هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 مگه شما زیارت نمیرین؟!
🎞 داستان زن اهل روستای ازغد، که در حرم امام رضا ع از دستان خود امام رضا پول میگرفت!
📌 نقل استاد عالی از مقام معظم رهبری
🙏 حال دلتون همیشه امام رضایی باشه انشاءالله
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
40.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
کربلایی محمد فصولی
- بیا ماه دلارا اومده -
ولادت امام زمان عجل الله تعالی فرجه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🤲این دعا را خیلی دوست دارم ؛
خدایا ... !!!
هنگامی که ثروتم دادی،خوشبختیم رانگیر
هنگامی که توانایی ام دادی ، عقلم را نگیر
هنگامی که مقامم دادی ، تواضعم را نگیر
الهی آمین🤲
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍃#حدیث_مهدوی
🌴امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
🍀ملعون است ملعون است کسی که نماز صبحش را تأخیر بیندازد
تا زمانی که ستارگان محو شوند.🍀
📗بحار الانوارج۵۲_ص۱۶
☞❥@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#احکام_شرعی😍
#احکام_نماز
اگه توی نماز یکی از بخشها رو فراموش کنیم، تکلیف چیه؟
🆔 لینک کانال 👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨رَبِّ اجْعَلْنِي مُقِيمَ الصَّلَاةِ
✨وَمِنْ ذُرِّيَّتِي رَبَّنَا وَتَقَبَّلْ دُعَاءِ ﴿۴۰﴾
✨پروردگارا مرا برپادارنده نماز قرار ده
✨و از فرزندان من نيز پروردگارا
✨و دعاى مرا بپذير (۴۰)
📚سوره مبارکه ابراهیم✍آیه ۴۰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
حکایت ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺑﻰ !
ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ:
ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﻣﻐﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ ﻋﺎﻟﻤﻰ ﺍﺯ ﺩﺭﺑﺎﺭیان ﺭﻭﻯ ﺭشک ﻭ ﺣﺴﺪ ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻗﺒﺮ، ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﻰ ﺳﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﺭﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻧﺼﻴﺮﺍﻟﺪّﻳﻦ ﻃﻮﺳﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺑﺠﺎﻯ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ!
خواﺟﻪ ﻧﺼﻴﺮ ﻛﻪ ﺣﻴﻠﻪ ﻭ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻮﺭﺍً ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻣّﺎ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺆ ﺍﻟﺎﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻮﻳﺪ!
ﭘﺲ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﻣﻐﻮﻝ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻛﺮﺩ!!!
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
مردونیه یا به قول یونانیان، مردونیوس فرزند گبریاس یکی از شش همپیمان داریوش در نبرد با بردیای دروغین بود. او با ازدواج با دختر داریوش بزرگ به نام ارته زوستر، داماد شاه بزرگ شد و به فرماندهی ارتش پادشاهی رسید. در دو دوره نبردهای ایران و یونان در زمان داریوش و خشایارشا نقش بسیاری داشت و در دور دوم موفق به تصرف آتن شد. مرگ او را به سال 479ق.م. در جنگ پلاته دانستهاند که با اصابت تیری از سوی یونانیان درگذشت.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#داستان
روزی حاکمی از وزیرش پرسید چه چیزی است که از همه چیزها بدتر و نجس تر است؟
وزیر در جواب ماند و نتوانست چیزی بگوید. از حاکم مهلت خواست و از شهر بیرون رفت تا در بیابان به چوپانی رسید که گوسفندانش را میچرانید.
سلام کرد و جواب گرفت.
به چوپان گفت من وزیر حاکم هستم و امروز حاکم از من سوالی پرسید و نتوانستم جواب دهم.
این بود که راه خارج از شهر را گرفتم.
اکنون این سوال را از تو میپرسم و اگر جواب صحیح دادی تو را از مال دنیا بی نیاز میکنم.
بعد هم سوال حاکم را مطرح کرد
چوپان گفت ای وزیر پیش از اینکه جوابت را بدهم مژدهی برایت دارم. بدان که در پشت این تپه گنجی پیدا کرده ام و برداشتن آن در توان من تنها نیست.
بیا با هم آن را تصرف کنیم و در اینجا قصری بسازیم و لشکری جمع کنیم و حاکم را از تخت بزیر کشیم تو حاکم باش و من وزیرت.
وزیر تا این حرف را شنید خوشحال شد و به چوپان گفت عجله کن و گنج را نشان بده.
چوپان گفت یک شرط دارد. وزیر گفت بگو شرطت چیست؟ چوپان گفت تو عمری وزیر بودی و من چوپان برای اینکه بی حساب شویم باید سه باز زبانت را به مدفوع سگ من بزنی.
وزیر پیش خود فکر کرد که کسی اینجا نیست من اینکار را میکنم و بعد که حاکم شدم چوپان را میکشم. پس سه بار زبانش را به مدفوع سگ چوپان زد و گفت راه بیفت برویم سراغ گنج.
چوپان گفت قربان گنجی در کار نیست. من جواب سوالت را دادم تا بدانی هیچ چیزی در دنیا بدتر و نجس تر از طمعکاری نیست....
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
📝
مارتین لوتر کینگ، مبارز بزرگ آمریکایی در کتاب خاطراتش ﻣﻰنویسد:
روزی در بدترين حالت روحی بودم، فشارها و سختىﻫﺎ جانم را به تنگ آورده بود. سر در گم و درمانده بودم. مستأصل و نگران، با حالتی غريب و روحى ﺑﻰجان و ﺑﻰتوان به زندگی خود ادامه ﻣﻰدادم.
همسرم مرا ديد به من نگاه کرد و از من دور شد، چند دقيقه بعد با لباس سر تا پا سياه روی سکوى خانه نشست. دعا خواند و سوگوارى کرد!
با تعجب پرسيدم: چرا سياه پوشيدهﺍی؟ چرا سوگواری ﻣﻰکنی؟
همسرم گفت: مگر ﻧﻤﻰدانی او مُرده است؟
پرسيدم: چه کسی؟
همسرم گفت: خدا... خدا مُرده است!
با تعجب پرسيدم: مگر خدا هم ﻣﻰمیرد؟ اين چه حرفی است که ﻣﻰزنی؟
همسرم گفت: رفتار امروزت به من گفت که خدا مُرده و من چقدر غصه دارم، حيف از آرزوهايم...
اگر خدا نمُرده پس تو چرا اينقدر غمگين و ناراحتی؟
او در ادامه ﻣﻰنويسد: در آن لحظه بود که به زانو در آمدم گريستم.
راست ﻣﻰگفت، گويا خدای درون دلم مُرده بود...
بلند شدم و براى ناامیدیﺍم از خدا طلب بخشش کردم.
خدا هرگز ﻧﻤﻰميرد!
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هر بار که پدرم برنج جدیدی می خرید ، مادرم پیمانه را کمتر از همیشه می گرفت .
می گفت طریقه ی طبخِ برنج ها ، با هم فرق دارد ، همه شان یک جور ، دم نمی کشند ، نمی شود طبقِ یک اصل و برنامه ، پیش رفت !
برای همین بود که بارِ اول ، مقدارِ کمتری می پخت تا به قولی برایِ دفعاتِ بعدی پیمانه "دستش بیاید" ، یا اگر خراب می شد ، اسراف نکرده باشد !
آدم ها هم دقیقا همینند .
قبل از اعتماد و بذلِ محبت ، آن ها را خوب بشناسید ،
از تنهاییِ تان ، به هرکس و ناکس پناه نبرید !
نه هر آدمی لایقِ همنشینی است ،
نه می شود با تمامِ آدم ها ، یک جور تا کرد !
بعضی ها جنسشان از همان اولش خراب است و با هیچ اصل و منطقی اندازه ی باورهای شما قد نخواهند کشید ...
حواستان باشد ؛
مبادا محبت و توجهِ خودتان را اسراف کنید !
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
((ابن ابی لیلی )) ، قاضی اهل سنت بود روزی پیش منصور دوانیقی آمد . منصور گفت : بسیار اتفاق می افتد که داستانهای شنیدنی پیش قضاوت می آورند ، مایلم یکی از آنها را برایم نقل کنی . ابن ابی لیلی گفت : همین طور است . روزی پیره زن فرتوتی پیش من آمد با تضرع و زاری تقاضا می کرد از حقش دفاع کنم و ستمکار او را کیفر نمایم . پرسیدم از دست چه کسی شکایت داری ؟ گفت : دختر برادرم . دستور دادم دختر برادرش را حاضر کنند ، وقتی آمد زنی بسیار زیبا و خوش اندام خیال نمی کنم جز در بهشت شبیهی بتوان برایش پیدا کرد ، بعد از جویا شدن جریان گفت : من دختر برادر این زن و او عمه من محسوب می شود ، کودکی یتیم بودم پدرم زود از دنیا رفت و در دامن همین عمه پروریده شدم ، در تربیت و نگهداریم کوتاهی نکرد ، تا اینکه به حد رشد و بلوغ رسیدم با رضایت خودم مرا به ازدواج مردی زرگر در آورد ، زندگی بسیار راحت و آسوده ای داشتم از هر حیث به من خوش می گذشت ، عمه ام بر زندگی من حسد ورزید پیوسته در اندیشه بود که این وضع را اختصاص به دختر خود بدهد ، همیشه دخترش را می آراست و به چشم شوهرم جلوه می داد .
بالاخره او را فریفت و دخترش را خواستگاری کرد عمه ام شرط نمود در صورتی به این ازدواج تن در می دهد که اختیار من از نظر نگهداری و طلاق به دست او باشد ، آن مرد راضی شد هنوز چیزی از ازدواجشان نگذشته بود که عمه ام مرا طلاق داد و از شوهرم جدا کرد ، در این هنگام شوهر عمه ام در مسافرت بود بعد از بازگشت از مسافرت روزی به عنوان دلداری و تسلیت پیش من آمد . من هم آنقدر خود را آراستم و ناز و کرشمه ساز کردم تا دلش را در اختیار گرفتم ، طوری که در خواست ازدواج با من کرد .
با این شرط راضی شدم که اختیار طلاق عمه ام در دست من باشد ، رضایت داد به محض وقوع مراسم عقد عمه ام را طلاق دادم و به تنهایی بر زندگی او مسلط شدم مدتی با این شوهر بسر بردم تا او از دنیا رفت روزی شوهر اولم پیش من آمد و اظهار تجدید خاطرات گذشته را نمود که : می دانی من به تو بسیار علاقمند بوده و هستم اینک چه می شود دوباره زندگی را از سر بگیریم . گفتم من هم راضییم اگر اختیار طلاق دختر عمه ام را به من واگذاری ، راضی شد دو مرتبه ازدواج کردیم ، چون اختیار داشتم ، دختر عمه ام را نیز طلاق دادم اکنون قضاوت کنید . آیا من هیچ گناهی دارم غیر از اینکه حسادت بیجای عمه خود را تلافی کرده ام.
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
⚜غلام امام زین العابدین (ع )
سعید بن مصیب می گوید : سالی قحطی آمد مردم برای درخواست باران از خداوند ، اجتماع کرده دعا می کردند . در میان آنها چشمم به غلامی افتاد که بالای تلی رفت ، از مردم جدا شد نیروی مرموزی مرا به طرف او کشانید خواستم از کیفیت راز و نیاز غلام با خبر شوم . جلو رفتم ، لبهایش تکان می خورد ولی من چیزی متوجه نشدم . هنوز دعایش تمام نشده بود که ابری آسمان را پوشانید غلام سیاه همین که ابر را مشاهده کرد . سپاس خدای را بجا آورد و از آنجا دور شد ، باران شدیدی بارید به اندازه ای که ترسیدیم سیل جاری شود . من غلام را تعقیب کردم ، ببینم کجا می رود ، او وارد خانه علی بن الحسین زین العابدین علیه السلام شد ، خدمت آن بزرگوار رسیدم عرض کردم : در خانه شما غلام سیاهی است اگر ممکن است بر من منت گذارید و به من بفروشیدش .
فرمود : سعید چرا نبخشم که بفروشم ؟ امر کرد متصدی غلامان هر چه غلام در خانه بود جمع کرد ولی آن کس که من در پی او بودم در میان آنها نبود ، عرض کردم : اینها منظور من نیستند ، پرسید : هنوز غلامی باقی مانده ؟ عرض کرد : آری فقط یک نفر است که نگهبان اسب و شترهاست ، فرمود او را هم حاضر کردند ، تا وارد شد دیدم همان کسی است که بر فراز تل آهی جگر سوز داشت ، گفتم : آن که من دنبالش هستم خود اوست ، حضرت زین العابدین علیه السلام فرمود : ای غلام از حالا سعید مالک توست با او برو .
غلام سیاه : رو به من کرد و گفت ! ما حملک علی ان فرقت بینی و بین مولای ترا چه واداشت که بین من و آقایم جدایی انداختی ؟ در جوابش گفتم : آنچه در بالای تل از تو مشاهده کردم ، این سخن را که شنید دست به درگاه خدا بلند کرد با آهی جانسوز گفت : خدایا رازی بین تو و من بود ، اکنون که پرده از روی آن برداشتی مرا نیز به سوی خود برگردان ، حضرت امام زین العابدین علیه السلام و کسانی که حضور داشتند از نیایش با صفای او به گریه افتادند من هم اشکم جاری شد . همین که به منزل رسیدم یک نفر از طرف حضرت امام زین العابدین علیه السلام پیغام آورد که امام علیه السلام فرمود : اگر مایلی در تشیع جنازه دوستت شرکت کنی ، بیا ، با آن مرد به طرف خانه حضرت رفتم دیدم غلام در همان مجلس از دنیا رفته .
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حکایتی جالب از رفتار فتحعلی شاه قاجار در زمان جنگ ایران و روسیه
در جنگ دوم روس و ایران وقتی قشون روس به تبریز وارد شد و مصمم بود به سمت میانه حرکت کند، دولت ایران خود را در مقابل کار تمام شده ای دید و ناچار شد شرایط صلحی که دولت روس املا می کرد را بپذیرد. فتحعلی شاه برای اعلان ختم جنگ و تصمیم دولت در بستن پیمان آشتی، جمع خاصان را خبر کرد ... شاه بر تخت جلوس کرد و دولتیان سرفرود آوردند. شاه به مخاطب سلام، خطاب کرد و فرمود: اگر ما امر دهیم که ایلات جنوب با ایلات شمال همراهی کنند و یکمرتبه بر روس منحوس بتازند و دمار از روزگار این قوم بی ایمان برآورند چه پیش خواهد آمد؟ مخاطب سلام که در این کمدی نقش خود را خوب حفظ کرده بود تعظیم سجده مانندی کرد و گفت:«بدا به حال روس!! بدا به حال روس!!» شاه مجددا پرسید:«اگر فرمان قضا جریان شرف صدور یابد که قشون خراسان با قشون آذربایجان یکی شود و تواما بر این گروه بی دین حمله کنند چطور؟» جواب عرض کرد:«بدا به حال روس!! بدا به حال روس!!» اعلیحضرت پرسش را تکرار کردند و فرمودند:«اگر توپچی های خمسه را هم به کمک توپچی های مراغه بفرستیم و امر دهیم که با توپ های خود تمام دار و دیار این کفار را با خاک یکسان کنند چه خواهد شد؟» باز جواب: «بدا به حال روس!! بدا به حال روس!!» تکرار شد ... شاه که تا این وقت روی تخت نشسته پشت خود را به دو عدد متکای مروارید دوز داده بود در این موقع دریای غضب ملوکانهاش به جوش آمد و روی دوکنده زانو بلند شد ، شمشیر خود را که به کمر بسته بود به قدر یک وجبی از غلاف بیرون کشید و این دو شعر را که البته زاده افکار خودش بود به طور حماسه با صدای بلند خواند:
کشم شمشیر مینایی / که شیر از بیشه بگریزد
زنم بر فرق پسکوویچ* / که دود از پطر برخیزد
مخاطب سلام با دو نفر که در یمین و یسارش رو به روی او ایستاده بودند خود را به پایه عرش سایه تخت قبله عالم رساندند و به خاک افتادند و گفتند:«قربان مکش، مکش که عالم زیر و رو خواهد شد.» شاه پس از لمحه ای سکوت گفت:«حالا که اینطور صلاح می دانید ما هم دستور می دهیم با این قوم بی دین کار به مسالمت ختم کنند.
*پسکوویچ فرمانده ارتش روس بود که با تحمیل شکست به #عباس_میرزا موجب انعقاد قرارداد ترکمنچای شد.
به نقل از : زندگانی من / عبدالله
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔴 حیرت وغیبت
اصبغ بن نباته می گوید:
روزی به حضور امیرالمؤمنین (علیه السلام) شرفیاب شدم، حضرت در فکر فرو رفته وزمین را با تکه چوبی می کاوید.
عرض کردم: یا امیر المؤمنین! می بینم که در فکر فرو رفته وزمین را بررسی می کنید آیا رغبتی به آن یافته اید؟
فرمود: نه، قسم به خدا! هیچ رغبتی به آن وبه دنیا حتی برای یک روز نداشته وندارم. به مولودی فکر می کنم که یازده پشت بعد از نسل من آشکار خواهد شد، ونامش مهدی است، وزمین را بعد از آن که از ظلم وجور انباشته شده باشد پر از عدل وداد می کند.
امر او اعجاب انگیز است، ومدتها غیبت خواهد نمود، به همین دلیل گروهی درباره او به گمراهی می روند وعده ای دیگر هدایت می یابند.
عرض کردم: یا امیر المؤمنین! آیا واقعاً این اتفاق روی خواهد داد؟
حضرت (علیه السلام) فرمود: آری! همان گونه که او خلق شده، این اتفاق هم روی خواهد داد، تو چه می دانی ای اصبغ! آنان برگزیدگان این امت ونیکان عترت طاهره اند.
عرض کردم: بعد از آن چه می شود؟
فرمود: خداوند هر چه بخواهد انجام می دهد، زیرا حق تعالی در هر چیزی اراده وقصد وهدفی دارد.
#نیمه_شعبان
#امام_زمان
➥ @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
🌷قطار زندگی با سرعت
💗در حال گذر است
🌷ما نمی دانیم کی و کجا باید
💗از آن پیاده شویم
🌷اما
💗می توانیم با دوستانمان
🌷از با هم بودن و مناظر
💗زیبای بیرون لذت ببریم
🌷و شاد باشیم
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
#جایگزیننوشابهصنعتی
👈شیره انگورطبیعی⑤ق
👈سرکه سیب خانگی①ق
✍مواد در①لیوان آب مخلوط،دریخچال بگذاریدتاخنک شود،سپس بنوشید
مفیدبرای⇩
👈کمخونی
👈سیستم گوارشی
👈تقویت وپاکسازی کبد
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺#حدیث_گرافی
: علم امام بر احوال شیعیان
🔸حدیثی از امام مهدی عجل الله تعالی فرجه
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بوسه بر دستی زنم کز بهر تو کاری کند
بوسه بر چشمی زنم کز بهر تو گریان بُوَد❤️
🎊🎊 #عیدتونمبااااارک 😍😍
👤 #کلیپ مولودی زیبای «قرص قمر اومد» با نوای حاجسیدمجید #بنی_فاطمه تقدیم نگاهتان
#نیمه_شعبان
❣✿●•@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عزیزانم کلیپ را گوش دهید و در نشر ان کوشا باشید اجرتون با چهارده معصوم علیهم السلام
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 اَلسّلامُ عَلَیْکَ یا صاحِبَ الزَّمانِ
🌹 امام عصر و زمانم!
دوست داشتنَت ؛
نه فلسفه است و نه منطق
و ریاضیات که قانون داشته باشد !
🌹 دوست داشتنِ تو ،
بهانه گیری های کودکی است چند ساله
دلتنگِ پدرکه هیچ نبودن سَرَش نمی شود ...
❤ و عِشْقْــ️ت یعنی؛
اگر همه تنهات گذاشتند ...
من باز هم پایت بایستم!
اگر همه رفتند ... من بمانم!
🌹 حالا صادقانه می گویم؛
من عاشقانه عاشقت هستم
من دوستت دارم امام زمانم!
🌼 اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️خدایا در این شب میلاد امام زمان عج
💙هر کسی هر خواسته ای داره
💛با خیر و صلاح تو
💜 به زودی بهش برسه
💗 امضای خدا پای آرزوهای قشنگتون
💚 دنیا دنیا آرزوهای قشنگ براتون آرزو دارم
🎊#عیــــدتــونمبــــارک🎊
🎊#شبتــونشـــــادوزیـــبا🎊
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
🌹 #سلامبرمهدیجانها
مـــــــژده که
میلاد منجى بشرآمد
فُلک هدى را،
دلیل و راهبر آمد
مـــــــژده که
آمد عزیز عالم امکان
حجّت برحـــق
امام منتظر آمد
🌹سلام روز زیباتون بخیر
ولادت امام زمان عج مبارکباد.
🌹#روزخوبوپربرکتیداشتهباشید.
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بر مهدی دین ، منجی دنیا صلوات
بر چهره ی آن ماه دل آرا صلوات
در دامن نرجس، گل زهرا بشکفت
بر این گل و بر نرجس و زهرا صلوات
💖 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💖 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
میلاد پرخیرو برکت امام زمان
عجل الله تعالی فرجه الشریف مبارک
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh