eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هر یک از لحظات زندگی ما همچون گوهری 💎 بی نهایت ارزشمند است که به هیچ وجہ نمی شود روی آن قیمت گذاشت قدر لحظاتتون رو در کنار عزیزانتون بدونید عصر آخرین جمعه مرداد هم از راه رسید خوب یا بد تمام شد الهی شهریور براتون برکت ، شادی ، آرامش خوشبختی ، موفقیت و نگاه خدا را به همراه داشتہ باشه🤲 عصرآخر هفته تون بخیر ونیکی🍰☕️😊 ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
روزی پادشاهی ولخرج هنگام عبور از سرزمینی با دو دوست جوان ملاقات كرد. این دو دوست بینوا كه تا آن زمان با گدایی امرار معاش می‌كردند. همچون دو روی یك سكه جدا نشدنی به نظر می‌رسیدند پادشاه كه آن روز سرحال بود خواست به آنها عنایتی كند پس به هر كدام پیشنهاد كرد آرزویی كنند. ابتدا خطاب به دوست كوچك‌تر گفت: به من بگو چه می‌خواهی قول می‌دهم خواسته‌ات را برآورده كنم اما باید بدانی من در قبال هر لطفی كه به تو بكنم دو برابر آن را به دوستت خواهم كرد. دوست كوچك‌تر پس از كمی فكر با لبخندی به او پاسخ داد: یك چشم مرا از حدقه بیرون بیاور. یادتون باشه حسادت رفیق از رقابت رقیب خطرناک تره..... 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
چوپانی تعریف می کرد: سالها پیش من و چوپان دیگری به نام فتح اله که همسن پدر من بود، گله روستا را به چرا می بردیم. مرز ده ما با ده مجاور که یک رودخانه پر آبی بود. بین دو ده از سالیان دور بر سر ورود گوسفندان به مراتع یکدیگر اختلاف زیادی بود که گاها به زد و خورد هم می کشید. یک روز از سر غفلت گله ما از رودخانه گذشت و به مراتع دشمن رسیده بود. ناگهان غضنفر چوپان آن ده نمایان شد. گله ما را مصادره کرد. و گفت یکی از شما بیاید این ور آب تا گله را آزاد کنم. ما از نیت اصلی اش آگاه بودیم. فتح اله به من گفت تو برو. من گفتم می ترسم مرا کتک بزند. فتح اله گفت: خودش و هفت جدش غلط می کند حتی اگر نگاه چپی به تو کند. القصه من لرزان لرزان از رود گذشتم و به نزد غضنفر رسیدم ناگهان مرا گرفت و چوبش را به علامت زدن بالا برد. فتح اله از آن سوی رود داد زد و گفت اگر مردی بزنش تا ببینی چه سرت بیاورم. غضنفر ترکه گز را چنان به پای من زد که جیغ من به هفت آسمان رسید. غضنفر رو به فتح اله کرد و گفت دیدی زدمش و تو هیچ غلطی نکردی. فتح اله گفت فلان فلان .... اگر یکبار دیگر بزنیش دودمانت را ریشه کن می کنم اینار غضنفز چنان با ترکه به پشت من کوبید که خون از پوستم بیرون زد. و گفت بفرما بازم زدمش فتح اله این بار گفت فلان فلان شده نخیر من دیدم اگر رجز خوانی فتح اله ادامه پیدا کند غضنفر مرا نابود خواهد کرد. شروع کردم به التماس که ببخش. و تعهد می دهم دیگر گله وارد مراتع شما نشود. غضنفر آخرین ترکه را البته کمی آرام تر بر کفل ما کوبید و رفت. من، دست و پا و پشت شکسته گله را راندم و به نزد فتح اله آمدم. @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
حکایتی بسیار زیبا و خواندنی پادشاهی در شهر گذر می‌کرد. مردی را دید که بزغاله‌ای با خود می‎برد. شاه پرسید؟ بزغاله را به چند خریده‌ای؟ مرد گفت: خانه‌ای داشتم، سال پیش فروختم که خانه‌ی بهتری بخرم. امسال با پول آن خانه توانستم این بزغاله را بخرم. پادشاه گفت: خانه‌ای دادی! و بزغاله گرفتی؟ مرد گفت: آری به برکت پادشاهی شما، سال دیگر با پول این بزغاله مرغکی توانم خرید. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
ابن سینا و گاو بیمار یکی از فرزندان پادشاه آل بویه مالیخولیا گرفته بود و خیال میکرد که گاو شده است. همه روز فریاد میزد که «مرا بکشید که گوشت من بسیار لذیذ است» و ماااا ماااا میکرد. تا کار به جایی رسید که هیچ نخورد و هیچکس هم نتوانست او را معالجه کند. خبر به ابن سینا رسید و پادشاه از او خواست تا پسرش را معالجه کند. ابن سینا قبول کرد و سپس گفت: «به آن جوان بشارت دهید که یک قصاب می‌آید تا تو را بکشد». ابن سینا با لباس قصابی و یک ساتور به کاخ رفت و گفت: «این گاو کجاست تا او را بکشم؟» آن جوان هم “مااااااا” کرد یعنی من اینجا هستم. ابن‌سینا گفت: «به اینجا بیاریدش و دست و پای او را ببندید و بر زمین بزنیدش!» بیمار چون آن شنید دوید و به آنجا آمد، و بر پهلوی راست خوابید؛ پاهای او را سخت ببستند. ابن سینا آمد و چاقو ها را تیز کرد و دست بر پهلوی او گذاشت طوری که عادت قصابان بود. پس گفت: « این چه گاو لاغری است! این را نمیشود کشت، به او علف بدهید تا چاق شود» ابن‌سینا برخاست و بیرون آمد، و اطرافیانش گفت که: «دست و پای او را باز کنید و دارویی که میگویم پیش او ببرید و به او بگویید: بخور تا زود چاق شوی». آنچنان کردند که ابن‌سینا گفت. خوردنی پیش او بردند و او خورد؛ و بعد از آن هر چه از دوا و دارو ابن‌سینا تجویز کرده بود به او دادند و گفتند که «خوب بخور! که اینها گاو را چاق میکند». او شنید و خورد به آن امید که چاق شود تا او را بکشند. یک ماه بعد جنون آن جوان درمان شد. و این معالجه ار کسی برنمی‌آمد جز سرامد پزشکان دوران، ابن سینا @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
🌴 🌴 . علی ابن مهزیار اهوازی یکی از کسانی بود که سالهای زیادی برای تشرف به محضر حضرت بقیه الله عجل الله تعالی فرجه الشریف تلاش نمود تا جایی که بیست سال بدون وقفه خود را به مراسم حج می رساند به امید اینکه مولایش را زیارت کنداما موفق نمیشد. سپس بعد از بیست سال تلاش و زحمت ؛ از ملاقات حضرت نا امید شد و به دوستانش خبر داد که امسال به مکه نمی آیم ؛ اما در خواب به او بشارت دادندکه امسال توفیق زیارت حضرتش را پیدا خواهی نمود. برای همین دوباره تصمیم گرفت خود را به مراسم حج برساند و به هر حال به سرزمین وحی مشرف شد. در طول ایام حج به شدت انتظار میکشید تا ببیند این وعده چگونه محقق خواهد شد اما سفر رو به اتمام بود و خبری از وصال نشد. تا اینکه در پایان سفر جوانی در مسجد الحرام با علی ابن مهزیار قرار گذاشت تا او را خدمت حضرت ببرد . علی ابن مهزیار اثاثش را جمع کرد و از دوستانش خداحافظی نمود و بدون اینکه دوستانش متوجه شوند ؛ با آن جوان به سوی کوههای طائف راه افتاد. علی ابن مهزیار به همراه آن جوان ؛ قبل از طلوع آفتاب به خیمه حضرت رسید و بعد از کسب اجازه از محضرشان به خدمت حضرتشان نائل شد. آن حضرت در بدو ورود فرمودند : «علی ابن مهزیار! من شب و روز منتظرت بودم تا بیایی اما نمی آمدی» علی ابن مهزیار از این جمله حضرت تعجب کرد؛ چرا که فکر می کرد اوست که بیست سال به دنبال آن حضرت بوده است. اما امام در ادامه فرمودند: « در تو وجود داشت که نمی گذاشت نزد ما بیایی؛ بدنبال جمع آوری بودی به رسیدگی نمی کردی و نیز نمی کردی» ✍️📚کتاب رزق ص 96 آیت الله مهدوی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
خواص ▫️تقويت مغز استخوان هاى ساق پا ▪️توان مغز را زیاد میکند ▫️خون تازه توليد مى كند ┅┅❅❈❅┅┅ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✨ 🌸✍🏻از یڪدیگر غیبت نڪنید آیا یڪی از شما دوست دارد ڪه گوشت برادر مرده اش را بخورد؟! بی تردید نفرت دارید؟✨🌸 📚 سوره حجرات۱۲ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
❤️ شفای هر مرضی ✨ گشت، خاک تربت دوست چه ها کند نظرش ✨ آنکه تربتش این است ... شبتون حسینی🌙 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☘ 🌸به جهان خرّم از آنم که جهان خرم از اوست🌸🍀 💖عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست💖 الهی به امید تو🤲 🌺 بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ 🌺 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃💚🍃  ‌‌بر سجده و به صلوات بر نور دو دیده محمد صلوات او زینت عابدان اهل البیت است.. بر زینت عاشقان سرمد صلوات.. ▪شهادت امام سجاد ▪ علیه السلام تسلیت باد 🍃💚🍃 💚 سلام عزاداریتون قبول باشه صبح شنبه تون معطر به ذکر عطر خوش صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان  پاک و مطهرش 💙الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 💙 در پناه لطف حق تعالی و عنایت اهل بیت علیهم السلام عاقبت بخیر باشید ان شالله 💚 اول هفته تون پر برکت @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃◼🍃____🍃◼🍃____ ▪ بی فایده است روضه و ماتم بدون تو بی فایده است اشک دمادم بدون تو ای منتقم.... جان عمو جانتان بیا بی فایده ست ماه محرم بدون تو چنگی به دل نمیزند آقای غصه دار بیرق علم سیاهی و پرچم بدون تو 💚 ألـلَّـهُـمَ عَـجِّـلْ لِـوَلـیِـکْ الفرج 🍃◼🍃____🍃◼🍃____ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سَرَم مال اباالفضله❣دل‌ِتنگم دنبال ابالفضله ...وَيُؤْثِرُونَ عَلَىٰ أَنفُسِهِمْ وَلَوْ كَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَمَن يُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ...آنها دیگران را بر خود مقدّم میدارند هر چند خودشان احتیاج مبرم دارند؛ کسانی که از بخل و حرص نفس خویش باز داشته شده‌اند رستگارانند. حشر آیه۹ ☝️ عباس، چه مصداق زیبایی بود برای این آیه 💜 آری! عبـــاس ایـثـــار کرد 💜 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️۰۰۰☝️ 🌍اوقات شرعی به افق تهران🌍 ☀️امروز ٣٠ مرداد ماه ١۴۰۰ 🌞اذان صبح: ٠۴.۵۸ ☀️طلوع آفتاب: ٠٦.٢۸ 🌝اذان ظهر: ١٣.٠۷ 🌑غروب آفتاب: ١٩.۴۵ 🌖اذان مغرب: ٢٠.٠۴ 🌓نیمه شب شرعی: ٠٠.٢٢ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
یـا رب العـالمیــــن... شنبــه... صـدمرتبـه... ❣ذكر روز شنبه 🥀يا رَبَّ العالَمين 🌸اي پروردگار جهانيان هرڪس روزشنبه این نمازرابخواندخدااورا دردرجه پیغمبران صالحین وشهداقراردهد [۴رڪعت ودرهررڪعت حمد،توحید،آیة‌الکرسے] 📚مفاتیح الجنان @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
علامه امینی رحمت الله ارادت خالصانه اے به اهل بیت عصمت و طهارت داشت؛ آقازاده محترم ایشان آقاے حاج شیخ رضا امینی نقل میکند: پدرم در آخرین بیمارے؛ روے تخت در تهران خوابیده بود؛ به من فرمود: رضا؛ من این داغ و عقده ے دلم را از کربلا نگشوده ام؛ من برای سیدالشهدا علیه السلام در عمرم گریه سیری نکرده ام با خداوند عهد کرده ام که اگر خوب شدم؛ پنج سال در کربلا ساکن شوم؛ شاید گریه سیرے بکنم. و این عقده دلم را به پایان برم. و اینک یکی از رؤیاهای عجیب علامه امینی را که از زبان خودشان نقل شده و حاکی از رابطه مخصوص او با خاندان نبوت است را نقل میکنیم: ایشان فرمودند: مدت ها فکر میکردم که خداوند چگونه شمر را عذاب میکند؟ و جزای تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهدا امام حسین علیه السلام را چگونه به او میدهد؟! شب هنگام در عالم خواب دیدم آقا امیرالمؤمین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا؛ روی صندلی نشسته و من هم به خدمت آن جناب ایستاده ام. دو کوزه نزد ایشان بود؛ فرمودند: این کوزه ها را بردار و برو از آنجا آب بیاور. اشاره به محلی فرمود که بسیار شاداب در اطراف آن بود؛ که صفا و شادابی محیط و گیاهان؛ قابل بیان و وصف نیست. کوزه ها را برداشته و رو به آن محل نهادم.آن ها را پر آب نمودم.حرکت کردم تا به خدمت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام بازگردم. ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاد ، و هر لحظه هوا گرم تر و سوزندگی صحرا بیشتر میشد.دیدم کسی از دور به طرف من می آید. هرچه به من نزدیک تر میشود، هوا گرم تر میگردد،گویی این حرارت از آتش اوست. در خواب به من الهام شده بود که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهدا علیه السلام است، وقتی به من رسید ، دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب گیرد، من مانع شدم و گفتم‌: اگر هلاک هم شود نمیگذارم از این آب قطره ای بنوشی. حمله شدید به من کرد و من ممانعت می نمودم دیدم اکنون کوزه ها را از دست من میگیرد ،آن هارا چنان به هم کوبیدم که کوزه ها شکسته و آب آن ها به زمین ریخت. چنان آب کوزه ها بخار شد که گویی آبی در آن ها نبوده است، او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بی اندازه غمیگن و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر آشامیده و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر چنان آب استخر ناپدید گردید که گویی سال هاست یک قطره آب در آن نبوده. درختان هم خشک شده بودند. او از استخر مأیوس شد و از همان راهی ڪه آمده بود بازگشت، هرچه دور تر میشد ، هوا رو به صافی و شادابی میگذاشت و درختان و آب استخر به طراوت اول باز گشتند. به حضور حضرت علی علیه السلام شرفیاب شدم ، حضرت فرمودند: خداوند متعال این چنین شمر ملعون را جزا و عقاب میدهد اگر یک قطره آب استخر را می نوشید از هر زهری تلخ تر و از هر عذابی برای او دردناک تر بود، بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم --------------------------------------------- 📚 منبع: یادنامه علامه امینی، ص ۱۳ و ۱۴ ، از کتاب های عذاب قبر برزخ،پس از مرگ بر ما چه میگذرد؟ ، ص ۱۲۵و ۱۲۶و ۱۲۷ ، نویسنده کتاب: مهدی فربودی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️ ... نظر آیت الله مکارم ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ 📥 سوال: اگر شخصی نذری کرده باشد به صورت شرعی، مثلا محرم هر سال یک گوسفند قربانی کند ولی بعد از چند سال توانایی خرید نداشته باشد، آیا باید قرض یا وام بگیرد یا تکلیفی ندارد؟ 📤 پاسخ: ✍ آیت الله خامنه ای: اگر صيغه مخصوص نذر را ـ كه در رساله‌هاى عمليه ذكر شده است ـ نخوانده‌ايد، عمل به آن لازم نيست. ✍ آیت الله مکارم : اگر توانايى ندارند، ساقط مى شود و اگر بتوانند وام یا قرض را به راحتى ادا كنند، وام یا قرض بگيرند. ✍ آیت الله فاضل: اگر در بعضی از سال ها قدرت مالی برانجام نذر نداشته باشد واجب بودن نذر در آن سال ساقط می شود و ادا کردن نذر واجب نیست و لازم نیست برای انجام نذر قرض یا وام بگیرد. ✍ آیت الله سیستانی: لازم نیست و اگر قدرت نداشته باشد نذر منحل می شود. ✍ آیت الله وحید:‌ هر سالی که قدرت و تمکن مالی ندارد در آن سال چیزی به عهده او نیست. 📚 استفتاء از سایت مراجع عظام ╭─═ঊঈ🔻🔻ঊঈ═─╮ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
▪شهــــــــادت امام کاروان اسرای کربلا نگین آرامش قلب اهل حرم یعقوب دشت کربلا پسرحضرت ارباب بزرگ مرد مناجات و دعا حضرت امام سجاد(ع) بر امام زمان(عج)و همه عاشقانش تسلیت باد🏴 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
▪ســـــلام برقلب صــــبور زینب (س) سرشار ترین شعرخدایی ،زینب (س) اسطوره ی طاقت وحیایی ، زینب (س) تو زیـــــــــنت نقطه های بسم الله تفسیر فصـــــــیح کربلایی ،زینــب(س) ▪صلی الله علیک یا زینب کبری و خدا خواست راوی بزرگترین حادثه اش یک باشد شیر زنی به نام زینب کبری (س) راوی و قهرمان کربلا کربلا در کربلا می ماند اگر زینب(س) نبود ... اَلسَّلامُ عَلَیْکِ یا بِنْتَ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ یااخت الحسن والحسین_ع @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✅5 دسته افراد بيشتر مريض مي شوند: 1- افراد استرسي 2- افراد عصبي 3- افراد پرخور 4- افراد كم تحرك 5- افرادي كه صبحانه نمي خورند ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃️◼🍃____🍃️◼🍃____ ▪ این ماه کیست همسفر کاروان شده؟ دنبال آفتاب قیامت روان شده یک لحظه ایستاده که سرها روند پیش یک دم نشسته منتظر کودکان شده یک جا ز پیر کوفه شنیده‌ست ناسزا یک جا به سنگ کودک شامی نشان شده هم شاهد غروب گل ارغوان به خون هم راوی حدیث لب خیزران شده با پای خسته راه‌بر خلق آمده ((با دست بسته کارگشای جهان شده)) ای دیده داغ کودک شش ماهه تا به پیر آه ای بهار تا گل آخر خزان شده بعد از برادر و پدر و خواهر و عمو تنهاترین ستارۀ هفت آسمان شده از بس گریسته‌ است چنان شمع در سجود از خلق، آفتاب مزارش نهان شده ▪ 🍃◼🍃_____🍃◼🍃_____ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️ ▪ 💚 امام چهارم علیه‌السلام با گريه بر شهيدان نينوا و زنده نگه داشتن ياد و خاطره جانبازي آنان اهداف شهيدان کربلا را دنبال مي‌کرد. ظلمت حادثه کربلا و قيام جاودانه عاشورا به قدري دلخراش بود که شاهدان آن مصيبت عظيم تا زنده بودند آن را فراموش نکردند. ▪هر وقت امام مي‌خواست آب بياشامد، تا چشمش به آب مي‌افتاد، اشک از چشمانش سرازير مي‌شد. هنگامي که سبب گريه آن حضرت را مي‌پرسيدند مي‌فرمود: «چگونه گريه نکنم، در حالي که يزيديان آب را براي وحوش و درندگان بيابان آزاد گذاشتند، ولي به روي پدرم بستند و او را تشنه به شهادت رساندند‌». ▪ بزرگ مبلغ قيام عاشورا، حضرت امام سجاد ـ عليه السلام ـ با سخنراني و خطبه‌هاي آتشين خود توانست نهضت حق طلبانه سالار شهيدان را از هجوم تحريف نجات بخشد. اينک بعد از گذشت پانزده قرن همچنان اين قيام، پرشکوه و جاودانه است. ▪پس از عاشورا حضرت سجاد را همراه ديگر اسرا به سوي کوفه حرکت دادند. آمار دقيقي از اسيران در دست نيست. برخي مورخان تعداد زنان را ۶۴ نفر تا ۸۴ نفر و تعداد مردان و کودکان پسر را ۱۲ تا ۱۴ نفر نوشته‌اند که با چهل شتر ـ که هر شتر هودجي بي‌سر پوش بر آن‌ها بسته بودند ـ حمل مي‌شدند. ▪ همه آن‌ها در زنجير بوده يا با ريسمان بسته بودند. تنها مرد کاروان اسيران، حضرت سجادـ عليه السلام ـ بود. دشمن نسبت به ايشان سخت گير‌تر عمل مي‌کرد. آن چنان که مورخان نوشته‌اند: ▪امام زين العابدين ـ عليه السلام ـ را بر شتري برهنه سوار کرده بودند و دست‌هاي مبارک آن حضرت را بر گردن وي بسته، بر تن او زنجير نهاده و هر دو پاي او را به شکم شتر بسته بودند. 😭 💚 السلام عليک ﻳَﺎ ﺃَﺑَﺎ ﺍﻟﺤَﺴَﻦِ ﻳَﺎ ﻋَﻠِﻰَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤُﺴَﻴﻦِ ﻳَﺎ ﺯَﻳﻦَ ﺍﻟﻌَﺎﺑِﺪِﻳﻦَ ﻳَﺎ ﺍﺑﻦَ ﺭَﺳُﻮﻝِ ﺍﻟﻠَّﻪ، 🍃▪️🍃▪️🍃▪️🍃▪️ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃️▪️🍃____🍃▪️🍃 ▪ السلام علیک یا سید الساجدین سی سال در فراق پدر گریه کرد و گفت " بازار شام " جـای عزیزان ما نبود. دائم در سجود است؟ یا که قدّش ازغصه ها تا می شود، اَلشّام اَلشّام ▪ علیه السلام ▪وارث نهضت عاشورا تسلیت باد. 🍃▪️🍃____🍃▪️🍃 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💚 سلام صبحتون بخیر 💚 عزاداری شما قبول براتون هفته ای پـر از سلامتی و سربلندی، پـر از مـوفقيت و کامیابی و پر از خبرهای خوب آرزومندم 💚 تقدیم با بهترین آرزوها 💚 شروع هفته تون عالی @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh