eitaa logo
تفسیر تسنیم
5.3هزار دنبال‌کننده
136 عکس
17 ویدیو
8 فایل
۱. صوت و خلاصه تفسیر تسنیم آیت الله جوادی آملی (از ابتدای سوره مبارکه حمد) ۲. مرور سریع آیات تمدن ساز و نظام ساز قرآن کریم پیشنهادات و انتقادات: @j_akbari
مشاهده در ایتا
دانلود
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 42 🔖 آیه: ۱٧ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅آیه 17 بقره: «مثلها کمثل الذی استوقد ناراً اضاءت ما حوله ذهب الله بنورهم و ترکهم فی ظلماتٍ لا یبصرون» ♦️گفتیم که مَثَل آوردن برای تنزل مطلب از به است. امام رازی در تفسیر گوید سوره ای در است به نام سوره الامثال. پس در دیگر کتب الهی نیز مثلها آورده شده است تا فهم مطالب برای عموم مردم آسانتر شود. 💠مثل را پس از می آورند تا دستیاری برای فهم مطلب باشد. سوره بقره نیز پس از استدلال منفی و مثبت بر چرایی هدایت نشدن منافقین این مثال را ذکر کرده است. 🕳🕳🕳🕳 🔰اگر انسان دو چیز را بداند راه درست را طی خواهد کرد: راه و هدف ❌در این مورد قران گوید منافقان یا با سرعت به سمت می روند یا اصلاً قدرت رفتن ندارند یعنی یا را نمی دانند که با سرعت راه اشتباهی و سراب را طی می کنند و در آخر میفهمند که اشتباه بوده و تمام انرژیشان مصروف این اشتباه شده و دیگر قدرتی برای برگشت ندارند و یا اینکه اصلا را نیز نمی شناسند که در این صورت از حرکت بازخواهند ایستاد. 🔷اینکه منافقان گاهی هدف را نمی دانند و اشتباهاً سرابی را هدف پنداشته و به سرعت به سمتش می روند در آیه 39 سوره نور آمده «و الذین کفروا اعمالهم کسراب بقیعه...» اما گاهی نیز اصلا راه را نمی بینند که آیه مورد بحث ما یعنی آیه 17 بقره این مورد را روشن می کند. ⭕️خدا گوید ما ابتدا می گذاریم منافقان کمی از راه را بروند و سپس با خاموش کردن چراغشان سردرگمشان می کنیم چون کسی که در ابتدای راه حرکت نکرده دچار نمی شود اما کسی که در میانه راه از حرکت می ماند سردرگم می شود. 🔹🔹🔹🔹 🔴حال اگر نه راه را دانستیم نه هدف را، در اینجا آیه 26 سوره تکویر گوید: به کجا می روید؟! «فأین تذهبون؟» کفر و نفاق یک راه نیست که اگر به نتیجه نرسید بازگردید و دوباره راه دیگری بروید. اگر و انسانی از دست رفت دیگر قابل بازگشت نیست. 🔸🔸🔸🔸 ♦️قران گوید از سوی خداست تا برای انسانها تذکری شده و به سوی خدا بازگردند. مومنان از رنجها به یاد خدا می افتند و غیر مومنان متذکر نمی شوند. در اینجاست که خداوند درهای نعمت ها را به روی کافران و منافقان باز می کند تا مغرور و مست در کفر خود فرو روند تا به یکباره آنها را در عذاب خود داخل کنیم (انعام_44). اما کافران فکر می کنند این که خدا به آنها داده برایشان خیر است در حالیکه این قدرت دادن، برای این است که هر چه بیشتر در خود فرو روند و به خدا نزدیکتر شوند. 🔴یزید برای اثبات حقانیت سلطنت خود در برابر حضرت زینب به آیه 26 آل عمران استدلال کرد که می گوید: خدا به هر کس که بخواهد و پادشاهی میدهد «تؤتی المُلک من تشاء» و حضرت زینب در پاسخ به او به آیه 178 همان سوره اشاره کرد که دادن قدرت به کفار و دادن مهلتی به آنان برای بهره مند شدن از نعمات الهی را نه علامت خوبی و خیر، که بیشتر و فرو رفتن در عذاب خداوند دانسته است چون پایان کار کافر، عذاب الهی است. 🔹🔹🔹🔹 🔰اگر چشم در دنیا عادت به دیدن کرد و حق را ندید در آخرت کور محشور می شود چون در آخرت دیگر باطلی نیست که بتواند ببیند و همه چیز است و لذا او که چشمم عادت به دیدن حق ندارد کور محشور می شود. بدین جهت و نه بهشت را در آنجا می بینند و نه جهنم را. لذا ندانستن راه جهنم برای ورود به آن باعث سردرگمی بیشتر بوده و خود عذابی فوق عذاب است اما در جلو و سمت راست خود نوری دارند که پیشاپیش آنها می رود تا راه را ببینند. مومنان جهنم را نیز می بینند چون حق است. ❎❎❎❎ ♻️سِرِّ اینکه انسان می تواند از بهائم (درندگان) نیز گمراهتر شود این است که او است که درنده شده و لذا تمام هوش و استعداد خود را در راه این درندگی مصرف خواهد کرد و لذا کسی از شرِّ او در امان نخواهد بود مثل اینکه علم می آموزد تا بمب شیمیایی بسازد! اما اگر واقعا بهیمه بود انسانها می توانستند از شر او در امان باشند و لذا از بهائم نیز گمراهتر و پستتر می باشند. (بل هم اضلّ سبیلاً) 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1117 🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰🔰 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه تفسیر سوره 📆 جلسه: 142 🔖 آیات: ۵۴ - ۵۵ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی ✅ آیه ۵۴ بقره: «واذ قال موسی لقومه یا قوم انکم ظلمتم انفسکم باتخاذکم العجل فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلکم خیر لکم عند بارئکم فتاب علیکم انه هو التواب الرحیم» و زمانی را که موسی به قوم خود گفت: «ای قوم من! شما با انتخاب گوساله (برای پرستش) به خود ستم کردید! پس توبه کنید؛ و به سوی خالق خود باز گردید! و خود را [=یکدیگر را] به قتل برسانید! این کار، برای شما در پیشگاه پروردگارتان بهتر است.» سپس خداوند توبه شما را پذیرفت؛ زیرا که او توبه‌پذیر و رحیم است. ✅ آبه ۵۵ بقره: «واذ قلتم یا موسی لن نومن لک حتی نری الله جهرة فاخذتکم الصاعقة وانتم تنظرون» و (نیز به یاد آورید) هنگامی را که گفتید: «ای موسی! ما هرگز به تو ایمان نخواهیم آورد؛ مگر اینکه خدا را آشکارا (با چشم خود) ببینیم!» پس صاعقه شما را گرفت؛ در حالی که تماشا می‌کردید. 🔹🔹🔹🔹 1⃣تا اینجا خدا به بنی اسراییل فرمود با وجود این همه معجزه روشن، باز بدنبال سامری رفتید. اما باز هم خدا از شما گذشت. 2⃣«لعلکم تشکرون» یعنی انسان باید شکر کند اما چون شکر، فعلی اختیاری است آن را با «لعل» و شاید گوید. باید، است و شاید، . 3⃣گناه، است چون ستم به خدا ممکن نیست زیرا او حاکم بر همه چیز است و چیزی از تحت قدرت او خارج نیست. حال اثر کمی از فعل انسان ممکن است به دیگری هم برسد. 4⃣خداوند دستور میدهد توبه کنید و با شمشیر، عزم جنگ و کشتن همدیگر کنید! حال اینکه چند نفر کشته شدند یا چه کسانی چه کسانی را کشتند موضوع مهمی نیست چون قرآن که نمیخواهد قصه تعریف کند بلکه برایش و تاثیر داستان مهم است. 5⃣بحث اینجاست که خداوند چگونه بنی اسراییل را عفو کرده در حالیکه بلافاصله میفرماید همگی شمشیر بردارید و با یکدیگر بجنگید و تعداد زیادی هم کشته شدند! این دستور سنگین چگونه عفو تلقی میشود؟ اگر فرمان توبه داده تا ببخشد دیگر این دستور قتال چیست؟ 6⃣اگر حداقل مانند قضیه حضرت ابراهیم که بدستور خدا برای سربریدن اسماعیل رفت و کارد نبرید میشد مشکلی نبود اما در داستان بنی اسراییل تعدادی کشته شدند. 7⃣بنظر میرسد در این قضیه یک حکم کلامی وجود دارد و یک حکم فقهی. مرتد، قتل اوست که دستور قتال داده شد و مرتد، این است که اگر توبه کرد عفو شده و در قیامت عذاب نمیبیند لذا دستور توبه داده شد. 8⃣حتی در همین حکم فقهی نیز گوید همینکه از این جمعیت، عده ای عده ای دیگر را کشتند و اکثریت متنبه شدند کافیست و نیاز نیست همه کشته شوند. پس پذیرش توبه که به عفو اخروی می انجامد خودش نیاز به شکر دارد. توبه درِ رحمت است و خداوند این در را بروی تبهکاران باز کرده است پس باید شکر کرد. عذاب اخروی کفر و ارتداد، عذاب ابد است که خدا بواسطه باز کردن در توبه، از آن میگذرد. 9⃣ما از شریعت حضرت موسی داریم سخن میگوییم که در آن، توبه با قتل ممکن بود وگرنه در اسلام که توبه با قتل همراه نیست. در اسلام، ، عفوپذیر نیست. 0⃣1⃣خداوند انسانها را خلق کرده اگرچه بعضی با نقایصی چون کوری و فلج بودن و ... بدنیا بیایند زیرا مستوی الخلقه بودن و بی نقص و عیب بدنیا آمدن انسان مربوط به جان و روح است نه جسم(فالهمها فجورها و تقواها). 1⃣1⃣آیه میفرماید «توبوا الی البارئکم» نه «خالقکم» یعنی او شما را بی نقص خلق کرد پس شما هم باید بری از نقص به سمت او برگردید. 2⃣1⃣در آیه بعد بنی اسراییل که کاملا بودند به موسی گویند اگر برای ما خدایی دیدنی نمی آوری و این خدایان را باطل میدانی، خدای خودت را به ما نشان بده. ایمان این نوع افراد به وابسته است و به آنچه با حواس پنج گانه حس نشود ایمان نمی آورند. 3⃣1⃣خداوند را بطور کلی، یک جامعه و قوم میداند اگرچه در طول اعصار مختلف زندگی کرده باشند لذا خداوند با یهودیان صدر اسلام نیز چنین سخن میگوید که شمایی که همیشه هستید پیشینیانتان با صائقه ای که ذره ای از نور خدا بود مردند و ما زنده‌شان کردیم اما باز هم به خدا ایمان نیاوردند! 4⃣1⃣آیه ۱۵۵ اعراف گوید خدا با دعای موسی، بنی اسراییلی که با صائقه مذکور مردند را زنده کرد. لذا بنی اسراییل هم و بیرونی دیدند مثل باز شدن دریا و غرق شدن فرعون، و هم و درونی مانند مردن و زنده شدنشان پس از مرگی که با صاعقه روی داد اما با این همه آیات، باز هم ایمان نیاوردند. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴eitaa.com/tafsire_tasnim1/1542 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190
📇 خلاصه متنی تفسیر سوره مبارکه 📆 جلسه: 165 🔖 آیات: ۷۸ - ۸۲ 📚 مفسر: علامه جوادی آملی 1⃣ فرمود اهل کتاب را هدایت کنید اما به هدایتشان نداشته باشید چون طمع، سبب ایجاد گرایش به آن سمت است‌ و در دین خودتان شک خواهید کرد چون هم عوامشان و هم علمای سوئشان هر دو در پی انحرافاتند. عوامشان، مقلد کورند و علمایشان، جز تغییر و انحراف کاری ندارند. 2⃣گاهی عذاب و لعنت را آخر آیه گوید. گاهی هم مثل حالا از اول از عذاب میگوید که نشان از اهمیت بالای این موضوع دارد. میفرماید دروغ بستن بر خدا سبب و درماندگی شخص میشود. استیصال یعنی پوست کندن، وقتی پوست کنده شود حفاظ از بین رود دیگر در امان نیست. لذا گوید اگر افترا بستید خدا پوستتان را میکند و این کنایه نیست چون خدا جز نمیگوید. 3⃣بنی اسراییل از اساس هستند. حال یا بدین خیال که از نسل اسحاقند و اسحاق از همسر اول ابراهیم است و اسماعیل از نسل هاجر است که کنیز می باشد و یا با خیالات دیگر. لذا بهمین دلیل است که گویند بنی اسراییل هر کاری برایشان مجاز است و خدا آنها را عذاب نمیکند مگر برای ۴۰ روز یا کمتر... چون خود را میدانند! 4⃣ آیه ۱۱۱ بقره در مورد یهود گوید که اینها عقیده دارند «انسان برای بهشتی شدن یا باید یهودی باشد یا بنی اسراییل!». این اعتقاد دینیشان است و پیامبر هم با چنین افرادی روبرو بودند! طبق قرآن، اینها فقط دنبال و خیالات خودند. 5⃣در برابر این خیالات و حرفهای باطل، قرآن گوید کسی بهشتی است که در حالی که معتقد به خداست، کار خیر کند یعنی و را با هم داشته باشد. فرمود شما یا با سند سخن میگوید یا حرفتان باطل و به خدا است و راه سومی وجود ندارد. فرمود «چیزی را که نمی دانید» را به خدا نسبت میدهید و این . 6⃣هر کس به خدا و قیامت ایمان داشته باشد و کار خیر کند بهشتی است چه مسلمان باشد چه یهودی، چه ایرانی باشد چه چینی. اما بنی اسراییل، تنها به دین و خدا، دارند و نژاد بنی اسراییل را که شامل مسیحیان نیز میشود بهشتی میدانند اگرچه گناهکار باشدند و بقیه را جهنمی اگرچه معتقد و عامل به خیر باشند. قرآن میفرماید بنی اسراییل تنها وقتی از شما مسلمانان راضی میشوند که شما را به خود در آورند. 7⃣آیه ۱۸ مائده می فرماید: اینها میگفتند ما فرزندان و دوستان خداییم. خدا در جواب گوید اگر راست میگوید چرا در برابر گناه انیقدر سستید؟ سپس فرمود: نژاد و رنگ و قبیله و ... تنها یک آمار است تا همدیگر را بشناسیم. شناسنامه فردی و قبیلگی و خویشاوندی جز برای همدیگر نیست و برتری ایجاد نمیکند... آنچه حقیقت دارد و است. 8⃣ نگاهشان به نژاد، نگاهی دینی بود لذا پایبند به دین ساختگی خود بودند اما همان دین را هم کنار گذاشته اند و فقط اثر سوء آن یعنی برایشان مانده است. اگر مسلمان هم اینطور شود و از دینش جز، گناه چیزی نمانده و گناه بر او احاطه پیدا کند وی مخلد در نار و جهنم خواهد بود زیرا توحید را از دست داده است. 9⃣مخلد در نار، کسی است که دیگر در وجودش جای خالی نمانده که نور خدا بر آن بتابد و تمام وجودش شرک و گناه شده است لذا شده است. قرآن میفرماید گاهی هیزم جهنم، نسوز است! این همان وجود انسانی است که گناه بر او محیط شده و دیگر امکان تغییر ندارد لذا حقیقتش که بصورت هیزم جهنم در می آید هیچوقت نمیسوزد و با آتش عجین است. نیز همانند مخلد در جهنم، کسی است که تمام افعال و افکارش، خداست لذا جایی برای گناه نمانده که امکان ورودش به جهنم باشد. 0⃣1⃣گفتیم که خطا و صواب ناظر به است. اگر هدف درست باشد صواب است و اگر غلط باشد خطا است اما حسنه و سیئه ناظر به شخص است که اگر برایش خوب باشد و موافق او، میشود حسنه وگرنه سیئه است. 1⃣1⃣خاصیت قیامت این است که اگر کسی در دنیا ایمان نداشت یا ایمان داشت اما از ایمانش خیری نبرد و به آن عمل نکرد به بهشت نمیرود. پس حسن فعلی و حسن فاعلی باید با هم باشد تا انسان بهشتی شود. 🚸🚸🚸🚸🚸🚸 🔴 دسترسی سریع به فهرست جلسات تفسیر سوره بقره 🔴 eitaa.com/tafsire_tasnim1/1976 📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜📜 تفسیر بزرگ تسنیم👇 ✅ eitaa.com/joinchat/1076887553Cfdb847e190