🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
💎 مرد ثروتمندی به کشیشی می گوید:
نمی دانم چرا مردم مرا خسیس می پندارند.
کشیش گفت:
بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم:
خوک روزی به گاو گفت: مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می گویند و تصور می کنند تو خیلی بخشنده هستی. زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می دهی. اما در مورد من چی؟
من همه چیز خودم را به آنها می دهم از گوشت ران گرفته تا سینه ام را. حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می کنند. با وجود این کسی از من خوشش نمی آید. علتش چیست؟
می دانی جواب گاو چه بود؟ جوابش این بود:
شاید علتش این باشد که: "هر چه من می دهم در زمان حیاتم می دهم"
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
#حکایت
روزی مردی قصد سفر کرد،پس خواست پولش را به شخص امانت داری بدهد.پس به نزد قاضی شهر رفت و به او گفت:به مسافرت می روم،می خواهم پولم را نزد تو به امانت بگذارم و پس از برگشت از تو پس بگیرم.
قاضی گفت:اشکالی ندارد پولت را در آن صندوق بگذار پس مرد همین کار را کرد.
وقتی از سفر برگشت،نزد قاضی رفت و امانت را از خواست.قاضی به او گفت:من تو را نمی شناسم.
مرد غمگین شد و به سوی حاکم شهر رفت و قضیه را برای او شرح داد،پس حاکم گفت:فردا قاضی نزد من خواهد آمد و وقتی که در حال صحبت هستیم تو وارد شو و امانتت را بگیر.
در روز بعد وقتی که قاضی نزد حاکم آمد،حاکم به او گفت:من در همین ماه به حج سفر خواهم کرد و می خواهم امور سرزمین را به تو بدهم چون من از تو چیزی جزء امانتداری ندیده ام.
در این وقت صاحب امانت داخل شد و به آن ها سلام کرد و گفت:ای قاضی من نزد تو امانتی دارم.پولم را نزد تو گذاشته ام.قاضی گفت:این کلید صندوق است.پولت را بردار و برو.
بعد دو روز قاضی نزد حاکم رفت تا درباره ی آن موضوع با هم صحبت کنند.پس حاکم گفت:
ای قاضی امانت آن مرد را پس نگرفتیم مگر با دادن کشوری به تو!
حالا با چه چیزی کشور را از تو پس بگیریم.
سپس دستور به برکناری آن داد.
💢پیامبر می فرماید:
به زیادی نماز،روزه و حجشان نگاه نکنید به راستی سخن و دادن امانتشان نگاه کنید.
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
🌸🌾🌸🌾🌸🌾🌸
حکایت حلوای نسیه فروش ❗️
مردی به نزد حلوا فروشی رفت و گفت :
"مقداری حلوای نسیه به من بده"
حلوا فروش قدری حلوا برایش در کفه ترازو گذاشت و گفت:
"امتحان کن ببین خوب است یا نه "
مرد گفت :" روزه ام باشد موقع افطار "
حلوا فروش گفت : " هنوز ١٠ روز به ماه رمضان مانده ،چطور است که حالا روزه گرفته ای؟"
مرد گفت : "قضای روزه ی پارسال است ."
حلوا فروش حلوایش را از کفه ترازو برداشت و گفت : " توقرض خدا را به یک سال بعد میاندازی قرض من را به این زودی ها نخواهی داد ."
من به تو حلوا نمیدهم .
http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
#داستان_وضرب_المثل_وسخن_بزرگان👆
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#داستان_کوتاه_آموزنده #مثبت_اندیشی
✍حاج آقا دانشمند: روزی یک مرد ثروتمند، پسر بچه کوچکش را به ده برد تا به او نشان دهد مردمی که در آنجا زندگی می کنند، چقدر فقیر هستند. آن دو یک شبانه روز در خانه محقر یک روستایی مهمان بودند. در راه بازگشت و در پایان سفر، مرد از پسرش پرسید : نظرت در مورد مسافرتمان چه بود ؟
پسر پاسخ داد:
عالی بود پدر! پدر پرسید آیا به زندگی آنها توجه کردی؟ پسر پاسخ داد: بله پدر! و پدر پرسید: چه چیزی از این سفر یاد گرفتی؟ پسر کمی اندیشید و بعد به آرامی گفت:
فهمیدم که ما در خانه یک سگ داریم و آنها چهار تا ما در حیاطمان یک فواره داریم و آنها رودخانه ای دارند که نهایت ندارد؛ ما در حیاطمان فانوس های تزیینی داریم و آنها ستارگان را دارند.
حیاط ما به دیوارهایش محدود می شود اما باغ آنها بی انتهاست! با شنیدن حرفه ای پسر، زبان مرد بند آمده بود بعد پسر بچه اضافه کرد : متشکرم پدر، تو به من نشان دادی که ما چقدر فقیر هستیم
💥عبرت از زندگی دیگران ارزشمند است اما مثبت اندیشی تفکری ارزشمند و مسرت انگیز است.💫
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتی
🥤شربت چغندر بهترین نوشابه و تقویت کننده بدن و دافع سموم بدن است
⚜طرز تهیه↯
✍ سه عدد چغندر خام را آب بگیرید و آن را با یک لیوان آب ترڪیب ڪرده و میل نمایید
👇👇🏿👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
✨﷽✨
✨ #پندانـــــــهـــ
💎امیرالمؤمنین عليه السلام:
از خشم بپرهيز كه آغاز آن، ديوانگى
و پایان آن، پشيمانى است
إيّاكَ وَالغَضَبَ؛ فَأَوَّلُهُ جُنونٌ وآخِرُهُ نَدَمٌ
غررالحكم حدیث 2635📖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
شب ها آرامشی دارند
از جنس خدا
پروردگارت همواره
با تو همراه است
امشب از همان شب هایی ست
که برایت یک
شب بخیر خدایی آرزو کردم
شبتون آروووم🌸
-------------------
••••●❥JOiN👇🏾
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙سلام به خدای یکتا
❄️سلام به صبح
🌨سلام به شروع وتازگی
❄️سلام به امیدوزندگی
🌨سلام به مهرومهربانی
❄️سلام به دوستان باوفا
💙بسم الله الرحمن الرحیم
❄️الهی به امیدتو
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💙امام صادق (ع) ؛
💎دعا را با صلوات آغاز کن چراکه
صلوات همواره پذیرفته است
و خدا برتر از آن است که
بخشی از دعا را پذیرفته
و بخشی را رد کند.💎
📚 امالی ۱۷۲
الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 💙
💙وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#سلام_امام_زمانم
#سلام_آقای_من
#سلام_پدر_مهربانم
در انتظار طلعت صبح وصال تو
دل می تپد به شوق طلوع جمال تو
با غفلتی که هست همیشه زسوی ما
اصلا نکرده ایم مراعات حال تو
💎تعجیل درفرج #پنج صلوات💎
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_ارباب_خوبم
نام حـــسین آمد و از خــود بدر شدم💙
گویی ازاین جهان به جهان دگر شدم😔
نام حـسین آمد و چشمم وضو گرفت😢
آب از سرم گذشت و دلم آبـرو گرفت❣
اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ
وَعَلٰى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَوْلادِ الْحُسَيْنِ
وَعَلىٰ اَصْحٰابِ الْحُسَيْن
#روزتون_حسینی
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#آیه_روز☝️ #صدقه_بی_منت۰۰۰۰
🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍
☀️امروز #دوشنبه 23 دی ماه 1398
🌞اذان صبح: 05:45
☀️طلوع آفتاب: 07:14
🌝اذان ظهر: 12:13
🌑غروب آفتاب: 17:12
🌖اذان مغرب: 17:32
🌓نیمه شب شرعی: 23:29
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#درمحضرقرآن
❤ مهربان باش!
یک سنگ ریزه از اسمش پیداست، یعنی ریز است، ناچیز است. اما اگر همین سنگ در جوراب یا کفشت باشد. تو را از رفتن و حرکت باز می دارد.بعضی چیزها ریز است نا چیز است. اما انسان را از حرکت در راه #خدا و به سمت خوبی ها باز می دارد. یکی ازآنها نامهربانی نسبت به پدرومادراست، هرچند کم باشد و درحد گفتن اُف باشد. این حرف خداست که فرمود:
🌸 لا تَقُل لَهُما اُفٍ؛ به پدر و مادر خود، اف هم نگو.
📚سی تدبر،سی تلنگر،محمدرضا رنجبر
🌸 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ
🌸 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃
👌 برای تحول زندگیت
به پدر و مادرت احترام بگذار
👤 دکتر حسین اقبالی نسب
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
💠 امیرالمومنین علیه السلام
💛 هر كه شكيبايى ورزد، به آرزوها دست مى يابد
🌿 مَن صَبَرَ نالَ المُنى
📚 غررالحكم ،حدیث 7722
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#ذکرروز "سه شنبه"﷽"
"۱۰۰مرتبه"
✨ #یا_ارحم_الراحمین✨
✨ای مهربان ترین مهربانان✨
🌙دیگرگناه نمی کنم #آقابیا🌙
#اللهم_عجل_الوليك_الفرج🌻
#نماز_سه_شنبه
✅هرکس نمــازسهشنبه را
بخواندبرایش هزاران شهرازطلا
دربهشت بسازند↯
دورکعت؛
درهر رکعت بعد از حمد یک بارسوره
تین توحید فلق ناس
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🌸🍃🌸
🍃🌸
🌸
#حکایت_ما_آدمها
🔸روزی ، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد ، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد!
🔸روز بعد ، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد ، گوساله راهنمای گله ، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند!
🔸مدتی بعد ، انسان ها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند ،به راست و چپ می پیچیدند ، بالا می رفتند و پایین می آمدند ، شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند ، اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند!
🔸مدتی بعد آن کوره راه ، خیابانی شد!
حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین ، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که می توانستند در سی دقیقه طی کنند ، سه ساعته بروند ، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود ...
🔸سال ها گذشت و آن خیابان ، جاده ی اصلی یک روستا شد ، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند ، مسیر بسیار بدی بود!
🔸در همین حال ، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسان ها دوست دارند مانند کوران ، راهی را که قبلا باز شده ، طی کنند و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه؟
👤 پائولو کوئلیو
📙 قصه هایی برای پدران ، فرزندان ، نوه ها
🌸
🍃🌸
🌸🍃🌸
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#پیام_سلامتے
👈اگر ناخنهایی شکننده یا ریزش مو دارید یا در روز کسل هستید،کمبود آهن دارید !!
✍️به جای مصرف خودسرانه قرص آهن
ازمنابعی مثل اسفناج، عدس، لوبیای سفید، نخود، جگر استفاده کنید!💪 💪
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 سلام
🌸روزتون پر طراوت و زیبا
امروز تون زیبا و بینظیر
لحظاتتون سرشار از آرامش
دلتون از محبت لبریز
تنتون از سلامتی سرشار
زندگیتون از برکت جاری
و خدا همیشه پشت پناهتون
🌸درپناه صاحب الامر ان شاالله
🌸سه شنبه خوبی داشته باشید
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍒#سرگذشت_واقعی و آموزنده ای تحت عنوان
👈 #سرنوشت_بی_رحم 🍒
👈 #قسمت_اول
- «نقشین»... نقشین... با توام نقشین...
چشمانم را به زور باز کردم. انگار از پلک هایم وزنه های ده تنی آویزان کرده بودند و نمی توانستم آنها را باز نگه دارم. دو، سه بار به سختی پلک زدم تا تصویر مبهم «روزبه» را در مقابل چشمانم دیدم. گلویم به شدت درد می کرد و دهانم خشک شده بود. آب دهانم را به هر بدبختی بود قورت دادم و خواستم چیزی بگویم امانتوانستم. انگار لال شده بودم و قدرت حرف زدن نداشتم. روزبه با نگرانی خیره شده بود به من و می پرسید: « چی شده نقشین؟
چرا اینجا افتادی؟»
چشمانم پر از اشک شد. چیزی روی قلبم سنگینی می کرد و قدرت تکلم را از من گرفته بود.
روزبه که تازه متوجه زخم روی گونه سمت چپم شده بود، لبش را به دندان گرفت و گفت:
« وای، صورتت چی شده؟
دِ... یه چیزی بگو دیگه، دارم نصفه عمر می شم، دزد اومده بود خونه؟» روزبه به دهان من زل زده بود و منتظر جواب بود که بگویم چه به روزم آمده اما من نمی توانستم حتی کلمه ای بر زبان بیاورم، با یادآوری آنچه بین من و «ساینا» اتفاق افتاده بود، قلبم برای هزارمین بار تکه تکه می شد.
ساعتی گذشت تا توانستم به حالت عادی بازگردم و با روزبه حرف بزنم.
- ساینا با یکی از دوستاش اومده بود خونه. یکی، دو ساعتی تو اتاق بودن و صداشون در نمی اومد. رفتم پشت در و آروم بازش کردم. ساینا و دوستش داشتن با هم......
ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
#بزن_رولینک👇
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
🍒#سرگذشت_واقعی و آموزنده ای تحت عنوان
👈 #سرنوشت_بی_رحم 🍒
👈 #قسمت_دوم
- ساینا با یکی از دوستاش اومده بود خونه. یکی، دو ساعتی تو اتاق بودن و صداشون در نمی اومد. رفتم پشت در و آروم بازش کردم.
ساینا و دوستش داشتن با هم شیشه
می کشیدن.
کنترل مو از دست دادم و داد و فریاد راه انداختم و کشیده محکمی زدم تو گوش ساینا.
رفیقش هم وایستاده بود و بر و بر ما رو نگاه می کرد، ساینا تو حال خودش نبود، وحشی وحشی شده بود. یه دفعه حمله کرد طرفم و من که از این رفتارش شوکه شده بودم نتونستم از خودم دفاع کنم، دستش رو آورد جلو تا گردنبندم رو از گردنم بکشه که ناخن هاش گیر کرد به صورتم، من نتونستم مقاومت کنم، ساینا گردنبند رو پاره کرد و خنده کنان با دوستش رفتن بیرون...
دیگه نمی دونم چیکار کنم روزبه، دیگه
نمی دونم با این دختر سرکش چیکار کنم؟ آبرومو جلوی همه برده، تو هم که اصلا عین خیالت نیست. انگار نه انگار که ساینا دختر تو هم هست.
روزبه لیوان آب قند را داد دستم و گفت: « مگه از من حرف شنوی داره؟ آخه چیکار می تونم بکنم؟ یادت رفته بهش گفتم دیگه حق نداری با این دوستای ناباب رفت و آمد داشته باشی چیکار کرد؟
رگ دوتا دستش رو با تیغ زد تا دیگه جرات نکنیم بهش حرفی بزنیم! ما باید از همون اول از جلوش در می اومدیم و بهش میدون نمی دادیم که حالا اینطوری سوارمون بشه، شب که برگشت خونه می دونم باهاش چیکار کنم. اونقدر کتکش می زنم که حساب کار بیاد دستش و بدونه یه من ماست چقدر کره داره! دیگه هر کاری هم بکنه برام مهم نیست، حتی اگه جلوی چشمام خودشو بکشه!»
ادامه دارد⬅️⬅️⬅️
#بزن_رولینک👇
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#عکس_نوشته☝️
#احکام_شرعی #احکام_پوشش
🔷حکم عکس گرفتن بدون پوشش🔷
➖〰➖〰➖〰➖〰➖
‼️پوشش خانم ها در مقابل محارم
🔷س 3170: پوشش خانمها در مقابل محارم غیر از همسر چگونه باید باشد؟
✅ج: قسمتهای خاص بدن باید پوشیده باشد و نگاه به غیر آن قسمتها اشکال ندارد. ولی گاهی همانجا هم حکم ثانوی بار میشود؛ زمانی که خانمی در معرض نگاه بد محرم خود قرار بگیرد یا احتمال دهد که محرمش نگاه بد دارد یا برای او تحریکآمیز باشد یا از نظر تربیتی مشکلی وجود داشته باشد باید آن مواضع را هم بپوشاند.
📕منبع: khamenei.ir
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#حدیث_روز
حضـــــرت امام سجاد(ع):
✨دعاى مؤمن
از سه حال خارج نيست:
✨يا برايش ذخيره می گردد
✨يا در دنيا برآورده می شود
✨يا بلايى را كه می خواهد
✨به او برسـد دفع می کند
📒بحار، ج ۷۵ ، ص ۱۳۸
〰➖〰➖〰➖〰➖〰➖
🔅 #امام_باقر_علیه_السلام :
🔸 في حِكمَةِ آلِ داود : يَنبَغي لِلمُسلِمِ أن يَكونَ مالِكا لِنَفسِهِ ، مُقبِلاً عَلى شَأنِهِ ، عارِفا بِأَهلِ زَمانِهِ .
🔹«در حكمت آل داوود عليه السلام آمده است : «مسلمان، بايد مالك نفس خويش باشد و به كار خويشتن بپردازد و مردم روزگارش را بشناسد» .
📚 الكافي : ج ٢ ص ٢٢٤ ح ١٠📖
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
#هرروزیک_آیه
✨اقْرَأْ كِتَابَكَ كَفَى بِنَفْسِكَ
✨الْيَوْمَ عَلَيْكَ حَسِيبًا ﴿۱۴﴾
✨کتابت را بخوان كافى است كه امروز
✨خود حسابگر خویش باشى (۱۴)
📚 سوره مبارکه الإسراء
✍آیه ۱۴
هدایت شده از درمان باآیه های نور الهی وذکرهای گرهگشا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼ کارگری که وزیر امور خارجه شد ☝️
👌 تا آخر ببینید .
🍃🌺🍃🌺🍃🌺🍃🌺
🌹 سعی نکنید موفق شوید، بلکه سعی کنید با ارزش شوید
🌸 وقت خود را به تلاش برای موفق شدن هدر ندهید بلکه وقت خود را صرف ایجاد ارزش کنید.
🌸 اگر شما با ارزش باشید، موفقیت را جذب می کنید.
استعدادها و موهبت هایی که دارید را کشف کنید
و بیاموزید چگونه آن استعدادها و موهبت های الهی را در راهی استفاده کنید که برای دیگران مفید باشد.
👌 تلاش کنید تا با ارزش شوید و موفقیت شما را تعقیب خواهد کرد.
🌹#مبارزه_با_بدعتها
🔰 داستان کوتاه پندآموز
💠 یکی از دوستان ڪه وسایل خانگی میفروشد نقل میڪرد: روزی در مغازه نشسته بودم ڪه مردی به مغازه من آمده و چیز بیسابقهای از من خواست.
گفت: برای یڪ هفته چند ڪارتن نوی خالی لوازم خانگی اجاره میخواهم. پرسیدم: برای چه؟ چشمانش پر شد و گفت: قول میدهید محرم اسرار من باشید؟ گفتم: حتما. گفت: دخترم این هفته عروسی میڪنه. جهاز درست حسابی نتونستم بخرم. از صبح گریه میڪند. مجبور شدم این نقشه را طرح ڪنم. ڪارتن خالی ببریم و توش آجر بزاریم تا دیگران نگویند جهاز نداشت. چون میگویند: دختر بیجهاز مانند روزه بینماز است. اشڪ در چشمانم جمع شد و...........
💢 در دین اسلام بدعت گذاشتن امری حرام است. یڪی از این بدعتهای غلط بازدید جهاز دختر است. ڪه باعث رو شدن فقرِ فقرا میشود. ڪسی ڪه بتواند این بدعتها را به نوبه خود بشڪند و در عروسی خود ڪسی را به دیدن جهاز خود دعوت نڪند، یقین به عنوان مبارز با بدعت، یڪ جهادگر است و طبق احادیث جایگاه معنوی بزرگی دارد.
@tafakornab
داستان وضرب المثل وسخن بزرگان