هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️مادر یعنی: ناز هستی در وجود
❤️مادر یعنی:یک فرشته در سجود
❤️مادر یعنی: یک بغل آسودگی
❤️مادر یعنی: پاکی از آلودگی
❤️مادر یعنی:عشق و هستی؛ زندگی
❤️مادر یعنی:یک جهان پایندگی
❤️ روز مادر مبارک ❤️💐
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
امشب شب میلاد
فاطمہ زهرا (س) است
باز امشب عــشق
مــــهمان دل هاست ♥
🌷امام سجاد فرمود :
هرکس سه صلوات برای مادرم حضرت فاطمه س بفرستد🌷 گناههانش بخشیده میشود
به اشتراک بزارین تا سیل صلوات نثار آن حضرت شود
ان شاءالله شما هم در ثواب این کار شریک باشید🌸
خودم شروع ميکنم : اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَةَ وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بنیها وَالسِّرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحاطَ بِه عِلْمُكَ
💐به اندازه ارادتت به حضرت زهرا فوروارد کن و به اشتراک بزار 💐
ولادت حضرت زهرا (س)و روز مادر مبارک 🌺
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
📚داستان آموزنده
مردی از یکی از دره های پیرنه در فرانسه می گذشت ، که به چوپان پیری برخورد.
غذایش را با او تقسیم کرد و مدت درازی درباره ی زندگی صحبت کردند .
بعد صحبت به وجود خدا رسید .
مرد گفت : اگر به خدا اعتقاد داشته باشم باید قبول کنم که آزاد نیستم و مسئول هیچ کدام از اعمالم نیستم . زیرا مردم میگویند که او قادر مطلق است و اکنون وگذشته و آینده را می شناسد…
چوپان ناگهان و بی مقدمه زیر آواز زد و پژواک آوازش دره را آکند !
بعد ناگهان آوازش را قطع کرد و شروع کرد به ناسزا گفتن به همه چیز و همه کسی !!!
صدای فریادهای چوپان نیز در کوهها پیچید و به سوی آن دو بازگشت .
سپس چوپان گفت : زندگی همین دره است ، آن کوهها ، آگاهی پروردگارند ؛ و آوای انسان ، سرنوشت او
آزادیم آواز بخوانیم یا ناسزا بگوئیم،
اما هر کاری که می کنیم، به درگاه او می رسد وبه همان شکل به سوی ما باز می گردد👌👌
آدمی ساخته ی افکار خویش است، فردا همان خواهد شد که امروز می اندیشیده است... 👏👏
#حکایت
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
⭕️✍حکایتی زیبا و آموزنده
از مردی که صاحب گستردهترین فروشگاههای زنجیرهای در جهان است پرسیدند : «راز موفقیت شما چه بوده؟»
او در پاسخ گفت : زادگاه من انگلستان است. در خانوادهی فقیری به دنیا آمدم و چون خود را به معنای واقعی فقیر میدیدم، هیچ راهی به جز گدایی کردن نمیشناختم. روزی به طرف یک مرد متشخص رفتم و مثل همیشه قیافهای مظلوم و رقتبار به خود گرفتم و از او درخواست پول کردم. وی نگاهی به سراپای من انداخت و گفت : به جای گدایی کردن بیا با هم معاملهای کنیم. پرسیدم : چه معاملهای؟
گفت : ساده است. یک بند انگشت تو را به ده پوند میخرم. گفتم : عجب حرفی میزنید آقا ، یک بند انگشتم را به ده پوند بفروشم؟ بیست پوند چطور است؟ شوخی می کنید؟ بر عکس، کاملا جدی می گویم. جناب من گدا هستم، اما احمق نیستم. او همچنان قیمت را بالا میبرد تا به هزار پوند رسید. گفتم : اگر ده هزار پوند هم بدهید، من به این معاملهی احمقانه راضی نخواهم شد.
گفت : اگر یک بند انگشت تو بیش از ده هزار پوند میارزد، پس قیمت قلب تو چقدر است؟ در مورد قیمت چشم، گوش، مغز و پای خود چه میگویی؟ لابد همهی وجودت را به چند میلیارد پوند هم نخواهی فروخت؟ گفتم : بله، درست فهیمیدهاید.
گفت : عجیب است که تو یک ثروتمند حسابی هستی، اما داری گدایی میکنی. از خودت خجالت نمیکشی؟
گفتۀ او همچون پتکی بود که بر ذهن خوابآلود من فرود آمد. ناگهان بیدار شدم و گویی از نو به دنیا آمدهام. اما این بار مرد ثروتمندی بودم که ثروت خود را از معجزهی تولد به دست آورده بود. از همان لحظه، گدایی کردن را کنار گذاشتم و تصمیم گرفتم زندگی تازهای را آغاز کنم....
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
توی بچگی یه دوربین داشتیم که هر چند وقت یه بار
باهاش عکس می گرفتیم. روزگار خوشی بود. ایام به کام. پوشیدن بهترین لباس واسه وایسادن جلوی یه لنز چه ذوقی داشت.
ژشتای تکراری و ساده.
پیدا کردن قشنگ ترین و پر نورترین جای خونه.
جوری که نه عکس بسوزه نه سیاهی صورتو بپوشونه.
زمان گذشت،زمین چرخید و یهویی همه مدرن شدن.فیلمهای حلقوی جای خودشونو به دیجیتالیای پر زرق و برق دادن.
یاد باد آن روزگاران، یاد باد
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 #میلاد_حضرت_فاطمه_زهرا (س)
💐نه زمین بود نه زمان
💐تو مکان لا مکان
🎤 #مهدی_رسولی
👏 #سرود
👌بسیار زیبا
═══✿☟عضویت☟✿═══
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷روز مادر
♥️در راهست و
🌷من در عجبم
♥️که کدامین روز
🌷روز مادر نیست
🌸#_روز_مادر_مبارک🌸
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☽؏شـ♥️ـق علۍخوش آمدۍ☾
❀بہترین مادر دنیا ڪہ بہ دنیا آمد
❀عشق،در هیبت مولا بہ تماشاآمد
❀روزم بـہ نـٰام اُمّ ابـیہابـہ نـٰام..
𑁍•┈•𑁍مادرشیعـہ𑁍•┈•𑁍
❀سـݪام حـضرٺ؏ـشقسـلام..
𑁍•┈•𑁍 مادرشیعــہ𑁍•┈•𑁍
#ولادتمادرمــونمبارڪ︎ఌ︎♥️♥️
℘••S†Ѻℜ¥••℘
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎉الهی در این شب
🌹مبـارک و فـرخنــده
🎉هرچی خوبیه وخوشبختیه
🌹خدای مهربون
🎉براتون رقم بزنه
🌹کلبه هاتون ازمحبت گرم باشه
🎉و آرامش مهمون همیشگی
🌹خونـه هاتون باشه
شبتون شـاد🌹
و عیـدتون مبـارک💐💐
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
﷽
یکی بود یکی نبود،
غیر از خدا هیچکس نبود...
این کل داستان آفرینش است!!
این داستان را جدی بگیرید
غیر از خدا هیچکس نیست🌼🍃
هر چه هست؛
برای او و بخاطر اوست..
👤دکتر الهی قمشه ای
#شبخوش
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
بر سیده زنان عالم صلوات
بر مایه افتخار آدم صلوات
بر فاطمه ، حبیبه حی ودود
بر دُخت پیام آور خاتم صلوات
(💖)اللّهُمَّ
✨(💛)صَلِّ
✨✨(💚)عَلَی
✨✨✨(💙)مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(💖)وَ آلِ
✨✨✨✨✨(💛) مُحَمَّدٍ
✨✨✨✨(💚)وَ عَجِّلْ
✨✨✨(💙)فَرَجَهُمْ
✨✨(💖)وَ اَهْلِکْ
✨(💛)اَعْدَائَهُمْ
(💙)اَجْمَعِین
میلاد با سعادت دخت گرامی نبی اکرم (ص)وروز زن
مبارکــــــــَ باد 🎉🎊🎉
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تدبردرقرآن
💖 بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
💖 به نام خدای رحمتگرمهربان
💖 إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ
💖 ما کوثر را به تو عطا کردیم.
💖 فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ
💖 پس برای، پروردگارت
💖 نماز بخوان و قربانی کن.
💖 إِنَّ شَانِئَكَ هُوَ الْأَبْتَرُ
💖 که بدخواه تو خود ابتر است
📖 سوره مبارکه الکوثر
🌹 ولادت با سعادت ام ابیها
🌹 حضرت زهرا(س) مبارکــــــــَ باد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃🌹#حدیث
🌸حضرت فاطمه زهرا(س):
✍از دنیای شما #محبت سـه
چیز در دل من نهاده شد:
➊ نگاه به چهره پیامبر خدا
➋ انفاق در راه خــدا
➌ تلاوت قـــــرآن
💐🌹 ولادت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیهاو روز مادر و روز زن و همچنین
تولد امام خمینی(ره) گرامی باد.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✍ﭼﻨﺪ ﻧﻔﺮ ﺍﺯ ﭘﻠﯽ ﻋﺒﻮﺭ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺑﻪ ﺩﺍﺧﻞ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺍﻓﺘﺎﺩﻧﺪ …ﻫﻤﻪ ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺟﻤﻊ ﺷﺪﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺎﯾﺪ ﺑﺘﻮﺍﻧﻨﺪ ﺑﻬﺸﻮﻥ ﮐﻤﮏ ﺭﺳﺎﻧﻨﺪ …ﻭﻟﯽ ﻭﻗﺘﯽ ﺩﯾﺪﻧﺪ ﺷﺪﺕ ﺁﺏ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺯﻳﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻪ ﻧﻤﯽ ﺷﻪ ﺑﺮﺍﺷﻮﻥ ﮐﺎﺭﯼ ﮐﺮﺩ …
ﺑﻪ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺍﻣﮑﺎﻥ ﻧﺠﺎﺗﺘﻮﻥ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺪﺍﺭﻩ ! ﻭ ﺷﻤﺎ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﯼ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﺩﺭ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺩﻭ ﻣﺮﺩ ﺍﯾﻦ ﺣﺮﻑ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﮔﺮﻓﺘﻨﺪ ﻭ ﮐﻮﺷﯿﺪﻧﺪ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺑﻴﺎﻳﻨﺪﺍﻣﺎ ﻫﻤﻪ ﺩﺍﺋﻤﺎ ﺑﻪ ﺁﻧﻬﺎ ﻣﯽ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺵ ﺗﻮﻥ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺍﻫﯿﺪ ﻣﺮﺩ !!!ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺩﻭ ﻧﻔﺮ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺗﻼﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﺁﺏ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﺩ . ﺍﻣﺎ ﺷﺨﺺ ﺩﯾﮕﺮ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﺑﺎ ﺣﺪﺍﮐﺜﺮ ﺗﻮﺍﻧﺶ ﺑﺮﺍﯼ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪﻥ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ .…ﺑﻴﺮﻭﻧﯽ ﻫﺎ ﻫﻤﭽﻨﺎﻥ ﻓﺮﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺯﺩﻧﺪ ﮐﻪ ﺗﻼﺷﺖ ﺑﯽ ﻓﺎﯾﺪﻩ ﻫﺴﺖ …ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮﺍﻥ ﺑﯿﺸﺘﺮﯼ ﺗﻼﺵ ﻣﯽ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎﻻ ﺧﺮﻩ ﺍﺯ ﺭﻭﺩﺧﺎﻧﻪ ﺧﺮﻭﺷﺎﻥ ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ . ﻭﻗﺘﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺁﺏ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺁﻣﺪ، ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﮐﻪ ﻣﺮﺩ ﻧﺎ ﺷﻨﻮﺍﺳﺖ .
دﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﯾﻦ ﻣﺪﺕ ﻓﮑﺮ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺸﻮﯾﻖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ! ﻧﺎﺷﻨﻮﺍ ﺑﺎﺵ ﻭﻗﺘﻰ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﻣﺤﺎﻝ ﺑﻮﺩﻥ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﻳﺖ ﻣﻴﮕﻮﻳﻨﺪ.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
🍃قحطی
در سالی که قحطی بیداد کرده بود و همه مردم زانوی غم به بغل گرفته بودند، مرد عارفی از کوچهای میگذشت، غلامی را دید که بسیار شادمان و خوشحال است.
به او گفت: «چه طور در چنین وضعی میخندی و شادی میکنی؟»
غلام جواب داد: «من غلام اربابی هستم که چندین گله و رمه دارد و تا وقتی برای او کار میکنم روزی مرا میدهد، پس چرا غمگین باشم در حالی که به او اعتماد دارم؟»
مرد عارف گفت: «از خودم شرم کردم که یک غلام به اربابی با چند گوسفند توکل کرده و غم به دل راه نمیدهد و من خدایی دارم که مالک تمام دنیاست و نگران روزی خود هستم!»
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#نکتهسلامتی🍎
توی این روزهای سرد ، سوپ خیلی می چسبه 😋
اضافه کردن ذرت به سوپ باعث میشه 👇
🔸معدهتون تقویت بشه .
🔹به لاغری شکم و پهلوتون کمک میکنه.
🔸 کلسترول و چربیخون رو کاهش میده.
و مهمتر از همه اینکه به درمان کمخونی ناشی از فقر ویتامین B12 کمک میکنه .
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستانک #منتنزارین
مرد بازاری خلافی کرد و حاکم او را به زندان انداخت.
زنش پیش یکی از یارانش رفت و گفت چه نشسته ای که دوستت پنج سال به محبس افتاد، برخیز و مرامی به خرج بده.
مرد هم خراب مرام شد و یک شب از دیوار قلعه بالا رفت و از بین نگهبانان گذشت و خودش را به سلول رفیقش رساند.
مرد زندانی خوشحال شد و گفت زود باش زنجیرها را باز کن که الآن نگهبان ها می رسند.
دوستش گفت می دانی چه خطرها کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
سپس زنجیرها را باز کرد.
به طرف در که رفتند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
رفتند پای دیوار قلعه که با طناب خودشان را بالا بکشند.
مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
با دردسر خودشان را بالا کشیدند.
همین که خواستند از دیوار به پایین بپرند، مرد گفت می دانی چه خطری کرده ام، از دیوار قلعه بالا آمدم، از بین نگهبان ها گذشتم، برای نجات تو خودم را به خطر انداختم.
مرد زندانی فریاد زد نگهبان ها، نگهبان ها، بیایید این مرد می خواهد من را فراری بدهد!
تا نگهبان ها آمدند، مرد فرار کرده بود.
از زندانی پرسیدند چرا سر و صدا کردی و با او فرار نکردی؟
مرد گفت پنج سال در حبس شما باشم، بهتر است که یک عمر زندانی منت او باشم.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 تقدیم به مادران آسمانی
💔 مادر که نداشته باشی...
هیچکس نمیفهمه توو دنیا
چی بهت میگذره...
💔 مادر که نداشته باشی..
هیچکس درک نمیکنه
پشت هر لبخندت
چند هزار تا بغض پنهان شده.
💔 مادرکه نداشته باشی...
نباید از هیچ کس
هیچ انتظاری داشته باشی ...
💔 مادر که نداشته باشی....
هرلحظه از زندگیت
توو دلت میگی اگه مادرم
بود الان اینجوری نمیشد....
💔 مادر که نداشته باشی...
همیشه یه هاله اشک توو چشماته ...
مادرکه نداشته باشی...
هیچ سایه ای بالا سرت نیست
🌹 شما که داری مثل پروانه دورش بچرخ
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
سفر شگفتانگیز امام صادق علیهالسلام با کشتیِ که پرچم آن منقش به نام حضرت مهدی عجلالله فرجه بود...
داودبنکثیر رقّّی گوید: وارد شهر مدینه شده و به محضر امام صادق -علیه السلام- شرفیاب گردیدم، هنگامیکه در مجلس ایشان جای گرفتم شروع به گریه نمودم. امام صادق«علیه السلام» فرمود: «داود! چهچیز باعث گریهی تو شده است»؟ عرض کردم: «ای پسر رسول خدا«ص» عدّهای به ما میگویند: خداوند به شما اهل بیت پیامبر فضیلتی خاص غیر از آنچه به دیگران نیز داده، عنایت نکرده و برتری خاصی به شما غیر از آنچه به دیگران بخشیده، نداده است»؟! امام فرمود: «نفرین شدهها دروغ گفتهاند». آنگاه برخاست و با پای خویش ضربهای به دیوار خانه زد. و خطاب به آن فرمود: «به قدرت خدا به وجود آی»! ناگهان یک کشتی از یاقوت سرخ به وجود آمد که در وسطش مروارید سفیدی قرار داشت و بر بالای کشتی، پرچم سبزی بود که بر رویش نوشته شده بود: «خدایی جز خدای یگانه نیست، محمّد -صلی الله علیه و آله- رسول خداست و قائم -عجل الله تعالی فرجه الشریف- دشمنان را به هلاکت خواهد رساند و مؤمنان را برخواهد انگیخت و خداوند او را بهوسیلهی فرشتگان یاری خواهد ساخت». و در وسط کشتی چهار صندلی از انواع گوهرها بود که امام صادق «ع» بر یکی از آنها نشست و مرا بر یکی از آنها و فرزندشان موسی (امام کاظم (علیه السلام)) را بر یکی و فرزند دیگرشان اسماعیل را بر یکی دیگر از آنها نشاند و خطاب به کشتی فرمود: «به برکت خداوند عزّوجلّ به راه بیافت». کشتی در دریایی خروشان که سفیدتر از شیر و شیرینتر از عسل بود به حرکت درآمد و میان کوههایی از مروارید و یاقوت روان شدیم تا به جزیرهای رسیدیم که در میانش گنبدهایی از مروارید سفید بود و فرشتگان گرداگرد آنها حلقه زده بودند و ندا میدادند: «خوش آمدی! خوش آمدی! ای پسر رسول خدا «صلوات الله و سلامه علیه و اله »! امام صادق«علیه السلام» فرمود: «اینها گنبدهای امامان از خاندان و نسل محمّد -صلی الله علیه و آله- هستند، هرگاه یکی از ایشان از دنیا برود نزد این گنبدها بیاید تا فرا رسیدن آن زمانی که خداوند در قرآن فرموده است:
«سپس شما را بار ديگر بر آنها چيره مىكنيم و شما را بهوسيلهی اموال و فرزندان كمك خواهيم كرد؛ و نفرات شما را بيشتر از دشمن قرار مىدهيم.(اسراء/۶)
📗تفسیر اهل بیت علیهم السلام ج۸، ص۹۴
📗مسند الإمام الصادق، ج۱، ص۱۲۵
📗بحار الأنوار،ج ۴۷، ص ۱۵۹
📗دلایل الإمامهًْ، ص۲۹۴
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
اﺯ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪﯼ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﮒ ﺑﻮﺩﯼ ، ﭼﻪ ﻛﺎﺭ میکرﺩﯼ ؟
ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﮔﻔﺖ :
ﻣﻦ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻠﻒ ﺧﻮﺭﺩﻥ ﻋﺎﺩﺕ ﻣﯽ ﺩﺍﺩﻡ ،
ﺗﺎ ﺩﯾﮕﺮ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎﯼ ﺑﯽ ﮔﻨﺎﻩ ﺣﻤﻠﻪ ﻧﻜﻨﻨﺪ!
ﺍﺯ ﮔﺮﮔﯽ ﻫﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪﻧﺪ :
ﺍﮔﺮ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﺑﻮﺩﯼ ، ﭼﻪ ﻛﺎﺭ میکرﺩﯼ ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﻦ ﺑﻪ ﮔﻮﺳﻔﻨﺪ ﻫﺎ ﻣﯽ آﻣﻮﺧﺘﻢ ﻛﻪ ﭼﻪ ﻃﻮﺭ ﺑﺎ ﺩﻭ ﭘﺎﯼ ﻋﻘﺒﺸﺎﻥ ﺑﻪ ﺳﺮ ﮔﺮﮒ ﻫﺎ ﺑﺰﻧﻨﺪ،
ﻭ آﻥ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻜﺸﻨﺪ ،
ﺫﺍﺕ ﻫﯿﭻ ﺣﯿﻮﺍﻧﯽ ﺭﺍ نمیتوان ﻋﻮﺽ ﻛﺮﺩ،
ﻭ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺑﺎ ﭘﻮﺷﯿﺪﻥ ﻟﺒﺎﺱ ﻫﺎﯼ ﺭﻧﮕﺎﺭﻧﮓ ﺫﺍﺗﺸﺎﻥ ﺗﻐﯿﯿﺮ نمیکند!
@tafakornab
#حکایاتبهلولوملانصرالدینضربالمثل👆
داستانک
✍دهخدا مادری داشت بسیار عصبی بود و پرخاشگر؛ طوری که دهخدا بخاطر مادرش ازدواج نکرده بود و پیرپسر مجردی بود در کنار مادرش زندگی میکرد.
نصف شبی مادرش او را از خواب شیرین بیدار کرد و آب خواست. دهخدا رفت و لیوانی آب آورد مادرش لیوان را بر سر دهخدا کوبید و گفت آب گرم بود. سر دهخدا شکست و خونی شد. به گوشهای از اتاق رفت و زار زار گریست. گفت: «خدایا من چه گناهی کردهام بخاطر مادرم بر نفسم پشت پا زدهام. من خود، خود را مقطوعالنسل کردم، این هم مزد من که مادرم به من داد. خدایا صبرم را تمام نکن و شکیباییام را از من نگیر.»
گریست و خوابید شب در عالم رؤیا دید نوری سبز از سر او وارد شد و در کل بدن او پیچید و روشنش ساخت. صدایی به او گفت: «برخیز در پاداش تحمل مادرت ما به تو علم دادیم.»
💥از فردای آن روز دهخدا شاهکار تاریخ ادبیات ایران را که جامعترین لغتنامه و امثال و حکم بود را گردآوری کرد و نامش برای همیشه بدون نسل، در تاریخ جاودانه شد.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_انرژی_مثبت👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫دروازه های آسمان گشوده می شود
و فرشتگانی بی شمار، هلهله کنان فرود می آیند.
چشمان خدیجه علیهاالسلام ، خیس لبخند می شود و
محمد صلی الله علیه و آله ، شادمان و بی قرار، کودک را در آغوش می کشد.
فاطمه علیهاالسلام متولد می شود؛ دختری که مادرِ پدر است و خیر کثیر.
خورشیدی که یازده ستاره دنباله دار را در آسمان امامت، مادری کرد.
مشرکان، پیامبر را ابتر خواندند و خداوند، فاطمه را کوثر نامید؛
اِنّا اعطیناک الکوثر فَصَلِّ لِرَبِّکَ واْنْحَرْ
* اِنَّ شانِئَکَ هُوَ الْأَبْتَر.
میلاد حضرت فاطمه (س) روز زن و روز مادر مبارک❤🎊🎉
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☝️موزیک ویدیو☝️
#مادر❤️
🌹 #دعابرای_مادر
🌸#خدایا🤲
اگه مادرم گناهی داشت
او را ببخشا و بیامرز..
🌸 #مهربانا🤲
اگر که غمگین بود
قلب او را خوشحال کن
اگر هم خوشحال بود
خوشحالی اش را بیشتر بفرما
🌸 #عزیزا🤲
اگر مادری بیماری و اندوهی دارد شفایش بده
اگر هر مشکلی دارد تو پناهش باش
🌸 #خدایا🤲
تمام مادران خوب دنیا را
همیشه یار و یاورشان باش و به آنها
عمر باعزت پر از شادی و سلامت عطا بفرما...
و مادران عزیز آسمانی را قرین رحمتت بفرما..
💖 #الهی_آمین🤲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💖 سلام
💖روز زیباتون بخیر
💖عیدتون مبارک
برای امروزتون
برکت، سلامتی
موفقیت ،سربلندی
و عاقبت بخیری را
از خدای مهربانم می خواهم
الهی روز ولادت حضرت زهرا
براتون پر از خیر و برکت باشه
💖 به حق حضرت ام ابیها
💖حاجت روا بخیر باشید ..
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
📝استادی که شاگرد شد...
✨مرحوم آیت الله سید حسین کوه کمره ای از شاگردان صاحب جواهر ، مجتهدی معروف بود و در نجف اشرف ، حوزه درس معتبری داشت . هر روز طبق معمول در ساعت معین برای تدریس در مسجد حاضر می شد .
⚡️یک روز از جایی بر می گشت که نیم ساعت زودتر به محل تدریس آمد ، بطوری که هنوز از شاگردانش کسی نیامده بود ، در این هنگام دید شیخ ژولیده ای که آثار فقر در او نمایان است در گوشه مسجد مشغول تدریس می باشد و چند نفر به دور او حلقه زده اند . مرحوم سید حسین خود را به او نزدیک کرده و سخنانش را گوش کرد ، با کمال تعجب حس کرد که این شیخ ژولیده ، بسیار محققانه درس می گوید .
🌟روز بعد زودتر آمد و به سخنان شیخ گوش داد و بر اعتقاد روز پیشش افزوده شد . این عمل چند روز تکرار گردید و برای سید حسین یقین حاصل شد که این شیخ از خودش فاضلتر است و اگر شاگردان خود نیز در درس شیخ شرکت کنند بیشتر بهره می برند ، اینجا بود که خود را در میان دو راهی کبر و تواضع دید و سر انجام بر کبر پیروز شد .
⚡️فردا که شاگردانش اجتماع کردند ، خطاب به آنها گفت : دوستان ! امروز می خواهم مطلب تازه ای به شما بگویم . این شیخ که در آن گوشه مسجد با چند شاگرد نشسته ، برای تدریس از من شایسته تر است و خود من هم از او استفاده می کنم ، از این پس همه با هم پای درس او حاضر می شویم . از آن روز ، همه در جلسه درس آن شیخ ژولیده ، که کسی جز مرحوم شیخ مرتضی انصاری - قدس سره - نبود ، شرکت نمودند و از آن پس ، افتخار شاگردی آن استاد بزرگ فقه آل محمد نصیبشان شد .
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان