eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
✨﷽✨ ✨ 🌹پیامبراڪرم(ص) 4چیزازگنجهای بهشت است 1⃣پنهان داشتن نداری 2⃣پنهان داشتن صدقه 3⃣پنهان داشتن مصیبت 4⃣پنهان داشتن درد 📚میزان الحڪمه ج۱۰ص۴۹۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
همه چیزو به خدا سپردم تو دلم گفتم خدایا توکل بتو، راضیم به رضای تو، خودت ازم مراقبت کن. ساعت ۳ و نیم بود که آماده شدم و کم کم راه افتادم سر قرار، به اونجا که رسیدم دیدم مردی که دوسش داشتم و تو مردی تک بود، زیبا و تمیز و خوشتیپ زودتر از من رسیده و نشسته بود رو نیمکت پارک، آروم رفتمو روی نیمکت با فاصله نشستم بوی عطرش عالی بود! بعد از سلام احوال پرسی با لبخند نگام میکرد و شروع کرد تعریف کردن از حجاب و چادرم تو دلم قنج میرفت براش، از خجالت سرخ شده بودم 🥰 ادامه داد: هدی خانوم راستش میخوام بیام خواستگاریت.. از خوشحال تو پوست خودم نمیگنجیدم، گفتم اجازه بدین با خانواده ام صحبت کنم نمیدونم بابام اجازه میداد یا نه؟ سرشو تکون داد و گفت من فردا زنگ میزنم هماهنگ کنیم برای خواستگاری، گفتم باشه و خداحافظی کردم و برگشتم خونه عمم ══❈═₪❅❅₪═❈══ @tafakornab @zendegiasheghaneh ══❈═₪❅❅₪═❈══
دو دل بودم، از عکس العمل بابام میترسیدم ولی خوب موضوع مهمی بود اول و آخر که باید میفهمید، تصمیم خودمو گرفتم! وقتی رسیدم خونه گوشیمو از تو کیفم درآوردمو شماره بابامو گرفتم، بعد از چند دقیقه جواب داد، سلام کردم که تندی گفت : سلام، سریع کارت رو بگو من باید برم. گفتم بابا علی دوباره اومده خواستگاریم بابام خیلی تعجب کرد و گفت کیییییی اومده؟😳🤯 گفتم دیروز بهم زنگ زدو قرار گذاشت بعدم ازم خواستگاری کرد، منم می‌خوام با اجازتون دوباره ازدواج کنم، لطفا بلیت بگیر با بچه ها میام خونه بعد هم علی میاد برای خواستگاری کمی سکوت کرد و جواب داد: باشه برات بلیت میگیرم و بعد بهت زنگ میزنم و ساعت پروازت رو بهت میگم، گفتم باشه و قطع کردم دلم تالاپ تلوپ میکرد بشدت انقد که صداشو واضح میشنیدم، میترسیدم بابام مخالفت کنه ولی خداروشکر چیزی نگفت.. بخیر گذشت واقعا😮‍💨 ══❈═₪❅❅₪═❈══ @tafakornab @zendegiasheghaneh ══❈═₪❅❅₪═❈══
🍃🍃🍃🍃🍃🌸🍃 📚 💞دو روز مانده به پايان جهان تازه فهميد كه هيچ زندگی نكرده است، تقويمش پر شده بود و تنها دو روز، تنها دو روز خط نخورده باقی بود. پريشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بيشتری از خدا بگيرد، داد زد و بد و بيراه گفت، خدا سكوت كرد، جيغ زد و جار و جنجال راه انداخت، خدا سكوت كرد، آسمان و زمين را به هم ريخت، خدا سكوت كرد. به پر و پای فرشته ‌و انسان پيچيد، خدا سكوت كرد، كفر گفت و سجاده دور انداخت، خدا سكوت كرد، دلش گرفت و گريست و به سجده افتاد، خدا سكوتش را شكست و گفت: "عزيزم، اما يك روز ديگر هم رفت، تمام روز را به بد و بيراه و جار و جنجال از دست دادی، تنها يك روز ديگر باقی است، بيا و لااقل اين يك روز را زندگی كن" لا به لای هق هقش گفت: " اما با يك روز... با يك روز چه كار می توان كرد؟ ..." خدا گفت: "آن كس كه لذت يك روز زيستن را تجربه كند، گويی هزار سال زيسته است و آنكه امروزش را در نمی‌يابد هزار سال هم به كارش نمی‌آيد". آنگاه سهم يك روز زندگی را در دستانش ريخت و گفت: "حالا برو و يک روز زندگی كن" او مات و مبهوت به زندگی نگاه كرد كه در گودی دستانش می‌درخشيد، اما می‌ترسيد حركت كند، می‌ترسيد راه برود، می‌ترسيد زندگی از لا به لای انگشتانش بريزد، قدری ايستاد، بعد با خودش گفت: "وقتی فردايی ندارم، نگه داشتن اين زندگی چه فايده‌ای دارد؟ بگذار اين مشت زندگی را مصرف كنم". آن وقت شروع به دويدن كرد، زندگی را به سر و رويش پاشيد، زندگی را نوشيد و زندگی را بوييد، چنان به وجد آمد كه ديد می‌تواند تا ته دنيا بدود، می تواند بال بزند، می‌تواند پا روی خورشيد بگذارد، می تواند... او در آن يك روز آسمانخراشی بنا نكرد، زمينی را مالك نشد، مقامی را به دست نياورد، اما... اما در همان يك روز دست بر پوست درختی كشيد، روی چمن خوابيد، كفش دوزدكی را تماشا كرد، سرش را بالا گرفت و ابرها را ديد و به آنهايی كه او را نمی‌شناختند، سلام كرد و برای آنها كه دوستش نداشتند از ته دل دعا كرد، او در همان يك روز آشتی كرد و خنديد و سبك شد، لذت برد و سرشار شد و بخشيد، عاشق شد و عبور كرد و تمام شد. او در همان يك روز زندگی كرد... فردای آن روز فرشته‌ها در تقويم خدا نوشتند: "امروز او درگذشت، كسی كه هزار سال زيست!" زندگی انسان دارای طول، عرض و ارتفاع است؛ اغلب ما تنها به طول آن می انديشيم، اما آنچه که بيشتر اهميت دارد، عرض يا چگونگی آن است. امروز را از دست ندهيد، آيا ضمانتی برای طلوع خورشيد فردا وجود دارد؟! ‌‎  ‎‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
7.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
⭕️بد حجابی در جامعه یکی از دلایل دور شدن ما از امام زمان ارواحنا فداه است ‌ ♥️ ✨ 🔔⃟ ͍̼̫͍̼̫͍̼̫͍̼̫̼̫͍̼̫̞̩̪̺✨ ⃟ٖٖٖ⚡️📛ٖ⃟ٖٖٖٖ  ڪپے‌بہ‌نیت‌ظہوࢪ ⛥ߊ‌ࡋࡋܣُܩَ ࡃَܟ᳝ߺّࡋ ࡋ၄‌ࡋܢߺِِّ࡙ࡏ ߊ‌ࡋܦ߭ܝ‌ّܟ᳝ߺ ⛥د͟خ͟ت͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ر͟ا͟ن͟ ͟م͟ه͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟ـ͟د͟و͟ی͟ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
6.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺خیلی دردشون گرفته بود.. یبار دیگه سر مردم خالی کردن.. •┈••✾🥀✾••┈• ڪپی‌با‌ذڪرصلوات‌براے‌ظهور‌قائم 🕌⃟‌َ۪ٜ۪ٜ۪ٜؔٛٚؔ@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
خدایا ! گفتی : در هر شری، خیر و در هر خیری شری نهفته ست وتو میدانی و ما نمیدانیم سوره بقره/216 تو قادری که موارد ناگوار جانگداز را، سکوی پرتابی برای موفقیت و سربلندی ایران و ایرانی کنی و حالمان را دوباره خوب کنی خدایا چنان کن سرانجام کار تا تو خشنود باشی و ما رستگار... شب خوش عزیزانم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو 💛پيامبر اکرم (ص)فرمودند: 🌼نزدیک‌ترین شما به من در روز قیامت 💛کسانی هستند که در دنیا بیشتر از دیگران 🌼بر من صلوات فرستند... 📔بحارالأنوار،91: 63 💛✨اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌼✨وَ آلِ مُحَمَّدٍ 💛✨وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
من منتظرِ مَقدم مستانهٔ اویم جز مهدیِ زهرا به‌خدا هیچ نخواهم 🌹الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج 🌹تعجیل درفرج صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♥كودكى بیش نبودم به تو وابَسته شُدَم ♥این هَم از مَرحَمَتِ مادرِ مولاىِ من است أَلسَّلامُ عَلى ساکِنِ کَرْبَلآءَ✋ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🤔؟ او داماد صدام بود. به فرمان صدام با چندین سرباز مسلح به کربلا حمله کرد، روبروی حرم امام حسین ایستاد و گفت: تو حسین هستی، من هم حسین هستم، خواهی دید که کدام حسین دیگری را از بین میبرد! حسین کامل، چند سال بعد به جرم خیانت توسط صدام اعدام شد!.... با آل عــ💚ـلی هرکه درافتاد وَرافتاد آیه يُريدُونَ لِيُطْفِؤُا نُورَ اللهِ بِأَفْواهِهِمْ وَ اللهُ مُتِمُّ نُورِهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْكافِرُونَ [8] آنان تصمیم دارند نور خدا را با دهانها و اقدامات خود خاموش کنند، در حالی که خداوند کامل‌کننده نور خویش است، هرچند کافران ناخشنود باشند. (سوره صف آیه۸) ❤️...و حسین نورِ خدا بود...❤️ ☝️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh