eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
12.9هزار دنبال‌کننده
22.1هزار عکس
15.6هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
در عصر حکومت امام علی علیه السلام زنی که حامله بود و نزدیک زایمانش مرتکب عمل زنا شد، به محضر امیرالمؤمنین علیه السلام آمد عرض کرد: من زنا کرده‌ام، پس مرا پاکیزه کن که عذاب دنیا آسانتر از عذاب همیشگی آخرت است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: از چه تو را طاهر کنم؟ زن گفت: از زنایی که کرده‌ام. امام علی علیه السلام فرمود: آیا شوهر داری؟ عرض کرد: بله صاحب شوهر هستم. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: آیا آن زمانی که مرتکب زنا شدی شوهرت حاضر بود یا از تو دور بود؟ زن گفت: بله او در دسترس بود. امام علی علیه السلام فرمود: برو هر وقت بچّه‌ات را به دنیا آوردی، بیا تا تو را طاهر کنم. وقتی زن می‌رفت، حضرت خیلی آرام بدون آن که کلام حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام را بشنود، فرمود: «خدایا! این یک شهادت و اقرار بود» طولی نکشید که زن مجدّداً به محضر امام علی علیه السلام آمد و عرض کرد: بچه‌ام به دنیا آمد مرا پاک کن. حضرت تجاهل کرد. (مثل این که هیچ نمی‌داند) فرمود: از چه چیز تو را پاک کنم؟ گفت: من زنا کرده‌ام پاکم کن. باز حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام سؤالات گذشته را تکرار کرد. زن هم قبل، جواب داد. امام علی علیه السلام فرمود: «برو و بچه‌ات را تا دو سال شیر بده همان گونه که خدا دستور داده(1) تا تو را پاک کنم.» وقتی زن می‌رفت، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام به آرامی به طوری که زن نفهمد فرمود: «خدایا! این شهادت و دوبار اعتراف» راوی می‌گوید، دوسال تمام شد، زن مجدّداً آمد و گفت: من دو سال بچه‌ام را شیر دادم، پس مراطاهر کن یا امیرالمؤمنین! این نوبت هم امام علی علیه السلام تجاهل کرد و زن مانند گذشته پاسخ داد. این بار حضرت به او فرمود: ای زن! برو بچه‌ات را کفالت کن تا به حدی که عقلِ خوردن و آشامیدن را پیدا کند و بتواند خود را حفظ کند. از بلندی پرت نشود و در چاهی نیفتد، هر وقت فرزندت به این حد رسید بیا تا تو را طاهر کنم. راوی می‌گوید: زن می‌رفت و گریه می‌کرد. در همین حال حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام آرام می‌گفت: «خدایا! این سه بار شهادت و اقرار.» بین راه «عمرو بن حریث مخزومی» از اصحاب امام علی علیه السلام دید که زنی از کنار محکمه قضای حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام می‌رود و گریه می‌کند. جلو آمد و سؤال کرد: ای زن! چرا گریه می‌کنی؟ من مکرّر دیدم که خدمت امیرالمؤمنین علیه السلام رفتی و باز آمدی. زن در پاسخ گفت: آری! نزد امیرالمؤمنین رفتم تا مرا پاک کند، ولی به من فرمود: برو بچه ات را بزرگ کن وقتی عقل خوردن پیدا کرد بیا تا تو را پاک کنم، ای عمرو! می‌ترسم مرگ من فرا رسد و پاکم نکرده باشد. عمرو بن حریث به خیال خود خواست به زن خدمتی کرده باشد گفت: ناراحت نباش من بچه تو را بزرگ می‌کنم، برگرد تا امام حکم خدا را درباره‌ات جاری سازد. زن برگشت، و پیشنهاد نگهداری فرزندش، توسّط عمروبن حریث را به امیرالمؤمنین علیه السلام عرض کرد. باز امام علی علیه السلام درباره زن تجاهل کرد و فرمود: برای چه عمرو کفالت فرزندت را عهده دار شده است؟ زن گفت: زنا کرده‌ام مرا پاکیزه کن. حضرت مجدّداً سؤالات را تکرار کرد که: آیا شوهر داشتی؟ آیا او در زمان گناه در دسترس تو بود؟ زن هم جواب گذشته را داد. در این جا چهار بار، در چهار مجلس، زن اعتراف به گناه زنا کرد. آنگاه امیرالمؤمنین علیه السلام سر مبارک را به طرف آسمان بلند کرد و فرمود: «اِنَّهُ قَدْ ثَبتَ لَکَ عَلَیها أَربَعَ شَهادات...» (خدایا، برای تو چهار بار شهادت و اقرار او ثابت شد، با رخدایا تو خود به پیامبرت خبر دادی که: ای محمد! هرکس حدّی از حدود مرا تعطیل کند با من جنگ و معانده کرده است و با این ترک با من طلب ضدّیت نموده است، ای خدا! من حدود تو را تعطیل نمی‌کنم و با تو طلب ضدّیت نخواهم کرد، احکام تو را ضایع نمی‌کنم، بلکه من مطیع تو هستم و سنّت پیامبرت را پیروی می‌کنم.) عمروبن حریث که به نظر خود کار خوبی کرده بود می‌گوید: نگاه کردم در صورت حضرت علی علیه السلام مثل آن که اناری به صورتش ریخته شده، فهمیدم که حضرت از کار من ناراحت است، لذا پیشدستی کرده و گفتم: یا امیرالمؤمنین! من خواستم کفالت فرزندش کنم، زیرا گمان می‌کردم این کارم را دوست دارید، اگر می‌دانستم از این کار ناراحت می‌شوید، این کار را نمی‌کردم. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: «أبَعْدَ أربَعَ شَهاداتٍ بِاللَّهِ؟ لَتُکَفِّلَنَّهُ وَ أَنتَ صاغِرٌ» (آیا بعد از چهار بار شهادت که کار تمام شده، تو کفالت کردی در حالی که سر بزیر هستی؟) سپس حضرت دستور داد تا حدّ شرعی اجرا شود(2) @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔴 داستان کوتاه  یک سخنران معروف در مجلسی که دویست نفر در آن حضور داشتند، یک صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ دست همه حاضرین بالا رفت. سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن می خواهم کاری بکنم. و سپس در برابر نگاه های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟ و باز هم دست های حاضرین بالا رفت. این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آن را روی زمین کشید. بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟ و باز دست همه بالا رفت. سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس در آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید.   و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیمــاتی که می گیریم یا با مشکلاتی که روبرو می شویم، خم می شویم، مچالــه می شویم، خاک آلود می شویم و احساس می کنیم که دیگر پشیزی ارزش نداریم، ولی این گونه نیست و صرف نظر از این که چه بلایی سرمان آمده است هرگز ارزش خود را از دست نمی دهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم با ارزشی هستیم. ➥ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
45.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 توبه بهلول نبّاش، / شجاعت مالک اشتر ،حکمت سحر سخنران شهید کافی@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨ 💚در قنوتم 🌼نام زیبای شما گل می کند 💚تو بگو که می آیی 🌼دل تحمل می کند 🌺اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِیّکَ الْفَرَج @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از پنجره قلبت گاهی نگاه به آسمان بینداز و عشق را از اعماق قلبت به زندگیت دعوت کن.. ما در این دنیا مهمانیم و خداوند میزبان پس نگران فردایت نباش اوست که مهمان نوازی میکند به او اعتماد کن.. ⭐️ در پناه لطف خدا ⭐️ شبتون بخیر و نیکی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ ✨﷽✨الهی به امیدتو ❤️رسول اکرم (ص) : ✨مَنْ صَلَّی عَلَیَّ فِی کِتَاب لَمْ تَزَلِ ✨الْمَلاَئِکَةُ تَسْتَغْفِرُ لَهُ مَادَامَ اسْمِی ✨فِی ذلِکَ الْکِتَابِ ✨کسی که در نوشته ای صلوات بر من بنویسد، ✨فرشتگان تا وقتی که اسم من در آن نوشته است ✨برای او استغفار می‌کنند 🍃🌸اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 🍃🌺مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 🍃🌸وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
یک یک ز موانع همه در حال عبوریم آنقدر جلو رفته که نزدیک ظهوریم 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 💔 اول صبح با دو چشمِ پرآب 🌹 السـلام علیـک یـا اربـاب 💔 دلِ من مانده از حرم محروم 🌹السـلام علیـک یا مظلــوم 🌹اَلـسـَّـلٰامُ عـَلـَيْكَ يٰـا اَبٰـا عَــبْـدِ اللهِ وَعـَلَى الْاَرْوٰاحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِـنـٰائِكَ عَلَيْكَ مِنّى سَلامُ اللهِ اَبَداً ما بَقيتُ و َبَقِىَ اللَّيْلُ و َالنَّهٰارُ وَ لاجَعَلَهُ اللهُ آخــِر َ الْـعَـهْـدِ مـِنّـى لـِزِيـٰارَتـِكـُمْ اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَ عَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ و َعَـلىٰ اَوْلادِ الْـحـُسَـيـْنِ وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن  🌹اللهم ارزقنا زیارت الحسین(ع) 🌹 فی الدنیا و الاخره ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💞 وقتی یه رفیـــق خوب پیدا کردی 💞 دیگه نسبت بهش بی تفاوت نباش 💞 از پیـــامبـــر (ص) یـــاد بگیـــریم 💞 آنقدرغمِ هدایت مردم خورد که خدافرمود ای پیامبر! انگار میخواهی جان خود را از شدّت اندوه از دست بدهی بخاطر اینکه آنها ایمان نمی‌آورند. شعراء۳ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بی دلیل شاد باشید🌸🍃 بی دلیل عالی باشید🌸🍃 بی دلیل بزرگ باشید🌸🍃 بی دلیل خوب باشید🌸🍃 بی دلیل اول باشید 🌸🍃 و بگویید:امروز روز منه😊☝ چهارشنبه تون گلبارون 🌸🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
آثار صلوات شبـلی نقل نمـوده است: من همسـايه ای داشتم که وفـات نمـود، او را خواب ديـدم. از اوپرسيـدم: خـدا با تو چـه کرد؟ گفـت : ای شيـخ ! هول های بزرگ ديدم، و رنـج های عظيم کشيدم. از آن جمله به وقت سـوال منکـر و نکير، زبان من از کـاربـاز مـانـد. با خود می گفتم : واويلاه این عقـوبت از کجا به من رسيد؟ آخر من مسلمان بودم و بر دين اسلام مُردم. آن دو فرشته با غضـب از من جـواب طلبيدند، ناگاه شخصی نيکـو موی و خوش بوی آمد ميـان من و ايشـان حـايل شد و مرا تلقيـن کرد تا جـواب ايشـان را به نحـو خـوب بـدهم . از آن شخص پرسيـدم : تو کيستی؟ خـدا تو را رحمت کند که من را از اين غصه خلاصی دادی؟ گفت: من شخصی هستـم که از صلـواتی که تو بر پيغمبر(صلی الله علیه وآله) فرستادی آفريده شده ام ومامورم در هروقت هرجا که در مانی به فرياد تو رسم. 📚 منبـع: آثـار و برکـات صلـوات ص ۱۳۱ ‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
"خروس اگر خروس باشه توی راه هم می خونه" شخصی منزل يه روستایی مهمان بود ، خروس چاق و چله ميزبان چشمشو گرفت بود. مهمان ، نیمه های شب دور از چشم همه بلند شد خروس رو گرفت و به راه افتاد صاحبخانه از خواب بيدار شد و گفت :حالا كه زوده داری ميری ، بمون تا خروس بخونه بعد برو... مهمان دزد در جوابش گفت:خروس اگر خروس باشه توی راهم می خونه. دزد رفت و صاحبخونه از همه جا بی خبر گرفت خوابيد... صبح وقتی رفت سر لونه خروسه تازه فهميد ديشب مهمون بی معرفتش چی گفته...! @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
۳ق.غ ترنجبین را در ۱لیوان آبجوش صاف کرده بعد ۳ق.غ خاڪشیر تمیز ریخته بجای صبحانه میل کنید(تاظهرچیزی نخورید) 🔴آلودگی کبد علت بسیاری از لکها و جوشهای بدن است 👇👇🏿👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
آدم‌هاي منفي به پيچ و خم جاده مي انديشند و آدم‌هاي مثبت به زيبايي‌هاي طول جاده... عاقبت هر دو ممکن است به مقصد برسند،اما يکي با حسرت و ديگري با لذت از زندگي خود لذت ببريد و قدر ثانيه هاي خود را بدانيد زمان ارزشمند است و ما يکبار بيشتر زندگي نخواهيم کرد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
از این چهار چیز تا آخر عمرت دوری کن خیانت که فقط داشتن رابطه نامشروع نیست،خیانت یعنی اینکه همیشه در شبکه های مجازی برای دیگران در دسترس و انلاین باشی اما همسرت که کنارت نشسته بهت دسترسی نداره..!! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
"مرگ خوبه اما برای همسایه" روباهی با شتری رفاقت ڪرد. هر دو دو بچه داشتند. شرط ڪردند، روباه صبح تا ظهر نزد بچه‌ها بماند تا شتر به چرا برود و عصر شتر در نزد بچه‌ها بماند و روباه به شڪار برای بچه‌هایش رود. شتر چون بیرون رفت، روباه پریده و شڪم یڪی از بچه شترها رو درید و خود و بچه‌هایش خوردند. شتر از بیابان برگشت و روباه جلوی شتر پرید و گفت: «ای شتر مهربان! من نگهبان خوبی نبودم، مرا ببخش، گرگی آمد و یڪی از بچه‌ها راخورد.» شتر پرسید: بچه تو یا بچه من؟ روباه گفت: «ای برادر! اول بازی صحبت من و تو ڪردی؟؟؟ چه فرقی دارد بچه من یا تو!!!» @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
قضیه چاه مقدس جمکران چیست؟ عریضه نویسی به عبارتی عرض توسل و تقاضای حاجت از خداوند، ریشه در روایاتی دارد که در این باره نقل شده است. در برخی کتاب ها، درباره عریضه به محضر مقدّس ولی عصر (عج)، متن عریضه و شیوه طرح آن، نکاتی آمده است. مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد: «هر کس در ضریح ائمه (علیهم السلام) عریضه و کاغذی را ببندد و مُهر کند و آن را در نهر یا چاه آب و یا برکه¬ای بیاندازد و به نیت حضرت صاحب الزمان (عج) حاجت خود را ذکر کند، آن بزرگوار عهده دار برآورده شدن حاجت وی می شود.» (1) و در کتب دیگری همانند «تحفة الزائر» مجلسی و «مفاتیح النجاة» سبزواری و مسجد مقدس جمکران تجلّی گاه صاحب الزمان (عج) (2) به این قضیه نیز اشاره شده است. پس نباید تصور کرد که این چاه جزوی از مسجد مقدس جمکران است و به دستور حضرت حفر شده است و بدین منظور لحاظ گردیده و حضرت (علیهم السلام) نامه هایی را که در آن انداخته می شود حتماً می-خواند. بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد بر همین اساس، چاهی در مسجد مقدس جمکران وجود دارد. امّا این چاه خصوصیتی ندارد و انسان می تواند برای توسل و عرض حاجت به محضر حضر، در آن چاه یا چاه و نهر دیگری، عریضه خود را بیاندازد. پس نباید تصور کرد که این چاه جزوی از مسجد مقدس جمکران است و به دستور حضرت حفر شده است و بدین منظور لحاظ گردیده و حضرت (ع) نامه هایی را که در آن انداخته می شود حتماً می-خواند. بلکه بعدها برای آسان شدن عریضه نویسی، چاهی در مسجد جمکران حفر شد. 1.شیخ عباس قمی / منتهی الآمال / چاپ اسلامیه / 1379 / ص491. @tafakornab داستان
خدایا شکایت به نزد تو میبرم دزدی کیسه زر ملّانصرالدین را ربود‌، وی شکایت نزد قاضی برد تا خواست ماجرا را شرح دهد! مردی وارد شد و نزد قاضی نشست ملّا متعجب شد و هیچ نگفت و از محضر قاضی بیرون امد؛ روز بعد مردم دیدند که ملّا فریاد میزند که آی مردم کیسه ام ... کیسه ام را یافتم ، از او سوال کردند که چطور بدون حکم ‌قاضی کیسه را یافتی ؟! ملّا خنده ای کرد وگفت : «در شهری که داروغه دزد باشد و قاضی رفیق دزد » بهتر دیدم که شکایت نزد قاضی عادل برم منزل رفته و نماز خواندم و از خدا کمک خواستم امروز در بیابان‌دیدم که داروغه از اسب افتاده ، گردنش شکسته ، و کیسه زر من به کمر بسته... ! پس کیسه ام را برداشتم. @tafakornab @shamimrezvan
درخواست فرزند مردى به نام «عابد»، از نيكان قوم حضرت موسى عليه السلام، سى سال از حضرت‏ حق درخواست فرزند داشت ولى دعايش به اجابت نرسيد. به صومعه يكى از انبياى بنى اسرائيل رفت و گفت: اى پيامبر خدا، براى من دعا كن تا خدا فرزندى به من عطا كند، من سى سال است از خدا درخواست فرزند دارم، ولى دعايم به اجابت نمی رسد. آن پيامبر دعا كرده، گفت: اى عابد، دعايم براى تو به اجابت رسيد، به زودى فرزندى به تو عطا می شود، ولى قضاى الهى بر اين قرار گرفته كه شب عروسى آن فرزند، شب مرگ اوست!! عابد به خانه آمد و داستان را براى همسرش گفت. همسرش در جواب عابد گفت: ما به سبب دعاى پيامبر از خدا فرزند خواستيم تا در كنار او در دنيا راحت باشيم، چون به حد بلوغ رسد به جاى آن راحت، ما را محنت رسد، در هر صورت بايد به قضاى حق راضى بود. شوهر گفت: ما هر دو پير و ناتوان شده ‏ايم چه بسا كه وقت بلوغ او عمر ما به پايان رسد و ما از محنت فراق او راحت باشيم. پس از نُه ماه پسرى نيكو منظر و زيبا طلعت به آنان عطا شد. براى رشد و تربيت او رنج فراوان بردند تا به حد رشد و كمال رسيد. از پدر و مادر درخواست همسرى لايق و شايسته كرد؛ پدر و مادر نسبت به ازدواج او سستى روا می ‏داشتند، تا از ديدار او بهره بيشترى برند. به ناچار كار به جايى رسيد كه لازم آمد براى او شب زفاف برپا كنند. شب عروسى به انتظار بودند كه چه وقت سپاه قضا درآيد و فرزندشان را از كنار آنان بربايد. عروس و داماد شب را به سلامت به صبح رساندند و هم چنان به سلامت بودند تا يك هفته بر آنان گذشت. پدر و مادر شادى كنان به نزد پيامبر زمان آمدند و گفتند: با دعايت از خدا براى ما فرزندى خواستى و گفتى كه شب زفاف او با شب مرگ او يكى است، اكنون يك هفته گذشته و فرزند ما در كمال سلامت است! پيامبر گفت: شگفتا، آنچه من گفتم از نزد خود نگفتم، بلكه به الهام حق بود، بايد ديد فرزند شما چه كارى انجام داد كه خداى بزرگ، قضايش را از او دفع كرد. در آن لحظه جبرئيل امين آمد و گفت: خدايت سلام می رساند و می ‏گويد؛ به پدر و مادر آن جوان بگو: قضا همان بود كه بر زبان تو راندم، ولى از آن جوان خيرى صادر شد كه من حكم مرگ را از پرونده‏ اش محو كردم و حكم ديگر به ثبت رساندم، و آن خير اين بود كه آن جوان در شب عروسى مشغول غذا خوردن شد، پيرى محتاج و نيازمند در خانه آمد و غذا خواست، آن جوان غذاى مخصوص خود را نزد او نهاد، آن پير محتاج غذا را كه در ذائقه ‏اش خوش آمده بود، خورد و دست به جانب من برداشت وگفت: پروردگارا، بر عمرش بيفزا. من كه آفريننده جهانم به بركت دعاى آن نيازمند، هشتاد سال بر عمر آن جوان افزودم تا جهانيان بدانند كه هيچ‏كس در معامله با من از درگاه من زيانكار برنگردد و اجر كسى به دربار من ضايع و تباه نشود. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌸🍃🌸 🍃🌸 🌸 ♦️ خود را وادار کنید تا در یک محدوده‌ے زمانے مشخص، ابدا حرفی نزنید. 🔹مثلا در جر و بحث‌های دیگران دخالت نکنید و یا تا زمانے ڪه نظری از شما نپرسيده‌اند، پاسخی ندهید. 🔹 در هنگام قضاوت و داوری در مورد ديگران، لحظه‌ای درنگ کنید و با خود بگویید: آیا من جای طرف مقابل هستم که در مورد او اظهار نظر می‌کنم‌ ؟ 🔹در مقابل افراد عصبانی و خشمگین، چند دقیقه‌ای درنگ کنید تا آنان آرام شوند. آیا می‌توانید از حالا به بعد، به این موارد آگاه بوده و آنها را در زندگی اجرا کنید . . .؟ 👌 قطعا‌می‌توانید‌چون‌انسان‌قادر‌به‌انجام‌ همه‌ی‌امور‌است . . @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان 🌸 🍃🌸 🌸🍃🌸
داستان ضرب المثلِ‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌ گدا به گدا رحمت به خدا میگویند شخصی از راهی می گذشت دید دو نفر گدا بر سر یک کوچه جلو دروازه خانه ای با یکدیگر گفتگو دارند و نزدیک است بینشان دعوا شود. آن شخص نزدیک شد و از یکی از آنها سئوال کرد: چرا با یکدیگر مشاجره و بگو و مگومی کنید ؟ یکی از گداها جواب داد: چون من اول می خواستم بروم در این خانه گدایی کنم، این گدا جلو مرا گرفته و می گوید من اول باید بروم. بگو مگو ما برای همین است آن شخص تا این حرف از دهن گدا شنید سرش را به سوی آسمان بلند کرد و به دو نفر گدا اشاره کرد و گفت: گدا به گدا، رحمت به خدا یعنی گدا راضی نیست گدای دیگر از کیسه مردم روزی بخورد، پس صد رحمت به خدا که به هر دوی آنها رزق می رساند. ‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‎‌‌@tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🔴اینکه یه عده نشستن میگن: اگر حماس حمله نمیکرد صهيونيسم ها اینقدر کشتار نمی کردند 🔻همانقدر مضحکه که بگیم اگر امام حسین علیه السلام قیام نمیکرد عاشورایی اتفاق نمی افتاد 👈یه عمر چند نسلشون زیر ظلم و شکنجه و محاصره ی این جنایتکاران کودک کش هستند که خونه و مزارع و باغهاشون رو مفت غصب کردند؛👈 نفهم! بفهم! اونا خودشون این قیام و شهادت در برابر این ظالمین جنایتکار رو ترجیح میدن تا هر روز هر روز رنج و سختی بکشن نهایتش شهادت و زندگی ابدی در نزد پرودگارشونه اونا اینقدر سختی کشیدند که مثل ماها نچسپیدند به دنیاشون.... دنیای زودگذر فانی. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💫 خواهان تشکردیگران نباش 🌹️امام علی(ع) فـــرمودند: 🔹اگر به كسى خوبى كردى در واقع با اين كار خود را گرامى داشته اى و به خودت آبرو داده اى، پس به سبب خوبى اى كه به خودت كرده اى از ديگران خواهان تشكر مباش. 📚غرر الحكم و درر الكلم ص382 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh