eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.2هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸سه شنبه تون عالی 🍃و دقیقه به دقیقه 🌸عمرتون به نیکی و زیبا 🍃الهی امروز 🌸پروانه ی خوشبختی 🍃بشینه روگل وجودتون @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کلیپ آرامش ... رقص و رویش زیبای لاله ها همراه با نوایی دل انگیز در این روز زیبا تقدیم شما عزیزان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تزریق انرژی مثبت➕ با خودت تکرار کن؛💖 امروز خشنود و شادمان و با روحیه‌ای قوی در جهت آرزوهای خود گام بر می‌دارم و ایمان دارم موفقیت و ثروت به دنبال من می‌آید. خداونداسپاسگزارم❣ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
👈 🌴به امام علی علیه السلام خبر رسید معاویه تصمیم دارد با لشکر مجهز به سرزمین های اسلامی حمله کند. علی علیه السلام برای سرکوبی دشمنان از کوفه بیرون آمد و با سپاه مجهز به سوی صفین حرکت کردند در سر راه به شهر مدائن (پایتخت پادشاهان ساسانی) رسیدند و وارد کاخ کسری شدند. 🌴حضرت پس از ادای نماز با گروهی از یارانش مشغول گشت ویرانه های کاخ انوشیروان شدند و به هر قسمت کاخ که می رسیدند کارهایی را که در آنجا انجام شده بود به یارانش توضیح می دادند به طوری که باعث تعجب اصحاب می شد و عاقبت یکی از آنان گفت: یا امیرالمؤمنین! آنچنان وضع کاخ را توضیح می دهید گویا شما مدتها اینجا زندگی کرده اید! 🌴در آن لحظات که ویرانه های کاخها و تالارها را تماشا می کرند، ناگاه علی علیه السلام جمجمه ای پوسیده را در گوشه خرابه دید، به یکی از یارانش فرمود: او را برداشته همراه من بیا! سپس علی علیه السلام بر ایوان کاخ مدائن آمد و در آنجا نشست و دستور داد طشتی آوردند و مقداری آب در طشت ریختند فرمود: آن را در طشت بگذارید. جمجمه را در میان طشت گذاشتند. 🌴آنگاه علی علیه السلام خطاب به جمجمه فرمود: ای جمجمه! تو را قسم می دهم! بگو من کیستم تو کیستی؟ جمجمه با بیان رسا گفت: تو امیرالمؤمنین، سرور جانشینان و رهبر پرهیزگاران هستی و من بنده ای از بندگان خدا هستم. 🌴علی علیه السلام پرسید: حالت چگونه است؟ جواب داد: یا امیر المومنین! من پادشاه عادل بودم، نسبت به زیردستان مهر و محبت داشتم، راضی نبودم کسی در حکومت من ستم ببیند. ولی در دین مجوسی (آتش پرست) به سر می بردم. هنگامی که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم به دنیا آمد کاخ من شکافی برداشت. آنگاه به رسالت مبعوث شد من خواستم اسلام را بپذیرم ولی زرق و برق سلطنت مرا از ایمان و اسلام باز داشت و اکنون پشیمانم. 🌴ای کاش که من هم ایمان می آوردم و اینک از بهشت محروم هستم و در عین حال به خاطر عدالت از آتش دوزخ هم در امانم. وای به حالم! اگر ایمان می آوردم من هم با تو بودم. ای امیرالمؤمنین و ای بزرگ خاندان پیغمبر! سخنان جمجمه پوسیده انوشیروان به قدری دل سوز بود که همه حاضران تحت تأثیر قرار گرفته با صدای بلند گریستند. 📚 بحار ج 41، ص 24 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺 (علیه‌السلام): ‌‌ 🌹هر كس بخواهد دعایش مستجاب شود، باید كسب خود را حلال كند و حق مردم رابپردازد. 🌱دعای هیچ بنده‌ای كه مال حرام در شكمش باشد یا حق كسی بر گردنش باشد،به درگاه خدا بالا نمی‌رود. ‌ 📚بحارالأنوار، جلد ۹۰، صفحه‌ی ۳۲۱ 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💎امام سجّاد عليه السلام: 😜زبانت را نگه دار تا برادرانت را نگه دارى احفَظْ علَيكَ لسانَكَ تَمْلِكْ بهِ إخوانَكَ 📚ميزان الحكمه جلد1 صفحه 71 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿〰 🔴 : 💠 صله رحم اعمال را کرده، اموال را زیاد می‌کند، را دفع نموده، حساب را مى‌كند و مرگ را به تأخير مى‌اندازد. 📙 الکافی،ج۲،ص۱۵۰ 〰➿〰➿〰➿〰➿〰➿ 💎امام صادق عليه السلام: ✅هر كه به خانواده اش نيكى كند، خداوند بر عمرش بيفزايد مَن حَسُنَ بِرُّهُ بِأهلِهِ زادَ اللّهُ في عُمُرِهِ 📚ميزان الحكمه ج1 ص101 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
💠 🔻 سوال: منظور از اینکه زن باید برای دادن صدقه از شوهر اجازه بگیرید چه نوع صدقه ای است؟ آیا اگر از اموال خودش هم باشد اجازه لازم است؟ ❇️ پاسخ: 👇👇 📚 امام خامنه ای: در صدقه دادن زن از اموال خودش(هر نوع صدقه ای که باشد)، نیاز به اجازه شوهر نیست. [1] 📚 آیت الله مکارم: اگر از زن اموال خودش صدقه بدهد، نیازی به اجازه شوهر نیست اما به نحوی عمل نماید که اختلاف و ناراحتی ایجاد نشود. [2] 📚 آیت الله شبیری زنجانی: برای صدقه از اموال خودش نیاز به اذن ندارد. [3] 📚 آیت الله سیستانی: اگر از اموال خودش باشد نیازی به اجازه نیست. [4] 🔻 پی نوشت: [1]. استفتاء اینترنتی پایگاه اطلاع رسانی آیت الله خامنه ای، شماره استفتاء: ApxBnvAxJM. [2]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله مکارم، کد رهگیری: 9709290020. [3]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله شبیری زنجانی، شماره سوال: 60688. [4]. استفتاء اينترنتی پايگاه اطلاع رسانی حضرت آيت الله سیستانی؛ شماره سوال: 807305. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
إِنَّ اللَّهَ هُوَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ ✨هَذَا صِرَاطٌ مُسْتَقِيمٌ ﴿۶۴﴾ ✨در حقيقت ‏خداست كه خود ✨پروردگار من و پروردگار شماست ✨پس او را بپرستيد اين است راه راست (۶۴) 📚سوره مبارکه الزخرف ✍آیه ۶۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
گویند قبل از انقلاب مردی در شهر خوی بود که به او تِرمان می‌گفتند . او شیرین‌عقل بود و گاهی سخنان حکیمانه‌ی عجیبی می‌گفت . روزی از او پرسیدند : « مصدق خوب است یا شاه ؟ بگو تا برای تو شامی بخریم . » ترمان گفت : « از دو تومنی که برای شام من خواهی داد ، دو ریال کنار بگذار و قفلی بخر بر لبت بزن تا سخن خطرناک نزنی !!! » مرحوم پدرم نقل می‌کرد ، در سال ۱۳۴۵ برای آزمون استخدامی معلمی از خوی قصد سفر به تبریز را داشتم . ساعت ده صبح گاراژ گیتیِ خوی رفتم و بلیط گرفتم . از پشت اتوبوسی دود سیگاری دیدم ، نزدیک رفتم دیدم ، ترمان زیرش کارتُنی گذاشته و سیگاری دود می‌کند . یک اسکناس پنج تومانی نیت کردم به او بدهم . او از کسی بدون دلیل پول نمی‌گرفت . باید دنبال دلیلی می‌گشتم تا این پول را از من بگیرد . گفتم : « ترمان ، این پنج تومان را بگیر به حساب من ناهاری بخور و دعا کن من در آزمون استخدامی قبول شوم . » ترمان از من پرسید : « ساعت چند است ؟ » گفتم : « نزدیک ده . » گفت : « ببر نیازی نیست . » خیلی تعجب کردم که این سؤال چه ربطی به پیشنهاد من داشت ؟ پرسیدم : « ترمان ، مگر ناهار دعوتی ؟ » گفت : « نه . من پول ناهارم را نزدیک ظهر می‌گیرم . الان تازه صبحانه خورده‌ام . اگر الان این پول را از تو بگیرم یا گم می‌کنم یا خرج کرده و ناهار گرسنه می‌مانم . من بارها خودم را آزموده‌ام ؛ خداوند پول ناهار مرا بعد اذان ظهر می‌دهد . » واقعا متحیر شدم . رفتم و عصر برگشتم و دنبال ترمان بودم . ترمان را پیدا کردم . پرسیدم : « ناهار کجا خوردی ؟ » گفت : « بعد اذان ظهر اتوبوس تهران رسید . جوانی از من آتش خواست سیگاری روشن کند . روشن کردم مهرم به دلش نشست و خندید ، خندیدم و با هم دوست شدیم و مرا برای ناهار به آبگوشتی دعوت کرد . » 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ترمانِ دیوانه ، برای پول ناهارش نمی‌ترسید ، اما بسیاری از ما چنان از آینده می‌ترسیم و وحشت داریم که انگار در آینده دنیا نابود خواهد شد ؛ جمع کردن مال زیاد و آرزوهای طولانی و دراز داریم از آنچه که داری ، فقط آنچه که می‌خوری مال توست ، سرنوشتِ بقیه‌ی اموالِ تو ، معلوم نیست http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
همیشه باید مراقب سه چیز باشیم: وقتی تنها هستیم مراقب افکار خود، وقتی با خانواده هستیم مراقب اخلاق خود، و زمانی که در جامعه هستیم مراقب زبان خود. ✅به جملات زیبا بپیوندید👇 @tafakornab @shamimrezvan
📖 درویش یک دست درویشی در کوهساری، دور از مردم زندگی می‌کرد و در آن خلوت به ذکر خدا و نیایش مشغول بود. در آن کوهستان، درختان سیب و گلابی و انار بسیار بود و درویش فقط میوه می‌خورد. روزی با خدا عهد کرد که هرگز از درخت میوه نچیند و فقط از میوه‌هایی بخورد که باد از درخت بر زمین می‌ریزد. درویش، مدتی به پیمان خود وفادار بود تا اینکه امر الهی، امتحان سختی برای او پیش ‌آورد. تا پنج روز، هیچ میوه‌ ای از درخت نیفتاد. درویش بسیار گرسنه و ناتوان شد و بالأخره گرسنگی بر او غالب شد. عهد و پیمان خود را شکست و از درخت گلابی چید و خورد. خداوند به سزای این پیمان شکنی، او را به بلای سختی گرفتار کرد. قصه از این قرار بود که روزی حدود بیست نفر دزد به کوهستان نزدیک درویش آمده بودند و اموال دزدی را میان خود تقسیم می‌کردند. یکی از جاسوسان حکومت آنها را دید و به داروغه خبر داد. ناگهان مأموران دولتی رسیدند و دزدان را دستگیر کردند و درویش را هم جزء دزدان پنداشتند و او را دستگیر کردند. بلافاصله، محکمه تشکیل شد و طبق حکم یک دست و یک پای دزدان را قطع کردند. وقتی نوبت به درویش رسید، ابتدا دست او را قطع کردند و همین که خواستند پایش را ببرند، یکی از مأموران بلند مرتبه از راه رسید و درویش را شناخت و بر سر مأمور اجرای حکم فریاد زد و گفت ای سگ صفت، این مرد از درویشان حق است، چرا دستش را بریدی؟ خبر به داروغه رسید، پا برهنه پیش شیخ آمد و گریه کرد و از او پوزش و معذرت بسیار خواست، اما درویش با خوشرویی و مهربانی گفت این سزای پیمان شکنی من بود، من حرمت ایمان به خدا را شکستم و خدا مرا مجازات کرد. از آن پس در میان مردم با لقب درویش دست بریده معروف بود. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
🌸زندگی حکایت قدیمی کوهستان است. 🌸هر چه را که صداکنی همان را می شنوی... 🌸پس به نیکی صدا کن تا به نیکی به تو پاسخ دهد. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727
🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 🕊یک روز پادشاهی همراه با درباريانش برای شكار به جنگل رفتند. هوا خيلی گرم بود وتشنگی داشت پادشاه و يارانش را از پا در می آورد. بعد ازساعتها جستجو جويبار كوچكی ديدند.پادشاه شاهين شكاريش را به زمين گذاشت، و جام طلایی را در جويبار زد و خواست آب بنوشد ،اما شاهين به جام زد و آب بر روی زمين ريخت. 🕊برای بار دوم هم همين اتفاق افتاد، پادشاه خيلی عصبانی شد و فكر كرد ، اگر جلوی شاهين را نگيرم ، درباريان خواهند گفت: پادشاه جهانگشا نمی تواند از پس یک شاهين برآيد؛ پس اين بار با شمشير به شاهين ضربه ای زد. پس از مرگ شاهين پادشاه مسير آب را دنبال كرد و ديد كه ماری بسيار سمی در آب مرده و آب مسموم است. او از كشتن شاهين بسيار متاثر گشت. مجسمه ای طلایی از شاهين ساخت. 🕊بر یکی از بالهايش نوشتند: «یک دوست هميشه دوست شماست حتی اگر كارهايش شما را برنجاند.» روی بال ديگرش نوشتند: «هر عملی كه از روی خشم باشد محكوم به شكست است.» 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊 http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 ღـگشا⬆️⬆️⬆️ http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
💕 در جستجوی قلب زیبا باش نه صورت زیبا زیرا هر آنچه زیباست همیشه خوب نمی ماند اما آنچه خوب است همیشه زیباست... http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
✨🔅✨🔅✨🔅 ✨🔅✨🔅✨ ✨🔅✨🔅 ✨🔅✨ ✨🔅 ✨ 🍃داستان طی الارض حاج آقا نخودکی اصفهانی(ره)🍃 ⚜رهایی از دام قوش آبادی، در یک لحظه! 💥درباره ی یک نمونه از کرامات ایشان از مرحوم سید ابوالقاسم هندی نقل شده است که وی فرموده است: 🔰«روزی در خدمت حاج شیخ حسنعلی به کوه (معجونی) از کوهپایه های مشهد رفته بودیم. در آن هنگام مردی یاغی به نام محمد قوش آبادی که موجب ناامنی آن نواحی گردیده بود از کناره کوه پدیدار شد و اخطار کرد که: اگر حرکت کنید، کشته خواهید شد! ❇️در این بین مرحوم حاج شیخ به من فرمودند: وضو داری؟ عرض کردم: آری.آن گاه دست مرا گرفتند و گفتند: چشم خود را ببند، پس از چند ثانیه که بیش از دو سه قدم راه نرفته بودیم فرمودند: چشمانت را باز کن؛ و چون چشم گشودم، دیدم که که نزدیک دروازه ی شهر می باشیم! 💠بعدازظهر آن روز، خدمت ایشان رفتم و فرمودند: قضیه صبح را با کسی در میان نگذاشتی؟گفتم: خیر. ⭕️سپس ایشان فرمودند: تو باید زبانت را در اختیار داشته باشی و بدان که تا من زنده ام، از این ماجرا نزد کسی سخنی نگویی، وگرنه موجب مرگ (نابهنگام) خود خواهی شد! 🕊🍀💛 http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
به افکار خوب بیندیش چیزهای خوب بگو کارهای خوب در قبال دیگران انجام بده همه چیز به سوی تو باز می گردد.... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌺ثروتمندی از پنجره اتاقش به بیرون نگاه کرد و مردی را دید که در سطل زباله‌اش دنبال چیزی می‌گردد. گفت، خداروشکر فقیر نیستم. مرد فقیر اطرافش را نگاه کرد و دیوانه‌ای با رفتار جنون‌آمیز در خیابان دید و گفت، خداروشکر دیوانه نیستم. آن دیوانه در خیابان آمبولانسی دید که بیماری را حمل می‌کرد گفت، خداروشکر بیمار نیستم. مریضی در بیمارستان دید که جنازه‌ای را به سرد خانه می‌برند. گفت، خداروشکر زنده‌ام. فقط یک مرده نمی‌تواند از خدا تشکر کند. چرا همین الان از خدا تشکر نمی‌کنیم که روز و شبی دیگر به ما فرصت زندگی داده است؟ بیایید برای همه چیز فروتن و سپاسگزار باشیم. ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍀 جعفری سہ برابر پرتقال ویتامین ث و 2 برابر اسفناج آهن دارد، بہ همین دلیل مانع ریزش مو می شود. 👌🏻 جعفری آهن بدن را تامین می کند و برای زنان واجب است. @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨ ✨ هرگاه دستی را گرفتی ✅هرگاه غرور ڪسی رو نشڪستی ✅هرگاه بہ بنده اے ڪمڪ ڪردے ✅هرگاه غرور بیجا نداشتی ✅هرگاه در همه حال فقط خدا را دیدے ✅آنگاه دعایت بہ عرش میرسد. ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
سه شنبه های جمکرانی مولا جان یامهدی ز دست این و آن حاجت ندارم به مِهر دیگران منّت ندارم به سایه سارِ امنی در سه شنبه به غیر از جمکران عادت ندارم خوشا آن چشم کہ بیند روی ماهت خوشا آن سر ڪہ گردد خاڪ پایت روا باشد دهد جان عاشــــق تـو اگر اُفتد بہ روی او نگاه‌ مهربانت تعجیل_در_فرج_مولای_مهربانمان پنج صلوات @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh ••✾🌻🍂🌻✾••
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پروردگارا 🌼 در این شب زیبا دفتر دل دوستانم را به تو میسپارم با دستان مهربانت قلمی بردار🌼 خط بزن غمهایشان را و دلی رسم کن برایشان به بزرگی دریا شادو پر خروش شبتون بخیر🌼 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بسم الله الرحمن الرحیم 🌷الهی به امیدتو 💖 با توکل به نام الله 💖 سلام صبحتون بخیر 🌷طلوع صبحی دیگر 🌷از زندگی‌بر شما مبارک 💖دلتون شاد 💖از غم ها آزاد 🌷خانه اميدتون آباد 🌷زندگی تون بر وفق مراد 💖 در پناه خدای مهربان 💖 چهار شنبه تون عالی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 بر صاحب ذوالفقار، حضرت حیدر(ع) بر وارث بر حق پیمبر (ص) خواهی که خداوند گناهت بخشد.. بفرست بر این امام و رهبر 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّـدٍ 🌹 و آلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
┈┈•••❤️•••┈┈ ☝️ ‼ ، یک اتفاق خطرناک است برای من و شما؛ که آنرا جشن می‌گیریم، و بزرگ می‌داریم! آنقدر که می‌تواند تا تهِ باتلاقِ تاریکی، سقوطمان دهد! ⁉ خطــرِ «عید‌الله‌ الأکبر» ... کجاست؟ 👤 استاد محمد شجاعی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh┈•••❤️•••┈┈