eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.8هزار عکس
16.1هزار ویدیو
111 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿🌿 🍀حکایت پند آموز 🍀 ❇️ﺭﻭﺯﻱ ﻛﻼﻩ ﻓﺮﻭﺷﻲ ﺍﺯ ﺟﻨﮕﻠﻲ ﻣﻲ ﮔﺬﺷﺖ. ﺗﺼﻤﻴﻢ ﮔﺮﻓﺖ ﺯﻳﺮ ﺩﺭﺧﺖ ﻣﺪﺗﻲ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﻨﺪ. ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻛﻨﺎﺭ ﮔﺬﺍﺷﺖ ﻭ ﺧﻮﺍﺑﻴﺪ. ﻭﻗﺘﻲ ﺑﻴﺪﺍﺭ ﺷﺪ ﻣﺘﻮﺟﻪ ﺷﺪ ﻛﻪ ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﻧﻴﺴﺖ. ﺑﺎﻻﻱ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩ. ﺗﻌﺪﺍﺩﻱ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﭘﺲ ﺑﮕﻴﺮﺩ. ﺩﺭ ﺣﺎﻝ ﻓﻜﺮ ﻛﺮﺩﻥ ﺳﺮﺵ ﺭﺍ ﺧﺎﺭﺍﻧﺪ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﻤﻴﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﻛﻼﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻛﻪ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺗﻘﻠﻴﺪ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺑﻪ ﻓﻜﺮﺵ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ ﻛﻼﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﻛﻨﺪ. ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺩﻳﺪ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﻄﺮﻑ ﺯﻣﻴﻦ ﭘﺮﺕ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﻫﻤﻪ ﻛﻼﻩ ﻫﺎ ﺭﺍ ﺟﻤﻊ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺭﻭﺍﻧﻪ ﺷﻬﺮ ﺷﺪ. ﺳﺎﻝ ﻫﺎﻱ ﺑﻌﺪ ﻧﻮﻩ ﺍﻭ ﻫﻢ ﻛﻼﻩ ﻓﺮﻭﺵ ﺷﺪ. ﭘﺪﺭﺑﺰﺭﮒ ﺍﻳﻦ ﺩﺍﺳﺘﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻧﻮﻩ ﺍﺵ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﻳﻒ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺗﺎﻛﻴﺪ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻭﺿﻌﻲ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﭘﻴﺶ ﺁﻣﺪ ﭼﮕﻮﻧﻪ ﺑﺮﺧﻮﺭﺩ ﻛﻨﺪ. ﻳﻚ ﺭﻭﺯ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻫﻤﺎﻥ ﺟﻨﮕﻞ ﮔﺬﺷﺖ ﺩﺭ ﺯﻳﺮ ﺩﺭﺧﺘﻲ ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺎﻥ ﻗﻀﻴﻪ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﺍﺗﻔﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩ. ﺍﻭ ﺷﺮﻭﻉ ﺑﻪ ﺧﺎﺭﺍﻧﺪﻥ ﺳﺮﺵ ﻛﺮﺩ. ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﺍﻭ ﻛﻼﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ، ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﻫﻢ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻛﺮﺩﻧﺪ. ﻧﻬﺎﻳﺘﺎ ﻛﻼﻫﺶ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺭﻭﻱ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻧﺪﺍﺧﺖ ﻭﻟﻲ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﻧﻜﺮﺩﻧﺪ. ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﻣﻴﻤﻮﻥ ﻫﺎ ﺍﺯ ﺩﺭﺧﺖ ﭘﺎﻳﻴﻦ ﺍﻣﺪ ﻭ ﻛﻼﻩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮﺵ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻭ ﺩﺭ ﮔﻮﺷﻲ ﻣﺤﻜﻤﻲ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: «ﻓﻜﺮ ﻣﻲ ﻛﻨﻲ ﻓﻘﻂ ﺗﻮ ﭘﺪﺭ ﺑﺰﺭﮒ ﺩﺍﺭﻱ.» ﺷﺮﺡ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﺍﮔﺮ ﺯﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﭘﻴﺶ ﻣﻲ ﺭﻭﻧﺪ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻓﻜﺮ ﺣﻔﻆ ﻭﺿﻊ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺧﻮﺩﻣﺎﻥ ﺑﺎﺷﻴﻢ ﺩﺭ ﻭﺍﻗﻊ ﻋﻘﺐ ﺭﻓﺘﻪ ﺍﻳﻢ. ﺑﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﻳﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﻴﻢ ﺭﻗﺎﺑﺖ ﺳﻜﻮﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ. 🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 داستان وضرب المثل وسخن بزرگان👆👆
خیلی بده نه سواد بهتر کردن حال کسی رو داشته باشی نه شعور سکوت کردن! 🌾 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌱حکایت روزى بهلول از مجلس درس استادی گذر مى كرد او را مشغول تدريس ديد و شنيد كه او مى گفت حضرت صادق عليه السلام مطالبى ميگويد كه من آنها را نمى پسندم اول آنكه شيطان در آتش جهنم معذب خواهد شد در صورتيكه شيطان از آتش خلق شده و چگونه ممكن است بواسطه آتش عذاب شود دوم آنكه خدا را نمى توان ديد و حال اينكه خداوند موجود است و چيزيكه هستى و وجود داشت چگونه ممكن است ديده نشود سوم آنكه فاعل و بجا آورنده اعمال خود بنى آدمند در صورتيكه اعمال بندگان بموجب شواهد از جانب خداست نه از ناحيه بندگان بهلول همينكه اين كلمات را شنيد كلوخى برداشت و بسوى استاد پرت كرده و گريخت اتفاقا كلوخ بر پيشانى استاد رسيد و پيشانيش را كوفته و آزرده نمود او و شاگردانش از عقب بهلول رفتند و او را گرفته پيش خليفه بردند بهلول پرسيد از طرف من بشما چه ستمى شده است ؟ استاد گفت كلوخى كه پرت كردى سرم را آزرده است بهلول پرسيد آيا ميتوانى آن درد را نشان بدهى او جواب داد مگر درد را مى توان نشان داد بهلول گفت اگر بحقيقت دردى در سر تو موجود است چرا از نشان دادن آن عاجزى و آيا تو خود نمى گفتى هر چه هستى دارد قابل ديدن است و از نظر ديگر مگر تو از خاك آفريده نشده اى و عقيده ندارى كه هيچ چيز بهم جنس خود عذاب نمى شود و آزرده نمى گردد آن كلوخ هم از خاك بود پس بنا بعقيده تو من ترا نيازرده ام از اينها گذشته مگر تو در مسجد نميگفتى هر چه از بندگان صادر شود در حقيقت فاعل خداوند است و بنده را تقصير نيست پس از اين كلوخ هم از طرف خداوند بر سر تو وارد شده و مرا تقصيرى نيست . استاد فهميد كه بهلول با يك كلوخ سه غلط و اشتباه او را فاش كرد در اين هنگام هارون الرشيد خنديد و او را مرخص نمود. 🖋☕️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
آگاهی هر فرد ، شاید به دیگران سرایت نکند ، اما قطعا اسبابِ روشنایی همگانی می‌گردد !.. 🖋☕️ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
در نزدیکی ده ملا مکان مرتفعی بود که شبها باد می آمد و فوق العاده سرد میشد.دوستان ملا گفتند:  ملا اگر بتوانی یک شب تا صبح بدون آنکه از آتشی استفاده کنی در آن تپه بمانی ,ما یک سور به تو می دهیم و گرنه توباید یک مهمانی مفصل به همه ما بدهی.  ملا قبول کرد,شب در آنجا رفت وتا صبح به خود پیچید و سرما را تحمل کرد و صبح که آمد گفت:  من برنده... شدم و باید به من سور دهید.گفتند:  ملا از هیچ آتشی استفاده نکردی؟