eitaa logo
داستان های آموزنده ،بهلول عاقل ضرب المثل
13.3هزار دنبال‌کننده
22.3هزار عکس
15.8هزار ویدیو
109 فایل
داستان های آموزنده مدیریت ؛ https://eitaa.com/joinchat/1541734514C7ce64f264e تعرفه تبلیغات☝
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎤حتما ببینید☝️ بعضی از کارها خیلی راحته اما خیلی تاثیرگذارِ؛ شما تاحالا شده با خانواده و همسرو بچه هاتون مهربون باشید بعد ببینی از زمین و آسمون برات میباره؟! شما بگید تا ما و بقیه هم از تجربیاتتون استفاده کنیم! @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📄 وَالْفَجْرِ(۱)وَلَيَالٍ عَشْرٍ(۲)وَالشَّفْعِ وَالْوَتْرِ(۳) وَاللَّيْلِ إِذَا يَسْرِ(۴) 📜سوگند به فجر و سپيده‏ دم(۱)و به شبهاى دهگانه(۲)و به زوج و فرد(۳)و به وقتی که شب سپری می‌شود(۴) 📚(سوره فجر آیات ۱ - ۴) 🌺 امام صادق علیه السلام در تفسیر این آیات فرمودند: 📜منظور از "فجر" همان حضرت قائم است و منظور از "شب" حکومت سقیفه است که (اثرات شوم آن) تا حکومت حضرت قائم ادامه دارد. 📚(تفسیر البرهان ج۵ ص۱۵۰) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨﷽✨ ✍روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد... 📜روایت نموده اند که رسول خدا (ص) روزی از قبرستان گذر می نمودند نزدیک قبری رسیدند به اصحاب خویش فرمودند: عجله کنید و بگذرید اصحاب تعجیل کردند و از آنجا گذشتند و در وقت مراجعت چون به قبرستان و آن قبر رسیدند خواستند زود بگذرند. حضرت فرمودند: عجله نکنید. اصحاب عرض کردند: یا رسول الله! چرا در وقت رفتن امر به عجله کردن فرمودید؟!حضرت فرمودند: صاحب این قبر را عذاب می کردند و من طاقت شنیدن ناله و فریاد او را نداشتم. اکنون خدای تعالی رحمتش را شامل حال او کرد گفتند: یا رسول الله! سبب عذاب و رحمت به او چه بود؟ حضرت فرمودند: این مرد، مرد فاسقی بود که به سبب فسقش تا این ساعت در اینجا معذب بود کودکی از وی باقی مانده بود در این وقت او را به مکتب بردند و معلم به این فرزند《بسم الله الرحمن الرحیم》را تعلیم نمود و کودک آن را بر زبان جاری نمود، در این هنگام به فرشتگان عذاب خطاب رسید که: 💥 دست از این بنده فاسق بردارید و او را عذاب نکنید روا نباشد که پدر را عذاب کنیم در حالی که پسرش به یاد ما باشد💥 📚مجموعه شهرحکایات @tafakornab @shamimrezvan
آورده اند: فرعون، کسی را داشت که از افعال و سخنان او لذت می‌برد و می‌خندید، روزی به در قصر فرعون آمد تا داخل شود، مردی را دید که لباس‌های ژنده بر تن و عصایی بر دست دارد، پرسید: تو کیستی؟ گفت: موسی پیامبر خدایم که خداوند مرا برای دعوت به توحید پیش فرعون فرستاده است. فرد مسخره از همان جا برگشت، لباسی شبیه لباس موسی پوشید و عصایی هم به دست گرفت، پیش فرعون بازگشت و سخن گفتن حضرت موسی را تقلید کرد. آن حضرت از کار او بسیار خشمگین شد. هنگامی که زمان کیفر فرعون رسید، خداوند او را با لشکرش در رود نیل غرق ساخت و آن مرد تقلیدگر را نجات داد. موسی (ع) عرض کرد: پروردگارا! چه شد که این مرد را غرق نکردی با این که مرا اذیت کرد؟ خطاب رسید: ای موسی! من کسی را که به دوستانم شبیه شود عذاب نمی کنم اگرچه عملش بر خلاف طریقه ی آنها باشد. 📙پند تاریخ ۱۰۵/۲ - ۱۰۶؛ به نقل از: الأنوار النعمانیه / ۳۵۴ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
📖 نقل است که آیت الله بهجت فرمود یکی از ثروتمندان رشت که در نجف ساکن بود، دخترش را به ازدواج یک روحانی سید که فقیر بود در آورد، و از آنجایی که‌ این خانم در خانواده‌ی ثروتمند بزرگ شده بود حوصله غذا درست کردن برای سید را نداشت شبی حضرت زهرا سلام الله علیها را در خواب میبیند، حضرت به او می فرماید: چرا با پسر من خوش‌رفتاری نداری و برای او غذا درست نمیکنی؟ دختر درخواب جواب میدهد که حال غذا درست کردن برای او را ندارم. حضرت اصرار کردند و او همان جمله را تکرار کرد. تا این که حضرت زهرا علیها السلام فرمودند شما فقط مواد لازم خورشت را آماده کن و داخل قابلمه بریز و روی چراغ بگذار، لازم نیست که کاری دیگر انجام دهی از خواب که بیدار می‌ شود به عنوان امتحان همان کار را انجام می دهد ، وقت ظهر یا شام وقتی سرپوش را از قابلمه برمیدارد میبیند غذا آماده است و عطر خورشت خانه را معطر کرده. او همیشه به‌ این صورت غذا درست می کرد. حتی روزی مهمان داشتند مهمان میگوید من در طول عمرم اینطور غذا نخورده ام. تعجب این هست که آن خانم با اینکه این کرامت را بارها دید ، باز حوصله ی درست کردن غذا را نداشت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
⚫️ داستان آموزنده مردی در کوهستان سفر می‌کرد که سنگ گران قیمتی را در رودخانه‌ای پیدا کرد. روز بعد به مسافرى رسید که گرسنه بود. آن مرد کیف خود را باز کرد تا غذایش را با مسافر شریک شود. مسافرِ گرسنه، سنگ قیمتی را در آن کیف دید و بسیار از آن خوشش آمد و پس از کمی درنگ از آن مرد خواست که آن را به او بدهد! آن مرد بدون درنگ، سنگ را به او داد و از یکدیگر خداحافظی کردند. مسافر از این که شانس به او رو کرده بود بسیار شادمان شد و از خوشحالى سر از پا نمى‌شناخت. او مى‌دانست که جواهر به قدرى با ارزش است که تا آخر عمر مى‌تواند راحت زندگى کند. بعد از چند روز مسافر برای پیدا کردن آن مرد به راه افتاد؛ بالاخره او را یافت و سنگ را به پس داد و گفت: خیلى فکر کردم! میدانم این سنگ چقدر با ارزش است، ولی آن را به تو پس مى‌دهم با این امید که چیزى را به من دهی که از آن ارزشمندتر است! آن مرد گفت چه چیزی؟! مسافر گفت اگر مى‌توانى، چیزی را به من بده که باعث شد چنان قدرتمند شوی که راحت از این سنگ دل بکنی و ‌آن را به من ببخشی. ═ೋ❅🖋☕️❅ೋ═ ❥↬ @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
✨﷽✨ ✨ 💫 💫 هیچکس "قفل" بدون کلید نمیسازد. اگر قفلی در زندگیت می بینی شک نکن اون قفل "کلیدی" هم داره کلید خیلی از قفلهای "زندگی" سه چیز است... ✅صبر، آرامش، توکل @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کوتاه ترین قصه ی شب را به من بگو ... با یک " شب بخیر " از زبان تو میشود خدا را هم در خواب دید. ...🍃        شبتون در پناه خدا🌙  @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
هدایت شده از بنرها
ازبهترین های ایتا اینجاس👇👇 ذڪرهاےگرـღـگشا همه حاجات مهم وختم هفتگی خانه دارشدن ومادر همه ذکرها برای درمان تمام امراض درعکس کانال سنجاق شده http://eitaa.com/joinchat/815792139C7badb43017 مـتـن هــایے از جنس آگاهی وداستانهای زیبا وآموزنده eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 عجیب اما واقعی عجایبی که هیچ جا ندیده اید اینجاس عجایب و دیدنیها و شگفتیهای جهان http://eitaa.com/joinchat/3579904022Ca7da734213 راز زندگی زناشویی عالی اینجاس همسرداری عاشقانه http://eitaa.com/joinchat/766377995Cae42414a21 مفاتیح همراه واسرار نماز وذکر روزانه وتعقیبات نماز وتقویم نجومی http://eitaa.com/joinchat/1501757468C885d27dfb4 دلتنگ ڪــღــربــلایی بیا اینجا کربلایی شو http://eitaa.com/joinchat/1068105750Cf2670e35cc https://eitaa.com/joinchat/1066860566C7019303c3b ღــب_شــفا👆به ما بپیوندید👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨﷽✨الهی به امیدتو 💖 با توکل به نام الله صبح سه شنبه تون معطر به ذکر شریف صلوات بر حضرت محمد (ص) و خاندان  پاک و مطهرش 🌹 الّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ 🌹‌وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُمْ در پناه لطف خدای مهربان و عنایت اهل بیت علیهم السلام لحظات خوب و خوشی داشته باشید ان شاء الله تعالی 🌹 زندگیتون پر خیر و برکت
دارد زمان آمدنت دیر میشود دارد جوان سینه زنت پیر میشود ♥️ اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج ♥️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸 🔹إِنَّ الَّذينَ كَفَروا لَن تُغنِيَ عَنهُم أَموالُهُم وَلا أَولادُهُم مِنَ اللَّهِ شَيئًا ۖ وَأُولٰئِكَ هُم وَقودُ النّارِ 🔹ثروتها و فرزندانِ کسانی که کافر شدند، نمی‌تواند آنان را از (عذابِ) خداوند باز دارد؛ (و از کیفر، رهایی بخشد.) و آنان خود، آتشگیره دوزخند. 📖آل عمران/ ۱۰ ☝اگر از دیگران ثروتمندتر هستید سفره و میزتان را طویل تر بچینید، نه حصار و حفاظ منزلتان را بلندتر... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh 🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃🌸🍃 به شیطان گفتم: «لعنت بر شیطان!» شیطان لبخند زد. پرسیدم: «چرا می‌خندی؟» پاسخ داد: «از حماقت تو خنده‌ام می‌گیرد.» پرسیدم: «مگر چه کرده‌ام؟» گفت: «مرا لعنت می‌کنی در حالی که هیچ بدی در حق تو نکرده‌ام.» با تعجب پرسیدم: «پس چرا زمین می‌خورم؟!» جواب داد: «نفس تو مانند اسبی است که آن را رام نکرده‌ای. نفس تو هنوز وحشی است. او تو را زمین می‌زند.» پرسیدم: «پس تو چه کاره‌ای؟!» پاسخ داد: «هر وقت سواری آموختی، برای رم دادن اسب تو خواهم آمد؛ فعلاً برو سواری بیاموز.» 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
📔 مردی نادان در محضر ارسطو به مردی دانا خرده گرفت و از او بدی ها گفت. دانا نیز خاموش نماند و به نادان پرخاش کرد. ارسطو به مرد نادان چیزی نگفت. اما دانا را به خاطر آن کار سرزنش کرد. دانا با تعجب پرسید: چرا مرا سرزنش می کنید در حالی که بدگویی را او اول شروع کرد؟ از این گذشته او مردی نادان است ولی من دانشی اندوخته ام. ارسطو در جواب گفت: من هم به خاطر همین تو را سرزنش کردم تو مرد دانایی و دانا نادان را می شناسد؛ زیرا خودش روزگاری نادان بوده است و بعد دانا شده اما نادان دانا را نمی شناسد؛ زیرا هنوز دانا نشده است. 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
‍ 💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼 🍃🌺🍂 🍂🍃 🥀 "رک‌گویی و صراحت یا بیشعوری و وقاحت!" ✍ «رُک» به معناى ابراز نظر شخصى در مورد مسائلى است كه مربوط به خود ما می‌شود. مثلا من فلان غذا رو دوست ندارم و اگر در مورد علاقه‌ من به خوراکی سوال بشه، با صراحت این مسئله رو بازگو می‌کنم؛ يا فرضاً دوستى از من می‌پرسه مياى بريم بيرون؟ اگه نخوام برم، براحتى بگم نه، الان حوصله ندارم، اين ميشه نظر شخصى من در مورد خودِ من... «گستاخی» یا «وقاحت» در رابطه با نظرات ما در مورد ديگران است. مثلا من به دوستم می‌گم (خصوصا وقتی هیچ نظری از من خواسته نشده) چقدر چاق هستى! يا بگم این لباسی که پوشیدی چقدر زشته! وای.. ببخشيد، آخه من خیلی رک هستم و صراحت لهجه دارم! فرق «رک بودن» و «وقاحت» رو بدونيم و هرچه در ذهنمون اومد رو در قالب رک‌گویی تحويل مردم ندیم!〰️〰️〰️〰️〰️✒️ ┄┅─✵◇♡◇✵─┅┄ 🆔️@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆 . اگر انسانی انسانی را به خاطر گناهی سرزنش کند نمیرد تا خود به آن گناه مرتکب شود ما حق نداریم کسی رو قضاوت کنیم حق نداریـــم..... @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🔷فوایدکدو برای خانم ها : 🔹لاغری وتناسب اندام 🔹جلوگیری ازلک های پوستی 🔹کاهش ریزش موبخصوص درافرادی که 🔹 زیاد موهایشان رارنگ میکنند @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 💎«خاطره ای زیبا از یک پزشک متخصص اطفال» لطفا بخونید👇💎 🔹من دکتر س.ص متخصص اطفال هستم. سال‌ها قبل چکی از بانک نقد کردم و بیرون آمدم. کنار بانک دستفروشی بساط باطری، ساعت، فیلم و اجناس دیگری پهن کرده بود. 🔹دیدم مقداری هم سکه دو ریالی در بساطش ریخته است. آن زمان تلفنهای عمومی با سکه های دو ریالی کار میکردند. 🔹جلو رفتم یک تومان به او دادم و گفتم دو ریالی بده؛ او با خوشرویی پولم را با دو سکه بهم پس داد و گفت: اینها صلواتی است! 🔹گفتم: یعنی چه؟ گفت: برای سلامتی خودت صلوات بفرست و سپس به نوشته روی میزش اشاره کرد. (دو ریالی صلواتی موجود است) 🔹باورم نشد، ولی چند نفر دیگر هم مراجعه کردند و به آنها هم... گفتم: مگر چقدر درآمد داری که این همه دو ریالی مجانی میدهی؟ با کمال سادگی گفت: ۲۰۰تومان که ۵۰ تومان آن را در راه خدا و برای این که کار مردم راه بیفتد دو ریالی میگیرم و صلواتی میدهم. 🔹مثل اینکه سیم برق به بدنم وصل کردند، بعد از یک عمر که برای پول دویدم و حرص زدم، دیدم این دست فروش از من خوشبخت تر است که یک چهارم از مالش را برای خدا میدهد. 🔹در صورتی که من تاکنون به جرأت میتوانم بگویم یک قدم به راه خدا نرفتم و یک مریض مجانی نیز نپذیرفتم. 🔹احساساتی شدم و ده تومان به طرف او گرفتم. آن جوان با لبخندی مملو از صفا گفت: برای خدا دادم که شما را خوشحال کنم. 🔹این بار یک اسکناس صد تومانی به طرفش گرفتم و او باز همان حرفش را تکرار کرد. من که خیلی مغرور تشریف داشتم، مثل یخی در گرمای تابستان آب شدم... به او گفتم : چه کاری میتوانم بکنم؟ 🔹گفت: خیلی کارها آقا! شغل شما چیست؟ گفتم: پزشکم. گفت: آقای دکتر شب های جمعه در مطب را باز کن و مریض صلواتی بپذیر؛ نمیدانید چقدر ثواب دارد! 🔹صورتش را بوسیدم و در حالی که گریان شده بودم، خودم را درون اتومبیلم انداختم و به منزل رفتم. دگرگون شده بودم، ما کجا اینها کجا؟! 🔹از آن روز دادم تابلویی در اتاق انتظار مطبم نوشتند با این مضمون؛ <شبهای جمعه مریض صلواتی میپذیریم> دوستان و آشنایان طعنه ام زدند، اما گفته های آن دست فروش در گوشم همیشه طنین انداز بود و این بیت سعدی: 💥گفت باور نمی کردم که تو را بانگ مرغی چنین کند مدهوش گفتم این شرط آدمیت نیست مرغ تسبیح گوی و ما خاموش... بزرگی فرمودند: "هرکه اندوه و مشکلی از مومنی برطرف کند، خدا روز قیامت قلب او را شاد میکند." تو این روزای سخت؛ دستگیری از دیگران را فراموش نکنیم. http://eitaa.com/joinchat/3144482825C235a600727 👆
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹سلام 🌹روز زیباتون بخیر روز بهاریتون پُر از سلامتی و دل خوش دور و برتون پر از عشق و محبت لحظه هاتـون غرق زیـبـایی و آرامش سهم دلهای مهربونتون 🌹سه شنبه تون زیبا و قشنگ @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
حکایت ﺣﺎﺿﺮ ﺟﻮﺍﺑﻰ ! ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ: ﻭﻗﺘﻰ ﻣﺎﺩﺭ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﻣﻐﻮﻝ ﺍﺯ ﺩﻧﻴﺎ ﺭﻓﺖ ﻋﺎﻟﻤﻰ ﺍﺯ ﺩﺭﺑﺎﺭیان ﺭﻭﻯ ﺭشک ﻭ ﺣﺴﺪ ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻗﺒﺮ، ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺍﺯ ﺍﻋﺘﻘﺎﺩﺍﺕ ﻭ ﺍﻋﻤﺎﻝ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻣﺎﺩﺭ ﺷﻤﺎ ﺑﻰ ﺳﻮﺍﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺳﺮﺭﺷﺘﻪ ﺍﻯ ﺍﺯ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩﻥ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺧﻮﺍﺟﻪ ﻧﺼﻴﺮﺍﻟﺪّﻳﻦ ﻃﻮﺳﻰ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺍﻭ ﻛﻨﻰ ﻛﻪ ﺑﺠﺎﻯ ﻣﺎﺩﺭﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﻳﺪ! خواﺟﻪ ﻧﺼﻴﺮ ﻛﻪ ﺣﻴﻠﻪ ﻭ ﺗﺮﻓﻨﺪ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﺭﺍ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﻓﻮﺭﺍً ﺑﻪ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﻣّﺎ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻧﻜﻴﺮ ﻭ ﻣﻨﻜﺮ ﺑﺮﺍﻯ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻫﻢ ﺳﺆ ﺍﻝ ﻣﻰ ﺷﻮﺩ. ﺧﻮﺏ ﺍﺳﺖ ﻣﺮﺍ ﺑﺮﺍﻯ ﻗﺒﺮ ﺧﻮﺩ ﻧﮕﻪ ﺩﺍﺭﻳﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻛﻨﻴﺪ ﺗﺎ ﺑﻪ ﺳﺆ ﺍﻟﺎﺕ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻮﻳﺪ! ﭘﺲ ﻫﻠﺎﻛﻮﺧﺎﻥ ﻣﻐﻮﻝ ﺁﻥ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﺍ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﻣﺎﺩﺭ ﺩﺭ ﻗﺒﺮ ﻛﺮﺩ!!! 🆔 @tafakornab داستان وضرب المثل وسخن بزرگان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺امام على عليه السلام:  📄اَلنّاسُ نيامٌ فَاِذا ماتُوا انْتَبَهوا؛ 📜مردم در خوابند، چون بميرند بيدار مى شوند. 📚(بحار الأنوار،ج۴،ص۴۳) @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
☝️📰 📰☝️ حکم رنگ در اعضای وضو ➖〰➖〰➖〰➖〰➖〰 📝: 🔸وظیفه کسی که شک می کند وضو یا غسل واجب را انجام داده یا نه چیست؟ ✍مراجع عظام تقلید در این‌باره می‌گویند: 1. کسى که شک دارد وضو گرفته یا نه، باید وضو بگیرد. ولی اگر شک کند که وضوى او باطل شده یا نه، بنا مى‌گذارد که وضوى او باقى است. 2. کسى که جنب شده و غسل واجبی بر عهده‌اش بوده اگر شک کند غسل کرده یا نه، نمازهایى را که خوانده و روزه‌هایی که گرفته صحیح است، ولى براى روزه‌ها و نمازهاى بعد باید غسل کند. لطفا حداقل به یک نفر بفرستین👇 @tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh
✨پند لقمان حکیم روزی لقمان به فرزند خود گفت: 💠《فرزند ارجمندم، دل خود را مقید به تحصیل رضای مردم مگردان، زیرا این موضوع از برای تو حاصل نمی شود، التفات به این کار نکن، بلکه خود را مشغول به کسب رضای خداوند گردان》 ◽️برای اینکه این درس و پند ارزنده همیشه در نظر فرزندش بماند، درازگوش خود را حاضر کرد و گفت: فرزندم سوار شو تا به شهری برویم. فرزند سوار شد و پدر پیاده به دنبال او روان گشت، مسافتی را که طی کردند، به جماعتی رسیدند، جماعت رو به پسر لقمان کرده و گفتند: ⭕️《ای پسر بی ادب! پدر تو پیاده و تو جوان و نیرومند سوار شده ای؟! آیا این احترام به پدر است؟》 فرزند پیاده شد و پدر سوار گشت، مقداری راه پیمودند، به گروهی برخورد کردند، آنان پدر را مخاطب ساخته و گفتند: ⭕️《ای پیرمرد تن پرور! آیا فرزند داری چنین است؟ پسر جوان کم تجربه زحمت ندیده را پیاده به دنبال خود می دوانی و خود که کار آزموده ای، سوار می شوی؟آیا این است طریقه تربیت اولاد؟ لقمان پیاده شد، آن حیوان را به جلو انداختند و خود و فرزندش به دنبال آن پیاده رهسپار شدند، به جمعی رسیدند؛ آنان گفتند: ⭕️ شما مردم نادان و بی خردی هستید! که الاغ بدون بار در جلو شما می رود و خودتان پیاده می روید. بار چهارم هر دو سوار شدند و قدری که راه رفتند به دریایی رسیدند که جلو آن را سد بسته بودند، جمعی در آنجا بودند، وقتی ایشان را به آن صورت دیدند گفتند: ⭕️ مگر خدا رحم در دل شما نیافریده؟ شما دو نفر بر یک حیوان زبان بسته سوار شده اید، مگر انصاف و مروت ندارید؟ در این هنگام لقمان به پسرش گفت: ⚪️ای فرزندم! حالا فهمیدی که هر اندازه به میل مردم رفتار کنی، باز نمی توانی رضایت آنان را به دست آوری؟ سپس اشاره به طرف دریا کرد و گفت: ✅《 ، 》 و همین جمله ضرب المثل گردید. @tafakornab @shamimrezvan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 لایه های برگرداننده اتمسفر، در آیه 11 سوره طارق 🌕 شگفتی های علمی قرآن درباره لایه اتمسفر محافظ زمین ‎ ‎ ‎ ‌ ‌@tafakornab @shamimrezvan @zendegiasheghaneh