهم عجل لولیک الفرج🌸
@tafakornab
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز 👆
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #جمعه 7 دی ماه 1397
🌞اذان صبح: 05:43
☀️طلوع آفتاب: 07:13
🌝اذان ظهر: 12:06
🌑غروب آفتاب: 16:59
🌖اذان مغرب: 17:19
🌓نیمه شب شرعی: 23:21
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh