eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.7هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
👆 🌸ذكر روز پنجشنبه🌸 لٰا اِلٰهَ اِلَّا اللهُ المَلِكُ الحَقُّ المُبين 💥معبودي جز خدا نيست 💥پادشاه برحق آشكار ➖➖➖➖➖➖ #سŸروز۵شنبه۲رڪعت نمازبـہ نیت ڪسب مال وثروت بخواندوسپس《سوره یاسین》بخواندواین عمل را تا ۳ روز انجام دهدبهتراست  💎گوهر شب چراغ۱۵۷/ ۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✍ پیامبر اڪرم ص ؛ برترین چیزے که روزه دار افطارش را با آن آغاز مے کند کشمش یا چیزی شیرین است ✺ روزه باعث افت قند خونست که جهت حفظ سلامتے لازمست جبران شود 📚بحار ج ۶۲ ، ص۲۹۶ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
اولین پنجشنبه خرداد ماه است🌷 پنجشنبه ها...🌸 چه خوشحال می شوندعزیزانی که دستشان از دنیا کوتاه است🍃 و منتظر قلب پرمهرتان هستند جایشان همیشه خالیست با و یادآورشان باشید❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨به اولین پنجشنبه خرداد ماه✨ 🍃🌷خوش آمدین🌷🍃 🌸ان شاءالله❣ 🌸به خواسته های قلبی تون برسید و 🌸خدا مهرتایید🌼🍃 به آرزوهاتون بزنه 🌸الهی سهم امروزتان شادی 🌸سهم قلبتون مهربانی سهم چشمتون زیبایی 🌸سهم عمرتون عزت باشه روزخوبی داشته باشید😊 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ┅✿❀🍃💚🍃❀✿┅
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :1⃣1⃣2⃣ وقتی دوباره برگشتم توی سالن، با خودم گفتم: «چه خوب، صمد راست می گوید این بچه چقدر خوش قدم است. اول که زیارت مشهد برایمان درست شد، حالا هم که ماشین. خدا کند سومی اش هم خیر باشد.» هنوز داشتیم فیلم سینمایی نگاه می کردیم که دوباره همان خانم صدایم کرد: «خانم محمدی را جلوی در کار دارند.» صمد ایستاده بود جلوی در. گفتم: « ها، چی شده؟! سومی اش هم به خیر شد؟!» خندید و گفت: «نه، دلم برایت تنگ شده. بیا تا اتوبوس ها آماده می شوند، برویم با هم توی خیابان قدم بزنیم.» خندیدم و گفتم: «مرد! خجالت بکش. مگر تو کار نداری؟!» گفت: «مرخصی ساعتی می گیرم.» گفتم: «بچه ها چی؟! مامانت را اذیت می کنند. بنده خدا حوصله ندارد.» گفت: «می رویم تا همین نزدیکی. آرامگاه باباطاهر و برمی گردیم.» گفتم: «باشد. تو برو مرخصی ات را بگیر و بیا، تا من هم به مادرت بگویم.» دوباره برگشتم و توی سالن نشستم. فیلم انگار تمام شدنی نبود. کمی بعد همان خانم آمد و گفت: «خانم ها اتوبوس آماده است. بفرمایید سوار شوید.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :2⃣1⃣2⃣ سمیه را بغل کردم. مهدی هم دستش را داد به مادرشوهرم. خدیجه و معصومه هم بال چادرم را گرفته بودند. طفلی ها نمی دانستند قرار نیست با ما به مشهد بیایند. شادی می کردند و می خواستند زودتر سوار اتوبوس شوند. توی محوطه که رسیدیم، دیدم صمد ایستاده. آمد جلو و دست خدیجه و معصومه را گرفت و گفت: «قدم! مرخصی ام را گرفتم، اما حیف نشد.» دلم برایش سوخت. گفتم: «عیب ندارد. برگشتنی یک شب غذا می پزم، می آییم باباطاهر.» صمد سرش را آورد نزدیک و گفت: «قدم! کاش می شد من را بگذاری توی ساکت با خودت ببری.» گفتم: «حالا مرا درک می کنی؟! ببین چقدر سخت است.» خانم ها آرام آرام سوار اتوبوس شدند. ما هم نشستیم کنار شیشه. صمد دست خدیجه و معصومه را گرفته بود. بچه ها گریه می کردند و می خواستند با ما بیایند. اولین باری بود که آن ها را تنها می گذاشتم. بغض گلویم را گرفته بود. هر کاری می کردم گریه نکنم، نمی شد. سرم را برگرداندم تا بچه ها گریه ام را نبینند. کمی بعد دیدم صمد و بچه ها آن طرف تر، روی پله ها ایستاده اند و برایم دست تکان می دهند. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 داستانی زیبا و تکان دهنده درباره اینکه خدا کجاست و در کجای زندگی ما قرار دارد! شاید این داستان تاثیرش روی شما از هر چیز دیگری بیشتر باشد! پس کلیپ را باز کنید و تا انتها ببینید و بدانید دستان خدا هر لحظه در دستان شماست! ❣ @tafakornab @shamimrezvan
از مصرف به خصوص در نیمه دوم ماه مبارک رمضان که ضعیف تر شده است اکیدا بپرهیزید. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ ۷چیزکه خدانفرت دارد ۱: متکبرانه ۲:# زبان دروغگو ۳: بی گناه ریختن ۴: ۵: که برای بدی کردن می شتابند ۶: که دروغ میگوید ۷: که میان دوستان تفرقه می اندازد @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
♥️°•√ بے سبب نیست شب جمعهـ شب رحمت شد....... مادرے گفت :حسینـ(ع) همهـ را بخشیدݩ ... 🌱° 🕌🚩 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در این شب جمعه✨ آرزو میکنم❣ کلبه دلاتون همیشه آرام باشه و شادی و برکت مثل باران و برف رحمت از آسمان براتون بباره🌨 شبتون پر از آرامش الهی💫 ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یک روز پراز آرامش یک دل بی ریاو بی غصه یک زندگی عاشقانه یک نگاه پراز مهر ویک خوشی ازته دل! نصیب لحظه هاتون آدینه تون شادوپراز خبرهای های خوب 💗بسم الله الرحمن الرحیم💗 💖الهی به امید تو💖 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‍ بر میم محمد و جمالش صلوات💕 بر عین علی و ذوالفقارش صلوات🌸 بر دسته گل شاخه طوبی زهرا💕 قائم به محمد وكمالش صلوات🌸 🍃🌸اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَ آلِ مُحَمَّدٍ 🍃🌸وَ عَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ ❣﷽ اے جَمالِ مُنـوّرٺ،قُـربان آیہ آیہ،تَجَـلّــےِ قُــرآن مَنּ بہ شوقِ،تو چَشم وٖا ڪَردَم صُبحِ عالـے،بخیر آقٰا جٰان ‍ جمعه متعلق است به امام زمان حضرت مهدی(عج) روزتون سرشارازلطف خدا ان شاالله خداوند زندگیتون را بی گره ببافـد روزتون پراز برکت ولحظه هاتون لبریز ازعشق به حضرت مهدی(عج) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅
🌹 چقدر فیض،نهفته است در این ثانیه ها رمضان، گریه، جمعه، نفس، حال دعا و صدای قدم مادر زینب که خودش با غم مادر خود آمده تا کرب و بلا «اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ» @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
1_410264729336944177.mp3
4.16M
👆 به روش تحدیر باصدای"استادمُعتز آقایی" (تندخوانی حدود نیم ساعت) 🌙اللهم صل على محمد و آل محمد و عجل فرجهم🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 🌸‍↶ دعــاے روز هـجدهــم ↷🌸‍ 🍃🍁مــ🌙ــاه مـبــارڪ رمضـان🍁🍃 ✨بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم✨ 〖اَلّلهُمَّ نَبّهْنی فیهِ لِبَرَكاتِ أسْحارِهِ وَ نَوّرْ فیهِ قلبی بِضِیاءِ أنْوارِهِ وَخُذْ بِكُلّ أعْضائی اِلى اتِّباعِ آثارِهِ بِنورِكَ یا مُنَوّرَ قُلوبِ العارفین〗 ✨❥❥◆✧🌙✧◆❥❥✨ 【خدایا در این روز به بركات سحرهای رمضان آگاهم نما و دلم را به پرتو انوارش روشن كن و همه اعضایم به پیروى آثارش بکارگیر، به نور خودت اى روشنى بخش دلهاى حق شناسان】 «« الهــی آمیــن »» °•࿐༅🌸‍༅࿐•° ‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
روز جمعه بهار صلواته نفستون رو خوشبو کنید به ذکر "صلوات بر محمد و آل محمد" 💛امام صادق(ع) : ✨ازشامگاه پنج‌شنبه و شب جمعه فرشتگانی باقلم‌هایی ازطلاولوح‌هایی از نقره از آسمان به سوی زمین می‌آیند وتا غروب روز جمعه ثواب هیچ عملی را نمی‌نویسند به جزصلوات بر حضرت محمدوآل محمد💛 💛✨اللّهُمَّ‌صَلِّ‌عَلي 💛✨ مُحَمَّدوَآلِ‌مُحَمَّد 💛✨وَعَجِّل‌فَرَجَهُــم 💛✨ذکر روزجمعه صدصلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅مصرف میوه درماه رمضان : 👈 توصیه میشود مخصوصاً افراد لاغر در فاصله افطار تا سحر،از میوه های آبدار استفاده کنند. 🍉🍒🍊🍈🍑 البته با رعایت فاصله زمانی با افطار و زمان خواب باشد. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
روز هجدهم و مادر هجده ساله هیزم و آتش و مسمار در و آلاله💥 ناله فضه بیا درهمه عالم پیچید محسنم، رفت تنم سوخت میان شعله🔥 هجده یادآور سن کم یک مادر است هجده یادآور یک مادر و یک لشکر است در مقام رمز و راز، گر براندازش کنی هجده یادآور فصل خزان حیدر است @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🌷🍃 3 خرداد.... سالروز آزادی خرمشهر شهرلاله های سرخ شهر شجاعت و استقامت ياد شهدای خرمشهرگرامی باد 🕊🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ┅✿❀🍃♥️🍃❀✿┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جمعه مبارک 🌸🌱 الـهـی که آدینه🌸🌱 قـشنـگ و شــاد 🌸🌱 پراز امید وآرامش🌸🌱 همراه با لب خندون🌸🌱 پـیش روتـون بـاشه..‌.🌸🌱 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ┅✿❀🍃💚🍃❀✿┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ (ع): «دعا کردن برای فرج مانند نماز میت واجب کفایی نیست که اگر عده ای انجام دهند از عده ای دیگر ساقط شود.بلکه مانند نمازهای پنج گانه است» 📘مڪیال ج1 🔹 🔹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 ✨رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِلَّذِينَ كَفَرُوا ✨وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۵﴾ ✨پروردگارا ما را وسيله آزمايش ✨و آماج آزار براى كسانى كه كفر ورزيده اند ✨مگردان و بر ما ببخشاى كه تو خود ✨تواناى سنجيده كارى (۵) 📚 سوره مبارکه الممتحنة ✍آیه ۵ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
‍ ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :3⃣1⃣2⃣ تند تند اشک هایم را پاک کردم و به رویشان خندیدم. اتوبوس که حرکت کرد، صمد را دیدم که دست بچه ها را گرفته و دنبال اتوبوس می دود. همان طور که صمد می گفت، شد. زیارت حالم را از این رو به آن رو کرد. از صبح می رفتیم می نشستیم توی حرم. نماز قضا می خواندیم و به دعا و زیارت مشغول می شدیم. گاهی که از حرم بیرون می آمدیم تا برویم هتل، نیمه های راه پشیمان می شدیم. نمی توانستیم دل بکنیم. دوباره برمی گشتیم حرم. یک روز همان طور که نشسته بودم و چشم دوخته بودم به ضریح، یک دفعه متوجه جمعیتی شدم که لااله الاالله گویان وارد حرم شدند. چند تابوت آرام آرام روی دست های جمعیت جلو می آمد. مردم گل و گلاب به طرف تابوت پرت می کردند. وقتی پرس وجو کردم، متوجه شدم این ها شهدای مشهدی هستند که قرار است امروز تشییع شوند. نمی دانم چطور شد یاد صمد افتادم و اشک توی چشم هایم جمع شد. بچه ها را به مادرشوهرم سپردم و دویدم پشت سر تابوت ها. همه اش قیافه صمد جلوی چشمم می آمد، اما هر کاری می کردم، نمی توانستم برایش دعا کنم. حرفش یادم افتاد که گفته بود: «خدایا آدمم کن.» دلم نیامد بگویم خدایا آدمش کن. از نظر من صمد هیچ اشکالی نداشت. آمدم و کناری ایستادم و به تابوت ها که روی دست مردم حرکت می کرد، نگاه کردم و غم عجیبی که آن صحنه داشت دگرگونم کرد. ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات🍃 ❃↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ ✫⇠ ✫⇠قسمت :4⃣1⃣2⃣ همان جا ایستادم تا شهدا طوافشان تمام شد و رفتند. یک دفعه دیدم دور و بر ضریح خلوت شد. من که تا آن روز دستم به ضریح نرسیده بود، حالا خودم را در یک قدمی اش می دیدم. دست هایم را به ضریح قفل کردم و همان طور که اشک می ریختم، گفتم: «یا امام رضا! خودت می دانی در دلم چه می گذرد. زندگی ام را به تو می سپارم. خودت هر چه صلاح می دانی، جلوی پایم بگذار.» هر کاری کردم، توی دهانم نچرخید برای صمد دعا کنم. یک دفعه احساس کردم آرام شدم. انگار هیچ غصه ای نداشتم. جمعیت دور و برم زیاد شده بود و خانم ها بدجوری فشار می آوردند. به هر سختی بود خودم را از دست جمعیت خلاص کردم و بیرون آمدم. بوی عود و گلاب حرم را پر کرده بود. آمدم و بچه ها را از مادرشوهرم گرفتم و از حرم بیرون آمدیم. رفتیم بازار رضا. همین طور یک دفعه ای تصمیم گرفتیم همه خریدهایمان را بکنیم و سوغات ها را هم بخریم. با اینکه سمیه بغلم بود و اذیت می کرد؛ اما هر چه می خواستیم، خریدیم و آمدیم هتل. روز سوم تازه از حرم برگشته بودیم، داشتیم ناهار می خوردیم که یکی از خانم هایی که مسئول کاروان بود آمد کنار میزمان و گفت: «خانم محمدی! شما باید زودتر از ما برگردید همدان.» ادامه دارد...✒️ 🍃جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات @tafakornab @shamimrezvan 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 http://eitaa.com/joinchat/2767126539Cf9cc9852b1 حجاب فاطمی مخصوص بانوان👆آقا❌❌❌