ملا گفت:  نه ,فقط در یکی از دهات اطراف یک پنجره روشن بود و معلوم بود شمعی در آنجا روشن است.دوستان گفتند:  همان آتش تورا گرم کرده و بنابراین شرط را باختی و باید مهمانی بدهی.  ملا قبول کردو گفت:  فلان روز ناهار به منزل ما بیایید.دوستان یکی یکی آمدند,اما نشانی از ناهار نبود گفتند ملا ,انگار نهاری در کار نیست.ملا گفت:  چرا ولی هنوز آماده نشده,دو سه ساعت دیگه هم گذشت باز ناهار حاضر نبود.ملا گفت:آب هنوز جوش نیامده که برنج را درونش بریزم. دوستان به آشبزخانه رفتند ببیننند چگونه آب به جوش نمی آید.دیدند ملا یک دیگ بزرگ به طاق آویزان کرده دو متر پایین تر یک شمع کوچک زیر دیگ نهاده.گفتند:  ملا این شمع کوچک نمی تواند از فاصله دو متری دیگ به این بزرگی را گرم کند .ملا گقت:  چطور از فاصله چند کیلومتری می توانست مرا روی تپه گرم کند؟شما بنشینید تا آب جوش بیاید و غذا آماده شود.  نکته:با همان متری که دیگران را اندازه گیری میکنید اندازه گیری می شوید. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
وقتی کسی به دروغ گفتن عادت کند دیگر برایش سخت است یاد بگیرد راست بگوید، و اگر یکی توانست اول بار کسی را ترک کند، دفعه ی دوم برایش راحت تر می شود...👌 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
گیاه پیاز دارای سه بخش است، سر که گل های و برگ ها در آن قرار دارند، تنه که همان ساقه است و ریشه که به ته پیاز معروف است و همان محصول اصلی پیاز است. سر و ته پیاز قابل استفاده هستند، اما ساقه آن غیر قابل استفاده است، به گونه ای که حتی حیوانات گیاهخوار هم آنرا نمی خورند، پس بعد از برداشت محصول چیز زاید و بی فایده ای است. مثل "نه سر پیازی نه ته پیازی "به همین نکته اشاره دارد، یعنی شما قسمت بی فایده و غیر اصلی یک اتفاق هستید که آن موضوع هیچ ربطی به شما ندارد.... برای دیدن بهترین پستها وداستان ومعنی ضرب المثل به ما بپیوندید👇👇👇 @shamimrezvan @tafakornab
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ 🌲از درخت بیاموزیم🌲 برای بعضی ها باید ریشه بود، تا امید به زندگی را به آنها بدهیم. برای بعضی ها باید تنه بود، تا تکیه گاه آنها باشیم. برای بعضی ها باید شاخ و برگ بود، تا عیب های آنها را بپوشانیم. برای بعضی ها باید میوه بود، تا طعم زندگی کردن را به آنها بیاموزیم نه زنده ماندن را....
⭐️خــــــداے من 🕊میان این همه چشم ⭐️نگاه تو تنها نگاهے ست 🕊ڪہ مرا از هرنگهبان ⭐️و محافظے بے نیازمی کند 🕊نگاهت را دراین شبهای ⭐️نورانی برای تمام 🕊عزیزان و دوستانم آرزو می کنم. 🌙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋بنام نامت و باتوڪل به ✨اسم اعظمت 🦋میگشایم دفترامـــروزم را ✨باشد ڪہ در پایان روز 🦋مُهر تایید بندگی زینت ✨دفترم باشد! 🦋سلام ✨صبحتون پرازنگاه خـــدا 🦋بسم الله الرحمن الرحیم ✨الهی به امید تو @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎 محبوبم امام زمانم ❤ 💙لب تشنۀ یارے؟ بخوان عجّل فرج را... 💎مشتاق دیدارے؟ بخوان عجّل فرج را... 💙ماه خدا آمد ز رَه در طول این ماه 💎هنگام افطارے، بخوان عجّل فرج را... تا زنده ام میمانم 💙تعجیل درفرج ۵ 💙 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