"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ «62»
و اگر (دشمنان) بخواهند با تو نيرنگ كنند، قطعاً خداوند تو را بس است، اوست كه با امدادهاى خويش و حمايت مؤمنان، تو را يارى كرده است.
نکته ها
اين آيه را بايد در كنار آيهى 58 در نظر گرفت كه اگر رهبر مسلمانان با شواهد و قرائنى، يقين به خدعهى دشمن در سايهى صلح داشت، حساب ديگرى دارد، ولى در صورتاحتمال حسن نيّت، بايد با هوشيارى آن را بپذيرد.
جلد 3 - صفحه 349
در برخى روايات، نصرت الهى، به پشتيبانى حضرت على عليه السلام از آن حضرت تفسير شده است. در كتاب ابن عساكر از ابوهريره روايت شده كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمودند: «بر عرش الهى نوشته شده است: «لا اله الّا أنا وحدى لا شريك لى، محمّد عبدى و رسولى، ايّدته بعلىّ» معبودى جز من نيست و شريكى ندارم و محمّد بنده و فرستادهى من است، او را به وسيلهى على عليه السلام يارى كردهام. و اين همان سخن خداست كه فرمود: « «هو الّذى ايّدك بنصره و بالمؤمنين فكان النّصر عليّاً». «1»
پیام ها
1- رهبرى جامعهى اسلامى بايد پيشنهاد صلح دشمن را بپذيرد تا مسلمانان جنگطلب معرّفى نشوند، امّا هوشيار باشد تا فريب نخورد. إِنْ جَنَحُوا ... فَاجْنَحْ ... وَ إِنْ يُرِيدُوا أَنْ يَخْدَعُوكَ (يعنى احتمال خدعه وجود دارد)
2- اگر مردم آماده باشند و لطف خدا شامل شود، همهى توطئههاى دشمن خنثى مىشود. «فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ»
3- اگر ما به وظيفهى خود عمل كنيم، نبايد از مشكلات بترسيم، چون خداوند، گشايندهى مشكلات است. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ»
4- امدادهاى الهى و حمايتهاى مردمى، به ارادهى خداوند در جهت يارى شماست. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ»
5- حمايت مردم، با اراده و خواست الهى كارساز است. فَإِنَّ حَسْبَكَ اللَّهُ هُوَ الَّذِي أَيَّدَكَ ... بِالْمُؤْمِنِينَ
6- استمداد از مردم، بدون غفلت از خداوند، شرك نيست. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ»
7- مردم، بازو و پشتيبان رهبرند. أَيَّدَكَ ... بِالْمُؤْمِنِينَ
«1». تفسير درّالمنثور، ج 3، ص 199، ملحقات احقاقالحقّ، ج 3، ص 194 وبحار، ج 27، ص 2.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 350"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۲_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ لَوْ أَنْفَقْتَ ما فِي الْأَرْضِ جَمِيعاً ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَ لكِنَّ اللَّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ إِنَّهُ عَزِيزٌ حَكِيمٌ «63»
و (خداوند) ميان دلهاى آنان (مؤمنان) الفت داد، اگر تو همهى آنچه را در زمين است خرج مىكردى، نمىتوانستى ميان قلوبشان محبّت و الفت پديد آورى، ولى خداوند ميان آنان پيوند داد، چرا كه او شكستناپذير و حكيم است.
پیام ها
1- دلها و پيوند بين آنها به دست خداست. «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
2- وحدت و الفت و محبّت، از نعمتهاى الهى است كه خدا از آن ياد كرده و آن را بر مردم و پيامبر، منّت نهاده است. «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
3- مهمتر از اتّحاد ظاهرى، پيوند قلبى و باطنى است، «وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ» وگرنه كافران هم در ظاهر متّحدند، ولى دلهايشان پراكنده است. «تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَ قُلُوبُهُمْ شَتَّى» «1»
4- زمانى مردم بازوى رهبرند كه با هم متّحد باشند، وگرنه كمر رهبر را مىشكنند. «أَيَّدَكَ بِنَصْرِهِ وَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ»
5- قبايل عرب تا پيش از گرايش به اسلام، گرفتار دشمنى عميق با يكديگر بودند. أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ... ما أَلَّفْتَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ
6- ثروت و مقام، همه جا محبّتآور نيست. لَوْ أَنْفَقْتَ ... ما أَلَّفْتَ
7- ايجاد محبّت و پيوند بين مؤمنان، پرتوى از عزّت و حكمت خداوند است. وَ أَلَّفَ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ ... عَزِيزٌ حَكِيمٌ
«1». حشر، 14.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 351"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۳_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ «64»
اى پيامبر! براى تو (حمايت) خداوند و پيروان با ايمانت كافى است (و نيازى به حمايت گرفتن از ديگران ندارى).
نکته ها
ممكن است آيه را اين گونه نيز بتوان معنا كرد: اى پيامبر! براى تو و پيروان با ايمانت، تنها حمايت خدا كافى است. يعنى خداوند، هم تو و هم پيروانت را يارى مىكند.
برطبق معناى اوّل، مؤمنان در سايهى خداوند، حامى پيامبرند و بر طبق معناى دوم، مؤمنان در كنار پيامبر، تحت حمايت الهى هستند.
گروهى از يهوديانِ بنىقريظه و بنىنضير، به دروغ به پيامبر صلى الله عليه و آله پيشنهاد يارى دادند، آيه نازل شد كه مؤمنان براى تو كافى هستند. در ضمن اين آيه مقدّمهى فرمان جهاد در آيهى بعد است.
در كتاب «فضائل الصحابه» از حافظ ابونعيم، از علماى اهلسنّت آمده است: مراد از «مؤمنان» در اين آيه، علىابنابىطالب عليهما السلام است. «1»
اگر استمداد از مردم و دلگرمى به حمايتشان با توجّه به خواست خدا باشد، منافاتى با توحيد ندارد. شرك آنجاست كه در برابر قدرت و خواست خدا، تكيه به ديگران شود. امّا تا وقتى كه دلها و انديشهها و حمايتها را شعاعى از ارادهى الهى بدانيم، در مدار توحيد قرار داريم. «حَسْبُكَ اللَّهُ وَ مَنِ اتَّبَعَكَ»
پیام ها
1- پيروى همراه با ايمان ارزش است، نه پيروى بدون ايمان و نه ايمان منهاى تبعيّت. «اتَّبَعَكَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ»
«1». الغدير، ج 2، ص 51.
تفسير نور(10جلدى)، ج3، ص: 352
پانویس
پرش به بالا↑ تفسیر احسن الحدیث، سید علی اکبر قرشی
پرش به بالا↑ صاحب مجمع البیان از قول کلبى گوید این آیه در بیداء در جنگ بدر قبل از شروع کارزار نازل شده است و صاحب تفسیرالبرهان از قول شرفالدین النجفى گوید که ابونعیم در کتاب حلیة الاولیاء به نقل از ابوهریرة ذکر نموده که این آیه درباره على بن ابىطالب نازل شده و منظور از مؤمنین وجود آن بزرگوار است.
پرش به بالا↑ طبرانى و ابن ابىحاتم و دیگران از علماء عامه از سعید بن جبیر او از ابن عباس و نیز ابوالشیخ از سعید بن مسیب نقل نماید که وقتى که 39 نفر مرد و زن به رسول خدا صلی الله علیه و آله ایمان آوردند. پس از آنها عمر بن الخطاب مسلمان گردید و با او چهل نفر شدند و این آیه نازل گردید.
پرش به بالا↑ محمدباقر محقق، نمونه بينات در شأن نزول آيات از نظر شیخ طوسی و ساير مفسرين خاصه و عامه، ص392."
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۴_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتالِ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لا يَفْقَهُونَ «65»
اى پيامبر! مؤمنان را بر پيكار (با كفّار) تشويق كن، اگر بيست نفر از شما پايدار باشند، بر دويست نفر پيروز مىشوند واگر از شما صد نفر (مقاوم) باشند، بر هزار نفر از كافران غلبه مىيابند، زيرا آنان گروهى هستند كه (آثار ايمان را) نمىفهمند.
نکته ها
اين آيه، موازنهى قوا را در عدد نفى مىكند و به روحيّه، ايمان و صبر تكيه مىكند و براى اينكه گمان نشود پيروزى بيست نفر بر دويست نفر مبالغه است، تكرار مىكند كه صد نفر بر هزار نفر چيره مىشوند، به شرط آنكه مؤمن و صابر باشند.
در جنگهاى صدر اسلام، هرگز موازنهى آمارى بين مؤمنان و كفّار نبوده است. در جنگ بدر، 313 نفر در برابر هزار نفر، در احد، 700 مسلمان در مقابل 3000 كافر، در جنگ خندق، سه هزار نفر در برابر ده هزار نفر و در جنگ موته، ده هزار مسلمان در مقابل صد هزار نفر از كفّار قرار داشتند.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «در آغاز كار، يك مؤمن مأمور بود كه با ده مشرك جهاد كند و حقّ فرار و پشت كردن نداشت». «1»
پیام ها
1- از وظايف رهبر، تشويق مردم به جهاد و مبارزه با دشمن است. (نقش سخنان فرماندهى قبل از عمليات). «يا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ»
2- كارهاى دشوار، نياز به تشويق، ترغيب و تلقين دارد. «حَرِّضِ»
«1». كافى، ج 5، ص 69.
جلد 3 - صفحه 353
3- در جنگ و جهاد، تبليغات ضرورى است. «حَرِّضِ»
4- عامل تعيين كننده در جبهههاى نبرد، ايمان و پايدارى است، نه تنها تعداد نفرات و موازنهى ظاهرى نيروها. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ»
5- در آغاز اسلام، حكم جهاد با وجود يك دهم نيروهاى دشمن، محقّق مىشد. «عِشْرُونَ صابِرُونَ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ» مسلمانان صدر اسلام داراى چنان ايمان، معرفت و يقينى بودند كه پيروزى آنان بر ده برابر خود، قطعى و تضمين شده بود. ( «يَغْلِبُوا»، بيانگر تضمين بودن پيروزى است)
6- سرباز اسلام بايد سه ويژگى داشته باشد: ايمان، صبر و آگاهى. («مؤمنين»، «صابِرُونَ»، و در بارهى كفّار مىفرمايد: «لا يَفْقَهُونَ»).
7- تكاليف خداوند، بر اساس توانايىهاى فكرى و جسمى انسان است. (در برههاى از زمان، يك نفر بايد با ده نفر مبارزه مىكرد كه اين آيه به آن اشاره دارد، ولى در برههاى ديگر، يك نفر در برابر دو نفر كه در آيه بعد اشاره شده است.)"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۵_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا
"تفسیر نور (محسن قرائتی)
الْآنَ خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً فَإِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ مِائَةٌ صابِرَةٌ يَغْلِبُوا مِائَتَيْنِ وَ إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ بِإِذْنِ اللَّهِ وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ «66»
اكنون خداوند، (در امر جهاد) بر شما تخفيف داد ومعلوم داشت كه در شما ضعف راه يافته است. پس اگر صد نفر از شما پايدار باشد، بر دويست نفر (از كفّار) پيروز مىشود، و اگر از شما هزار نفر باشند، بر دو هزار نفر (از آنان) با خواست خداوند پيروز مىشوند. و خداوند با صابران است.
نکته ها
مراد از «ضَعف» در آيه، ضعف در ايمان و روحيّه است، چون سپاه اسلام از نظر عِدّه و عُدّه، كم نشده بود.
در اين آيه و آيهى قبل، به سه مسألهى روحى كه عامل پيروزى است و نبود آن زمينهساز
جلد 3 - صفحه 354
شكست است، اشاره شده است: صبر، ايمان و آگاهى. البتّه نقش اصلى در پيروزى، اذن و ارادهى خداست وگرنه در جنگ حُنين، با آن همه جمعيّت، مسلمانان شكست خورده و گريختند: أَعْجَبَتْكُمْ كَثْرَتُكُمْ ... ثُمَّ وَلَّيْتُمْ مُدْبِرِينَ «1»
احكام متفاوت اين آيه و آيهى قبل، در ارتباط با دو گروه مختلف و در شرايط متفاوت است، نه اينكه حكم اوّل نسخ و باطل شده باشد. «2»
پیام ها
1- در مديريّت، گاهى بايد به دليل تغيير شرايط و متناسب با مخاطب، آييننامهها تغيير كند و اين منافات با قاطعيّت ندارد. «الْآنَ خَفَّفَ»
2- تعيين تكليف و تغيير قانون، تنها به دست خداوند است. «خَفَّفَ اللَّهُ»
3- ايمان، قابل كاهش و افزايش است. «أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
4- همه جا جمعيّتِ زياد سبب قوىشدن روحيّه نيست، گاهى جمعيّت زياد مىشود، ولى روحيّه تنزّل پيدا مىكند. «أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
5- در قانونگذارى بايد به روحيّه و توان افراد نيز توجّه داشت. «خَفَّفَ اللَّهُ عَنْكُمْ وَ عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
6- عامل اصلى شكست، از درون است نه بيرون. «فِيكُمْ ضَعْفاً»
7- فرماندهان بايد به روحيه، نشاط، ايمان و تصميم سپاه اسلام توجّه داشته باشند. «عَلِمَ أَنَّ فِيكُمْ ضَعْفاً»
8- ضعف اراده، گاهى توان رزمى و روحى ده برابر را به دو برابر كاهش مىدهد. (يعنى هشتاد درصد كاهش) «مائة يغلبوا مأتين» در حالى كه در آيهى قبل آمده بود: «مِائَةٌ يَغْلِبُوا أَلْفاً»
9- مسلمانان حتّى در حال ضعف روحيّه نيز بايد دو برابر كافران قدرت داشته باشند. فِيكُمْ ضَعْفاً ... إِنْ يَكُنْ مِنْكُمْ أَلْفٌ يَغْلِبُوا أَلْفَيْنِ
«1». توبه، 25.
«2». تفسير نمونه.
جلد 3 - صفحه 355
10- به پيروزى خود مغرور نشويم كه پيروزى با ارادهى اوست. «بِإِذْنِ اللَّهِ»
11- انسان صابر، محبوب خدا و در پناه او و مشمول امدادهاى الهى است. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»
12- شعار «واللّه مع الصابرين» بايد در جبهههاى جنگ و هرجا كه نياز به مقاومت و صبر است، تلقين شود. «وَ اللَّهُ مَعَ الصَّابِرِينَ»"
#تفسیر_سوره_انفال_آیه۶۶_جز۱۰
@tafsir_qheraati ایتا