🌸🍃🌸🍃
#باهم_مهربان_باشیم
وقتی میمیریم ما را به اسم صدا نمیکنند و درباره ما میگویند: جسد کجاست ؟
و بعد از غسل دادن میگویند :جنازه کجاست ؟
وبعد از خاک سپاری میگویند: قبر میت کجاست ؟
همه لقب ها و پست هایی که در دنیا داشتیم بعد از مرگ فراموش میشه
مدیر ، مهندس ، مسؤول ، دکتر، بازرس...
پس فروتن و متواضع باشیم...نه مغرور و متکبر...
پس به چی مینازید؟؟؟!!!!!
عارفی گفت : آنچه ازسر گذشت ؛ شد سرگذشت!!!
حیف بی دقت گذشت؛ اما گذشت!!!
تاکه خواستیم یک «دوروزی» فکرکنیم!!!!
بردرخانه نوشتند؛ درگذشت...
پس تا هستیم با هم خوب و مهربون باشیم!
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#حکمت_عبادت
در کتاب الانوار النعمانیه آمده است، روزی جوانی نزد حضرت موسی ع آمد و گفت: ای موسی ع خدا را از عبادت من چه سودی می رسد؟ که چنین امر و اصرار بر عبادت اش دارد؟
حضرت موسی ع گفت: یاد دارم در نوجوانی از گوسفندان شعیب نبی چوپانی می کردم. روزی بز ضعیفی بالای صخره ای رفت که خطرناک بود و ممکن بود در پایین آمدن از آن صخره اتفاقی بر او بیفتد. با هزار مصیبت و سختی به صخره خود را رساندم و بز را در آغوش گرفتم و در گوشش گفتم: ای بز ، خدا داند این همه دویدن من دنبال تو وصدا کردنت برای برگشتن به سوی من، به خاطر سکه ای نقره نیست که از فروش تو در جیب من می رود. می دانی موسی ع از سکه ای نقره که بهای نگهداری و فروش تو است، بی نیاز است. دویدن من به دنبال تو و صدا کردنت به خاطر ، خطر گرگی است که تو نمی بینی و نمی شناسی و او هر لحظه اگر دور از من باشی به دنبال شکار توست.
ای جوان بدان که خدا را هم از عبادت من و تو سود و زیانی نمی رسد، بلکه با عبادت می خواهد از او دور نشویم تا در دام شیطان گرفتار آییم.
وَ مَنْ يَعْشُ عَنْ ذِکْرِ الرَّحْمٰنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَاناً فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ و هر کس از یاد خدا رویگردان شود شیطان را به سراغ او میفرستیم پس همواره قرین اوست (زخرف 36)
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#یک_نکته_توحیدی
در اصول کافی از امام صادق (ع) آمده است که میفرمایند: چه بسیار باشد بنده گنهکاری که گناهی را که مورد غضب خداوند است همچنان تکرار میکند و نه پشیمان میشود و نه توبه میکند. خداوند به این بنده میفرماید: "ٳعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ" (امروز) به اختيار خود هرچه مىخواهيد بكنيد. سوگند به عزت و جلالم بعد از این هرگز تو را نخواهم بخشید.
آن گناهانی که در حدیث امام صادق (ع) مستور است شامل گناهانی است که در حدیث نبوی (ص) شامل سه گناه است که در دنیا عقوبت این گناهان قطعی است:
ناسپاسی خدا (ناله در زندگی و ناشکری و ندیدنِ نعمات الهی)، عاق والدین شدن، ظلم به انسان دیگر
در کلام امام صادق (ع) سه گناه بزرگ است که زمینه و مزرعه تمام گناهان است و تمام گناهان از این سه گناه صادر میشوند: تکبر، حسد و طمع که حضرت این سه گناه را، معادل کفر به خداوند میدانند.
مراقب باشیم یک تکبر بر سائلی نیازمند برای بر باد رفتن ثروتمان در یک شب کافی است. حسادت بر کسی که خداوند از فضلش بر او چیزی بخشیده است برای نابودی اعمال صالح مان کفایت است. یک طمع در مال دنیا برای از بین رفتن تمام ثروت مان کافی است.
یک صدای بلند بر مادر پیر بیوه مان، یک ناسپاسی از نعمت خدا و گفتن کفر یک ظلم بر کارگری که جز خداوند یاری ندارد، یک بیاحترامی به کودکی یتیم برای نابودی ما در دنیا و آخرت کافی است.
فراموش نکنیم همان شَدیدُالعِقاب صفت خداوندی است که أرحَمالرَّاحِمین هم هست و گمان نکنیم خداوند برای ما أرحَمالرَّاحِمین و برای بندگان دیگرش شَدیدُالعِقاب است، و بترسیم که اگر اراده بر مجازات ما کند براساس کلام وحی، نه کسی میتواند از او سؤال کند و نه کسی میتواند ما را از لای انگشتان دست غضب اش رهایی مان بخشد.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
﷽
✨ یا حی و یا قیوم ✨
ای زنده و ای پاینده
🌱🌸 سلام صبح بخیر 🌸🌱
💫چهارشنبه💫
💫 ۱۶ اسفند ۱۴۰۲
💫 ۲۵ شعبان ۱۴۴۵
💫 ۰۶ مارس ۲۰۲۴
خدایا🙏
در این روز زیبای زمستان🌷
تمنایم از تو این است
دوستان و عزیزانم را
در زیباترین و پر آرامشترین
مسیر زندگیشان قرار دهی🌷
مسیری که آرامش قلبی را🌷
درلحظه لحظه زندگیشان حس کنند 🙏
آمیـــن یا حَیُّ یا قَیّوم 🙏
ای زنده، ای پاینده 🙏
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
📘حکایتی بسیار زیبا و خواندنی
گویند شیخ ابو سعید ابوالخیر چند درهم اندوخته بود تا به زیارت کعبه برود.
با كاروانی همراه شد و چون توانایی پرداخت برای مركبی نداشت، پیاده سفر كرده و خدمت دیگران می كرد.
تا در منزلی فرود آمدند و شیخ برای جمع آوری هیزم به اطراف رفت.
زیر درختی، مرد ژنده پوشی با حالی پریشان دید و از احوال وی جویا شد.
دریافت كه از خجالت اهل و عیال در عدم كسب روزی به اینجا پناه آورده است و هفته ای است كه خود و خانواده اش در گرسنگی به سر برده اند.
شیخ چند درهم اندوخته خود را به وی داد و گفت برو.
مرد بینوا گفت: مرا رضایت نیست تو در سفر حج در حرج باشی تا من برای فرزندانم توشه ای ببرم.
شیخ گفت حج من، تو بودی و اگر هفت بار گرد تو طواف كنم به ز آنكه هفتاد بار زیارت آن بنا كنم..
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
📚#داستانی_آموزنده_از_ملانصرالدین
روزی ملانصرالدين در مجلسی نشسته بود
از ملا پرسيدند: خورشيد بهتر است يا ماه؟!
ملانصرالدين قيافه متفکرانه اي به خود گرفت و گفت: اين ديگر چه سوالي است که شما مي پرسيد؟ خوب معلوم است که ماه بهتر است !! چون خورشيد در روز روشن در مي آيد به همين علت وجودش منفعتي ندارد !!!
اما ماه شب ها را روشن مي کند!! پس ماه بهتر است!!
👌و الحق که زندگی درست به همین احمقانگی ست !
لطفِ بی اندازه دیده نخواهد شد !
کم که باشی دیده می شوی...
کم که باشی ارج نهاده می شوی
الطاف ما تنها باید به اندازه ی وسعت دیدِ دیگران باشد ! نه بیشتر....
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#داستان_آموزنده
آهنگری در قریه ای زندگی می کرد. روزی آهنگر از دوست خود مبلغی قرض گرفت تا با آن مغازه ای اجاره کند. کوره آتشی در آن بنا کرد و صندل و پتکی از آهن ساخت تا مشغول آهنگری گردد. اوضاع بر وفق مراد آهنگر پیش می رفت که فَلک را بر او آتش و امتحان سختی نوشته شده بود که او از آن بی خبر بود.
دست آهنگر جوان را آهنی داغ بشدت سوزاند که او را تحمل بالا گرفتن پتک آهن تا مدت ها نبود. سررسید بدهی او نزدیک شد و آهنگر در کوره آتش دیگری وارد شد که شب و روزش را از او ربود. از همسر خویش رخصت طلبید و به شهر به بهانه کار رفت.
دست او را که زخم و ناقص یافتند کسی کاری به او نمی سپرد، پس آهنگر مجبور شد در جلوی مسجد جامع شهر بنشیند و گدایی کند تا مردم دست زخم بسته او ببینند و بر او ترحم نمایند تا با صدقه مردم بدهی خود بپردازد.
چند روزی از بساط عجز و ذلت او نگذشته بود که در آن شهر مردی که از او داسی خریده بود او را شناخت. نزد او با حالی سرشار از تأسف نشست و آهنگر داستان زندگی خود برای او بازگو کرد. در آخر کلام آهنگر به او گفت: مرا فَلک پیش پایم جز دریوزگی و گدایی و سؤال از مردم نگذاشت. دیدم اگر آبروی خود نزد مردم با گدایی ببرم بهتر از آن است که آبروی صداقت را در قریه خویش با خُلف وعده برم و در قریه ام کسی بر کسی دیگر قرض ندهد. اگر شخصیت و بزرگواری خویش زخمی نمایم بهتر از آن است چهره اعتماد و صداقت را در ولایت خود زخمی سازم و دیگران را آسیب زنم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#سوادزندگي
غصه زیاد است ،
ولی خوردنی نیست ...
غصه ها را نباید خورد ،
باید دور ریخت ...
باید با تمامِ بی توجهیِ جهان ، کلافه شان کرد ...
شاید از رو رفتند ...
به قولِ مادر بزرگم ؛
قحطی که نیست !!!
همیشه چیزهایِ بهتری برایِ خوردن پیدا می شود ...
چرا هوا نخوریم ؟!
چرا شاد نباشیم ؟!
وقتی قراراست با غصه خوردن ، هر روز پیرتر شویم ...
وقتی قرار است چیزی درست نشود !
بیخیالِ غصه ها ...
شال و کلاه کن ؛
خیابان ها منتظرند ...
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#تدبر_در_آیات_الهی
يَا مَعْشَرَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنِ اسْتَطَعْتُمْ أَنْ تَنْفُذُوا مِنْ أَقْطَارِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ فَانْفُذُوا ۚ لَا تَنْفُذُونَ إِلَّا بِسُلْطَانٍ (۳۳_الرحمن)
ای گروه جن و انس اگر میتوانيد از كرانههای آسمان و زمين راه فراری يافته بگريزيد اين كار را بكنيد، ليكن از حساب ما و عذاب ما گريزی نداريد، مگر با حجت و عذر موجه.
حق تعالی در این آیه قدرت نفوذ و درک اخبار از آسمان و زیر زمین را بر انسان نفی ابد کرده و انسان را از آن عاجز الی الابد ذکر نموده است.
علت تحریم علم نجوم مگر در حدّ تشخیص جهت ها، به آن خاطر است که گاهی نجوم در آسمان در موقعیت هایی قرار می گیرند که اتفاقاتی در زمین هم زمان با این تغییر مواقع نجوم صورت می گیرد و منجّم این موقعیت ها را به صورت مستقل از اراده حق تعالی تلقی می کند و به جای آن که این اتفاقات را از اراده خدا بداند، به موقعیت نجوم نسبت داده و به خداوند کافر می شود. این امر در درون زمین هم گاهی حادث می شود.
مثال، یکی از علت های زلزله می تواند خالی شدن آب های زیرزمینی باشد، ولی اگر کسی زلزله را از ارادۀ خدا خارج و به ارادۀ زمین در زمان خالی شدن سفره های زیر زمینی آب نسبت دهد، و در وقوع زلزله این شرط را شرط کافی بداند و گمان کند هر زمان سفره های زیرزمینی آب خالی شود زلزله اتفاق می افتد، چون به زمین استقلال در عملکرد قائل شده است پس به خداوند نوعی کافر می گردد. پس پیشرفت برخی علوم در امروزه، می تواند باعث کفر انسان به اراده و قدرت حق تعالی شود.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#ضرب_المثل
#کلک_کسی_را_کندن
در ادامه سلسله مطالب آشنایی با ریشه ضرب المثل ها،امروز با تاریخچه پیدایش ضرب المثل معروف"کلک کسی را کندن" آشنا می شوید.
معنی و مفهوم استعاره ای عبارت مثلی "کلک کسی را کندن" موقعی به کار میرود که شخصی را از بین برده یا از جایی که در آن کار می کرده اخراج کرده باشند.در چنین موارد و نظایر آن گفته می شود : بالاخره کلکش را کندند .
ریشه تاریخی ضرب المثل
این ضرب المثل در ازمنه و اعصار گذشته و دوران حکومیت مطلقه هنگامی که یکی از مخالفان و سرکشان دستگاه را سرکوب کرده از بین می بردند نیز به کار برده می شد ولی در حال حاضر ناظر بر کسی است که چون قصد تفتین و سعایت داشته باشد با اتخاذ تدابیر لازم نقشه هایش را بر هم زنند و دفع شر کنند .
کلک آتشدان گلی و سفالین است که آهنگران از آن برای سرخ کردن فلزات استفاده می کردند تا بتوانند آهن و فلز گداخته را در روی سندان و زیر چکش به هر شکلی که بخواهند در بیاورند .
کلک مزبوربه شکل تقریبی گلدانهای معمولی ساخته می شد و در زیر آن سوراخی داشت که لوله دمیدن را از زیر زمین به آن متصل می کردند . آن گاه در داخل مقداری آتش و بر روی آن زغال سنگ یا زغال چوب می ریختند و با تلمبه مخصوصی از زیر کلک به آن می دمیدند تا زغالها کاملاً سرخ شود .
سپس آهن مورد نظر را در درون آتش می گذاشتند و باز هم به شدت می دمیدند تا آهن نیز گداخته شده به شکل آتش درآید و از آن تیشه و داس و تبر و بیل و کلنگ و انبر و... بسازند .
با وجود آنکه آلات و ابزار الکتریکی موجب شده است که آهنگری از صورت سابق به شکل کارگاههای برقی درآید مع هذا هنوز در غالب شهرهای ایران دستگاه کلک خودنمایی می کند و آهنگران مخصوصاً جوگی های دوره گرد از آن برای ساختن آلات و اشیاء فلزی استفاده می کنند .
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
🌸🍃🌸🍃
#پندهای_قصار
معجزه خداوند در زندگی کسی وارد می شود که عجز و ناتوانی خویش در برابر خداوند بفهمد و بر حضرت اش ابراز بدارد؛ آن گاه خداوند با خلق معجزه ای در زندگی او، او را توانا می سازد.
پس بدانیم تا به عجز و ناتوانی خویش در برابر پروردگارمان معترف نشده ایم هرگز به دنبال معجزۀ خداوند در زندگی مان نباشیم.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝
#حکایت
نصيحت سوم
حکايت کردهاند که مردي در بازار دمشق، گنجشکي رنگين و لطيف، به يکدرهم خريد تا به خانه آورد و فرزندانش با آن بازي کنند.
در بين راه، گنجشک به سخن آمد و مرد را گفت: در من فايدهاي براي تو نيست. اگر مرا آزاد کني، تو را سه نصيحت ميگويم که هر يک، همچون گنجي است.
دو نصيحت را وقتي در دستتو اسيرم ميگويم و پند سوم را، وقتي آزادم کردي و بر شاخ درختي نشستم، ميگويم.
مرد با خود انديشيد که سه نصيحت از پرندهاي که همهجا را ديده و همه را از بالا نگريسته است، به يکدرهم ميارزد. پذيرفت و به گنجشک گفت: پندهايت را بگو.
گنجشک گفت: نصيحت اول آن است که اگر نعمتي را از کف دادي، غصه مخور و غمگين مباش، زيرا اگر آن نعمت، حقيقتاً و دائماً از آن تو بود، هيچگاه زايل نميشد. ديگر آنکه اگر کسي با تو سخن محال و ناممکن گفت به آن سخن هيچ توجه نکن و از آن درگذر.
مرد، چون اين دو نصيحت را شنيد، گنجشک را آزاد کرد.
پرندهي کوچک پر کشيد و بر درختي نشست.
چون خود را آزاد و رها ديد، خندهاي کرد.
مرد گفت: نصيحت سوم را بگو…
گنجشک گفت: نصيحت چيست؟! اي مرد نادان، زيان کردي. در شکم من دو گوهر هست که هر يک بيست مثقال وزن دارد. تو را فريفتم تا از دستت رها شوم. اگر ميدانستي که چه گوهرهايي نزد من است به هيچ قيمت مرا رها نميکردي.
مرد، از خشم و حسرت، نميدانست که چه کند. دست بر دست ميماليد و گنجشک را ناسزا ميگفت.
ناگهان رو به گنجشک کرد و گفت: حال که مرا از چنان گوهرهايي محروم کردي، دستکم آخرين پندت را بگو.
گنجشک گفت: مرد ابله! با تو گفتم که اگر نعمتي را از کف دادي، غم مخور اما اينک تو غمگيني که چرا مرا ازدستدادهاي. نيز گفتم که سخن محال و ناممکن را نپذير، اما تو هماينک پذيرفتي که در شکم من گوهرهايي است که چهل مثقال وزن دارد.
آخر من خود چند مثقالم که چهل مثقال گوهر با خود حمل کنم؟!
پس تو لايق آن دو نصيحت نبودي و پند سوم را نيز با تو نميگويم که قدر آن نخواهي دانست.
اين را گفت و در هوا ناپديد شد.
🔰 #داستان_وضرب_المثل 🔰
╔═. ♡♡♡.══════╗
❣ @tafakornab ❣
╚══════. ♡♡♡.═╝