هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پندانـــــــهـــ
#فضای_مجازی نیز محضر خداوند است
پس در جوین ، لفت ، پُست گذاشتن
و ..... نیز باید #تقوا را رعایت نمود.
#دقت_کنید👆
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#حڪـایــت
🔰این حکایت زندگی خیلی هاست
🔹فردی هنگام راه رفتن پایش به سکهای خورد. تاریک بود فکر کرد طلاست.
🔥کاغذی را آتش زد تا آن را ببیند. دید ۲ ریالی است بعد دید کاغذی که آتش زده هزار تومانی بوده
🔸گفت: چی را برای چی آتش زدم.
🔺و این حکایت زندگی خیلی از ماهاست که چیزهای با ارزش را برای چیزهای بیارزش آتش میزنیم و خودمان هم خبر نداریم.
🔻آرامش امروزمان را فدای چشم و هم چشمی ها و مقایسه کردن های خود میکنیم و سلامتی امروزمان را با استرسها و نگرانی های بیمورد به خطر میاندازیم.
🆔 @tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
#داستان
پيرمرد هر بار كه ميخواست اجرت پسرك واكسیِ كر و لال را بدهد، جمله ای را براي خنداندن او بر روي اسكناس مينوشت. اين بار هم همين كار را كرد. پسرك با اشتياق پول را گرفت و جملهای را كه پيرمرد نوشته بود، خواند. روی اسكناس نوشته شده بود: وقتي خيلي پولدار شدی به پشت اين اسكناس نگاه كن. پسر با تعجب و كنجكاوی اسكناس را برگرداند تا به پشت آن نگاه كند. پشت اسكناس نوشته شده بود: كلك، تو كه هنوز پولدار نشدی. پسرك خنديد با صدای بلند، هرچند صدای خنده خود را نمیشنيد.
همیشه پر از مهربانی بمان و دلیل شادی دیگران باش، حتی اگر هیچکس قدر مهربانیت را نداند، این ذات توست که مهربان باشی، تو خدایی داری که به جای همه برایت جبران میکند
🆔 @hekayatnameh
روزی ملانصرالدین خطایی مرتکب میشود و او را نزد حاکم می برند
تا مجازات را تعیین کند . حاکم برایش حکم مرگ صادر می کند
اما مقداری رافت به خرج می دهد و به وی می گوید
اگر بتوانی ظرف سه سال به خرت سواد خواندن و نوشتن بیاموزانی
از مجازاتت درمی گذرم .
ملانصرالدین هم قبول می کند و ماموران حاکم رهایش می کنند
عده ای به ملا می گویند مرد حسابی آخر تو چگونه می توانی
به یک الاغ خواندن و نوشتن یاد بدهی ؟
ملانصرالدین می گوید :
ان شاءالله در این سه سال یا حاکم می میرد یا خرم
همیشه امیدوار باشید شاید چیزی به نفع شما تغییر کند
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خدایاخودتبساز
آدمیزاد موجود عجیبی است !
برای هدایتش ۱۲۴۰۰۰ پیامبر
کفایت نکرد اما برای
گمراه کردنش
یک شیطان کافی بود…!
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#بدترینکاردنیابیکاریوبیهدفیه...
زندگی
مثل يک استكان چای است
به ندرت پيش می آيد كه
هم رنگش درست باشد،
هم طعمش و هم داغيش
امّا هيچ لذتی با آن برابر نيست...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️چراغی در این شب
💗برایتان روشن میکنم
⭐️در تاریکی ایـــن شـــب
💗و آنگاہ از خـدا میخواهم
⭐️اگـر در خـــاموشــی
💗غم اسیر تنهایی شدید
⭐️چراغ امیدتان روشن بماند
💗شبتون بخیر ونیکی
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو
🌹 سلام
🌹 یکشنبه خود را
معطر می کنیم به
عطر دل نشین صلوات
بر حضرت محمد و آل مطهرش
💖 اَللّٰهُــمَّ صَلِّ عَلی ٰمُحَمَّدٍ
💖 وَّ آلِ محمد وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🌹 در پناه لطف خدا و
عنایت حضرت محمد(ص)
و خاندان پاکش علیهم السلام
زندگیتون پر خیر و برکت ان شاءالله
🌹زیارت معصومین علیهم السلام
روزی دنیا و آخرت شما ان شاءالله
🌹 یکشنبه تون پر از بهترینها
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✋ سلام مولای من ، مهدی جان
سلامی از ذره به خورشید ...
سلامی از فرش به عرش ...
سلامی از قفس به پرواز ...
سلامی از التهاب به آرامش ...
سلامی از طوفان به ساحل ...
سلامی از درد به طبیب ...
سلامی از رنج به نجات ...
✋سلامی از من به شما ...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تدبردرقرآن
👑فرعون میخواست نوزادی را بکشد، نام نوزاد موسی بود، خدا به مادر موسی الهام کرد که: موسی را در صندوقی گذاشته و به دریا بینداز، صندوق به ساحل و دقیقا بدست همون کسی که میخواست نوزاد رو بکشه رسید یعنی فرعون!😳اما فرعون نفهمید که این نوزاد همان موسی هست و تصمیم میگیره این نوزاد رو بزرگ کنه! اما نوزاد، شیر هیچ مادری رو نمیخورد تا اینکه مادری رو پیدا کردند که موسی شیر او رو قبول کرد و اتفاقاً این مادر، همان مادر موسی بود!!!
👌 این بود مدیریت خدا...
کافیه مثل مادر موسی بهخدا اعتمادکنی
مااینگونه تورا بهمادرتبرگرداندیم.📖طه۴۰
#به_ترجمه_آیات_دقت_کنید☝️
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
#داستان_واقعی
#رزق_حلال
✨لوطی واقعی مرشد چلویی✨
✅یکی از فرزندان شیخ رجبعلی خیاط میگوید:
روزی مرحوم مرشد چلویی معروف، خدمت جناب شیخ رسید و از کسادی بازارش گله کرد و گفت: داداش! این چه وضعی است که ما گرفتار آن شدیم!!!!
قبلا وضع ما خیلی خوب بود، روزی سه چهار دیگ چلو میفروختیم و مشتریها فراوان بودند،
⛔️ اما یک باره اوضاع زیر و رو شده مشتریها یکی یکی پس رفتند، کارها از سکه افتاده، و اکنون روزی یک دیگ هم مصرف نمیشود ...!
✳️شیخ تأملی کرد و فرمود:
« تقصیر خودت است که مشتریها را رد میکنی »!
مرشد گفت: من کسی را رد نکردم، حتی از بچهها هم پذیرایی میکنم و نصف کباب به آنها میدهم.
✨شیخ فرمود:
« آن سید چه کسی بود که سه روز غذای نسیه خورده بود؛ بار آخر او را هل دادی و با تحقیر از در مغازه بیرون کردی؟!
🔴 گرفتار همان کار هستی!😔
مرشد سراسیمه از نزد شیخ بیرون آمد و شتابان در پی آن سید راه افتاد، او را یافت و از او پوزش خواست، 😍
و پس از آن تابلویی بر در مغازهاش نصب کرد و روی آن نوشت:
« نسیه داده میشود، حتی به شما،
وجه دستی به اندازه وسعمان پرداخت میشود »
@tafakornab
@shamimrezvan
💠 #معجزه_امام_حسین_ع
🦂 #عقربی_که_جان_زائران_حسینی(ع) را در اربعین نجات داد
👥زائران ایرانی و دیگر کشورها که امسال در مسیر عشق حسینی حرکت می کردند ،گزارش دادند: یک زن که به نظر می رسید خسته است،برای استراحت وارد یکی از خیمه ها شده و در خواب عمیق و طولانی فرو رفت طولانی شدن خواب این زن باعث شد که دیگران را متوجه خودش کنند،به همین دلیل به سمت زن آمدند و او را صدا زدند اما جوابی نداد و اینگونه متوجه شدند که وی مرده است و در کنارش عقربی را پیدا کردند که آن نیز مرده است و متوجه شدند که این زن توسط نیش عقرب مرده است
زنان وقتی تلاش می کردند که جسد وی را به خیمه کناری ببرند ، احساس کردند که جسم عجیبی در وسط بدن زن است وقتی لباس وی را کنار زدند کمربندی(بمب) انفجاری را دیدند که به دور کمرش بسته شده بود پس از کشف کمربند انفجاری،نیروهای امنیتی خود را به محل رساندند و به راحتی و بدون هیچ تلفاتی آن را خنثی کردند.
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#نشاطدائم
🔹 برای اینکه نشاط دائم داشته باشی همۀ کارهایت را بهخاطر خدا انجام بده؛ از همان اول صبح که زندگیات شروع میکنی، با یک دعا، خودت را در آن روز، مهمان خدا کن، آنوقت ببین چه انرژیای پیدا میکنی!
🔹 اول بهخاطر «احترام خدا» یک مدتی این کارها را انجام میدهی، اما بعد کمکم عاشق خدا میشوی! وقتی عاشق خدا شدی، یک زندگیِ عالی خواهی داشت که از هر لحظهاش لذتها میبری!
🔹 واقعاً اگر آدم کسی را داشته باشد که همۀ کارهای زندگیاش را بهخاطر او انجام بدهد، زندگیاش چقدر لذتبخش میشود! اصلاً شما احتمال میدهید چنین آدمی عصبانی و ناراحت بشود؟ چون یک کسی هست که دارد با او زندگی میکند، کار میکند، و معامله میکند و هر لحظه او را نگاه میکند.
🔹 بعضیها ترفندهای قشنگی دارند؛ مثلاً میگویند: خدایا! امروز من هرچه ثواب جمع کردم، به امام صادق(ع) هدیه میکنم... یا به مادر حضرت ولیّعصر(ع) هدیه میکنم... یا به فلان شهید، هدیه میکنم... یکدفعهای میبینی که در این روز، اصلاً عوض میشوی؛ حسّ و حالت تغییر میکند.
👤 #استاد_پناهیان
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ﺩﺭﺧﺘﻬﺎ ﻣﯿﻤﯿﺮﻧﺪ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﻋﺼﺎ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﻭ ﺩﺳﺘﯽ ﺭﺍ ﻣﯽ ﮔﯿﺮﻧﺪ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺒﺮ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮ ﻧﺴﻞ ﺧﻮﯾﺶ ؛
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ﻣﯽ ﺷﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺳﻮﺯﺍﻧﺪﻥ ﺗﺒﺎﺭ ﺧﻮﺩ
ﻭ .......
ﻋﺪﻩ ﺍﯼ ﺗﺨﺘﻪ ﺳﯿﺎﻩ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﻌﻠﯿﻢ ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎ .
ﺷﻤﺎ ﺍﮔﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﺑﻮﺩﯾﺪ ﺍﺯ ﮐﺪﺍﻡ ﺟﻨﺲ ﺑﻮﺩﯾﺪ؟؟
ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﺍﻧﺘﺨﺎﺏ ﻧﮑﺮﺩﻩ ﮐﻪ ﺑﺎ ﭼﻪ ﻗﯿﺎﻓﻪ ﺍﯼ ﺩﺭ ﭼﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ
ﺍﯼ ﻭ ﺑﺎ ﭼﻪ ﺷﺮﺍﯾﻄﯽ ﺑﺪﻧﯿﺎ ﺑﯿﺎﯾﺪ
ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺭﺍ ﺑﺨﺎﻃﺮ ﻫﯿﭻ ﭼﯿﺰﺵ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﯾﺎ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻧﮑﻨﯿﻢ ....
ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﻧﮑﻨﯿﻢ ...
ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﮐﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻣﺪﯾﺮ ، ﻣﻬﻨﺪﺱ ، ﺩﮐﺘﺮ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﻣﯽ
ﮔﺬﺍﺭﯾﻢ
ﺑﻪ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻧﺪﺍﺯﻩ ﺑﻪ ﯾﮏ ﮐﺎﺭﮔﺮ ، ﺭﻓﺘﮕﺮ ، ﻣﺴﺘﺨﺪﻡ ﻫﻢ ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ
ﺑﮕﺬﺍﺭﯾﻢ .
ﻭﺍﺳﻪ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﮐﻼﺱ ﻧﮕﺬﺍﺭﯾﻢ ....
ﻭ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﯿﭽﮑﺲ ﺑﺮﺗﺮ ﻧﺒﯿﻨﯿﻢ ...
ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ،
ﻣﺎ ﻭﺟﻮﺩﻣﺎﻥ ﺍﺯ ﮔﻞ ﺳﺎﺧﺘﻪ ﺷﺪﻩ .....
ﭘﺲ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﺧﺎﮐﯽ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﺗﺎ ﺑﻮﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺩﻣﯿﺰﺍﺩ ﺑﺪﻫﯿﻢ ....
ﺻﻮﺭﺕ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﭘﯿﺮ ....
ﭘﻮﺳﺖ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﭼﺮﻭﮎ ...
ﺍﻧﺪﺍﻡ ﺧﻮﺏ ﺭﻭﺯﯼ ﺧﻤﯿﺪﻩ ....
ﻣﻮﯼ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﻭﺯﯼ ﺳﻔﯿﺪ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ .
ﺗﻨﻬﺎﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎﺳﺖ ﮐﻪ ﺯﯾﺒﺎ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎﻧﺪ .
ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﻗﻠﺐ ﺯﯾﺒﺎ ﺭﺍ ...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💟#پیام_سلامتی #شیره_انگور
✴️⇦شیره انگور را به لیست صبحانه بیفزایید
📝⇦شیره انگور شامل فاکتورهای رشد کودک نیز می باشد.
📝⇦ازدرمانهای اصلی ام اس و انواع کم خونی، ارده و شیره ی انگور است.
🍯 ڪلیڪ ڪنید 👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام
🌸 روزتون پرانرژی
امیدوارم
کوله بار زندگیتون
پرباشه ازبرکت الهی
امیدوارم امروز
خوشبختی ، سلامتی
پیشرفت و روزی فراوان
نصیب تون بشه..
🌸 در پناه لطف خدا
🌸 یکشنبه تون شاد و زیبا
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
✨﷽✨
🌷حکایت
✨آورده اند كه بهلول سكه طلائي در دست داشت و با آن بازي مي نمود.
✨شيادي چون شنيده بود بهلول ديوانه است جلو آمد و گفت: اگر اين سكه را به من بدهي در عوض ده سكه كه به همين رنگ است به تو ميدهم.
✨بهلول چون سكه هاي او را ديد دانست كه آنها از مس هستند و ارزشي ندارند به آن مرد گفت به يك شرط قبول مي كنم اگر سه مرتبه با صداي بلند مانند الاغ عر عر كني !!!
✨شياد قبول نمود و مانند خر عرعر نمود.
✨بهلول به او گفت: خوب الاغ تو كه با اين خريت فهميدي سكه اي كه در دست من است از طلا مي باشد ، من نمي فهمم كه سكه هاي تو از مس است.
✨آن مرد شياد چون كلام بهلول را شنيد از نزد او فرار نمود.
↶【به ما بپیوندید 】↷
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
#داستان_کوتاه_آموزنده
♨️ در هنگام جنگ جهانی دوم؛
بعد از چند هفته بالاخره یک سرباز موفق میشود چند روز مرخصی بگیرد.
وقتی به محل سکونت خود میرسد متوجه یک کامیون حامل تعدادی جنازه میشود که بسمت قبرستان میرفت وخبر دار میشود که دشمن آن منطقه را بمباران کرده است لذا برای آخرین بار قصد داشت به جنازه همشهریهایش نگاهی بیندازد که متوجه میشود کفشی در میان اجساد وجود دارد که شباهت به کفش همسرش دارد وبسرعت بسمت خانه میدود ومتوجه میشود خانه اش ویران شده لذا پس از این شوک بزرگ خود را به کامیون میرساند وآن جنازه را تحویل میگیرد که در قبرستان دسته جمعی دفن نشود وبا مراسم واحترام خاص دفن نماید ولی متوجه میشود جنازه همسرش هنوز نفس میکشد.
لذا او را به بیمارستان میرساند و آن زن زنده میماند.
وسالها بعد صاحب فرزندی از آن زن میگردد.
زنی که قرار بود زنده بگور شود.
اسم کودکی که دنیا آمد ولادمیر پوتین ، رئیس جمهور فعلی روسیه است.
این داستان را هیلاری کلینتون در کتابش بنام "گزینه های سخت " قید کرده است.
با نهایت وجود و با ایمان کامل تلاش کنید ، شاید قرار است با دستان و اراده شما معجزه ای صورت گیرد .
@tafakornab
@shamimrezvan
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به قدرت خدا ایمان داشته باش
اگه کاری میکنید که نمیشه
غصه نخورید حتما خداوند یکی بهترش رو برای شما در نظر داره
وقتی شما به خدا باور داشته باشید
خدا هم برایتان کارهایی میکند
که به تنهایی قادر به انجامش نبودید
خدایا
آینده پنهان است
اما آسوده ام
چون تو را میبینم
و تو همه چیز را...
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
💎 #امام_علی (ع)
هرگاه يكى از شما وارد منزل خود شود به خانوادهاش سلام نمايد
اگر خانواده نداشته باشد چنين بگويد:
«سلام بر ما از جانب پروردگارمان»
و هنگام ورود به منزل خود سوره «توحيد» را بخواند كه فقر را از بين ببرد.
📚 تحف العقول صفحه ۱۱۵
〰➿〰➿〰➿〰➿〰
💎 #امام_علی_علیه_السلام :
🔸 ـ فِي الحِكَمِ المَنسوبَةِ إلَيهِ ـ :غايَةُ الأَدَبِ أن يَستَحِيَ الإِنسانُ مِن نَفسِهِ .
🔹 ـ در حكمت هاى منسوب به ايشان ـ :نهايت ادب ، اين است كه انسان از خودش شرم كند.
📚 شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد: ج ۲۰ ص ۲۶۵ ح ۹۰
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#احکام_شرعی #حکم_پوشش
🌺 امام خامنه ای:
➖ #حفظ_حجاب به زن کمک میکند تا بتواند به آن رتبه معنوی عالی خود برسد و دچار آن لغزشگاههای بسیار لغزندهای که سر راهش قرار دادهاند نشود. [1]
➖ مسئله 1: به طور کلی بر زن واجب است در مقابل #نامحرم ـ مسلمان باشد یا غیر مسلمان- پوشش شرعی مربوط به خود را مراعات کند و در صورتی که نسب به رعایت پوشش واجب کوتاهی کند گناه کرده است.
➖ مسئله 2: مردها نیز نسبت به پوشش در مقابل دیگران، به ویژه #زنان_نامحرم وظایفی دارند که رعایت آن در مواردی واجب است؛ برای مثال اگر مردی بداند نامحرم به بدن او نگاه می کند، بنا بر احتیاط واجب باید بدن خود (مواضعی که معمولا #پوشاندن آن در بین مردان متعارف است) را به استثنای سر، گردن و دست ها بپوشاند. [2]
✳️ پی نوشت: 👇👇
[1]. دیدار با اعضای شورای فرهنگی – اجتماعی زنان 4/10/1370
[2]. توضیح المسائل ده مرجع، م 2435
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨لَا يُكَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلَّا
✨وُسْعَهَا لَهَا
✨مَا كَسَبَتْ وَعَلَيْهَا
✨مَا اكْتَسَبَتْ ﴿۲۸۶﴾
✨خداوند هيچ كس را جز
✨به قدر توانايى اش
✨تكليف نمى كند.
✨آنچه از خوبى به دست آورده
✨به سود او، و آنچه از بدى به
✨دست آورده به زيان اوست(۲۸۶)
📚 سوره مبارکه البقرة
✍ بخشی از آیه ۲۸۶
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
🍋آب و لیمو
🍃خواص مصرف آب ولرم با لیمو
✔تسکین یبوست
✔تسکین گلودرد
✔سم زدایی بدن
✔کاهش وزن
✔بهبود خواب
✔بهبود گوارش
✔درمان گرفتگی بینی
✔کند شدن روند پیری
🍯 به ما بپیوندید 👇
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🔘 #حکایتبسیارزیبااا
مردی ساده چوپان شخصی ثروتمند بود
و هر روز در مقابل چوپانی اش پنج درهم از او دریافت میکرد.
یک روز صاحب گوسفندان به چوپانش گفت:
میخواهم گوسفندانم را بفرپوشم چون میخواهم به مسافرت بروم.
و نیازی به نگهداری گوسفند و چوپان ندارم و میخواهم مزدت را نیز بپردازم.
پول زیادی به چوپان داد اما چوپان آن را نپذیرفت و مزد اندک خویش را که هر روز در مقابل چوپانی اش دریافت میکرد و باور داشت که مزد واقعی کارش است، ترجیح داد.
چوپان در مقابل حیرت زدگی صاحب گوسفندان، مزد اندک خویش را که پنج درهم بود دریافت کرد و به سوی خانه اش رفت.
چوپان بعد از آن روز که بی کار شده بود، دنبال کار می گشت اما شغلی پیدا نکرد ولی پول اندک چوپانی اش را نگه داشت و خرج نکرد به امید اینکه روزی به کارش آید.
در آن روستا که چوپان زندگی می کرد مرد تاجری بود که مردم پولشان را به او می دادند تا به همراه کاروان تجارتی خویش کالای مورد نیاز آنها را برایشان خریداری کند.
هنگامی که وعده سفرش فرا رسید، مردم مثل همیشه پیش او رفتند و هر کس مقداری پول به او داد و کالای مورد نیاز خویش را از او طلب کرد.
چوپان هم به این فکر افتاد که پنج درهمش را به او بدهد تا برایش چیز سودمندی خرید کند.
لذا او نیز به همراه کسانی که نزد تاجر رفته بودند، رفت. هنگامیکه مردم از پیش تاجر رفتند ، چوپان پنج درهم خویش را به او داد.
تاجر او را مسخره کرد و خنده کنان به او گفت:
با پنج درهم چه چیزی می توان خرید؟
چوپان گفت: آن را با خودت ببر هر چیز پنج درهمی دیدی برایم خرید کن.
تاجر از کار او تعجب کرد و گفت: من به نزد تاجران بزرگی میروم و آنان هیچ چیزی را به پنج درهم نمیفروشند، آنان چیزهای گرانقیمت میفروشند.
اما چوپان بسیار اصرار کرد و در پی اصرار وی تاجر خواسته اش را پذیرفت.
تاجر برای انجام تجارتش به مقصدی که داشت رسید و مطابق خواسته ی هر یک از کسانی که پولی به او داده بودند ما یحتاج آنان را خریداری کرد .
هنگام برگشت که مشغول بررسی حساب و کتابش بود، بجز پنج درهم چوپان چیزی باقی نمانده بود و بجز یک گربه ی چاق چیز دیگری که پنج درهم ارزش داشته باشد نیافت که برای آن چوپان خریداری کند.
صاحب آن گربه می خواست آن را بفروشد تا از شرش رها شود ، تاجر آن را بحساب چوپان خرید و به سوی شهرش بر می گشت.
در مسیر بازگشت از میان روستایی گذشت، خواست مقداری در آن روستا استراحت کند ، هنگامی که داخل روستا شد ، مردم روستا گربه را دیدند و از تاجر خواستند که آن گربه را به آنان بفروشد .
تاجر از اصرار مردم روستا برای خریدن گربه از وی حیرت زده شد. از آنان پرسید: دلیل اصرارتان برای خریدن این گربه چیست؟
مردم روستا گفتند: ما از دست موشهایی که همه زراعتهای ما را می خورند مورد فشار قرار گرفته ایم که چیزی برای ما باقی نمی گزارند.
و مدتی طولانی است که به دنبال یک گربه هستیم تا برای از بین برن موشها ما را کمک کند.
آنان برای خریدن آن گربه از تاجر به مقدار وزن آن طلا اعلام آمادگی کردند .
هنگامی که تاجر از تصمیم آنان اطمینان حاصل کرد، با خواسته ی آنان موافقت کرد که گربه را به مقدار وزن آن طلا بفروشد.
چنین شد و تاجر به شهر خویش برگشت ، مردم به استقبالش رفتند و تاجر امانت هر کسی را به صاحبش داد تا اینکه نوبت چوپان رسید ، تاجر با او تنها شد و او را به خداوند قسم داد تا راز آن پنج درهم را به او بگوید که آن را از کجا بدست آورده است؟
چوپان از پرسش های تاجر تعجب کرد اما داستان را بطور کامل برایش تعریف نمود.
تاجر شروع به بوسیدن چوپان کرد در حالی که گریه می کرد و می گفت:
خداوند در عوض بهتر از آن را به تو داد چرا که تو به روزی حلال راضی بودی و به بیشتر از آن رضایت ندادی.
در اینجا بود که تاجر داستان را برایش تعریف کرد و آن طلاها را به او داد.
این معنی روزی حلال است
الهی ما را به آنچه به ما دادی قانع گردان
و در آنچه به ما عطا فرموده ای برکت قرار ده
@tafakornab
@shamimrezvan
@zendegiasheghaneh
─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─