eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
صبح را آغاز می کنیم با نام دوست جنبش عالم همه با یاد اوست آن خدایی که عشق را در ما نهاد مهر و محبت هرچه زیبایی در اوست 🍀بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیم🍀 🍃الهی به امیدتو🍃
امروزمون رو شروع می کنیم با ذکر صلوات برمحمد و آل محمد(ص) 🌸 اللهم 🕊 صَل 🌸 عَلی 🕊 محمد 🌸 وآل محمد 🕊 و عجل فرجهم
سلام امام مهربانم✋🌸 مهدیا منتظرانت همه در تاب و تبند همه ی اهل جهان جمله گرفتار شبند چو بیایی غم و ظلمت برود از عالم شاد گردد دل آنان که گرفتار غمند .. 💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
#آیه_روز 👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز #چهارشنبه 24 بهمن ماه 1397 🌞اذان صبح: 05:29 ☀️طلوع آفتاب: 06:54 🌝اذان ظهر: 12:19 🌑غروب آفتاب: 17:44 🌖اذان مغرب: 18:03 🌓نیمه شب شرعی: 23:37 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺 #ذکرروز چهارشنبه ۱۰۰ مرتبه 🌼اى زنده ، اى پاينده 🌺يــا حــيُّ يــا قَــيّــوم 🌼این ذکر موجب عزت دائمی میشود #نماز_روز۴شنبہ ✍هرڪس این نماز راروز4شنبه بخواندخداوندتوبه اورا ازهرگناهےباشد مے‌پذیرد4رکعتست درهر رکعت بعدازحمد1توحیدو1قدر 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صبحانه نخوردن باعث حمله قلبی میشود !💔 صبحانه نخوردن خطر حمله قلبی را تا 27 درصد افزایش میدهد، اگه عجله دارید حداقل 1 لیوان آبمیوه طبیعی رو به عنوان صبحانه بخورید بفرمایید املت راکچری😋
چهارشنبه تون بی نظیر خدایاامروز رابرای دوستانم پرازلبخند پرازروزی پرازعشق پرازشادی پرازآرامش و پرازسلامتی مقدربفرما به حرمت: 💠اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم💠 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣1⃣ چند روز از آن ماجرا گذشت. صبح یک روز بهاری بود. توی حیاط ایستاده بودم. حیاطمان خیلی بزرگ بود. دورتادورش اتاق بود. دو تا در داشت؛ یک درش به کوچه باز می شد و آن یکی درش به باغی که ما به آن می گفتیم باغچه. باغچه پر از درخت آلبالو بود. به سرم زد بروم آنجا. باغچه سرسبز و قشنگ شده بود. درخت ها جوانه زده بودند و برگ های کوچکشان زیر آفتاب دلچسب بهاری می درخشید. بعد از پشت سر گذاشتن زمستانی سرد، حالا دیدن این طبیعت سرسبز و هوای مطبوع و دلنشین، لذت بخش بود. یک دفعه صدایی شنیدم. انگار کسی از پشت درخت ها صدایم می کرد. اول ترسیدم و جا خوردم، کمی که گوش تیز کردم، صدا واضح تر شد و بعد هم یک نفر از دیوار کوتاهی که پشت درخت ها بود پرید توی باغچه. تا خواستم حرکتی بکنم، سایه ای از روی دیوار دوید و آمد روبه رویم ایستاد. باورم نمی شد. صمد بود. با شادی سلام داد. دستپاچه شدم. چادرم را روی سرم جابه جا کردم. سرم را پایین انداختم و بدون اینکه حرفی بزنم یا حتی جواب سلامش را بدهم، دو پا داشتم، دو تا هم قرض کردم و دویدم توی حیاط و پله ها را دو تا یکی کردم و رفتم توی اتاق و در را از تو قفل کردم. صمد کمی منتظر ایستاده بود. وقتی دیده بود خبری از من نیست، با اوقات تلخی یک راست رفته بود سراغ زن برادرم و از من شکایت کرده بود و گفته بود: " انگار قدم اصلاً مرا دوست ندارد. " ادامه دارد...✒️ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣1⃣ " من با هزار مکافات از پایگاه مرخصی گرفته ام، فقط به این خاطر که بیایم قدم را ببینم و دو سه کلمه با او حرف بزنم. چند ساعت پشت باغچه خانه شان کشیک دادم تا او را تنهایی پیدا کردم. بی انصاف او حتی جواب سلامم را هم نداد. تا مرا دید، فرار کرد و رفت." نزدیک ظهر دیدم خدیجه آمد خانه ما و گفت: «قدم! عصر بیا کمکم. مهمان دارم، دست تنهام.» عصر رفتم خانه شان. داشت شام می پخت. رفتم کمکش. غافل از اینکه خدیجه برایم نقشه کشیده بود. همین که اذان مغرب را دادند و هوا تاریک شد، دیدم در باز شد و صمد آمد. از دست خدیجه کفری شدم. گفتم: «اگر مامان و حاج آقا بفهمند، هر دویمان را می کشند.» خدیجه خندید و گفت: «اگر تو دهانت سفت باشد، هیچ کس نمی فهمد. داداشت هم امشب خانه نیست. رفته سر زمین، آبیاری.» بعد از اینکه کمی خیالم راحت شد، زیر چشمی نگاهش کردم. چرا این شکلی بود؟! کچل بود. خدیجه تعارفش کرد و آمد توی اتاقی که من بودم. سلام داد. باز هم نتوانستم جوابش را بدهم. بدون هیچ حرفی بلند شدم و رفتم آن یکی اتاق. خدیجه صدایم کرد. جواب ندادم. کمی بعد با صمد آمدند توی اتاقی که من بودم. خدیجه با اشاره چشم و ابرو بهم فهماند کار درستی نمی کنم. بعد هم از اتاق بیرون رفت. من ماندم و صمد. ادامه دارد...✒️ @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
👆 ☘امام موسی کاظم(ع) اهل زمین مورد رحمت الهی هستند مادامی که خوف از گناه داشته باشند. 〰➿〰➿〰➿ ☘امام رضا(ع) فرمودند: کسی که در پی عیوب مردم برود تا روزی از آن علیه آن ها استفاده کند، خداوند عیوبش را آشکار و او را رسوا می کند ولو در کنج خانه اش باشد ➿〰➿〰➿〰 ☘امام جواد(ع): كسى كه به خاطر پيروى از دلخواه تو، راه درست را بر تو پنهان دارد، بی گمان با تو دشمنى كرده است. أعلام الدين ص 309 ➿〰➿〰➿〰 ☘امام هادی علیه السلام: بر زیردستان خشمگین شدن نشانه پَستی است اَلغَضَبُ عَلى مَن تَملِكُ لُؤمٌ 📚بحارالانوار، جلد78، صفحه370 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♻ به کدام یک از اقساط وام، خمس تعلق می گیرد؟ ✅پاسخ: از آنجا که وام نوعی قرض و بدهکاری است به مبلغی که انسان وام گرفته است حتی اگر عین آن پول موجود باشد تا مادامی که اقساط آن را پرداخت نکرده است، خمس تعلق نمی گیرد. ◀به اقساطی که تا پایان سال خمسی پرداخت شود در صورتی خمس تعلق می گیرد که پول آن موجود باشد. 👈به عنوان مثال شخصی که ده میلیون تومان وام گرفته و ماهیانه دویست هزار تومان از اقساط آن را می پردازد اگر تا سر سال خمسی خود ده قسط پرداخت کرده باشد و مبلغ وام را خرج نکرده (بلکه در جایی پس انداز کرده یا به کسی قرض داده است) فقط به همین دو میلیون تومان (ده قسط پرداخت شده) خمس تعلق می گیرد. ↙اما اگر این مبلغ را خرج کرده باشد به آن هیچ خمسی تعلق نمی گیرد. منبع: سایت اسلام کوئست @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌼🍃🌸🍃 🌼🍃داستان آموزنده🍃🌼 🍃✨پاره آجر✨🍃 🌼✨روزی مردی ثروتمند در اتومبیل جدید و گران‌‌قیمت خود با سرعت فراوان از خیابان کم رفت و آمدی می‌گذشت. ناگهان از بین دو اتومبیل پارک شده در کنار خیابان، یک پسربچه پاره آجری به سمت او پرتاب کرد. پاره آجر به اتومبیل او برخورد کرد. مرد پایش را روی ترمز گذاشت و سریع پیاده شد و دید که اتومبیلش صدمه زیادی دیده است. به طرف پسرک رفت تا او را به سختی تنبیه کند✨🌾.. 🌼✨پسرک گریان، با تلاش فراوان بالاخره توانست توجه مرد را به سمت پیاده رو، جایی که برادر فلجش از روی صندلی چرخدار به زمین افتاده بود جلب کند. پسرک گفت : “اینجا خیابان خلوتی است و به ندرت کسی از آن عبور می کند، هر چه منتظر ایستادم و از رانندگان کمک خواستم، کسی توجه نکرد. برادر بزرگم از روی صندلی چرخدارش به زمین افتاده و من زور کافی برای بلند کردنش ندارم برای اینکه شما را متوقف کنم، ناچار شدم از این پاره آجر استفاده کنم✨🍃.” 🌸🍃مرد متاثر شد و به فکر فرو رفت.. برادر پسرک را روی صندلی‌اش نشاند، سوار ماشینش شد و به راه افتاد✨🍂.. 🌼🍃در زندگی چنان با سرعت حرکت نکنید که دیگران مجبور شوند برای جلب توجه شما، پاره آجر به طرفتان پرتاب کنند✨🍂! 🌸🍃خدا در روح ما زمزمه می کند و با قلب ما حرف می زند؛ اما بعضی اوقات زمانی که ما وقت نداریم گوش کنیم، او مجبور می شود پاره آجری به سمت ما پرتاب کند✨🍃.