eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.7هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ 🌷حکایت ✨روزی زنی با شوهرش غذا میخورد. فقیری درب خانه را زد. زن بلند شد و دید که فقیر است. غذایی برداشت تا به او بدهد. شوهرش گفت: کیست؟ زن جواب داد: فقیر است برایش غذا میبرم. شوهرش مانع شد تا اینکه جر و بحثشان بالا گرفت و کارشان به طلاق کشید. ✨سالیان سال گذشت و زن، شوهر دیگری گرفت. روزی با شوهر دومش غذا میخورد ، که فقیری در خانه را زد مرد در را باز کرد. دید که فقیری است که نیاز به غذا دارد. به خانه برگشت و گفت: ای زن غذایی برای فقیر ببر. زن فورا بلند شد و غذا را برد اما زن با چشمانی پر از اشک برگشت. ✨شوهرش گفت چه شده ای زن. زن گفت: این فقیر که در خانه آمده شوهر قبلی من است. مرد زنش را در آغوش گرفت و سپس رو به او کرد و گفت: من هم همان فقیری هستم که آن روز به در خانه شوهرت آمدم. 🔺هیچ گاه زمانه را دست کم نگیریم. ↶【به ما بپیوندید 】↷ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✨﷽✨ 🌷حکایت جواب دندان شکن ✨تاجری مسافرت میکرد. در بین راه شب در کاروانسرائی اقامت نموده برای شام غذائی خواست. ✨سرایدار مرغی پخته با سه تخم مرغ آب پز برای او آورد که خورده و به و به دلیل خستگی راه خوابید. ✨بامدادان به موقعی که قافله حرکت میکرد سرایدار پیدا نبود که قیمت غذا را بگیرد. ✨بعد از سه ماه که تاجر به شهر خود باز میگشت باز شبی را در کاروانسرای اولی به سر برد و باز هم سرایدار شامی مرکب از مرغی بریان و تخم مرغ برای او حاضر نمود. ✨چون صبح شد، تاجر سرایدار را خواسته قیمت غذای دو مرتبه را از او پرسید که دَین خود را بپردازد. سرایدار پس از چند دقیقه که به دقت با خود حساب کرد از او مطالبه هزار دینار نمود. و مخصوصا تذکر داد که خیلی مواظبت کرده است تا بی اعتدالی در حساب ننموده باشد. ✨تاجر از شنیدن هزار دینار بهای دو وعده غذا حیران شده گفت: گمان دارم که دیوانه شده ای که برای دو مرغ و شش تخم مرغ هزار دینار مطالبه مینمائی. ✨سرایدار گفت: غریب است که با انصافی که در این موقع به خرچ داده و نخواسته ام تعددی در حق جنابعالی بنمایم مرا دیوانه میخوانند. ✨تاجر گفت: هزار دینار برای چه به شما داده شود؟ ✨سرایدار گفت: دقت کنید اگر ناحساب گفتم گوش ندهید. سه ماه قبل شما در اینجا یک مرغ خوردید اگر این مرغ زنده بود در این مدت نود تخم میکرد و این تخم ها هر یک جوجه ای میشدند و من به این حساب صاحب هزاران مرغ و جوجه بودم و همه این منافع را برای پذیرائی شما از دست دادم و حالا که هزار دینار در مقابل تمام این خسارات به اضافه شام شب گذشته شما که تا سه ماه دیگر همین اندازه باعث خسارت من است میخواهم مرا دیوانه میخوانید. ✨جدال تاجر و سرایدار توجه قافله را جلب کرد. هر چه سعی کردند دعوا را ختم کنند میسر نشد بالاخره قرار شد که به حضور حاکم شرع رفته تکلیف را معلوم نمایند. پس از رسیدن به شهر و رفتن به خانه حاکم و ذکر داستان حاکم حق را به سرایدار داده تاجر را محکوم به پرداخت هزار دینار نمود. ✨دوستان تاجر به او گفتند: اگر بخواهی جلوی حکم قاضی را بگیری بایستی به بهلول متوصل شوی. شاید راهی یافته این ضرر را از تو دفع کند. تاجر قبول کرده با جمعی از همراهان به خانه بهلول رفته قضیه را شرح دادند. ✨بهلول قول داد که این شر را از تاجر دفع نماید. به شرط آنکه دو صد و پنجاه دینار به فقرا بدهد. تاجر هم قبول کرد. بهلول نزد حاکم رفته و با زحمت او را راضی کرد که این دعوا را تجدید نماید و قرار گذاشتند دو روز بعد تاجر و همراهان و سرایدار و بهلول و قاضی همه حاضر شده این دعوا را قطع کنند. ✨در روز موعود همه در دارالمحکمه حاضر شدند ولی بهلول در ساعت مقرر نیامد. دو ساعت گذشت باز هم نیامد. ناچار حاکم مستخدم خود را به سراغش فرستاد که فورا حاضر شود. ✨بهلول پس از یک ساعت معطل شدن بالاخره حاضر شد. حاکم با غضب تمام رو به او کرده گفت: با آن همه تمنا و خواهشی که کردی تا مرافعه را تجدید کنیم، سبب اینکه این مردم را سه ساعت معطل کردی چیست؟ ✨بهلول گفت: دهاتی ها برای بردن بذر آمده بودند چون خواستم تدبیری نکنم که محصول سال بعد خوب شود و اگر خودم نبودم گندم را در بی نوبتی میبردند سبب تاًخیر شد. من این مدت ایستادم تا چندین جُوال گندم را جوشانیده به آنها بدهم چون گندم نجوشیده ناپاک است و محصولش خوب نمیشود. جوشیده دادم که محصولش پاک و تمیز گردد. ✨حاکم رو به حاضرین کرده گفت: تقصیر از او نیست از ما است که کار خود را به دست این آدم نادان دادیم که ساعتها ما را معطل کند برای آنکه گندم را جوشانده بر آنها بدهد با اینکه همه میدانند گندم جوشیده حاصلی نخواهد داد. ✨بهلول گفت: جناب حاکم با اینکه مرا نادان و خودتان را عاقل تصور میکنید از شما میپرسم چطور است که مرغ بریان شده تخم کرده سه ماهه هزاران جوجه میدهد ولی گندم جوشیده محصول نخواهد داد؟ ✨این جواب دندان شکن همه را متعجب کرد و حاکم ناچار حرف بهلول را تصدیق نموده و حق را به تاجر داده سرایدار را محکوم کرد. ↶【به ما بپیوندید 】 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🔹 رفقای نااهل پای شاهرخ را به کاباره و باشگاه‌های قمار، باز کرده بودند. هر بار که قمه به دست به خانه‌ برمی‌گشت مادرش مصرانه امام زمان را صدا می‌کرد و می‌گفت: "آقا! پسر مرا سرباز خودت کن." همسایه‌ها که این دعاها می‌شنیدند نیششان به خنده‌ای تمسخرآمیز باز می‌شد که شاهرخ کجا؟ آقا امام زمان کجا؟ 🔸اولین بار که صورت باصلابت امام خمینی (ره) را دید جلوی تلویزیون ایستاده به صحبت‌های آقا گوش کرد و از آن روزبه بعد به‌جای قمار کردن و قشون‌کشی از این محله به محله‌ای دیگر پای ثابت تظاهرات و منبر مساجد انقلابی‌ها شد. 🔹با پیروزی انقلاب و در غائله کردستان، شاهرخ جزو اولین کسانی بود که بی‌مقدمه وارد میدان شد. خودش را حرّ انقلاب می‌دانست. می‌گفت حر اولین کسی بود که در کربلا شهید شد و من هم باید جزو اولین‌ها باشم. روی بدنش جابجا خال‌کوبی‌های دوران جاهلی خودنمایی می‌کرد. در حضور کسی وضو نمی‌گرفت و دعای همیشگی‌اش این بود که درراه اسلام و امام زمان (عج) نیست و نابود شود و کسی جنازه‌اش را نبیند. 🔸آنقدر با دلاوری‌هایش کابوس گردان‌های بعثی شده بود که صدام برای سر او جایزه تعیین کرد. روز هفدهم آذر سال ۱۳۵۹ که تیری به سینه‌اش اصابت کرد بعثی‌ها بالای سر او آمدند و سر از پیکر او جدا کردند. همان شب تلویزیون عراق پیکر بی‌سر او را نشان داد. دعای مادر و پسر یکجا مستجاب شد. شاهرخ در رکاب امامش به شهادت رسید و همان‌طور که خواسته بود پیکرش مفقود شد. 💠خبر رشادت‌های شاهرخ که به جماران رسید، امام فرمودند: «اینان ره صدساله را یک‌شبه طی کردند. من دست و بازوی شمارا می‌بوسم و از خدا می‌خواهم من را با این بسیجیان محشور کند.» 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
مردی از دیوانه ای پرسید: «اسم اعظم خدا را می دانی؟» دیوانه گفت: «نام اعظم خدا، نان است اما این را جایی نمی توان گفت» مرد گفت: «نادان! شرم کن! چگونه اسم اعظم خدا، نان است؟» دیوانه گفت: «در قحطی نیشابور چهل شبانه روز می گشتم، نه هیچ جایی صدای اذان شنیدم و نه درِ هیچ مسجدی را باز دیدم؛ از آنجا بود که فهمیدم نام اعظم خدا و بنیاد دین، نان است» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
41.95M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 ابد و الله لا ننسی حسینا... 🏴این روزها اسارت آل الله در جریان است. ✅آنچه باعث شده امام زمان سلام الله علیه بگوید: جد غریبم حسین صبح و شام برایت گریه میکنم و اگر اشک چشمم تمام شود خون برایت میگریم...😭 شهادت حسین علیه السلام و طفل شیر خوار و علی اکبر نیست.! 😭آن مصیبتی که سزاوار است همه عالم بر آن خون گریه کنند اسارت اهل بیت رسول خدا صلی الله علیه و آله است. 😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚امام حسین علیه السّلام فرمودند: ▪️فَإنی لا أَرَی المَوتَ إلَّا السَّعادَةَ وَ الحَیاة ▪️مَعَ الظّالِمینَ إلّا بَرماً؛ ▪️همانا من مرگ را جز سعادت نمی بینم ▪️و زندگی در کنار ظالمان را جز ننگ و عار نمی دانم 📕تحف العقول ، ص 245 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ✨وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا ✨وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۸﴾ ✨پس به خدا و پيامبر او ✨و آن نورى كه ما فرو فرستاديم ✨ايمان آوريد و خدا به آنچه ✨مى ‏كنيد آگاه است (۸) 📚سوره مبارکه التغابن✍آیه ۸ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ‍ ‍ ‍ 👈👇ملا نصرالدین وقاضی رشوه گیر... ملا نصر الدین سندی داشت که باید قاضی شهر آن را تایید می کرد; اما از بخت بد او قاضی هیچ کاری را بدون رشوه انجام نمی داد ملا هم آه در بساط نداشت که با قاضی شریک شود و کار تایید سند را به انجام برساند; این بود که کوزه ای برداشت و آن را پر از گل کرد و روی آن را بند انگشتی عسل ریخت بعد کوزه ی عسل و سند را برداشت و نزد قاضی رفت; کوزه را پیشکش کرد و درخواستش را گفت. قاضی همین که در پوش کوزه را برداشت و عسل را دید بی فوت وقت سند را تایید کرد و هر دو شاد و خندان از هم خداحافطی کردند. چند روز گذشت قاضی به حیله ی ملانصرالدین پی برد یکی از نزدیکان خود را به خانه ی ملا فرستاد و پیغام داد که در سند اشتباهی شده; ملا به فرستاده قاضی جواب داد: از طرف من سلامی گرم به قاضی برسان و بگو اشتباه در سند نیست در است. 📚 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔴فوائد گل گاوزبان: 🔶ضد اضطراب 🔶ضـدتپش قلب 🔶ضد استرس است 🔶موجــب کاهش سودای بدن 🔺امااگر بیش از یک ماه مداوم مصرف شـود موجب مسمومیت کبدی میشود! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
طلا باش .... تا اگر روزگار آبت کرد، روز به روز طرح‌های زیباتری از تو ساخته شود سنگ نباش تا اگر زمانی خردت کرد لگدکوب هر رهگذری شوی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨✨✨✨✨✨✨ 🔆آينده نگرى و پيش انديشى 💥مرحوم شيخ صدوق رحمة اللّه عليه در كتاب خود آورده است : 💥در يكى از روزها شخصى ، محضر مبارك امام حسين عليه السّلام شرفياب شد و ضمن احوال پرسى عرضه داشت: 💥 يا ابن رسول اللّه ! در چه حالتى هستى ؟ و شب را چگونه به صبح آورده اى ؟ 💥حضرت در جواب فرمود: در حالتى به سر مى برم كه پروردگارم در هر لحظه شاهد و ناظر بر اعمال و كردارم مى باشد. 💥و آتش دوزخ را بر سر راه خود مى بينم ، مرگ كه به دنبال من است ، هر لحظه مرا مى جويد؛ و مى دانم كه محاسبه ، نسبت به گفتار و كردارم حتمى است ، پس سعادت و خوشبختى خود را در گرو اعمال و گفتار خود مى دانم ؛ و هر آنچه را دوست داشته باشم ، به آن دست نمى يابم ؛ و از آنچه بى زار و ناخرسندم ، نمى توانم خود را برهانم ؛ و بالا خره بايد تابع مقدّرات الهى ، باشم ؛ و ايمان دارم كه تمامى امور من به دست ديگرى است ، كه اگر بخواهد مرا مؤ اخذه مى كند؛ و اگر مايل باشد مرا عفو مى نمايد. پس با يك چنين حالتى كدام فقيرى در پيشگاه خداوند، از من فقيرتر و نيازمندتر خواهد بود. 📚بحارالا نوار: ج 76، ص 15، ح 2، چاپ بيروت ، و ج 73، چاپ ايران @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📚 🔆خواهش از چه كسى ؟ 🍃در يكى از روزها شخصى از انصار به حضور مبارك امام حسين عليه السّلام رسيد و خواسته و نياز خود را بدين مضمون روى كاغذى نوشت : اى سرورم ! اى ابا عبداللّه ! من به فلان شخص مبلغ پانصد دينار بدهكار هستم و توان پرداخت آن را ندارم ، چون تنگ دست بوده از لحاظ مالى ، سخت در مضيقه مى باشم . 🍃پس از آن كه امام حسين عليه السّلام نامه او را قرائت نمود، يك هزار دينار تحويل وى داد و او را موعظه نمود و اظهار داشت : در تمام حالات سعى كن ، خواهش و خواسته خود را فقط به يكى از سه شخص بگو و از او تقاضا كن : 🔅1 - اين كه سعى كن خواسته ات را از كسى تقاضا نمايى كه مؤ من و مورد اطمينان باشد. 🔅2 - با مروّت و جوانمرد باشد، كه حتّى الا مكان نااميدت نكند. 🔅3 - داراى حسب و نسب شريفى باشد، كه تو را سبك نشمارد، بلكه برايت اهميّت و ارزش قايل شود. 🍃اءمّا دين دار مؤ من ، ايمانش سبب مى شود كه خواسته و خواهش تو را برآورده نمايد. و امّا كسى كه حسب و نسب درستى داشته و جوانمرد باشد، هرگز روى تو را زمين نمى اندازد و به هر شكلى كه باشد آبروى تو را حفظ و خواسته ات را برآورده مى كند. همچنين آورده اند: 🍃روز عاشورا، برخى از افراد بر پشت امام حسين عليه السّلام أ ثراتى را مشاهده كردند. پس موضوع را براى فرزندش ، امام سجّاد زين العابدين عليه السّلام بازگو كردند و علّت آن را جويا شدند؟ 🍃حضرت سجّاد عليه السّلام پاسخ داد: اين أ ثرها به اين جهت است كه پدرم سلام اللّه عليه ، كيسه هاى آرد، خرما و... را بر پشت خود حمل مى نمود و درب منازل خانواده هاى بى سرپرست و تهى دستان و بيوه زنان و يتيمان مى برد و شخصاً تحويل آن ها مى داد. 📚بحارالانوار: ج 44، ص 190، به نقل از مناقب ابن شهرآشوب . «» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
21 سالم بود یه دختر قِرتی که عاشق روحانی شدم😔 اسمم هدی ست تو خانواده ای غیر مذهبی و نسبتا مرفح بزرگ شدم، خانواده ای که نه دین می‌شناخت نه خدا..! در حدی که اصلا نامحرم برام مهم نبود و پوششم درست نبود و حتی رفتارم، 💥مسجد محله نزدیک خونمون بود،بعضی اوقات به خانومایی که با چادر میرفتن مسجد نگاه میکردم و میگفتم چقدر عجیبن، چند باری اتفاقی روحانی جدید و از دور دیده بودم ولی خیلی دلم میخواست باهاش آشنا بشم چون دختر همسایه خیلی با آب و تاب ازش تعریف میکرد و می‌گفت : مجرده و خیلی جوون،خوشکل و خوشتیپیه،☺️ خیلی کنجکاو شدم بخاطر همین یه روز به بهانه الکی وارد کتاب خونه مسجد شدم که دیدم، اون روحانی که تعریفش همیشه بود اونجاست بهش نزدیک شدم و لبخند زدم، اونم منو دید ولی زود سرشو انداخت پایین یروز نشستم منتظر تو حیاط تا نماز و دعا تموم شدو مسجد خلوت شد، آخرین نفر اومد بیرون، رفتم جلو سلام کردم همونطور که سرش پایین بود جوابمو داد گفتم : من یه دوستی دارم که عاشق یه مرد مذهبی و روحانی شده، حاج آقا بنظرتون چیکار باید بکنه؟؟ یکم فکر کردو گفت :بهتره از طریق یه واسطه به اون آقا بگه شایدم اون آقا هم ایشون و بپسندن و انشاالله که سبب خیر بشه لبخندی زدمو تشکر کردم، وقتی داشتم میرفتم تمام هواسش بمن بود😅 یک ماه بعد رفتمو به یکی از بزرگای محله که فرش فروشی داشت و مرد خوبی بود، با خجالت گفتم، ازش خواستم واسطه بشه!! اونم مردد قبول کرد،😕 خلاصه بعد از ۲سال ازدواج کردیم، چون ایشون خیلی مذهبی بودن به من هم میگفتن باید چادر سرکنی و حجاب باشی، منم که 🤦‍♀... @tafakornab @zendegiasheghaneh
بخونین قشنگه♥️ یکی از دوستانِ کاناداییم، یه قانونِ جالب واسه خودش داشت! قانونش این بود که: با وجودِ داشتن همسر، دو بچه و زندگی مستقل و کارِ پر مسئولیت ماهی «یک شب» باید خونه پدر و مادرش باشه! می‌گفت که کارهای بچه‌هارو انجام میدم‌ و میرم خودم تنهایی، مثل دورانِ بچگی و نوجوانی ... چندین ساله این قانون رو دارم، هم خودم و هم همسرم! می‌گفت: خیلی وقت‌ها هم کار خاصی نمی‌کنیم! پدرم تلویزیون نگاه می‌کنه و من کتاب می‌خونم، مادرم تعریف می‌کنه، من گوش می‌دم، من حرف می‌زنم و مـادرم یا پدرم چرت می‌زنند و شب می‌خوابیم... صبح صبحانه‌ای می‌خوریم، بعد برمیگـردم به زندگی! دیروز روی فیسبوکش دیدم یه "عکس" گذاشته بود و یه نوشته که متوجه شدم مادرش چند ماه پیش فوت شده. براش پیام دادم که بابتِ درگذشت مادرت متاسفم و همیشـه ماهی یک شبی رو که گفتـه بودی به یاد دارم... جوابی داده، تشکری کرده و نوشته که: «مادرم توی خاطراتِ محدودش از اون شب‌ها به عنوانِ بهترین ساعتهای سال‌ها و ماه‌های گذشته ‌اش یاد کرده» و اضافه کرد که: اگه راستش رو بخوای "بیشتر" از مادرم برای خودم خوشحالم که از این «فرصت و شانس» نهایتِ استفاده رو برده‌ام...!! ✅قوانینِ خوب رو دوست دارم... برای خودتون؛ دلتون؛ حالتون و خانوادتون قانون های قشنگ بذارید؛ بعدا حسرت قانون های گذاشته نشده رو نداشته باشید. ‎ ‌ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان ══❈═₪❅❅₪═❈══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 سید الشهداء علیه السلام روزشمار اربعین 📆 ۲۹ روز مانده به اربعین حسینی 🔴 اگر میدانستند فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را...؟! ❇️  امامِ الباقر عليه السلام فرمودند: قَال‏: ....مَنْ كَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْن ِعليه السلام فَمَنْ كَانَ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ. ⬛️ ... كسى كه محبّ و دوست دار ما است بايد در زيارت امام حسين عليه السلام راغب باشد، و کسی كه بسیاربه زیارت امام حسين عليه السلام برود  ما اهل بیت او را محبّ خود مى دانيم و از اهل بهشت خواهد بود.  📚 کامل الزیارات، باب: 78، حدیث:4 💌         💚✦❀•┈•✦🖤✦┈•✦❀💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📚 سید الشهداء علیه السلام روزشمار اربعین 📆 ۲۹ روز مانده به اربعین حسینی 🔴 اگر میدانستند فضیلت زیارت امام حسین علیه السلام را...؟! ❇️  امامِ الباقر عليه السلام فرمودند: قَال‏: ....مَنْ كَانَ لَنَا مُحِبّاً فَلْيَرْغَبْ فِي زِيَارَةِ قَبْرِ الْحُسَيْن ِعليه السلام فَمَنْ كَانَ لِلْحُسَيْنِ عليه السلام زَوَّاراً عَرَفْنَاهُ بِالْحُبِّ لَنَا أَهْلَ الْبَيْتِ وَ كَانَ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ. ⬛️ ... كسى كه محبّ و دوست دار ما است بايد در زيارت امام حسين عليه السلام راغب باشد، و کسی كه بسیاربه زیارت امام حسين عليه السلام برود  ما اهل بیت او را محبّ خود مى دانيم و از اهل بهشت خواهد بود.  📚 کامل الزیارات، باب: 78، حدیث:4 💌 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh         💚✦❀•┈•✦🖤✦┈•✦❀💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴اولین کارخانه تولیدبچه* باهمکاری مجارستان ژاپن واتحادیه اروپا با ظرفیت 30000 نوزاد درسال. اسپرم های کاشته شده از باهوش ترین افراد کشورهای فوق. حداقل عمر 100سال. واقعا به کجا داریم میرویم       ۞ألـلَّـهُـمَــ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ ألْـفَـرَج۞ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💚یاصاحب‌الزمان_عج💚 سہ شنبہ من و حسرتے بیڪران براے هواے خوش جمڪران دعاے فرج، مهر و سجاده و دو رڪعٺ نماز امام زمان(عج) 💔 🌷 ──═ঊঈ 🌼ᬼ⃝⃮ː۪۪۪۪ٜ۫۫۫۫۬❈ ঊঈ═── ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ 💫✨ ✨💫 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽ ♥️✨ آن زمان که "آفتاب روز" 🤍✨ارامش شب را در هم می‌شکند ♥️✨در *مه صبحگاهی بال بگشا* 🤍✨و "روزی نو" را به ♥️✨هماوردی "فراخوان".... ♥️✨آگاهی تازه ای از بودن! 🤍✨دست جهان را ♥️✨در دستهایت بفشر 🤍✨و *گل لبخند بر لبان بنشان*... ♥️✨بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🤍✨الـــهــی بــه امــیــد تـــو ─┅═ೋ❅🖤❅ೋ═┅─ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ امام_زمان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از تو خواهم سلامی پر عطر و برکات🌸🍃 باز بر احمـد و بر آل محمـد صلوات 🌸🍃 🌾🌸اَللّهُمَ 🌾🌸صَلَّ 🌾🌸عَلی 🌾🌸مُحَمَّدٍ 🌾🌸وَآلِ 🌾🌸 مُحَمَّد 🌾🌸وَعَجِّل 🌾🌸فَرَجَهُم 🌾🌸وَ اَهلِک 🌾🌸عَدُوَّهُم... 🌾🌸 اَللّهُــــمَّ 🌾🌸عَجـِّل لِوَلیِّکَ 🌾🌸الفَـرَج ❥📿⃟🖤჻ᭂ࿐❁❥༅••┅┄ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‌∞🖤∞ ❣ ❣ ســلام امام زمانم، سلام پدر مهربانم چشمان تو پایان پریشانے هاست دست تو ڪلید قفل زندانے هاست اے یوسف گمگشتہ ڪجایے برگرد!؟ دیدار تو آرزوے ڪنعانے هاست ❣ ❣ ─┅═ೋ❅🖤❅ೋ═┅─ ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ امام_زمان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به رسم ادب روزمونو با سلام بر سرور و سالار شهیدان اقا اباعبدالله شروع میکنیم اَلسلامُ علی الحُسین وعلی علی بن الحُسین وَعلی اُولاد الـحسین وعَلی اصحاب الحسین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh