eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
📚خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه : ۲ 🔺 بسم الله یعنی استعینوا بسم الله ، یعنی استعانت میکنم بنام خدا تا هدف این سوره را بفهمم و در من تاثیر کند و نورانی شوم. حال امکان ندارد که سوره را بخواند و بشود و اینرا نفهمد. حال اگر نورانیتی در حالات خود ندید باید بداند که به معنا و هدف سوره نرسیده است. 🔺 این نام چنان مقدس است که باید شود یعنی: ۱. در مکانها و افعال باطل این نام را نبرد. ۲. برای هر کار حق و درستی ابتدا این نام را برده شود. ۳. در کنارش نام دیگری نبرند و نگویند بنام خدا و خلق خدا. یا اینکه اول خدا و بعد دیگری. خدا این نام را هم مبارک گرداند(تبارک اسم ربک) و هم فرمود تسبیح کنید (سبح اسم ربک). خدا هم باید تنزیه شود از صفاتی مانند شبیه داشتن و هم تسبیح شود به صفاتی مثل خالق بودن. پس هم باید خود خدا و شود و هم نامش. نامش هم برکت است. 🔺 اگر کاری را بحق و باطنا با نام خدا شروع کنیم و اعتنایی به دیگر ابزار نکنیم این اسم اعظم در بسم الله ظهور میکند و کار نوح را می کند. وسایل عادی را نباید عامل دانست بلکه همه چیز بدست خداست و هر چه او بخواهد انجام می شود. پس در کنار نامش هیچ نام دیگری نباید برد. 🔺 روایت است که حضرت امیر گفته تمام قرآن در بسم الله و تمامش در باء آن و تمامش در نقطه زیر باء است و من آن نقطه ام! حال اگر ما چنین روایاتی را نمیفهمیم همان بهتر است که آهسته از کنارش رد شویم نه آنکه آن را انکار کنیم! خیر هر چیزی بطنی دارد و هر باطنی باطنی دیگر. به همین جهت است که امیرالمومنین میفرماید: تمام اسرار گذشته و آینده جهان در همین قرآن( ۳۰۰ صفحه ای) هست! اسرار و باطن را مقربون می دانند (یشهده المقربون) پس اگر انسان بجایی رسید که جز خدا خواسته ای نداشت خیلی از اسرار و بواطن را میابد. 🔺 چیزی که هنگام مردنش نام خدا بر آن برده نشود مردار است و قابل خوردن نیست. اسم اعظم هم اینطور است. حرف نیست که با حرف کسی بالا برود بلکه انسان با مقام انسانی بالا میرود پس اگر بسم الله توسط واقعی گفته شود منشا کارهای با برکت و فوق العاده می شود. پس اسم اعظم کلمه خاصی نیست که تا گفتیم مرده زنده شود! بلکه مقام انسانیست که به آن اسم قدرت اثر می دهد. اسم اعظم یک لفظ یا بلکه این مقام انسانیست که به نام خدا، قدرت عمل کردن و اعظم بودن می دهد 🔷خلاصه: نام خدا هم باید تسبیح شود هم باید تنزیه شود هم باید تکریم شود. اگر کاری خود خیر و حق باشد و توسط شخص خیر و با نیت خیر انجام شود کار اسم اعظم را می کند و به منزل می رسد. پس اسم اعظم نه لفظ است نه معنیست بلکه درجه ای از مقامات اولیاءالله است که وقتی آنها این اسم را میآورند کار اسم اعظم را می کند. (بسم الله مجراها و مرساها) مجرای کارها بسم الله است. ____________________________________ 📚کانال تفسیر تسنیم 📡 @tafsire_tasnim1
