هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌸آخر ماهتون قشنگ
🍃💞براتون روزی
🍃🌸پر ازشادی
🍃💞نشاط
🍃🌸وخوشبختی
🍃💞آرزومیکنم
🍃🌸امیدوارم آخرین
🍃💞چهارشنبه خرداد ماه را
🍃🌸با سلامتی و دلخوشی
🍃💞و با موفقیت سپری کنید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#دستم_را_بگیر
دختری با پدرش میخواستند از یک پل چوبی رد شوند. پدر رو به دخترش گفت: دخترم دست من را بگیر تا از پل رد شویم.
دختر رو به پدر کرد و گفت: من دست تو را نمیگیرم تو دست مرا بگیر.
پدر گفت: چرا؟ چه فرقی میکند؟ مهم این است که دستم را بگیری و با هم رد شویم.
دخترک گفت: فرقش این است که اگر من دست تو را بگیرم ممکن است هر لحظه دست تو را رها کنم،
اما تو اگر دست مرا بگیری هرگز آن را رها نخواهی کرد!
این دقیقا مانند داستان رابطه ما با خداوند است؛
هر گاه ما دست او را بگیریم ممکن است با هر غفلت و ناآگاهی دستش را رها کنیم،
اما اگر از او بخواهیم دستمان ما را بگیرد، هرگز دستمان را رها نخواهد کرد!
و این یعنی عشق...
"دعا کنیم فقط خدا دستمونو بگیره"
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#مراقب_چشمانت_باش
جوانی به حکیمی گفت : وقتی همسرم را انتخاب کردم ، در نظرم طوری بود که گویا خداوند مانندش را در دنیا نیافریده است ! وقتی نامزد شدیم ، بسیاری را دیدم که مثل او بودند . وقتی ازدواج کردیم ، خیلیها را از او زیباتر یافتم چند سالی را که با هم زندگی کردیم ، دریافتم که همه زنها از همسرم بهترند ! حکیم گفت : آیا دوست داری بدانی از همه اینها تلختر و ناگوارتر چیست ؟
جوان گفت : آری . حکیم گفت : اگر با تمام زنهای دنیا ازدواج کنی ، احساس خواهی کرد که سگهای ولگرد محله شما از آنها زیباترند...!!
جوان با تعجب پرسید : چرا چنین سخنی میگویی ؟حکیم گفت : چون مشکل در همسر تو نیست . مشکل اینجا است که وقتی انسان قلبی طمعکار و چشمانی هیز داشته باشد و از شرم خداوند خالی باشد ، محال است که چشمانش را به جز خاک گور چیزی دیگر پر کند . آیا دوست داری دوباره همسرت زیباترین زن دنیا باشد ؟ جوان گفت: آری
حکیم گفت : مراقب چشمانت باش....
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#مبارز_مصری
بعد از مقاومت محمدکریم مبارز مصری، در مقابل فرانسویها و شکست او، قرار بر اعدامش شد، ناپلئون او را فراخواند و گفت: سخت است برایم کسی را اعدام کنم که برای آزادی وطنش مبارزه میکرد..
من به تو فرصتی میدهم تا ده هزار سکه طلا بابت غرامت سربازهای کشته شده به من بدهی... محمدکریم گفت: من الان این پول را ندارم اما صدهزار سکه از تاجران میخواهم، میروم تهیه میکنم و باز میگردم... محمدکریم به مدت چند روز در بازارها با زنجیر برای تهیه پول گردانیده شد...
اما هیچ تاجری حاضر به پراخت پولی جهت آزادی او نشد و حتی بعضی طلبکارانه میگفتند که با جنگهایش وضعیت اقتصادی را نابسامان کرد پس نزد ناپلئون برگشت!! ناپلئون به او گفت:
چاره ای جز اعدام تو ندارم، نه به خاطر کشتن سربازهایم، بلکه به دلیل جنگیدن برای مردمی که پول را مقدم بر وطن خود میدانند!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#راه_رفتن_روی_آب
روزی واعظی به مردمش می گفت:
ای مردم!
هر کس دعا را از روی اخلاص بگوید، می تواند از روی آب بگذرد، مانند کسی که در خشکی راه میرود.
جوان ساده و پاکدل،
که خانه اش در خارج از شهر بود و هر روز می بایست از رودخانه می گذشت، در پای منبر بود.
چون این سخن از واعظ شنید،
بسیار خوشحال شد.
هنگام بازگشت به خانه،
دعا گویان، پا بر آب نهاد و از رودخانه گذشت...
روزهای بعد نیز کارش همین بود و در دل از واعظ بسیار سپاسگزاری می کرد.
آرزو داشت که هدایت و ارشاد او را جبران کند.
روزی واعظ را به منزل خویش دعوت کرد، تا از او به شایستگی پذیرایی کند.
واعظ نیز دعوت جوان پاکدل را پذیرفت و با او به راه افتاد.
چون به رودخانه رسیدند، جوان دعا گفت و پای بر آب نهاد و از روی آن گذشت،
اما واعظ همچنان برجای خویش ایستاده بود و گام بر نمی داشت...
جوان گفت:
ای بزرگوار!
تو خود، این راه و روش را به ما آموختی و من از آن روز چنین میکنم، پس چرا اینک برجای خود ایستاده ای، دعا را بگو و از روی آب گذر کن!
واعظ، آهی کشید و گفت:
حق،همان است که تو میگویی،
اما دلی که تو داری، من ندارم!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
محکم باش
پشت تمام آرزوهای تو
خدا ایستاده است...
الهی برآورده کن حاجت دل آنهای که تنها پناهشون توئی
"الهی آمین"
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چقدر قبول داری ؟؟؟
.
زندگیتون پراز خیر و برکت و رحمت خدا 🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#کپیفقطبالینک⛔️☝️
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷چهارشنبه تون عالی و بینظیر
💐پیشکش نگاه مهربانتون
🌷در آخرین روز ماه خرداد
💐روزتون گلباران
🌷روزی پراز عشق و مـحبت
💐روزى پراز شادى و آرامش
🌷روزى پر از خنده و دلخوشى
💐روزی پراز خبرهای خوب
🌷و روزی پراز انرژی مثبت
🌷و موفقیت براتون آرزومنــدم
💐پیشاپیش فصل تابستان مبارک
🌷روزتـون زیبـا و در پنـاه خـدا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
و بَـهــــار مــیـرود ...🌸🍃
خدا به همراهت بهار قشنگم 🌸🍃
💕با آرزوي برآورده شدن
💕زيباترين خواسته هاتون
💕 تا بهــاري ديگر ...🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
💎امام باقر عليه السلام :
نخستين چيزى كه در روز قيامت به آن رسيدگى مى شود [ثواب] صدقه آب [دادن به تشنه] است
إنّ أوَّلَ ما يُبدَأُ بهِ يَومَ القِيامَةِ صَدَقةُ الماءِ
📚ميزان الحكمه جلد5 صفحه331
#ثواب_سیراب_کردن_تشنه👆
🔸🔶 آبسردکن مغازه رو دو متر جابجا کرده و به جای اینکه تو مغازه اش باشه آورده تو خیابون و یه عالمه خیر و برکت برای خودش کسب کرده... یه زمان هایی آبسردکن هم نبود کسبه کلمن می ذاشتن و با سختی یخ های بزرگ تهیه می کردند و می ذاشتند برای رهگذرا، حالا که آبسردکن های مختلف اومده خیلی بیشتر از این ها باید ازش بهره برد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #احکام_مجالس
🔸 #تصویربرداری بدون اجازه و #انتشار آن
⁉️ سؤال: ورود به منازل ديگران و تصويربردارى و انتشار آن چه حكمى دارد؟
✅ پاسخ: ورود به #حريم_خصوصى اشخاص بدون اجازه، شرعاً جايز نيست، اگر چه عنوان تجسّس بر آن منطبق نباشد؛ و گرفتن فيلم و عكس و مانند آن به صورت مخفيانه شرعاً حرام و انتشار آن حرام دوم است.
🔹منبع: پایگاه اطلاعرسانی دفتر رهبر معظم انقلاب
〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿
🔸 #چاپ تصاویر خانوادگی و #عروسی توسط #نامحرم
✅ #ظهور و چاپ عکسهای #خانوادگی یا عروسی که خانمها بدون #حجاب کامل میباشند، توسط عکاسهایی که آنها را نمیشناسند، بدون لذت جنسی و خوف وقوع در گناه، اشکال ندارد.
دیدن فیلمهایی که کارهای جنسی را به نمایش میگذارد، چون همراه با تحریک شهوت است، حرام است.
🔹منبع: رساله آموزشی امام خامنهای
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨وَيُسَبِّحُ الرَّعْدُ بِحَمْدِهِ وَالْمَلَائِكَةُ
✨مِنْ خِيفَتِهِ وَيُرْسِلُ الصَّوَاعِقَ فَيُصِيبُ بِهَا
✨مَنْ يَشَاءُ وَهُمْ يُجَادِلُونَ فِي اللَّهِ
✨وَهُوَ شَدِيدُ الْمِحَالِ ﴿۱۳﴾
✨رعد به حمد او و فرشتگان
✨جملگى از بيمش تسبيح مى گويند
✨و صاعقه ها را فرو مى فرستند
✨و با آنها هر كه را بخواهد مورد
✨اصابت قرار مى دهد در حالى كه
✨آنان در باره خدا مجادله مى كنند
✨و او سخت كيفر است (۱۳)
📚سوره مبارکه الرعد✍آیه ۱۳
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
✍#هلو
👈هلو یا آب هلو سرسخت ترین دشمن سرطان است
👈با مصرف آن از سرطان های سینه ، پروستات ، رحم و کبد جلوگیری کنید
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ماجرای_واقعی
#جنازهای_که_زنده_شد❗️
حاج حسین گنابادی یکی از مردان خدا و نیروهای بهشت زهرا روایت میکرد که روزی یکی از همکارانم جهت انتقال جنازه ی مردی میان سال راهی روستای زرین دشت در اطراف تهران شد، ساعاتی بعد دستور آمد که برای مراسم غسل این مرد به غسالخانه بروم، من به همراه دوستم حاج محسن شمشکی راهی شدیم تا آن مرد را غسل داده و آماده ی تشییع کنیم، پسر و دخترش به همراه ما داخل غسالخانه بودند و به شدت گریه می کردند... برای غسل آماده شدم بعد از لخت کردن میت و خواباندنش آب را باز کردم و روی سینه اش ریختم، فشار آب بالا بود، برگشتم تا فشار آب رو کم کنم...
که صدای فریاد وحشتناکی همه جای غسالخانه را پر کرد، به طوری که ترس تمام وجودم را فرا گرفت و قلبم به شدت شروع به زدن کرد، جرات برگشتن و نگاه کردن را نداشتم، در حدود ۳۰ سالی که در غسالخانه کار کرده بودم تا به امروز اینقدر وحشت نکرده بودم، صدایی در گوشم زمزمه میکرد،
گنابادی... گنابادی....!
صدای جیغ چنان مرا ترسانده بود که چیزی متوجه نمی شدم تا اینکه دستی از پشت بر شانه ام نشست...!
حاج شمشکی با چهره ای یخ زده و دستانی لرزان مرا صدا می کرد، سرم را برگرداندم و با ترس و لرز به چهره حاج شمشکی خیره شدم...
با لحنی لرزان و در حالی که به جنازه اشاره می کرد می گفت: حسین، جنازه زنده شد....!
سرم تیری کشید، نگاهی به جنازه کردم که چشمانش را باز کرده و به من خیره شده، همه فریاد می کشیدند، دخترش بیهوش شده بود، پسرش از ترس چهره اش گچ شده بود، منم با دیدن اوضاع بسیار آشفته شدم، سریع در غسالخانه را باز کردم و شروع کردم به فریاد کشیدن...
مرده زنده شد، جنازه زنده شد...
فشارم افتاد و کمی بعد دیگر ندانستم چه شد،
ساعتی بعد که به هوش آمدم خودم را روی تخت بیمارستان دیدم، حاج شمشکی و شیخ آخوندی آخوند بهشت زهرا بالا سرم بودند، به محض اینکه هوشم سر جایش آمد ماجرا را پیگیر شدم...
حاج شمشکی شروع به روایت ماجرا کرد...
وقتی تو از هوش رفتی کمی بعد که آمبولانس تو را به بیمارستان رساند، پزشکان بالای سر جنازه حاضر شدند، و بعد از معاینات دیدیم که علائم حیاتی او بازگشته و به حالت عادی برگشته، او یک روز قبل شدیدا مریض می شود و فرزندانش به بیمارستان منتقل می کنند، چون قبلا مشکل قلبی داشت و داخل قلبش با عملی باطری گذاشته بودند در بیمارستان بعد از تزریق آمپول علائم حیاتی او از بین می رود، و پزشک به علت متوجه نشدن موضوع قلبش، نسخه ی مرگ او را میپیچد تا اینکه در غسالخانه با فشار آب سرد که روی سینه اش ریختی شوک وارد شده و باطری دوباره کار افتاد و علائم او برگشت و خدا رو شکر زنده شد....
من زبانم بند آمد و تا الان که سالها گذشته هنوز آن خاطره از ذهنم بیرون نرفته.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌱🕊
⭕️👈تلنگر
🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂
#یک_جرعه_کتاب
مارها قورباغهها را میخوردند و قورباغهها از این نا به سامانی بسیار غمگین بودند تا اینکه قورباغهها علیه مارها به لکلکها شکایت کردند.
لکلکها تعدادی از مارها را خوردند و بقیه را هم تار و مار کردند و قورباغهها از این حمایت شادمان شدند!
طولی نکشید که لکلکها گرسنه ماندند و شروع کردند به خوردن قورباغهها.
قورباغهها ناگهان دچار اختلاف دیدگاه شدند!
عدهای از آنها با لکلکها کنار آمدند و عدهای دیگر خواهان بازگشت مارها شدند.
مارها بازگشتند ولی این بار، همپایِ لک لکها شروع به خوردن قورباغهها کردند!
حالا دیگر قورباغهها متقاعد شدهاند که انگار برای خورده شدن به دنیا آمدهاند!
ولی تنها یک مشکل برای آنها حل نشده باقی مانده است، اینکه نمیدانند توسط دوستانشان خورده میشوند یا دشمنانشان؟!
📚مارها و قورباغه ها
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃✨🌼✨🍃✨🌼✨🍃
ماست فروشی در روستا که گاو هایش از علوفه های مجانی خدا تغذیه میکنن ، ماستش را به بهانه دلار گران میکند ..!*
.
*باغداری که درختانش در کشور خودمان با آبهای مجانی چشمه ها تولید شده اند میوه هایش را گران میکند..!*
.
*برنج فروشی که برنجش را در سرزمین خودمان تولید کرده جنسش را گران میکند..*
*پزشکی که با پول این مردم تخصص گرفته، ویزیت و خدماتش را چند برابر میکند..*
.
*این دلار نیست که گران شده این وجدان و انسانیت است که #ارزان شده .!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#داستانک🗨️
🚴🏻♂️مردی با دوچرخه به خط مرزی میرسد او دو کیسه بزرگ همراه خود دارد، مأمور مرزی میپرسد: « در کیسهها چه داری؟» او گفت: شن!🤔
🚳مأمور او را از دوچرخه پیاده میکند و چون به او مشکوک بود، یک شبانه روز او را بازداشت میکند ولی پس از بازرسی فراوان، واقعاً جز شن چیز دیگری پیدا نکرد. بنابراین به او اجازه عبور داد...😞
🚶🏻♂️هفته بعد دوباره سر و کله همان شخص پیدا شد. این موضوع به مدت سه سال هر هفته یک بار تکرار میشد و پس از آن، مرد دیگر در مرز دیده نشد...🤷🏻♂️
👮یک روز آن مأمور در شهر او را میبیند، فورا به سمت او رفت و از او پرسید: "من هنوز هم به تو مشکوکم و میدانم که در کار قاچاق بودی، راستش را بگو چه چیزی را از مرز رد میکردی؟" مرد گفت: دوچرخه!😎😄
⚠️#نتیجه_گیری:
📍گاهی وقتها موضوعات #فرعی، ما را به کلی از موضوعات #اصلی غافل میکنند...💯
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
به زندگی گفتم: چرا رو چرخ وفلک تو
بعضیا بالاهستند و بعضيا پايين؟
لبخندی زد وگفت:
ناراحت نباش ميچرخه!
سرگشته چو پرگار
همه عمر دويديم
آخر به همان نقطه
كه بوديم رسيدم
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
زندگی سینما نیست
مثل تئاتر زنده است
کات نداره
اگه خرابش کردی
نباید بقیشو ببازی
فقط میتونی
بقیشو بهتر بازی کنی...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تمام غصه های دنیا
را میشه بایک جمله
تحمل کرد
"خدایا میدانم که میبینی"
♡••♡••♡••♡••♡
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
آرامش آسمانِ شب
سهم قلبتان
و خداوند روشنی
تمام لحظه هايتان باشد
در این ساعات پایانی شب
آرزو دارم
غیر ازخدا محتاج
کسی نشوید✨
#شبتونبخیر💫
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا با توکل به تو
پنجره تابســ🌺ـــتان را باز میکنیم
1فصل خیر وبرکت
1فصل سلامتی و سعادت
1فصل آرامش و پیشرفت
1فصل زندگی پر از موفقیت
به همه ما عطا بفرما
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍀شروع تابستانی پُر برکت
🍃🍀با صلوات بر حضرت محمد(ص) و
خاندان پاک و مطهرش🍀🍃
🍃🍀الّلهُمَّ
🍃💚صلّ
🍃🍀علْی
🍃💚محَمَّد
🍃🍀وآلَ
🍃💚محَمَّدٍ
🍃🍀وعَجِّل
🍃💚 فرَجَهُم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏞 #قرآن_در_طبیعت
🏞 #آرامش_با_قــرآن
امام صادق(ع): هرکس سوره ضحی را شب یا روز زیاد بخواند چیزی در حضورش نیست مگر اینکه به نفع او شهادت میدهند حتی مو و پوست و گوشت و استخوانش. خداوند پس از این شهادتها می گوید: شهادت شما را برای این بندهام پذیرفتم، او را به بهشت ببرید تا هرچه که دوست دارد به او اعطا شود، گوارایش باد.
#هر_روز_قرآن_بخوانیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
💎#دست_نویس
#بحران_ده_ماهگی
بچه ک بودم یه کاکتوس داشتم
کنار بقیه گلای اتاقم بود
هر دفعه ب بقیشون آب میدادم ب کاکتوسمم آب میدادم
یه چند روزی مریض شدم
نتونستم به گلای رنگا رنگ و خوشگلم آب بدم ..گلایی که فکر میکردم خیلی خوشگل و خوش بو و همیشه موندگارن...
بعد ک بهتر شدم تا رفتم کنارشون
همشون از بین رفته بودن پژمرده و شکسته شده بودن..فقط کاکاتوسم بود ک سالم مونده بود...با خودم گفتم چرا اون خوشگلا از بین رفتن ولی این زشت تیغ دار سالم مونده؟
از مامانم دلیلشو پرسیدم
گفت خب اون قویه اون به این راحتیا خراب نمیشه اگه بازم بهش آب ندی تا چند روز دیگه سالم میمونه ...
منم که تعجب کرده بودم گذاشتمش کنار که ببینم حرف مامانم صحت داره یا نه..
انقد کنار ک بعد ی مدت کلا یادم رفت من یه کاکاتوسم داشتم ..بعد ک پیداش کردم خشک شده بود هرچقدر آبش دادم دیگه رشد نکرد دیگه جون نگرفت دیگه زنده نشد...میدونی چرا؟چون از ریشه از بین رفته بود...گلی ام ک از ریشه از بین بره دیگه زنده نمیشه ..اون اتفاق برام عبرت نشد
همین چند روز پیش برام یه اتاق افتاد ناسازگاری کردم با خودم گفتم طرفم قویه کنار میاد فراموش کردم که شاید اونم از بین بره یه روزی ...
ریشه طرفم داشت آسیب میدید رسیدم بالای سرش جلوشو گرفتم ولی ترمیم اون ریشه زمان میبره تا به روز اول برگرده
حالش بد بود حال منم بد بود ریشه های اون زور و نیروی اون زور و نیروی منم بود آخه ...
یعنی میخام بگم که:
ریشه های قوی ام از بین میرن ...حواستون به رفتارتون باشه که اگه رفت برگشتنی نیس.. :)
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت