هدایت شده از خانواده بهشتی
#ولنتاین
#عشق
#ازدواج
😊همانهایی که میگویندعید غدیروسالروز ازدواج حضرت علی(ع)و فاطمه زهرا(س) مال عربهاست 😳 و ما عرب نیستیم و از این حرفها...
ماجرای ولنتاین که میشود دراز به دراز به سمت تابلوهای روم باستان و هرچه کلیسا است بر زمین میافتند و خاک پای آنها را بر چشم میکشند.
این یعنی آخرو ته روشنفکری...😳
❤️ روز عشق برای زن و شوهرهای مسلمان، (و نه شریک های جنسی دو روزه) 🌸هر روز🌸 است.
در آئین ما، هر صبح همسران ؛با لبخند انس شروع می شود و با نگاه تسکین، ادامه دارد .
❤️ که طبق قرآن مان، زن و شوهر، باید 🌟نور چشم 🌟هم باشند... یعنی چنان از دیدن هم به شووووق آیند که برق از چشمان شان بدرخشد..😍 (فرقان/74)
🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🆔 @zendegiasheghaneh
🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟
هدایت شده از خانواده بهشتی
⚠️ #تلنگر👌🏻
#ولنتاین
#عشق
❌آسیبهای ولنتاین برای رابطهها
⁉️💔آیارمانتیکترین روزسال به روابط سالم آسیب میرساند؟
@zendegiasheghaneh💞
روز ولنتاین روز عشق است؛روزی که درآن حضورفردمهمی رادر زندگیمان جشن میگیریم.امابرای برخی افراداین روزآنقدرهابا
گلهای سرخ وبستههای شکلات همراه نیست.
📍مطالعات فراوان،ازجمله تحقیقی که وضعیت قطع روابط افرادرادر فیسبوک بررسی کرده،نشان دادهاندکه زوجهادرهفتههای پیش وپس ازولنتاین به احتمال بیشتری ازهم جدامیشوند.چطورممکن است روزی که برای جشن گرفتن روابط تعیین شده منجربه قطع بیشتررابطههاشود؟
پژوهشهابه چنددلیل اشاره میکنند:
❇️انتظارات
برای بسیاری، روزولنتاین باانتظارزیادهدایا،شامهای مفصل و قرارهای عاشقانه همراه است.بااین حال داشتن انتظارات بیش ازحد میتواندباعث ناکامی ماشود،زیرا واقعیت همیشه باامیدهای غیرواقعی مامنطبق نیست.یک تحقیق نشان دادزوجهایی که با انتظارات مثبت واردرابطه میشونددرآینده به احتمال بیشتری باسرخوردگی ومشکلات روبرو میشوندتازوجهایی که انتظارات واقعبینانهتری دارند.
❌مقایسه
برنامههای روزولنتاین مثل شامها، کنسرتهایارویدادهای دیگرجنبه عمومی دارندکه درمکالمات روزمره یاحتی شبکههای اجتماعی درباره آنهاصحبت میشود.دیدن و شنیدن خبرهای غالباًاغراقآمیز کارهای دیگران ناخودآگاه باعث میشودخودراباآنهامقایسه کنیم. این مقایسههامیتواندبه نارضایتی درخصوص جشن خودمان بیانجامد،حتی اگرواقعاً مفرح و رضایتبخش بوده باشد.
@zendegiasheghaneh💞
📌بزرگنمایی
برای روابطی که ازقبل دچارتزلزل هستند،روزولنتاین میتواند مشکلات رابرجسته وحتی تشدید کند.انتظارات ازروزولنتاین بهعنوان نهتنهایک شب«بیعیب و نقص»،بلکه بهعنوان یک رابطه
«بیعیب و نقص» میتواندهر مشکلی رادررابطه بزرگترازآنچه هست نشان دهدوباعث نارضایتی زوجین شود.همچنین فشارهای این روزمیتوانداحساسات منفی زوجهایی راکه درروابط ناکارآمد هستندتشدیدکند.
♨️❌اماروزولنتاین یک مشکل بزرگ دیگرهم دارد:
☹️نگهداشتن تمام عشق ومحبت برای یک روزخاص مانع ازاین میشودکه کارهای روزمرهای مانند قدردانی وتأییدیکدیگرراانجام دهیم،که باعث شکوفایی رابطه میشوند.
💢بیشتر زوجهاازشامهای مجلل و هدایای گرانقیمت بهعنوان مرهمی برای مشکلات درازمدت روابط خود استفاده میکنند.
✅مابایدبهجای جشن گرفتن رابطهمان تنهادرروز۱۴فوریه،در تمام طول سال به آن توجه کرده و آن راجشن بگیریم.
💠تحقیقات علمی روانشناسان زوجین،جان وجولی گاتمن،از اهمیت این توجه روزبه روزبه روابط وافرادمهم حمایت میکند. آنهادرآزمایشی معروف به مشاهده تعاملات۱۳۰زوج تازه ازدواجکرده در یک خلوتنشینی رختخواب و صبحانه پرداختند.آنها مشاهده کردندکه درطول روز،یک یاهردو زوج سعی میکنندباجلب توجه معشوق خودبااوتعامل برقرارکنند. دربرخی مواردزن یاشوهربه سمت طرف مقابل رومیکردودربرخی دیگرازاورومیگرداند.شش سال بعد،آن دسته ازکسانی که به طرف مقابلشان توجه میکردندوبااو به تعامل میپرداختندبیش ازدوبرابر احتمال داشت باهم مانده باشند. زوج گاتمن بامشاهده این تعاملات میتوانند بادقت ۹۴ درصد پیشبینی کنندکه کارهرزوج به طلاق میانجامدیانه.
🌟به نظرمیرسدگرامیداشت سالیانه عشق آنقدرمهم نیست که توجه مداوم وتعامل فعال باشریک زندگی اهمیت دارد.بااینوجود،با وجودفشارهای کاری،انتظارات خانواده وتعهدات اجتماعی،گفتن این حرف ازعمل کردن به آن سادهتر است.
@zendegiasheghaneh💞
💚بنابراین،دراینجا به نکاتی اشاره میکنیم که به شماکمک میکندنه فقط درروز۱۴فوریه،بلکه درتمام طول سال رابطهتان رادراولویت قراردهید:
❣درطول سال نیزبایدبه فکر آبیاری باغچه عشقمان باشیم:
🌹۱-قرارهای عاشقانه:
بهجای آنکه به هم وعده بدهیدکه وقت بیشتری برای همدیگرصرف خواهیدکرد،در تقویم زمانهایی رابرای قرار ویژه یاحتی یک شب دونفره درمنزل تعیین کنید.تنظیم وقت قبلی برای قرارعاشقانه احتمال اینکه به آن عمل کنیدرابیشترمیکند،وهمچنین باعث میشوداین زمان برایتان باارزشترشود.
🌹۲–تجربههای جدید:
شکستن عادتهاوامتحان کردن چیزهای تازه باعث ترشح اوکسیتوسین درمغزمیشود.این ماده میتواندبه ایجاداحساس طراوت وتازگی دررابطه کمک کند.
🌹۳-کمک کردن:
یک راه برای نشان دادن عشق و علاقه به همسرتان،به ویژه زمانی که برنامههایتان فشرده است این است که به اوکمک کنید.یک شب که سرش شلوغ است برایش غذا درست کنید،بچههارابخوابانید،یا بعضی ازکارهای عقبمانده منزل را انجام دهید.
💫همه اینهابه این معنی نیست که نبایدروزولنتاین راجشن گرفت، بلکه بهتراست آن راکمترجدی بگیرید.درنهایت،این کارهای کوچک ولحظات به ظاهربی اهمیت هستند که رابطه مارامیسازند.
💚قدردانی،محبت وتلاش جدی هرروزه است که باعث دوام روابط میشود،نه بستههای شکلات آنهم یکباردرسال!
〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰〰
🆔 @zendegiasheghaneh 💖
آرامش حضور خداستــــــــــ...
وقتی در اوج نبودن ها نابودتــــــ نمیکند...
وقتی ناگفته هایتــــــ را بی آنکه بگویی میفهمد؛
وقتی نیاز نیستــــــ برای بودنش التماس کنی!
غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری؛
وقتی مطمئن باشی با او، هرگز تنها نخواهی بود!
آرامش یعنی همـــــــــین‼️
تو بی هیچ قید و شرطی خدا را داري،
و او همه چيز استــــــ در همه چيز...
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان
هدایت شده از خانواده بهشتی
گفت"ولنتاین" روز عشق است....🍃
بگفتم عشــق #بانـوی_دمشـق است❤️❤️❤️
#السلام_علیڪ_یازینب_ڪبری
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌱حکایت بهلول
به بهلول گفتن: ﺑﺎ ﺍﯾﻦ ﺩﺭﺁﻣﺪﺕ ﺯﻧﺪﮔﯿﺖ ﻣﯿﭽﺮﺧﻪ؟
ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍ ﺭﻭ ﺷﮑﺮ، ﮐﻢ ﻭ ﺑﯿﺶ ﻣﯿﺴﺎﺯﯾﻢ.
ﺧﺪﺍ ﺧﻮﺩﺵ میرﺳﻮﻧﻪ.
گفتند : ﺣﺎﻻ ﻣﺎ ﺩﯾﮕﻪ ﻏﺮﯾﺒﻪ ﺷﺪﯾﻢ ﻟﻮ ﻧﻤﯿﺪﯼ؟
ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ ﯾﻪ ﺧﻮﺭﺩﻩ ﻗﻨﺎﻋﺖ ﻣﯿﮑﻨﻢ ﮔﺎﻫﯽ ﺍﻭﻗﺎﺕ ﻫﻢ کاﺭ ﺩﯾﮕﻪ ﺍﯼ ﺟﻮﺭ ﺑﺸﻪ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻡ، ﺧﺪﺍ ﺑﺰﺭﮔﻪ ﻧﻤﯿﺬﺍﺭﻩ ﺩﺳﺖ ﺧﺎﻟﯽ ﺑﻤﻮﻧﻢ.
گفتند : ﻧﻪ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ.
ﮔﻔﺖ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻢ ﺁﻭﺭﺩﻡ ﯾﻪ ﺟﻮﺭﯼ ﺣﻞ ﺷﺪﻩ، ﺧﺪﺍ ﺭﺯّﺍﻗﻪ، ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ.
گفتند : ﻣﺎ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﯿﺴﺘﯿﻢ. ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﺑﮕﻮ دﯾﮕﻪ.
ﮔﻔﺖ: ﺗﻮ ﻓﮑﺮ ﮐﻦ ﯾﻪ ﺗﺎﺟﺮ یهودی ﺗﻮﯼ ﺑﺎﺯﺍﺭ ﻫﺴﺖ ﻫﺮ ﻣﺎﻩ ﯾﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﭘﻮﻝ ﺑﺮﺍﻡ ﻣﯿﺎﺭﻩ ﮐﻤﮏ ﺧﺮﺟﻢ ﺑﺎﺷﻪ.
گفتند : ﺁﻫﺎﻥ، ﺩﯾﺪﯼ ﮔﻔﺘﻢ. ﺣﺎﻻ ﺷﺪ ﯾﻪ ﭼﯿﺰﯼ. ﭼﺮﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻝ ﺭﺍﺳﺘﺸﻮ ﻧﻤﯿﮕﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺑﯽ ﺍﻧﺼﺎﻑ ﺳﻪ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﺧﺪﺍ ﻣﯿﺮﺳﻮنه ﺑﺎﻭﺭﻧﮑﺮﺩﯼ ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﮔﻔﺘﻢ ﯾﻪ تاجر یهودی ﻣﯿﺮﺳﻮﻧﻪ ﺑﺎﻭﺭﮐﺮﺩﯼ.
ﯾﻌﻨﯽ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﯾﻪ تاجریهودی ﭘﯿﺶ ﺗﻮ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻧﺪﺍﺭﻩ؟!
🖋☕️
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
💖خودت رو بکش بالا!
از اون بالا
به زندگیت نگاه کن!
چیزهایی رو میبینی که
اون پایین اصلا معلوم نیست!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌱داستان کوتاه
ﯾﮏ ایرانی ﻭ ﯾﮏ آمریکایی ﺩﺭ ﯾﮏ ﻣﺴﺎﻓﺮﺕ ﻃﻮﻻﻧﻰ ﻫﻮﺍﺋﻰ ﮐﻨﺎﺭ ﯾﮑﺪﯾﮕﺮ ﺩﺭ ﻫﻮﺍﭘﯿﻤﺎ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩﻧﺪ . آمریکایی ﺭﻭ ﺑﻪ ایرانیه ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻣﺎﯾﻠﻰ ﺑﺎ ﻫﻤﺪﯾﮕﺮ ﺑﺎﺯﻯ ﮐﻨﯿﻢ؟ ایرانی ﮐﻪ ﻣﯽﺧﻮﺍﺳﺖ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﮐﻨﺪ ﻣﺤﺘﺮﻣﺎﻧﻪ ﻋﺬﺭ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﭘﺘﻮ ﺭﺍ ﺭﻭﻯ ﺧﻮﺩﺵ ﮐﺸﯿﺪ.
آمریکاییه ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﮔﻔﺖ : ﺑﺎﺯﻯ ﺳﺮﮔﺮﻡﮐﻨﻨﺪﻩﺍﻯ ﺍﺳﺖ. ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﭘﺮﺳﻢ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﯿﺪ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺪﻫﯿﺪ. ﺑﻌﺪ ﺷﻤﺎ ﺍﺯ ﻣﻦ ﯾﮏ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﯽﮐﻨﯿﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﺟﻮﺍﺑﺶ ﺭﺍ ﻧﻤﯽﺩﺍﻧﺴﺘﻢ ﻣﻦ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ
ﻣﯽﺩﻫﻢ .
ایرانیه ﻣﺠﺪﺩﺍً ﻣﻌﺬﺭﺕ ﺧﻮﺍﺳﺖ ﻭ ﭼﺸﻤﻬﺎﯾﺶ ﺭﺍ ﺭﻭﻯ ﻫﻢ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺧﻮﺍﺑﺶ ﺑﺒﺮﺩ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ، آمریکایی ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﺩﯾﮕﺮﻯ ﺩﺍﺩ . ﮔﻔﺖ : ﺧﻮﺏ، ﺍﮔﺮ ﺷﻤﺎ ﺳﻮﺍﻝ ﻣﺮﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﺪﺍﺩﯾﺪ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﺪﻫﯿﺪ ﻭﻟﻰ ﺍﮔﺮ ﻣﻦ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻢ ﺳﻮﺍﻝ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﻫﻢ ۵٠ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﯽﺩﻫﻢ . ﺍﯾﻦ ﭘﯿﺸﻨﻬﺎﺩ ﭼﺮﺕ ایرانیه ﺭﺍ ﭘﺎﺭﻩ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﺿﺎﯾﺖ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺑﺎ آمریکاییه ﺑﺎﺯﻯ ﮐﻨﺪ .
آمریکاییه ﻧﺨﺴﺘﯿﻦ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﻣﻄﺮﺡ ﮐﺮﺩ : «ﻓﺎﺻﻠﻪ ﺯﻣﯿﻦ ﺗﺎ ﻣﺎﻩ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟» ایرانیه ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻠﻤﻪﺍﻯ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ آمریکایی ﺩﺍﺩ . ﺣﺎﻻ ﻧﻮﺑﺖ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﻮﺩ. ایرانیه ﮔﻔﺖ : « ﺁﻥ ﭼﯿﺴﺖ ﮐﻪ ﻭﻗﺘﻰ ﺍﺯ ﺗﭙﻪ ﺑﺎﻻ ﻣﯽﺭﻭﺩ ۳ ﭘﺎ ﺩﺍﺭﺩ ﻭ ﻭﻗﺘﻰ ﭘﺎﺋﯿﻦ ﻣﯽﺁﯾﺪ ۴ ﭘﺎ؟ »
آمریکاییه ﻧﮕﺎﻩ ﺗﻌﺠﺐ ﺁﻣﯿﺰﻯ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺳﺮﺍﻍ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮ ﻗﺎﺑﻞ ﺣﻤﻠﺶ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻮﺭﺩ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ. ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺍﺯ ﻃﺮﯾﻖ ﻣﻮﺩﻡ ﺑﯿﺴﯿﻢ ﮐﺎﻣﭙﯿﻮﺗﺮﺵ ﺑﻪ ﺍﯾﻨﺘﺮﻧﺖ ﻭﺻﻞ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻃﻼﻋﺎﺕ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺩﺭ ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ﮐﻨﮕﺮﻩ ﺁﻣﺮﯾﮑﺎ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺟﺴﺘﺠﻮ ﮐﺮﺩ . ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﭼﯿﺰ ﺑﺪﺭﺩ ﺑﺨﻮﺭﻯ ﭘﯿﺪﺍ ﻧﮑﺮﺩ. ﺳﭙﺲ ﺑﺮﺍﻯ ﺗﻤﺎﻡ ﻫﻤﮑﺎﺭﺍﻧﺶ ﭘﺴﺖ ﺍﻟﮑﺘﺮﻭﻧﯿﮏ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺳﻮﺍﻝ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺑﺎ ﯾﮑﻰ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﻫﻢ ﮔﭗ (chat ) ﺯﺩ ﻭﻟﻰ ﺁﻧﻬﺎ ﻫﻢ ﻧﺘﻮﺍﻧﺴﺘﻨﺪ ﮐﻤﮑﻰ ﮐﻨﻨﺪ.
ﺑﺎﻻﺧﺮﻩ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ۳ ﺳﺎﻋﺖ، ایرانیه ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﺑﯿﺪﺍﺭ ﮐﺮﺩ ﻭ ۵٠ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺩﺍﺩ .
ایرانیه ﻣﻮﺩﺑﺎﻧﻪ ۵٠ ﺩﻻﺭ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﺗﺎ ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺨﻮﺍﺑﺪ .
آمریکایی ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﮐﻤﻰ ﻣﮑﺚ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: « ﺧﻮﺏ، ﺟﻮﺍﺏ ﺳﻮﺍﻟﺖ ﭼﻪ ﺑﻮﺩ؟» ایرانیه ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺑﺪﻭﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﮐﻠﻤﻪﺍﻯ ﺑﺮ ﺯﺑﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩ ﺩﺳﺖ ﺩﺭ ﺟﯿﺒﺶ ﮐﺮﺩ ﻭ ۵ ﺩﻻﺭ ﺑﻪ آمریکایی ﺩﺍﺩ ﻭ ﺭﻭﯾﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﮔﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪ.
🖋☕️
💖الان دیگه وقت #محاسبه است!
خودت رو جمع و جور کن!
👌 ببین چند چندی با خودت!
🌱داستان کوتاه
حکایت کردهاند که مردى در بازار دمشق، گنجشکى رنگین و لطیف، به یک درهم خرید تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازى کنند. در بین راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: «در من فایدهاى براى تو نیست. اگر مرا آزاد کنى، تو را سه نصیحت مىگویم که هر یک، همچون گنجى است. دو نصیحت را وقتى در دست تو اسیرم مىگویم و پند سوم را، وقتى آزادم کردى و بر شاخ درختى نشستم، مىگویم. مرد با خود اندیشید که سه نصیحت از پرندهاى که همه جا را دیده و همه را از بالا نگریسته است، به یک درهم مىارزد. پذیرفت و به گنجشک گفت: «پندهایت را بگو.»
گنجشک گفت: «نصیحت اول آن است که اگر نعمتى را از کف دادى، غصه مخور و غمگین مباش زیرا اگر آن نعمت، حقیقتاً و دائماً از آن تو بود، هیچ گاه زایل نمىشد. دیگر آن که اگر کسى با تو سخن محال و ناممکن گفت به آن سخن هیچ توجه نکن و از آن درگذر.»
مرد، چون این دو نصیحت را شنید، گنجشک را آزاد کرد. پرنده کوچک پر کشید و بر درختى نشست . چون خود را آزاد و رها دید، خندهاى کرد. مرد گفت: «نصیحت سوم را بگو!»
گنجشک گفت: «نصیحت چیست!؟ اى مرد نادان، زیان کردى. در شکم من دو گوهر هست که هر یک بیست مثقال وزن دارد. تو را فریفتم تا از دستت رها شوم. اگر مىدانستى که چه گوهرهایى نزد من است به هیچ قیمت مرا رها نمىکردى.»
مرد، از خشم و حسرت، نمىدانست که چه کند. دست بر دست مىمالید و گنجشک را ناسزا مىگفت. ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت: «حال که مرا از چنان گوهرهایى محروم کردى، دست کم آخرین پندت را بگو.»
گنجشک گفت: «مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتى را از کف دادى، غم مخور اما اینک تو غمگینى که چرا مرا از دست داده اى. نیز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذیر اما تو هم اینک پذیرفتى که در شکم من گوهرهایى است که چهل مثقال وزن دارد. آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال گوهر با خود حمل کنم!؟ پس تو لایق آن دو نصیحت نبودى و پند سوم را نیز با تو نمىگویم که قدر آن نخواهى دانست. این را گفت و در هوا ناپدید شد.»
🖋☕️
هدایت شده از خانواده بهشتی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#همسرانه
بعضی چیزها در دنیا هست که هر
چقدر با همسرتان تقسیمش کنید،
نه تنها کم نمیشود،
بلکه بیشتر هم میشود ...
مثل انرژی مثبت، مثل عشق 💞
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از خانواده بهشتی
#عاشقانه💞
❤️ما که در بند ولنتاین ❤️شماهانیستیم😏
روز عشق ما❤️❤️
❤️فقط پیوند زهرا و علیست👏👏
#ولنتاین_بچه_شیعه_ها😊❤️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_کوتاه_آموزنده
#نیکی_به_والدین
📖 روزی پدری همراه پسرش به حمام عمومی رفت. چون به حمام رسیدند، پدر از پسر خود طلب آب نمود.
پسر با بی حوصلگی رفت و از گوشه ای کاسه سفالین ترک خورده و رسوب گرفته ای که مخصوص آب ریختن روی تن و بدن مردم و نه برای نوشیدن آب بود، پیدا کرد و آبی نه چندان خنک یافت و برای پدر برد.
پدر به مجرد دیدن کاسه و آب، اندکی مکث کرد، لبخند زد و رو به پسر گفت:
"با دیدن این کاسه یاد خاطره ای افتادم. چندین سال پیش وقتی خود من نوجوانی کم سن و سال بودم، همراه پدر به حمام عمومی رفتم. درست مثل امروز که من از تو آب خواستم، آن روز هم پدرم از من آب خواست. من، برای اینکه برای او آب بیاورم گشتم و لیوان بلوری و تمیزی یافتم و آبی گوارا و خنک در آن ریختم و با احترام به حضور پدر بردم.
امروز، من که چنان فرزندی برای پدر بودم، پسری چون تو نصیبم شده که با بیحوصلگی در چنین کاسه کثیف و ترک خورده برایم آب آورده، حالا در آینده چه اولادی قرار است نصیب تو شود، خدا می داند و بس!"
@tafakornab
@shamimrezvan