هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث
💎 #امام_کاظم_علیه_السلام :
🔹 پس از خداشناسى، برترين كارى كه بنده به وسيله آن به خداوند نزديك مى شود عبارت است از: نماز، نيكى به پدر و مادر، و ترك حسد و خودپسندى و فخرفروشى.
📚 تحف العقول، ص 391
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
💎 #امام_رضا(ع)
🔸هر گاه برای شما پیشامد سختی روی داد،
🔸به وسیله ما اهل بیت ازخدایاری بجویید.🤲
📚مستدرک؛۵:۲۲۸
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
💎 #امام_جواد_علیه_السلام
🔹 بدان كه از ديده خدا پنهان نيستى. پس بنگر كه چگونه اى.
📚 گزیده تحف العقول، ص ٦٣
➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰
💎 #امام_هادی_علیه_السلام :
🔹 «هر كه از خدا پروا كند ، از او پروا كنند [و حرمتش را نگه دارند] و هر كه ازخدا فرمان بَرد ، فرمانش بَرند.»
📚 گزیده تحف العقول ص ۹۸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 #موج_احکام / #احکام_شرعی
آیا همانگونه که برای امامان معصوم(ع) نماز زیارت سفارش شده، برای امام زادگان هم این نماز زیارت سفارش شده؟
🔈 #گزیده_مراسم_حرم : حجت الاسلام رنجبر
📱تلفن پاسخگویی به سؤالات شرعی و اعتقادی حرم مطهر رضوی 👈 ۰۵۱۳۲۰۲۰
🆔@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَإِذَا حُيِّيتُمْ بِتَحِيَّةٍ فَحَيُّوا
✨بِأَحْسَنَ مِنْهَا أَوْ رُدُّوهَا
✨إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلَى كُلِّ شَيْءٍ حَسِيبًا ﴿۸۶﴾
✨و چون به شما درود گفته شد شما به
✨صورتى بهتر از آن درود گوييد
✨يا همان را در پاسخ برگردانيد
✨كه خدا همواره به هر
✨چيزى حسابرس است (۸۶)
📚سوره مبارکه النساء✍آیه۸۶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸🍃
#مردعابدوزن_بدکار
زنی فاسد و هرزه گرد، با چند نفر از جوانان بنی اسرائیل روبرو شد. با قیافه زیبا و آرایش کرده خود آنها را فریفت. یکی از آن جوانان به دیگری گفت: «اگر فلان عابد هم این زن را ببیند فریفته اش خواهد شد.»
زن آلوده چون این سخن را شنید گفت: «به خدا سوگند تا او را نفریبم به خانه برنمی گردم.»
پس شب به خانه عابد رفت و درب را کوبید و گفت: «من زنی بی پناهم! امشب مرا در خانه خود جای بده.» ولی عابد امتناع ورزید.
زن گفت: «چند نفر جوان مرا تعقیب می کنند، اگر راهم ندهی، از چنگشان خلاصی نخواهم داشت.»
عابد چون این حرف را شنید به او اجازه ورود داد. همین که آن زن داخل خانه شد لباسش را از تن خود بیرون آورد و قامت دلارای خویش را در مقابل او جلوه داد. چون چشم عابد به پیکر زیبا و اندام دلفریب او افتاد چنان تحت تأثیر غریزه جنسی واقع شد که بی اختیار دست خود را بر اندامش نهاد. در این موقع ناگهان به خودش آمد و متوجه شد که چه کاری از او سرزده است. به طرف دیگی که برای تهیه غذا زیر آن آتشی افروخته بود رفت و دست خود را در آتش گذاشت.
زن پرسید: «این چه کاری است که می کنی؟»
او جواب داد: «دست من، خودسرانه کاری انجام داد، حالا دارم او را کیفر می دهم.»
زن از دیدن این وضع طاقت نیاورد و از خانه او خارج شد. در بین راه به عده ای از بنی اسرائیل برخورد کرد و گفت: «فلان عابد را در یابید که خود را آتش زد.» و وقتی آنها رسیدند مقداری از دست او را سوخته یافتند.
#بحارالانوارج۱۴
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🔺عوارض #گرسنه_خوابیدن:
🔹اختلال در خواب
🔹امکان افزایش وزن
🔹از دست دادن توده عضلانی
🔹افت انرژی
🔹بداخلاق شدن
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
آسان ترین راه قدردانی
یک تشکرساده است
ولی خالص وصمیمانه 💞
آسانترین راه
عذرخواهی عدم تکرار
اشتباه قبلی است
وآسان ترین راه ابراز
عشق ومحبت ودوستی،💞
به زبان آوردن آن است
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🔸🔸🔸🔸🔸🔸﷽🔸🔸🔸🔸
⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
🔰پوریاى ولى، مردى بود قوى، قدرتمند و معروف.
با تمام پهلوانان معروف زمان کشتى گرفت و پشت همه را به خاک رسانید.
زمانى که به اصفهان رسید، با پهلوانان اصفهان هم کشتى گرفت و همه را به خاک انداخت.
🔹از پهلوانان شهر درخواست کرد بازوبند پهلوانى مرا مُهر کنید، همه مُهر کردند جز رئیس پهلوانان شهر که با پوریا هنوز کشتى نگرفته بود.
🔸گفت من با پوریا کشتى مى گیرم، اگر پشتم را به خاک رسانید بازوبندش را مُهر مى کنم.
قرار کشتى را روز جمعه در میدان عالى قاپو گذاشتند تا مردم جاى تماشاى آن کشتى کم نظیر را داشته باشند.
🔹پوریای ولی، شب جمعه پیرزنى را دید حلوا خیر مى کند و با لحنى ملتمسانه مى گوید از این حلوا بخورید و دعا کنید خداوند حاجت مرا بدهد.
🔹پوریا پرسید مادرم، حاجت تو چیست؟
گفت پسرم در رأس پهلوانان این شهر است، بناست فردا با پوریاى ولى کشتى بگیرد.
او نان آور من و زن و فرزند خود است، اقوامى داریم که به آنها هم کمک مى کند.
مى ترسم با شکست او، حقوقش قطع شود و معیشت ما دچار سختى و مضیقه گردد.
🔹پوریاى ولى همان وقت نیت کرد به جاى آنکه پشت پهلوان معروف اصفهان را به خاک برساند، پشت #نفس را به خاک اندازد.
✔️بر این نیت بود تا با آن کشتى گیر روبرو شد.
وقتى به هم پیچیدند، دید با یک ضربه مى تواند او را به خاک اندازد ولى به صورتى کشتى گرفت که پشتش به خاک رسید تا نان جمعى قطع نشود و علاوه دل آن پیرزن شاد گردد و خود هم نصیبى از رحمت خدا شامل حالش شود.👏
➕نامش در تاریخ پهلوانى به عنوان انسانى والا، جوانمرد، با فتوت و با گذشت ثبت شد و امروز قبرش در گیلان زیارتگاه اهل دل است.
📚 منبع: جامع النورین مشهور به انسان، اسماعیل سبزواری، صفحه ۲۳۴
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔴 #زود_قضاوت_نکنیم!
💠 خانم معلمی تعریف میکرد: در مدرسه ابتدایی بودم، مدتی بود تعدادی از بچهها را برای یک سرود آماده میکردم. به نیت اینکه آخر سال مراسمی گرفته شود برایشان. روز مراسم بچهها را آوردم و مرتبشان کردم پدر و مادرها هم دعوت بودند. موقع اجرای سرود ناگهان دختری از جمع جدا شد و بجای خواندن سرود شروع کرد به حرکت جلوی جمع. دست و پا تکان میداد و خودش رو عقب جلو میکرد و حرکات عجیبی انجام میداد. بچهها هم سرود را میخواندند و ریز میخندیدند، کمی مانده بود بخاطر خندهشان هرچه ریسیده بودم پنبه شود. با خود گفتم چرا این بچه این کار رو میکنه، چرا شرم نمیکنه از رفتارش؟ این که قبلش بچه زرنگ و عاقلی بود!!رفتم روبرویش، بهش اشاراتی کردم، هیچی نمیفهمید به قدری عصبانیام کرده بود که آب دهانم را نمیتوانستم قورت دهم. خونسردی خود را حفظ کردم، آرام رفتم سراغش و دستش را گرفتم، خودش را از دستم رها کرد و رفت آن طرفتر و دوباره شروع کرد! فضا پر از خنده حاضران شده بود. مدیر هم رنگش عوض شده بود، از عصبانیت و شرم عرقهایش سرازیر بود. از صندلیش بلند شد و آمد کنارم، سرش را نزدیک کرد و گفت: فقط این مراسم تمام شود، ببین با این بچه چکار کنم؟ اخراجش میکنم. مادر این دختر هم که نزدیک من بود بسیار پرشور میخندید و کف میزد، دخترک هم با تشویق مادر گرمتر از پیش شده بود. همین که سرود تمام شد پریدم بالای سن و بازوی بچه را گرفتم و گفتم: چرا اینجوری کردی؟! چرا با رفقایت سرود را نخواندی؟! دخترک جواب داد: آخر مادرم اینجاست، برای مادرم اینکار را میکردم!! گفتم آخر ندید بَدید همه مثل تو مادر یا پدرشان اینجاست، چرا آنها اینچنین نمیکنند و خود را لوس نمیکنند؟! خواستم بکشمش پایین که گفت: خانم معلّم صبر کنید بذارید مادرم متوجه نشه، خودم توضیح میدم؛ مادر من مثل بقیه مادرها نیست، مادر من "کرولال" است، چیزی نمیشنود و من با آن حرکاتم شادی و کلمات زیبای سرود را برایش ترجمه میکردم. تا او هم مثل بقیه مادران این شادی را حس کند! این کار من رقص و پایکوبی نبود، این زبان اشاره است، زبان کرولالهاست همین که این حرفها را زد انگار مرا برق گرفت، دست خودم نبود با صدای بلند گریستم، و دختر را محکم بغل کردم!! آفرین دخترم! فضای مراسم پر شد از پچپچ و درگوشی حرف زدن و... تا اینکه همه موضوع را فهمیدند،، نه تنها من که هرکس آنجا بود از اولیا و معلمان همه را گریاند!! از همه جالبتر اینکه مدیر آمد و عنوان دانشآموز نمونه را به او عطا کرد!!! با مادرش دست همدیگر را گرفتند و رفتند، گاهی جلوتر از مادرش میرفت و برای مادرش جست و خیز میکرد تا مادرش را شاد کند.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
قسمتی تامل برانگیز از کتابِ
« #سهروزبرایدیدن»_ اثر هلن کلر(ژوان)
1⃣_ از چشمهایتان طوری استفاده کنید که گویی فردا دچار نابینایی خواهید شد
2⃣_صداهای موسیقی، آواز پرنده و نغمههای پرشور ارکستر را بشنوید؛ چنان که گویی فردا دچار ناشنوایی خواهید شد.
3⃣_ هر چیزی را که میخواهید لمس کنید، گویی که فردا حس لامسه خود را از دست خواهید داد.
4⃣_عطر گل ها را بو کنید و مزه غذاها را با هر لقمه بچشید،
چنان که گویی فردا هرگز نمیتوانید بو کنید یا هر چیزی را بچشید.
5⃣از احساساتت بیشترین استفاده را ببر❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔸#زندگینامه #حضرت_آدم
🔸قسمت هفتم🔸 قتل هابیل 🔸
🔸حسادت قابیل از یک سو و پذیرفته نشدن قربانی اش از سوی دیگر، باعث شد تا قابیل، هابیل را تهدید به قتل کند. هابیل که از صفای باطن برخوردار بود و به خدای بزرگ ایمان داشت، برادر را نصیحت کرد و او را از این کار بر حذر داشت.
🔸شیطان قابیل را برای کشتن هابیل وسوسه می کرد این وسوسه ادامه داشت تا اینکه در زمانی که حضرت آدم (ع) برای زیارت کعبه به مکه رفته بود، قابیل در غیاب پدر نزد هابیل آمد و به او پرخاش کرد و کشمکش میان دو برادر شدت گرفت.
🔸قابیل نمی دانست چگونه هابیل را بکشد. شیطان به او چنین القا کرد: سرش را در میان دو سنگ بگذار و سپس با آن دو سنگ سرش را بشکن. قابیل همین روش را از ابلیس برای کشتن برادرش آموخت و با همین ترتیب، برادرش هابیل را به قتل رساند.
🔸قابیل جسد هابیل را در بیابان افکند. او سرگردان بود و نمی دانست جسد را چه کند و دلهره آمدن پدر راهم داشت تا این که...
#احسن_القصص
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
كاش تو همه ى ظرفا غذا باشه
واسه همه مريضا دوا باشه
كاش همه دنيا يك صدا باشه
جنگ فقط تو افسانه ها باشه
#شبتونبخیر🌙💫
خدایا ...!
فـردایی بهتر را بـه تمام مـا عطا کن
خدایا به حق تمام مهربانی هایت.....
نگذار کسی غمگین به خواب رود
و با ناراحتی شب خود را به
صبح برساند ......
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
🌹برچهره پُـرز نـور مهدی صلوات
🌹برجان ودل صبورمهدی صلوات
🍀تا امر فرج شود مهيا بفرست
🍀بهرفرج وظهور مهدی صلوات
🌸آغاز کنیم روز پنجشنبه را بـا
🌸۳صلوات بـرحضرت محمد(ص)
🌸و خـانــدان پـاک و مطهـرش
🌹اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ
آلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh