eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.4هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺دوستان خوبم ظهرتون 🌼به زیبایی قلبهای پاکتون 🌺روزگارتون به 🌼وقت عشق و مهربانی 🌺ساعت هاتون به رنگ امید 🌼و لحظه هاتون گرم 🌺و زیبا باشه 🌹ظهر چهارشنبه تون بخیر🌹 @tafakornab داستان وضرب المثل
☀️امام جوادع: 💠توبه برچهارپایه استواراست: به دل، به زبان، کارو با اعضاء وتصمیم که به گناه بازنگردد. 📚کشف الغمّه،ج۲،ص۳۴۹ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸در این عصر زیبا آرزومندم 🍩دلتون آرام ، تنتون سالم 🌸و ساز دنیا کوکِ 🍩خواستہ‌های قلبی‌تون باشہ 🌸زندگیتون شاد 🍩عصرتون بخیر😍 🌸بفرماییدشیرینی وبستنی شکلاتی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiashegh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زندگی زیباست💚 کمی آهسته‌تر قدم بزن از مسیرت لذت ببر خدا را در همه جا ببین مقصد فقط یک انگیزه پنهان است http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍒 داستان 🍒 👈قسمت سوم یه خانم جوان و خوش قیافه درو باز کرد و گفت بفرمایید ، نفس نفس زنون گفتم با آقای صداقت قرار دارم ، برای استخدام اومدم ، یه کم اخماش و جمع کرد و گفت استخدام ، بله چند روز پیش زنگ زدم آقای صادقی گفتن امروز بیام برای مصاحبه ، اخمهاشو بیشتر جمع کرد و گفت ، ولی موعد استخدام ما دیروز بود بعدشم ما نفرمون رو استخدام کردیم ، یه دفعه تو دلم حسابی خالی شد ، گفتم ولی آقای صادقی به من گفتن سه شنبه بیست و هفتم بیام ، وای نمی تونید حدس بزنید که چی جوابموداد ،بله آقا ولی امروز چهار شنبه بیست و هشتم شما باید دیروز می اومدین نه امروز ، شاید باورتون نشه ولی ناخودآگاه خندم گرفت برگشتم و از پله ها پایین اومدم و رسیدم تو خیابون و نشستم روی زمین باورم نمی شد این همه بدبختی برای هیچ با خودم گفتم عیب نداره حالا این کار نشد یه کار دیگه اینجا نشد یه جای دیگه از جام بلند شدم و یه نفس عمیق کشیدم دست کردم تو جیبم سوییچ رو در آوردم و رفتم طرف ماشین ماشین سر جاش نبود گفتم شاید جای دیگه پارک کردم این طرف نگاه کردم اون طرف نگاه کردم نه نیست ماشینو دزدیدن دیگه واقعا نمی تونستم باور کنم حالا باید چکار کنم کجا برم چه جوری برگردم رفتم سر خیابون از یه دکه پرسیدم که چه جوری برم روستامون. سوار تاکسی شدم راننده آدم خوش برخوردی بود خنده خنده هر کسی رو تو خیابون می دید مسخره می کرد از همه ایراد می گرفت البته من نصف حرفاشو نمی فهمیدم همش به بد بختی های خودم فکر می کردم آخه این همه گرفتاری اونم تو یه روز اصلا من که تقویم رو نگاه کرده بودم پس چرا یه روز دیرتر اومدم بعد از یه نیم ساعتی از ترافیک شهر رسیدم به ترمینال رفتم مینی بوس روستامون رو پیدا کردم سوار شدم نمیدونم چقدر گذشت که مینی بوس پر از مسافر شد و حرکت کرد وقتی رسیدم.... ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆 💫💫💫💫💫💫💫 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺برﺍﯼ ﺁﺩﻣـﻬﺎ ☘ﺧـﺎﻃﺮﻩ ﻫﺎﯼ ﺧـﻮﺏ ﺑﺴﺎﺯ. 🌺ﺁﻧﻘـﺪﺭ ☘ﺑﺮﺍﯾﺸﺎﻥ ﺧﻮﺏ ﺑﺎﺵ ﮐﻪ 🌺ﺍﮔﺮ ﺭﻭﺯﯼ ﻫﺮﭼﻪ ﺑﻮﺩﮔﺬﺍﺷﺘﯽ ☘و ﺭﻓــﺘﯽ ... 🌺ﺩﺭﮐﻨﺞ ﻗﻠﺒﺸـــﺎﻥ ☘ﺟﺎﯾﯽ ﺑﺮﺍﯾﺖ ﺑﺎﺷﺪ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدایا قلب‌های مهربان💜 دوستانم رابه تومیسپارم، باشدکه با یادتو به آرامش رسیده وفارغ از دردها و رنجها طلوع صبحی زیبا را به نظاره بنشینند شبتون بخیر💜 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به نام اوکه رحمان ورحیم است به احسان عادت و خُلقِ کریم است 🌸بسم الله الرحمن الرحیم🌸 🍀الهی به امیدتو🍀 سلام💐 صبح زیباتون بخیرونیکی🌸🍀 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹برجلوه ي روي ماه مهدي صلوات برجذبه ي هرنگاه مهدي صلوات مارانبودچوهديه اي درخوراو بفرست به پيشگاه مهدي صلوات 🌹اللهم‌ صل علی محمدوال محمدوعجل فرجهم @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 جزء3 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه
#آیه_روز👆 🌍اوقات شرعی به افق تهران ☀️امروز #پنجشنبه25مردادماه1397 🌞اذان صبح:04:52 ☀️طلوع آفتاب:06:24 🌝اذان ظهر:13:09 🌑غروب آفتاب:20:53 🌖اذان مغرب:20:12 🌓نیمه شب شرعی:00:22 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنجشنبه است با فرستادن فاتحه و صلوات✨ یادی کنیم ازعزیزانمون خدایا عزیزان ما را✨ قرین رحمت خود قرار ده✨ روحشون شاد و‌ قرین رحمت الهی✨ آمین @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸سلامی گرم باعطرگـل 🍀وبه لطافت لبخندخدا 🌸برایتان چیده‌ام 🍀تـاروزتـان بخیر 🌸دلتان شادو زندگیتان 🍀هرلحظه زیباترشود 🌷پنجشنبه‌تون گلبارون🌷 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂🍃🍂 🍒 داستان 🍒 👈قسمت چهارم وقتی رسیدم روستا اصلا پاهام حس راه رفتن نداشت تازه اونجا بود که یادم افتاد چرا به پلیس خبر ندادم حالا چه طوری ماشین رو پیدا کنم تو همین گیر و دار و جنگ و جدل با خودم بودم که یه دفعه در خونه جلوم ظاهر شد مونده بودم چکار کنم اگه بابام بفهمه که ماشین رو دزدیدن سرمو می بره حتما خیلی داد و هوار می کنه دلمو زدم به دریا و در زدم خواهر کوچیکم در رو باز کرد انقدر که درس می خونه تمام زیر چشمش قرمز و کبود شده همش بهش می گم بابا یه کنکور دیگه مثل همه امتحان های دیگه ولی به کله اش نمی ره. پرسیدم بابا خونست گفت نه رفته باغ یه سر بزنه و برگرده همینو که شنیدم یه سره رفتم اتاق خودم بالا پشت بوم تا رسیدم رو زمین دراز کشیدم و چشمامو بستم اصلا دلم نمی خواست به اتفاقات امروز فکر کنم چقدر بد شانسی و اتفاقات ناجور پشت سر هم افتاد ای وای ببین من چقدر خنگم آخه آدم نتونه سه شنبه و چهارشنبه رو از هم تشخیص بده فکرشو بکن اگه به موقع رفته بودم حتما استخدام می شدم اونقدر خسته بودم که اصلا نفهمیدم کی خوابم برد صبح با بابام رفتیم پاسگاه. جاتون خالی بابام دیشب حسابی از خجالتم در اومد انقدر داد و هوار کرد که همه همسایه ها و اهل محل خبردار شدن که چی شده و شازده پسر چه دسته گلی به آب داده تو پاسگاه گزارش سرقت دادیم ولی گفتن باید برین شهر تو همون محله هم به پلیس خبر بدین که گزارش سرقت کنند برگشتیم خونه بابام هنوز داشت غر غر می کرد بنده خدا خب حقم داشت ماشین رو خیلی دوست داشت هر چی نباشه از جوونیش با این ماشین بوده به قول قدیمی ها رفیق گرمابه و گلستانش بوده. نزدیک ظهر بود که از پاسگاه زنگ زدند ماشین تون پیدا شده جنگی رفتیم پاسگاه گفتن برید شهر به این آدرس یکی از کلانتری های شهر ماشین و پیدا کرده بودند تندی خودمونو رسوندیم شهر و رفتیم همون کلانتری اصلا از شوق و ذوق نفهمیدم که کی رسیدیم رفتیم تو بابام گفت بهمون زنگ زدن گفتن ماشین تونو که دزدیدن پیدا شده افسر نگهبان نگاهی به سیستمش کرد و گفت بله تو یکی از محله ها پیداش کردیم وقتی آدرس محله رو پرسیدم دقیقا همون کوچه بود که من براي استخدام رفته بودم برای چند لحظه جا خوردم و به خودم گفتم من که تموم کوچه رو دو سه دفعه گشتم اصلا ماشین اونجا نبود حتما دزده دیده ماشین به درد خوری نیست دوباره آورده گذاشتتش سر جاش تو همین فکرا بودم که دیدم بابام دستمو گرفته و می کشه گفتم کجا میریم گفت باید بریم به این آدرس ماشینو تحویل بگیریم وقتی رسیدم اونجا دیدم یه پارکینگ بزرگه با کلی ماشین، مدراکمونو تحویل دادیم و ماشین رو گرفتیم بابام نشست پشت فرمون منم بهش گفتم اصلا حال ندارم جلو بشینم میرم عقب دراز می کشم همین که اومدم بشینم عقب دیدم یه کیف سامسونت روی صندلی عقب افتاده.... ادامه دارد⬅️⬅️⬅️ ====================== http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆 💫💫💫💫💫💫💫 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشادرایتا👆👆 ======================
⏮ سوره آیه 98 🍃 چرا اهل هیچ شهرى به موقع ایمان نیاورد كه ایمانش به او سود بخشد؟ مگر قوم یونس 🔸ما عذاب خوار كننده را در زندگى دنیا از آنان برطرف كردیم و تا مدّتى بهره‏مندشان ساختیم. 💠تفسیر آیه 💠 ✳️ با اینكه در این سوره، تاریخ حضرت نوح و موسى به تفصیل بیان شده، امّا داستان توبه ‏ى قوم یونس در نصف آیه و با اشاره آمده است، ولى نام این سوره را سوره یونس نهاده‏اند، شاید به خاطر حسّاسیّت و اهمیّت كار قوم یونس باشد كه در آخرین لحظه ‏ها توبه كردند و خداوند توبه‏ ى آنان را پذیرفت. ✴️امام صادق علیه السلام فرمود: حضرت یونس علیه السلام از سى سالگى تا 63 سالگى تبلیغ كرد، تنها دو نفر به او ایمان آوردند. حضرت، مردم را نفرین كرد و از میان آنان رفت. 💠یكى از آن دو مؤمن كه حكیمى دانا بود، با دیدن نفرین پیامبر و رفتنش از آن منطقه، بر بلندى رفت و با فریاد به مردم هشدار داد. 🌸مردمِ متأثّر شده و با راهنمایى او از شهر بیرون رفتند و میان خود و فرزندانشان فاصله انداختند و به درگاه خدا ناله و توبه كردند تا بخشوده شدند. یونس علیه السلام چون برگشت، دید كه آن قوم هلاك نشده‏ اند، سبب را پرسید، ماجرا را برایش شرح دادند. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر آروزیی داشته باشید برآورده میشه چون وقتی چیزی به دلتون می افته یعنی خدا استعدادش رو در شما دیده اين حرفاى دکتر قمشه ای ارزش بارها ديدن رو داره👌🏻 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
💠✨ 🌷※◁روزی امام رضا (ع) از کوچه رد می‌شدند که جوانی از ایشان سوال کرد: شما گناه نمی‌توانید بکنید یا دوست ندارید؟ 🌷※◁حضرت حرکت کردند و به خانه‌ای رسیدند که چاه فاضلاب خود به بیرون می‌کشیدند. 🌷※◁حضرت از آن جوان سوال کردند: آیا تو گرسنه هم باشی از آن نجاست میل می‌کنی؟ جوان گفت: هرگز. 🌷※◁امام فرمودند: گناه مانند آن نجاست است. اگر بر نجس‌بودن گناه علم پیدا کنیم٬ آن‌گاه هرگز خودمان سمت گناه نمی‌رویم و نیازی نیست کسی مانع ما شود. @shamimrezvan @tafakornab
میوه سبز:افزایش گردش خون🍏 میوه سرخ:رفع کم خونی🍒 میوه نارنجی:استخوان محکم🍊 میوه سفید:رفع سکته قلبی🍌 میوه زرد:افزودن اشتها🍋 میوه بنفش:جوانی وشادابی🍇 @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هیچ نیرویی خارج از تو✨ نمیتواند بر روی زندگی‌ات تاثیر بگذارد. مگر آنکه تو با افکارت به آن✨ نیرو و قوت ببخشی✨ بزرگترین قدرت در درون توست✨ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨🌙💫 🌸قشنگ ترین عـشق ⭐️نگاه خداوند 🌸بر بندگان است 🌙هر کجا هستی 🌸به همان نگاه ⭐️می‌سپارمت 💜شبتون غرق در آرامش💜 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷خدایادرهای مهربانیت را🌷 🍃به روی دوستانم بگشاو🍃 🌷شادی،تندرستی وآرامش🌷 🍃رابرای همه آنها مقررکن🍃  🌷✿﷽✿الهی به امیدتو🌷 🍃سـ🌸ـلام روزبخیر🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸شد بازبه روی خلق باب برکات   خواهی تواگر زدرگه دوست برات 🌸بفرست زجان ودل به آوای جلی  برخاتم انبیاءمحمد(ص)صلوات 🌸شروع روزباذڪرصلوات برمحمدوآل محمد ص @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👆 جزء3 اَللّهُمَّ نَوِّر قُلُوبَنا بِالْقُرآن اَللّهُمَّ زَیِّن اَخْلاقَنا بِزینَة القُرآن @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 👇صوت صفحه