✅ خلاصه درس تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه: ۱۶ ▫️مفسر: علامه جوادی آملی ⏱ مدت مطالعه: ۳ دقیقه 1⃣: اگر کسی فهمید که خداوند مالک یوم الدین است آنگاه از به می آید و خدا را که حاضر و مشهود مطلق است میابد، نه آنکه خداوند غایب باشد و بعد از شناخت انسان به حضور بیاید. لذا در اینجا انسان گوید «ایاک نعبد و ایاک نستعین» 2⃣: چرا بجای «ایاک» نگفته «ایاه»؟ 🔺چون وقتی خود را در محضر خدا دید و تنها خدا را حاضر و رب مطلق شناخت دیگر فقط او را مطلق میداند. دلیل تقدم ایاک بر نعبد نیز همین است که ابتدا مخاطب یعنی خدا را میابد و بعد به خود میرسد پس نمیگوید «نعبدک و لا نعبد غیرک» 3⃣: آیا ادب ایجاب نمیکند که بجای ایاک بگوییم ایاکم نعبد (تنها شما را میپرستیم)؟ 🔺خیر، تشریفات و ادب در مورد خدا، خطاب کردن به است نه خطاب به جمع چون تنها یک وجود مطلق است و آن خداست و «شمایی» وجود ندارد. 4⃣: منظور از ما در «نعبد» چیست؟ 🔺این ما تنها مخصوص نمازگذاران نیست بلکه جمیع موجودات شامل انسان و جمیع اعضایش و بهشت و جهنم و باقی موجوات عالمین است پس نمیگوییم تو را برای بهشت میپرستیم! زیرا بهشت نیز خود عابد خداست. لذا وقتی انسان خدا را به عنوان تنها رب و مالک شناخت و شد خود را در تمام موجودات میبیند و خاصیت «من» از بین می رود پس میگوید «ما (تمام موجودات) تنها تو، یگانه رب، را میپرستیم. 5⃣: چرا پس از نعبد سریعا «ایاک نستعین» آورده؟ 🔺تا بگوید که ما حتی در عبادت نیز از خدا نیستیم و همان هم به لطف و رحمت خداست که فهمیدیم عابدیم و باید عبادت کنیم. 6⃣: چرا بجای ایاک نعبد و ایاک نستعین، نگفته ایاک نعبد و نستعین؟ 🔺بدان جهت که نشان دهد که هر کدام از عبادت و استعانت مستقلا برای خداست. 7⃣: استکبار چیست؟ 🔺 در برابر عبادت تشریعی است. همینکه ما بدانیم همه چیز از خداست عبادت تشریعی است و اگر ندانیم و خود را در بخشی از افعال و افکار و تصمیمات و قوانینمان، مستقل از خدا دانستیم و گفتیم (من یا دیگری این قانون را گذاشتیم یا من در برابر خدا مستحق فلان چیزم) این استکبار است که با سازگار نیست. ♦️متن کامل جلسه: 🆔 https://goo.gl/8gG1Qq ____________ ✅کانال «تفسیر تسنیم» 📥 @tafsire_tasnim1
✅ خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه : ۱۸ ▪️مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ غیر خدا تنها در محدوده عبادت خداست و لذا اگر پدر و مادر یا پیامبر اکرم را اطاعت میکنیم به علت دستور خداوند است و در اصل این عبادت خداست لذا اطاعت از دستورات حرام آنها، جایز نیست. 🔺پس «انِ الحکمُ الّا لله» قابل تخصیص نیست چون اطاعت تنها برای خداست و دیگران استقلالی در تبعیت شدن ندارند. 2⃣ جمله «لا اله الّا الله» تنها یک مفهوم دارد نه اینکه شامل یک مفهوم نفی و یک مفهوم اثبات باشد زیرا می گوید: (جز خدایی که فطرت همه شما پذیرفته، خدایی نیست). یعنی وجود خدا توسط هر فطرتی پذیرفته شده و مشخص است و نیاز به تذکر ندارد و این جمله، تنها غیر خدایِ مقبولِ را نفی می کند. لذا همه پیامبران از جمله هود و صالح و شعیب در قرآن گفته اند: ما لکم من الهٍ غیره. 3⃣ دو عامل باعث میشود انسان نتواند عابد و موحد شود: عامل درون یعنی و عامل بیرون یعنی 🔺هوس به عنوان عامل درونی، بزرگترین دشمن انسان است، او را از عبادت، تحصیل و سایر کمالات باز میدارد و جز افسوس در پیری چیزی برایش باقی نمیگذارد لذا هوس کاری با انسان می کند که هیچ دشمنی نمیتواند بکند. 🔺شیطان به عنوان عامل بیرونی و ضعیف برای تاثیر بر انسان، راهی جز نفوذ از طریق عامل درونی یعنی هوس ندارد. 4⃣ وقتی انسان بگوید: «من هر کاری دلم بخواهد میکنم» مشخص است که مشرک بوده و مطیع الهه درونیست و لذا گفتنِ «ایاک نعبد» توسط او در نماز، جز لفظی مجازی و غیر حقیقی نیست. 5⃣ واقعی کسی نیست که خدا را تنها بخاطر ایجاد گندم شکر کرده و خود را سازنده و خورنده نان میداند. 🔺 غیر از ایجاد گندم، پخت نان و خوردن آن نیز فعل خداست که از طریق وسیله ای چون ما صورت میگیرد. قدرت سیر شدن از آن خداست و به همین جهت وی در مورد جهنمیان میفرماید: «لیس لهم طعامٌ الّا من ضریع، لا یُثمِنُ و لا یُغنی من جوع» یعنی غذایی که به آنها داده میشود آنها را سیر نمیکند و خاصیت سیر کنندگی در آن نیست! لذا تمام صفات و افعال در جهان تنها برای خداست و برای دیگران در هیچ فعلی، وجود ندارد. پس توحید در این است که او را تنها فاعل مستقل بدانیم. ♦️متن کامل جلسه: 🆔 https://goo.gl/DmC1y3 ________ ✅ کانال «تفسیر تسنیم» 📥 @tafsire_tasnim1
✅ خلاصه تفسیر سوره مبارکه حمد 📆 جلسه : ۲۲ 🔺 مفسر: علامه جوادی آملی 🔺 موضوع: بعد سلبی ایّاک نعبد 1⃣ خداوند در مورد نمازگزارانی که تنها الفاضی در نماز میگویند و به آن عمل نمی کنند میفرماید: «ویلٌ للمصلین-الذین هم عن صلاتهم ساهون-الذین هم یراعون» (وای بر نمازگزارانی که در حاشیه دین هستند، نماز میخوانند اما آنرا نمیفهمند و عمل نمی کنند و از روی ریا نماز میخوانند.) 2⃣ فرق و کافر در اعتقاد بر چگونگی رفع نیازهای انسان است. 🔺هم موحد و هم ملحد معتقدند که انسان بیچاره و نیازمند است اما موحد گوید نیازهای انسان را بر طرف می کند و کافر گوید برطرف می کند. ( ) 3⃣ چرا ایاک نعبد و عبادت تنها برای خداست؟ 🔺 او یگانه الله، ، رحیم و مالک روز جزاست. هر کدام ازین ها بصورت مستقل دلیل بر این است که تنها باید کسی که این صفات را دارد عبادت کرد. خدا یگانه وجود مطلق و است و باقی موجودات در طول وجود خدایند و هر اثری که می گذارند به خواست و اراده خداست لذا تنها باید او را پرستید و تنها از او کمک خواست. 4⃣ مقام پایینتر از مقام توکل و مقام پایینتر از مقام و تسلیم است. 🔺مستعین کسی است که کاری می کند و تنها از خدا مدد میگیرد؛ متوکل خواسته ای دارد و انجام آنرا از خدا میخواهد اما مفوض و تسلیم، کسی است که هیچ خواسته ای نیز ندارد و به خدا میگوید: هر چه تو بخواهی. 5⃣ کسی دارد که در کارهای خود و اتفاقات اطرافش اولین چیزی که به فکر آن میفتد خداست و لذا همه چیز را و نشانه وجود و فعل خدا میداند. 🔺 بینش توحیدی این است که جهان امکان، سپاهیان حقند و او هر جا بخواهد سپاهش را اعزام می کند و هر جا بخواهد فرمان توقف می دهد. (هو الذی ایّدک بنصره و بالمومنین) 🔺هر زمان که در کارهایمان اولین فکرمان خدا بود دعایمان براورده میشود لذا گفته اند به ستم دیده ظلم نکنید زیرا اولین فکرش خداست و آهی میکشد که دامان انسان را میگیرد. 6⃣ اگر کاری را هم برای خدا و هم برای دیگری انجام دادیم خداوند همه آن کار را برای همان دیگری محسوب میکند زیرا این با سازگار نیست و خدا چیزی جز اعمال خالص را نمی پذیرد. ( ) 6⃣ اگر انسان با اندک سختی و مشکل دست از دین و عبادت برداشت نشان از آن است که دین را برای میخواهد. این شخص، آخرت را که در دین، اصل است همان ابتدا از دست داده و اگر مشکلش هم حل نشود دنیا را نیز بدست نیاورده و به چیزی نمیرسد و لذا از خاسران حقیقی است. 7⃣ هیچ رزقی بالاتر از توحید نیست. 🔺 نباید دعا را برای رسیدن به رزق دنیوی خواند بلکه باید رزق توحید خواست چون اگر توحید بدست آمد تمام نعمت های دیگر نیز بدست می آید. 🔰 متن کامل جلسه: 🆔 https://goo.gl/s5h7gp __________ ✅کانال تفسیر تسنیم 📥 @tafsire_tasnim1
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 51 🔖 آیه: ۲۱ و ۲۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۱ و ۲۲ سوره بقره: «یا ایها الناس اعبدوا ربکم الذی خلقکم و الذین من قبلکم لعلکم تتقون-الذی جعل لکم الارض فراشاً و السّماء بناءً و انزل من السّماء ماءً فاخرج به من الثمرات رزقاً لکم فلا تجعلوا لله انداداً و انتم تعلمون» 🔹🔹🔹 ♦️خداوند در این آیه، دلیل را و دلیل توحید ربوبی را می داند. بدین صورت که گوید خداوند می دانست شما به مسکن، خوراک، پوشاک و آسایش نیاز خواهید داشت پس با خلق آسمان و زمین و سپس ایجاد باران و تولید غذاها از دل خاک، در عین اینکه همه اینها را خلق می کرد، بین انسان و اینها را نیز که نیاز انسان به اینها و رفع این نیازها باشد را نیز خلق کرده است و لذا این خلق، خود، و پرورش انسان محسوب می شود چون نیازهایش را با خلق موجودات دیگر، رفع کرده است. ❌پس آیه گوید اگر شما مشرکان، خدا را قبول دارید، که دارید، باید بدانید که این خالقیت، خودبخود خدا نیز هست و اگر ربوبیت را پذیرفتید پس راهی جز او ندارید که تنها رب شماست. ❎اثبات، مقدم بر نفی بوده و اصل محسوب می شود. در این معنا، ، اصل و ، فرع بوده و تحمیلی بر فطرت است لذا نباید ابتدا طاغوت را نفی کرده و سپس حق را کنیم. باید دانست که عبارت«لا اله الّا الله» شامل یک نفی اولیه و اثبات ثانویه نیست زیرا «الّا» به معنای بوده و معنای آن عبارت می شود: «غیر از الله که فطرت، آن را پذیرفته است دیگران نه». ❌توضیح آنکه ، خالی نبوده که لازم باشد ابتدا با برهان، شرک را نفی کنیم و سپس با برهان، توحید را برایش اثبات کنیم بلکه فطرت انسان از هنگام تولد، بوده است و شرک روی آن را گرفته است. لذا ابتدای آیه ۲۱ بقره گوید ربتان را عبادت کنید و انتهای آیه ۲۲ گوید برای الله شریکی قرار ندهید «و لا تجعلوا لله انداداً». ♦️همچنین آیه ۳۶ نحل گوید: ما به همه رسولان گفتیم که الله را عبادت کنید و از طاغوت دوری کنید. «و لقد بعثنا فی کل امة رسولاً ان اعبدوا الله و اجتنبوا الطاغوت» این آیه ازین جهت که ابتدا ثبوت خدا و سپس نفی دیگران(طاغوت) را مطرح کرده با روح «لا اله الّا الله» هماهنگ است زیرا انبیا نیامده اند که بگویند شرک نورز و موحّد شو بلکه گفته اند تو بوده ای و هستی پس شرک تحمیلی بر این تو شده است پس آنرا کنار بگذار تا به اصل برگردی. ♦️با شکسته شدن بت ظاهری و بتهای پنهانی پول، مقام، قدرت و شهوت، انسان فطرت توحیدی خود را باز می یابد لذا ابراهیم آنگاه که بتهای ظاهری را شکست، مردم به فطرتشان بازگشتند و از خود پرسیدند چه شد که به سوی پرستش این و رفتیم؟! ♦️خداوند زمانی به خود گفت «فتبارک الله احسن الخالقین» که خود را در انسان خاکی دمید نه آن زمان که انسان از خاک ساخته شد یا از یک قطره ، دست و پا دراورد و کامل شد زیرا اینها تبریک ندارد. قران هم گوید این تبریک زمان دمیدن روح که دارای فطرت توحیدی و بوده انجام شده است «ثم خلقنا النطفة ف... ثم انشاناه خلقاً آخرَ فتبارک الله احسن الخالقین/مومنون_۱۴» ♦️در سوره شمس هم گوید ما از همان اول به انسان تمام چیزها را یاد دادیم «فالهمها فجورها و تقواها» و لذا روح، به علت آگاهی به بدی ها و خوبی ها، مستوی و هماهنگ خلق شده است «و نفسٍ و ما سوّاها/شمس_۷» پس انسان باید مراقب باشد تا از بیرون، چیزی را که مزاحم این فطرت توحیدی (صاحبخانه) است را وارد خود نکند چون این دیده ها و شنیده ها که زمان تولد نبوده و ایجاد می کنند مهمانند و ممکن است صاحبخانه را بیرون کنند. ✅باید دانست که شریک قرار دادن برای خدا تنها مخصوص جهان نیست بلکه اگر انسان چیزی را در حد خدا بدارد آنرا شریک خدا قرار داده است «و من الناس من یتّخذُ من دون الله انداداً یحبونهم کحبّ الله/بقره_165» لذا اگر پول یا قدرت مورد حب انسان قرار گرفت در حقیقت آنها جای خدا را میگیرند اگرچه معبودِ انسان، یا الله است یا هوا و هوس او؛ و لذا پول و غیره همگی ذیل هوا و هوس انسان قرار میگیرند. ❌اما ادامه آیه گوید روزی روشن می شود که همه چیز تحت خدا بوده و از خود هیچ قدرتی نداشته اند «اذ یرون العذاب أنّ القوة لله جمیعاً» در آن روز همه انسانها دوباره به خود رجوع خواهند کرد. 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 88 🔖 آیه: ۲۹ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه ۲۹ بقره: «هو الذی خلق لکم ما فی الارض جمیعا ثم استوی الی السماء فسواهن سبع سماوات وهو بکل شیء علیم» او خدایی است که همه آنچه را (از نعمتها) در زمین وجود دارد، برای شما آفرید؛ سپس به آسمان پرداخت؛ و آنها را به صورت هفت آسمان مرتب نمود؛ و او به هر چیز آگاه است. 🔰 مفاهیم این جلسه: 1⃣ قرآن میخواهد انسان را هم موحّد بار بیاورد و هم مهذّب. بار بیاورد چون خدا یکیست و انسان برای عبادت خلق شده است. بار بیاورد چون همه چیزهایی که در آسمانها و زمین است برای انسان بوده و انسان برای هیچ چیز نیست پس اگر انسان توان و عمرش را برای هر چیزی در این دنیا صرف کند، اش یعنی فطرت را باخته است و تنها برای عبادت باید تلاش کند. 2⃣«خلق لکم ما فی الارض جمیعا» هم بهره ی مادی دارد هم بهره معنوی زیرا انسان میتواند از فهم این آیه هم برای خود وسایل زندگی تهیه کند و هم به توحید برسد. 3⃣یک بحث اینست که طبق آیه اول زمین خلق شد یا آسمان؟ بحث دوم اینکه میخواهد بگوید پس از نعمتهای زمین، نعمتهای آسمان را نیز مسخر انسان قرار داد. 4⃣در برابر که جز در محدوده بدن نمی اندیشد، قرآن گوید آسمانها و کوهها از تو بزرگترند! اما در برابر گوید تو از آسمانها و زمین بزرگتری زیرا کاری میتوانی بکنی که آسمانها از آن عاجزند و این امانت را نپذیرفتند. لذا تمام جهان، مسخّر و رامِ انسان معتالی است. 5⃣خدا گوید تمام کرات مسخر انسان است فقط لازم است دست دراز کند تا بتواند بگیرد. 6⃣انسان نباید خود و عقیده اش را به هیچ چیز بفروشد چون تماماً است زیرا حیات انسان ابدی است و خورشید و ماه و مال، همگی موقتی و زوال پذیرند لذا پس از مدتی هم سرمایه اش را از دست خواهد داد و هم عوضش که مال و مقام و غیره باشد که همان است. 7⃣معنای تسخیرِ تمام جهان این است که همانطور که دریا را با کشتی و لباس و غیره به تسخیر خود دراوردیم میتوانیم روی خورشید و غیره هم فرود بیاییم و چیز غیر ممکنی در جهان وجود ندارد. 8⃣ طبق روایات، نسل انسان کنونی، هزارمین نسل و در هزارمین دوره جهان است و ممکن است قبل از این نوع انسان، انسانهای دیگری بوده باشند که روی کرات هم رفته باشند! 9⃣ تسخیر، با فشار و تحمیل نیست که آب را با فشار بالا بردن را تسخیر بدانیم. تسخیر یعنی عالمی که دارای است را انسان میتواند در جایش به درستی استفاده کند. 0⃣1⃣ انسانی که میخواهد در مورد چیزی بحث و جدال کند یا باید را کاملا بشناسد یا از کاملا آگاه باشد و یا اینکه با ، چیزی را از راه صحیح کشف کند. اما برخی که هیچکدام از این سه را ندارند مجادله میکنند که قرآن اینها را توبیخ میکند. 1⃣1⃣، «ذلول» و رامِ انسانند نه ذلیل او، لذا کسی اجازه ندارد به آنها ظلم کند زیرا خدا حقوق متقابلی برای انسان و حیوان قرار داده است. 2⃣1⃣ اگر خداوند جهان را مسخّر ما نکرده بود ما هیچگاه نمیتوانستیم علم استفاده از آنها را بدست آوریم. 3⃣1⃣ برای مردم در برابر جهان است و برای انسان در مقابل انسانهای دیگر. لذا قرآن گوید انسانها دارای استعدادهای متفاوتند لذا از یک جهت مسخّر دیگری و از جهتی دیگر، به تسخیر دراورنده او هستند. حال اگر کسی بصورت یکطرفه دیگران را به تسخیر دراورده بود و باری از کسی برنداشت از نگاه قرآن، و ملعون است 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 94 🔖 آیه: ۳۰ - ۳۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣شبیه سوال فرشتگان از خدا را می توان در سوالات حضرت موسی از خضر دید که برای استخبار است نه اعتراض چنان که موسی از خضر پرسید چرا کشتی این ضعیفان و فقیران را سوراخ کردی و غیره؛ لذا شبیه سوالی که در مورد پادشاه شدن تالوت از خدا کردند نیست که برای اعتراض باشد. 2⃣فرشتگان پس از پاسخ خدا در باب بودن به چیزی که فرشتگان نمی دانستند دیگر ساکت شدند. 3⃣آن چه است و چگونه است که انسان می تواند علم خاصی بیاموزد اما فرشته نمی تواند؟ دلیل این است که فرشتگان تنها «عقل» دارند اما انسان «حس» نیز دارد و این ابزار فهم است و در حوزه نیز انسان دارای شهوت و غضب است که فرشته ندارد. 4⃣پس «محور مساله خلافت» و فرق انسان کامل و فرشته، در است که انسان چیزهایی بیشتر می داند لذا قران حرف از قدرت بیشتر و غیره نزد. 5⃣کدام علم محور خلافت است؟ علمی که باعث شناخت باشد. کسی که موحد نیست اگرچه عالم باشد، به اسماء خدا عالم نیست پس هیچ سهمی از خلافت الهی ندارد. این همچون طب و هندسه اگر راهی به اسماء خدا نداشتند چنانکه امروز ندارند مورد مذمت قرآنند اگرچه آسمان و زمین را بشناساند پس این علم محور خلافت نیست. 6⃣زمین و آسمان اسماء خدا هستند اما کسی که علم مادی به اشیاء دارد آنها را اسماء خدا نمی داند پس علم به اسماء خدا ندارد. اگر همه چیز را اسماء خدا دانستیم خواهیم بود و آنگاه به اندازه علممان، «خلیفه خدا» هستیم. انسان کامل چون به همه اسرار جهان آگاه است پس می تواند بگوید من خلیفه خدا هستم چون به هر چه نگاه می کنم خدا و اسماء او را می بینم. 7⃣علمی که موجودات جهان را به عنوان اسماء الهی به ما نشان ندهد نه تنها انسان را بالا نمی برد بلکه طبق قران، این علوم مادی بدون دین، انسان را از خدا دور می کند و تنها باعث اینهاست. قران گوید سبک گرفتن پیام انبیا توسط دانشمندان نهایتاً اینها را غرق خواهد کرد. او را گمراه کرد و گفت خودم زحمت کشیدم و بدست آوردم چون این شرک خفی است. 8⃣گفتیم که قاعده ایجاد جهان، توحید و تسبیح و تحمید و غیره است. پایان سوره یوسف گوید اکثر مومنین مشرکند زیرا مراقب حرفهای خودشان نیستند و در حرفهایشان دقت نمی کنند که کننده همه کارها را خدا بدانند نه چیز و کس دیگری. 9⃣در امتحان عمومی و سنگین، که ممکن است حتی در زندگی یکبار رخ دهد، نیز اثرش را می گذارد و ممکن است انسان رد شود. 0⃣1⃣خلافت نیز درجه بندی است و هر درجه، خلیفه درجه بالایی است لذا عالمان دین، خلیفه پیامبرانند و پیامبران، خلیفه خدا، زیرا علم عالمان کمتر از پیامبران است. خلیفه کسی است که جای اصل بنشیند لذا علما، خلیفه پیامبران و امامانند زیرا وارث آنها هستند و کوشش می کنند تا بجای آنها بنشینند لذا علم اینها بوده و با مرگ از بین نمی رود و پس از مرگ آنها را نجات می دهد. 1⃣1⃣اواب و انابه یعنی اینها دائماً به درگاه ما انابه می کنند و از غیر حق بریده اند و این وصف پیامبران است. 2⃣1⃣علمی که انسان را از یاد خدا بازدارد فقط او را در دنیا شاد کرده است اما در حقیقت با عدم علم فرقی نمی کند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 166 🔖 آیات: ۸۳ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ در ادامه نعمتهای الهی بر بنی اسراییل قرآن میفرماید ما از آنها چند عهد گرفتیم. اول پرستش خدای یکتا، دوم نیکی به پدر و مادر و نزدیکان و یتیمان و مسکینها، سوم خوش سخن گفتن با مردم و چهارم برپاداشتن نماز و پرداخت زکات. سپس در انتها گوید جز اندکی از شما، بقیه‌تان این عهدها را زیرپا گذاشتید. 2⃣فراز اول: ابطال هر نوع . اگر جمله خبری بصورت انشایی بیاید دلالتش قویتر و محکمتر است. گوید به آنها گفتیم نپرستید جز خدا را. چون هیچکس نیست مگر اینکه دارد کسی یا چیزی را میپرستد چون برای رفع نیازهایش به چیزی تمسک کرده و چنگ میزند. 3⃣اگر شخص فهمید که خدا، مالک همه چیز است و به او تمسک کرد است و اگر به دیگری چنگ زد است اما باز هم در حال پرستش است. 4⃣فراز دوم: به والدین و نزدیکان و یتیمان و مساکین. امر «احسنوا» قبل از نزدیکان و یتیمان و ... در تقدیر و پنهان است یعنی به همه اینها احسان کنید. میفرماید احترام به مردم، وظیفه همه انسانها است. احترام به والدین بالاتر از اینهاست و مهم نیست که پدر و مادر، مسلمان باشند یا کافر(سوره لقمان) 5⃣در سوره لقمان، در کنار شکر خدا آورده شده است«ان اشکر لی و لوالدیّ» هر وقت خدا بخواهد به موضوعی اهمیت دهد نام خود را قبل از آن ذکر میکند چنانکه در مورد رسیدگی به ارحام هم ابتدا نام خود را می آورد «و اتقوا الله تسائلون به و الارحام». 6⃣احترام به پدر و مادر به این علت است که او را بدنیا آورده و منشأ فیضند. البته مرز احترام به والدین محدود به است و اگر فرزند را از اطاعت الهی منع کردند دیگر اطاعت از والدین جایی ندارد. «لا طاعة لمخلوق فی معصیة الخالق» پس اگر والدین اصرار به شرک فرزند داشند میفرماید حرفشان را در مسائل اعتقادی گوش نده. 7⃣این از است که اساس را با احترام به پدر و مادر باید محکم نگه داشت. قرآن میفرماید ای انسان به پدر و مادر تا میتوانی خدمت کن مگر در مسائل اعتقادی که خلاف دستور خدا را از تو بخواهند. 8⃣از آیه ۲۲ سوره اسرا به بعد مسائلی اعتقادی گوید و در انتها گوید اینها حکمت است که من به شما گویم. در این آیات که از توحید شروع شده و به توحید هم ختم میشود، در همان ابتدا گوید احترام به پدر و مادر آنگاه دشوار است که آنها «زمینگیر» شده اند. گوید یادت باشد که آنگاه که تو زمینگیر و صغیر بودی آنها از تو نگهداری کردند، پس تو هم زمان پیریشان که زمینگیر شدند نگهداریشان کن و «اف نگو» و نرنجان و با آنها داشته باش 9⃣ بالاتر از اینها، گوید بالهای رحمت و مهربانیت را برایشان باز کن. خدا به پیامبر گفت «بالهای ترحم» خودت را باز کن تا ملت زیر بالهای تو پر در بیاورند امت در مورد پدر و مادر گوید را برایشان باز کنید(و اخفض جناح الذلّ) یعنی خود را در برابرشان کوچک کن. یعنی ای پیامبر ترحم کن و به فرزند گوید به والدینت ذلیلانه برخورد کن و برایشان از خدا مغفرت بخواه. 0⃣1⃣گوید تو اصلا نمیتوانی به والدین کنی چون احسان یعنی «نیکی بدون سابقه» در حالیکه خدمت تو به والدینت، برای است در برابر احسان آنها! حالا زمانی شما میتوانید به والدین احسان کنید که اولا معادل احسان آنها به آنها خدمت کنی و بعدش چیزی اضافه تر هم انجام دهی! آیا کسی میتواند این کار را بکند؟ (و قل رب الرحمهما کما ربیانی صغیراً) 1⃣1⃣انبیا میگفتند بیایید بالا(تعالوا) نه اینکه بیایید به سمت من! زمانی که دو نفر در یک سطح باشند میگویند بیا به سمت من(الیّ) اما پیامبران بالا هستند پس گویند بیایید بالا چون ما بالاتریم و نمیتوانیم پایین بیاییم به سمت شما. 2⃣1⃣«الحجة قبل الخلق» هیچ جایی پیدا نمیشود مگر از انبیا باقی مانده است. پس اگر اسلام سنتهای زمان خود را پذیرفته بدین معنا نیست که «سنتهای جاهلی را که خوب بود پذیرفته! بلکه سنتهایی که از انبیا در میان امتها به جا مانده و در طول دوره ها با تکرار مردم تبدیل به سنت شده را پذیرفته است مانند احترام به همسایه و وفای به عهد و ... 3⃣1⃣ ، واقعی است نه یک چیز محتمل یا ظاهری. رسول الله و امیرالمومنین هم پدران امتند و بالاتر از والدین نسبی چون آنها حقیقتا برای امت پدری کردند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/1976 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190